سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 تحجّر × سکولاریسم ▪️ سلسله یادداشتهایی در نقد دیدگاهِ «مهدی نصیری» با عنوانِ «عصر حیرت» ✍️ سید مح
🔰 تحجّر × سکولاریسم
▪️ سلسله یادداشتهایی در نقد دیدگاهِ «مهدی نصیری» با عنوانِ «عصر حیرت»
✍️ سید محمدحسین دعائی
📝 بخشهایی از مقدمۀ کتاب:
🔸 یکی از مهمترین چالشهای علمی و عملی دوران معاصر، چالشِ «سبک زندگی» و «الگوی ادارۀ جامعه» است؛ چالشی که سابقهای به درازای عمر بشر داشته و تکلیف جدال تاریخی حق و باطل در افق آینده را روشن خواهد کرد.
🔹 این چالش، با پیروزیِ «انقلاب اسلامی ایران»، وارد مرحلهای جدید و بهشدت جدی شد؛ چرا که انقلاب مذکور، با شعارهایی همچون «حکومت اسلامی» و «حاکمیت اسلام در همۀ ابعاد زندگی» به پیروزی رسید؛ شعارهایی که در ادامه، به گفتمانهایی مانند: «نهضت نرمافزاری»، «بومیسازی علوم»، «تولید علم دینی»، «فقه تمدنی»، «سبک زندگی اسلامی»، «علوم انسانی اسلامی»، «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» و «تمدن نوین اسلامی» ارتقاء یافت.
🔸 البته در این مرحله، جدای از رقباء حاضر در جبهۀ باطل، کنشگران مختلفی از درون جبهۀ حق نیز درگیر چالش مذکور شده و در مواجهه با کلانپروژۀ انقلاب اسلامی ـ یعنی پروژۀ «تمدن نوین اسلامی» ـ به مخالفخوانی پرداختند.
🔹 یکی از این کنشگرانِ مخالفخوان، «مهدی نصیری» است که پس از نقدِ «فلسفه و عرفان اسلامی» در کتابِ «فلسفه از منظر قرآن و عترت» و نقدِ «مدرنیته» در کتابِ «اسلام و تجدد»، اینبار به نقد آرمانِ «تمدن نوین اسلامی» در کتابِ «عصر حیرت» پرداخته است.
🔸 البته «مهدی نصیری»، پیش از انتشار کتابِ «عصر حیرت» نیز در یادداشتها و مصاحبههای متعددی، به تبیین دیدگاه فوق پرداخته بود؛ از جمله چند یادداشتی که بهضمیمۀ نقدهای نگارنده بر آنها، در مجموعۀ حاضر جمعآوری شدهاند؛ یادداشتها و نقدهایی که با توجه به اهمیت موضوع آنها از یک سو، ضرورت توسعه و ترویجِ «کرسیهای آزاداندیشی» از سوی دیگر و عادتِ «مهدی نصیری» به نادیدهانگاشتن اشکالات از سوی سوم، میتوان بازنشر آنها را ضروری دانست.
🔹 بهعقیدۀ نگارنده، دیدگاه مهدی نصیری در کتابِ «عصر حیرت»، دیدگاهی است غیرعقلانی، غیردینی و غیرانقلابی؛ زیرا هم آنجاییکه از «مدرنیته و توسعۀ تمدنی» سخن میگوید، هم آنجاییکه به تحلیلِ «دین و فقه» میپردازد و هم آنجاییکه ناظر به «انقلاب، نظام و جمهوری اسلامی» نظر میدهد، دچار خطاست. به عبارت دیگر، «مهدی نصیریِ عصر حیرت»، چیزی نیست جز حاصلِ ضربِ «مقدسنمایان متحجر» در «روشنفکرنمایان سکولار»، بهضمیمۀ حجم قابلتوجهی از «خستگی»، «ناامیدی»، «وادادگی» و «سیاهنمایی».
🔸 امید آنکه انتشار این گفتوگوهای انتقادی، زمینۀ کشف حقیقت را فراهم آورده و به رشد علمی و عملی جبهۀ انقلاب اسلامی بینجامد، ان شاء الله. در همین راستا از همۀ صاحبان اندیشه و مخاطبان فرهیخته تقاضا میشود که با مطالعۀ دقیق و کامل این مجموعه، نشر آن در فضای مجازی و انتقال نظرات خود به نگارنده، به تحقق هدف فوق کمک کنند.
🏷 #نوشتار #نقد #مهدی_نصیری #عصر_حیرت #انقلاب_اسلامی #علم_دینی #فقه_تمدنی #تمدن_اسلامی #مدرنیته #واقعبینی #آرمانگرایی #سکولاریسم #تحجر #سیاهنمایی
📌 منتشرشده در: mehrnews.com/xRQJm
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 وقتی مرزبندیها شفاف میشوند ▪️ مروری انتقادی بر گفتگوی «مهدی نصیری» با «محمود احمدینژاد» در نخست
🔰 وقتی مرزبندیها شفاف میشوند
▪️ مروری انتقادی بر گفتگوی «مهدی نصیری» با «محمود احمدینژاد» در نخستین قسمت از برنامۀ «عصر حیرت»
✍️ سید محمدحسین دعائی
📝 خلاصۀ مطالب:
🔸 پیش از این و در ضمن مجموعهای از یادداشتهای انتقادی ناظر به دیدگاه مهدی نصیری در کتابِ «عصر حیرت»، نوشته بودم: «اگرچه ظواهر امر بر حسن نیت، تشرّع و تعلّق قلبی نصیری به انقلاب اسلامی دلالت دارند، اما متأسفانه دیدگاه او در این کتاب، دیدگاهی است غیرعقلانی، غیردینی و غیرانقلابی.» اما اینبار قلم به دست گرفتهام تا بنویسم: مدتی است که نه تنها دیگر از ظواهر دال بر تعلق مهدی نصیری به جبهۀ انقلاب اسلامی خبری نیست، بلکه حتی نشانههایی از مرزبندی او با «انقلاب» و «انقلابیگری» نیز قابل رؤیت است.
🔹 تازهترین این نشانهها، گفتگوی «نصیری» با «دکتر احمدینژاد» در نخستین قسمت از برنامۀ اینترنتیِ «عصر حیرت» (منتشرشده در آذر ۹۹) است.
🔸 اگر قبلا تلاقی دیدگاهِ «نصیری» با دیدگاهِ «انجمن حجتیه» و «روشنفکرنمایان غربزده» را تذکر داده و آن را زنگ خطری برای او دانسته بودیم، حالا باید پیوند فکری او با «نهضت بهسوی بهار» را هم تبریک بگوییم. فعلا بهدنبال تحلیل سیاسی نبوده و نمیخواهم به مغالطات و تناقضات مهمان برنامه ـ که به برکت برشهای مکرر، قطعا از حجم آنها کاسته شده است ـ بپردازم. بلکه فقط میخواهم بگویم: جناب نصیری! دست مریزاد! به اسم «تغییر» و «رشد»، به جایی رسیدهاید که حرفهایتان به مذاق همه خوش میآید. آری؛ خوشحال باشید که رکوردِ «التقاط» را یکتنه زدهاید!
🔹 البته اشتباه نشود! غرض مخالفت با «گفتگو، تلاش برای تقریب دیدگاههای مختلف و تکیه بر نقاط مشترک» نیست؛ بلکه سخن در مذمتِ «وادادگیهای نظری، شلختگیهای فکری و تکثرگراییهایی بی در و پیکر» است. به عبارت دیگر، اگر «سدّ باب گفتگو و دیکتاتوری فکری» بد است ـ که هست ـ قطعا «هرج و مرج علمی و عدم پایبندی به مرزبندیهای فکری» هم نارواست.
🔸 میزبان و میهمان برنامۀ «عصر حیرت»، در اتخاذ ژست انسانمحوری، مردمگرایی، وحدتطلبی، میانجیگری، دیکتاتورستیزی، آزاداندیشی، اندیشهورزی، مصلحتسنجی، صلحدوستی و عدالتخواهی، در ترویج نسبیگرایی، در دفاع از سکولاریسم و پلورالیسم، در عدم التزام به اصل ولایت فقیه، در استنادها و برداشتهای غلط دینی و تاریخی، در مخالفت با الزام قانونی حجاب، در تلاش برای جذب قشر خاکستری، در مخالفخوانی، دشمنتراشی، موجسواری و در عین حال مظلومنمایی و در موارد دیگری از همین قبیل، خیلی به یکدیگر شباهت دارند؛ شباهتی که هم میتوان به ریشهیابی آن پرداخت و هم میتوان از آسیبشناسی آن سخن گفت.
🔹 اما عجالتا باید توجه داشت که مهمترین و خطرناکترین وجه اشتراک این دو، «دفاع از سکولاریسم و پلورالیسم» در لباسِ «دفاع از آزاداندیشی، دیکتاتورستیزی، گفتگو و همزیستی مسالمتآمیز» است؛ و این وجه اشتراک، همان ویروس منحوسی است که کار این دو عنصر فکری و سیاسی را به اینجا رسانده و علیرغم مهمنبودن خود آنها، به سخن آنها و خط تبلیغی آنها اهمیت میدهد.
🔸 یکی از سیاهترین نقاط موجود در گفتگوی نصیری با احمدینژاد ـ که بهروشنی از واقعیت اندیشۀ این دو خبر میدهد ـ نقطهنظر آنان در رابطه با مسئلۀ «ولایت فقیه» و «جایگاه ولی فقیه در جامعۀ اسلامی» است. اگر میهمان برنامه، با صراحت تمام و از روی انکار میپرسد: «فقهاء از کجا حق دارند دین تعیین کنند؟» میزبان نیز با صراحت تمام و از روی انکار میپرسد: «اگر رهبری صریحا فلان کار را ممنوع اعلام کنند، آیا این سخن لازم الاتباع است؟ آیا نگاه ما به ولایت فقیه این است؟» و این دقیقا همان «دم خروسی» است که در این بهاصطلاح «گفتگو برای گفتگو» بیرون زده است.
🔹 بهراستی دیگر چه امیدی میتوان داشت به کسی که با هشتگِ «ندبه»، «انقلاب اسلامی» را در کنارِ «سوسیالیسم» و «کاپیتالیسم»، «رفوزۀ آزمون عدالتگستری» معرفی کرده و این «واقعیت» را «مقدمۀ ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه» میداند؟
🔸 و البته این نکته نیز شایان ذکر است که به قول خواجۀ شیراز: اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد / من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم. آری؛ «جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی» عزم خود را برای رسیدن به اهداف عالی اسلامی و آرمانهای بلند الهی جزم کرده است؛ عزمی که از غریو غریتمندانۀ رهبر حکیم و شجاع انقلاب نشأت گرفته و با نالههای ناامیدانۀ امثال نصیری، به سستی نخواهد گرایید، ان شاء الله.
🏷 #نوشتار #نقد #مهدی_نصیری #محمود_احمدینژاد #عصر_حیرت #گفتگو #ولایت_فقیه #انقلاب_اسلامی #تمدن_اسلامی #واقعبینی #آرمانگرایی #سکولاریسم #پلورالیسم #التقاط
🆔 @Smh_Doaei
🔰 مهدی نصیری؛ از «توهین به اولیاء خدا» تا «دفاع از اسلام سکولار و لیبرال»
▪️ بهمناسبت فرارسیدن ۱۲ رمضان، سالروز رحلت حاج سید هاشم حداد رضوان الله علیه
درست است که «مهدی نصیری» بهخودیخود اصلا مهم نیست، اما از بد حادثه، در موقعیتی قرار گرفته است که اگر مواجهۀ درستی با او صورت نگیرد، میتواند جمعیتی را با افکار بیاعتبار خود همراه کرده و بر زحمت اساتید فکر و مجاهدان راه خدا بیفزاید. از همین رو، لازم است که گاه و بیگاه، یکی از اهالی اندیشه و قلم، با ایثار فراوان، از اولویتهای کاری خود صرف نظر کرده و به نقد سخنان او بپردازد؛ همان سخنانی که بررسی سیر آنها، حاوی درسها و عبرتهای فراوانی برای اهل بصیرت است.
بگذارید جور دیگری بگویم: وضعیت این روزهای مهدی نصیری، انسان را یاد این شعر عارف شوریدهدل و شاعر شیرینسخن، جناب مولوی میاندازد:
چون خدا خواهد که پرده کس درد
میلش اندر طعنۀ پاکان برد
آری؛ آن زمان که نصیری، علیرغم همۀ دلسوزیها، تلاشها و اتمام حجتها، مرزهای «استدلال»، «انصاف» و «ادب» را زیر پا گذاشته و بیمحابا زبان به هتک حرمت جمعی از پاکترین پاکان عالَم، یعنی حکماء و عرفاء راستین میگشود، کاملا معلوم بود که روزی، نه تنها از «آرمانهای انقلاب اسلامی»، بلکه از «اصول اساسی دین» نیز عدول کرده و چنین بنویسد:
«زنانی شجاع عزم جدی کردهاند تا با برداشتن روسری خود در اعتراض به اسلام جباری، از حق آزادی انتخاب خود دفاع کنند و استبداد و تمامیتخواهی نظام را به چالش بگیرند و از همین رو تسلیم پروپاگاندا و تهدیدهای حکومت نمیشوند. شاید تنها در یک حکومت دینی، از نوع و مدل جمهوری اسلامی و مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه است که عملنکردن به یک حکم شرعی مانند حجاب، دستاورد بزرگتر آزادیخواهی و استبدادستیزی را در پی دارد و در مقام تزاحم بین اهم و مهم، در جایگاه اهم قرار میگیرد. آیا فقیه شجاعی یافت شود که فتوا به مأجوربودن بیحجابانی دهد که برای اصلاح یا محو حاکمیت استبدادی که ام المفاسد است، مقاومت میکنند؟!»
۱۲ ماه مبارک رمضان، سالروز رحلت یکی از برجستهترین شاگردان مکتب عرفانی نجف، یعنی «جناب حاج سید هاشم حداد رضوان الله علیه» است؛ همان عارف بزرگی که بعد از برگزاری مراسم بزرگداشت او در سال ۹۸، مهدی نصیری در یادداشتی با عنوانِ «غلو عرفانی؛ خطری برای شریعت و عقلانیت در حوزههای علمیه»، نوشت:
«پنجشنبه مجلس گرامیداشتی برای سید هاشم حداد ـ موسوم به روح مجرد ـ در مشهد مقدس، با سخنرانی چند تن از روحانیون، از جمله امام جمعۀ موقت تهران جناب آقای صدیقی برگزار شد. ... سید هاشم حداد که در اطلاعیۀ مراسم، از او با عنوان عارف کامل شیعی یاد شده کیست و شاخصهها و اندیشههای عرفانی او کدام است؟ ... نعلبندی عوام و متوهم ... که کمترین ارزشی برای علم و فقاهت و تفکر و عقلانیت قائل نیست. ... [پیروان این جریان] برای چند انسان معمولی، مقامات خدایی و فوق مقامات انبیاء و اهل بیت علیهم السلام قائل هستند و عن قریب است که کارگاه تولید انبوه خدا و یا حداقل کارگاه معصومسازی دایر کنند و همۀ مقدسات را به بازی بگیرند. ... [این جریان] شریعت و عقلانیت را به مسلخ میبرد و مردم را مریدان گوسفندصفت خود میخواهد.»
نگارنده نیز در همان ایام، جوابی به این یادداشت نصیری داد که شاید بازنشر آن خالی از لطف نبوده و به فهم علت این همه انحراف و التقاط او در این روزها کمک کند.
اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا.
🏷 #یادداشت #نقد #عرفان_شیعی_فقاهتی #مرحوم_حداد #مهدی_نصیری
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 مهدی نصیری؛ از «توهین به اولیاء خدا» تا «دفاع از اسلام سکولار و لیبرال» ▪️ بهمناسبت فرارسیدن ۱۲ ر
🔰 عرفانِ شیعیِ فقاهتی، عصارۀ شریعت، معنویت و عقلانیت
✍️ سید محمدحسین دعائی
انا لله و انا الیه راجعون. خبر رسید که یکی از مخالفان لَدود حکمت و معنویت ناب شیعی ـ به حکم «الناس اعداء ما جهلوا» ـ مجددا خامۀ خامی در دست گرفته و در یادداشتی با عنوانِ «غلو عرفانی؛ خطری برای شریعت و عقلانیت در حوزههای علمیه» نوشته است:
«پنجشنبه مجلس گرامیداشتی برای سید هاشم حداد ـ موسوم به روح مجرد ـ در مشهد مقدس، با سخنرانی چند تن از روحانیون، از جمله امام جمعۀ موقت تهران جناب آقای صدیقی برگزار شد. ... سید هاشم حداد که در اطلاعیۀ مراسم، از او با عنوان عارف کامل شیعی یاد شده کیست و شاخصهها و اندیشههای عرفانی او کدام است؟ ... نعلبندی عوام و متوهم ... که کمترین ارزشی برای علم و فقاهت و تفکر و عقلانیت قائل نیست. ... [پیروان این جریان] برای چند انسان معمولی، مقامات خدایی و فوق مقامات انبیاء و اهل بیت علیهم السلام قائل هستند و عن قریب است که کارگاه تولید انبوه خدا و یا حداقل کارگاه معصومسازی دایر کنند و همۀ مقدسات را به بازی بگیرند. ... [این جریان] شریعت و عقلانیت را به مسلخ میبرد و مردم را مریدان گوسفندصفت خود میخواهد.»
آری! خواندن این جملات، دل هر آن کسی که از عشق به اولیاء خدا، نور ایمان، ذوق سلیم و فهم حقیقت، اندک بهرهای داشته باشد را به درد آورده و او را به عکس العمل وامیدارد: ...
📌 متن کامل یادداشت در: mehrnews.com/xPhmz
🏷 #یادداشت #نقد #عرفان_شیعی_فقاهتی #مرحوم_حداد #مهدی_نصیری
🆔 @Smh_Doaei
🔰 نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
▪️ گذری بر تفاوتهای «مهدی نصیری» با «شهید آوینی» در «نقد تجدد»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 چندی پیش مقالهای با عنوانِ «آوینی و افسانه بیطرفی تکنولوژی مدرن» به قلم جناب آقای نصیری منتشر شد؛ مقالهای که نویسنده در آن، ابتداء به بیان نظرات خود دربارۀ ماهیت تکنولوژی مدرن و نسبت آن با اسلام و آموزههای دینی پرداخته و سپس اندیشههای سلالۀ سلسلۀ سادات و دودۀ شجرۀ طوبای شهادت، یعنی شهید سعید سید مرتضی آوینی رحمة الله علیه در این حوزه را بر نظرات خویش منطبق میداند. غافل از آنکه هر دو بخش مقالۀ مذکور، محل اشکال است.
🔹 مطالبی که جناب آقای نصیری، بهشکل مختصر در این مقاله بیان میکند را پیش از این، مفصلا در کتاب «اسلام و تجدد» تشریح کرده است؛ کتابی که در کنار دیگر آثار و سخنان مخدوش نویسنده دربارۀ موضوعاتی همچون «فلسفه و عرفان اسلامی»، نیازمند فصل مشبعی از نقادی است. حتی میتوان گفت که ریشۀ نگاه تار و بیهویت او به «حکمت و معنویت ناب شیعی» را باید در زاویۀ غلط دید او نسبت به «هویت دین» و «حقیقت هستی» جستوجو کرد؛ زاویۀ دیدی که با دقت در ابعاد کتاب «اسلام و تجدد»، بهخوبی میتوان مختصات آن را بهدست آورد.
🔸 بهعنوان مقدمۀ بحث، باید توجه داشت که: افراد صاحبنظر در حوزۀ نسبت «دین» و «تکنولوژی» یا «دین» و «رسانه» (بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق تکنولوژیهای مدرن) را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: قائلان به «تعامل»، «تناسب» و «تقارب» این دو پدیده و قائلان به «تعارض»، «تناقض» و «تضاد» آنها. قائلان به «تعارض دین و تکنولوژی» یا «ذاتگرایان»، با درنظرگرفتن ذات و هویتی مستقل برای هر یک از دو پدیدۀ «دین» و «تکنولوژی» یا «رسانه»، آنها را دارای اقتضائاتی مختص به خود و متعارض با دیگری دانسته و ترکیب یا تعامل آنها را زمینهساز تغییر و تخریب هویت هر یک از این دو میپندارند. اما قائلان به «تعامل دین و تکنولوژی»، در سه دستۀ «ابزارگرایان»، «کارکردگرایان» و «فرهنگگرایان»، هر یک بهنحوی، تعامل این دو پدیده را ممکن و بلکه لازم میدانند.
🔹 بهطور طبیعی و بر اساس روند منطقی بحث، برای فهم و تبیین نسبت «دین» با «تکنولوژی» یا «رسانه»، ابتداء باید فهم واقعی و تبیین صحیحی از هویت هر یک از این پدیدهها داشت. چرا که فهم و تبیین یک نسبت، بدون فهم و تبیین طرفین آن نسبت، ممکن نیست. از همین رو «دینشناسی» از یک سو و «تکنولوژیشناسی» از سوی دیگر، برای نسبتسنجی میان «دین» و «تکنولوژی» امری ضروری است؛ و به همین خاطر با ضعف در مرحلۀ «دینشناسی» یا نقص در فضای «تکنولوژیشناسی»، نتیجه بحث در نسبتسنجی میان این دو پدیده نیز تابع اخس مقدمتین بوده و محکوم به حکم بطلان است. بسیار دیدهایم رسانهشناسانی را که بهجهت قصور در شناخت دین، سر از ویرانههای تجدد غربی درآورده و یا دینشناسانی را که بهخاطر خطای در فهم رسانه، پا در بیابان تحجر و جمود نهادهاند. در این میان، طبیعی است که حال بیخبران از دو سوی ماجرا، از همه وخیمتر باشد.
🔸 سخن جناب آقای نصیری در یادداشت مورد بحث نیز اگر چه عموما ناظر به بحث «تکنولوژیشناسی» است، اما بهانضمام مطالب ایشان در کتاب «اسلام و تجدد» که حوزۀ «دینشناسی» را نیز پوشش میدهد، ظاهرا مصداق همین دسته سوم است. توضیح مطلب آنکه: ...
📌 متن کامل یادداشت در: yun.ir/ien0a8
🏷 #نوشتار #نقد #شهید_آوینی #مهدی_نصیری #دین #تجدد #تکنولوژی #رسانه
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
📣 پاتوق جدید! 🔸 هر وقت فرصت کردید یه سری بزنید: https://virasty.com/Smh_Doaei 🆔 @Smh_Doaei
🔰 وضعیت امروزِ «مهدی نصیری» در عرصۀ «سیاست»، محصول «سابقۀ فکری و اعتقادی» اوست. برای فهم بهتر این وضعیت، مقابله با آن و جلوگیری از تکرارش، باید این سابقه را شناخت.
🔗 https://virasty.com/Smh_Doaei/1681588214898553027
🏷 #ویراست #مهدی_نصیری
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
باز هم حکایتِ «جاهل» و «افراط» و «تفریط»هایش ... از «غربستیزی کور» تا «تقدیس لیبرالدموکراسی» #جاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اشتباه_میکنید
هم شمایی که چارۀ کار را در عبور از #رأی_مردم میدانید؛
و هم شمایی که بهخاطر کجفهمی یا کینهتوزی، نظریۀ سیاسی #آیة_الله_مصباح_یزدی را تحریف میکنید.
#مردمسالاری_دینی
#پوپولیسم
#مهدی_نصیری
🆔 @Smh_Doaei
🔰 افراط در نفهمیدن!
▪️ نقیضهای بر سه یادداشت اخیر مهدی نصیری با عنوانِ «آری؛ من یک افراطی بودم»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 مهدی نصیری اخیرا نوشته است اگر من، در دورۀ مدیریت روزنامۀ کیهان، افراطی بودهام ـ که بودهام ـ معلوم میشود رهبری هم افراطی بودهاند؛ زیرا عملکرد من در آن دوره، مورد تأیید و حمایت ایشان بوده است. اما:
🔹 اولا، اینکه رهبری ـ بهمقتضای جایگاه خود و ضرورتهای ادارۀ جامعه ـ از جهتگیری اصلی او حمایت میکردهاند، هیچ منافاتی با این ندارد که بعضی از کارهایش را هم صحیح نمیدانستهاند.
🔸 ثانیا، اصل افراط نصیری، نه مربوط به دورۀ فعالیت او در کیهان، که اتفاقا مربوط به دورههای بعد از آن است؛ دورۀ کنارهگیری از سیاست، دورۀ اخباریگری، دورۀ غربستیزی، دورۀ مخالفت با فلسفه و عرفان و دورۀ تضاد با اساس انقلاب اسلامی؛ همان دورههایی که در هیچکدام، از حمایت رهبر معظم انقلاب خبری نیست.
🔹 و ثالثا، این سخن، شاهد دیگری است بر اینکه نصیری، نه تصور درستی از جایگاه رهبری در جامعه دارد، نه تلقی کاملی از واقعیتهای ادارۀ کشور. یعنی واقعا نمیفهمد که نه دفاع رهبری از یک نیروی فعال در بدنۀ اجرائی، بهمعنای تأیید همۀ کارهای اوست و نه ادارۀ امور کشور، جز با مدارا، تعامل، واقعبینی، مصلحتاندیشی، بهرهگیری از توان موجود و تربیت تدریجی نیروها ممکن است.
🔸 آری؛ واقعیت آن است که گاه بهخاطر بعضی از ضرورتها و مصلحتها، باید با کسی مثل مهدی نصیری هم کار کرد؛ همو که پایههای فکری و روحی محکمی نداشت، اهل استقامت در راه خدا نبود، قدر حمایتها و هدایتهای رهبری را ندانست، خودش را بهدست تردیدها سپرد، قدم به قدم از جبهۀ انقلاب فاصله گرفت، با دشمنان کینهتوز اسلام و جمهوری اسلامی همپیاله شد، گوی التقاط و سقوط را از همگان ربود، زیر علم لیبرالیسم و پلورالیسم سینه زد و این روزها متوهمانه در اندیشۀ برپایی یک جمهوری سکولار است.
🔹 پناه میبریم به خدا ...
🏷 #نوشتار #نقد #مهدی_نصیری #انقلاب_اسلامی #رهبر_معظم_انقلاب
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 مهدی نصیری؛ از «توهین به اولیاء خدا» تا «دفاع از اسلام سکولار و لیبرال» ▪️ بهمناسبت فرارسیدن ۱۲ ر
خطر #مسلمان_غربزده و #سکولار_مذهبی برای #انقلاب_اسلامی از همه بیشتر است؛
همانکه در #دنیای_مدرن عملا هیچ نقشی برای #دین قائل نیست، اما #وادادگی و #عقبماندگی را بهعنوان یک هنجار دینی تئوریزه میکند.
#محمدجواد_ظریف
#مهدی_نصیری
پ.ن: البته زیاد هم نباید غصه خورد:
أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ. (فاطر/۸)
🆔 @Smh_Doaei
🔰 وقتی کینه کورت میکند
▪️ نگاهی گذرا به دفاعیۀ «مهدی نصیری» از «فیروز نادری»
✍ سید محمدحسین دعائی
۱. همانطور که قبلا گفتم، «مهدی نصیری» مسخ شده؛ و هرچه میگذرد، این مسخشدگی در او رسوخ بیشتری پیدا میکند؛ بهگونهای که این روزها، در گاهشمار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور، از شرّ هیچ اتفاق کوچک یا بزرگی برای لگد زدن به جمهوری اسلامی و البته رسوا کردن خود نمیگذرد.
۲. دفاع اخیر نصیری از «فیروز نادری»، بهقدری سست و سطحی است که با هیچ منطقی جز «کینهورزی نسبت به انقلاب اسلامی» نمیتوان آن را توجیه کرد.
او از یک سو با بیدقتی یا غرضورزی تمام، مخالفت نادری با «اساس اسلام» و «نهاد روحانیت» را به مخالفت با «جمهوری اسلامی» تقلیل داده و از سوی دیگر زمین و زمان را برای اثبات حقانیت و برائت او به یکدیگر میدوزد. به میان کشیدن بحث از اقسامِ «کفر»، ارائۀ تحلیلی خام از مقولۀ «استضعاف» و ارائۀ یک بستهبندی دینی از «تکثرگرایی» و «اباحهگری» در قالب انگارۀ التقاطیِ «عصر حیرت»، بخشی از تلاش مذبوحانۀ نصیری برای دفاع از «شخصیت فیروز نادری» است.
آری؛ اشتباه نشود! اینکه «شخص فیروز نادری» و ذات او چه موقعیتی دارد یا اینکه پروندۀ عمر او با چه وضعیتی بسته شد، مورد بحث نیست؛ بلکه سخن در تحلیل آراء و افکاری است که شخصیت او را شکل داده و در آیینۀ گفتار و رفتار او بروز و ظهور پیدا کردهاند.
۳. شخصیت فیروز نادری، حتی اگر مستحق مذمت نباشد ـ که هست ـ قطعا شایستۀ تجلیل نیست. زیرا او نه فقط بهمقتصای مبانی متقن معرفتی، بلکه بر اساس انگارههای سست نصیری نیز وضعیت قابلدفاعی ندارد. به عبارت دیگر، حتی اگر ملاک قضاوت دربارۀ انسانها، فقط «انسانیت و ارزشهای اخلاقی» باشد هم نمیتوان نادری را انسان شایستۀ تجلیلی دانست. زیرا او نه تنها هیچ احترامی برای صاحبان عقیدهای غیر از عقیدۀ خود ـ یعنی متولیان نهاد دین ـ قائل نیست، بلکه بهدنبال شکنجه و کشتن آنها در سیارهای دیگر است؛ و این یعنی اگر دستش برسد و قدرتش را داشته باشد، هم دیکتاتور است و هم مردمآزار.
۴. در پایان، این نکته نیز گفتنی است که: دفاعیۀ «نصیری» از نادری، عرصهای است برای رصد تناقضهای فکری و ریاکاریهای رفتاری او. بهراستی چگونه میتوان نگران دست کوتاه نادری از دنیا، شخصیت او، احترام او و حقوق انسانی و طبیعی او بود، اما در هجمه همهجانبه به مخالفان فکری و سیاسی خود، ذرهای از این نگرانیها را نداشت؟ یا چگونه میتوان به «حیرت حداکثری» معتقد بود، اما بهجای «احتیاط حداکثری»، به «ولنگاری و وادادگی حداکثری» رسید؟ و بالاخره اینکه چگونه میتوان در مسائل اعتقادی و در مواجهه با دینگریزیها و دینستیزیهای صریح، از آزادیخواهی، تکثرگرایی و رواداری دم زد، اما در عرصۀ تقابلهای سیاسی با جبهۀ انقلاب، اهل موضعگیریها و کنشگریهای بنیادگرایانه، تندورانه و جزماندیشانه بود؟
درست است؛ اینها همه نتیجهٔ «کینهورزی» و «مسخشدگی» است.
اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا.
🏷 #نوشتار #یادداشت #مهدی_نصیری #فیروز_نادری #عصر_حیرت #پلورالیسم #لیبرالیسم #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei
افاضه جدید #نصیری:
آهای روحانیت شیعه!
از مجتهد جوان، #شهابالدین_حائری یاد بگیرید!
برای حفظ دین و محو ظلم و فساد، با آمریکا نباید درافتاد، اما با جمهوری اسلامی چرا.
چون با آمریکا میتوان همزیستی مسالمتآمیز داشت، اما با جمهوری اسلامی نه.
آری؛ ما یک حکومت دموکراتیک میخواهیم؛ [مثل #فرانسه].
پ.ن:
۱. مناظرۀ #حائری با #ذوعلم، بیش از آنکه نشانۀ جسارت حائری باشد، نشانۀ آزادی بیان در جمهوری اسلامی است.
۲. جناب نصیری تا به حال اجازۀ اجتهاد صادر نکرده بودند که کردند.
۳. همانگونه که نصیری اعتراف کرده «نظریه ولایت فقیه»، نه یک سلیقۀ شاذ شخصی، بلکه یکی از بروندادهای جدی حوزه علمیه است.
۴. قطعا عالمان موافق این نظریه در اکثریتاند.
۵. وقتی کینه کورت میکند و به تعصب جاهلی دچار میشوی، مهندسمعمار انقلاب کبیر اسلامی میشود «آقای خمینی»، اما شاگرد مردود او میشود «مرحوم آیة الله منتظری».
🏷 #نوشتار #یادداشت #مهدی_نصیری #ولایت_فقیه #جمهوری_اسلامی
🆔 @Smh_Doaei
▪️ بازنشر یک یادداشت قدیمی در نقد نگاه «نصیری» به «آموزههای رضوی»:
🔰 کوردلی و کجفهمی اطرافیان، اصلیترین عامل غربت معصومان
🔸 حدود ۱۱ سال قبل، در ایام شهادت حضرت رضا علیه السلام، مهدی نصیری در یادداشتی با عنوانِ «نفی مبانی فلسفی و عرفانی در آموزههای توحیدی امام رضا علیه السلام» نوشت:
در سالروز شهادت دهمین حجت معصوم الهی و هشتمین خلیفه الهی پس از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه آلاف التحیة و الثناء ـ بر مظلومیت آن حضرت که به زهر جفا و کین مأمون عباسی مسموم شد و غریبانه به شهادت رسید، به حق میگرییم. اما جا دارد در این ایام، مظلومیت و غربت جگرسوزتر آن امام معصوم و دیگر امامان را یه یاد آوریم که عبارت است از کوتاهکردن دست امت از دریافت معارف زلال و وحیانی این حجج معصوم الهی و حاملان علم مصبوب با دسیسههای اموی و عباسی.
بنیامیه و بنیعباس با ایجاد جریانهای فکری و فرهنگی بدلی و با ضرب سکههای تقلبی حکمت و عقلانیت از طریق راهاندازی نهضت ترجمه متون فلسفی و عرفانی یونانی و در یک کلام با ایجاد بیت الحکمه یونانی در برابر بیت العترة نبوی، راه را بر نشر عقلانیت واقعی و حکمت حقیقی سد کردند.
این که امروز حتی در عالم تشیع، اندیشههای ارسطو و افلاطون و افلوطین رسوخ کرده و معارف عقلانی و برهانی و حِکمی اهل بیت علیهم السلام را در عرصه توحید و دیگر اصول اعتقادی به محاق برده است، نتیجه همان دسیسه اموی و عباسی است. بنابراین جای دارد در چنین ایامی علاوه بر گریستن بر مظلومیت و ستمی که بر ابدان شریف امامانمان رفته است، بر غربت و جفایی که بر معارف و تعالیم زلال و الهی آنان تحمیل شده نیز بگرییم و در حد وسع در صدد احیا و ترویج این معارف برآییم.
در این مقال و مجال کوتاه بر آنیم اشارهای به آن بخش از تعالیم امام رضا علیه السلام داشته باشیم که ناظر به رد اندیشه و مبنای فلسفی و عرفانی است و بیانگر مسیر جدای مدرسه اهل بیت علیهم السلام از مدرسه فلسفه و عرفان یونانی در مسأله مهم و اساسی توحید و معرفت الله است ... .
🔹 بنده نیز در پاسخ او نوشتم:
به فرمایش مرحوم علامه آیة الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی اعلی الله مقامه الشریف، «يكى ديگر از جهات غربت امام رضا عليه السّلام آنست كه: مطالبى بس نفيس و عالى در باب معرفت و توحيد ذات مقدّس تعالى بيان فرموده است كه در عيون أخبار الرّضا و سائر كتب مسطور است و روى اين روايات بايد بحثها و دقّتها شود و در حوزههاى علميّه، مدارسى براى تحليل و تجزيه و تفهيم اين معانى به وجود آيد؛ ولى مع الاسف هيچ بحثى نشده و حقائق اين معانى در بوته خفاء مانده و مستور از أفهام طلّاب است و اين غربت از همه مراتب غربتِ گذشته شديدتر است. صلوات الله عليه.» (روح مجرد، ص۲۳۵)
و از این دردناکتر آنکه عدهای به اسم دفاع از معارف رضوی، به خیال ترویج عقائد حقه و به زعم رفع غربت و مظلومیت از آن امام مظلوم و غریب، با تکیه بر محتوا و روشی غلط، بر فهم ناقص و ناصواب خویش از تاریخ و روایات اصرار ورزیده و کفرآمیزبودن عقائد و اقوال بزرگانی از مؤمنان و موحدان جهان تشیع را فریاد میکنند! اگرچه که این فریادها، گلو پارهکردنها و گریبانچاکزدنها، در انبوهی از نغمات دلنشین حکمت و معنویت شیعی جامعه امروز، خود به خود مضمحل است، اما از باب نهی از منکر و دفع مفاسد محتمله، چند نکتهای را درباره یکی از این تلاشهای بیثمر، یعنی یادداشت اخیر جناب آقای نصیری، به عرض میرسانم: ...
🔸 الغرض شاید بازنشر این نقد که در همان زمان ــ بنا بر ملاحظاتی ــ بهنام «سید محمدحسین سجادی» منتشر شد، خالی از فائده نباشد: متن کامل یادداشت.
🏷 #نوشتار #نقد #مهدی_نصیری #امام_رضا #فلسفه_اسلامی #عرفان_شیعی_فقاهتی
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 مهدی نصیری؛ از «توهین به اولیاء خدا» تا «دفاع از اسلام سکولار و لیبرال» ▪️ بهمناسبت فرارسیدن ۱۲ ر
🔰 ... و این داستان ادامه دارد!
#مهدی_نصیری در یادداشت اخیر خود نوشته:
«آیا اسرائیل و نتانیاهوی صهیونیست اجازه سوگواری برای قربانیان فلسطینی را مانند نظام ولایت فقیه نمیدهند و مادران قربانیان را مانند مادر کیان پیرفلک محصور میکنند؟! اسرائیل و نتانیاهو کدام مبارز مسلح فلسطینی را که دستگیر و اسیر شدهاند، اعدام کرده است که نظام مقدس در دادگاههای خود و با گرفتن اعتراف زیر شکنجه، برخی شهروندان معترض در خیابان را اعدام میکند؟»
تخطئۀ حماس، نه!
تبری از جبهۀ مقاومت، نه!
توصیۀ طرفین به اخلاقمداری و انساندوستی، نه!
دفاع از پیشنهاد صلح با دشمن، نه!
بلکه:
تبرئه و تطهیر اسرائیل!
این، اثر وضعی تیر انداختن بهسمت جمهوری اسلامی است.
خدایا!
بهحرمت قسمهای حاج قاسم، ما را عاقبت بهخیر بفرما ...
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
▪️ گذری بر تفاوتهای «مهدی نصیری» با «شهید آوینی» در «نقد تجدد»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 چندی پیش مقالهای با عنوانِ «آوینی و افسانه بیطرفی تکنولوژی مدرن» به قلم جناب آقای نصیری منتشر شد؛ مقالهای که نویسنده در آن، ابتداء به بیان نظرات خود دربارۀ ماهیت تکنولوژی مدرن و نسبت آن با اسلام و آموزههای دینی پرداخته و سپس اندیشههای سلالۀ سلسلۀ سادات و دودۀ شجرۀ طوبای شهادت، یعنی شهید سعید سید مرتضی آوینی رحمة الله علیه در این حوزه را بر نظرات خویش منطبق میداند. غافل از آنکه هر دو بخش مقالۀ مذکور، محل اشکال است.
🔹 مطالبی که جناب آقای نصیری، بهشکل مختصر در این مقاله بیان میکند را پیش از این، مفصلا در کتاب «اسلام و تجدد» تشریح کرده است؛ کتابی که در کنار دیگر آثار و سخنان مخدوش نویسنده دربارۀ موضوعاتی همچون «فلسفه و عرفان اسلامی»، نیازمند فصل مشبعی از نقادی است. حتی میتوان گفت که ریشۀ نگاه تار و بیهویت او به «حکمت و معنویت ناب شیعی» را باید در زاویۀ غلط دید او نسبت به «هویت دین» و «حقیقت هستی» جستوجو کرد؛ زاویۀ دیدی که با دقت در ابعاد کتاب «اسلام و تجدد»، بهخوبی میتوان مختصات آن را بهدست آورد.
🔸 بهعنوان مقدمۀ بحث، باید توجه داشت که: افراد صاحبنظر در حوزۀ نسبت «دین» و «تکنولوژی» یا «دین» و «رسانه» (بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق تکنولوژیهای مدرن) را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: قائلان به «تعامل»، «تناسب» و «تقارب» این دو پدیده و قائلان به «تعارض»، «تناقض» و «تضاد» آنها. قائلان به «تعارض دین و تکنولوژی» یا «ذاتگرایان»، با درنظرگرفتن ذات و هویتی مستقل برای هر یک از دو پدیدۀ «دین» و «تکنولوژی» یا «رسانه»، آنها را دارای اقتضائاتی مختص به خود و متعارض با دیگری دانسته و ترکیب یا تعامل آنها را زمینهساز تغییر و تخریب هویت هر یک از این دو میپندارند. اما قائلان به «تعامل دین و تکنولوژی»، در سه دستۀ «ابزارگرایان»، «کارکردگرایان» و «فرهنگگرایان»، هر یک بهنحوی، تعامل این دو پدیده را ممکن و بلکه لازم میدانند.
🔹 بهطور طبیعی و بر اساس روند منطقی بحث، برای فهم و تبیین نسبت «دین» با «تکنولوژی» یا «رسانه»، ابتداء باید فهم واقعی و تبیین صحیحی از هویت هر یک از این پدیدهها داشت. چرا که فهم و تبیین یک نسبت، بدون فهم و تبیین طرفین آن نسبت، ممکن نیست. از همین رو «دینشناسی» از یک سو و «تکنولوژیشناسی» از سوی دیگر، برای نسبتسنجی میان «دین» و «تکنولوژی» امری ضروری است؛ و به همین خاطر با ضعف در مرحلۀ «دینشناسی» یا نقص در فضای «تکنولوژیشناسی»، نتیجه بحث در نسبتسنجی میان این دو پدیده نیز تابع اخس مقدمتین بوده و محکوم به حکم بطلان است. بسیار دیدهایم رسانهشناسانی را که بهجهت قصور در شناخت دین، سر از ویرانههای تجدد غربی درآورده و یا دینشناسانی را که بهخاطر خطای در فهم رسانه، پا در بیابان تحجر و جمود نهادهاند. در این میان، طبیعی است که حال بیخبران از دو سوی ماجرا، از همه وخیمتر باشد.
🔸 سخن جناب آقای نصیری در یادداشت مورد بحث نیز اگر چه عموما ناظر به بحث «تکنولوژیشناسی» است، اما بهانضمام مطالب ایشان در کتاب «اسلام و تجدد» که حوزۀ «دینشناسی» را نیز پوشش میدهد، ظاهرا مصداق همین دسته سوم است. توضیح مطلب آنکه: ...
📌 متن کامل یادداشت در: yun.ir/ien0a8
🏷 #نوشتار #نقد #شهید_آوینی #مهدی_نصیری #دین #تجدد #تکنولوژی #رسانه
🆔 @Smh_Doaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر بگریزی ز خراجات شهر
بارکش غول بیابان شوی
کسیکه زبانش به طعن اولیاء خدا عادت کرده باشد، قدر انقلاب اسلامی را نداند، همزمان با بیداری فطرتهای سالم در سرتاسر دنیا، سر از کانادا درآورد و آنتن بیبیسی را پر کند، معلوم است که باید از شاهزاده تا تاجزاده به همه سواری دهد.
#مهدی_نصیری
#آینه_عبرت
🆔 @Smh_Doaei