eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
486 دنبال‌کننده
751 عکس
296 ویدیو
7 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 مرا عهدی است با جانان ... ▪️ چندجمله‌ای در باب مصیبت توهین به رهبر معظم انقلاب در مجلۀ کثیف شارلی ابدو ✍️ سید محمدحسین دعائی 📝 خلاصۀ مطلب: 🔸 از امام باقر علیه السلام نقل شده است که: «خداوند متعال در شب معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در پاسخ به سؤال آن حضرت از جایگاه مؤمن در نزد خود، فرمود: ای محمد! هر کس یکی از دوستان مرا مورد اهانت قرار داده و حرمت او را بشکند، [در واقع] به جنگ با من برخاسته و [باید بداند که] من با سرعت تمام و بسیار زودتر از هر چیز دیگری، به کمک دوستانم خواهم شتافت.» 🔹 بر همین اساس، بر عهدۀ تمامِ «اهل ایمان» است که از بابِ «تخلق به اخلاق الهی» و با لحاظ اهمیت مسئله، در مقابل هرگونه اهانتی به اولیاء خدا و عالمان دین، با شدیدترین شکل ممکن، موضع گرفته و نسبت به حرمت و عزت آنان، اهلِ «حساسیت»، «غیرت» و «جدیت» باشند. 🔸 در این روزها، دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی، بعد از سال‌ها تلاش موذیانه برای تخریب شخصیتِ «رهبر معظم انقلاب» در رسانه‌ها و بعد از تمرکز بی‌سابقه بر توهین به شخص ایشان در «غائلۀ اخیر»، از همۀ خط‌قرمزها عبور کرده و به‌شکل بی‌نهایت وقیحانه‌ای، این «عالم ربانی» و «ولی الهی» را مورد اهانت قرار داده‌اند. 🔹 حال سؤال مهم این است که: در چنین شرائطی دقیقا چه باید کرد؟ خلاصۀ پاسخ از این قرار است: ▫️ باید صدا را به اعتراض بلند کرد. ▫️ باید آتش اعتراض را در حوزه‌های علمیه روشن کرد. ▫️ باید این اعتراض را به توده‌های مردمی سرایت داد. ▫️ باید اعتراض را به‌شکل میدانی و در قالب حرکت‌های موج‌آفرینی مثل: تجمع، تحصن و تعطیلی دنبال کرد. ▫️ باید از مراجع معظم تقلید و علماء شاخص بلاد خواست که به وظیفۀ خود در این ماجرا عمل کنند. ▫️ باید به اعتراض‌های صورت‌گرفته، ضریب رسانه‌ای داد. ▫️ باید از دولتمردان خواست که به‌شکل جدی اعتراض کنند. ▫️ باید از نهادهای دولتی، خصوصا وزارت امور خارجه خواست که اعتراض خواص و عوام جامعه را به نتیجه برسانند. ▫️ و خلاصه آن‌که: باید با هر وسیلۀ ممکن و البته معقول و مشروع، هزینۀ اهانت به «رهبر معظم انقلاب» را بالا برد و به دشمنان نشان داد که امت اسلامی حاضر است برای دفاع از حرمت ولی خود، هر هزینه‌ای را پرداخت کند. 🔸 به‌راستی آیا اهمیتِ «حفظ حرمت رهبر معظم انقلاب» ـ به‌عنوانِ «عمود خیمۀ اسلام، تشیع و مرجعیت» در دنیای امروز ـ کمتر از مسائل دیگر است که علی‌رغم توهین‌های مکرر و بی‌سابقۀ اخیر به ایشان، هیچ صدایی از سوی بزرگان درجۀ اول حوزه در حمایت از این «مقتدر مظلوم» بلند نشد؟! آیا جا نداشت که این عزیزان، در غائلۀ اخیر، علاوه بر شکایت از «گرانی» و «تورم»، اشاره‌ای هم به مصیبت دردناک توهین به رهبری داشته و لااقل ناراحتی خود از آن را اعلام می‌کردند؟ مگر نه آن‌که اهانت به «ولی فقیه»، در واقع اهانت به «اساس دین و معنویت» است؟ و مگر نه آن‌که با توهین به او و شکستن حرمت او، دیگر هیچ تضمینی برای حفظ حرمت دیگر عالمان وجود نخواهد داشت؟ آری؛ نباید گذاشت کار به این‌جا برسد؛ و این وظیفه‌ای است که بر دوش همۀ مراجع بزرگوار سنگینی می‌کند. 🔹 همۀ ما ـ بدون تریبون و مخاطب ـ نسبت به والدین، فرزندان و دوستان خود حساسیم؛ بسیاری از ما تا به حال برای دفاع از عالمان و بزرگانی که دوستشان داریم، حرف زده‌ایم، حرص خورده‌ایم و بحث کرده‌ایم. حال چرا برای دفاع از «رهبر معظم انقلاب» کاری نمی‌کنیم؟! همان عزیزی که حق غیرقابل‌وصفی بر گردن همۀ ما داشته و حفظ حرمت و شخصیت او، شاید حتی از حفظ جان خود او مهم‌تر باشد. 🔸 البته به «لطف خدا» و با «عنایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه»، روز به روز بر «محبوبیت رهبر معظم انقلاب» در دنیا افزوده شده و دل‌های بیشتری با او پیوند می‌خورند؛ همان شخصیت بی‌بدیلی که «شهید سلیمانی»، با این حجم از جمال و جلال جهان‌گیر، یکی از دست‌پروردگان اوست. آری؛ «مه فشاند نور و سگ عوعو کند». 📌 متن کامل: https://hawzahnews.com/xc44j 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔸 هنوز بسیاری از بزرگان حوزوی و دینی، وارد این کارزار نشده‌اند. باید این ورود را از آن‌ها «مطالبه» کرد. 🔹 باید به این اعتراض‌ها و تجمعات، «ضریب رسانه‌ای» داد؛ چیزی که از خود اعتراض و تجمع مهم‌تر است. اگر نتوانیم اعتراض خود را در رسانه‌ها ـ خصوصا «رسانه‌های بین المللی» ـ «بازتاب» داده و از آن، «روایت غالب» بسازیم، آن نتیجه‌ای که باید حاصل شود، نمی‌شود. 🔸 هنوز این اعتراض‌ها به دیگر اقشار و آحاد مردم سرایت پیدا نکرده است. باید با تشریح اهمیت مسئله، عمق ماجرا، اهداف پشت پردۀ این اقدام موهن و عواقب سوء آن، حساسیت مردم نسبت به این حادثه را بالا و آستانۀ تحملشان نسبت به آن را پایین آورد. به‌علاوه آنکه می‌توان با برگزاری رویدادها و پویش‌هایی در حمایت از رهبر معظم انقلاب و تبدیل فضای تبلیغی و رسانه‌ای کشور به عرصه‌ای برای ابراز محبت به ایشان، این تهدید را به فرصت تبدیل کرد. 🔹 امضاء طومارهایی خطاب به نهادهای حاکمیتی ـ مثل مجلس و وزارت امور خارجه ـ و مطالبۀ پیگیری این مسئله در جدی‌ترین، عالی‌ترین و بازدارنده‌ترین شکل ممکن، یکی دیگر از کارهایی است که باید انجام شود. 🔸 البته جدای از این اقدامات عاجل، کارهای ریشه‌ای و درازمدتی هم باید دنبال شوند که برخی از آن‌ها عبارت هستند از: ▫️ تقویت باورهای الهی و انقلابی ـ خصوصا باور به اهمیت و اولویت مسئلۀ «ولایت» ـ در عموم مردم، نوجوانان، جوانان، دانشجویان و طلاب حوزه‌های علمیه ▫️ تبیین چیستی، چرایی و چگونگی دفاع از رهبری برای آنان، با تأکید بر این نکته که: دفاع از رهبری، در واقع یعنی: دفاع از دین، کشور، استقلال، آزادی، امنیت، اقتصاد و فرهنگ ▫️ بازتعریف مأموریت و رسالت حوزه‌های علمیه در قبال جامعۀ اسلامی، زمینه‌سازی برای تحقق آن و جبران کوتاهی‌های صورت‌گرفته در این عرصه ▫️ راه‌اندازی نهضت آشنایی با اندیشه‌ها و مطالبات رهبر معظم انقلاب برای طلاب حوزه‌های علمیه ▫️ تلاش برای پاسخگویی به مطالبات متعدد رهبر معظم انقلاب از حوزه‌های علمیه، خصوصا مطالبۀ مهم پشتیبانی نرم‌افزاری از نظام اسلامی، در مسیر رسیدن به تمدن نوین اسلامی ▫️ فعال‌کردن حوزه‌های علمیه در عرصۀ کنشگری سیاسی و مطالبه‌گری اجتماعی، با رویکرد دفاع از دیانت و عدالت ▫️ تشریح اقدامات صورت‌گرفته از سوی حوزه‌ها، در عرصۀ عدالتخواهی، به منظور دفع تهمت یکجانبه‌گرایی 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 در سخنرانی روز گذشتۀ رهبر معظم انقلاب برای مردم قم هم نکات بسیار مهمی وجود داشت که توجه به آن‌ها م
🔸 و چقدر جالب و درس‌آموز است تقارن حادثۀ توهین به امام خمینی قدّس سره با حادثۀ توهین به رهبر معظم انقلاب. 🔹 و البته چقدر خالی است جای پرداختن به بیانات حکیمانۀ رهبری و تحلیل عالمانۀ آن‌ها، در میان عموم مردم، خصوصا طلاب حوزه‌های علمیه؛ همان نقیصه‌ای که موجب افت سطح بصیرت شده و علی‌رغم برخورداری افراد از صلاحیت‌های علمی و معنوی، جلوی کنش‌گری صحیح و به‌هنگام آن‌ها در بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی را می‌گیرد. 🔸 امیدواریم که به لطف خدا و با عنایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، همان‌گونه که توهین نابخردانۀ دشمنان اسلام به امام بزرگوار، زمینۀ پیدایش سلسله‌ای از حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم آورد، توهین آن‌ها به رهبر معظم انقلاب نیز به جهشی چشمگیر در پیشرفت انقلاب و کامیابی مردم عزیزمان در گام دوم آن منتهی شود. 🔹 همچنین امیدواریم که خداوند، سایۀ بلندپایه و وجود نازنین و پر از خیر و برکت رهبر معظم انقلاب را تا ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مستدام بدارد و ما را از سربازان خوب و فداییان پابه‌رکاب ایشان قرار بدهد، ان شاء الله‌. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 مباحثه‌ای دربارۀ معنای واژۀ «رغائب» ▪️ به‌مناسبت فرارسیدنِ «لیلة الرغائب» 🔸 بنده: دربارۀ معنای «رغائب» به نظرم باید به این نکته توجه داشت که ظاهرا حتی اگه جمعِ «رغیبه» باشه هم باز نکتۀ آیة الله جوادی آملی صحیحه. یعنی فرمایش ایشون مبتنی بر این نیست که «رغائب» جمعِ «رغبت» است. بلکه نکتۀ ایشون ناظر به معنای ریشۀ «ر غ ب» است. یعنی حتی اگه «رغائب» رو جمعِ «رغیبه» بدونیم، باز در این کلمه معنای آرزو (با بار معنایی خاصش در زبان فارسی که معمولا برای امور تخیلی و توهمی و دور از دسترس به کار می‌ره) نیفتاده. بلکه در اون معنای میل و رغبت (که طبیعتا همراه با انجذاب و حرکت است) افتاده؛ و الشاهد علی ذلک سخن صاحب مفردات: «الرَّغِيبَةُ: العطاء الكثير، إمّا لكونه مَرْغُوباً فيه، فتكون مشتقّة من الرّغبة، و إمّا لسعته، فتكون مشتقّة من الرّغبة بالأصل‏.» به نظرم اصل فرمایش ایشون و نکتشون اینه. به عبارت دیگه ظاهرا آیة الله جوادی آملی می‌خوان بگن امشب شب آرزوکردن نیست؛ بلکه شب تنظیم میل‌ها و دوست‌داشتن‌هاست. پس اگر هم می‌گیم امشب شب آرزوکردنه، یعنی امشب باید آرزوها و خواسته‌هامون رو مطابق با حقائق و معنویات تنظیم کنیم. 🔹 دوست طلبه: بله؛ بنده بیشتر ناظر به این بودم که مفرد رغائب رغبت نیست، اون‌طور که از کلام حضرت آیة الله جوادی برمیاد. اما ناظر به فرمایشتون: اولا، رغیبة یعنی عطاء كثير. این‌که وجه تسمیه‌اش چی هست، دردی از ما دوا نمی‌کنه؛ چون وجه تسمیه، اطراد و انعکاس نداره. به بیان دیگه، به عطاء کثیر چون مورد رغبت بوده رغیبة گفتند. ولی این معناش این نیست که لیلة‌ الرغائب بشه شب رغبت‌ها یا شبی که متعلق به امور مورد رغبت هست. ثانیا، ذیل فرمایش ایشون با این سازگار هست که رغائب رو جمع رغبت بگیریم؛ این‌که مراتب رغبات افراد، به مرتبۀ معرفت اون‌ها بستگی داره. اگر گفتیم رغائب یعنی عطاهای کثیره، اون موقع این نکته که هرکس رغبتش به چه چیزی هست، ارتباطی به تسمیه این ماه نداره. توضیح آخرتون هم با این سازگاره که رغائب به معنای رغبت‌ها باشه؛ وگرنه اگه گفتیم رغائب یعنی بخشش‌های زیاد، لیلة الرغائب میشه شبی که خداوند در اون بخشش زیاد می‌کنه. چه ربطی به تنظیم گرایش‌های ما داره؟ 🔸 بنده: «الرغیبة» در لغت به «الامر المرغوب فیه» ترجمه شده و ظاهرا معنای اصلیِ «الرغیبة» همینه: «الرَّغِيْبَةُ: ما يُرْغَبُ فيه‏.» (تهذیب اللغة، ج14، ص201 ـ المحیط فی اللغة، ج5، ص75) «الرَّغيبة: الأمر المرغوب فيه‏.» (المحکم و المحیط الاعظم، ج5، ص516 ـ لسان العرب، ج1، ص423 ـ القاموس المحیط، ج1، ص98 ـ تاج العروس، ج2، ص28 ـ الافصاح، ج2، ص1342) «الرَّغِيبَةُ: العطاءُ الكثيرُ المَرغُوبُ فيه، و ما يُرْغَبُ فيه من كلِّ نفيسٍ.» (الطراز الاول، ج2، ص71) اگر هم به عطاء کثیر «رغیبه» میگن از اون بابه که «مرغوب فیه» بوده: «الرَّغيبة: العطاء الكثير الذي يُرغب في مثله‏.» (جمهرة اللغة، ج1، ص320) بنابراین مرغوب فیه بودن ظاهرا وجه تسمیه نیست؛ بلکه موضوع له «رغیبه» است. جایی از فرمایش آیة الله جوادی هم به نظرم ظهور در این‌که «رغائب» از جهت لغوی و طبق تحقیق لغوی، جمعِ «رغبت» است نداره. بلکه ظاهرا غرض ایشون ریشه‌یابی این کلمه و توجه‌دادن مخاطب به ریشۀ این کلمه و استفادۀ معرفتی از ریشۀ این کلمه است. کما این‌که دأب ایشون در موارد دیگه هم همینه و در خیلی از موارد، با ارجاع به ریشۀ لغت، درصدد تحلیل معرفتی واژگان هستن؛ مثل دو واژۀ «فقیر» و «نصیحت». 🔹 دوست طلبه: بله؛ البته خیلی‌ها هم به‌صورت مطلق رغیبة رو به عطای کثیر یا ثواب عظیم ترجمه کردند. برخی هم مثل ابن‌اثیر که گفتند «ما یرغب فیه» پشت‌بندش گفتند «من الثواب»؛ یعنی به ثواب عظیمی که مورد رغبت باشه. در مجموع به نظرم کلام راغب دقیق‌تر هست که مرغوب‌بودن رو تو وجه تسمیه برده، نه جزء معنايی. چون مشخصه که ثواب عظیم مورد رغبت هست و العطاء الكثير الغير المرغوب نداریم که به مرغوبش بگن رغیبه! این روش آیة الله جوادی رو هم در مثل نصیحت دیدم و خیلی هم برام قابل استفاده بود و نکته‌سنجی دقیقی هست. ولی نمیشه این رو تو همۀ مشتقات و استعمالاتش سرایت داد. مثلا به کلام از این جهت که نوعی جرح درِش هست، کلام گفتند؛ چون کلم به‌معنای جرحه. ولی مثلا نمیشه این معنای ریشه رو در مثلا کلام الله هم پیاده کرد! 🔸 بنده: علی ای حال چه «رغائب» جمعِ «رغیبه» باشه، چه جمعِ «رغبة»، مهم اینه که خدا به ما امشب توفیق توجه و دعا عنایت کنه و شما هم امشب ما رو دعا کنید. 😊😉 شبتون بخیر ... 🔹 دوست طلبه: بله؛ به هرحال امشب هم شب جمعه است و هم ماه رجب و مظانّ اجابت دعا. ملتمس دعای شما بوده‌ام و هستم. رزقنا الله الاجتهاد فی العمل، بحق اجدادکم الطاهرین. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
[بخش ۲ از ۲] 🔹 اما آن‌چه شدیدا جای تأسف دارد آن است که بسیاری از عموم مردم و نخبگان جامعه، حتی متنِ «بیانیۀ گام دوم انقلاب» را یک‌بار به‌شکل کامل مطالعه نکرده‌اند؛ چه رسد به این‌که بخواهند محتوای آن را مورد مداقّه قرار داده و به درکی تحلیلی از آن برسند؛ اقدام در راستای عملیاتی‌کردن آن هم که دیگر هیچ! به‌راستی آیا می‌توان برای جامعه‌ای که توجه شایسته‌ای به راهبری‌های رهبر جامعه ندارد، آینده‌ای متعالی را توقع داشت؟ آن هم رهبری که به اعتراف صاحبان انصاف، در دوران حدودا سی‌سالۀ زعامت خود، به بهترین شکل ممکن انجام وظیفه کرده و کشتی انقلاب را در دل سهمگین‌ترین طوفان‌ها به پیش برده است. به عبارت دیگر، رهبر یک جامعه، هر چقدر هم که آگاه، دلسوز و وظیفه‌شناس باشد، بدون برخورداری از رهروانی همراه و آگاه، راه به جایی نخواهد برد؛ هم‌چنان‌که بهترین جمعیت‌های ایمانی نیز جز در پرتو راهبری‌های رهبری شایسته، به سعادت کامل دست نخواهند یافت؛ همان قاعده‌ای که امیرالمؤمنین علیه السلام با نگاه به آن، سعادت دنیوی و اخروی جامعۀ اسلامی را در گرو تلاشِ «حاکم» و «مردم» برای اداء حقوق متقابل خویش دانسته و از «تلاش علمی و عملی برای پاسخگویی به مطالبات و ابلاغیه‌های حاکم»، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین «حقوق حاکم بر مردم» یاد می‌کنند. 🔸 بر همین اساس، برای رسیدن به قله‌های تعالی و تحقق آرمان‌های الهی انقلاب اسلامی، راهی جز شناخت تحلیلی آموزه‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب و تلاش برای عملیاتی‌کردن آن‌ها در حوزه‌های مختلف نیست؛ همان شناخت و تلاشی که نه فقط به حکمِ «عقل» و «شرع»، بلکه به مقتضای «تجربه» نیز راهگشایی‌اش تضمین‌شده است. نتیجه آن‌که یکی از اولویت‌های اصلی آموزشی و فرهنگی در جامعۀ امروز، عبارت است از: «ایجاد نهضت آشنایی با اندیشه‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب». 🔹 هرگونه تلاشی برای تحلیل و ترویجِ «بیانیۀ گام دوم انقلاب» نیز حرکتی در همین راستاست؛ حرکتی که گستراندن اصلی‌ترین گفتمان رهبر معظم انقلاب ـ یعنی «گفتمان تمدن نوین اسلامی» ـ در میان عموم مردم و نخبگان را هدف‌گذاری کرده است. امید آن‌که با شکل‌گیری و توسعۀ چنین حرکت‌هایی در سطح جامعه، زمینۀ لازم برای تحقق عینی این گفتمان فراهم آمده و ایران اسلامی، هرچه سریع‌تر شاهد شیرین پیشرفت و تعالی را در آغوش کشد، ان شاء الله. 🆔 @Smh_Doaei
🔰 راهیان نور؛ هم‌قدم با اصحاب کهف ▪️ چند جمله‌ای به بهانۀ روز ملی راهیان نور این روزها بازار اردوهای «راهیان نور» داغ است. دیروز ـ ۲۰ اسفند ـ هم روز ملی «راهیان نور» بود؛ همان پدیدۀ مقدس و شگفت‌انگیزی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، یک «فناوری» برای استفاده از «معدن طلای دوران دفاع مقدس» است. به توفیق الهی، امسال پسرم، با جمعی از دانش‌آموزان مدرسه‌شان، راهی این سفر نورانی شد. راستش اول کار ـ با این‌که می‌دانستم سفر بی‌بدیل و فرصت بی‌نظیری است ـ کمی مردد بودم که برود یا نرود؛ تا این‌که قرار شد یکی از مؤمنان روشن‌ضمیر برایمان استخاره کند. جواب استخاره، نقطه‌زن بود: وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا. (کهف/۱۶) [ای جوانان خداجو!] حال که از غیر خدا کناره گرفته‌اید، به غار پناه ببرید تا پروردگارتان سایۀ رحمتش را بر سرتان بگستراند و گره از کارتان بگشاید. یعنی: نوجوانان و جوانانی که در جهان امروز، دل از همۀ زرق و برق‌های این دنیا کنده و با کناره‌گیری از خانه و خانواده، راهی دشت‌ها و بیابان‌هایی می‌شوند که می‌توان با پناه‌گرفتن در آن‌ها، حس ناب معنویت و عبودیت را تجربه کرد، در واقع با اصحاب کهف هم‌قدم شده‌اند؛ همان جوانمردان مؤمنی که داستان بندگی و آزادگی‌شان تا قیامت، نقل محفل خوبان این عالم است. البته روشن است که برکت سفرۀ نورانی سفر راهیان نور، نتیجۀ اخلاص شهدائی است که آن‌ها نیز در زمان خود، از هرچه غیر خدا بریدند، در راه خدا قیام کردند و همۀ سختی‌ها را برای خدا به جان خریدند؛ همان جوانمردانی که دیروز با اقدام خود و امروز با نام و مرام خود، بقای اسلام و انقلاب اسلامی را تضمین کرده‌اند. وَ كَذَٰلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا ... قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا. (کهف/۲۱) و این‌گونه ما مردم را از ماجرای اصحاب کهف آگاه ساختيم تا بدانند كه وعدۀ خدا حق است و هيچ شكى در آمدن قیامت نيست. ... [و سرانجام نیز] كسانى كه بر حقیقت حال اصحاب کهف آگاهی یافته بودند گفتند: حتما بر سر مزار ايشان، مسجد و عبادتگاهی می‌سازیم. آری؛ مزار شهداء ـ همان مؤمنانی که هر از چند گاهی یادشان در جامعه زنده می‌شود، عطرشان در کوچه‌های فرهنگ و سیاست می‌پیچد و با حضور خود، حقانیت وعده‌های الهی را برای همگان روشن می‌کنند ـ عبادتگاهی است که می‌توان با حضور در آن، حس عبودیت و انگیزۀ مجاهدت را در وجود خود زنده کرد؛ و این همان اتفاق مبارکی است که حرکت «راهیان نور» می‌تواند برای نوجوانان و جوانان این مرز و بوم رقم بزند، ان شاء الله. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
[بخش ۲ از ۲] ۱۰ـ بحث «حجاب» بحث روز جامعه است. مشهد ـ با این حجم زائر ـ می‌تواند و باید یک پایگاه مهم برای تبیین ابعاد مختلف این بحث باشد؛ خصوصا آن‌که افراد، به‌خاطر حضور در جو معنوی شهر ـ خصوصا حرم مطهر ـ قابلیت بیشتری برای فهم، دریافت و پذیرش آموزه‌های دینی پیدا می‌کنند. استفاده از ظرفیت ماجرای گوهرشاد و موارد مشابه آن، می‌تواند در این جهت مؤثر باشد. مثلا می‌توان با ایجاد رواق حجاب و عفاف در اطراف مسجد گوهرشاد و اجراء برنامه‌های متنوع فرهنگی و هنری در آن، خانواده‌هایی که چه بسا اعتقاد چندانی به مسئلۀ حجاب ندارند را نسبت به آن توجیه کرد و خاطرۀ شیرینی را برای آن‌ها رقم زد. ۱۱ـ نوروز پیش‌رو با «ماه مبارک رمضان» مصادف است. به همین خاطر تلاش برای نهادینه‌کردن فرهنگ روزه‌داری و مقابله جدی با روزه‌خواری، ترویج فرهنگ افطاری ساده، سرمایه‌گذاری بر روی تلاوت و فهم قرآن و همچنین گسترش فرهنگ دعاخوانی و مناجات نیز در این ایام ضروری است. ۱۲ـ در راستای نکتۀ قبل، ایجاد فضایی برای «پهن‌شدن سفره‌های عمومی افطار»، با الگوگیری از آن‌چه در عتبات عالیات، مکه و مدینه اتفاق می‌افتد نیز می‌تواند مثمر ثمر باشد. ۱۳ـ ایجاد گروه‌های سیار برای گفتگو با خانواده‌ها، خصوصا جوانان و نوجوانان، در اطراف حرم مطهر، با موضوع حجاب و عفاف و همچنین فعال‌کردن «فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر» در سطح شهر، با سازماندهی و به‌کارگیری گروه‌های مردمی، به‌منظور جلوگیری از حرمت‌شکنی‌های احتمالی، بسیار ضرورت دارد. ۱۴ـ برای «شهدای اخیر مشهد»، یعنی دو شهید روحانی حرم مطهر و شهدای غائلۀ پاییز، باید به‌شکل ویژه برنامه داشت و به بهانۀ بزرگداشت آنان، به روشنگری در رابطه با این غائله و اهداف دشمنان از ایجاد آن پرداخت. ۱۵ـ ایجاد فضاهایی خاص در اماکن تفریحی مشهد و دعوت از «شخصیت‌های شناخته‌شده فکری، فرهنگی، هنری و ورزشی» ـ که سبقۀ مذهبی و انقلابی دارند ـ برای «اجراء برنامه‌هایی شاد و جذاب»، شاید مفیدتر از برنامه‌هایی مثل استندآپ کمدی باشد. ۱۶ـ برگزاری «مسابقۀ خاطره‌نویسی، نقاشی و عکاسی»، برای کودکان و نوجوانان، با محوریت زیارت و تجربه‌های معنوی سفر به مشهد، همراه با جوائز ارزنده، می‌تواند به ایجاد شور معنوی در زائران کمک کند. ۱۷ـ روایت دستاوردهای انقلاب اسلامی، معرفی خلأها و آسیب‌های گام اول انقلاب، معرفی شخصیت‌های بزرگ خراسان در ابعاد مختلف و الگوسازی از آنان، تبیین سبک زندگی رضوی، ترویج جلوه‌های اخلاق اسلامی در سیرۀ امام رضا علیه السلام و معرفی زمینه‌های مناسب و مورد نیاز برای وقف، به‌منظور استفاده از ظرفیت مالی و معنوی زوار برای ایجاد موقوفات جدید، در قالب نمایشگاه، بنر، بیلبورد، بروشور و ... از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ۱۸ـ طراحی و تولید «بسته‌های فرهنگی پرمحتوا و ارزان‌قیمت»، به‌عنوان سوغات معنوی زائران مشهد، حاوی مواردی مثل قرآن کریم با ترجمۀ مناسب، کتاب‌های جذاب دربارۀ سبک زندگی رضوی، اقلام مرتبط با حجاب و ... می‌تواند به انتشار فرهنگ دینی در کشور کمک کند. ۱۹ـ زمینه‌سازی برای «خدمت‌رسانی مردمی به زوار»، با الگوگیری از فضای اربعین و ترویج «فرهنگ رسیدگی به زائران» در بین مجاوران، کار مهم دیگری است که باید برای آن برنامه‌ریزی کرد. ۲۰ـ ایجاد صندوق‌هایی برای «دریافت کمک‌های مالی زائران» به کسانی که توان سفر به مشهد را ندارند، طرح ویژۀ دیگری است که می‌تواند پیگیری شود. ۲۱ـ برنامه‌ریزی برای «تقویت انصاف، مروت و ایثار» و همچنین «تضعیف طمع، دغل‌بازی، اجحاف و خودمحوری» در میان مجاوران، خصوصا «کسبه، هتل‌داران و رانندگان» نیز یکی از ضرورت‌هاست. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 راهیان نور؛ هم‌قدم با اصحاب کهف ▪️ چند جمله‌ای به بهانۀ روز ملی راهیان نور این روزها بازار اردوها
به لطف خدا، پسر ما که صحیح و سالم برگشت؛ خیلی زود هم برگشت. سلام خدا بر آن مادران و پدرانی که پسرانشان یا با بدنی تکیده و تنی زخم‌خورده برگشتند؛ یا با روحی آزرده و قلبی شکسته برگشتند؛ یا نشسته بر ویلچر برگشتند؛ یا خوابیده در تابوت برگشتند؛ یا بعد از سال‌ها اسارت برگشتند؛ یا فقط با چند تکه استخوان و مشتی خاک برگشتند؛ و یا اصلا برنگشتند ... 💔😭 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 این همه کلیشه و تکرار چگونه ممکن است؟! ▪️ نقدی بر برنامه سحری رادیو خراسان ✍️ سید محمدحسین دعائی
🔰 گزارش یک بازخورد 🔸 خوشبختانه با فاصله کمی بعد از انتشار یادداشت حقیر در نقد برنامه سحری رادیو خراسان، یکی از مسئولان محترم صدا و سیمای استان، پیغام داده و ضمن انتقاد از لحن و محتوای سخن، پیشنهاد کردند که بنده به‌شکل حضوری با عوامل برنامه سخن گفته و نکاتم را در قالب راهکارهای عملیاتی به آن‌ها منتقل کنم: سلام علیکم نقدی از حضرتعالی در خصوص برنامه سحر رادیو دیدم. از آن‌جا که دلسوزی در محتوای کلام بود، خواستم نقدی هم حقیر داشته باشم. از شما که خود را طلبه می‌نامید خواهشمندم تقوای الهی و البته عدالت را رعایت کنید. بازنشر مطلبی که رهیافت شماست، آن هم بدون تذکر مخفی به سازندگان برنامه شایسته نیست. که البته تلاش بزرگواران را در تولید برنامه، مطلوب نظر مخاطب عام می‌دانم. دوم اگر پیشنهادی هست خواهشمندم عملیاتی بفرمائید تا حقیر هم مطالبه کنم. جملات تند و بدون راهکار، جز هدر رفت تلاش مؤمنانه عده‌ای دغدغه‌مند اثری نخواهد داشت. از شما استاد ارجمند خواهش می‌کنم برای نزدیک‌شدن نظر و البته ارائه طریق، با تهیه‌کننده و عوامل برنامه مشورتی داشته باشید. خداوند همه ما را در پناه خود نگاه دارد. یا علی 🔹 و اما پاسخ بنده به این پیغام: علیکم السلام ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات و ضمن تشکر از پیگیری حضرتعالی، به عرض می‌رسد: ۱. این‌که لحن سخنم کمی تند بود را قبول دارم و حاضرم به شکل مقتضی آن را تدارک کنم؛ اما محتوای سخنم را (البته طبق رهیافت خود) مطابق با عدالت و قابل‌دفاع می‌دانم. ۲. به نظرم لازم نباشد که نقد یک امر عمومی و علنی، به‌شکل مخفی اتفاق بیفتد؛ که اگر لازم بود، هیچ فیلم، داستان و شعری نباید در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها نقد می‌شد؛ آن هم وقتی عیب و ایراد کار به‌قدری واضح و مورد اصرار است که به‌هیچ‌وجه نمی‌توان احتمال غفلت داد. ۳. در واقع آن‌چه خلاف تقوای الهی و عدالت است آن است که فردی یا جمعی، با بی‌توجهی به ابتدائی‌ترین اصول کار خود، فرصت بهره‌مندی از رسانه ملی و بودجه بیت المال را ولو به شکل ناخواسته تضییع کند. ۴. مطلوب نظر مخاطب عام بودن این برنامه هم جسارتا فقط یک ادعاست و دقیقا همان چیزی است که در یادداشت حقیر انکار شده است. بنابراین به بنده اجازه بدهید که این ادعا را از جنابعالی نپذیرم. به علاوه آن‌که اصل سخن در قابل ارتقاء بودن برنامه است و نه صرفا مطلوب نظر مخاطب عام بودن. به عبارت دیگر، هرگز نمی‌توان و نباید با تکیه بر پذیرش و سکوت مخاطب عام، از تلاش برای تصحیح سلیقه و تکمیل میل او خودداری کرد. ۵. به عرض می‌رسد که پیشنهاد و راهکار عملیاتی فراوان است. اما جای طرح آن‌ها نه در یک یادداشت کوتاه عمومی یا در این متن، که در جلسات مشورتی و تخصصی است؛ جلساتی که اگر جنابعالی و همکارانتان زمینۀ شکل‌گیری آن‌ها را فراهم کنید، مایۀ خرسندی بوده و امید می‌رود که به تغییرات مثبتی در برنامه بینجامد. ۶. بنده در انتهای یادداشتم تأکید کردم که به‌هیچ‌وجه قصد انکار زحمات و نیات دوستان دست‌اندرکار را نداشته و صرفا به خروجی عملکرد آنان منتقدم. ۷. امیدوارم که با سعۀ صدر و پیگیری مسئولان محترمی مثل حضرتعالی و با تلاش بیش از پیش دوستان فعال در صدا و سیما، روز به روز بر کیفیت برنامه‌های دینی رسانه ملی افزوده شده و از حجم غصه‌ها و حسرت‌های ما کاسته شود. در پایان باز هم از شما و دوستان برنامۀ سحر به خاطر لحن نسبتا تند یادداشت خود عذرخواهم و امیدوارم که آن را به پای دغدغه‌مندی و دلسوزی این حقیر گذاشته و از آن تلقی توهین به دوستان یا نادیده‌گرفتن زحمات آنان نفرمایید. ملتمس دعای خیر شما هستم. 🔸 امیدوارم هرچه زودتر این جلسه برگزار شده و مباحث مطرح‌شده در آن، به ارتقاء کیفی برنامه سحری رادیو خراسان و البته رفع دلگیری احتمالی دوستان منجر شود، ان شاء الله. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 گزارش یک بازخورد 🔸 خوشبختانه با فاصله کمی بعد از انتشار یادداشت حقیر در نقد برنامه سحری رادیو خرا
🔰 گزارش یک جلسه روز گذشته، به دعوت عزیزان سازمان صدا و سیما، در جلسه ارزیابی برنامه سحرگاهی رادیو خراسان شرکت کردم. شکر خدا جلسه نسبتا خوبی بود. بعد از پخش خلاصۀ یکی از قسمت‌های برنامه، هر یک از حاضران نظرات خود را بیان کردند. بنده هم بعد از قدردانی و ابراز خرسندی از حضور در جلسه، صرفا رئوس برخی از نکات انتقادی و اصلاحی که به ذهنم می‌رسید را عرض کردم. در پایان نیز دوستان دست‌اندرکار، ضمن ابراز ناراحتی از یادداشت انتقادی حقیر و دفاع از نتیجۀ زحمات خود، به طرح برخی از موانع و مشکلات کار پرداختند. البته ناگفته نماند که علی‌رغم سعه صدر مسئولان محترم و برخورد بسیار خوب عزیزان، متأسفانه نه فرصت کافی و فضای مناسبی برای طرح دقیق همه نکات و مطالب فراهم بود و نه چشم‌انداز روشن و ساز و کار مشخصی برای تحول در برنامه تعریف شد. در پایان تذکر دو نکته را ضروری می‌دانم: ۱. برنامۀ «نسیم سحری» ـ مثل دیگر برنامه‌های رمضانی صدا و سیما ـ نقطۀ تلاقی سه امر مهم، یعنی: «ماه مبارک رمضان»، «رسانه» و «نیازهای فکری، فرهنگی و معنوی جامعه» است. فلذا جا دارد که هم سرمایه‌گذاری ویژه‌ای روی این برنامه صورت گرفته و هم حساسیت ویژه‌ای نسبت به ارزیابی آن وجود داشته باشد. ۲. همیشه افراد حاضر در میدان، یک قدم از بقیه جلوترند. به همین خاطر، خداقوت عرض می‌کنم به دوستان برنامه و امیدوارم که خداوند پاداش خدمت به روزه‌داران و توفیق ارتقاء در این خدمت را به ایشان عنایت کند. پ.ن: توقع به‌حق مسئولان محترم و دوستان برنامه این بود که علاوه بر انتقاد از وضعیت فعلی، پیشنهادهایی برای ارتقاء کیفی آن نیز ارائه شود. به‌علاوه آن‌که اساسا برای تحقق یک تحول، باید نقشۀ راه مشخصی داشت. به همین خاطر در ادامه، به مجموعه‌ای از راهبردها و راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت برنامه اشاره می‌کنم، به آن امید که در آینده‌ای نزدیک، شاهد شکل‌گیری تحولی ریشه‌ای و چشم‌گیر در برنامه‌های دینی شبکۀ خراسان باشیم، ان شاء الله. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
[بخش ۲ از ۲] ۸. برنامۀ «نسیم سحری» نیاز دارد به کارشناسان دینی جدید و متنوع، که هم از فضل علمی برخوردارند، هم بیانی روان و گیرا دارند و هم می‌توانند مطالب خود را به‌شکلی موجز و گویا ارائه دهند. حتی می‌توان در طول ماه، از کارشناسان متعددی در برنامه استفاده کرد. بهره‌گیری از قالب گفتگو ـ و نه سخنرانی یک‌طرفه ـ نیز پیشنهاد دیگری است که در همین رابطه مفید به نظر می‌رسد. ۹. تبیین احکام مورد نیاز و کمتر گفته‌شدۀ ماه رمضان، به‌شکل کاربردی و جذاب، یکی از بخش‌های بسیار مهمی است که جای آن در برنامه خالی است. ۱۰. آیتم چالشی پاسخ به شبهات روزه‌داری، با حضور دختران و پسران جوان، پیشنهاد دیگری است که برای ایجاد تحول در برنامه، مناسب به نظر می‌رسد. ۱۱. تهیۀ گزارشی جامع از نگاه غیرمسلمانان به روزه، همراه با بررسی مناسک مشابه با روزه‌داری در دیگر ادیان و آیین‌ها، حتما می‌تواند به جذابیت برنامه کمک کند. ۱۲. طراحی و تولید آیتمِ «یک جزء، یک نکته»، می‌تواند در ترویج فرهنگِ «تدبر در قرآن» و «توجه به معارف قرآن» مؤثر باشد. ۱۳. پخش گزیده‌هایی از «سخنان اخلاقی و معنوی بزرگان»، «اشعار مناجاتی و موعظه‌ای»، «دعای افتتاح و ابوحمزه» و همچنین گلچینی از مراسم شب‌های حرم مطهر، با مداحی حاج محمود کریمی، قطعا به غنای برنامه کمک می‌کند. ۱۴. نقل برش‌هایی از حالات علماء، اولیاء و شهداء در ماه رمضان نیز قطعا مفید خواهد بود. ۱۵. تولید و پخش نمایش‌های رادیویی یا روایت جذاب یک داستان دنباله‌دار، یکی دیگر از عوامل ایجاد جذابیت در برنامه است. ۱۶. در بخش گزارش، می‌توان به‌جای طرح چند سؤال کلیشه‌ای و بی‌ثمر از افراد شب‌کار، طیف‌های مختلفی مثل: روزه‌اولی‌ها، جوانان، سالمندان، شاغلان در مشاغل سخت، مسجدی‌ها، خیرین و تازه‌مسلمانان را به‌عنوان سوژه برگزید و با طرح چند سؤال هوشمندانه از آنان، برنامۀ مفید و جذابی را رقم زد. ۱۷. با توجه به اولویت خانواده، اهمیت نقش مادران در ماه رمضان و ضرورت فرهنگ‌سازی برای حل معضل کاهش جمعیت، می‌توان با طراحی یک آیتم اختصاصی برای مادران خانه‌دار، قدم مؤثری در بهبود وضعیت برنامه برداشت. ۱۸. معرفی کتاب‌های مفید برای قشرهای مختلف، همراه با خوانش بخش جذابی از آن‌ها، یکی دیگر از پیشنهادهاست. ۱۹. دعوت از چهره‌های سرشناس و محبوب به برنامه، در کنار معرفی افراد موفق اما ناشناس، یکی دیگر از پیشنهادها برای ارتقاء کیفی برنامه است. ۲۰. برنامۀ «نسیم سحری» یکی از بهترین‌ها فضاها برای راه‌اندازی پویش‌های مختلف، مثل پویش کمک به نیازمندان است. ۲۱. گنجاندن بخش مسابقه در برنامه، البته همراه با جائزه، حتما به رونق آن کمک می‌کند. ۲۲. ایجاد آیتمی برای پاسخ به سؤالات و شبهات مخاطبان، به‌علاوۀ پخش پیام‌های مردمی، یکی دیگر از ضرورت‌هاست. ۲۳. فرم برنامه را نیز می‌توان با تنوع آیتم‌ها، لحن پرشور و ادبیات گیرای مجری و همچنین آواها و نغمه‌های جدید مذهبی و معارفی متحول کرد. ۲۴. شاید برنامۀ صبحگاهی «مهربان باشیم» در رادیو معارف، الگوی مناسبی برای ایجاد یک تحول حداقلی در برنامۀ «نسیم سحری» رادیو خراسان باشد. ۲۵. با توجه به مجموع آن‌چه بیان شد، می‌توان به این نتیجه رسید که برنامۀ «نسیم سحری»، علاوه بر تهیه‌کننده، به یک مشاور قوی دینی، هنری و رسانه‌ای احتیاج دارد. ۲۶. برای نگارنده کاملا روشن است که تحقق این قبیل تحولات، پیش از اصلاحات محتوایی و فرمی، نیازمند یک سلسله اصلاحات ساختاری و برنامه‌ای در صدا و سیما و متوقف بر تأمین بودجه از سوی سازمان مرکزی است. آری؛ بیایید برای یک‌بار هم که شده، همه کمک کنیم تا یک «پدیدۀ رسانه‌ای»، نه در شبکه‌های سراسری، که در شبکه‌های استانی کشور رقم خورده و جوانان پُرانگیزه و تحول‌خواه این مرز و بوم، تحقق شعارِ «جوان‌گروی» و «تحول‌گرایی» را در عمل ببینند، ان شاء الله. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 مهدی نصیری؛ از «توهین به اولیاء خدا» تا «دفاع از اسلام سکولار و لیبرال» ▪️ به‌مناسبت فرارسیدن ۱۲ رمضان، سالروز رحلت حاج سید هاشم حداد رضوان الله علیه درست است که «مهدی نصیری» به‌خودی‌خود اصلا مهم نیست، اما از بد حادثه، در موقعیتی قرار گرفته است که اگر مواجهۀ درستی با او صورت نگیرد، می‌تواند جمعیتی را با افکار بی‌اعتبار خود همراه کرده و بر زحمت اساتید فکر و مجاهدان راه خدا بیفزاید. از همین رو، لازم است که گاه و بی‌گاه، یکی از اهالی اندیشه و قلم، با ایثار فراوان، از اولویت‌های کاری خود صرف نظر کرده و به نقد سخنان او بپردازد؛ همان سخنانی که بررسی سیر آن‌ها، حاوی درس‌ها و عبرت‌های فراوانی برای اهل بصیرت است. بگذارید جور دیگری بگویم: وضعیت این روزهای مهدی نصیری، انسان را یاد این شعر عارف شوریده‌دل و شاعر شیرین‌سخن، جناب مولوی می‌اندازد: چون خدا خواهد که پرده کس درد میلش اندر طعنۀ پاکان برد آری؛ آن زمان که نصیری، علی‌رغم همۀ دلسوزی‌ها، تلاش‌ها و اتمام حجت‌ها، مرزهای «استدلال»، «انصاف» و «ادب» را زیر پا گذاشته و بی‌محابا زبان به هتک حرمت جمعی از پاک‌ترین پاکان عالَم، یعنی حکماء و عرفاء راستین می‌گشود، کاملا معلوم بود که روزی، نه تنها از «آرمان‌های انقلاب اسلامی»، بلکه از «اصول اساسی دین» نیز عدول کرده و چنین بنویسد: «زنانی شجاع عزم جدی کرده‌اند تا با برداشتن روسری خود در اعتراض به اسلام جباری، از حق آزادی انتخاب خود دفاع کنند و استبداد و تمامیت‌خواهی نظام را به چالش بگیرند و از همین رو تسلیم پروپاگاندا و تهدیدهای حکومت نمی‌شوند. شاید تنها در یک حکومت دینی، از نوع و مدل جمهوری اسلامی و مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه است که عمل‌نکردن به یک حکم شرعی مانند حجاب، دستاورد بزرگ‌تر آزادی‌خواهی و استبدادستیزی را در پی دارد و در مقام تزاحم بین اهم و مهم، در جایگاه اهم قرار می‌گیرد. آیا فقیه شجاعی یافت شود که فتوا به مأجوربودن بی‌حجابانی دهد که برای‌ اصلاح یا محو حاکمیت استبدادی که ام المفاسد است، مقاومت می‌کنند؟!» ۱۲ ماه مبارک رمضان، سالروز رحلت یکی از برجسته‌ترین شاگردان مکتب عرفانی نجف، یعنی «جناب حاج سید هاشم حداد رضوان الله علیه» است؛ همان عارف بزرگی که بعد از برگزاری مراسم بزرگداشت او در سال ۹۸، مهدی نصیری در یادداشتی با عنوانِ «غلو عرفانی؛ خطری برای شریعت و عقلانیت در حوزه‌های علمیه»، نوشت: «پنج‌شنبه مجلس گرامیداشتی برای سید هاشم حداد ـ موسوم به روح مجرد ـ در مشهد مقدس، با سخنرانی چند تن از روحانیون، از جمله امام جمعۀ موقت تهران جناب آقای صدیقی برگزار شد. ... سید هاشم حداد که در اطلاعیۀ مراسم، از او با عنوان عارف کامل شیعی یاد شده کیست و شاخصه‌ها و اندیشه‌های عرفانی او کدام است؟ ... نعل‌بندی عوام و متوهم ... که کمترین ارزشی برای علم و فقاهت و تفکر و عقلانیت قائل نیست. ... [پیروان این جریان] برای چند انسان معمولی، مقامات خدایی و فوق مقامات انبیاء و اهل بیت علیهم السلام قائل هستند و عن قریب است که کارگاه تولید انبوه خدا و یا حداقل کارگاه معصوم‌سازی دایر کنند و همۀ مقدسات را به بازی بگیرند. ... [این جریان] شریعت و عقلانیت را به مسلخ می‌برد و مردم را مریدان گوسفندصفت خود می‌خواهد.» نگارنده نیز در همان ایام، جوابی به این یادداشت نصیری داد که شاید بازنشر آن خالی از لطف نبوده و به فهم علت این همه انحراف و التقاط او در این روزها کمک کند. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 مهدی نصیری؛ از «توهین به اولیاء خدا» تا «دفاع از اسلام سکولار و لیبرال» ▪️ به‌مناسبت فرارسیدن ۱۲ ر
🔰 عرفانِ شیعیِ فقاهتی، عصارۀ شریعت، معنویت و عقلانیت ✍️ سید محمدحسین دعائی انا لله و انا الیه راجعون. خبر رسید که یکی از مخالفان لَدود حکمت و معنویت ناب شیعی ـ به حکم «الناس اعداء ما جهلوا» ـ مجددا خامۀ خامی در دست گرفته و در یادداشتی با عنوانِ «غلو عرفانی؛ خطری برای شریعت و عقلانیت در حوزه‌های علمیه» نوشته است: «پنج‌شنبه مجلس گرامیداشتی برای سید هاشم حداد ـ موسوم به روح مجرد ـ در مشهد مقدس، با سخنرانی چند تن از روحانیون، از جمله امام جمعۀ موقت تهران جناب آقای صدیقی برگزار شد. ... سید هاشم حداد که در اطلاعیۀ مراسم، از او با عنوان عارف کامل شیعی یاد شده کیست و شاخصه‌ها و اندیشه‌های عرفانی او کدام است؟ ... نعل‌بندی عوام و متوهم ... که کمترین ارزشی برای علم و فقاهت و تفکر و عقلانیت قائل نیست. ... [پیروان این جریان] برای چند انسان معمولی، مقامات خدایی و فوق مقامات انبیاء و اهل بیت علیهم السلام قائل هستند و عن قریب است که کارگاه تولید انبوه خدا و یا حداقل کارگاه معصوم‌سازی دایر کنند و همۀ مقدسات را به بازی بگیرند. ... [این جریان] شریعت و عقلانیت را به مسلخ می‌برد و مردم را مریدان گوسفندصفت خود می‌خواهد.» آری! خواندن این جملات، دل هر آن کسی که از عشق به اولیاء خدا، نور ایمان، ذوق سلیم و فهم حقیقت، اندک بهره‌ای داشته باشد را به درد آورده و او را به عکس العمل وامی‌دارد: ... 📌 متن کامل یادداشت در: mehrnews.com/xPhmz 🏷 🆔 @Smh_Doaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 یک نکتۀ مهم: رونق آرمان قدس شریف و پیروزی‌های چشمگیر جبهۀ جهانی مقاومت، یکی از مهم‌ترین نتائج «گفتمان وحدت اسلامی» است؛ همان گفتمانی که دشمنان به اهمیت و تأثیر آن پی بردند، اما برخی از دوستان، هنوز که هنوز است، قادر به فهم درست آن و حاضر به همراهی با آن نیستند: 🔹 عاموس گلعاد، ژنرال‌ برجسته رژیم صهیونیستی: امروز ما شاهد شکل‌گیری وحدت بین اهل تسنن و شیعیان در راستای تحقق هدف از بین بردن اسرائیل هستیم. اهل تسنن حماس و شیعیان حزب الله، در چارچوب نگاه دینی و ناسیونالیستی، برای از بین بردن اسرائیل، با یکدیگر متحد شده‌اند. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔸 یک نکتۀ مهم: رونق آرمان قدس شریف و پیروزی‌های چشمگیر جبهۀ جهانی مقاومت، یکی از مهم‌ترین نتائج «گفت
📣 چند نکتۀ مهم دیگر: 🔸 با تأمل در پدیدۀ «روز قدس»، هم می‌توان به عیارِ «بصیرت معنوی و سیاسی» در وجودِ «امام خمینی قدّس سرّه» پی بُرد و هم می‌توان کم و کیفِ «صدور انقلاب اسلامی» را به تماشا نشست. 🔹 «راهپیمایی روز قدس» ـ آن هم در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان ـ یکی از مهم‌ترین نقاط پیوندِ «دیانت» و «معنویت» با «سیاست» است. به عبارت دیگر، این «آیین عبادی، سیاسی» یعنی: نجوای «الهی العفو»، با فریادِ «مرگ بر اسرائیل» است که انسان را به حقیقتِ «دین» و «عبودیت» متحقق می‌کند. 🔸 بدون شک، اگر نبود انرژی معنوی متراکم در جان مؤمنان شب‌زنده‌دار، شعارهای آنان در راهپیمایی روز قدس، این‌گونه بُرد جهانی پیدا نمی‌کرد. هم‌چنان‌که اگر نبود نگاه توحیدی و انگیزۀ ایمانی نهادینه‌شده در وجود مجاهدان جبهۀ جهانی مقاومت، آنان نیز توان رویارویی با دشمنان تا بُن دندان مسلح را نداشتند. آری؛ در «جنگ اراده‌ها»، این «عابدان شب» و «شیران روز»ند که به پیروزی نهایی خواهند رسید. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 منشور جنبش جهانی جوانان انقلاب ▪️ فهرست توصیه‌های رهبر حکیم انقلاب به جوانان، در دیدار رمضانی با دانشجویان 🔸 بهره‌گیری از فرصت‌های معنوی، مثل ماه رمضان 🔹 استفاده از ادبیات خوب برای بیان مطالب 🔸 خواندن شرح حال شهیدان و الگوگیری از آنان در زندگی 🔹 استحکام‌بخشیدن به مبانی فکری و معرفتی 🔸 سالم‌سازی فعالیت‌ها و جلوگیری از بروز آفات 🔹 خودداری از دوقطبی‌سازی 🔸 مطالبه‌گری واقع‌بینانه، همراه با ارائۀ راه‌حل‌های علمی و قابل‌اجراء برای حل مشکلات 🔹 پرهیز از شتابزدگی، تندخویی و سطحی‌نگری 🔸 خودداری از تمرکز بر مشکلات 🔹 تفکیک مشکلات محلی از مشکلات ملی 🔸 رعایت اخلاص و ترک تلاش برای دیده‌شدن 🔹 پرهیز از انفعال در مواجهه با فضای مجازی و حرکت به‌سمت هدایت این فضا، از طریق ارائۀ فکر، خبر و تحلیل در آن 🔸 درک سختی ادارۀ کشور 🔹 تنظیم فعالیت‌ها با تکیه بر مبانی و با نگاه به افق‌های دوردست 🔸 آماده‌کردن خود برای آینده 🔹 ایجاد تحول در ذهن و واقعیت جامعۀ خود و جهان 🔸 حرکت در صراط مستقیم الهی و جلوگیری از پیدایش هرگونه انحراف 🔹 خودسازی و بنیه‌پروری، با تقویت دین، خرد، علم و عزم، همزمان با عمل به وظائف سیاسی و اجتماعی 🔸 انس با منابع دینی 🔹 ارتباط با متفکران عمیق و امین 🔸 بروزرسانی خود در عرصۀ شناخت نقشه و راهبرد دشمن، یعنی: سیاه‌نمایی و یأس‌آفرینی 🔹 حفظ جدیت در طی راه روشن انقلاب، اسلام، کشور و نظام 🔸 آرمان‌خواهی (به‌عنوان پیشران حرکت)، امیدواری (به‌عنوان سوخت حرکت) و عقلانیت (به‌عنوان فرمان حرکت) 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 منشور جنبش جهانی جوانان انقلاب ▪️ فهرست توصیه‌های رهبر حکیم انقلاب به جوانان، در دیدار رمضانی با د
🔰 اشارات حضرت آقا در محور مهمِ «استحکام‌بخشیدن به مبانی فکری و معرفتی»: ▫️ هویت: فکر کردن، کار کردن و به عمق رسیدن در مسائل معرفتی ▪️ هدف: درک واقعیات معنوی و الهی به‌عنوان تکیه‌گاه ▫️ نتیجه: استواری قدم، اطمینان دل، استمرار حرکت و افزایش ایمان ▪️ نمونه‌ها: توحید در حاکمیت، عدالت فراگیر، آزادی از عالم ماده و انتظار فرج فعال ▫️ راهکارها: کتابخوانی، تدبر در نهج البلاغه، تأمل در قرآن و الگوگیری از امثال شهید مصطفی صدرزاده ▪️ منابع: آثار شهید مطهری، شهید بهشتی و مرحوم آیة الله مصباح 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔗 https://virasty.com/Smh_Doaei/1682113988885534594 🏷 #ویراست #رفراندوم 🆔 @Smh_Doaei
🔰 طرح آیة الله مصباح یزدی برای استقرار شکل جدید مردم‌سالاری دینی ✍️ سید محمدحسین دعائی ۱. هرچند «امام خمینی قدّس سره» در طول دوران نهضت و به‌مناسبت‌های مختلف، مطالب مهمی را دربارۀ ماهیتِ «نظام سیاسی اسلام» و تفاوت‌های آن با دیگر نظام‌های سیاسی بیان کرده و اقدامات مؤثری را نیز در راستای تدوین نقشۀ راه حکومت اسلامی به انجام رسانده بودند، اما به دلائل مختلف، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، تصویر کامل و روشنی از «شکل حکومت اسلامی و جزئیات ساختاری آن» در دست نبود. به همین خاطر، یکی از جدی‌ترین اقداماتی که در همان ماه‌های ابتدائی بعد از پیروزی انقلاب صورت گرفت، عبارت بود از: «تعیین نوع حکومت» توسطِ «رهبران»، «تدوین قانون اساسی کشور» توسطِ «خبرگان» و «تصویب این دو» توسطِ «مردمان»؛ تعیین، تدوین و تصویبی که زمینۀ ورود نهضت از مرحلۀ «انقلاب اسلامی» به مرحلۀ «نظام اسلامی» را فراهم آورد. ۲. البته مثل همۀ مسائل نظری، دربارۀ «شکل حکومت» نیز از همان ابتداء و در بین نخبگان، دیدگاه‌های گوناگونی مطرح بود که با توجه به طبیعت پیچیده و ذات دشوارِ «نظام‌سازی»، شرائط خطیر کشور در ابتداء پیروزی انقلاب و فصل الخطاب بودن نظر ولی فقیه جامع الشرائط در مسائل اختلافی، به بخش قابل‌توجهی از آن‌ها ترتیب اثر داده نشد؛ دیدگاه‌هایی که می‌توان آن‌ها را در نقدهای واردشده به پیش‌نویس قانون اساسی ـ مثل نقدهای بنیادینِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه» بر آن ـ یا مباحثات شکل‌گرفته در مجلس خبرگان قانون اساسی رصد کرد. ۳. با آن‌که طبق روال مرسوم در همۀ انقلاب‌ها، تلاش برای تثبیت وضع موجود، راهبرد کاملا معقولی است، اما «جوهر دینی و عقلانی موجود در انقلاب» از یک سو و نقش اساسیِ «شکل حکومت» در مسیر دستیابی به آرمان‌ها از سوی دیگر، رهبران انقلاب را بر آن داشته است که علی‌رغم همۀ محدودیت‌ها و در کنار همۀ اولویت‌ها، بر «ضرورت بازنگری در ساختارهای نظام و بازسازی آن‌ها توسط نخبگان» تأکید کنند؛ تأکیدی که زمینۀ لازم برای تحقق عینی این مهم را فراهم آورده است. ۴. یکی از آن نخبگان و متفکرانی که یقینا بیش از دیگران به اهمیتِ «اندیشه‌های بنیادین» ـ از جمله: مباحث مرتبط با «نظام سیاسی اسلام» ـ توجه داشته و بخش عمده‌ای از بار انقلاب اسلامی در این حوزه را یک تنه بر دوش کشیده است، «مرحوم آیة الله مصباح یزدی رضوان الله علیه» است؛ همان عالم مجاهدی که نه فقط در راستای دفاع از نظام اسلامی، بلکه در مسیر اصلاح، ارتقاء و بازسازی آن، به «نظریه‌پردازی» پرداخته و با عبور از کلی‌گویی‌های فقهی و فلسفی، امتداد دادن به مباحث نظری و تبدیل مبانی علمی خود به «مدل‌های عملیاتی»، بستۀ کاملی از یک «اندیشۀ سیاسی» را سامان داده است. ۵. ایدۀ علامۀ مصباح دربارۀ «شکل حکومت اسلامی در دنیای معاصر» ـ که علی‌رغم اهمیت و جذابیتش، آن‌گونه‌ای که باید و شاید مورد توجه واقع نشده و حتی از چشم نخبگان مخفی مانده است ـ یکی از مهم‌ترین نشانه‌های عملیاتی‌بودن و کاربردی‌بودن نظریۀ سیاسی ایشان به‌شمار می‌رود؛ و جالب توجه آن‌که حتی مخالفان و منتقدان آن اندیشمند فرزانه در عرصۀ سیاسی نیز عمدتا به مبادی و مبانی نظریۀ ایشان دربارۀ نظام سیاسی اسلام حمله کرده و کمتر به نقد مدل عملیاتی ارائه‌شده در این نظریه تن داده‌اند؛ حال آن‌که نقد یک نظریه، بدون توجه به مدل عملیاتی مبتنی بر آن نظریه، «نقد روشمند و منصفانه»ای نیست. بر همین اساس، می‌خواهیم با «توصیف طرح علامۀ مصباح برای شکل جدید حکومت اسلامی»، اولا وجاهت، عقلانیت و خلاقیت موجود در نظریۀ سیاسی ایشان را نشان داده و ثانیا با جلب توجه نخبگان به این مدل عملیاتی، زمینۀ نقادی و سپس اجرائی‌شدن آن را فراهم آوریم، ان شاء الله. 📌 متن کامل در خبرگزاری رسا: rasanews.ir/0034Op 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 خوشا این بزم قرآنی ▪️ در ستایشِ «برنامۀ محفل» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 بنا بر نقل دهخدا، «محفل» در لغت، یعنی: جای گرد آمدن، محل ازدحام، محل اجتماع اهل منبر، محل اجتماع اهل طرب، محل قضاوت، محل مؤانست و موافقت، محل اتفاق و عهد و پیمان، میهمانی، گفتگوی دوستانه و بزم. بر همین اساس، اسمِ «برنامۀ محفل» کاملا با مُسمّی است؛ چون این برنامه، همۀ این‌ها بود: هم جایی بود برای اجتماع خانواده‌ها در وقت افطار؛ هم محلی بود برای نشر علوم و معارف قرآنی؛ هم میدانی بود برای ایجاد نشاط معنوی؛ هم فرصتی بود برای سنجش عیار پیشروان و داعیه‌داران؛ هم محیطی بود برای تقویت انس با قرآن؛ هم بهانه‌ای بود برای تجدید عهد با کتاب خدا؛ هم مکانی بود برای یک دورهمی دینی؛ و هم فضایی بود برای برپایی یک «بزم قرآنی». 🔹 یکی از حقائق تلخی که در روز قیامت جلوه می‌کند، شکوۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله از امت خود، به‌خاطر بی‌اعتنائی به «قرآن» و کوتاهی آنان در اداء حق این کتاب آسمانی است: «وَ قَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا.» (فرقان/۳۰) البته طبق بعضی از روایات (ن.ک: بحار الأنوار، ج‏۸۰، ص۳۶۸) خود قرآن نیز این گلایه را به درگاه الهی عرضه می‌دارد. بر همین اساس، می‌توان به اهمیت قرآن کریم و ضرورت توجه ویژه به این معجزۀ جاوید الهی پی برد؛ هم‌چنان‌که می‌توان لزوم تلاش برای رفع مهجوریت از آن در جامعۀ اسلامی را نیز نتیجه گرفت؛ و این مهم، همان هدف والا و ارزشمندی است که «برنامۀ محفل» به‌دنبال تحقق آن بوده است. به عبارت دیگر، «برنامۀ محفل» تلاشی بود برای: معرفی قرآن به‌عنوان یک پدیدۀ دوست‌داشتنی، رخنه در حصار بیگانگی بعضی از مردم با کلام الله مجید و ایجاد زمینۀ لازم برای آشتی ایشان با ثقل اکبر؛ آن هم در وضعیتی که جبهۀ فکری، فرهنگی، رسانه‌ای و تبلیغاتی دشمن نیز با تمام توان، به‌دنبال تخریب جایگاه قرآن در میان مسلمین و قطع پیوند معرفتی و عاطفی آنان با این کتاب آسمانی است. 🔸 ارائۀ هرگونه تحلیل، ارزیابی، انتقاد یا پیشنهادی نسبت به «برنامۀ محفل»، باید با لحاظ نکتۀ پیش‌گفته صورت گیرد؛ زیرا در غیر این صورت، با فهرستی از اشکالات بعضا ناموجه مواجه خواهیم شد که نه تنها گرهی از کار فروبستۀ کشور در عرصۀ فعالیت‌های رسانه‌ای نخواهد گشود، بلکه جوانه‌های مبارکی هم‌چون «برنامۀ محفل» را نیز خواهد خشکاند. 📌 متن کامل یادداشت در خبرگزاری مهر: mehrnews.com/x322wQ 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 خوشا این بزم قرآنی ▪️ در ستایشِ «برنامۀ محفل» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 بنا بر نقل دهخدا، «محفل» در
📝 عناوین برخی از مهم‌ترین نکات یادداشت در توصیف برنامۀ محفل: ▫️ تلاش برای غلبه بر قالب‌های تلویزیونی و بومی‌سازی آن‌ها ▫️ عبور از کلیشه‌های رایج در برنامه‌های معارفی صداوسیما ▫️ جمع بینِ «معنویت» و «جذابیت» ▫️ معرفی بخشی از سرمایه‌های قرآنی ایران اسلامی به مخاطبان داخلی و خارجی ▫️ زمینه‌سازی برای تثبیت جایگاه جمهوری اسلامی در میان کشورهای اسلامی ▫️ تصحیح ذهنیت منفی بخشی از مسلمانان نسبت به تنها حکومت شیعی جهان ▫️ توجه متناسب به رشته‌های مختلف قرآنی، یعنی: حفظ، قرائت و مفاهیم ▫️ عدم غفلت از مواردی مثل: همخوانی، تواشیح و سرود ▫️ دعوت از اقشار و اصناف گوناگون قرآنی، از اقوام، مذاهب و ملیت‌های مختلف ▫️ ارائۀ الگویی برای جمع بینِ «قرآن» و «عترت» ▫️ بازتاب‌دهندۀ هویت وحدت‌آفرین قرآن کریم ▫️ ترکیب متناسب و مهندسی‌شدۀ داوران ▫️ ابداع سبک جدیدی از «انتقال معنا» و «تبیین» ▫️ عبور از مرحلۀ «تلاوت» به فضای «درس‌آموزی از قرآن» برای «زندگی امروز» ▫️ توجه ویژه به موضوعِ «فرزندآوری» ▫️ نشان‌دادن عدم جداییِ «دین» و «قرآن» از «دنیا» ▫️ اثبات عدم افتراقِ «دین» و «معنویت» از «زیبایی»، «هنر» و «لطافت» ▫️ مقابله با انحصارگرایی برخی از سلبریتی‌های پُرمدعا در عرصۀ «هنر» و «رسانه» ▫️ برخورداری از رویکردی متفاوت نسبت به مسئلۀ «زنان» ▫️ ارائهٔ یک خروجی رسانه‌ای از «نگاه جدید جمهوری اسلامی به زن مسلمان» ▫️ آشناکردن مخاطبان با بعد هدایت‌گرانۀ قرآن در فضای برون‌دینی ▫️ ترویجِ «فرهنگ اذان‌گویی» برای «تثبیت جایگاه نماز در جامعه» ▫️ ایجاد یک «فضای معنوی صمیمی» با خودداری از زیاده‌روی‌های فرمی ▫️ اقناع مخاطبان خاص و تهیۀ خوراک رسانه‌ای مناسب برای آنان ▫️ بیدارسازی وجدان معنوی عموم مردم 📌 متن کامل یادداشت در خبرگزاری مهر: mehrnews.com/x322wQ 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 اعتراف به «اهمیت ایران در نظم جدید جهانی» ▪️ تأملی در مقالۀ اخیر روزنامۀ «وال استریت ژورنال» ✍️ سید محمدحسین دعائی 📝 خلاصۀ مطالب: 🔸 در روزهای گذشته، مقالۀ اخیر روزنامۀ «وال استریت ژورنال»، با تیترِ "Iran’s New Friends: Russia and China"، با موضوعِ «اتحاد ایران، روسیه و چین» و به قلمِ «دیوید اس کلود» ـ خبرنگار مستقر در دبی ـ بازخوردها و تحلیل‌های مختلفی را به‌دنبال داشته است. در همین رابطه به چند نکته اشاره می‌کنم: 🔹 همان‌طور که انعکاس مقالۀ مورد بحث با عنوانِ «انقلابی جدید و بزرگ در راه است» ـ که نه در تیتر و نه در متن مقاله، اثری از آن نیست ـ نادرست بود، بسیاری از ترجمه‌ها و تفسیرهایی که از این مقاله و طرح ضمیمه‌شده به آن ارائه شد هم غلط بود. 🔸 به‌عنوان مثال، در این مقاله از «ایران»، به‌عنوان یک "Junior partner" برای «روسیه» و «چین» یاد شده است. اما بعضی‌ها با اعتماد به برگردان ابتدائی گوگل، این ترکیب را به «شریک کوچک» ترجمه کرده و آن را تحقیرآمیز دانسته‌اند. غافل از آن‌که تحلیل‌گرانی قبلا از همین ترکیب، برای توصیف نسبتِ «روسیه» با «چین» استفاده کرده‌اند و معنای دقیق آن، «شریک جوان، تازه‌وارد و دارای مسئولیت، قدرت یا نفوذ کمتر» است. 🔹 مهم‌ترین سخن مقالۀ مورد بحث، تصریح بر «آشکارشدن نشانه‌های یک نظم جدید جهانی» و ارائۀ تحلیلی از «نقش‌آفرینی بازیگران مختلف ـ از جمله ایران ـ در این نظم جدید» است؛ همان سخن مهمی که در طول یک‌سال گذشته و مدت‌ها پیش از آن‌که خیلی‌ها به آن بپردازند، بارها از سوی «رهبر معظم انقلاب» مورد تأکید قرار گرفته بود، اما عده‌ای کوتولۀ کندذهن و کج‌فهم یا تعدادی غرب‌زدۀ مکار و نابه‌کار، با کمال حماقت یا وقاحت، به انکار یا تمسخر آن می‌پرداختند و هنوز هم از رو نمی‌روند. 🔸 روزنامۀ «وال استریت ژورنال»، بر موفقیتِ «ایران» در پیوستن به یک «اتحاد ضدغرب» (Anti-Western alliance)، با حضورِ «روسیه» ـ که ایالات متحده و برخی از هنجارهای نظم بین المللی را به چالش کشیده ـ و «چین» ـ که می‌تواند نظم جهانی مبتنی بر قوانین بین المللی را در هر نقطه‌ای از دنیا تغییر دهد ـ تأکید می‌کند؛ و این یعنی: اولا هندسۀ سیاسی جهان، به‌نفعِ «شرق» و ضدِ «غرب»، در حال تغییر است؛ و ثانیا «ایران»، با نقش‌آفرینی جدی در روندها و فرایندهای منجر به این تغییر، توانسته است «بقاء» و «امنیت» خود را تضمین کند. 🔹 اعتراف به موفقیت‌ها و دستاوردهای «ایران» در نتیجۀ اتحاد با «روسیه» و «چین»، مطلب دیگری است که در مقالۀ «وال استریت ژورنال» به چشم می‌خورد. خروج از شرائط موسوم به انزوا، باز کردن یک کانال اقتصادی جدید، عبور از مانع تحریم، نجات از فوریت توافق هسته‌ای با غرب، تقویت بنیۀ نظامی خود در خاورمیانه و نهایتا تضعیف جایگاه ایالات متحده و متحدانش در منطقه، بعضی از موفقیت‌ها و دستاوردهای ایران است که مقالۀ مذکور به آن‌ها اشاره می‌کند. 🔸 در کنار ارائۀ گزارشی از تحولات جاری در جهان، «القاء یک خط تبلیغی جامع برای حمله به جمهوری اسلامی و جلوگیری از تداوم موفقیت‌های او» نیز یکی از اهداف البته پنهانِ «وال استریت ژورنال» از انتشار این مقاله است؛ همان خطی که می‌توان از «تأکید بر ناسازگاری تعامل ایران با روسیه و چین، با شعار نه شرقی، نه غربی» به‌عنوان چکیدۀ آن یاد کرد. حال آن‌که این شعار، منافیِ «سلطه‌پذیری سیاسی»، «وابستگی اقتصادی» و «التقاط معرفتی» است، نه منافیِ «همکاری‌های استراتژیک»، «علیه دشمن مشترک دارای اولویت»، «برای تأمین منافع ملی»؛ همان همکاری‌هایی که از منطق علوی، عقلائیِ «دشمن دشمن تو، دوست توست» تبعیت کرده و حتی اذهان بسیط کودکان و نوجوانان هم ضرورت آن را درک می‌کنند، اما ذهن عده‌ای مثلا سیاستمدار و تحلیل‌گر، خیر. 🔹 پاراگراف آخر مقالۀ «وال استریت ژورنال»، با ارائۀ این جمع‌بندی که گسترش روابطِ «ایران» با «روسیه» و «چین»، او را به‌قدری قوی نخواهد کرد که بتواند «آمریکا» را از منطقه بیرون کرده یا «اسرائیل» را نابود کند، از مهم‌ترین نگرانی غرب برای آیندۀ تحولات جهانی، پرده برداشته است؛ همان آینده‌ای که البته اعتراف مقالۀ مورد بحث به تأثیر جبهه‌بندی‌های جدید در «افزایش طول عمر جمهوری اسلامی برای مدتی نامحدود»، قطعی‌بودن وقوع آن را نوید می‌دهد. 📌 متن کامل یادداشت در «روزنامۀ فرهیختگان»: https://farhikhtegandaily.com/page/237182 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 این صدای گرفته ▪️ دل‌نوشته‌ای به‌بهانۀ سی‌وچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیة الله خامنه‌ای ✍️ سید محمدحسین دعائی دیروز، پیر پیل‌افکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت. می‌خواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفته‌ای که شنیدنش دلمان را باز می‌کند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا. صدایی که از سال‌ها تکرار حق گرفته، نه از خستگی. صدایی که گرفتگی‌اش عجین با پختگی است. صدایی که در عین گرفتگی، دروازه‌های حکمت را به روی بشر امروز گشوده است. صدایی که در پیچ و خم کوچه‌های شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغام‌های مهمی از هفت شهر عشق است. صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنین‌انداز است. آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛ این صدای انقلاب اسلامی است. صدایی که قرآن‌گونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان. صدایی که به‌سان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک می‌کند. صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم می‌پیچد. صدایی که درس‌ها داده است، سخن‌ها رانده است، خطبه‌ها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است. صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد. صدایی که شب‌ها نالیده است و روزها غریده. صدایی که به رنگ خداست. صدایی که هیچ‌وقت کم‌فروشی نکرده؛ چه قبل‌ها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب می‌کرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیاله‌پیاله می‌نوشاند. آری؛ ما با این صدا بزرگ شده‌ایم. ما ـ جوان‌های انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی می‌کنیم. این صدا، موسیقی متن زندگی ماست. تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست. ما در تمام این سال‌ها، با طنازی این صدا خندیده‌ایم و با بغض آن گریسته‌ایم. با وقار آن آرام شده‌ایم و با شور آن به هیجان آمده‌ایم. با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیده‌ایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریده‌ایم. با لرزش آن لرزیده‌ایم و در آغوش غرش آن غنوده‌ایم. ما درس دین و دنیا را با این صدا آموخته‌ایم. صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیده‌اند. صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را. این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچ‌وقت گم نمی‌شود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است. پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شده‌ایم. این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطره‌انگیز ـ همۀ هویت ماست. این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است. این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان. آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟ اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت. کسی‌که سال‌هاست حنجره‌اش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومی‌برد، باید هم صدایش بگیرد. تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمی‌شود؟ الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است. آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 دانش هسته‌ای دینی | علوم حوزوی سکولار ▪️ درنگی کوتاه بر ماهیت حوزه تراز انقلاب اسلامی ✍ سید محمدحسین دعائی ۱. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند: «العلم ودیعة الله فی ارضه و العلماء امناؤه علیه.» این حدیثی است که در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با اهالی صنعت هسته‌ای، بر دیوار حسینیه امام خمینی نقش بسته بود. ۲. اگر دانش فهمِ «اقوال خدا» در «کتاب تشریع» دینی است، دانش کشفِ «افعال خدا» در «کتاب تکوین» هم دینی است؛ به‌شرط آن‌که در راستای حاکمیتِ «دین خدا» و گره‌گشایی از «خلق خدا» به کار گرفته شود. ۳. امروز، به برکتِ «انقلاب اسلامی»، شاهد آنیم که «دانش هسته‌ای» هم به یک «علم دینی» تبدیل شده و دانشمندان هسته‌ای، امین این ودیعه الهی در زمین هستند. ۴. حال مبادا «حوزویان» با غفلت از «اسلامی‌سازی علوم انسانی» و «کاربردی‌سازی علوم اسلامی»، از «دانشگاهیان»، در مسیر ایجادِ «تمدن نوین اسلامی» عقب بیفتند. ۵. امروز، علوم حوزوی چقدر «در خدمت زندگی مردم» هستند؟ امروز، علوم حوزوی چقدر در پیشبرد اهداف ملی، منطقه‌ای و بین المللیِ «جمهوری اسلامی» نقش دارند؟ امروز، علوم حوزوی چقدر باعث آبرومندی و سربلندی ایران در جهان شده‌اند؟ امروز، علوم حوزوی، در میانِ «مؤلفه‌های قدرت ایران»، از چه جایگاهی برخوردارند؟ امروز حوزویان چقدر در معرض هجمه و ترور دشمنان هستند؟ و بالاخره این‌که امروز حوزویان چقدر در عملیاتی‌کردنِ «راهبردهای رهبری»، پیشرفت پروژه‌های پیشوای امت و شادی دل نائب امام زمان ارواحنا فداه نقش دارند؟ این سؤالات را جدی بگیریم! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 وقتی کینه کورت می‌کند ▪️ نگاهی گذرا به دفاعیۀ «مهدی نصیری» از «فیروز نادری» ✍ سید محمدحسین دعائی ۱. همان‌طور که قبلا گفتم، «مهدی نصیری» مسخ شده؛ و هرچه می‌گذرد، این مسخ‌شدگی در او رسوخ بیشتری پیدا می‌کند؛ به‌گونه‌ای که این روزها، در گاه‌شمار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور، از شرّ هیچ اتفاق کوچک یا بزرگی برای لگد زدن به جمهوری اسلامی و البته رسوا کردن خود نمی‌گذرد. ۲. دفاع اخیر نصیری از «فیروز نادری»، به‌قدری سست و سطحی است که با هیچ منطقی جز «کینه‌ورزی نسبت به انقلاب اسلامی» نمی‌توان آن را توجیه کرد. او از یک سو با بی‌دقتی یا غرض‌ورزی تمام، مخالفت نادری با «اساس اسلام» و «نهاد روحانیت» را به مخالفت با «جمهوری اسلامی» تقلیل داده و از سوی دیگر زمین و زمان را برای اثبات حقانیت و برائت او به یکدیگر می‌دوزد. به میان کشیدن بحث از اقسامِ «کفر»، ارائۀ تحلیلی خام از مقولۀ «استضعاف» و ارائۀ یک بسته‌بندی دینی از «تکثرگرایی» و «اباحه‌گری» در قالب انگارۀ التقاطیِ «عصر حیرت»، بخشی از تلاش مذبوحانۀ نصیری برای دفاع از «شخصیت فیروز نادری» است. آری؛ اشتباه نشود! این‌که «شخص فیروز نادری» و ذات او چه موقعیتی دارد یا این‌که پروندۀ عمر او با چه وضعیتی بسته شد، مورد بحث نیست؛ بلکه سخن در تحلیل آراء و افکاری است که شخصیت او را شکل داده و در آیینۀ گفتار و رفتار او بروز و ظهور پیدا کرده‌اند. ۳. شخصیت فیروز نادری، حتی اگر مستحق مذمت نباشد ـ که هست ـ قطعا شایستۀ تجلیل نیست. زیرا او نه فقط به‌مقتصای مبانی متقن معرفتی، بلکه بر اساس انگاره‌های سست نصیری نیز وضعیت قابل‌دفاعی ندارد. به عبارت دیگر، حتی اگر ملاک قضاوت دربارۀ انسان‌ها، فقط «انسانیت و ارزش‌های اخلاقی» باشد هم نمی‌توان نادری را انسان شایستۀ تجلیلی دانست. زیرا او نه تنها هیچ احترامی برای صاحبان عقیده‌ای غیر از عقیدۀ خود ـ یعنی متولیان نهاد دین ـ قائل نیست، بلکه به‌دنبال شکنجه و کشتن آن‌ها در سیاره‌ای دیگر است؛ و این یعنی اگر دستش برسد و قدرتش را داشته باشد، هم دیکتاتور است و هم مردم‌آزار. ۴. در پایان، این نکته نیز گفتنی است که: دفاعیۀ «نصیری» از نادری، عرصه‌ای است برای رصد تناقض‌های فکری و ریاکاری‌های رفتاری او. به‌راستی چگونه می‌توان نگران دست کوتاه نادری از دنیا، شخصیت او، احترام او و حقوق انسانی و طبیعی او بود، اما در هجمه همه‌جانبه به مخالفان فکری و سیاسی خود، ذره‌ای از این نگرانی‌ها را نداشت؟ یا چگونه می‌توان به «حیرت حداکثری» معتقد بود، اما به‌جای «احتیاط حداکثری»، به «ولنگاری و وادادگی حداکثری» رسید؟ و بالاخره این‌که چگونه می‌توان در مسائل اعتقادی و در مواجهه با دین‌گریزی‌ها و دین‌ستیزی‌های صریح، از آزادی‌خواهی، تکثرگرایی و رواداری دم زد، اما در عرصۀ تقابل‌های سیاسی با جبهۀ انقلاب، اهل موضع‌گیری‌ها و کنشگری‌های بنیادگرایانه، تندورانه و جزم‌اندیشانه بود؟ درست است؛ این‌ها همه نتیجهٔ «کینه‌ورزی» و «مسخ‌شدگی» است. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
افاضه جدید : آهای روحانیت شیعه! از مجتهد جوان، یاد بگیرید! برای حفظ دین و محو ظلم و فساد، با آمریکا نباید درافتاد، اما با جمهوری اسلامی چرا. چون با آمریکا می‌توان همزیستی مسالمت‌آمیز داشت، اما با جمهوری اسلامی نه. آری؛ ما یک حکومت دموکراتیک می‌خواهیم؛ [مثل ]. پ.ن: ۱. مناظرۀ با ، بیش از آن‌که نشانۀ جسارت حائری باشد، نشانۀ آزادی بیان در جمهوری اسلامی است. ۲. جناب نصیری تا به حال اجازۀ اجتهاد صادر نکرده بودند که کردند. ۳. همان‌گونه که نصیری اعتراف کرده «نظریه ولایت فقیه»، نه یک سلیقۀ شاذ شخصی، بلکه یکی از بروندادهای جدی حوزه علمیه است. ۴. قطعا عالمان موافق این نظریه در اکثریت‌اند. ۵. وقتی کینه کورت می‌کند و به تعصب جاهلی دچار می‌شوی، مهندس‌معمار انقلاب کبیر اسلامی می‌شود «آقای خمینی»، اما شاگرد مردود او می‌شود «مرحوم آیة الله منتظری». 🏷 🆔 @Smh_Doaei
ولایتمدار عزیز، سلام! بار دیگر توفیق یارمان شده و دست تقدیر، ما را در آستانۀ «غدیر» ـ بزرگ‌ترین عید عالم هستی ـ قرار داده است. «غدير» نماد پیوندِ «توحید» و «ولایت» است. «غدیر» نمود پیوستِ «رسالت» و «امامت» است. «غدير» نمايشگاهِ «ولایة علی بن ابی‌طالب حصنی» است. «غدیر» تجلی‌گاهِ «علیٌّ منّی و أنا منه» است. «غدير» صراط مستقيمِ «عرفان» است. «غدیر» شاهراه وصول به مقامِ «ولایت» است. «غدير» روزِ «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاه» است. «غدير» روز «اللَهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ» است. «غدير» روز محک است؛ روز تمايز ايمان و كفر؛ روز تقابل خلوص و نفاق؛ روز تعارض صفا و حيله؛ و روز تباین نور و ظلمت. «غدير» روز درخشش خورشيد عالم‌تاب حقیقت، از پس ابرهای متراکم غفلت، بر صفحۀ نفس بشریت است. «غدیر» روز صدور امر الهی به لزوم كشف حجاب از چهرۀ تابناک ولايت است. «غدير» روز سرآمدن زمان تقيّه و پیروزی جنود عقل بر جنود جهل است. «غدیر» روز سرسپردگى است. «غدير» روز بيعت‏ با آزادگی است. «غدیر» روز معاملۀ نفس با نفیس‌ترین متاع ملک و ملکوت است. آری! «غدير» روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله، با بالابردن دست على بن ابی‌طالب علیه السلام، پرچم ولایت ازلی او را تا ابد به اهتزاز درآورده و طنین خطبۀ مولویتش را از ناسوت به لاهوت رساند؛ و از همین روست که «غدیر» عيد الله الاكبر است. اما باید بدانیم که «غدیر» تازه شروع ماجراست؛ شروع ماجرایی که همۀ بلادیدگان عصر غیبت، در انتظار پایان خوش آن، دست به دعا برداشته‌اند؛ و چه دعائی بالاتر و مؤثرتر از زمینه‌سازی برای ظهور وارثِ «غدیر»؟ ظهور وارثِ «ذوالفقار»؛ ظهور وارث جلال و جمال علوی؛ ظهورِ «مهدی موعود» که جز به‌دنبال مجاهدت مهدی‌باوران و مهدی‌یاوران محقق نخواهد شد؛ ظهوری که درمان همۀ دردهای ظاهری و باطنی ماست. «غدیر» به ما می‌گوید که اگر كسى همۀ خود را به خدا بدهد، خدا نيز براى اوست. «غدیر» یعنی: اين راه برای همیشه باز است. اما آیا ما را نیت و همت رفتن هست؟ اگر هست، بسم الله ... . 🏷 🆔 @Smh_Doaei
[بخش ۲ از ۲] وقتی به «عالی‌ترین مفاهیم الهی، معنوی و کیفی»، «نگاه بشری، مادی و کمی» داری؛ وقتی نگاهت به «دین»، نگاه یک «باستان‌شناس» یا «کارشناس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» است؛ وقتی نه «دین» را درست می‌شناسی، نه «جامعه» را؛ وقتی قرار است «جامعه‌شناس» باشی، اما از «واقعیت‌های اجتماعی» بی‌خبری و از «روند تحولات اجتماعی» جا می‌مانی؛ وقتی فرمول‌هایی که آموخته‌ای، تو را در تحلیلِ «واقعیت‌های جامعۀ اسلامی» به بیراهه می‌برند؛ وقتی از بُن دندان به «سکولاریسم» اعتقاد داری، وقتی «لیبرالیسم فرهنگی» را تقدیس می‌کنی، وقتی سر بر آستان «پلورالیسم» می‌سایی، وقتی در برابر «ایندیویدوالیسم» سجده می‌کنی و وقتی تا کمر پیش «پوزیتویسم» خم می‌شوی؛ وقتی از کلِ «منظومۀ معارف حسینی»، به یک برش سطحی از مناسک آن اکتفاء کرده‌ای؛ وقتی «دستگاه عزاداری بر سید مظلومان» را در حد یک آیین متداول مذهبی فرومی‌کاهی؛ وقتی می‌خواهی «حرارت عشق علوی و حسینی در قلب‌ها» را با فازمتر یا کیلومتر اندازه بگیری؛ وقتی «دست قدرت خدا» را در رونق بازار دین نمی‌بینی؛ وقتی به‌طور همزمان، هم از «مردم» عصبانی هستی، هم از «حاکمیت»؛ وقتی توان حاکمیت برای «بازیابی و بازسازی سرمایۀ اجتماعی»‌اش را باور نمی‌کنی؛ وقتی کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی برخاسته از «بنیه قوی ملی و دینی مردم» برایت قابل هضم نیست؛ وقتی این‌که مردم «غصه‌های اقتصادی»، «دلخوری‌های اجتماعی» و «اختلاف‌سلیقه‌های سیاسی» را کنار گذاشته و برای دفاع از «دین» و «کشور»شان به خیابان آمده‌اند، همۀ بافته‌های ذهنی‌ات را به هم می‌ریزد؛ وقتی علی‌رغم ژست علمی‌ات، شروع می‌کنی به «نیت‌خوانی‌های عوامانه»؛ وقتی «جوشش انگیزه‌های پاک و مؤمنانه» را نادیده می‌گیری و به‌خاطر دشمنی با «اسلام سیاسی»، مردم را به باد توهین می‌گیری؛ وقتی «فوران عشق علوی» را به چشم‌وهم‌چشمی، ریاکاری و فرصت‌طلبی ترجمه می‌کنی؛ وقتی در تحلیلِ «پیاده‌روی اربعین» پیاده‌ای و نمی‌فهمی که هیچ حکومتی توان راه‌اندازی چنین پویشی را ندارد؛ وقتی کیلومترها از فهم جشن‌های چندکیلومتری غدیر عقب‌تری؛ وقتی جاده می‌پیچد، اما تو نمی‌پیچی؛ وقتی زمین می‌خوری و تصمیم می‌گیری تا ناکجاآباد سینه‌خیز بروی؛ وقتی دستت پوچ است، اما می‌خواهی مچ مخاطب را بپیچانی و برای جامعه نسخه بپیچی؛ آن موقع است که قلم به دست می‌گیری و از «سبقت‌گرفتن مؤمنان در جادۀ خیرات»، با عنوانِ «رقابت پوچ کیلومترها» یاد می‌کنی؛ غافل از این‌که با هیچ پرچ و پیچی نمی‌توان این برچسب چیپ را به این اتفاق بزرگ چسباند. آری؛ این قبیل «کج‌فهمی»‌ها و «کوررنگی»‌ها، به لطف خدا نمی‌تواند در «حرکت جهانی جبهۀ اهل حق» خللی وارد کند؛ اما بیم آن می‌رود که مبتلایان به خود را از حضور در کشتی نجات اهل بیت علیهم السلام محروم سازد. ای کاش متنبه شوند. 📌 منتشرشده در: ▫️ خبرگزاری صدای حوزه: v-o-h.ir/?p=43979 ▫️ خبرگزاری مهر: mehrnews.com/x32ztS 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 درباره دیدار رهبر انقلاب با حوزویان - ۱۰ و اما در پایان، به فهرستی از گزاره‌های مهم و کلیدی برداشت‌شده از بیانات حضرت آقا اشاره می‌کنم؛ باشد که در صفحۀ ذهن و قلبمان حک شده و به رفتارهایمان جهت بدهد: 🔸 برای اشاعۀ معروف، ازالۀ منکر، جلوگیری از استحالۀ فرهنگی و مقابله با قبح‌زدایی از گناهان بزرگ باید تبلیغ را جدی گرفت. 🔹 یکی از آفات رونق فضای مجازی و تکثر رسانه‌ای در دنیای معاصر، قطع زنجیرۀ انتقال معارف دینی از طریق خانواده‌هاست. 🔸 در شرائط فعلی، همنشین بد، داخل جیب جوان‌هاست؛ و این کار تبلیغ را سخت کرده است. 🔹 علت بعضی از مشکلات در سینما، ضعف حوزه در عرصۀ تبلیغ است. 🔸 تبلیغ یعنی: درست‌دیدن و درست روایت‌کردن. 🔹 باید اهل بلاغ مبین بود؛ یعنی: رساندن پیام دین به گوش‌ها و دل‌ها، به‌گونه‌ای که هیچ شبهه‌ای برای مخاطب باقی نماند. 🔸 برای موفقیت در تبلیغ، هم باید محتوای روزآمد داشت و هم باید به مهارت‌های تبلیغی مجهز بود. 🔹 کتاب و سنت، دو منبع بی‌پایان برای تولید محتوای تبلیغی هستند. 🔸 تبلیغ باید متکی به تحقیق باشد. 🔹 باید شیوه‌های باورپذیرکردن پیام را آموخت. 🔸 باید محتوا و قالب تبلیغ را بر اساس ترکیب ذهنی و فکری مخاطب تنظیم کرد. 🔹 پاسخ‌گویی به شبهات لازم است؛ اما کافی نیست. علاوه بر دفاع، باید موضع تهاجمی داشت. 🔸 برای موفقیت در تهاجم به دشمن، باید صحنه و پشت صحنۀ درگیری را شناخت و به مبانی فکری و نقاط ضعف جبهۀ مقابل حمله کرد. 🔹 برای موفقیت در تبلیغ، باید جریانات جهانی را شناخت و آن‌ها را افشاء کرد. 🔸 درگیری اصلی امروز، درگیری بین دو جبهۀ انقلاب اسلامی و لیبرال‌دموکراسی است. 🔹 در تبلیغ، علاوه بر توانمندی‌های معرفتی و اخلاقی، روحیۀ جهادی هم لازم است. 🔸 بدون روحیۀ جهادی، نه می‌توان درست دید و نه می‌توان درست عمل کرد. 🔹 روحیه جهادی داشتن، یعنی وسط میدان بودن و مأیوس‌نشدن. 🔸 تبلیغی که خشم دشمن را برانگیخته و به او ضربه می‌زند، بهترین جهاد است. 🔹 حوزه باید برای مخاطب جوان و نوجوان حساب ویژه‌ای باز کند. 🔸 برای حفظ نسل جوان، باید به مسجد و هیئت اهمیت داد. 🔹 مسجد باید محل رفت و آمد دائمی مردم باشد. 🔸 باید ابزارهای لازم برای ایجاد التزام عملی به دین در جوانان و تشویق آنان به ترک گناه را پیدا کرد. 🔹 شور حسینی خلأ ضعف در اعمال عبادی را پُر نمی‌کند. 🔸 همگان ـ بدون استثناء ـ به موعظه احتیاج دارند؛ چون در شنیدن اثری هست که در دانستن نیست. 🔹 مهم‌ترین راه حل مشکل تبلیغ در حوزه، ایجاد یک کانون حوزوی برای تربیت مبلغان باسواد است. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 الزامات رسیدن به «حوزه مطلوب» در نگاه «رهبر حکیم انقلاب» ✍️ سید محمدحسین دعائی جدای از آن‌که عمل به سیاست‌ها و راهبردهای ابلاغ‌شده از سوی رهبر انقلاب ـ به‌عنوان ولی فقیه و حاکم شرع ـ بر همگان، حتی مجتهدان اعلم از ایشان، عقلا و شرعا واجب است، تجربه نشان داده که در عالم واقع هم نظرات این مرد الهی، به‌واسطۀ کثرت اطلاعات، تراکم تجربیات، تیزهوشی، آینده‌نگری، روشن‌فکری، دلسوزی، توان تحلیل، گسترۀ دید، تدبیر و تقوا، نسبت به دیگر صاحب‌نظران، صائب‌تر و راهگشاتر است. بر همین اساس، بسیار روشن است که تعالی حوزه‌های علمیه و توفیق در امر مدیریت آن‌ها ـ به‌عنوان یکی از مرتبط‌ترین بخش‌های جامعه با تخصص و تجربه رهبر انقلاب ـ نیز جز با عمل به سیاست‌ها و راهبردهای ابلاغ‌شده از سوی ایشان تأمین نخواهد شد؛ سیاست‌ها و راهبردهایی که در این یادداشت و به‌مناسبت دیدار معظم له با حوزویان، به بازخوانی آن‌ها پرداخته‌ایم. گفتنی است که آن‌چه در ادامه خواهد آمد، حاصل تحلیل بیش از پنجاه سخنرانی آیة الله خامنه‌ای بوده و بند بند آن، مستند به بیانات ایشان می‌باشد. 📌 متن کامل یادداشت در خبرگزاری رسا: rasanews.ir/00360b 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 شمه‌ای از شعر ▪️ چند جمله‌ای به‌مناسبت اول محرم، روز شعر و ادبیات آیینی ✍️ سید محمدحسین دعائی «شعر» یعنی زبان زیبایی. یعنی نشان‌دادن بی‌نشان‌ها با انشاء نشانه‌ها. یعنی تصویر لحظات و رشحاتی از تجربیات بدون صورت. یعنی نگاه‌کردن به همه‌چیز از دریچۀ خیال. یعنی تلاش برای ماندگاری در اذهان و قلوب. یعنی ابزاری برای شکل‌دادن به اندیشه‌ها و انگیزه‌ها. یعنی هماهنگی با آهنگ فطرت. یعنی راهی برای دسترسی به سررشته‌های عواطف و احساسات در اعماق وجود مخاطب. یعنی بازی آگاهانه و حکیمانه با جدی‌ترین مفاهیم و مسائل زندگی بشر. یعنی تجلی تنوع افکار آدمی. یعنی شناسنامۀ فرهنگ‌ها و تمدن‌ها. یعنی هنر حِکمی؛ یا حکمت هنری. یعنی شعار پرشور یک شعور. آری؛ «شاعر» باید آن چه از عالم وحی و عقل گرفته است را در عالم خیال پرورش داده و در عالم حس توزیع کند. باید زیبایی را ببیند و به زیبایی بگوید. و چه زیبایی بالاتر و زیباتر از زیبایی زیباترین مخلوقات خالق زیبایی‌ها، یعنی حضرات معصومین علیهم السلام. پس خوشا به حال شاعران آستان اهل بیت. 🏷 🆔 @Smh_Doaei