هزار آفتاب خندان در خَرام توست
هزار ستارهء گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان سخن بود.
#احمد_شاملو
🌼🍃🌼🍃
سلام وارادت ،همراهان نیک اندیش تماشاگه جان
وقتتون بخیر ؛ لحظه های پیش رو سرشار از خیر و عافیت🙏💐
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
" صورت پرستی "
مردمی که ایمان را در ظواهر و صورتهایی خلاصه می کنند خواهند که به لقب مؤمن آراسته شوند بی آنکه جوهر ایمان در ایشان متمکّن گردد،
بی آنکه دست از ظلم و جور و حرص و آز و فریب و نیرنگ بردارند.
جهد در راه خدا سهل کاری نیست، اما عمارت مسجد سهل است و نام و شهرت می آورد و اعتبار کسب می کند و شخص بدان اعتبار بر قدرت و ثروت خود می افزاید.
نماز را می خواند اما نیاز کس را بر نمی آورد،
روزه را می گیرد و درمانده ای را نان و چاشت نمی دهد.
صورت پرستی اغلب نوعی ایمان گریزی و فرار از مسئولیتهای انسان شدن و مسلمان شدن است.
" در صحبت قرآن "
دکتر الهی قمشه ای
"زلف یار" و تا کی حج و عمره
تا کی زهد و اجتهاد که در شراب خانه ی وصلت حریف شوخ در"جان ربودن بی باک" است
تا چند از منزل تقوی از این رسوم برترآئی که حلقه ی زلف صفا پیچ درپیچ است؟
بهر بوسه ای صد هزار خلیل بی جان و صد هزار "مسیح" برجان در نوای طَرَبرودَش بزند
زخمه ی "لن ترانی" پیداست
و در نوای بیابانیان
چون موسی بسی "شیداست"....
# ابراهیم ادهم
#شطحیات روزبهان شیرازی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در این میخانه خاموش و دور افتاده و خلوت تن تنها
نشسته نرم نرمک باده مینوشم.
کم و کم کم من و خلوت
لبی تر میکنیم آهسته و نم نم.
و من با خویش میکوشم
که با هرجام بلورین خلعتی بر قامت هر لحظهای پوشم.
حریفم خلوت و
ساقی سکوتِ ساکت صحرا
و من خاموش خاموشم.
و چشم انداز من تا چشم بیند دشت.
و بازیهای خاک و باد گهگاهی وزان با نور.
در این تنهایی و گلگشت
همین بازیست ،
گر باری تماشاییست ...
#مهدی اخوان ثالث
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مگذار که من به ناگزیری برسم
وز بودنِ خود نیز به سیری برسم
منگر به تنم که نیست با من همراه
ای عشق، تو مگذار به پیری برسم
#اسماعیل_خویی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
عشق تو بهخودیخود میروید
مثل گل دادن باغها
و رویش شقایق سرخ
بر در خانههامان.
مثل رویش بادام و صنوبر در کوهپایهها
مثل جریان یافتن شکر و شیرینی
به قلب هلو
محبوبهام!
عشق تو... مثل هواست
که مرا در خود میگیرد
بیآنکه بدانم یا احساس کنم.
عشقات جزیرهای است
که دست خیال به آن نمیرسد
خوابی مثل دیگر خوابها،
که نه میشود گفت
و نه تعبیرش کرد . . .
#نزار_قبانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
" در تعریف هنر "
"میکل آنژ" در تعریف هنر گفته است که آن "پاک کردن است از هر آنچه زاید و غیر ضروری است."
با این تعریف میتوانیم با تعلیم مولانا هر آنچه غیر از حقیقت ذاتِ پاک و الهیِ ماست از خود دور کنیم .
و چون داوود" تمامْ عشق "باشیم
و تمامْ سرود و تمامْ شادی و تمامْ زیبایی.
# در صحبت مولانا
#دکتر الهی قمشه ای
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود.
نه به خفتن نه به گفتن و نه به خوردن،
الّا به دیدار دوست.
#فیه_مافیه
سخن اوست که : "عليک بقلبک"
" بر تو باد، به دل تو "
يعنی بر تو باد که
دائم دل، حاضر داری
تا "غير" در او راه نيابد.....
# اویس قرنی
تذکره الاولیاءعطار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای سید !!
شریعت عبارت از
فعلی چند و تَرکی چند است
که آن را در کتب فقهی فقها بیان کرده اند
و "طریقت" عبارت از تهذیب اخلاق است
یعنی تبدیل اوصاف ذمیمه
به اوصاف حمیده
که آن را "سفر در وطن" نیز گویند
و تعبیر به سلوک نیز نمایند.....
🌹جناب خواجه حوراء مغربی
رساله نور وحدت
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
...یک لحظه داغم می کشی، یک دم به باغم می کشی
پیش چراغم می کشی، تا وا شود چشمان من
ای جان پیش از جانها ، وی کان پیش از کانها
ای آن پیش از آنها ، ای آن من ای آن من....
🌹حضرت مولانا
دیوان شمس
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💫🌸💫🌸💫🌸💫
بعضی گفتهاند محبّت موجب خدمتست
و این چنین نیست
بلک میل محبوب مقتضی خدمتست
و اگر محبوب خواهد که محبّ بخدمت
مشغول باشد از محبّ هم خدمت آید
و اگر محبوب نخواهد ازو ترک خدمت آید،
ترک خدمت منافی محبّت نیست
آخر اگر او خدمت نکند
آن محبّت درو خدمت میکند
بلک اصل محبّت است
و خدمت، فرع محبت.
🌹فیه ما فیه
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💫🌸💫🌸💫
آن مقدّمِ تایبان، آن معظّمِ نایبان، آن آفتابِ کَرَم و احسان،
آن دریای وَرَع و عرفان، آن از دو کَون کرده اعراض،
{پیر وقت} فُضیل بن عیاض -رحمه الله علیه- از کبارِ مشایخ بود
و عیّارِ طریقت و ستوده ی اقران، و مرجعِ قوم.
و در ریاضات و کرامات شانی رفیع داشت
و در ورَع و معرفت بی همتا بود.
💫💫💫💫
و اوّلِ حال او چنان بود که:
در میان بیابان مرو و باورد، خیمه زده بود، و پلاسی پوشیده،
و کلاهی پشمین بر سر، و تسبیح درگردن افکنده.
و یاران بسیار داشت، همه دزدان و راهزن.
هر مال که پیش ِ او بردندی، او قسمت کردی.
که مِهترِ ایشان بود. آنچه خواستی، نصیبِ خود برداشتی.
و هرگز از جماعت دست نداشتی.
و هر خدمتگاری که خدمتِ جماعت نکردی، او را دور کردی.
تذکره الاولیاء
🌹ذکر فضیل ابن عیاض
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
💫🌸💫🌸💫 آن مقدّمِ تایبان، آن معظّمِ نایبان، آن آفتابِ کَرَم و احسان، آن دریای وَرَع و عرفان، آن از
💫🌸💫🌸💫
تا روزی کاروانی عظیم می آمد. و آوازِ دزد شنیدند.
خواجه یی در میان کاروان، نقدی که داشت برگرفت و گفت:
در جایی پنهان کنم تا اگر کاروان بزنند، باری این نقد بماند.
در بیابان فرو رفت. خیمه ئی دید، در وی پلاس پوشی نشسته.
زر به وی سپرد. گفت:
«در خیمه رو و در گوشه یی بِنه».
بنهاد و بازگشت. چون باز کاروان رسید،
دزدان راه زده بودند و جمله مالها برده.
آن مرد، رختی که باقی بود با هم آورد؛ پس قصد ِ آن خیمه کرد.
چون آن جا رسید، دزدان را دید که مال قسمت می کردند.
گفت: «آه! من مال به دزدان سپرده بودم». خواست که باز گردد
فضیل او را بدید. آواز داد که «بیا». آنجا رفت.
گفت: «چه کار داری؟».
گفت: «جهت امانت آمده ام».
گفت: «همان جا که نهاده ای، بردار».
برفت و برداشت. یاران، فضیل را گفتند:
«ما در این کاروان هیچ نقد نیافتیم و تو چندین نقد باز می دهی؟»
فضیل گفت: «او به من گمان نیکو برد و من نیز
به خدای -تعالی- گمان نیکو می برم.
من گمان ِ او راست کردم تا باشد که
خدای -تعالی- گمان من نیز راست کند».
🌹تذکره الاولیا
ذکر فضیل ابن عیاض
https://eitaa.com/TAMASHAGAH