🔰 آیت حکمت
✍️ سید محمدحسین دعائی
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارکنان و خانوادههای ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به تنهایی آیت عظیمی است از حکمت، بصیرت، درایت، جامعیت و معنویت این مرد خدا؛
اما افسوس که بسیاری از ما، در حجاب معاصرت گرفتاریم و توان درک این عظمت را نداریم:
با تشکر از عوامل عملیات ـ در ردههای مختلف ـ شروع میکند.
بر ضرورت قدرشناسی از زمینهسازان کار، یعنی: نیروهای قبلی، شهدا و خانوادههای آنان تأکید میورزد.
نشان میدهد که از جزئیات عملیات مطلع است و به ابعاد مختلف آن اشراف دارد.
تأثیر خانوادهها در انگیزش نیروی انسانی و پیشرفت امور کشور را به یاد آورده و آنها را به همیاری و همدلی بیشتر تشویق میکند.
مبنای قرآنی کار را تبیین میکند.
دستاوردهای ملی و بین المللی عملیات را توضیح میدهد.
دلائل فنی اهمیت کار را درک کرده و آنها را با بیانی ساده بازخوانی میکند.
هم به ضرورت تدریس نتایج علمی کار در دانشگاهها واقف است و هم به لزوم تولید خروجی هنری و رسانهای از آن توجه دارد.
بهطور ویژه بر اهمیت برخورداری از نگرش توحیدی به کارهای علمی، تجربی و نظامی تأکید میکند.
ربط پیشرفتها با انقلاب اسلامی را نشان میدهد.
روح انقلابی و معنای استکبارستیزانه کار را تبیین میکند.
تأثیر توانمندیهای نظامی و امنیتی بر رشد اقتصادی را یادآوری کرده و بر لزوم بهرهوری تجاری از این توانمندیها تأکید میورزد.
علاوه بر ورود تفصیلی به موضوع خاص جلسه، گریزی هم به مسائل عمومی جامعه میزند.
با تشکر ابتدائی و دعای انتهائی، وجود رابطه قلبی و عاطفی بین خود و سربازانش را به نمایش میگذارد.
در مجموع، درس خداشناسی، قدردانی، واقعبینی، آرمانگرایی، استقامتورزی و سختکوشی میدهد.
و خلاصه اینکه: برایمان رهبری کرده و لذت ولایت الهی را به ما میچشاند.
ای کاش قدر او را بیشتر میدانستیم ...
🏷 #نوشتار #یادداشت #آیة_الله_خامنهای #نیروی_دریایی_ارتش
🆔 @Smh_Doaei
🔰 دو پرده از پیامبر کربلا
۱. اگر امام حسین علیه السلام، در جمع جوانمردان آزاده، در کنار قمر بنیهاشم و با دستی باز ــ که شاید بر قبضۀ شمشیر هم بود ــ به حُر فرمود: «أ فبالموت تُخوّفنی؟» یا «مرحبا بالقتل فی سبیل الله» امام سجاد علیه السلام هم در جمع زنان و دختران اسیر، در کنار زینب کبری و البته با دستی بسته، خطاب به ابنزیاد فرمود: «أ بالقتل تُهدّدنی؟ أ ما علمت أن القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة؟»
و اینگونه بود که منطق #مرگآگاهی و #شهادتطلبی در تاریخ جاری شد.
۲. اگر قمربنیهاشم، در آن لحظات آخر، به سیدالشهداء سلام الله علیه عرض کرد: «قد ضاق صدری و سئمتُ من الحیاة و اُرید أن اَطلب ثاری من هؤلاء المنافقین»، امام سجاد علیه السلام هم با وجود مریضی و ضعف شدید، به زینب کبری سلام الله علیها فرمود: عمه جان! به من شمشیری بده تا از فرزند رسول خدا دفاع کنم؛ چراکه: «لا خیر فی الحیاة بعده».
و اینگونه بود که منطق #غیرت و #جهاد سامان یافت.
🏷 #نوشتار #یادداشت #امام_سجاد
🆔 @Smh_Doaei
🔰 «عرفان» با طعمِ «زندگی»
▪️ مروری بر مجموعه آثارِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه»، بهمناسبت سالگرد رحلت آن عالم ربانی
✍️ سید محمدحسین دعائی
در ذهن بسیاری از عموم مردم و حتی خواص، «عرفان و سیر و سلوک» مساوی است با: ریاضتهای عجیب و غریب، عمل به آداب و مناسک غیرمتعارف، برخورداری از زندگی و زیّ درویشی، عدم پایبندی به ظواهر عرفی و شرعی، بیخبری از عالم و آدم، حملههای مداوم به پای چوبین استدلالیان، بیبهرهبودن از مهارتها و تخصصهای علمی، فرار از اجتماع و فعالیتهای اجتماعی، مخالفت با امر سیاست و حکومتداری و بسیاری از مطالب نامطلوب دیگری که در یک مطلب خلاصه میشوند: پرتبودن از زندگی و واقعیتهای آن!
اما آیا بهراستی میتوان همۀ آنچه که عرفان و معنویت خوانده میشود را با یک چوب راند؟ آیا در میان این شلوغبازارِ مملو از غل و غش و دغل، هیچ بساط قابلاعتمادی پیدا نمیشود؟ آیا نمیتوان عرفان اصیل و نابی را یافت که کام تشنۀ بشریت امروز را سیراب کرده و او را از سرگردانی در بیابان آخرالزمان نجات دهد؟
بهشهادت بسیاری از بزرگان مورد اعتماد و بر اساس مشاهدات و تجربیات مکرر، مرحوم علامه آیة الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه یکی از معدود عالمان و عارفانی هستند که توانستهاند سیر و سلوک را با تکیه بر آموزههای اسلام ناب، از «زاویهها و سجادهها» به «خانهها و خیابانها» سرایت داده و علیرغم همۀ تهمتها و شبهات، کارآمدی عرفان ناب شیعی در تمامی عرصههای زندگی امروز را اثبات کنند.
اگر میخواهید به بررسی صحت و سقم این ادعا بپردازید، شما را دعوت میکنیم به مطالعۀ مجموعه آثار این عالم و عارف بزرگوار که در خلال منظومۀ منسجمی از عناوین و موضوعات، سفرهای رنگین از مباحث مختلف اعتقادی، حکمی، عرفانی، اخلاقی، تفسیری، فقهی و تاریخی را برای طیف متنوعی از مخاطبان گسترده است.
▪️ «شرح پیچیدهترین مطالب فلسفی و عرفانی مطرح در مکاتبات مرحوم سید احمد کربلایی و محقق اصفهانی»
▪️ «تبیین ساده و شیوای مراحل سیر و سلوک و عوالم پس از مرگ»
▪️ «گزارش دقیق خاطرات، حالات و جزئیات زندگی مرحوم حداد و علامۀ طباطبائی»
▪️ «نقل بخشهایی شنیدهنشده از تاریخ انقلاب اسلامی و ارائۀ تقریری نوآورانه از نظریۀ سیاسی اسلام»
▪️ «نقد و اصلاح پیشنویس قانون اساسی ایران»
▪️ «تبیین خطاهای روشی و محتوایی موجود در مقالۀ قبض و بسط تئوریک شریعت»
▪️ «تشریح مبنای تقویم اسلامی و نظام حقوق زن در اسلام»
▪️ و «تبیین نگاه تمدنی دین به مسئلۀ جمعیت و پشتپردۀ طرح کاهش موالید»،
برخی از مطالب جذابی است که در این مجموعه به چشم میخورد.
همچنین مواردی مانند:
▪️ تبیین عرفان برخاسته از قرآن و برهان
▪️ عرضۀ دورۀ نسبتا کاملی از مباحث بنیادین اعتقادی و کلامی
▪️ تعریف کاربردی سبک زندگی اسلامی
▪️ شرح علمی و عملی روش اسلامشناسی و تولید علم دینی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی
▪️ گشودن باب معرفی عرفاء و شرححالنویسی از بزرگان عرصۀ معنویت در عصر حاضر
▪️ نشر عصارۀ مکتب عرفانی نجف
▪️ تبیین الگوی زیست اجتهادی در پرتو اطاعت و حمایت از ولی فقیه
▪️ نقد عالمانۀ مشاهیر و مشهورات
▪️ تشریح نقشۀ راه دشمن در حوزههایی همچون: فرهنگ، زبان، نمادها، آداب و رسوم اجتماعی و ...
▪️ همراه با ارائۀ راهبردها و راهکارهای مقابله با آن
نیز برخی از مهمترین نمایههایی است که میتوان برای مطالب موجود در کتابهای مرحوم علامۀ طهرانی انتخاب کرد.
تأثیرپذیری از لحن صادقانه و قلم حقیقتمحور این عارفِ مجتهد، انقلابی، بصیر، زمانشناس، آیندهنگر و آیندهنگار، تجربۀ مشترک اغلب کسانی است که دقائقی را میهمان آثار او بودهاند. این شما و این تجربۀ «عرفان با طعم زندگی» در بزم «دورۀ علوم و معارف اسلام».
ضمنا اگر میخواهید با زندگی و سیرۀ این شخصیت بزرگ آشنا شوید، مطالعۀ کتاب «آیت نور» و مجموعۀ سهجلدی «نور مجرد» را به شما پیشنهاد میکنیم؛ شخصیتی که به تعبیر رهبر حکیم و فرزانۀ انقلاب، «از جمله فرزانگان معدودى بودند كه مراتب برجستۀ علمى را با درجات والاى معنويت و سلوک، توأما دارا بودند و در كنار فقاهت فنى و اجتهادى، به فقه الله الأكبر نيز كه از مقولۀ شهود و محصول تجربۀ حسى و مجاهدت معنوى است نائل گشته بودند.»
📌 منتشرشده در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44087
🏷 #نوشتار #یادداشت #علامه_طهرانی #عرفان_شیعی_فقاهتی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 تأملی در نسبتِ «واکسنهراسان» با «علامۀ طهرانی»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 ماجرای پیچیده و پُردامنۀ «کرونا»، زمینهای بود برای بروز مجموعهای از «آزمونهای الهی»، از جمله: آزمونِ «ولایتمداری» و «ولایتپذیری» برای «خواص و عوام اهل حق» که متأسفانه افراد بسیاری از آن سربلند بیرون نیامدند.
🔹 رهبر معظم انقلاب، بارها بر ضرورت رعایتِ «هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید» تأکید کردهاند، عمل به «دستورات بهداشتی» ـ از جمله «ماسکزدن» ـ را لازم دانستهاند و علاوه بر اینکه خود واکسن زدهاند، از اهمیت «واکسیناسیون عمومی» سخن گفتهاند. اما برخی از خواص و عوام اهل حق، هیچ تعهدی به این موارد نداشته و به مخالفت با آنها برخاستهاند.
🔸 برخی از همین افراد، برای توجیه مخالفت خود، به شبیهانگاری و یکسانپنداریِ «واکسنهراسی» و «مخالفت علامۀ طهرانی با طرح کاهش جمعیت» پرداخته و میکوشند تا از این طریق، زمینۀ قبول حرف خود را فراهم آورند.
🔹 بهراستی «علامۀ طهرانی»، پس از آنکه به استعماریبودن و ضداسلامیبودنِ «طرح کاهش جمعیت» پی بردند، با چه پیشفرضها و طبق چه مقدماتی، یکه و تنها به مخالفت علنی و عملی با این طرح پرداختند؟ نکتۀ کلیدی و البته مغفول در پاسخ این سؤال، چیزی نیست جز: «احراز نظر ولی فقیه».
🔸 بر اساس دیدگاهِ «علامۀ طهرانی»، در مواردی که نظرات ولی فقیه، به مرحلۀ «ابلاغ حاکمیتی» نرسیده است، راه برای اظهارنظرهای کارشناسانه باز است. اما پس از ابلاغ حاکمیتی، دیگر «مخالفخوانیهای عمومی و عملی» ممنوع است.
🔹 بر همین اساس عملکردِ «برخی از خواص و عوام اهل حق» در ماجرای «کرونا» هیچ نسبتی با عملکردِ «علامۀ طهرانی» در ماجرای «کاهش جمعیت» ندارد؛ زیرا رهبر معظم انقلاب در بسیاری از مسائل مربوط به «کرونا» بارها نظر خود را بهصراحت اعلام کرده و از عموم مردم خواستهاند که در این حوزه با مسئولان امر همکاری کنند.
🔸 واقعا بین مخالفان رهبری در عرصۀ سیاست و فرهنگ، با کسانی که علنا ابلاغیههای رهبری در ماجرای «کرونا» را زیر سؤال میبرند چه فرقی است؟ مگر نه آنکه بعضی از آن مخالفخوانیها، ریشه در «اختلافنظرهای تخصصی» دارد، ولی در عین حال، همۀ ما به تقبیح این مخالفتها پرداخته و از آنها دلخوریم؟
🔹 چرا از ضرورت عقلائیِ «ابهت قانون» و «وحدت رویه» در جامعه غافلیم و نمیفهمیم که باید حرمت و اعتبار حاکم شرع در جامعه را حفظ کرد و از هر کاری که به این امر لطمه میزند خودداری نمود؟
🔸 واقعا اگر در مسئلۀ کوچکی مثل «ماسکزدن»، تشخیص ولی فقیه و جمعبندی او را حجت نمیدانیم، چطور میخواهیم به امر او ـ و بلکه با اشارۀ او ـ جان خود را کف دست گرفته و در میدان جهاد، به دل آتش بزنیم؟
🔹 چرا از تاریخ درس نمیگیریم؟ جامعۀ شیعه تا کی باید تاوان این وظیفهنشناسیها و زماننشناسیها را بدهد؟ آخر غفلت از «ضلع سوم موفقیت و سعادت» تا کجا؟ چرا حواسمان نیست که علاوه بر «علم» و «تقوا»، باید «بصیرت» داشت؟
🔸 همۀ ما به اهمیتِ «اجتماعات معنوی»، «مجالس عزاداری»، «زیارت» و «پیادهروی اربعین» واقفیم. اما در وقت تزاحم، هیچکدام از اینها اهمیتی بیشتر از اهمیتِ «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه جامع الشرائط» ندارند.
🔹 اگر تلاش برای تعظیم شعائر دینی، طوری باشد که به تضعیف جایگاه حکومت اسلامی، دلزدگی آحاد جامعه از نظام اسلامی و تشویق آنها به تخطی از روالهای قانونی منجر شود، قطعا فعالیت تبلیغی مطلوبی صورت نگرفته است؛ آن هم در شرائطی که بعد از سالها خون دل خوردن، یک دولت متعهد به آرمانهای اسلام و انقلاب بر سر کار آمده و امید میرود که بتواند از پس انبوه کارهای بر زمین مانده برآید.
🔸 بسیاری از ما، فقط وقتی به تشخیص ولی فقیه عمل میکنیم که با تشخیص خودمان مطابق باشد؛ غافل از آنکه اساسا «کارکرد حاکمیت و حکم حاکم» در جامعۀ اسلامی، «جلوگیری از تفرقه و تولید ارزش افزودۀ ناشی از وحدت»، در موارد تقاطع انظار و اختلاف سلیقههاست.
🔹 اهمیتِ «ولایت فقیه و حرکت بر مدار این ولایت» را باید در گفتار و رفتارِ «شهید سلیمانی» به نظاره نشست؛ همان عزیزی که جان خود را در مسیر تحقق اوامر ولی امر جامعۀ اسلامی فدا کرد و تراز جدیدی از «ایمان»، «معنویت»، «بصیرت»، «مجاهدت» و «ولایتپذیری» را رقم زد.
📌 متن کامل یادداشت در پایگاه مباحثات: https://mobahesat.ir/23501
🏷 #نوشتار #یادداشت #کرونا #واکسن_کرونا #کاهش_جمعیت #علامه_طهرانی #رهبر_معظم_انقلاب #ولایت_فقیه #حکم_حکومتی #بصیرت
🆔 @Smh_Doaei
🔰 این خِشت، کَج است!
▪️ نقدی بر تقریر حجة الاسلام مهدوی ارفع از «دیدگاه رهبر انقلاب دربارۀ واکسن کرونا و وظیفۀ ما در قبال آن»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 اخیرا صوت یک سخنرانی نیمساعته از «جناب حجة الاسلام مهدوی ارفع» با موضوعِ «دیدگاه رهبر معظم انقلاب دربارۀ واکسن کرونا و وظیفۀ ما در قبال آن» در فضای مجازی منتشر شده است که به نظر نگارنده، اشکالات فراوانی به آن وارد است.
🔹 شاید مهمترین و بزرگترین خطای حجة الاسلام مهدوی ارفع و همفکران ایشان آن باشد که: نظرات ولائی و حاکمیتی ولی فقیه را به «احکام حکومتی» ـ آن هم با یک تفسیر بسیار مضیق ـ منحصر کرده و فقط تبعیت از آن را بر همگان واجب میدانند. حال آنکه: ولایت فقیه و آثار آن ـ از جمله وجوب تبعیت ـ منحصر به شخص ولی نبوده و به تمام نظام حاکمیتی تحت امر او سرایت پیدا میکند.
🔸 حتی اگر اوامر لازم الاجراء ولی فقیه را صرفا آن اوامری بدانیم که او ـ شخصا و صریحا ـ آنها را ابراز کرده است، باز هم نتیجهای که حجة الاسلام مهدوی ارفع میگیرد، نتیجۀ نادرستی است. زیرا رهبر عزیز و حکیم انقلاب ـ شخصا و صریحا ـ هم «عمل به هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید» را ضروری دانستهاند، هم «رعایت پروتکلها» را لازم شمردهاند و هم «انجام واکسیناسیون عمومی» را مورد تأکید قرار دادهاند.
🔹 گاه در مواردی و بنا بر دلائلی، همچون: پیچیدگی موضوع، حساسبودن مسئله یا ضرورت وحدت رویه در جامعه، ولی فقیه ـ بهعنوان مجتهد جامع الشرائطی که مسئول تأمین مصالح امت اسلامی است ـ به فضای «موضوعشناسی» ورود پیدا کرده و پس از بررسی نظرات کارشناسان، یکی از آنها را به جریان میاندازد. در چنین مواردی، دیگر نمیتوان نظر کارشناسی ولی فقیه را نظری در عرض دیگر نظرات دانست و آنها را بر نظر او ترجیح داد.
🔸 باید توجه داشت که: اولا، احتمال خطای ولی فقیه، بههیچوجه نافی وجوب تبعیت از او نیست؛ ثانیا، اگرچه با یقین به اشتباه ولی فقیه، نمیتوان از او تبعیت کرد، اما احراز این امر، کار هر کسی نیست؛ و ثالثا، مراد از یقین به اشتباه ولی فقیه ـ که میتوان با تکیه بر آن، از دستور یا نظر کارشناسی او تبعیت نکرد ـ یقین صددرصدی است؛ نه احتمال، ظن قوی یا حتی اطمینان.
🔹 رهبر معظم انقلاب ـ بهعنوان یک مجتهد حکیم، بصیر، متقی، شجاع، غیور، زمانشناس و برخوردار از مجاری اطلاعاتی متعدد، متنوع و بینظیر ـ به مسئلۀ واکسیناسیون ـ بهعنوان یک مسئلۀ کلان، حیاتی و حساس ـ ورود پیدا کرده و جمعبندی خود دربارۀ آن را ـ بهعنوان فصل الخطاب ـ ابراز کردهاند: «واکسیناسیون عمومی مسئلهی بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد.»
🔸 اگرچه برخی برای توجیه عملکرد ناصواب خود در ماجرای کرونا، از عملکردِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه» در ماجرای «کنترل جمعیت» مایه گذاشته و با این کار خود، ذهنیت نادرستی از آن عالم ربانی را رقم زدند، اما با توجه به اصول فکری و رفتاری ایشان در عرصۀ «سیاست» و «اجتماع»، میتوان به این نتیجه رسید که هیچ شباهتی بین دیدگاه ایشان و دیدگاه افرادی مثل حجة الاسلام مهدوی ارفع وجود ندارد.
🔹 اینکه عدهای بهخاطر یقین به مضر بودن واکسن کرونا، از تزریق آن خودداری کنند، کاملا قابلفهم است؛ اما اینکه کسانی، با تکیه بر یکسری اطلاعات و تحلیلهای غیریقینی، به «مخالفت علنی با واکسیناسیون» پرداخته یا بدون تزریق واکسن و بهشکل غیرقانونی، به دریافت کارت واکسن مبادرت ورزند، قابلتوجیه نیست.
🔸 شاید موضوعاتی مثل کرونا، واکسن و ماسک، خودشان خیلی مهم نباشند ـ که هستند ـ اما آنچه اهمیت دارد، «خشت کج» و سنگ بنای غلطی است که دارد توسط عدهای از دوستان گذاشته میشود؛ همان اتفاق خطرناکی که یقینا به تکمیل پازل دشمن کمک کرده و اگر با «تذکر» و «تبیین» جلوی آن گرفته نشود، آثار بهشدت سوئی را در آینده بهدنبال خواهد داشت.
📌 متن کامل یادداشت در پایگاه مباحثات: https://mobahesat.ir/23735
🏷 #نوشتار #یادداشت #کرونا #واکسن_کرونا #کاهش_جمعیت #علامه_طهرانی #رهبر_معظم_انقلاب #ولایت_فقیه #حکم_حکومتی #موضوعشناسی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 دانش هستهای دینی | علوم حوزوی سکولار
▪️ درنگی کوتاه بر ماهیت حوزه تراز انقلاب اسلامی
✍ سید محمدحسین دعائی
۱. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند: «العلم ودیعة الله فی ارضه و العلماء امناؤه علیه.» این حدیثی است که در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با اهالی صنعت هستهای، بر دیوار حسینیه امام خمینی نقش بسته بود.
۲. اگر دانش فهمِ «اقوال خدا» در «کتاب تشریع» دینی است، دانش کشفِ «افعال خدا» در «کتاب تکوین» هم دینی است؛ بهشرط آنکه در راستای حاکمیتِ «دین خدا» و گرهگشایی از «خلق خدا» به کار گرفته شود.
۳. امروز، به برکتِ «انقلاب اسلامی»، شاهد آنیم که «دانش هستهای» هم به یک «علم دینی» تبدیل شده و دانشمندان هستهای، امین این ودیعه الهی در زمین هستند.
۴. حال مبادا «حوزویان» با غفلت از «اسلامیسازی علوم انسانی» و «کاربردیسازی علوم اسلامی»، از «دانشگاهیان»، در مسیر ایجادِ «تمدن نوین اسلامی» عقب بیفتند.
۵. امروز، علوم حوزوی چقدر «در خدمت زندگی مردم» هستند؟ امروز، علوم حوزوی چقدر در پیشبرد اهداف ملی، منطقهای و بین المللیِ «جمهوری اسلامی» نقش دارند؟ امروز، علوم حوزوی چقدر باعث آبرومندی و سربلندی ایران در جهان شدهاند؟ امروز، علوم حوزوی، در میانِ «مؤلفههای قدرت ایران»، از چه جایگاهی برخوردارند؟ امروز حوزویان چقدر در معرض هجمه و ترور دشمنان هستند؟ و بالاخره اینکه امروز حوزویان چقدر در عملیاتیکردنِ «راهبردهای رهبری»، پیشرفت پروژههای پیشوای امت و شادی دل نائب امام زمان ارواحنا فداه نقش دارند؟
این سؤالات را جدی بگیریم!
🏷 #نوشتار #یادداشت #علم_دینی #حوزه_علمیه_تراز
🆔 @Smh_Doaei
🔰 یک بام و دو هوای اسرائیل!
▪️ پاسخ به یک شبهۀ پُرتکرار در این روزها
یکی از تلخترین طنزهای روزگار ما این است که دستگاه تبلیغی و رسانهای رژیم صهیونیستی، برای کشتگان بهظاهر غیرنظامی خود در ماجرای ۱۵ مهر نوحهسرایی کرده و آنها را قربانی توحش حماس معرفی میکند؛
اما خود به این دلیل واهی که نیروها و تجهیزات حماس، در اماکن عمومی و غیرنظامی غزه مخفی است، به تخریب این اماکن و کشتار بیگناهان میپردازد.
بهراستی اگر این دلیل موجه است، چرا حماس را مذمت میکنند؟
مگر نه اینکه رژیم اشغالگر قدس نیز از شهرکنشینان بهظاهر غیرنظامی، برای عادیسازی اشغال و تثبیت موقعیت خود در سرزمینهای اشغالی استفاده میکند؟
و مگر نه اینکه حماسِ محصور در غزه، برای دسترسی به مراکز اصلی دشمن، چارهای جز عبور از شهرکها ندارد؟
فلسطین، خانۀ فلسطینیهاست و اسرائیل با همۀ اعوان و انصارش، از جمله شهرکنشینان غاصب، دشمن آنها.
در چنین شرائطی، طبق همۀ ضوابط عقلی، شرعی و عرفی، فلسطینیان حق دارند برای بازپسگیری سرزمین خود و جلوگیری از تجاوز بیشتر دشمن، به زور متوسل شده و با او مقابله به مثل کنند.
بهعلاوه، اگر شهرکنشینان نظامی نیستند، پس چرا اکثرشان مسلح بوده و تابهحال بارها از سلاح خود علیه فلسطینیان استفاده کردهاند؟
اصلا فرض میکنیم شهرکنشینان، نظامی نیستند.
آیا غاصب هم نیستند؟
آیا نمیدانند خانهها و زمینهایی که در آن ساکناند، از آن فلسطینیهاست؟
و مگر نه آنکه بر طبق ضوابط عقلی، شرعی و عرفی، دفع متجاوز غاصب، ولو به قتل او منجر شود جائز است؟
🏷 #نوشتار #یادداشت #فلسطین #اسرائیل #طوفان_الاقصی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 آقای روحانی! اسرائیل کشور نیست!
▪️ بازنشر یک یادداشت قدیمی در نقد دیدگاه رئیسجمهور سابق نسبت به رژیم صهیونیستی در سال ۹۲
✍️ سید محمدحسین دعائی
بهراستی چرا هیچکس چیزی نگفت؟!! چرا هیچکس اعتراضی نکرد؟ چرا هیچکس فریاد نزد؟ اعتراض نه! فریاد نه! چرا هیچکس دلسوزانه، نصیحت نکرد؟ انتقاد نکرد؟ حرص نخورد؟ بغض نکرد؟ گریه نکرد؟!!
مگر خواص و عوام این جامعه نشنیدند که آقای روحانی، در اولین کنفرانس خبری خود پس از مراسم تنفیذ و تحلیف و در نخستین روزهای مسئولیت خطیر ریاستجمهوری، گفت:
«متأسفانه در آمریکا، گروه فشار که گروه جنگطلب و مخالف گروههای سازنده هستند، در پی منافع یک کشور خارجیاند و بیشتر نیز از آن کشور دستور میگیرند. منافع یک کشور خارجی و یک گروه بر نمایندگان مجلس تحمیل شده و ما میگوییم که در این اقدامات، حتی منافع آمریکا نیز مدنظر قرار نمیگیرد.»
چرا هیچکس به آقای روحانی نگفت: «ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران! اسرائیل، کشور نیست!»
سرآغاز این ماجرا را البته باید در ماجرای اظهار نظر آقای روحانی در روز قدس و نحوه بازتاب آن جستجو کرد.
وقتی روحانی در جمع خبرنگاران، اسرائیل را «زخمی کهنه» خواند که «سالهاست در سایه اشغال سرزمین مقدس فلسطین و قدس عزیز در منطقه، بر بدن دنیای اسلام نشسته است»، رسانههای غربی و صهیونیستی، با تکیه بر تحریفی که توسط رسانههای داخلی در سخنان او صورت گرفته بود، بر روی این موضوع مانور دادند که روحانی گفته است: «اسرائیل زخمی کهنه بر بدن جهان اسلام است که باید از میان برود.»
فارغ از مذمومیت این تحریف و محکومیت آن و همچنین در پی اظهارنظر اخیر آقای روحانی در کنفرانس خبری خود، به نظر میرسد که پاسخگویی به چند پرسش اساسی در این رابطه ضروریست:
بهراستی سرنوشت یک زخم چیست؟
آیا یک زخم نباید از بین برود؟
مگر نه این است که چه ما بگوییم و چه نگوییم، زخمهای پیکر اسلام، از بینرفتنی است؟
جایی که بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، اسرائیل را غده سرطانی دانسته و با صدای رسا فریاد میزند که: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود» و آنجا که رهبر معظم انقلاب، اسرائیل را سگ نگهبان آمریکا در منطقه دانسته و پاسخ ایران به کوچکترین غلطی از سوی آنها را با خاک یکسانکردن حیفا و تلآویو اعلام میکنند، این همه تلاش برای جبران خطای صورتگرفته در انعکاس خبر روز قدس، چرا؟
مگر مقام معظم رهبری صراحتا نفرمودند که جمهوری اسلامی ایران، به هر گروه و کشوری که با اسرائیل میجنگد، کمک کرده و از اعلام این کمک نیز ابائی ندارد؟
بهراستی علت تأکید چندباره رهبر معظم انقلاب در خطبه دوم نماز عید فطر بر مواضع صریح جمهوری اسلامی درباره اسرائیل و رژیم صهیونیستی، چیست؟
این همه تأکید بر غاصببودن، جانیبودن و مفسدبودن اسرائیل، بیفائدهبودن مذاکره با او و تأکید بر لزوم مقابله و مبارزه جدی با این رژیم خبیث و پلید، چه توجیهی دارد؟
چرا باید مسئولیت جبران خطای بقیه، همیشه بر دوش رهبری باشد؟
تا به کی باید ناهماهنگی مسئولان مختلف با سیاستهای کلان نظام و انقلاب را رهبری معظم، در تریبونهای رسمی و البته در میان انبوهی از ملاحظات و لفافهها گوشزد کرده و درمان کنند؟
اصلا فائده این عقبنشینیها و ارسال کدها چیست؟
آیا این است معنای تعامل سازنده با جهان؟
آیا نسخه دولت تدبیر و امید برای حل مشکلات جامعه و رفع تحریمها این است؟
آیا قرار است که اعتدال در عرصه سیاست خارجی، اینگونه مصداق یافته و معنا شود؟
داشت یادم میرفت. از امیدواریهای دشمنان قسمخورده نظام اسلامی که بگذریم، با خون دلی که دوستان و علاقمندان انقلاب اسلامی در جایجای این کره خاکی، خصوصا در لبنان و فلسطین میخورند چه باید کرد؟
البته همه دشمنان و دوستان این کشور اسلامی میدانند که خطمشی اصلی و جهتگیریهای کلان انقلاب و نظام، در جایی غیر از دفتر رئیسجمهور تدوین شده و آنچه که در عینیت و واقعیت تعاملات و اقدامات جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار است، آن چیزی است که بر لبان رهبری عزیز و مردم انقلابی ایران اسلامی متبلور است، یعنی: «مرگ بر اسرائیل!»
🏷 #نوشتار #یادداشت #نقد #حسن_روحانی #اسرائیل
🆔 @Smh_Doaei
🔰 مملکت مال حزباللهیهاست؟
✍️ سید محمدحسین دعائی
بهدنبال اظهارنظری که از رسانۀ ملی پخش شد، چند روزی است که جملۀ «مملکت مال حزباللهیهاست» به محور یک جنجال رسانهای تبدیل شده؛ جنجالی که طبق معمول، کینهها، تعصبها، بیدقتیها و بیانصافیها، بر آتش آن دمیده است. اما فارغ از این موارد، آیا واقعا مملکت مال حزباللهیهاست؟
برای پاسخ به این سؤال باید دید منظور از این جمله چیست؟
▪️ اگر منظور، تجویز «ویژهخواری» برای بخشی از مردم و اولویتدادن به آنان در استفاده از امکانات عمومی کشور است، حرف نادرستی است.
▪️ همچنین اگر منظور، تجویز «انحصارگرایی» برای یک سلیقۀ سیاسی یا فرهنگی خاص و توجیه «تکصدایی» در فضای جامعه است، باز هم حرف نادرستی است.
اما اگر منظور، این است که:
▪️ مدیریت کلان کشور و مسئولیتهای حساس نظام، باید در اختیار نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی قرار گیرد،
▪️ رمز بقای انقلاب و علاج مشکلات کشور، میداندادن به جوانان انقلابی است
▪️ و در گذشتۀ انقلاب نیز اکثر موفقیتهای سیاسی، فرهنگی، علمی، اقتصادی، امنیتی و نظامی کشور، مرهون تلاش عناصر مؤمن و حزباللهی بوده است،
حرف کاملا درستی است.
البته باید توجه داشت که این سخن، هیچ منافاتی با ضرورتهای زیر ندارد:
▪️ بهرهمندی همۀ مردم از امکانات و خدمات عمومی
▪️ برخورداری همۀ مردم از حق رأی
▪️ خدمترسانی دولت به همۀ مردم
▪️ رعایت عدالت در توزیع فرصتهای تحصیلی و شغلی
▪️ استفاده حاکمیت از همۀ مردم در ادارۀ کشور
▪️ سعۀ صدر نظام در مواجهه با نظرات و سلائق گوناگون
▪️ توجه فعالان دینی و فرهنگی به همۀ مردم و بازکردن چتر محبت و ارتباط بر سر همگان
▪️ اولویتدادن به سیاست جذب حداکثری
▪️ انسجام و همبستگی ملی
آری؛ در شرائطی که بسیاری از مراکز حساس مدیریتی کشور در اختیار غیرانقلابیهاست و قشر متدین جامعه، حتی برای استفاده از امکانات عمومی کشور مثل: پاساژها، پارکها، رستورانها، سینماها، ورزشگاهها و … در مضیقه است، عدهای بهخاطر «جهالت» و عدهای هم از روی «خیانت»، روایتی غلط از جملۀ «مملکت مال حزباللهیهاست» را در فضای رسانهای کشور غلبه داده و بر پایۀ همان روایت غلط، به جنجالآفرینی روی آوردهاند؛ همان کسانی که وقتی در جنبش کثیف «زن، زندگی، آزادی»، شعار محو طلبهها، بسیجیها و چادریها داده شد، هیچ موضعی نگرفتند؛ غافل از آنکه وقتی از تکثرگرایی دم میزنیم و به مخالفان آن حمله میکنیم، یعنی باید قبول داشته باشیم که مملکت مال آن کسی که میگوید «مملکت مال حزباللهیهاست» هم هست.
📌 متن کامل یادداشت در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44169
🏷 #نوشتار #یادداشت #حزبالله #حزباللهیها
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
آیة الله خامنهای دیروز با هنرمندی تمام، تابلویی گویا، زیبا، مانا و دلربا در توصیف شخصیت #علامه_طب
🔰 به حُسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد ...
▪️ روایتی کوتاه از نگاه رهبر معظم انقلاب به علامۀ طباطبائی
✍️ سید محمدحسین دعائی
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نه فقط از جایگاه ممتاز این عالم ربانی در نگاه ایشان حکایت داشت، بلکه یک شاهکار تمامعیار در حوزۀ شخصیتنگاری بود؛ توصیفی جامع، مفید، روان، جذاب و در عین حال کوتاه که برای الگوسازی از آن قلۀ تهذیب، سرمایهسازی کرد:
۱. بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نتیجۀ الهام الهی، کاری بزرگ و نیاز روز جامعه است.
۲. علامۀ طباطبائی، مردی بزرگ، شخصیتی تاریخی، پدیدهای کمنظیر در طول قرنها و دارای مجموعهای از فضائل ممتاز انسانی، مثل: علم، پارسایی و پرهیزکاری، ملکات اخلاقی، ذوق، هنر، صفا، وفا و رفاقت است.
۳. علامۀ طباطبائی در عرصۀ علم، دارای چهار ویژگی اساسی است:
یک. وسعت و تنوع دانشی: علامه از علوم وسیع و متنوعی مثل: فقه، اصول، فلسفه، عرفان نظری، هیئت، ریاضیات، تفسیر و علوم قرآنی، ادبیات و انساب بهرهمند بوده است.
دو. عمق علمی و فکری: علامه یک اصولی صاحبمبنا، یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتیساز است.
سه. شاگردپروری: علامه یک استاد فیلسوفساز و در عین حال، مربی افراد نقشآفرین در انقلاب اسلامی و برخی از شهدای بهنام این کشور است.
چهار. شهرت تألیفی: علامه دارای آثار علمی متعددی است که در همان زمان حیاتشان در اختیار جامعه قرار گرفتند.
۴. علامۀ طباطبائی، مفسری بینظیر، احیاءگر فلسفه و پشتیبان فکری انقلاب اسلامی بود.
۵. علامۀ طباطبائی در پارسایی، پرهیزکاری، تعبد و ارادت به اهل بیت، یک شخصیت فوق العاده بود.
۶. علامۀ طباطبائی در کنار همۀ این فضائل، از دو خصوصیت برجسته و جذاب برخوردار بودهاند که باید بهطور خاص از آنها الگو گرفت:
یک. انجام یک جهاد فکری کمنظیر در بحبوحهی تهاجم اندیشههای وارداتی و شبههآفرینیها از طریق ایجاد یک پایگاه فکری مستحکم و تهاجمی برای پُرکردن خلأها
دو. عدم اکتفاء به زایش فکری و تلاش برای متحققشدن به معارف توحیدی و مفاهیم عرشی در نفس و قلب خود
۷. تفسیر المیزان علامۀ طباطبائی، در عین اشتمال بر نکات دقیق و عمیق معارفی، سرشار از مطالب سیاسی و اجتماعی است که علاوه بر جدیدبودن در دورۀ خود، پاسخگوی مسائل امروز جامعه نیز هست.
۸. علامۀ طباطبائی با عمل به دانستههای خود، با تربیت خود و با بالابردن خود در مدارج عالی انسانی و معرفتی، به جایی رسید که در عین بودن با مردم، با خدا بود. دوری از تظاهر، تواضع فوقالعاده، بیهوائی، حلم، برخورد نرم و گذشت از افراد اهل محاجه و مخاصمه، برخی از ثمرات اخلاقی این حرکت سلوکی در وجود علامه بود. ایشان مصداق این آیۀ شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه.
۹. علامۀ طباطبائی در عین برخورداری از خصوصیّات برجستۀ علمی و معنوی و در عین تحفظ بر سکوت در جلسات عمومی یا درسی، یک انسان دلنشین، دلچسب، خوشمجلس، خوشصحبت، خوشتعریف، شیرینزبان، گرم و گیرا در فضای رفاقت و انس ایمانی بود.
۱۰. علامۀ طباطبائی ذوق شعری و ادبی قابلتوجهی داشت.
۱۱. علامۀ طباطبائی شخصیت جامعی است که باید قدردان او بود، باید از او درس گرفت، باید او را بزرگ داشت و باید جامعه را با او آشنا کرد.
۱۲. علامۀ طباطبائی امروز بهمراتب از زمان حیاتش شناختهشدهتر است و در آینده نیز بیشتر شناخته خواهد شد، ان شاء الله.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #علامه_طباطبائی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
[بخش ۲ از ۲]
🔸 نام این مستند هم با ما حرف دارد: «آن زمستان»؛ یعنی زمستان سال ۹۴؛ همان زمستانی که مجلس خبرگان از محضر آیة الله مصباح یزدی محروم گردیده و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دچار خسارت شد؛ همان زمستانی که بهخاطر حذف ظاهری و موقت آیة الله از سپهر سیاسی کشور، زمستان سیاست، فرهنگ و اجتماع را در پی داشت.
🔹 یکی دیگر از بخشهای قابلتوجه این مستند، سکانسهای ابتدائی آن است؛ یعنی سکانسهای مربوط به جراحی چشم آیة الله مصباح یزدی که میتوان به تفسیر نمادین آنها پرداخت و اشارۀ سربسته و گذرای کارگردان به «تغییر دید آیة الله» را در آنها به تماشا نشست؛ همان واقعیتی که میتوان در پرتو آن، به فهم بهتری از اندیشۀ سیاسی و کنشگریهای اجتماعی ایشان دست یافت. آری؛ شاید ماجرا از این قرار است که پس از دههها «حضور میدانی، تجربهاندوزی و بازخوردگیری»، اندیشۀ سیاسی آیة الله مصباح یزدی، جلوههای واقعبینانهتری پیدا کرده است. بهعنوان مثال میبینیم که ایشان ـ بهصراحت و در تضاد با قرائت مشهور از دیدگاه خود ـ هرگونه «نابگرایی غیرواقعبینانه» را مذمت میکنند، از ضرورتِ فتنههای اجتماعی برای «آزمایش مردم» سخن میگویند، بر اولویتِ «بصیرتافزایی عمومی» صحه میگذارند و غلطبودن مسیرِ «اجبار و تحمیل» را مورد تأکید قرار میدهند.
🔸 به اعتقاد نگارنده، مهمترین درس این مستند، درسِ «نگاه توحیدی» و «زندگی توحیدی» است؛ اینکه یک «مؤمن موحد»، همهچیز ـ حتی دنیاییترین چیزها، یعنی «سیاست» ـ را با دید توحیدی میبیند، فقط بهدنبال جلب رضایت خداست، فقط در پی انجام وظیفه است، فقط در آرزوی عاقبت به خیری است، فقط خداوند را منشأ اثر میداند و به همین خاطر، حتی در سختترین شرائط زندگی، آب در دلش تکان نمیخورد. آری؛ دل مؤمن موحد مجاهد، حتی در سردترین زمستانها، بهاری است.
🔹 حتی اگر تمام تصاویر این مستند از یادها برود، تصویر پُرمعنایی که از بوسۀ «سردار سلیمانی» بر پیشانیِ «آیة الله مصباح یزدی» قاب گرفته است، هیچگاه فراموش نخواهد شد.
🔸 اگر مستندِ «آن زمستان» یک «مقاله» بود و میخواستیم برای آن چند «کلیدواژه» انتخاب کنیم، آن کلیدواژهها از این قرار بودند: عبودیت، نگاه توحیدی، دینمحوری، ولایتمداری، وظیفهشناسی، تکلیفگرایی، مردمداری، آرمانخواهی، واقعبینی، اخلاق اسلامی، معنویت، نورانیت، برکت، شجاعت، حُریت، صداقت، صمیمیت، جامعیت، جهاد، اخلاص، سبک زندگی دینی، علم نافع، علوم انسانی اسلامی و سیاستورزی الهی. خلاصه آنکه: این مستند، هم «درس دین» است، هم «درس سیاست» و هم «درس زندگی».
🔹 مستندِ «آن زمستان»، بیش از آنکه نشانگرِ «تسلط تحسینبرانگیزِ» کارگردان بر کار خود باشد، از «سنخیت حسرتبرانگیزِ» او با آیة الله مصباح یزدی حکایت دارد؛ تا آنجا که شاید بتوان گفت روح آیة الله در این مستند حلول کرده است؛ و از همین روست که باید به فکر قلمهزدن این مستند به سوژههای دیگر و تکثیر آن بود. آری؛ مستندِ «آن زمستان»، از راه رسیدن بهارِ «سینمای اشراقی» را نوید میدهد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #مستند #آن_زمستان #آیة_الله_مصباح_یزدی
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
#ویراست #حسینیه_معلی #برنامه_محفل 🆔 @Smh_Doaei
🔰 از نان شب واجبتر!
▪️ چندجملهای در ضرورت نقد همدلانه و هوشمندانه محصولات فرهنگی جبهه انقلاب
✍️ سید محمدحسین دعائی
بدونشک «حاج محمود کریمی» یک پدیدۀ تکرارنشدنی در عرصۀ ستایشگری است؛ یک عنصر پیشران که بهتنهایی عیار ذاکری اهل بیت در تمدن ایرانی اسلامی را چند پله ارتقاء داد؛ و یک نقطۀ عطف که میتوان تاریخ مداحی معاصر را به قبل و بعد از او تقسیم کرد.
اما آنچه در این میان مهم است آن است که پختگی و پسندیدگی امروز حاج محمود، علاوه بر آنکه نتیجه اخلاص، تلاش، خلاقیت، خطشکنی و نوآوری خود اوست، یقینا مرهون دلسوزیها، همدلیها، جانبداریها و حتی چشمپوشیهای فراوان عالمان، پیرغلامان، همقطاران و دنبالکنندگان نیز هست؛ و این همان بال دومی بود که این مداح بزرگ را از دام بدخواهان و تنگنظران رهانده و عبور از ضعفهای ریز و درشت شکلی و محتوایی را برای او ممکن ساخت.
حال اگر اذعان داریم که اصل برنامههایی مثل «حسینیه معلی» خوب و ضروریاند و اگر متوجهیم که مسیر این برنامهها، مسیر نارفتهای است که چارهای جز رفتن آن نداریم، باید بپذیریم که راه مواجهه با آنها و لغزشهایشان ـ که نتیجۀ قهری آزمون و خطاست ـ نیز همان است که گفته شد.
البته این سخن، هرگز بهمعنای تجویز سکوت در برابر این لغزشها نیست؛ بلکه مقصود، تأکید بر اهمیت نگاه همدلانه و ضرورت هوشمندی در نحوۀ انتقاد است.
آری؛ مبادا طوری رفتار کنیم که در نتیجۀ آن، هم با حسودان عنود مخرج مشترک پیدا کرده و هم انگیزه و عزم دوستان برای افقگشاییهای فرهنگی، هنری و رسانهای ـ که برای جبهۀ انقلاب از نان شب واجبتر است ـ را از بین ببریم.
در پایان به همۀ دستاندرکاران برنامۀ دوستداشتنی حسینیه معلی، خصوصا چهار مداح عزیز آن دستمریزاد گفته و از خداوند میخواهم که بر توفیق و توان آنان برای حرکت در مسیر حق افزوده و به ما نیز نعمت درک این حرکت، کمک به ارتقاء آن و شکرگزاری بابت آن را عنایت بفرماید.
🏷 #نوشتار #یادداشت #حسینیه_معلی #حاج_محمود_کریمی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 بازتاب منشور روحانیت در قاب تلویزیون
▪️ نیمنگاهی به سریال «سرزمین مادری»
✍️ سید محمدحسین دعائی
فصل دوم سریال موفق «سرزمین مادری» هم به پایان رسید؛ سریالی پُرمضمون و خوشساخت که نه بهدرستی دیده شد، نه ضریب رسانهای پیدا کرد و نه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در همین رابطه به چند نکته اشاره میکنم:
🔸 از توفیقات «سرزمین مادری» در عرصۀ کارگردانی، انتخاب بازیگر، چهرهپردازی و طراحی صحنه که بگذریم، باید بر این نکته تأکید کرد که این سریال، بدون فروغلتیدن در ورطۀ نمادزدگی، دلالتهای نمادین فراوانی داشت. یعنی در ضمن برخورداری از یک داستان جذاب و بهدنبال یک شخصیتپردازی قوی، توانست حجم قابلتوجهی از مطالب را نیز با نمادسازیهای زیرکانه و ظریفانۀ خود به مخاطب منتقل کند:
▪️ شخصیت اصلی داستان ـ یعنی «رهی» ـ در واقع نماینده شخصیت سیال و ممتد جامعۀ ایرانی در طول تاریخ ـ خصوصا دوران معاصر ـ است: یتیم، مظلوم، مهربان، متشخص، معنویتگرا، هوشمند، هنردوست، جسور، پویا، خستگیناپذیر، آرمانخواه، عدالتطلب، حقجو و ظلمستیز. بهعلاوه آنکه انتخاب نام «رهی» ـ بهمعنای راهرو، آزادشده یا هواخواه ـ برای این شخصیت را هم میتوان در همین راستا تحلیل کرد.
▪️ حضور «رهی» در میان «بهادریها» ـ بهعنوان یک خانوادۀ امروزی، با سبک زندگی مدرن ـ ، ارتباط او با «پروانه» و در نهایت دلکندنش از این فضا، میتواند استعارهای از نسبت جامعۀ سنتی ایران با عالم تجدد باشد.
▪️ همچنانکه حملۀ نیروهای ساواک ـ بعد از ماجراهای پانزده خرداد ـ به منزل «رهی»، دستگیری او و سقطشدن فرزندش نیز پرداختی نمادین از افول موقت نهضت و به ثمر نرسیدن تلاشهای انقلابیون در آن مقطع زمانی است.
🔸 یکی دیگر از وجوه مثبت سریال «سرزمین مادری»، تبیین هنرمندانۀ بخشهایی از تاریخ معاصر ایران است؛ همان امر مهم و در عین حال مهجوری که اساسیترین سلاح جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب در نبرد جاری این روزها، یعنی نبرد روایتهاست. برخی از واقعیتهای تاریخی روایتشده در این سریال از این قرارند:
▪️ فراز و فرود مبارزات مردم ایران بر ضد سلطنت پهلوی
▪️ دستهبندیهای سیاسی قبل از انقلاب
▪️ فساد درباریان، خصوصا اشرف
▪️ نفوذ بهائیان در دستگاه حاکم
▪️ جنایات ساواک
▪️ فقر عمومی و شکاف طبقاتی
▪️ ناکامی گروههای غیردینی ـ مثل حزب توده و ملیگراها ـ در مواجهه با رژیم
▪️ نقش عالمان دینی ـ مثل آیة الله کاشانی، شهید نواب صفوی و امام ـ در پیشبرد مبارزات
🔸 به نظر نگارنده بدیعترین ویژگی سریال «سرزمین مادری» آن بود که توانست برای نخستینبار، به یکی از مهمترین دغدغههای «امام خمینی رضوان الله علیه» ضریب رسانهای داده و آن را با زبان هنر تبیین کند؛ همان دغدغهای که بهطور مشخص و شفاف، در «منشور روحانیت» به آن پرداخته شده: «جریانشناسی سکولاریسم مذهبی» با تمرکز بر «انجمن حجتیه» و «گروه موسوم به ولایتیها»؛ انجمن و گروهی که هم قبل از پیروزی انقلاب، یکی از مهمترین موانع پیشرفت نهضت بوده و هم بعد از پیروزی انقلاب، دست از مقابله با حرکت امام و مهمترین مبنای آن، یعنی «اسلام سیاسی» برنداشتند. برخی از ویژگیهای این طیف که سریال «سرزمین مادری» توانسته آنها را به تصویر بکشد، از این قرارند:
▪️ اعتقاد به جدایی دین از سیاست
▪️ تحریف آموزۀ مهدویت و انتظار
▪️ سادهاندیشی و ظاهربینی
▪️ تموّل مالی و رفاهزدگی
▪️ عافیتطلبی و دنیادوستی
▪️ تحجر، تقدسمئابی، قشریگرایی و تمرکز کور بر ظواهری مثل: تلاوت قرآن، ذکرگفتن، روضهخوانی، ترک غیبت، حفظ حجاب و ...
▪️ حمله به امام با بهانههایی مثل: ایجاد آشوب در جامعه، به خیابانکشیدن مردم و به هدر دادن خون آنها
▪️ معرفی امام بهعنوان یک عالم تکرو و انکار حمایت دیگر علماء از جریان مبارزات
▪️ سکوت در برابر نفوذ بهائیت، در عین ادعای مبارزه با آن
▪️ همکاری با ساواک
▪️ و مخالفت با فلسفه و عرفان
🔸 آری؛ همچنانکه امام بزرگوار ـ بهشکل مکرر ـ نسبت به خیانتها و خطرات بالفعل و بالقوه این جریان هشدار داده و همانگونه که رهبر معظم انقلاب بارها از تهدید بزرگ «سکولاریسم مذهبی» ـ در حوزهها و هیئات ـ یا شکلگیری آنتیتز انقلاب در قم سخن گفتهاند، لازم است که مدیران حوزوی نیز به این مسئله و نحوۀ مقابله با آن توجه ویژهای داشته و برای آگاهسازی طلاب جوان در این عرصه، اقدام مؤثری انجام دهند؛ اقدامی که شاید بتوان از تبدیل «منشور روحانیت» به یک متن درسی و قراردادن آن در برنامۀ آموزشی حوزههای علمیه، بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق آن نام برد.
🔸 بهعلاوه آنکه باید خطشکنی سریال «سرزمین مادری» در کشیدن نقاب از چهرۀ جریانهای مذهبی مخالف انقلاب را به فال نیک گرفته و همۀ زمینههای لازم برای تداوم، توسعه و توفیق این جهاد رسانهای را فراهم آورد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #سرزمین_مادری #منشور_روحانیت #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei
🔰 روزه؛ فناوریای برای خودسازی و جامعهپردازی
✍️ سید محمدحسین دعائی
یکی از چیزهایی که باید از همین اول ماه مبارک رمضان به آن توجه ویژه داشته باشیم این است که:
«چرا باید روزه گرفت؟» یا «قرار است با روزهگرفتن چه اتفاقی برای انسان بیفتد؟»
پاسخ تفصیلی این سؤال را باید ذیل عنوان «فلسفه روزه» دنبال کرد.
اما اجمالا اینکه:
«روزه» ـ اگر با شرائط و آدابش گرفته شود ـ یک «فناوری معنوی» با «کاربری چندمنظوره» است.
یعنی همانطور که هم برای «جسم» مفید است و هم برای «روح»، قرار است هم رابطه ما با «خدا» را ارتقاء داده و هم روابط اجتماعیمان با «خلق خدا» را تنظیم کند.
مادر اولیاء حضرت زهراء سلام الله علیها فرمودند: «فرض الله الصیام تثبیتاً للاخلاص.»
یعنی: روزه کمک میکند که کمکم بیتوجهی به غیرخدا در وجود انسان نهادینه شود.
از امام عسکری علیه السلام هم نقل شده است که: «لیجد الغنی مسّ الجوع فیمنّ علی الفقیر.»
یعنی: روزه، با ایجاد حس گرسنگی در اغنیاء، زمینهساز توجه همدلانۀ آنها به فقراست.
اجازه دهید کمی بیشتر توضیح دهم:
روزه علاوه بر آنکه میتواند روح روزهدار را از آلودگیهای توجه به عالم ماده پاک کرده و حال «اخلاص» و سپس «ایثار» را در او به ملکه تبدیل کند، همچنین میتواند با ایجاد «درک مشترک از واقعیتهای زندگی»، فاصلههای ادراکی و عاطفی انسانها را از بین برده و زنجیرهای از «همگراییهای اجتماعی» را باعث شود: همدردی، همدلی، همیاری، همبستگی و همافزایی.
بهعبارت دیگر، وقتی «فاصلههای ادراکی و عاطفیِ» افراد یک جامعه از بین بروند، «فاصلههای طبقاتیِ» آنها نیز میل به کاهش پیدا کرده و ناهنجاریهایی مثل «خودپرستی» و «تکاثر»، جای خود را به ارزشهایی مثل «مواسات» و «تکافل» میدهند.
بر همین اساس جامعه بهرهمند از «فناوری روزه»، جامعهای همبسته، نفوذناپذیر، تابآور و متکامل است؛ همان جامعهای که بهیقین در منازعات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی دنیای امروز، دست برتر را خواهد داشت.
و اما حرف آخر:
مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی میکند؟
در این ماه رمضان، همه مسلمانان باید بیش از همه به فکر «غزه» باشند؛
غزه مظلوم، غزه گرسنه، غزه زخمی، غزه ویران، غزه در حال احتضار.
بدونشک تأثر عاطفی، سوز و گداز معنوی، هیجان فکری، کمک مالی و تحرک اجتماعی آحاد مسلمین روزهدار در حمایت از غزه، علاوه بر تأثیرات ملکوتی و ماورائی، میتواند دولتمردان خائن یا بیخاصیت کشورهای اسلامی و غیراسلامی را به مقابله مؤثر با رژیم صهیونیستی واداشته و با ایجاد یک موج بین المللی، جلوی جنایتهای این جانیان را بگیرد.
آری؛ همۀ اهل اسلام، در این ماه رمضان، باید به این پویش جهانی بپیوندند: #روزه_برای_غزه
اصلا بگذارید اینطور بگویم:
اگر روزۀ امسال امت اسلامی، منجر به احیاء غزه نشده و گره از کار او باز نکند، روزه نیست. والسلام!
🏷 #نوشتار #یادداشت #روزه #غزه
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 روزه؛ فناوریای برای خودسازی و جامعهپردازی ✍️ سید محمدحسین دعائی یکی از چیزهایی که باید از همین
🔰 «روزه» بهسبک «غزه»
✍️ سید محمدحسین دعائی
تلاش برای تأمین رفاه مادی مردم، قطعا یکی از مهمترین وظائف حاکمیت دینی است.
اما اگر این رفاه، با «رشد معنوی» همراه نبوده و توسعۀ دلبستگیهای مادی و دنیازدگی را به همراه داشته باشد، جدای از آنکه انسان را از رسیدن به کمال الهی خود بازمیدارد، میتواند جامعه اسلامی را نیز در نبرد با قدرتهای زورمند و زورگو زمینگیر کند. چون جامعهای که نتواند در مواجهه با فشار دشمن، از دنیا، راحتیهای دنیا و لذتهای دنیا دل بکند، حتما تن به ذلت داده و شکست خواهد خورد.
به همین خاطر، اسلام عزیز ـ بهعنوانی دینی که ضامن سعادت دنیا و آخرت در دو مقیاس فردی و جمعی است ـ جدای از دستورات عمومی خود، کوشیده است تا با تعریف مجموعهای از برنامهها در خصوص ماه مبارک رمضان ـ مثل «روزه» ـ روحیۀ «عبور از دنیا» را در پیروان خود نهادینه کند؛ همان روحیهای که «امام خمینی قدس سره» در بیانات خویش، از آن با عنوان رمز موفقیتِ «انقلاب اسلامی» در مقابل «حملۀ نظامی» یا «تحریم اقتصادی» یاد میکنند.
حال با این نگاه، میتوان «غزه» را پیشگام امت اسلام در «عبور از دنیا» یا «سبک زندگی رمضانی» دانست و از همین زاویه، به تحلیل تابآوری او در زیر سنگینترین فشارهای نظامی و اقتصادی پرداخت. چون آنچه را که قرار است ما فقط در ماه رمضان و بهشکل بسیار محدود، صرفا تمرین کنیم و ادایش را درآوریم، غزه روزهاست که دارد با همه وجود و در همه ابعاد و به جدیترین شکل ممکن، زندگی میکند.
آری؛ این روزها «غزه» سند حقانیت بسیاری از آموزههای اسلامی است. مثلا اگر کسی بپرسد: «چرا باید روزه گرفت؟» باید غزه را به او نشان داد و گفت: روزه میگیریم تا مثل غزه باشیم: متشخص، تابآور، شکستناپذیر، دشمنشکن و سرافراز.
خلاصه آنکه: امسال، در روزهداری، باید از «غزه» سرمشق گرفت.
🏷 #نوشتار #یادداشت #روزه #غزه
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🌷 امشب، در جریان دیدار شاعران در شب میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام 📥 نسخه با کیفیت 💻 Farsi.Khame
🔰 در امان امین
▪️ چندجملهای بهبهانۀ دیدار رمضانی رهبر انقلاب با شاعران
✍️ سید محمدحسین دعائی
شاید امروز کسانی ندانند یا نپذیرند، اما بدونشک آیندگان بر این سخن صحه خواهند گذاشت که در کنار «دین»، «علم»، «اقتصاد» و «امنیت»، تلاش رهبر انقلاب برای اعتلاء «فرهنگ و هنر»، در طول تاریخ این مرز و بوم بینظیر بوده است؛ تا آنجا که مثلا اهتمام ایشان به رشد «شعر و ادبیات فارسی»، حتی از ملیگراترین ایراندوستان نیز دیده نشده است؛ اهتمامی که اگر یکدهم آن را هرکدام از حاکمان این سرزمین داشتند، آوازۀ فرهنگدوستی و هنرپروریشان گوش فلک را کر میکرد. اما چه کنیم که «حجاب معاصرت»، در کنار «هجمۀ شناختی دشمن»، کار را به جایی رسانده است که میبینیم.
یکی از راهبردیترین پروژههای رهبر انقلاب که با هوشمندی و حوصله، آن را در طول سالهای متمادی دنبال کرده و به ثمر رساندهاند، گرفتن ابزار «ایرانیگری» از دست دینگریزان وطننشناس و تبدیل آن به یکی از مهمترین مؤلفههای جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی است؛ پروژهای مبتنی بر فهم عمیق اقتضائات زمان و مکان، حاکی از اعتقاد به ضرورت جذب حداکثری و طراحیشده برای فعالسازی همۀ ظرفیتها در مواجهه با تهاجم تمدنی غرب.
تأکید ایشان بر مواردی مثل: اهمیت محافظت از هویت اصیل ایرانی، ضرورت پاسداشت زبان فارسی، حکمتپایهبودن شاهنامه و قرائت الهی از نوروز را از همین زاویه باید تحلیل کرد.
آری؛ کشاندن پای «شعر» به «ماه خدا» و نشاندن «شاعران» در «حسینیۀ امام خمینی»، یعنی که ادبیات فارسی امروز، در امان امین انقلاب و مسلمانشدۀ دست حکیمترین حاکم ایران اسلامی است.
پ.ن: بدونشک شاهبیت سخنان اخیر حضرت آقا در دیدار با شاعران، چیزی جز «ضرورت توجه به جنبۀ رسانهای و تمدنی شعر» نبود.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #شعر
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 یک نکتۀ مهم:
رونق آرمان قدس شریف و پیروزیهای چشمگیر جبهۀ جهانی مقاومت، یکی از مهمترین نتائج «گفتمان وحدت اسلامی» است؛ همان گفتمانی که دشمنان به اهمیت و تأثیر آن پی بردند، اما برخی از دوستان، هنوز که هنوز است، قادر به فهم درست آن و حاضر به همراهی با آن نیستند:
🔹 عاموس گلعاد، ژنرال برجسته رژیم صهیونیستی:
امروز ما شاهد شکلگیری وحدت بین اهل تسنن و شیعیان در راستای تحقق هدف از بین بردن اسرائیل هستیم. اهل تسنن حماس و شیعیان حزب الله، در چارچوب نگاه دینی و ناسیونالیستی، برای از بین بردن اسرائیل، با یکدیگر متحد شدهاند.
🏷 #نوشتار #یادداشت #روز_قدس #جبهه_مقاومت #وحدت_اسلامی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
📣 چند نکتۀ مهم دیگر:
🔸 با تأمل در پدیدۀ «روز قدس»، هم میتوان به عیارِ «بصیرت معنوی و سیاسی» در وجودِ «امام خمینی قدّس سرّه» پی بُرد و هم میتوان کم و کیفِ «صدور انقلاب اسلامی» را به تماشا نشست.
🔹 «راهپیمایی روز قدس» ـ آن هم در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان ـ یکی از مهمترین نقاط پیوندِ «دیانت» و «معنویت» با «سیاست» است. به عبارت دیگر، این «آیین عبادی، سیاسی» یعنی: نجوای «الهی العفو»، با فریادِ «مرگ بر اسرائیل» است که انسان را به حقیقتِ «دین» و «عبودیت» متحقق میکند.
🔸 بدون شک، اگر نبود انرژی معنوی متراکم در جان مؤمنان شبزندهدار، شعارهای آنان در راهپیمایی روز قدس، اینگونه بُرد جهانی پیدا نمیکرد. همچنانکه اگر نبود نگاه توحیدی و انگیزۀ ایمانی نهادینهشده در وجود مجاهدان جبهۀ جهانی مقاومت، آنان نیز توان رویارویی با دشمنان تا بُن دندان مسلح را نداشتند. آری؛ در «جنگ ارادهها»، این «عابدان شب» و «شیران روز»ند که به پیروزی نهایی خواهند رسید.
🏷 #نوشتار #یادداشت #روز_قدس #امام_خمینی #انقلاب_اسلامی #بصیرت #توحید #سکولاریسم #جنگ_ارادهها
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
📹 رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان: موضوع اصلی در قضایای اخیر اثبات ظهور قدرت اراده ملت ایران
🔰 عملیات وعدۀ صادق، در انتظار «تبیین» و «تکمیل»
✍️ سید محمدحسین دعائی
۱. حدود یکدهه است که رهبر معظم انقلاب، در مناسبتهای مختلف و به بهانههای گوناگون، از ورود جامعۀ بین الملل به یک «پیچ مهم تاریخی» خبر میدهند، از شکلگیری نظمی نوین در جهان سخن میگویند و بر ضرورت آمادگی ایران اسلامی برای عبور موفق از آن پیچ و نقشآفرینی در این نظم تأکید میکنند؛ خبر، سخن و تأکیدی که تحلیل تفصیلی آن، یکی از مهمترین نیازهای معرفتی امروز ماست.
۲. بدونشک افول بلوک تمدنی غرب با سردمداری «آمریکا»، بهموازات قدرتیافتن «ایران» در قلب محور مقاومت، یکی از مهمترین شاخصههای «نظم نوین جهانی» است؛ شاخصهای که میتوان «عملیات وعدۀ صادق» را مهمترین دلیل صدق آن دانست؛ چنانکه بعد از این عملیات، دیگر نه فقط تحلیلگران فهیم و رصدپیشگان هوشیار، بلکه حتی بخش قابلتوجهی از افکار عمومی نیز وجوه شفافی از «ایران قوی» را با همۀ وجود لمس کردند.
۳. هرچند اجمالا میبینیم و میدانیم که ایران اسلامی با موفقیت در «عملیات وعدۀ صادق» توانست از موازنۀ قدرت در منطقه تعریف متفاوتی ارائه داده و به همۀ بازیگران بین المللی معادلۀ جدیدی را تحمیل کند، اما حقیقت آن است که جز با فاصلهگرفتن از این نقطۀ عطف تاریخی در محور زمان، نمیتوان عظمت و اهمیت واقعی آن را دریافت. به بیان دیگر، این آیندگان هستند که میتوانند درک درستی از واقعیت این عملیات پیدا کرده و به نقش آن در شکلگیری «هندسۀ جدید جهان» پی ببرند.
۴. اگر بخواهیم کمی به واقعیت «عملیات وعدۀ صادق» نزدیک شویم، باید اولا عقبۀ آن در گام اول انقلاب را ببینیم و ثانیا فهم شفافی از آثار و ثمرات آن در گام دوم داشته باشیم. این عملیات، نه یک اتفاق ناخواسته، اقدام انفعالی، واکنش ناگهانی یا حرکت کور، بلکه نتیجۀ طبیعی موفقیت رهبر معظم انقلاب در به ثمر رساندن پروژۀ «ایران قوی» است؛ پروژهای که بدونشک جایگاه کشور در «نظم جدید جهانی» را تضمین کرده و حرکت انقلاب برای رسیدن به «تمدن نوین اسلامی» را شتاب خواهد داد. آری؛ بعد از عملیات وعدۀ صادق، دیگر اثبات اینکه «نزدیک قلهایم» سخت نیست.
۵. مهمترین سؤالی که بعد از «عملیات وعدۀ صادق» باید به آن پاسخ داد این است که: وظیفۀ ما در این مقطع تاریخی چیست؟ در پاسخ به این سؤال به دو مورد میتوان اشاره کرد:
الف. تبیین عملیات:
واقعیت آن است که ما نه تنها در روایت موفقیتهای خود، خلق «پیوست رسانهای» برای آنها و ایجاد ارزش افزودۀ ملی از این طریق ضعیفیم، بلکه حتی نمیتوانیم جلوی وارونهسازی آنها توسط دشمن را هم بگیریم؛ و این همان نقیصهای است که جز با ورود جدی به عرصۀ «جهاد تبیین» و استفادۀ هوشمندانه از ابزار «هنر» ـ همانکه تأثیرش از موشک و پهپاد بیشتر است ـ جبران نخواهد شد.
ب. تکمیل عملیات:
جمهوری اسلامی با «عملیات وعدۀ صادق»، هیمنۀ سختافزاری آمریکا و اسرائیل را شکست و به موفقیتی بزرگ دست یافت. اما تا نتواند «هیمنۀ نرمافزاری دشمن» را هم بشکند، نه به هدف اصلی خود ـ یعنی تبدیلشدن به یک قطب تمدنی ـ دست خواهد یافت و نه میتواند انتقام حقیقی شهدایی مثل حاج قاسم عزیز را بگیرد.
آری؛ دانشمندان متعهد ایران اسلامی در عرصۀ «علوم فنی»، با راهبری نیروهای نظامی و امنیتی کشور، کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند. حال مبادا که دانشمندان عرصۀ «علوم انسانی» در حوزه و دانشگاه، با غفلت از اسلامیسازی این علوم و با ناتوانی در حل چالشهای فرهنگی کشور ـ مثل چالش تحمیلی «حجاب» ـ از این قافلۀ نورانی عقب افتاده و در زمینهسازی برای «طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنا فداه» دچار کوتاهی شوند.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #نظم_جدید_جهانی #ایران_قوی #تمدن_نوین_اسلامی #گام_دوم_انقلاب #جهاد_تبیین #علوم_انسانی_اسلامی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 دومینوی جنبشها
✍️ سید محمدحسین دعائی
۱. از نخستین لحظۀ خلقت آدم علیه السلام و با اطلاع شیطان از این حادثه، کشمکش میان این دو آغاز شده و در ادامه نیز هابیل و موسی و ابراهیم علیهم السلام، در مقابله با قابیل و فرعون و نمرود، از تداومبخشان این کشمکش ازلی و ابدیاند؛ کشمکشی که با ظهور پیغمبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، به اوج خود رسیده و آخرین پردۀ آن به روی صحنه رفت. اگرچه که همواره شخص یا اشخاصی خاص، شاخص هر یک از دو سوی این نبرد بودهاند، اما در حقیقت، داستان، داستان نبرد دو جریان است: جریان حق و باطل؛ و چه بهتر که بگوییم: داستان کتاب هستی، داستان نبرد تمدن الهی با تمدنهای غیرالهی است؛ داستانی که خالق آن، پایان خوشی را برایش در نظر گرفته و آنچنانکه اهلنظر گفتهاند و میگویند، چند صفحهای بیشتر به شروع این پایان خوش باقی نمانده است.
۲. شاید بتوان گفت که مهمترین جریان جاری در مقطع کنونی تاریخ نیز عبارت است از: بهچالشکشیدهشدن تمدنهای غیرالهی، بهخصوص تمدن غربی مبتنی بر لیبرالدموکراسی و سرمایهداری. مواجهۀ یک تمدن با چالش، از سوی تمدن رقیب، امری طبیعی است؛ همچنانکه تمدن غیرالهی غرب، از سوی تمدن الهی اسلام، مدتهاست که به چالش کشیده شده و به عقیدۀ ناظران منصف، پیروز این مصاف، تمدن الهی اسلام است؛ چالش و مصافی که پس از شکلگیری حکومت دینی در ایران اسلامی، اقدام به خلق نظامها و سیستمهای مبتنی بر دین در آن و آغاز الگوگیری از آن در جهان، فصل جدید و جدیتری را تجربه کرد. اما اینکه یک تمدن، از سوی منابع انسانی و تودههای اجتماعی خود مورد چالش واقع شود، همان چیزی است که اکنون نسبت به تمدن غرب در جریان بوده و در ابعاد مختلف، نیازمند کارشناسیها و بررسیهای بسیاری است.
۳. ظهور و بروز یک تمدن در عینیت زندگی، دارای چهار عنصر اساسی است: فرهنگ، اقتصاد، سیاست و نظامیگری. حکومتها در واقع، برایند اجتماعی یک تمدن بوده که هر یک از چهار عنصر مذکور، در رابطهای متقابل، از یک سو مقوم آن و از سوی دیگر نتیجۀ آن است. از همین رو بهمنظور ایجاد یک حکومت بر اساس یک تمدن، تولید سیستمهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی مبتنی بر آن تمدن ضروری است؛ همچنانکه برای ارزیابی یا بهچالشکشیدن یک تمدن و حکومت زاییده از آن نیز به بررسی عملکرد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی آن تمدن و حکومت احتیاج است.
۴. طبیعی است که انسان، خصوصا انسان غربی، بهجهت تمرکز بر مادیات از یک سو و حجاب رسانهای موجود در دنیای امروز از سوی دیگر، با لایههای مادی تمدن، ارتباط بیشتری برقرار کرده و نسبت به تأثیر آن بر زندگی خود، ادراک بهتری دارد. بر همین اساس، ملموسترین وجه از وجوه تمدنی و حکومتی مورد توجه انسانها، عبارت است از: اقتصاد. در جریان چالش تمدنی اخیر در غرب، که بهدنبال پیشبینی رهبر عزیز، حکیم و روشنبین انقلاب اسلامی رخ داد نیز آنچه مورد سؤال و اعتراض است، سیستم اقتصادی غرب و نظام سرمایهداری حاکم بر جوامع غربی است. اکنون پس از مدتها اعتراض از سوی دلسوزان و نخبگان غربی و غیرغربی، تودههای مختلف اجتماعی ساکن در حوزۀ تمدنی غرب نیز به آسیبهای ناشی از اقتصاد غربی پی برده و کارکرد سوء آن در زندگی خود را لمس کردهاند. از همین رو به مقابله با آن برخاسته و «جنبش تسخیر والاستریت» را بهعنوان نماد سیستم اقتصادی غرب شکل دادهاند.
۵. براساس آنچه ذکر شد، نابودی کامل تمدن غیرالهی غرب، مستلزم اقداماتی برای بهچالشکشیدن تمامی وجوه و عناصر چهارگانۀ آن است. جدیت بیش از پیش پایگاه تمدن الهی اسلام، یعنی ایران اسلامی، برای ایجاد سیستمهای دینی (خصوصا طراحی و اجراء سیستم اقتصادی اسلام، بهعنوان یکی از وجوه مهم جهاد اقتصادی)، عبور از نظریهپردازیهای صرف، رفع نیازهای عینی انسان و تولید سبک زندگی الهی از یک سو و تکامل ادراکی جوامع غربی، در نتیجۀ فعالیت نخبگان و پایداری در مقابله با حکومتهای پوسیده اما پلیسی غرب از سوی دیگر، در تحقق این مهم نقش جدی دارند. از همین رو، شکلگیری دومینوی جنبشها، یعنی: «جنبش تسخیر هالیوود» بهعنوان نماد سیستم فرهنگی غرب، «جنبش تسخیر پنتاگون» بهعنوان نماد سیستم نظامی غرب و در نهایت «جنبش تسخیر کاخ سفید» بهعنوان نماد سیستم سیاسی غرب، در آیندهای نه چندان دور، واقعیتی انکارناپذیر است؛ جنبشهایی که نتیجۀ طبیعی تأثیرات سوء فرهنگی، سیاسی و نظامی تمدن غرب بر جوامع انسانی بوده و تحقق آن، بهدنبال بیداری اسلامی در منطقۀ خاورمیانه، نویدبخش ظهور منجی کل، حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه خواهد بود، انشاءالله.
📌 منتشرشده در پایگاه خبری رجانیوز: https://www.rajanews.com/news/95132
🏷 #نوشتار #یادداشت #تمدن_نوین_اسلامی #تمدن_غرب #فرهنگ #اقتصاد #سیاست #نظامیگری
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 عیب مِی جمله بگفتی هنرش نیز بگو
▪️ چندجملهای در قدردانی از سعید آقاخانی
✍️ سید محمدحسین دعائی
چند روز پیش، سری پنجم از سریال تلویزیونی «نونخ» تمام شد؛ یک سریال طنز به کارگردانی «سعید آقاخانی».
شاید در نگاه اول، به این نتیجه برسیم که سخنگفتن از امثال این سریال، کار امثال ما نیست. اما نه؛ هست! وقتی امثال ما در مقابل تولیدات سخیف یا مسموم فرهنگی، بهدرستی موضع گرفته و زبان به انتقاد باز میکنند، وظیفه دارند که اگر نقطۀ روشنی در این عرصه دیدند هم از آن تجلیل کرده و زبان به تشکر بگشایند؛ چراکه لإن شکرتم لأزیدنکم.
«نونخ» علیرغم بعضی ضعفها، نقاط قوت فراوانی دارد:
▪️ نجیب و مؤدب است؛ یعنی در عین ورود به حوزۀ طنز، از خطقرمزها عبور نکرده و ردهبندی سنی ندارد.
▪️ به خانواده و ارزشهای خانوادگی وفادار است.
▪️ تصویری ملموس و عامهپسند از نگاه توحیدی، خدامحوری و توکل را به مخاطب ارائه میدهد.
▪️ در پی ترویج فضائل اخلاقی است؛ مواردی مثل: سادهزیستی، قناعت، پاکدستی، صداقت، صبر، حسن خلق و تعاون.
▪️ خوبیها و بدیها را کنار هم نشانده و بیننده را به مقایسه و تطبیق وامیدارد.
▪️ به سبک زندگی بومی اصالت داده و در دام خودباختگی فرهنگی نمیافتد.
▪️ بخشهایی از دنیای پیچیدۀ مردمشناسی و جامعهشناسی را با زبانی ساده تبیین میکند.
▪️ واقعیتهای تلخ و شیرین موجود در مسیر زندگی ـ که در هم تنیده و باید با هم دیده شوند ـ را به تصویر میکشد.
▪️ عدالت رسانهای را محقق کرده و دوربین را از مرکز به حاشیه برده است.
▪️ مشکلات و محرومیتهای مردمِ دور از مرکز را نشان داده و میکوشد تا از این طریق به رفع آنها کمک کند.
▪️ همچنین در عین اشاره به ضعفها، از پیشرفتهای کشور در حوزههای مختلف هم سخن میگوید.
آری؛ کارنامۀ «سعید آقاخانی» در سریال «نونخ» نشان داد که:
▪️ میتوان بدون لودگی و هنجارشکنی خنداند؛
▪️ میتوان در عین تداوم، به ورطۀ تکرار نیفتاد؛
▪️ میتوان بین شهرت و شرافت جمع کرد؛
▪️ میتوان در ضمن انتقاد، به مخاطب امید داد؛
▪️ و میتوان بدون لجبازی با رسانۀ ملی یا تاختوتاز و ریختوپاش در شبکۀ نمایش خانگی، برای مردم کار کرد و محبوب شد.
و به همین خاطر است که با صدای بلند باید گفت:
آقای آقاخانی! متشکریم ...
🏷 #نوشتار #یادداشت #سریال_نونخ #سعید_آقاخانی #هنر_متعهد
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 این صدای گرفته
▪️ دلنوشتهای بهبهانۀ سیوچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیة الله خامنهای
✍️ سید محمدحسین دعائی
دیروز، پیر پیلافکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت.
میخواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفتهای که شنیدنش دلمان را باز میکند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا.
صدایی که از سالها تکرار حق گرفته، نه از خستگی.
صدایی که گرفتگیاش عجین با پختگی است.
صدایی که در عین گرفتگی، دروازههای حکمت را به روی بشر امروز گشوده است.
صدایی که در پیچ و خم کوچههای شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغامهای مهمی از هفت شهر عشق است.
صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنینانداز است.
آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛
این صدای انقلاب اسلامی است.
صدایی که قرآنگونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان.
صدایی که بهسان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک میکند.
صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم میپیچد.
صدایی که درسها داده است، سخنها رانده است، خطبهها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است.
صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد.
صدایی که شبها نالیده است و روزها غریده.
صدایی که به رنگ خداست.
صدایی که هیچوقت کمفروشی نکرده؛ چه قبلها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب میکرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیالهپیاله مینوشاند.
آری؛ ما با این صدا بزرگ شدهایم.
ما ـ جوانهای انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی میکنیم.
این صدا، موسیقی متن زندگی ماست.
تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست.
ما در تمام این سالها،
با طنازی این صدا خندیدهایم و با بغض آن گریستهایم.
با وقار آن آرام شدهایم و با شور آن به هیجان آمدهایم.
با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیدهایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریدهایم.
با لرزش آن لرزیدهایم و در آغوش غرش آن غنودهایم.
ما درس دین و دنیا را با این صدا آموختهایم.
صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیدهاند.
صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را.
این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچوقت گم نمیشود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است.
پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شدهایم.
این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطرهانگیز ـ همۀ هویت ماست.
این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است.
این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان.
آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟
اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت.
کسیکه سالهاست حنجرهاش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومیبرد، باید هم صدایش بگیرد.
تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمیشود؟
الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است.
آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #انقلاب_اسلامی #جهاد_تبیین
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
برادر محترم! جمهوری اسلامی و مردم، #ازلاریجانی و دوستان ارتفاع گرفتهاند. پس اگر میخواهید در مسیر خ
🔰 نگهبانی از نگهبان
▪️ چند نکتۀ مهم دربارۀ «شورای نگهبان» با تکیه بر منظومۀ فکری «رهبر حکیم انقلاب»
✍️ سید محمدحسین دعائی
۱. نهاد قانونی و مقدس #شورای_نگهبان، بر پایۀ دانش و تقوای جمعی از عادلترین و مورداعتمادترین شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی کشور بنا شده و به همین خاطر یکی از مهمترین مظاهر اقتدار و افتخار جمهوری اسلامی است.
۲. تخریب شورای نگهبان، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، همواره یکی از مهمترین اهداف دشمنان اسلام بوده است. به همین خاطر هر کسی که در مسیر تخریب این شورا قدم بردارد، مرتکب عملی غیرعقلی، غیرشرعی و غیرانقلابی شده و خواسته یا ناخواسته با جبهۀ دشمن همراهی کرده است.
۳. تخریب شورای نگهبان فقط در قالب مخالفت با اصل شورای نگهبان رخ نمیدهد؛ بلکه در ضمن تضعیف این نهاد و زیر سؤال بردن تصمیمهای آن نیز محقق میشود.
۴. تخریب شورای نگهبان از یک سو به بیاعتباری انتخابات و سپس بیاعتباری نهادهای مبتنی بر انتخابات منجر شده و از سوی دیگر اسلامیت نظام را خدشهدار میکند.
۵. شورای نگهبان یقینا در کشف واقع معصوم نیست. اما هرگز نمیتوان و نباید با مستمسک قرار دادن این عدم عصمت، حجیت قانونی این نهاد و فصلالخطاببودن نظرات آن را منکر شد.
۶. با توجه به مصالح اهمی که در محافظت از اصل شورای نگهبان و التزام به تصمیمات این نهاد وجود دارد، هیچکس حق ندارد حتی با یقین به اشتباه شورا، طوری به آن اعتراض کند که تخریب و تضعیفش را به دنبال داشته باشد.
۷. بسیاری از اشکالاتی که در عملکرد شورای نگهبان دیده میشود، ناشی از فقدان یا ضعف قانون است. فلذا بهجای حمله به اعضای این شورا، باید به ارتقاء نرمافزار آن کمک کرد.
۸. همۀ منتقدان شورای نگهبان یکسان نیستند. بعضی بهخاطر مخالفت با اسلام و انقلاب اسلامی و با التفات به اثر مقابله با شورا به انتقاد مشغولند. اما بعضی دیگر به لوازم انتقاد خود توجه نداشته و از اثرات آن غافلند. به امید دفع شر دستۀ اول و تنبه دستۀ دوم.
۹. به موازات تجدیدنظرطلبان و ساختارشکنان، نیروهای انقلاب نیز به برخی از تصمیمات شورای نگهبان، مثل عدم احراز صلاحیت بعضی صالحان و تأیید صلاحیت بعضی ناصالحان انتقاد دارند. اما در عین تلاش برای رفع مشکل، از تضعیف شورا خودداری کرده و بهخاطر تأمین مصالح اهم، به تشخیص آن تن دادهاند.
۱۰. آنچه گفته شد هرگز بهمعنای نفی ضرورت تلاش برای جبران خطاهای رخداده نیست؛ تلاشی که قطعا به تصمیمات شورای نگهبان برکت داده و زمینۀ جلب بیشتر تفضلات الهی را فراهم میآورد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #شورای_نگهبان #انتخابات
🆔 @Smh_Doaei
🔰 مدالآوران میدان محبت
✍️ سید محمدحسین دعائی
شنیدهای میگویند برای بعضی چیزها نمیشود قیمت گذاشت؟
مثلا «مدال» که جدای از ارزش ریالی و دلاری فوق العاده، ارزش حقوقی و معنوی فراوانی هم دارد.
حالا فکر کن یک جوان جویای نام و طالب تعالی، مدالی که با هزاران زحمت به دست آورده و نشانۀ موفقیت اوست را به دیگری هدیه بدهد.
واقعا منطق این کار چیست؟ اصلا آیا منطق و عقلانیتی دارد؟ حتما که دارد. چون اگر نداشت، حُکماً عقلائی همچون «مدالآوران المپیادهای علمی» انجامش نمیدادند.
آری؛ در زمانهای که بعضیها برای رسیدن به امثال این مدالها در میادین مختلف، حاضرند خودشان و وطنشان را بفروشند، این جوانهای بامعرفت، آنها را به «رهبر انقلاب» هدیه دادند.
اما چرا؟
پاسخ آن است که: چون به لذت کم قانع نیستند و میخواهند لذت بیشتری را تجربه کنند.
بهدستآوردن مدال، بهگردنآویختن مدال، نگهداشتن مدال و نمایشدادن مدال، قطعا «لذت» دارد؛ اما لذت دیدار محبوب، شادکردن محبوب، ابراز علاقه به محبوب، اثبات محبت خود به محبوب و اعلام وفاداری به راه محبوب خیلی خیلی بیشتر است.
جوانان مدالآور، قبل از آنکه «مدال»هایشان را به رهبر محبوبشان بدهند، «دل»هایشان را به او داده بودند؛ دلهایی که با معجزۀ «محبت»، از طلا و نقره قیمتیتر شدهاند.
بهقول خواجۀ شیراز:
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود
دانشآموزان نخبۀ این کشور مدالهایشان را به «محبوب» هدیه دادند تا «مدال محبت» بگیرید؛ و گرفتند.
آنها میخواستند فقط او را ببینید و با او یک «نماز» بخوانند؛ نمازی که به قول آیة الله بهجت، اگر سلاطین عالم میدانستند چه لذتی در آن است، بهخاطر آن دست از سلطنت خود میکشیدند.
وه که چه معاملۀ پُرسودی ...
مدال دادند، اما در مقابل از «نائب امام زمان ارواحنا فداه» وعدۀ «دعا» گرفتند.
مدال دادند، اما از او «چفیه» ـ نماد مجاهدت ـ ، «انگشتر» ـ نشان معنویت ـ و مهمتر از انگشتر، «انگیزه» گرفتند.
تازه ... همان مدالها را هم از دست ندادند:
«مدالها را از شما فرزندانم قبول میکنم، اما معتقدم باید نزد خودتان باشد. بنابراین مدالها را که مایۀ سرافرازی است به شما بازمیگردانم.»
بله دیگر؛ معامله با «خدا» و «دوستان خدا» همهاش سود است.
هم لذت هدیه به محبوب را چشیدند، هم از باغ وصل او گلی چیدند و هم دوباره به مدالهایشان رسیدند؛ مدالهایی که چون مقبول محبوب واقع شده و از دست او رسیدهاند، حالا ارزش و درخشش بیشتری هم دارند.
آری؛ مدالآوران دلدادۀ ما ثابت کردند میتوان «علم» را با «عشق»، «سواد» را با «سودا»، «ریاضیات» را با «معنویات» و «محبت» را با «معرفت» جمع کرد.
آنها هرچه مدال طلا و نقره داشتند را به رهبر انقلاب تقدیم کردند. دمشان گرم. اما خودشان هم میدانند که او به این مدالها نیازی ندارد. چراکه به قول امام صادق علیه السلام، اگر همۀ دنیا را به یک مدال طلا تبدیل کنند، آن را به گردن مؤمن واقعی بیاویزند و این مدال از گردن او بیفتد، آنقدر برایش بیارزش است که نه آویختهبودنش را متوجه میشود، نه افتادنش را.
آنها میخواستند رهبر انقلاب را خوشحال کنند که کردند.
البته این را هم میدانند که دغدغۀ این روزهای او چیست و مصمماند که آن را نیز برطرف کنند.
آنها میدانند خوشحالی او وقتی کامل میشود که با «مشارکت حداکثری مردم»، یک «رئیسجمهور شایسته و انقلابی»، جای خالی «رئیسی عزیز» را پُر کند.
آنها میدانند که او برای شکلگیری «خیزش علمی» و «جهش پیشرفت» در کشور، به جوانان این مرز و بوم دل بسته؛ جوانانی که خودشان ـ و نه مدالهایشان ـ گنجهای اصلی این کشورند؛ همانهایی که میتوانند تاریخ را عوض کنند.
راستی!
او ـ همان رهبر محبوب جوانهای دانشمند و عاشقپیشۀ این کشور ـ خودش هم مدال است؛ مدال خدا به ایران اسلامی.
او را خدا به ما داده که قدرش را بدانیم و زیر سایهاش طعم «زندگی همراه با بندگی خدا» را بچشیم.
پس مدال که هیچ؛ جان خودمان را هم نثارش میکنیم.
📌 منتشرشده در پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=45020
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #جوان #عشق #لذت_برتر
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
ولایتمدار عزیز، سلام!
بار دیگر توفیق یارمان شده و دست تقدیر، ما را در آستانۀ «غدیر» ـ بزرگترین عید عالم هستی ـ قرار داده است.
«غدير» نماد پیوندِ «توحید» و «ولایت» است.
«غدیر» نمود پیوستِ «رسالت» و «امامت» است.
«غدير» نمايشگاهِ «ولایة علی بن ابیطالب حصنی» است.
«غدیر» تجلیگاهِ «علیٌّ منّی و أنا منه» است.
«غدير» صراط مستقيمِ «عرفان» است.
«غدیر» شاهراه وصول به مقامِ «ولایت» است.
«غدير» روزِ «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاه» است.
«غدير» روز «اللَهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ» است.
«غدير» روز محک است؛ روز تمايز ايمان و كفر؛ روز تقابل خلوص و نفاق؛ روز تعارض صفا و حيله؛ و روز تباین نور و ظلمت.
«غدير» روز درخشش خورشيد عالمتاب حقیقت، از پس ابرهای متراکم غفلت، بر صفحۀ نفس بشریت است.
«غدیر» روز صدور امر الهی به لزوم كشف حجاب از چهرۀ تابناک ولايت است.
«غدير» روز سرآمدن زمان تقيّه و پیروزی جنود عقل بر جنود جهل است.
«غدیر» روز سرسپردگى است.
«غدير» روز بيعت با آزادگی است.
«غدیر» روز معاملۀ نفس با نفیسترین متاع ملک و ملکوت است.
آری! «غدير» روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله، با بالابردن دست على بن ابیطالب علیه السلام، پرچم ولایت ازلی او را تا ابد به اهتزاز درآورده و طنین خطبۀ مولویتش را از ناسوت به لاهوت رساند؛ و از همین روست که «غدیر» عيد الله الاكبر است.
اما باید بدانیم که «غدیر» تازه شروع ماجراست؛ شروع ماجرایی که همۀ بلادیدگان عصر غیبت، در انتظار پایان خوش آن، دست به دعا برداشتهاند؛ و چه دعائی بالاتر و مؤثرتر از زمینهسازی برای ظهور وارثِ «غدیر»؟ ظهور وارثِ «ذوالفقار»؛ ظهور وارث جلال و جمال علوی؛ ظهورِ «مهدی موعود» که جز بهدنبال مجاهدت مهدیباوران و مهدییاوران محقق نخواهد شد؛ ظهوری که درمان همۀ دردهای ظاهری و باطنی ماست.
«غدیر» به ما میگوید که اگر كسى همۀ خود را به خدا بدهد، خدا نيز براى اوست.
«غدیر» یعنی: اين راه برای همیشه باز است.
اما آیا ما را نیت و همت رفتن هست؟
اگر هست، بسم الله ... .
🏷 #نوشتار #یادداشت #عید_غدیر #توحید #ولایت #امیرالمؤمنین #امام_زمان
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 دو پرده از پیامبر کربلا
۱. اگر امام حسین علیه السلام، در جمع جوانمردان آزاده، در کنار قمر بنیهاشم و با دستی باز ــ که شاید بر قبضۀ شمشیر هم بود ــ به حُر فرمود: «أ فبالموت تُخوّفنی؟» یا «مرحبا بالقتل فی سبیل الله» امام سجاد علیه السلام هم در جمع زنان و دختران اسیر، در کنار زینب کبری و البته با دستی بسته، خطاب به ابنزیاد فرمود: «أ بالقتل تُهدّدنی؟ أ ما علمت أن القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة؟»
و اینگونه بود که منطق #مرگآگاهی و #شهادتطلبی در تاریخ جاری شد.
۲. اگر قمربنیهاشم، در آن لحظات آخر، به سیدالشهداء سلام الله علیه عرض کرد: «قد ضاق صدری و سئمتُ من الحیاة و اُرید أن اَطلب ثاری من هؤلاء المنافقین»، امام سجاد علیه السلام هم با وجود مریضی و ضعف شدید، به زینب کبری سلام الله علیها فرمود: عمه جان! به من شمشیری بده تا از فرزند رسول خدا دفاع کنم؛ چراکه: «لا خیر فی الحیاة بعده».
و اینگونه بود که منطق #غیرت و #جهاد سامان یافت.
🏷 #نوشتار #یادداشت #امام_سجاد
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 «عرفان» با طعمِ «زندگی»
▪️ مروری بر مجموعه آثارِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه»، بهمناسبت سالگرد رحلت آن عالم ربانی
✍️ سید محمدحسین دعائی
در ذهن بسیاری از عموم مردم و حتی خواص، «عرفان و سیر و سلوک» مساوی است با: ریاضتهای عجیب و غریب، عمل به آداب و مناسک غیرمتعارف، برخورداری از زندگی و زیّ درویشی، عدم پایبندی به ظواهر عرفی و شرعی، بیخبری از عالم و آدم، حملههای مداوم به پای چوبین استدلالیان، بیبهرهبودن از مهارتها و تخصصهای علمی، فرار از اجتماع و فعالیتهای اجتماعی، مخالفت با امر سیاست و حکومتداری و بسیاری از مطالب نامطلوب دیگری که در یک مطلب خلاصه میشوند: پرتبودن از زندگی و واقعیتهای آن!
اما آیا بهراستی میتوان همۀ آنچه که عرفان و معنویت خوانده میشود را با یک چوب راند؟ آیا در میان این شلوغبازارِ مملو از غل و غش و دغل، هیچ بساط قابلاعتمادی پیدا نمیشود؟ آیا نمیتوان عرفان اصیل و نابی را یافت که کام تشنۀ بشریت امروز را سیراب کرده و او را از سرگردانی در بیابان آخرالزمان نجات دهد؟
بهشهادت بسیاری از بزرگان مورد اعتماد و بر اساس مشاهدات و تجربیات مکرر، مرحوم علامه آیة الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه یکی از معدود عالمان و عارفانی هستند که توانستهاند سیر و سلوک را با تکیه بر آموزههای اسلام ناب، از «زاویهها و سجادهها» به «خانهها و خیابانها» سرایت داده و علیرغم همۀ تهمتها و شبهات، کارآمدی عرفان ناب شیعی در تمامی عرصههای زندگی امروز را اثبات کنند.
اگر میخواهید به بررسی صحت و سقم این ادعا بپردازید، شما را دعوت میکنیم به مطالعۀ مجموعه آثار این عالم و عارف بزرگوار که در خلال منظومۀ منسجمی از عناوین و موضوعات، سفرهای رنگین از مباحث مختلف اعتقادی، حکمی، عرفانی، اخلاقی، تفسیری، فقهی و تاریخی را برای طیف متنوعی از مخاطبان گسترده است.
▪️ «شرح پیچیدهترین مطالب فلسفی و عرفانی مطرح در مکاتبات مرحوم سید احمد کربلایی و محقق اصفهانی»
▪️ «تبیین ساده و شیوای مراحل سیر و سلوک و عوالم پس از مرگ»
▪️ «گزارش دقیق خاطرات، حالات و جزئیات زندگی مرحوم حداد و علامۀ طباطبائی»
▪️ «نقل بخشهایی شنیدهنشده از تاریخ انقلاب اسلامی و ارائۀ تقریری نوآورانه از نظریۀ سیاسی اسلام»
▪️ «نقد و اصلاح پیشنویس قانون اساسی ایران»
▪️ «تبیین خطاهای روشی و محتوایی موجود در مقالۀ قبض و بسط تئوریک شریعت»
▪️ «تشریح مبنای تقویم اسلامی و نظام حقوق زن در اسلام»
▪️ و «تبیین نگاه تمدنی دین به مسئلۀ جمعیت و پشتپردۀ طرح کاهش موالید»،
برخی از مطالب جذابی است که در این مجموعه به چشم میخورد.
همچنین مواردی مانند:
▪️ تبیین عرفان برخاسته از قرآن و برهان
▪️ عرضۀ دورۀ نسبتا کاملی از مباحث بنیادین اعتقادی و کلامی
▪️ تعریف کاربردی سبک زندگی اسلامی
▪️ شرح علمی و عملی روش اسلامشناسی و تولید علم دینی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی
▪️ گشودن باب معرفی عرفاء و شرححالنویسی از بزرگان عرصۀ معنویت در عصر حاضر
▪️ نشر عصارۀ مکتب عرفانی نجف
▪️ تبیین الگوی زیست اجتهادی در پرتو اطاعت و حمایت از ولی فقیه
▪️ نقد عالمانۀ مشاهیر و مشهورات
▪️ تشریح نقشۀ راه دشمن در حوزههایی همچون: فرهنگ، زبان، نمادها، آداب و رسوم اجتماعی و ...
▪️ همراه با ارائۀ راهبردها و راهکارهای مقابله با آن
نیز برخی از مهمترین نمایههایی است که میتوان برای مطالب موجود در کتابهای مرحوم علامۀ طهرانی انتخاب کرد.
تأثیرپذیری از لحن صادقانه و قلم حقیقتمحور این عارفِ مجتهد، انقلابی، بصیر، زمانشناس، آیندهنگر و آیندهنگار، تجربۀ مشترک اغلب کسانی است که دقائقی را میهمان آثار او بودهاند. این شما و این تجربۀ «عرفان با طعم زندگی» در بزم «دورۀ علوم و معارف اسلام».
ضمنا اگر میخواهید با زندگی و سیرۀ این شخصیت بزرگ آشنا شوید، مطالعۀ کتاب «آیت نور» و مجموعۀ سهجلدی «نور مجرد» را به شما پیشنهاد میکنیم؛ شخصیتی که به تعبیر رهبر حکیم و فرزانۀ انقلاب، «از جمله فرزانگان معدودى بودند كه مراتب برجستۀ علمى را با درجات والاى معنويت و سلوک، توأما دارا بودند و در كنار فقاهت فنى و اجتهادى، به فقه الله الأكبر نيز كه از مقولۀ شهود و محصول تجربۀ حسى و مجاهدت معنوى است نائل گشته بودند.»
📌 منتشرشده در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44087
🏷 #نوشتار #یادداشت #علامه_طهرانی #عرفان_شیعی_فقاهتی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 به حُسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد ...
▪️ روایتی کوتاه از نگاه رهبر معظم انقلاب به علامۀ طباطبائی
✍️ سید محمدحسین دعائی
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نه فقط از جایگاه ممتاز این عالم ربانی در نگاه ایشان حکایت داشت، بلکه یک شاهکار تمامعیار در حوزۀ شخصیتنگاری بود؛ توصیفی جامع، مفید، روان، جذاب و در عین حال کوتاه که برای الگوسازی از آن قلۀ تهذیب، سرمایهسازی کرد:
۱. بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نتیجۀ الهام الهی، کاری بزرگ و نیاز روز جامعه است.
۲. علامۀ طباطبائی، مردی بزرگ، شخصیتی تاریخی، پدیدهای کمنظیر در طول قرنها و دارای مجموعهای از فضائل ممتاز انسانی، مثل: علم، پارسایی و پرهیزکاری، ملکات اخلاقی، ذوق، هنر، صفا، وفا و رفاقت است.
۳. علامۀ طباطبائی در عرصۀ علم، دارای چهار ویژگی اساسی است:
یک. وسعت و تنوع دانشی: علامه از علوم وسیع و متنوعی مثل: فقه، اصول، فلسفه، عرفان نظری، هیئت، ریاضیات، تفسیر و علوم قرآنی، ادبیات و انساب بهرهمند بوده است.
دو. عمق علمی و فکری: علامه یک اصولی صاحبمبنا، یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتیساز است.
سه. شاگردپروری: علامه یک استاد فیلسوفساز و در عین حال، مربی افراد نقشآفرین در انقلاب اسلامی و برخی از شهدای بهنام این کشور است.
چهار. شهرت تألیفی: علامه دارای آثار علمی متعددی است که در همان زمان حیاتشان در اختیار جامعه قرار گرفتند.
۴. علامۀ طباطبائی، مفسری بینظیر، احیاءگر فلسفه و پشتیبان فکری انقلاب اسلامی بود.
۵. علامۀ طباطبائی در پارسایی، پرهیزکاری، تعبد و ارادت به اهل بیت، یک شخصیت فوق العاده بود.
۶. علامۀ طباطبائی در کنار همۀ این فضائل، از دو خصوصیت برجسته و جذاب برخوردار بودهاند که باید بهطور خاص از آنها الگو گرفت:
یک. انجام یک جهاد فکری کمنظیر در بحبوحهی تهاجم اندیشههای وارداتی و شبههآفرینیها از طریق ایجاد یک پایگاه فکری مستحکم و تهاجمی برای پُرکردن خلأها
دو. عدم اکتفاء به زایش فکری و تلاش برای متحققشدن به معارف توحیدی و مفاهیم عرشی در نفس و قلب خود
۷. تفسیر المیزان علامۀ طباطبائی، در عین اشتمال بر نکات دقیق و عمیق معارفی، سرشار از مطالب سیاسی و اجتماعی است که علاوه بر جدیدبودن در دورۀ خود، پاسخگوی مسائل امروز جامعه نیز هست.
۸. علامۀ طباطبائی با عمل به دانستههای خود، با تربیت خود و با بالابردن خود در مدارج عالی انسانی و معرفتی، به جایی رسید که در عین بودن با مردم، با خدا بود. دوری از تظاهر، تواضع فوقالعاده، بیهوائی، حلم، برخورد نرم و گذشت از افراد اهل محاجه و مخاصمه، برخی از ثمرات اخلاقی این حرکت سلوکی در وجود علامه بود. ایشان مصداق این آیۀ شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه.
۹. علامۀ طباطبائی در عین برخورداری از خصوصیّات برجستۀ علمی و معنوی و در عین تحفظ بر سکوت در جلسات عمومی یا درسی، یک انسان دلنشین، دلچسب، خوشمجلس، خوشصحبت، خوشتعریف، شیرینزبان، گرم و گیرا در فضای رفاقت و انس ایمانی بود.
۱۰. علامۀ طباطبائی ذوق شعری و ادبی قابلتوجهی داشت.
۱۱. علامۀ طباطبائی شخصیت جامعی است که باید قدردان او بود، باید از او درس گرفت، باید او را بزرگ داشت و باید جامعه را با او آشنا کرد.
۱۲. علامۀ طباطبائی امروز بهمراتب از زمان حیاتش شناختهشدهتر است و در آینده نیز بیشتر شناخته خواهد شد، ان شاء الله.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #علامه_طباطبائی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 طلوع حکمت در فتنۀ شام
▪️ برداشتهای سیگانه از بیانات اخیر رهبر حکیم انقلاب دربارۀ حوادث منطقه
✍️ سید محمدحسین دعائی
یکی از اوصاف پرتکرار امام بزرگوار در بیان رهبر معظم انقلاب، وصف «حکمت» است.
ایشان در یکی از سخنرانیهای خود میفرمایند:
«امام بزرگوار ما حکیم بود. امام یک حکیم به معنای قرآنی بود. حکیم یعنی آن کسی که حقائقی را مشاهده میکند که از چشمهای دیگران مغفولعنه است؛ پوشیده است. کلمات او، کلماتی ممکن است ساده به نظر بیاید، اما هر چه میشکافید میبینید لایهها و عمقهای بیشتری دارد. امام اینجوری بود.»
و بدون هرگونه مبالغه و مجامله باید گفت که قطعا خود رهبر انقلاب هم حکیماند؛ یک حکیم قرآنی که آنچه دیگران نمیبینند و نمیفهمند را میبیند و میفهمد و به شیواترین شکل ممکن بیان میکند.
و خوشا به حال امثال شهید سلیمانی که این حقیقت را دریافته و قدر آن را دانستند:
«من ... در این بیست سالی که در محضر آقا بودم، نتیجۀ تقوا را و ثمرۀ آن را که حکمت میشود و بر زبان و بر دل و بر عقل جاری میشود، من در آقا بهطور کامل دیدم. لذا در هر چیزی که الآن ایشان شبهه میکنند، مطمئن میشوم که در انتهای آن، شبهه درمیآید و یا بر هر چیزی که یقین میکنند، مطمئن میشوم که در آن، [مقصود] به دست میآید.»
بر همین اساس در پی آنیم که آخرین تجلیات حکمی این رهبر عالیقدر را در بیانات مهم ایشان پیرامون حوادث منطقه به تماشا بنشینیم: ...
📌 ادامۀ یادداشت در پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه:
https://v-o-h.ir/?p=45634
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #مقاومت
🌻 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
[بخش ۲ از ۲]
🔸 نام این مستند هم با ما حرف دارد: «آن زمستان»؛ یعنی زمستان سال ۹۴؛ همان زمستانی که مجلس خبرگان از محضر آیة الله مصباح یزدی محروم گردیده و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دچار خسارت شد؛ همان زمستانی که بهخاطر حذف ظاهری و موقت آیة الله از سپهر سیاسی کشور، زمستان سیاست، فرهنگ و اجتماع را در پی داشت.
🔹 یکی دیگر از بخشهای قابلتوجه این مستند، سکانسهای ابتدائی آن است؛ یعنی سکانسهای مربوط به جراحی چشم آیة الله مصباح یزدی که میتوان به تفسیر نمادین آنها پرداخت و اشارۀ سربسته و گذرای کارگردان به «تغییر دید آیة الله» را در آنها به تماشا نشست؛ همان واقعیتی که میتوان در پرتو آن، به فهم بهتری از اندیشۀ سیاسی و کنشگریهای اجتماعی ایشان دست یافت. آری؛ شاید ماجرا از این قرار است که پس از دههها «حضور میدانی، تجربهاندوزی و بازخوردگیری»، اندیشۀ سیاسی آیة الله مصباح یزدی، جلوههای واقعبینانهتری پیدا کرده است. بهعنوان مثال میبینیم که ایشان ـ بهصراحت و در تضاد با قرائت مشهور از دیدگاه خود ـ هرگونه «نابگرایی غیرواقعبینانه» را مذمت میکنند، از ضرورتِ فتنههای اجتماعی برای «آزمایش مردم» سخن میگویند، بر اولویتِ «بصیرتافزایی عمومی» صحه میگذارند و غلطبودن مسیرِ «اجبار و تحمیل» را مورد تأکید قرار میدهند.
🔸 به اعتقاد نگارنده، مهمترین درس این مستند، درسِ «نگاه توحیدی» و «زندگی توحیدی» است؛ اینکه یک «مؤمن موحد»، همهچیز ـ حتی دنیاییترین چیزها، یعنی «سیاست» ـ را با دید توحیدی میبیند، فقط بهدنبال جلب رضایت خداست، فقط در پی انجام وظیفه است، فقط در آرزوی عاقبت به خیری است، فقط خداوند را منشأ اثر میداند و به همین خاطر، حتی در سختترین شرائط زندگی، آب در دلش تکان نمیخورد. آری؛ دل مؤمن موحد مجاهد، حتی در سردترین زمستانها، بهاری است.
🔹 حتی اگر تمام تصاویر این مستند از یادها برود، تصویر پُرمعنایی که از بوسۀ «سردار سلیمانی» بر پیشانیِ «آیة الله مصباح یزدی» قاب گرفته است، هیچگاه فراموش نخواهد شد.
🔸 اگر مستندِ «آن زمستان» یک «مقاله» بود و میخواستیم برای آن چند «کلیدواژه» انتخاب کنیم، آن کلیدواژهها از این قرار بودند: عبودیت، نگاه توحیدی، دینمحوری، ولایتمداری، وظیفهشناسی، تکلیفگرایی، مردمداری، آرمانخواهی، واقعبینی، اخلاق اسلامی، معنویت، نورانیت، برکت، شجاعت، حُریت، صداقت، صمیمیت، جامعیت، جهاد، اخلاص، سبک زندگی دینی، علم نافع، علوم انسانی اسلامی و سیاستورزی الهی. خلاصه آنکه: این مستند، هم «درس دین» است، هم «درس سیاست» و هم «درس زندگی».
🔹 مستندِ «آن زمستان»، بیش از آنکه نشانگرِ «تسلط تحسینبرانگیزِ» کارگردان بر کار خود باشد، از «سنخیت حسرتبرانگیزِ» او با آیة الله مصباح یزدی حکایت دارد؛ تا آنجا که شاید بتوان گفت روح آیة الله در این مستند حلول کرده است؛ و از همین روست که باید به فکر قلمهزدن این مستند به سوژههای دیگر و تکثیر آن بود. آری؛ مستندِ «آن زمستان»، از راه رسیدن بهارِ «سینمای اشراقی» را نوید میدهد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #مستند #آن_زمستان #آیة_الله_مصباح_یزدی
🆔 @Smh_Doaei