eitaa logo
سیاست نیوز
1.8هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5هزار ویدیو
45 فایل
🔹 سیاست نیوز رسانه‌ای مستقل؛ با نگاهی متفاوت و عدالت‌ محور برای پوشش اخبار و تحلیل رویداد های سیاسی تبلیغات : https://eitaa.com/joinchat/3014066770Caf064355cb
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 بیانی پیرامون تولی و تبری 🔹 «یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا»؛ و دستی نیست!؛ یعنی مصنوعی نیست بلکه از درون و بی اختیار باید باشد. حالا مثلاً با هم در این مجلس آمده‌ایم که روضه است، خودمان را به حزن و بیندازیم. خوب فرموده‌اند این هم ثواب دارد چون ظاهراً به اهل حق کمکی شده و آن‌ها به اندازه‌ی یک نفر از غربت بیرون آمده‌اند، اما در هر حال حزن و غم دستی دستی نمی‌شود. و همچنین و فرح دستی دستی نمی‌شود، بلکه این‌ها باید تابع یک میزان باشد. آن میزان، خروج از و ورود به است. قابل است که به انسانیت برسد. وقتی به انسانیت رسید در دلش حس می‌کند. تقوا یعنی چه؟ یعنی کار زشت خوشایندش نیست. ولو از خودش، از برادرش، از پسرش، از خانواده‌اش باشد. و کار خوب خوشایندش است حتی اگر از بی‌گانه باشد. این‌ها کم کم که پیدا شد علامت رشد فهم و شعور و استعداد انسانی در انسان است. ما به چه زبانی بتوانیم این مسائلی را که بزرگان گفته‌اند به گوش برسانیم تا این‌که مسئولین و مسئولین یک اجتماعی برای تشخیص دردهای انسانی درست کنند که به فکر نسل باشند. این اولین مشکلی است که وجود دارد، ولی شنیده نشده در یک کشور این موضوع برایش شده باشد!. ۹۳.۴.۱۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
﷽؛ خاطره ای از مرحوم ایت الله (ره) 🔸چطور لقمه از گلویمان به راحتی پایین میره؟! 🔸 🔺دکتر علی حائری شیرازی فرزند ایت الله حایری شیرازی میگوید:👇 👈صبح جمعه بود. ساعت نزدیک ده بود که از جا بلند شدم، دیدم روی زمین جلوی تلویزیون دراز کشیده اند و کتاب می‌خوانند و چشمانشان قرمز شده، سلام کردم. خواستند از جا بلند شوند، امّا کمردرد شدید، مانع شد. دست به میز گرفتند و با حالت دولا به زحمت بلند شدند. به خاطر کمر درد فصلی که یادگار ایام طاغوت بود، نتوانستند کمر راست کنند، کج کج راه افتادند. 👈 متعجّب پرسیدم: «صبح که حالتان خوب بود، یکهو چطور شد؟» گفتند: «به کُلِه مرغی سر زدی؟» گفتم: «نه» گفتند: «برو شیرین کاری پدرت را ببین» 👈 قبلا کُله مرغی که از قدیم، پایین حیاط بود را تعمیر کرده بودم و هفت و هشت ده تا مرغ و خروس آنجا پرورش می دادم. به غیر از آن، مرغ عشق، فنچ، بلبل خرمایی و هر چیزی که ذوق ایام کودکی را در من زنده کند ...واقعا پدر راست می‌گفت: «اگر خانه ای حیاط نداشت، اهل خانه حیات ندارند». بگذریم. 👈 امّا مدّتی بود دیگر مثل سابق به پرنده ها رسیدگی نمی کردم، یک ظرف آب مکانیزه ای داشتم که با لولۀ باریک آبی به سقف کُله مرغی وصل بود. هر وقت آبش تمام می‌شد، سبک می شد و بالا می رفت و چون پر می شد، سنگینی اش آن را به پایین می آورد، تا مرغ ها بتوانند دوباره آب بیاشامند. تنظیم ظرف بهم خورده و ارتباطش با لوله جدا شده بود. خب من هم دیگر حوصلۀ درست کردن نداشتم ... 👈 گفتند: «صبح بعد از نماز آمدم به مرغها سر بزنم. دیدم زبان بسته ها نه آب دارند و نه غذا. با نخ ماهی گیری چند ساعت تلاش کردم تا ظرف آب را به سقف سه متری کله مرغی نصب کنم تا بالاخره نزدیکی های هشت و نه صبح موفق شدم ظرف آب را درست کنم. کجی کمرم برای این است. بعد دیدم غذا هم ندارند؛ رفتم در آشپزخانه دیدم فقط چند کیلو پیاز هست. همه را با رندۀ ریز، رنده کردم تا پرنده های کوچک هم بی بهره نمانند. قرمزی چشمم هم از این است ... 👈 گفتم: «چرا به خودتون رحم نمی‌کنید؟» نگاهی گذرا به من کردند و گفتند: «چون میخوام خدا به تو رحم کنه!» بعد ادامه دادند: «آهِ این طیور رو دست کم نگیریا ! کفالت اینها را تو به دست گرفتی. اینها مثل زن و بچّه و عیال تو هستند. اگر در حالی که خدا اموراتشان را به دست تو داده بهشان رسیدگی نکردی، نفرینت می کنند و خدا هم به این واسطه تو را از رحمتش دور می کند. چطور میتونی سیر و سیراب باشی وقتی این خلایق خدا که بدست تو سپرده شدند گرسنه و تشنه هستند؟» 👈بعد گویی چیزی از ذهنشان رد شده باشد سکوت کردند، چشم و ابرو در هم کشیدند و با حالت گریه ادامه دادند: «مردم هم عیال ما هستند. چطور ماها لقمه از گلویمان به راحتی پایین میره؟! وقتی خدا کفالت و اداره اُمور امتی را به دست ما سپرده و ما هرچی گذاشتن جلومون می خوریم انگار نه انگار گرسنه ای هم هست». بعد گفتند: «استغفار کن برای این بی توجّهی که داشتی». 🇮🇷 @nohoomeday