هدایت شده از محسن قنبریان
🔰در نشست «حمایت از مستضعفان جهان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» مطرح شد؛
🔹حجتالاسلام قنبریان: حمایت از فلسطین در جهان تشیع از ابتدا با تکیه بر مبانی اسلامی شکل گرفته است
🔸خانعلیزاده: هنر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ممزوج کردن تکالیف شرعی و قانونی حمایت از مقاومت با تأمین منافع ملی ایران است
🔹اصغری شورستانی: اصول مربوط به حمایت از مستضعفان جهان در مجلس بررسی نهایی قانون اساسی با اتفاق آرا تصویب شدند
🔸ذاکرحسین: باید همپای جنگ نظامی جنگ حقوقی را دنبال کنیم
💠 چهارمین نشست از سلسله نشستهای علمی «خانه ملی گفتوگوی حقوق اساسی» با موضوع «حمایت از مستضعفان جهان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» توسط پژوهشکده شورای نگهبان برگزار شد.
⬅️ خبر کامل: https://ccri.ac.ir/0000u8
#پژوهشکده_شورای_نگهبان
@ccri_ir
هدایت شده از محسن قنبریان
14.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جهاد دفاعی در عقلانیت انقلاب اسلامی
حجت الاسلام و المسلمین محسن #قنبریان
پژوهشکده شورای نگهبان/ ۵آذر ۱۴۰۳
• عقلانیت انقلاب اسلامی بین جهاد دفاعی و مختصات نظام بین الملل جدید جمع کرد که شد: هسته های مقاومت!
• در دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی مقاومت اسلامی برای فلسطین ، ایده ای مردم سالار و تحققش مردم پایه است نه الزاماً جنگ پایه!
لازم شود جنگ هم می کند
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
این سخن، کلام الله است:
لَئِن لَم يَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِي المَدينَةِ لَنُغرِيَنَّكَ بِهِم ثُمَّ لا يُجاوِرونَكَ فيها إِلّا قَليلًا(۶۰احزاب)
اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان میشورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند!
لکن تمام ماجرا در صغرای قضیه و تطبیق است.
وقتی تشخیصش با هر که شد، این کبرای کلی بر هر تحلیل و بیانی -ولو درون جبهه مقاومت- می نشیند!
طرح هر نوع نگرانی برای تدبیر به موقع -نه سازش و عقب گرد- در جبهه مقاومت همه جزء رجفه و مرجفون مارک می خورد؛ چنانچه این ایام برچسبش بر پیشانی های زیادی خورده است!
اصلا پویشِ مجرم بگیری اش، هم شروع شد! برخی فراخوان دادند که تحلیل گران نادان یا هر گوینده ای که سخنش توی دل خالی کن است را معرفی کنید تا مطالبه جمعی برای پیگرد قضایی اش را فراهم کنیم!
در طرف دیگر زمینِ مبارزه اما یکسال است تجمعات علیه نتانیاهو -البته زیر پرچم رژیم- انجام می شود. وضعیت جنگی -جز چند روز- مجوز منع تجمع و اعتراض نشده است! البته تجمع کنندگان هم سازش نمی خواهند، به تدابیر نخست وزیر گله مندند و الا برخی تندتر از او هستند!
⬅️ تطبیق گران عزیز و مرجف بگیران محترم، سیمای مردم سالار جمهوری اسلامی را کمتر از نمای رژیم ددمنش صهیونی نکنند!
⬅️ نگران های جبهه مقاومت هم اگر دلسوزند، احتیاط کنند که توی دلی خالی نشود؛ دیگر از وضعیت ها طوری نگویند که درگیری به خاکریز جبهه خودی بکشد!
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از تشکل طلبگی ربیون
📚 #منتشر_شد
🔸#جزوه بیانات اخیر مقام معظم رهبری پیرامون مسئله فلسطین
🔻از ابتدای طوفانالاقصی، رهبر معظم انقلاب در ۶۸ دیدار به صورت مستقیم به شرایط منطقهای و حوادث پس از طوفانالاقصی پرداختهاند.
🔹با دقت در توصیف و تحلیلهای این روزها، آنچه به صورت جدی خلأ آن دیده میشود، فقدان یک نگاه جامع به مجموع بیانات رهبری در حدود یک سال گذشته است تا بر آن اساس طرح راهبردی ایشان در این یک سال فهم گردد؛ بدین ترتیب هم ارزیابی بهتری از روند طی شده و وضع کنونی داشته باشیم و هم نسبت به آینده تجویزمان به صواب نزدیکتر باشد.
🔸در این راستا، پس از شهادت شهید سید حسن نصرالله(ره)، تشکل طلبگی «ربیون» در یک فرایند پژوهشی گامهایی برای این مقصود برداشته است که این فایل، اولین محصول این فرایند تحقیقی به شمار میرود که به صورت عمومی منتشر میگردد.
🔰در این فایل، تمام بیانات رهبری در باب مسائل منطقه، غزه، لبنان و...، از تاریخ ۱۴۰۲/۰۷/۱۸ تا ۱۴۰۳/۰۹۰/۵، جمعآوری و سپس کدگذاری دقیق و تفصیلی شده است. این محصول(هم متن تجمیعی بیانات و هم فهرستها که به نوعی خلاصه مختصر متن به شمار میروند) به پژوهشگران، اصحاب اندیشه و جهادگران تبیین کمک میکند تا با سهولت بیشتری درباب طرح رهبر انقلاب اسلامی بیاندیشند و به جمعبندی دست یابند.
↙️ جهت دریافت جزوه اینجا کلیک کنید.
💠"تشکل طلبگی ربیون"
🌐 @rebbiion
هدایت شده از محسن قنبریان
۱- شرح خطبه۲۱۶.mp3
15.06M
📖 درسهای نهج البلاغه
▫️ شرح خطبه ۲۱۶
جلسه اول / ۲آذر۱۴۰۳
حجت الاسلام قنبریان
• نمای کلی خطبه
• خطبه ۵ بخش اصلی دارد
۱. حق و فلسفه آن
۲. بزرگترین این حقوق
۳. حالت خروج از اعتدال در روابط میان والی و مردم
۴. توصیه ها
۵. مواجهه با مدح والی
❗️ گلایه از جبهه انقلاب
#خطبه_۲۱۶
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
📖 درسهای نهج البلاغه
▫️ شرح خطبه ۲۱۶
جلسه اول / ۲آذر۱۴۰۳
نمای کلی خطبه
حجت الاسلام قنبریان
• این خطبه مکمل نامه مالک اشتر (مربوط به کارگزاران) و به روابط متقابل حاکم و مردم می پردازد.
در کافی ج۸ ص۳۶۲ تا ۳۶۰ هم آمده
که ۲نفر توثیق ندارد.
🔸 خطبه پنج بخش اصلی دارد
1⃣ حق و فلسفه آن
نسبت من له الخق و من علیه الحق
و رابطه حق و تکلیف:
لاَ يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلاَّ جَرَى عَلَيْهِ وَ لاَ يَجْرِي عَلَيْهِ إِلاَّ جَرَى لَهُ
حق در ذات خودش نوعی مساوات دارد.
2⃣ بزرگترین این حقوق:
حق متقابل مردم و والی
البته در فقه ما سهم چندانی ندارد
در حالی که باید همواره خوب، موشکافی و بهروزرسانی شود.
وَ أَعْظَمُ مَا اِفْتَرَضَ سُبْحَانَهُ مِنْ تِلْكَ اَلْحُقُوقِ حَقُّ اَلْوَالِي عَلَى اَلرَّعِيَّةِ وَ حَقُّ اَلرَّعِيَّةِ عَلَى اَلْوَالِي
فَرِيضَةٌ فَرَضَهَا اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِكُلٍّ عَلَى كُلٍّ فَجَعَلَهَا نِظَاماً لِأُلْفَتِهِمْ وَ عِزّاً لِدِينِهِمْ
فَلَيْسَتْ تَصْلُحُ اَلرَّعِيَّةُ إِلاَّ بِصَلاَحِ اَلْوُلاَةِ
وَ لاَ تَصْلُحُ اَلْوُلاَةُ إِلاَّ بِاسْتِقَامَةِ اَلرَّعِيَّةِ
قدرت در آن نه از بالاست نه از پایین؛
بلکه رابطه کاملا متقابل است.
حتی کلمه "قدرت" خیلی گویا نیست
و ادبیات خاصی را میطلبد.
وقتی از فرض و واجب خدا میگوید،
چرا از آثار و کارکردش هم سخن میگوید؟
با اینکه در خطبه قاصعه میفرماید خدا عمدا فلسفه احکامش را معلوم نکرده تا بنده را از غیر بنده مشخص کند.
ایمان اسلامی: علم قطعی پیشین + ابهام پسین در متعلقات.
ایمان مسیحی: از اول ابهام است. عقل پذیر نیست چنانچه نزد ایمان گرایانی مثل کی یررکگارد اخلاق پذیر هم نیست!
ایمانش عقلستیز و علمستیز نیست.
حالا کسی که استاد آموزش بندگی است،
اینجا کارکردهای این حکم مهم اجتماعی سیاسی را بیان میکند.
3⃣ حالت خروج از اعتدال در روابط میان والی و مردم
عهدنامه بیشتر زبان توصیه و هنجاری است
اما اینجا بیشتر توصیف، که نشاندهندهی اهمیت روایت در تشخیص مسئله از نامسئله است.
4⃣ توصیهها:
فَعَلَيْكُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِي ذَلِكَ وَ حُسْنِ اَلتَّعَاوُنِ عَلَيْهِ فَلَيْسَ أَحَدٌ وَ إِنِ اِشْتَدَّ عَلَى رِضَا اَللَّهِ حِرْصُهُ وَ طَالَ فِي اَلْعَمَلِ اِجْتِهَادُهُ بِبَالِغٍ حَقِيقَةَ مَا اَللَّهُ سُبْحَانَهُ أَهْلُهُ مِنَ اَلطَّاعَةِ لَهُ
قلب رآکتور اینجاست؛ که از تحلیلهای قبلی گرفته و در جای خود توضیح خواهم داد.
5⃣ مواجهه با مدح والی:
اینجا کسی مفصل حضرت را مدح میکند:
فَأَجَابَهُ عليهالسلام رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ بِكَلاَمٍ طَوِيلٍ يُكْثِرُ فِيهِ اَلثَّنَاءَ عَلَيْهِ وَ يَذْكُرُ سَمْعَهُ وَ طَاعَتَهُ لَهُ
و حضرت مدح والی را دردی میداند که درمانش میکند:
فَلاَ تُكَلِّمُونِي بِمَا تُكَلَّمُ بِهِ اَلْجَبَابِرَةُ وَ لاَ تَتَحَفَّظُوا مِنِّي بِمَا يُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ اَلْبَادِرَةِ وَ لاَ تُخَالِطُونِي بِالْمُصَانَعَةِ ...
فَلاَ تَكُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ ...
در این موارد شکسته نفسی، اغراء به جهل مخاطب است؛ حضرت علیرغم عصمت دارد سبک حکمرانی بیان می کند.
🔹 گلایه از جبهه انقلاب
موقف هیچ یک از بزرگان این جبهه با حضرت آقا، موقف خود آیت الله خامنه ای با امام نیست!
امام با آنها می اندیشید و اینها فهم و درک خود را به تفکر امام عرضه می کردند، تصحیح و رشد می کردند.
وقتی شدیم فقط شارحان لفظی، شارحان خوبی هم نمی شویم!
لذا هرکس کنجی از حرف را می گیرد و فصل الخطاب بودنش را از دست می دهد و از قضا محل اختلاف ها می شود!
🔹 روضه
نامه 28 - جواب نامه معاويه
وَ قُلْتَ إِنِّي كُنْتُ أُقَادُ كَمَا يُقَادُ اَلْجَمَلُ اَلْمَخْشُوشُ حَتَّى أُبَايِعَ وَ لَعَمْرُ اَللَّهِ لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ وَ أَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ
و گفتهاى كه مرا چونان شتر مهار كرده به سوى بيعت مىكشاندند. سوگند به خدا! خواستى نكوهش كنى، امّا ستودى، خواستى رسوا سازى كه خود را رسوا كردهاى
وَ مَا عَلَى اَلْمُسْلِمِ مِنْ غَضَاضَةٍ فِي أَنْ يَكُونَ مَظْلُوماً مَا لَمْ يَكُنْ شَاكّاً فِي دِينِهِ وَ لاَ مُرْتَاباً بِيَقِينِهِ وَ هَذِهِ حُجَّتِي إِلَى غَيْرِكَ قَصْدُهَا وَ لَكِنِّي أَطْلَقْتُ لَكَ مِنْهَا بِقَدْرِ مَا سَنَحَ مِنْ ذِكْرِهَا
مسلمان را چه باك كه مظلوم واقع شود، ما دام كه در دين خود ترديد نداشته، و در يقين خود شك نكند، اين دليل را آوردهام حتّى براى غير تو كه پند گيرند، و آن را كوتاه آوردم به مقدارى كه از خاطرم گذشت.
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
۲-شرح خطبه۲۱۶.mp3
21.56M
📖 درسهای نهج البلاغه
▫️ شرح خطبه ۲۱۶
جلسه دوم / ۹آذر۱۴۰۳
حجت الاسلام قنبریان
▫️فراز اول: فقد جعل الله لی علیکم حقاً بولایة امرکم و لکم علیّ من الحق مثل الذی لی علیکم
🔸 ۴ مقدمه:
۱. موافقین و مخالفین وجود حق!
۲.حق، جعل و اعتبار متکی به تکوین
۳. حق/ حکم/ تکلیف؛ چه تفاوتی می کند چیزی را حق یا حکم بدانیم؟!
۴. دو مقام حق: جعل حق (اهلیت تمتع) / اجراء و استیفاء حق (اهلیت استیفاء)
🔸 شرح فراز:
۱. جعل الله... حقاً ؛ جعل و اعتبار الهیِ حق
۲. "لی علیکم" و "لکم علیّ" ؛ حق مصطلح است یا حکم است؟!
۳. "مثل الذی لی علیکم" ؛ حق متقابل
- حق متقابل غیر از تقابل حق_تکلیف است!
- حق متقابل متکافوء بین حاکم و مردم!
- سخن محمد عبده اول این خطبه
۴. "مثل الذی"؛ در حق بودن(نه متعلق)
- در اهلیت تمتع و اهلیت استیفاء؟!
#خطبه_۲۱۶
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
📖 درسهای نهج البلاغه
▫️ شرح خطبه ۲۱۶
چکیده جلسه دوم / ۹آذر۱۴۰۳
حجت الاسلام قنبریان
#بخش_اول
🔸 ۴مقدمه:
1⃣ وجود یا انکار حق!
• منکرین وجود حق، آنچه حق می خوانیم را بازتاب اجرای قواعد و تکالیف درباره مردم می دانند. حق نزد اینان انعکاس موقعیت هر شخص در جامعه است. قرار دادن هرچیز جای خود، لازمه اش این است که بدون آن جایگاه، حق مستقل و فطری و بشری وجود ندارد!
برخی از اهل مذهب هم حق را زاده حکم شرع می دانند نه چیزی غیر آن.
سوسیالیست های افراطی هم حق را از آن جامعه و فرد را مکلف می دانند.
• قائل به وجود حق نوعی حق مستقل منهای جایگاه و موقعیت اجتماعی برای انسان قائل اند؛ که خود طیف هستند.
در بزرگان ما "حقاً للمخلوق" شیخ انصاری، حق فطری یا طبیعی شهید مطهری(مجموعه آثار ج۱۹ص۱۵۸) و... احتمالا در این قسم قرار گیرند.
2⃣ حق، جعل و اعتبار است ولو متکی به تکوین.
حق، از مقولات ماهوی و اعراض نیست اعتباری عقلایی است.
اعتبار، حد و تعریف چیزی را به چیز دیگر دادن است ادعائاً؛ مثل شیر خواندن انسان شجاع.
در تکوین، "حق" یعنی "هست" ، "ثابت"؛ انَّ الجنه و النار حق و... از این قسم است؛ حال در عالم اعتبار اگر چیزی را حق کسی می دانیم، انشاء و ایجاد آن را برایش کمال وجودی می دانیم.
حق علف برای گوسفند و حق فکر و انتخاب برای انسان در بیان شهید مطهری از این قبیل است (ر.ک: همان)
3⃣ تفاوت حق/ حکم/ تکلیف؟
• اقوال معروف درباره حق: سلطنت اعتباریِ ضعیف تر از مِلک(مشهور)/ منتزع از احکام تکلیفی و وضعی/ نفس جواز تکلیفی یا وضعی(منکر حق مستقل)
• حکم دست شارع و قانون گذار است و غیر قابل اسقاط و انتقال؛ اما حق نوعی سلطه و اختیار است دست خود فرد لذا معمولا نشانه اش قابلیت اسقاط و انتقال است.
• تکلیف مقابل هست و قابل جمع با حق در همان مورد و همان جهت نیست. هر حقی البته تکلیف برای مقابلش ثابت می کند.
انتخاب هم حق و هم تکلیف است؛ از یک جهت نیست از جهت حق جامعه، تکلیف فرد و از جهت فرد، حق است.قابل اسقاط نیست مثل حق حضانت در بیان شیخ که مصلحت دیگری در آن است و لذا غیر قابل نقل و اسقاط است.
❓چه فرقی می کند چیزی را حق بدانیم یا حکم؟!
مثلا قوامیت مرد در خانواده را اگر حق مستقل بدانیم؛ اختیاری است که بر پایه نفع شخصی هرچه خواست بکند؛ الا آن چیزی که دلیل خاص منع کند(مثل کشتن یا...)!
اما اگر حکم باشد یا از مجموع تکالیف و احکام انتزاع شده باشد؛ بر پایه رعایت مصالح خانواده باید اعمال شود.لذا مثلا برای رسیدن زن به حقوق مصرح اش (کسب و بیعت و...) باید زمینه سازی کند نه اینکه همه را به نفع خود تاویل ببرد!(دقت کنید)
• مامقانی در نهایه المقال در حاشیه مکاسب (بحث خیار فسخ) بر تعریف حق( سلطنت اعتباری) چیزی افزوده: "حق" امتیازی است که به شخص تعلق گرفته؛ "حکم" قاعده ای که به رابطه مربوط است، قطع نظر از اینکه چه کسی طرف رابطه است. در حق، قطع رابطه با شخص همیشه ممکن نیست برخی موارد بخاطر شدت ربط و علاقه قابل اسقاط و انتقال نیست مثل حضانت و ولایت.
4⃣ دو مقام حق: اهلیت تمتع/ اهلیت استیفاء
• ممکن است کسی صلاحیت و استحقاق حق داشته باشد، اما خود او مجاز به استیفاء و اجراء نباشد! مثل صغیر و مهجور که واجد حق است اما اهلیت استیفاء ندارد
• چالش ها در حقوق سیاسی -محل بحث خطبه۲۱۶ و...- است که مثلا حق هم داشته باشند مثل مهجورین اند که باید قیّم یا ولیّ برایشان استیفاء کند یا خود حق استیفاء هم دارند؟! اینها به غایت در فقه سیاسی موثر و مکتب ساز است.
ادامه در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
📖 درسهای نهج البلاغه
▫️ شرح خطبه ۲۱۶
چکیده جلسه دوم / ۹آذر۱۴۰۳
حجت الاسلام قنبریان
#بخش_دوم
🔸 فراز اول: فقد جعل الله لی علیکم حقاً بولایة امرکم و لکم علیّ من الحق مثل الذی لی علیکم
1⃣ جعل الله[...] حقاً
جعل و اعتبار الهی حق مورد بحث در خطبه را بیان می کند؛ جعلی در اعتبارات عقلایی.
2⃣ "لی علیکم" و "لکم علیَّ" می فرماید "الحق".
❓آیا حق مصطلح است یا بیان دیگر از حکم است؟!
چند احتمال:
- حق مستقل و اعتبار خاص
- منتزع از حکم شرعی اما باز حق
- منظور همان حکم که در لسان حق بیان شده است
❗️ثمرات مهم:
اگر واقعا حق باشد، قابل الزام و اجبار نیست اما اگر حکم باشد قابل الزام است.
اگر حکم باشد، حتی قابل تفصیل است که در یک جانب(مثلا حاکم) مطلق باشد و در جانب دیگر(مثلا مردم) مقید باشد! در اختلاف بین مردم و حاکم این ثمرات بسیار جدی و موثر است.
3⃣ "مثل الذی لی علیکم" ؛ حق متقابل است.
• یک وقت تقابل حق-تکلیف داریم؛ هرکس محق شد، مقابلش کسی مکلف می شود.
• یک وقت تقابل حق-حق است؛ مقابل حق، برای دیگری هم حقی جعل شده است.
⬅️ اینجا دومی را می فرماید.
در فراز های بعد شاهد قوی وجود دارد:
فَجَعَلَها تَتَکافَئُ فِی وُجُهِها: در ابعاد گوناگون با یکدیگر برابرند!
ملاصالح مازندرانی در شرح کافی(ج۱۲ص۴۷۷) ذیل آن آورده: المراد المماثله فی جنس الحق و ان کان الحقان متغایرین.
⬅️ نکته مهم؛ در مکتب علوی بین حاکم و مردم، حق متقابلِ متکافئ برقرار است.
محمد عبده در شرح نهج البلاغه اش در صدر این خطبه آورده: شیخ رشیدرضا صاحب المنار در ص۹۵۵ از جزء۱۲ از مجلد۱۲ آورده: معاویه شکل حکومت اسلامی را به حکومت شخصی استبداد تغییر داد، مصالح امت را مثلی مالی که نزدیکان از هم ارث می برند قرار داد ولو همه امت هم نپسندند! پس این ریشه همه مصائب امت اسلامی شد.
متفکر فلسطینی دکتور ولید قمحاوی در مجله العربی می گوید: معاویه وطن عربی را ملکی کرد که فرزندان و نوه ها مثل اقطاع بزرگ زمین ارثش می برند؛ مردم کشور هم مثل گله برندگان شدند!
4⃣ "مثل الذی" از حیث حق بودن نه متعلق.
• چه حق مستقل چه منتزع از حکم، برای هردو طرف مثل هم است.
• یکی حق، یکی حکم یا حتی یکی حق مستقل، یکی منتزع از احکام شود؛ در غیر معصوم بسا سر از استبداد در آورد !
• "مثل الذی"، هم در اهلیت تمتع و هم در اهلیت استیفاء است.
یعنی چنانچه حاکم، حق استیفای حقش را دارد، مردم هم حق استیفاء دارند نه اینکه مثل مهجوران، صاحب حق باشند اما استیفای حق شان بر عهده حاکم باشد!
حضرت امیر(ع) اینرا در حکمت۱۶۴ در جمله ای طلایی و فوق العاده بیان کرده است:
مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا يَقْضِي حَقَّهُ، فَقَدْ عَبَدَهُ [عَبَّدَهُ]. هر كه حق كسى را ادا كند كه او حقش را ادا نكرده، خود را بنده او ساخته.
⬅️ یعنی پذیرش دوگانگی در مقام استیفاء -که یکی حق استیفاء داشته و دیگری فقط اصل حق را داشته باشد- سر از ملکیت و اربابیت می انجامد که خلاف توحید و پرستش خداست.
• در همین خطبه باز این مهم را توجه می دهد: یُوجِبُ بَعضُها بَعضاً و لایُستَوجَبُ بَعضُها الا بِبَعض: بعضی از این حقوق، بعضی دیگر را وجب می کند و بعضی از آنها واجب نمی شود مگر با انجام حقی که در مقابلش هست.
نامه۵۰ معما را روشن می کند بعد از سه حق مردم را شمرد می فرماید:
فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْكُمُ النِّعْمَةُ. وَ لِي عَلَيْكُمُ الطَّاعَةُ: چون چنين كردم، بر خداست كه نعمت خود بر شما عنايت كند و بر شماست كه از من فرمان ببريد.
⬅️ این مکتب علوی است که با استیفاء حق مردم، تازه حق حاکم لازم الاستیفاء میشود!
این مکتب آن جور که باید در محافل مذهبی و حوزوی ما هم شناخته شده نیست!
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از استاد محمدحسین فرجنژاد
🔰استفادۀ گستردۀ رسانههای غرب از اسطورههای یونانی
🎙 شکوهیانراد
▪️در انیمیشنها، سریالها، خصوصا سینماییها و کمیکها، از اسطورههایی که در یونان باستان است استفاده میکنند، حالا یا عینا خودش را یا نسخۀ به روز شدهاش را دارند استفاده میکنند. آنها به شدت روی نگاههای اساطیریشان پایبندند و اکثر الهاماتی که در آثار مختلف دارید میبیند از اساطیر یونان است.
▫️اگر در حوزۀ اسطورهشناسی یونان صرفا روی کاراکترها مطالعه داشته باشید و نمادها را بشناسید که هر کاراکتر نماد چه چیزی است متوجه میشوید. چه در آن چندگانههای اصلیشان یعنی خداها، نیمهخداها، تایتانها و چه در اقسام دیگر آن که اسمی ذکر میشود.
▪️اگر کمی آشنایی کلی داشته باشید میبیند که همیشه این کاراکترها دارند استفاده میشوند؛ انگاری که اسطورههای یونان مانند مخزنی است که حداقل برای دورۀ 300 تا400 سالۀ دوره مدرن در غرب این مخزن غیرقابل حذف است. به صورتی که اگر این مخزن نباشد برای اینکه بخواهند با دنیا حرفشان را مطرح بکنند دیالوگی ندارند.
🔗ادامه مطلب در سایت استاد فرجنژاد
#بازنشر
🎓 مؤسسه فرهنگی رسانهای استاد محمدحسین فرجنژاد
📲 سایت | آپارات | اینستاگرام | ویراستی
هدایت شده از بیداری ملت
749.3K
❌درباره یک جرم بزرگ
رویکرد صحیح نسبت به جرم خالی کردن دل مردم چیست و با چه کسانی باید برخورد بشود
امام خامنه ای:
اگر در داخل، کسی جوری حرف بزند که معناش خالی کردن تو دل مردم باشد، این جرم است .
۱۴۰۳/۰۹/۲۱
👤توضیحات استاد شکوهیان
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
هدایت شده از حاج علی افشاریان
مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد
اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد.
فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد.
در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد.
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد
مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟
در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد.
بروید از قصاب بگیرید...
تا اینکه او مریض شد
احدی به عیادتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد.
هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود...
همسرش به تنهایی او را دفن کرد
اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد
دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد.
او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت...!
هیچوقت زود قضاوت نکنیم...