eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
541 دنبال‌کننده
885 عکس
443 ویدیو
9 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دو جمله عصارۀ مکتب ماست: آخر مطلب است و وصول به و حضور در محضر حضرت ؛ و این غایت آمال اشخاصی است که به خدا دارند. 🆔 @Smh_Doaei
21.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقاسیدابراهیم! دستمان خالیِ خالی است. امشب از سیدالشهداء برای ما هم و و بخواهید. 🆔 @Smh_Doaei
🔰 مدال‌آوران میدان محبت ✍️ سید محمدحسین دعائی شنیده‌ای می‌گویند برای بعضی چیزها نمی‌شود قیمت گذاشت؟ مثلا «مدال» که جدای از ارزش ریالی و دلاری فوق العاده، ارزش حقوقی و معنوی فراوانی هم دارد. حالا فکر کن یک جوان جویای نام و طالب تعالی، مدالی که با هزاران زحمت به دست آورده و نشانۀ موفقیت اوست را به دیگری هدیه بدهد. واقعا منطق این کار چیست؟ اصلا آیا منطق و عقلانیتی دارد؟ حتما که دارد. چون اگر نداشت، حُکماً عقلائی همچون «مدال‌آوران المپیادهای علمی» انجامش نمی‌دادند. آری؛ در زمانه‌ای که بعضی‌ها برای رسیدن به امثال این مدال‌ها در میادین مختلف، حاضرند خودشان و وطنشان را بفروشند، این جوان‌های بامعرفت، آن‌ها را به «رهبر انقلاب» هدیه دادند. اما چرا؟ پاسخ آن است که: چون به لذت کم قانع نیستند و می‌خواهند لذت بیشتری را تجربه کنند. به‌دست‌آوردن مدال، به‌گردن‌آویختن مدال، نگه‌داشتن مدال و نمایش‌دادن مدال، قطعا «لذت» دارد؛ اما لذت دیدار محبوب، شادکردن محبوب، ابراز علاقه به محبوب، اثبات محبت خود به محبوب و اعلام وفاداری به راه محبوب خیلی خیلی بیشتر است. جوانان مدال‌آور، قبل از آن‌که «مدال»هایشان را به رهبر محبوبشان بدهند، «دل»هایشان را به او داده بودند؛ دل‌هایی که با معجزۀ «محبت»، از طلا و نقره قیمتی‌تر شده‌اند. به‌قول خواجۀ شیراز: از کیمیای مهر تو زر گشت روی من آری به یمن لطف شما خاک زر شود دانش‌آموزان نخبۀ این کشور مدال‌هایشان را به «محبوب» هدیه دادند تا «مدال محبت» بگیرید؛ و گرفتند. آن‌ها می‌خواستند فقط او را ببینید و با او یک «نماز» بخوانند؛ نمازی که به قول آیة الله بهجت، اگر سلاطین عالم می‌دانستند چه لذتی در آن است، به‌خاطر آن دست از سلطنت خود می‌کشیدند. وه که چه معاملۀ پُرسودی ... مدال دادند، اما در مقابل از «نائب امام زمان ارواحنا فداه» وعدۀ «دعا» گرفتند. مدال دادند، اما از او «چفیه» ـ نماد مجاهدت ـ ، «انگشتر» ـ نشان معنویت ـ و مهم‌تر از انگشتر، «انگیزه» گرفتند. تازه ... همان مدال‌ها را هم از دست ندادند: «مدال‌ها را از شما فرزندانم قبول می‌کنم، اما معتقدم باید نزد خودتان باشد. ‌بنابراین مدال‌ها را که مایۀ سرافرازی است به شما بازمی‌گردانم.» بله دیگر؛ معامله با «خدا» و «دوستان خدا» همه‌اش سود است. هم لذت هدیه به محبوب را چشیدند، هم از باغ وصل او گلی چیدند و هم دوباره به مدال‌هایشان رسیدند؛ مدال‌هایی که چون مقبول محبوب واقع شده و از دست او رسیده‌اند، حالا ارزش و درخشش بیشتری هم دارند. آری؛ مدال‌آوران دلدادۀ ما ثابت کردند می‌توان «علم» را با «عشق»، «سواد» را با «سودا»، «ریاضیات» را با «معنویات» و «محبت» را با «معرفت» جمع کرد. آن‌ها هرچه مدال طلا و نقره داشتند را به رهبر انقلاب تقدیم کردند. دمشان گرم. اما خودشان هم می‌دانند که او به این مدال‌ها نیازی ندارد. چراکه به قول امام صادق علیه السلام، اگر همۀ دنیا را به یک مدال طلا تبدیل کنند، آن را به گردن مؤمن واقعی بیاویزند و این مدال از گردن او بیفتد، آن‌قدر برایش بی‌ارزش است که نه آویخته‌بودنش را متوجه می‌شود، نه افتادنش را. آن‌ها می‌خواستند رهبر انقلاب را خوشحال کنند که کردند. البته این را هم می‌دانند که دغدغۀ این روزهای او چیست و مصمم‌اند که آن را نیز برطرف کنند. آن‌ها می‌دانند خوشحالی او وقتی کامل می‌شود که با «مشارکت حداکثری مردم»، یک «رئیس‌جمهور شایسته و انقلابی»، جای خالی «رئیسی عزیز» را پُر کند. آن‌ها می‌دانند که او برای شکل‌گیری «خیزش علمی» و «جهش پیشرفت» در کشور، به جوانان این مرز و بوم دل بسته؛ جوانانی که خودشان ـ و نه مدال‌هایشان ـ گنج‌های اصلی این کشورند؛ همان‌هایی که می‌توانند تاریخ را عوض کنند. راستی! او ـ همان رهبر محبوب جوان‌های دانشمند و عاشق‌پیشۀ این کشور ـ خودش هم مدال است؛ مدال خدا به ایران اسلامی. او را خدا به ما داده که قدرش را بدانیم و زیر سایه‌اش طعم «زندگی همراه با بندگی خدا» را بچشیم. پس مدال که هیچ؛ جان خودمان را هم نثارش می‌کنیم. 📌 منتشرشده در پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=45020 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 اربعین عشق این‌جا: زمین عشق، زمان: اربعین عشق چیزی نمانده است به عین الیقین عشق آشفتگان زلف حبیب از پی نیاز خود را رسانده‌اند به حبل المتین عشق از اندرون دوزخ دنیای دون‌صفت پرواز کرده‌اند به خلد برین عشق شیران شیرخواره دوباره نشانده‌اند تیر و کمان حرمله را در کمین عشق دانی که از چه هروله دارند سوی دوست؟ عشاق را هُدی است نوای حزین عشق در این مسیر، عشق به آخر رسیده است در این مسیر می‌شنوی آفرین عشق کاری جز عاشقی مکن ای دل چرا که هست عالم رهین آدم و آدم رهین عشق «لبیک یا حسین» جهان را گرفته است آری جهان‌گشاست دم آتشین عشق تلخ است اگرچه طعنه اغیار و زهر هجر شیرین شده‌ست کام دل از انجبین عشق ما می‌رویم و سینه‌زدن‌ها همیشه هست ثبت است بر جریده عالم طنین عشق ما حامیان حامی دینیم تا ابد دینی که دائمی است به یُمن یمین عشق ای عاشقان حضرت معشوق از ازل تا روز حشر، وعده ما: اربعین عشق 🗓 اربعین ۱۴۳۵ 🏷 🆔 @Smh_Doaei
‏شاید یکی از علت‌های شهادت مردانی مثل: ▪️ قاسم سلیمانی ▪️ ابراهیم رئیسی ▪️ حسن ایرلو ▪️ محسن فخری‌زاده ▪️ محمدرضا زاهدی ▪️ فؤاد شکر ▪️ و ‎ در حدود ۶۳ سالگی، اتحاد روحی و معنوی آنان با وجود مقدس نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام باشد. خوشا به حالشان ... آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟ 🏷 🆔 @Smh_Doaei
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مهر خوبان مهر خوبان دل و دین از همه بی‌پروا برد رخ شطرنج نبرد آن‌چه رخ زیبا برد تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سمک تا به سمایش کشش لیلا بود من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه ذره‌ای بودم و مهر تو مرا بالا برد من خسی بی‌سروپایم که به سیل افتادم او که می‌رفت مرا هم به دل دریا برد جام صهبا ز کجا بود مگر دست که بود که در این بزم بگردید و دل شیدا برد خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود که به یک جلوه ز من نام و نشان یک‌جا برد خودت آموختِیَم مِهر و خودت سوختِیَم با برافروخته رویی که قرار از ما برد همه یاران به سر راه تو بودیم ولی خم ابروت مرا دید و ز من یغما برد همه دل‌باخته بودیم و هراسان که غمت همه را پشت سر انداخت مرا تنها برد 🏷 🆔 @Smh_Doaei
یکی از بهترین کتاب‌های موجود دربارۀ کتاب «مهر تابان»، تألیف است؛ کتابی که در آن، حکایت عشق یک شاگرد به استاد،‌ با قلمی شیرین و شیوا روایت شده است. تبیین ابعاد نادیده‌ای از شخصیت علامه و معرفی مکتب علمی و عملی ایشان، بخش‌های دیگری از محتوای این کتاب را شکل می‌دهند. پ.ن: مهر تابان،‌ چشم مرا به دو جهان 📚 و ❣️باز کرد. این کتاب حجت طلبگی من است ... 🆔 @Smh_Doaei
4.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنان که ره گزیدند همه در کوی آرمیدند همه در معرکۀ دو کون فتح از است هرچند سپاه او شهیدند همه 🌻 @Smh_Doaei
21.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقاسیدابراهیم! دستمان خالیِ خالی است. امشب از سیدالشهداء برای ما هم و و بخواهید. 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
❤️ حبیبٌ لا یفارق حبیبه ... 🌹 شهادتت مبارک آقای محافظ! 🙏 سلام ما رو هم برسون ... 🌻 @Smh_Doaei
مؤمن، همه کارهایش رنگ خدا دارد؛ جنگش دفاعش صلحش کاسبی‌اش درسش حرفش سکوتش خوابش خوراکش و به‌طور کلی: زندگی‌اش و البته مرگش. همۀ این کارها را با انجام می‌دهد. اصلا فرق مؤمن و غیرمؤمن در همین است. زندگی را از همین زاویه باید دید. او محافظ بود؛ اما یک محافظِ عاشق. بهتر بگویم: یک عاشقِ محافظ! او اول عاشقِ سید بود؛ بعد محافظِ او. یعنی چون عاشق سید بود از او محافظت می‌کرد. محافظت، شغل او نبود؛ معنای زندگی‌اش بود. چیزی بود که حاضر بود با عشق، در راهش بمیرد. و این همان زندگی ترازی است که هیچ‌جای دیگری پیدا نمی‌شود. ... و برای چنین محافظی چقدر سخت است کنار تابوت کسی‌که از او محافظت می‌کرده بایستد؛ این را همۀ دنیا در چهرۀ ابوعلی دید. نه این‌که تسلیم ارادۀ الهی نباشد؛ نه! اما گویا احساس شرمندگی می‌کرد. احساس این‌که مبادا کم گذاشته باشد. و این همان احساسی است که سرچشمه‌اش را باید در بزرگ‌محافظ لشکر عاشورا جستجو کرد؛ همان علمدار عاشقی که تا قیام قیامت، همۀ زائرانش به او دلداری می‌دهند: أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ ... أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْکُلْ ... آقای ابوعلی! آقای محافظ! آقای عاشق! ما شهادت می‌دهیم که تو کوتاهی نکردی. همۀ ما تلاش و جدیت تو برای محافظت از سید عزیز مقاومت را دیدیم. همۀ ما با همۀ وجود می‌فهمیدیم که تو با همۀ وجود داری از سید محافظت می‌کنی. غصه نخور! ما شهادت می‌دهیم که تقصیر تو نبود. و البته این را هم شهادت می‌دهیم که شهادت حق تو بود. یعنی سزا نبود که بیش از این در آتش فراق بسوزی. ما که فقط صدای سید را می‌شنیدیم و تصویر سید را می‌دیدیم دلمان برایش تنگ شده؛ تو که سال‌ها نفس به نفس و قدم به قدم با سید بودی که دیگر حال و روزت معلوم است. آری؛ ما خوشحالیم؛ ما از این‌که تو رفتی و به وصال سید رسیدی خوشحالیم. شهادتت مبارک، محافظِ عاشق! فقط یک چیزی: قول بده که سلام ما را هم به سید برسانی. ضمنا؛ به سید بگو برایمان دعا کند. دعا کند بتوانیم مثل تو محافظ باشیم؛ محافظ اسلام محافظ انقلاب محافظ آن کسی که خود سید هم محافظ او بود؛ بگو مراقب آقای ما باشد. آقای ابوعلی! به سید بگو: هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک و اما حرف آخر این‌که به‌قول سید عزیز: لشهیدنا لا نقول وداعاً بل نقول الی اللقاء الی اللقاء مع انتصار الدم علی السیف الی اللقاء فی الشهادة الی اللقاء فی جوار الاحبة و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ... ✍️ سید محمدحسین دعائی 🌻 @Smh_Doaei
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دو جمله عصارۀ مکتب ماست: آخر مطلب است و وصول به و حضور در محضر حضرت ؛ و این غایت آمال اشخاصی است که به خدا دارند. 🆔 @Smh_Doaei