eitaa logo
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
1.3هزار دنبال‌کننده
303 عکس
153 ویدیو
2 فایل
🔺 اینجا مطالب و محتواهایی رو از خودم و دیگران براتون به اشتراک میذارم. امیدوارم به دردتون بخوره. درخدمتم | @SoozosazAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام الله علیها آیه‌ای از طرف جنت الاعلی آمد هر ملک سوی زمین بهر تماشا آمد غنچه‌ی خنده به روی لب زهرا آمد مژده، ای اهل زمین زینب کبری آمد «اشک شوق علی و ذوق نبی دیدنی است شب، شبِ رحمت حق است، شبی دیدنی است» میکده از سر شوق است مرتب گشته ساغر از کوثر ناب است لبالب گشته گوش کن... ذکر لب فاطمه زینب گشته ملک از عطر نفس هاش مقرب گشته «فاطمه شاد که باشد همه عالم شادند باغ های دو جهان از نفسش آبادند» زینب از نسل خدیجه است، شرافت دارد هیبتش فاطمی و رتبه ی عصمت دارد نزد ما خاک قدم هاش قداست دارد در دل سینه زنان، تخت حکومت دارد «تا قیامت همه محتاج و حقیرش هستیم پیرو مکتب و در خط و مسیرش هستیم» راهِ بی زینب کبری به خدا بی راهه است سالک خالیِ از معرفتش گمراه است بی سبب نیست که گفتند امین الله است سرّ أب بوده و از سرّ سما آگاه است «حافظ و محرم اسرار امامت، زینب صاحب حکمت و دریای بصیرت، زینب» خطبه‌اش مثل علی، فن بیانش غوغاست صاحب علم لدنی است شبیه زهراست نائب فاطمه در واقعه ی عاشوراست یک تنه آینه ی پنج تن اهل کساست «گرچه گفتند به او عابده ی آل علی کل عمرش همه جا بود به دنبال ولی» در صف اول هر معرکه حاضر بودن کوه غم، کوه بلا دیدن و شاکر بودن کم نیاوردن و جنگیدن و صابر بودن همه جا در پی تعظیم شعائر بودن «این همه ذره ای از وصف کمالش هم نیست قطره ای از نم دریای جلالش هم نیست» ما نمردیم کسی صحبت غارت بکند ما نمردیم کسی باز خباثت بکند داعشی سمت حرم قصد عزیمت بکند یا که در خواب اگر فکر جسارت بکند... «سر هر ناخلفی از رگ گردن بزنیم تا بدانند همه عبد سرای حسنیم» همه هستیم گدای حرمت بی بی جان همه ی ما به فدای حرمت بی بی جان ما کجا... کرب و بلای حرمت بی بی جان خوش به حال شهدای حرمت بی بی جان «دور ماندیم رفیقان... سرمان رفت کلاه رانده از سوی بهشتیم و پی بذر گناه» شاعر/ محمدجواد شيرازی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها آسمان دیدیم و بارانی شدیم آستان دیدیم و پیشانی شدیم عشق آمد باز طوفانی شدیم بعد از این عُمّانِ سامانی شدیم «نوبت گنجینه الاسرار شد حرف زینب شد علی تکرار شد» باز شور موج این دریا علی ست باز جان این مسمّط‌ ها علی ست تا تپیدن‌ های دل ها یا علی ست حرف اول حرف آخر با علی ست مرتضی امشب سلامش زینب است فاطمه این بار نامش زینب است ناگهان جان جهان را دیده‌ ای روی دستی آسمان را دیده‌ ای بیکران در بیکران را دیده‌ ای چار دریا توأمان را دیده‌ ای گرچه این خانه پر از نیلوفر است دختر اما باز چیزی دیگر است در تنَزل حق تعالی زینب است این خدایم نیست اما زینب است این حسین است این حسن یا زینب است تا علی زهراست زهرا زینب است «آمد و جام خدا بر لب رسید اولین و آخرین زینب رسید» کیست زینب کیست این مرد آفرین کیست زینب یک تنه فتح‌ المبین "زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین" زن اگر این است مردی چیست چیست فاطمه داند که زینب کیست کیست کیست این خورشید فردای حسین ما رایت الّا جمیلای حسین عین و شین و قاف در حای حسین آمده تا پُر کند جای حسین «این که زیر شهپرش عباس بود پله‌ های منبرش عباس بود» کیست این روح شکوه ذوالفقار کیست معنی علی در کارزار کیست او بِنتُ‌ الجلال أختُ الوقار کیست او باید بگوید سازگار: ای که در تصویر انسان زیستی کیستی تو کیستی تو کیستی از نجف گفتیم مدهوش تو بود از عَلَم گفتیم بر دوش تو بود از حرم گفتیم آغوش تو بود از دلت گفتیم در جوش تو بود «گرچه در ابعاد عالم گفته‌ ایم هرچه گفتیم از شما کم گفته‌ ایم» آفرید از دل تو را از جان تو را ریخت حق در قالب انسان تو را قبله وقتی هست سرگردان تو را سجده باید کرد هر دوران تو را تو خودت بیت الحرامی کم که نیست عمه جان نُه امامی کم که نیست کعبه‌ی شش گوشه، شش در داشتی خوش به حالت شش برادر داشتی از محبت شش برابر داشتی چار پَر اما دو شهپر داشتی «نوری و عالم نمی‌ بیند تو را چشم نامحرم نمی‌ بیند تو را» شاعر/ حسن لطفی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها تو کیستی فروغ چراغ هدایتی تو لنگر سفینۀ نوح ولایتی ناخوانده درس، عالمۀ علم عالمی مکتب نرفته، بحر وسیع روایتی با چادرت به دایرۀ حشر، سایبان با معجرت به معرکۀ صبر، رایتی «بودی ز خردسالی خود یاور حسین هم خواهر حسینی و هم مادر حسین» فُلک نجات را به خدا ناخدا تویی بال و پر عروج به سوی خدا تویی هم سنگر امام شهیدان قدم قدم از ابتدا تو بودی و تا انتها تویی روز جهاد همره و همگام فاطمه هنگام خطبه هم نفس مرتضی تویی «ماهِ دو مهرِ فاطمه و کوکب علی آیینۀ حسین و حسن، زینب علی» اعجاز کرده خالق عالم به مدح تو بگشوده لب پیمبر اکرم به مدح تو با رمز کاف و ها که به قرآن نوشته است آغاز گشته سورۀ مریم به مدح تو بعد از چهارده صده با عشق و افتخار گوید سخن هماره مُحرم به مدح تو «با آنکه در فراق و غم و رنج زیستی تاریخ کوچک است بگوید تو کیستی» تا روز حشر، خون خدا را پیمبری بازآ بخوان خطابه که شمشیر حیدری هم ذوالفقار خشم علی در خطابه‌ ای هم مصحفِ مطهرِ زهرای اطهری عیسی اگر نظر به تو و مادرش کند گوید عزیز فاطمه بالله تو برتری «عباس اگر چه هست گرامی برادرت حاشا که بی اجازه نشیند به محضرت» بر عزم و غیرت تو خدا گفت آفرین وقتی که خلق کرد تو را، گفت آفرین وقتی به قتلگاه گشودی زبان به شکر زهرا گشود لب به دعا، گفت آفرین تا شد ز خطبۀ تو نفس‌ها به سینه حبس بر نیزه سیدالشهدا گفت آفرین «نطقت به کوفه معجزۀ ذوالفقار کرد بر چون تو شیر دخت، علی افتخار کرد» وحی خدا بوَد سخن دلربای تو انداخت نقش، بوسه محمل به پای تو تاریخ شاهد است که تا صبح روز حشر خون حسین موج زند در صدای تو هرجا به یاد کرب و بلا خیمه می زنند آن خیمه گوشه ایست ز صحن و سرای تو «بعد از حسین، فاطمه را نورعین تو در چشم جان ما تو حسینی، حسین تو» شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها تو کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو فهم رسا، نارسا چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... دایهٔ تو ز کودکی غم شده قامت غم در غم تو خم شده کتاب عشق و عقل تألیف توست مُهر به لب، زبان ز توصیف توست تو گردش ثبات اهل‌بیتی تو مجمع صفات اهل‌بیتی دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو تو برده‌ای فیض حضور همه تو بوده‌ای سنگ صبور همه روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات سایهٔ تو ندیده همسایه‌ات مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه اُمّ مصائب تو و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود تو عین عرفان وِرا نور عین کشتهٔ حقّی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینةالنّجاتی حسین امید خلق در عالمین ولی به هر غم تو امید حسین نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم چنان که نام خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... شاعر/ علی انسانی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها ای دختر تجلی توحید، آمدی ای ماه! روی دامن خورشید آمدی ای لاله‌ای که قبل شکوفایی‌ات حسین هرگز چنین شکفته نخندید، آمدی هر چند در حجاب ولایت نهفته‌ای روشن‌تر از تمام موالید آمدی در خانۀ زمینی زهره از آسمان ای ماه، ای ستارۀ ناهید! آمدی راهی دراز را به هوای برادرت باصد هزار آرزو، امید آمدی از نسل آفتابی و مهتاب در حجاب پلکی بزن به روی برادر کمی بتاب... هر کس که از مقام تو سر دربیاورد باید به پیشگاه غمت سر بیاورد روز ولادت تو روا بود جبرئیل یک سوره مثل سورۀ کوثر بیاورد ای دخترِ بزرگ دو معصوم! مثل تو دنیا نمی‌تواند دختر بیاورد تنها ز مادر تو بیاید که دختری با هیبت و جلالت حیدر بیاورد این طبع شاعرانۀ حق بود، تا تو را زینت برای زیبِ پیمبر بیاورد مجموعۀ فضائل آل کسا تویی گر هست معنی ششم إنّما، تویی ای کام عرش تشنۀ یک ربنای تو مشتاق حال راز و نیازت خدای تو خالق یکی و عشق یکی و وفا یکی نشنیده است گوش فلک هم دو تای تو وقتی که رو به قبله کنی جلوه می‌کند در آسمان هفتم حق رد پای تو ما نه، که بوده وقت نماز شبانه‌ات چشم امام، ملتمس یک دعای تو هرکس شهید عشق تو شد زنده می‌شود باید بمیرد آن‌که نمیرد برای تو در قدر، کس چنان تو جلیله نمی‌شود هر بانوی عشیره، عقیله نمی‌شود... شاعر/ محسن عرب خالقی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود که فضا جلوه‌گر از آیت زیبایی بود در بهاری که نسیمش نفس جبریل است گل ناز دگری رو به شکوفایی بود خانه‌ای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود تا بیایند به تبریک محمد؛ جبریل، با ملائک همه در حال صف‌آرایی بود به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود تا که قنداقهٔ او را به بر آورد حسن حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا که سراپا همه آیینهٔ زیبایی بود دختری داشت سراپای همانند علی زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود... بود از صبر و رضا نایبۀ خاص امام نازم او را که به این قدر توانایی بود کربلا صحنۀ عشق است و در آن صحنۀ عشق همت زینب نستوه تماشایی بود به علمداری صحرای بلا کرد قیام رهبر قافلۀ عشق به تنهایی بود... شاعر/ سیدرضا مؤید با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها گفتم از کوه بگویم قدمم می‌لرزد از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده‌ست رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده‌ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد جبرئیلم همۀ بال و پرم می‌سوزد من در اعماق خیالم... چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر توست تار و پود همه افلاک نخ معجر توست روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سورۀ «اَعطینا» شد عشق عالم به تو از شوق مکرر می‌گفت به گمانم به تو آرام پیمبر می‌گفت: بی‌تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود شاعر/ سیدحمیدرضا برقعی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها ای ز دیدار رخت جان پیمبر روشن دیدۀ حق‌نگر ساقی کوثر روشن در سراپردۀ عصمت که ملک راه نداشت از جمالت دل صدّیقۀ اطهر روشن یثرب اَر فخر فروشد به فلک نیست عجب که شد از نور تواَش مطلع و منظر روشن تیرگی نیست در آن سینه که مهر تو در اوست که ز مهر تو شده سینۀ حیدر روشن غنچۀ جان شبیر از گل روی تو شکفت وز تماشای تو شد خاطر شبّر روشن آیت لطف خدایی و به هر دل تابی گر بُوَد سنگ، شود چون دل گوهر روشن نه همین روی زمین از رخ تو روشن شد که ز میلاد تو شد اَنجم و اختر روشن «زیب اب» نام گرفتی و مرا فخر این بس که شد از نام دلارای تو دفتر روشن در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی ادب آموختۀ مکتب طاهایی تو تربیت‌ یافتۀ دامن زهرایی تو زینت قامت دین، زیور رخسار شرف مظهر کاملۀ عفّت و تقوایی تو گل گلزار نبی، میوۀ بستان علی خانۀ فاطمه را شمع دلارایی تو... عبرت‌آموز زنانی به حجاب و به وقار برتر از آسیه و هاجر و سارایی تو حوریان راست به خاک قدمت بوسه از آنک غنچۀ گلبن انسیۀ حورایی تو عجبی نیست اگر زینِ اَبَت نام دهند که گرامی ثمر اُمّ ابیهایی تو در صف حشر که هنگام شفاعت باشد مادرت فاطمه را همره و همپایی تو در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی شاعر/ حمید سبزه واری با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
912.1K
🎵سبک مولودی #سرود_حضرت_زینب سلام الله علیها 🔺هیئتی/ تک اومده تو بهر لطفش مارو شامل کنه خانواده ی ابوتراب و کامل کنه جا داره ناز قدوم بی بی زینب خدا سوره ی کوثر و یکبار دیگه نازل کنه 🔸وارث عصمت زهرا، بردن اسمش ثوابه یه نخ معجر زینب، کل آیه ی حجابه نفسش عطر بهاره، تیغ نطقش ذوالفقاره از همه اینا مهم تر، دختر ابوترابه 🔹شور عشقش دریاست زینبه که یه پا زهراست مرجع تقلید سقاست - زینب 🌀یا زینب، ای خداوند ادب - یا زینب، ای فاطمی نسب یا زینب، یا شریکةَ الحسین - یا زینب، یا عقیلةَ العرب یا زینب، یا عقیلةَ العرب... صاحب شوکت دربار حسین زینبه باعث گرمی بازار حسین زینبه دلیل اومدنش قبل ابالفضل اینه که بفهمونه علمدار حسین زینبه 🔸تو غم و غصه و دردا، راه چاره ی حسینی ماه و خورشید علی زهرا، تو ستاره ی حسینی بدون امضای زینب، خبری از کربلا نیست بنابراین بی بی جون تو، همه کاره ی حسینی 🔹مجنونم لیلامه خواهر خوب آقامه اسمش درمون دردامه - زینب 🌀یا زینب، ای خداوند ادب - یا زینب... یا زینب، یا عقیلةَ العرب... یادته با اینکه از غصه حزین می شدی قوت دل یل ام بنین می شدی انقدر با عظمت بوده وجودت که تو زينت اسم اميرالمومنين ميشدى 🔸شبیه حیدر و زهرا، از همه عالم سری تو می ریزه هزار تا مریم، بتکونی روسری تو مسیح کرب و بلایی، نمک دست خدایی چی بخونم از تو وقتی، کرده عباس نوکری تو 🔹درمون صد درده زن ولی مرد تر از مرده برا حسین مادری کرده - زینب 🌀یا زینب، ای خداوند ادب - یا زینب... یا زینب، یا عقیلةَ العرب... شعر و سبک/ میثم میرزایی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
634.7K
🎵سبک مولودی #سرود_حضرت_زینب سلام الله علیها 🔺هیئتی/ تک این دل شیدا رسوا نمیشه عاشقی بی تو معنا نمیشه زیر سایه ی پرچم توأم بهتر از اینجا پیدا نمیشه 🔸تفسیر قرآن و - ابواب ایمان و عالمةٌ، غَیرُ مُعَلَّمَه عشق حسین جان و - دریای عرفان و فَهیمَةٌ، غَیرُ مُفَهَّمَه 🔹تیغ کلامت ذوالفقاری خودت هم یکپا علمداری هوای همه نوکرا رو بی بی جان همیشه تو داری یا جبلَ الصبر مدد یا زینب... تُو صدای تو صدای مرتضاست کرمت مثل امام مجتباست ما همه فدایی نام توایم حرمت پناه ما بی خونه هاست 🔸تو مثل خورشیدی - به قلبم تابیدی تویی که، هستی بابایی اقیانوس عشقی - بانوی دمشقی جانشین، بی بی زهرایی 🔹از لطفت دارم شور و حالی بِنَفسی أنتِ أهلی، مالی امشب جای شهیدامون و مدافعان حرم خالی یا جبلَ الصبر مدد یا زینب... شعر و سبک/ صابر شهریان با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
794K
🎵سبک مولودی #سرود_حضرت_زینب سلام الله علیها 🔺هیئتی/ تک از وقتی اومدی، با خودت شورِ عشق آوردی از وقتی اومدی، دل داداش حسین و بردی از وقتی اومدی، غصه ی دلبرت رو ‌خوردی 🔸ای - بانو - اومدی ماه شب کامل شد ای - بانو - رحمت از آسمون نازل شد ای - بانو - قلب ما هم به تو مایل شد 🔹عشق، جریان داره از انقلاب کرب و بلا، از پرچم عشق عشق، یعنی حرمت یعنی بهشت یعنی دمشق، یعنی دم عشق یا زینب (3) یا عقیلةَ العرب... شبهای رحمته، شب دیونگیمه امشب شبهای رحمته، میخونم تا سحر زیر لب شبهای رحمته، شده ذکرم فقط یا زینب 🔸ای - بانو - از خجالت سرم پایینه ای - بانو - تموم حرفم امشب اینه ای - بانو - سنگتو میزنم به سینه 🔹از، خاک پای تو بوسه گرفته خورشید و، ماه کهکشون از، بارون چشات نم نم بارون میاد از، ابر آسمون یا زینب (3) یا عقیلةَ العرب... امشب تا صبح میخوام، بزنم قید این دنیا رو امشب تا صبح میخوام، بمونم تا سحر بیدار و امشب تا صبح میخوام، بخونم واست این شعرا رو 🔸ای - بانو - بی تو دنیا برام تاریکه ای - بانو - به تو دست دلم‌ نزدیکه ای - بانو - در خونت منو دیدی که 🔹تا، دنیا باشه دنیا من ‌از این خونه پاهام، کنده نمیشه تا، از سینه نفس بالا میاد از تو میخو، نم تا همیشه‌ یا زینب (3) یا عقیلةَ العرب... شعر و سبک/ حسین نوری با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
580K
🎵شبیه همین سبک مولودی #سرود_حضرت_زینب سلام الله علیها 🔺هیئتی/ تک زینب اومد بانویی که قبله گاه عالمینه دختر ارشد فاتح حنینه صاحب بهشت بین الحرمینه - هستی حسینه 🔸جبرئیل امین، اومده تا زمین حامل این پیامه طبق امر خدا، دختر فاطمه واجب الاحترامه 🔹زینب یعنی اولیا مخدره اومد اونکه خاتون محشره خون رگهاش از خون حیدره زینب زینب، يا زينب مددی... با نگاهش دل هر چی دلبر و می‌بره زینب همه جا آیینه ی مادر زینب یک تنه حریف یک لشکر زینب - دلاوره زینب 🔸گر چه اون یک زنه، اما مثل یه مرد پای کارِ حسینه هر نفس هر کجا، شیر زن کربلا بی قرار حسینه 🔹بین خیمه چون درّ در صدف چون عباس با لشکری طرف زنده کرده نام شاه نجف زینب زینب، يا زينب مددی... نام زینب هر قدم اذن دخول کربلا شد سائل این خونه حاجتش روا شد هرکسی به عشق بی بی مبتلا شد - بنده ی خدا شد 🔸نیمه شب تو نماز، جلوه ی صورتش مهربون مثل ماهه عیدی امشبِ، ما همه کربلا پائین پای شاهه 🔹مثل دریا روح لطافته ابر چشماش غرق محبته اسم زینب باب زیارته زینب زینب، يا زينب مددی... نام زینب زینت نام امیر المومنینه خادمش شیر و یل ام البنینه دست پنهان خدا روی زمینه - که حبل المتینه 🔸عصمت هر نگاش، هیبت خطبه هاش چون یل هاشمیه نوکرا میدونن، دست این خانمه روزی فاطمیه 🔹هر کی میشه مدافع حرم سیراب از سرچشمه ی کرم من هم با جون عشق تو می خرم زینب زینب، يا زينب مددی... شاعر/ قاسم نعمتی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
686.1K
🎵سبک مولودی سلام الله علیها 🔺هیئتی/ زمزمه، تک گل پیمبر آمد، عزیز حیدر آمد ستاره ی رب آمد، حضرت زینب آمد 🔸انفاس تو عیسایی/ هم زینت بابایی ۲ اسطوره زن هایی/ محبوبه زهرایی ۲ زینب مددی زینب... البشارت ای یاران، سوی عالمین آمد کاخ دشمنان لرزید، خواهر حسین آمد 🔸تا گرمی بازار / آل مصطفی آمد ۲ خنده ها شکوفا شد / زینب کبری آمد ۲ زینب مددی زینب... تیغ صحبتش حیدر، نور سیرتش مادر عصمت خدا زینب، دشمنش بود ابتر 🔸این دُرّ گران گشته / از سوی خدا نازل ۲ باید که نگهبانش / باشد چو ابوفاضل ۲ زینب مددی زینب... شعر و سبک/ محمدرضا عباسی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
573.2K
🎵شبیه همین سبک مولودی #سرود_حضرت_زینب سلام الله علیها 🔺هیئتی/ تک دختر فاطمه حضرت أختُ الحسين نوه احمد مختاره داره از آسمون به عشق اين عالِمه بارون عاشقى مى باره 🔸نوره - مى درخشه مثل خورشيد برا آسمون حيدر - داره خنده هاشو به زهرا ميده نشون اومد - آى جماعت عمه جانِ صاحب الزمون 🔹زينت بابا و - همه هست مادر نداريم مولودى - ديگه از اين بهتر ميگيره دستم رو - ايشالا تُو محشر مددی زينب... هر كسى محو اين دختر دردونه شد ميون دلِ ارباب جاشه روز ميلاد تو بايد توى تقويما بنام روز خواهر باشه 🔸خواهر - شدى تا برا حسن تو دلبرى كنى خواهر - شدى تا به خواهرا تو برترى كنى خواهر - شدى كربلا بياى و حيدرى كنى 🔹همه مجنون هستن - تويى كه ليلايى تُو كرامت مثل - مادرت زهرايى تو يگانه آيينه ى عاشورايى مددی زينب... شعر و سبک/ حبیب باقر زاده با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها 🔺شعر انقلابی و عدالتخواهانه در مورد اتفاقات اخیر خیمه برپا مکن به دشت سکوت با دلِ همچو لاله شو راهی مثل بلبل ترانه‌ ای سر کن در تمنایِ باغِ آگاهی جامه از تار و پودِ عبرت‌ پوش که جهان دام غفلت رنگ است دلِ چون شیشه را نگهبان باش دامن ظلم شب پر از سنگ است تا بگوید زمانه گاهی از بیم چاله، به چاه می‌ افتد گاه تاریخ در تب غفلت پی بیراهه راه می‌ افتد گاه یک لحظه سهل انگاری خود شروع هزار و یک سختی ست گاه یک انتخاب از سر جهل باعث هشت سال بدبختی ست گاه صد نسخه میدهند اما نسخه ها هیچ یک موثر نیست گاه تدبیر، عین تزویر است چون اساسش هوالمدبر نیست حاصل گوشه گیری مردان میشود سلطۀ مُخَنس ها وای اگر یاری علی نکنیم کار افتد به دست اشعث ها انقلاب آن حقیقت ناب است که فراتر زِ فهم دولت هاست دولت آخر تمام خواهد شد ولی این انقلاب پابرجاست عمرِ دولت چهار سالِ تمام انقلاب، عمر نوح را دارد میشود چون زمینه سازِ ظهور تازه فتحُ الفتوح ها دارد انقلاب آن حقیقتِ ناب است که ندارد در این زمانه شبیه باغِ سبزی که جرعه مینوشد دائم از چشمۀ ولی فقیه آنکه از صولتش به هول و هراس جبهۀ ظلم و جور و خودکامی ست قدرتِ فوقِ هر اَبَر قدرت قدرتِ انقلابِ اسلامی ست در حوادث وَلیِّ ما نه فقط چاره در آن زمینه خواهد کرد حفظ اصلِ نظام اگر باشد رهبر از خود هزینه خواهد کرد یکی از حرف هایِ او این است ای جوانمردهایِ تازه نفس به تلاشِ شماست بر سرکار دولتِ انقلابی آید و بس بعد از آن هم شکوه و شوکتِ ما همه از همتِ شهیدان است از دل آذر، برونسی، زین الدین از علمدار، کاوه، چمران است شب سرانجام رَخت بربندد صبحِ لبریزِ روشنا قطعی ست لحظه ای شک به سینه راه مده وعدۀ نصرتِ خدا قطعی ست روزگاری رسد که ظلم و ستم به فلسطین نمی شود تحمیل بیست سالی فقط زمان باقیست تا رسد روزِ مرگِ اسرائیل چون که ما پیروانِ زهراییم نسلِ زهرا همیشه پیروز است مثلِ روز است روشن این باور که علی آفتابِ هر روز است نان نخورد و نهاد نان هر شب سفرۀ خالیِ فقیران را با دعاهایِ مادرانۀ خود تربیت کرد نسلِ شیران را عملیات هایِ ما در جنگ شد موفق به رمزِ یا زهرا در شبِ حمله قلبِ رزمنده سخنی تازه داشت با زهرا هر شهید انتخابِ زهرا بود دم آخر به دامنش سر داشت که به جایی رسید اگر هرکس همه را از دعایِ مادر داشت همه را مادر آن شبِ آخر یک به یک تا سحر دعا کرده ست به گمانم که شیعه را حتی بین دیوار و در دعا کرده ست خسته بود از مدینه خسته نبود از دعاها برایِ هر فرزند گرچه شب هایِ آخرِ عمرش خون و خون آبه ها نیامد بند مادر از شعله ها رهایی یافت در و دیوارِ خانه باقی بود مادر از دردِ شانه راحت شد قصۀ تازیانه باقی بود... شاعر/ ناشناس با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیرالبشر از چه جای حیدر آمد پشت در؟ دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده بر دفاع شوهرش فردی ندید بین آن نامردها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیشمرگ حیدرم فاطمه تنها طرفدار علی است در هجوم دشمنان یار علیست آن که باشد مرد این سنگر منم اولین قربانی حیدر منم چشم پوشیدم ز جان خویشتن ای مغیره هر چه میخواهی بزن این در کاشانه، این پهلوی من این غلاف تیغ این بازوی من کافران دست خدا را بسته اید؟ بازوی مشکل گشا را بسته اید؟ هر چه هتک حرمت از حیدر کنید هر چه بر او ظلم افزون تر کنید من امیرالمومنین می خوانمش پیشوای مسلمین می دانمش دید دشمن فاطمه (س) جان علیست بلکه با جانش نگهبان علیست دید جان مرتضی پشت در است از امام خویش هم تنهاتر است پای تا سر بغض و خشم و کینه بود کینه هایش کینه دیرینه بود بغض حیدر شعله ور در سینه داشت سنگ بود و جنگ با آئینه داشت... وای من! شد در حریم کبریا آیه ای از سورهء کوثر جدا آرزوی حیدر آنجا کشته شد هم پسر هم مادر آنجا کشته شد شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها با ولای تو نوشتند نجات ما را با تو امروز نداریم غم فردا را پس نگیر از لب ما خواهش "یا زهرا" را انقلاب تو گرفته است همه دنیا را امت واحده محتاج تو و یاری توست شور بیداری اسلام ز بیداری توست از تو ما یاد گرفتیم که رحمت باشیم اهل بنده شدن و اهل عبادت باشیم در خوشی های زمان یاد قیامت باشیم همه جا گوش به فرمان ولایت باشیم چیست فرمان ولایت؟ همه با هم بودن همه در دایره فاطمه باهم بودن ای به زخم رخ و پهلوی تو اکرام و سلام ای که خون پسرت گشته قوام اسلام از علی و غم او تو سخن آغاز نما سفره درد غریبانه خود باز نما غم علی، غصه علی، ناله علی، آه علی نور الله علی، شمس علی، ماه علی اول و آخر معراج علی، راه علی پهلویم داد شهادت، ولی الله علی خوشترین درد علی، خسته ترین مرد علی به زمین خوردن من نیز صدا کرد: علی شاعر/ علی اکبر لطیفیان با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها علیه السلام اسدالله غالب است علی به خداوند، داده دست علی مرد جنگ است، رهبر است علی کی خورد در جدل شکست علی! «یک تنه جان نثار آن یارم از علی دست بر نمی دارم» منم آن نور لم یزل که به من أحسن الخالقین بگفت: أحسن منم أُم الحسین، أُم حسن چه هراسم ز حمله دشمن «هوشیارم، بصیر و بیدارم از علی دست بر نمی دارم» منم آنکه عزیز حق شده است بوسه بر دست من نبی زده است سوره نور بر من آمده است شهر بی فاطمه بلاکده است «دهر روشن بود ز انوارم از علی دست بر نمی دارم» دو امانت که عترت است و کتاب هر دو از من گرفته جلوه ناب فاش ای شیعه فاطمی آگاه می دهم بر زنان پیام حجاب «از بدان زمانه بیزارم از علی دست بر نمی دارم» آسمانیست نام و منصب من یا الهی ست ذکر هر شب من انقلاب است درس مکتب من بعد از این فاطمه است، زینب من «چه غم از مرگ، من حسین دارم از علی دست بر نمی دارم» می کِشم ظلم و جور امت را می پذیرم غم و مصیبت را تا حمایت کنم ولایت را من به جان می خرم شهادت را «پاسدارِ جهاد و ایثارم از علی دست بر نمی دارم» چه نیاز علی به توصیف است او شرف آفرین تشریف است قدرتش را به غیر تحریف است مرگ زهرا ادای تکلیف است «گله مند از مهاجر، انصارم از علی دست بر نمی دارم» بهر احیای حق بود این جنگ امتدایش انیس کوچه تنگ یاس حیدر شده ست نیلی رنگ من دفاع می کنم از این فرهنگ «خود طبیبم اگرچه بیمارم از علی دست بر نمی دارم» نانجیبان که یاغی و پستید به پلیدان دهر پیوستید این چه طغیان بود، مگر مستید؟ ریسمان گردن علی بستید «شاکی از ظلم و جور اشرارم از علی دست بر نمی دارم» شاعر / ولی الله کلامی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله عليها باغ هستی بی صفا می شد اگر زهرا نبود عطر گل از گل جدا می شد اگر زهرا نبود ارتزاق آفتاب از روی عالم تاب اوست این جهان ظلمت سرا می شد اگر زهرا نبود در دل امواجِ طوفان زایِ اقیانوسِ دهر فُلک دین بی ناخدا می شد اگر زهرا نبود قامت یکتا پرستانی همانند علی زیر بار غم دوتا می شد اگر زهرا نبود دست حبل الله را بستند ره پویان کفر فتنه بیش از این به پا می شد اگر زهرا نبود پهلویش بشکست تا بتخانه را درهم شکست سامری صاحب لوا می شد اگر زهرا نبود گرچه خود پرپر شد اما داد بر قرآن حیات محو، دین مصطفی می شد اگر زهرانبود شاعر/ محمود تاری با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله عليها توان واژه کجا و مدیح گفتن او قلم، قناری گنگی‌ست در سرودن او کشاندنش به صحاری شعر ممکن نیست کُمیت معجزه لنگ است پیش تُوسن او چه دختری، که پدر پشت بوسه‌ها می‌دید کلید گلشن فردوس را به گردن او چه همسری، که برای علی به حظّ حضور طلوع باور معراج داشت دیدن او چه مادری، که به تفسیر درس عاشورا حریم مدرسۀ کربلاست دامن او بمیرم آن همه احساس بی‌تعلق را که بار پیرهنی را نمی‌کِشد تن او دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد پیام می‌چکد از چلچراغ شیون او از آن، ز دیدۀ ما در حجاب خواهد ماند که چشم را نزند آفتاب مدفن او شاعر/ غلامرضا شکوهی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها لاله ها پژمرد بلبل را دگر آوا نبود هیچ کس در باغ ، مثل باغبان تنها نبود یک مدینه دشمن و یک خانه بی فاطمه بانوی آن خانه کس بجز زینب کبری نبود روی سیلی خورده زهرا شهادت میدهد از علی مظلوم تر مردی در این دنیا نبود نیست جایز خانه کفار را آتش ای مسلمانان مسلمان بود زهرا ، یا نبود ؟ ای جنایت کار ، ای بیدادگر ، رویت سیاه اجر و پاداش رسالت کشتن زهرا نبود مصطفی از تو مودت خواست تو سیلی زدی بی حیا سیلی زدن اجز ذوی القربی نبود ریخت دشمن بر سر زهرا ، ولایت را ببین بارها از پا فتاد و غافل از مولا نبود من نمی گویم چه شد گویند در چشم علی سیل دشمن بود پیدا فاطمه پیدا نبود شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها 🔺تقدیم به شهدای آتشنشان پلاسکو و دریادلان نفتکش سانچی که میان دود و آب و آتش و آوار، عاشقانه پر کشيدند دود بود و دود بود و دود بود گل میان آتش نمرود بود شعله می پیچید بر گرد بهار خون دل می خورد تیغ ذوالفقار یک طرف گلبرگ اما بی سپر یک طرف دیوار بود و میخ در میخ یاد صحبت جبریل بود شاهد هر رخصت جبریل بود قلب آهن را محبت نرم کرد میخ از چشمان زینب شرم کرد شعله تا از داغ غربت سرخ شد میخ کم کم از خجالت سرخ شد گفت با دَر رحم کن سویش مرو غنچه دارد، سوی پهلویش مرو حمله طوفان سوی دود شمع کرد هرچه قوت داشت دشمن جمع کرد روز، رنگ تیره ی شب را گرفت مجتبی چشمان زینب را گرفت پای لیلی چشم مجنون می گریست میخ بر سر می زد و خون می گریست جوی خون نه تا به مسجد رود بود دود بود ودود بود و دود بود شاعر / حسن لطفی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها ببین می توانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان تو هم مثل من نیمه جانی بمان زمین گیر من، آسمانی، بمان «اگر می شود می توانی بمان» تو نیلوفرانه ترین یاس شهر وجود تو کانون احساس شهر دعا گوی هر قدر نشناس شهر نکش دست از دست دستاس شهر «نباشی، چه آبی چه نانی بمان» چه شد با علی همسفر ماندنت چه شد ماجرای سپر ماندنت چه شد پای حرف پدر ماندنت پس از غصه ی پشت دَر ماندنت «ندارد علی همزبانی بمان» برای علی بی تو بد میشود بدون تو غم بی عدد میشود نرو که غرورم لگد میشود و این سقف، سنگ لحد میشود «تو باید غمم را بدانی بمان» چرا اشک را آبرو میکنی چرا چادرت را رفو میکنی چرا استخوان در گلو میکنی چرا مرگ را آرزو میکنی «چه کم دارد این زندگانی بمان» شاعر/ حامد خاکی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها دیگر کسی نمی ‌زند از بیتِ ما دری از من غریب‌تر نتوان یافت مادری سلمان هم از عیادت من پا کشیده است ای مرگ، لااقل تو به زهرا بزن سری چون شمع، آب گشته ام از آتش فراق دیگر نمانده از من مظلومه پیکری ای کاش بهر یاری ما بود حمزه ای ای کاش یار شیر خدا بود جعفری جز من میان آن همه اولاد انبیا دنیا ستم نکرده به دخت پیمبری تا گشته است دور زمان، چشم روزگار مثل علی غریب ندیده است رهبری جز من به پیش دیده ی گریان همسرش نقش زمین نگشته در خانه همسری پهلویم از فشار شکست و نداشتم جز محسنم به پشت در خانه یاوری من دخت مهربانیم و روی صورتم مانده است جای سیلی دیو ستمگری «میثم!» هنوز داغ پدر بود بر دلم بگذاشتند بر جگرم داغ دیگری شاعر / غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها بعد از پدر، به فاطمه دشمن امان نداد و ز مهر، کس تسلی آن خسته جان نداد! زهرا ندید محسن و گلچین روزگار گل چید و فیض دیدن بر باغبان داد! میخواست با پسر بدهد جان به پشت در اما چو بی کسی علی دید، جان نداد! در کوچه خواست تا که شود حامی علی دردا که تازیانه ی دشمن امان نداد! هر قهرمان کند به نشان خود افتخار زهرا نشان خود به علی هم نشان نداد! شاعر/ قاسم ملکی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |