eitaa logo
تماشاگه راز
275 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوالعزیز💐 ‍ زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد مغبچه‌ای می‌گذشت راهزن دین و دل در پی آن آشنا از همه بیگانه شد آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت چهره خندان شمع آفت پروانه شد گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت قطره باران ما گوهر یک دانه شد نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد منزل حافظ کنون بارگه پادشاست دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد 🌹🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"آنچه انسان ساخت از ما ؛ عشق بود" صیادان ، ماهی را يك بار نمی کَشَند ... چنگال در حلقوم چون رفته باشد ، پاره ای می كشند تا خونش می رود و سست و ضعیف می گردد ... بازش رها می كنند و همچنین باز می کَشَند تا به کلی ضعیف شود ... چنگال عشق ؛ نیز چون در كام آدمی می افتد ، ... حق تعالی او را بتدریج می كشد كه آن قوت ها و خوی های باطل كه در اوست ، پاره پاره از او برود . # فیه ما فیه_ مولانای جان https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفت: «اگر دوزخ را به‌من بخشند هرگز هیچ عاشق را نسوزم از بهر آن‌که عشقْ، خود، او را صد بار سوخته است». سائلی گفت: « اگر آن عاشق را جُرم بسیار بُوَد، او را نسوزی؟» گفت: «نِیْ که آن جُرم به اختیار نبوده باشد، که کار عاشقان اضطراری بُوَد نه اختیاری».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ "صلح درون" صلح آن نیست که پس از جنگ و اختلاف واقع شود، "صلح" پیش از هر چیزی وجود داشته و دارد. آن، اساس هستی و خمیرمایه ی زندگی است. صلح یک قرارداد یا آیین نامه نیست. صلح، کیفیتی از بودن است. ابتدای صلح، از خودت شروع می شود. تو باید با خودت در صلح باشی. آن که با خودش همواره درگیر است، آن که در وجودش پر از تضاد است، آن که در سرش پر از گفتگو و مخالفت است، اگرچه به ظاهر زبانش ساکت باشد اما از صلح بهره ای ندارد. تو علاوه بر خودت، باید با پروردگارت در صلح باشی، با مردمان در صلح باشی، با طبیعت در صلح باشی، صلح باید پایه ی ارتباطت با خودت و جهان بیرونت باشد. این راز آرامش است. صلح، امری ذاتی است و از درون خودت گُل می دهد، مرکز شکوفایی اش، وجود خودت است. نگاهت را زیبا کن. انقدر با ذهنت، با برداشت هایت، خوب و بد نکن، به وادیِ آتشینِ قضاوت نیفت. در درونت جنگ براه نینداز تا بیرونت نیز عاری از جنگ باشد. جهان هستی را همانگونه که هست، همانگونه که خدا آفریده است، بپذیر. که چنین پذیرش فهیمانه ای، مغز صلح است و تو را لحظه به لحظه به آرامشی مسحورکننده و سازنده می کشاند. مسعود ریاعی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران بیداری ستاره در چشم جویباران آیینه نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران باز آ که در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز کاینگونه فرصت از کف دادند بیشماران گفتی به روزگاری مهری نشسته گفتم بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند دیوار زندگی را زینگونه یادگاران این نغمه محبت، بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقیست آواز باد و باران https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق همیشه توأم با غم است اصلاً بی‌غم نداریم، عاشق بی‌درد شما تا حالا در این عالم دیده‌ای؟ توأم با دردمندی است اما عشق ملک توأم با دردمندی نیست ملک هم خدا را می‌شناسد در حد خودش تنزیهی است آنها عُباد حقند هم خدا را عبادت می‌کنند و هم خدا را دوست دارند و به یک معنی عاشق حق اند اما نیستند ملائکه را حس نمی‌کنند همیشه در یک مقام معین هستند همیشه یا در حال رکوع یا در حال سجود یا در حال تشبیه یا در حال ورد هستند یا در حال ذکرند در یک حالت هستند. ترقی هم ندارند تعالی و ترقی ندارد همونی که هست از ازل تا ابد همان است جبرئیل از ازل تا حالا یک ذره ترقی نکرده و مقامش بالاتر نرفته، انسان تعالی دارد مرتب این تعالی مسأله‌ی مهمی است یعنی انسان برعکس فرشته توقف ندارد فرشته همواره در یک حال است و مقام معلوم دارد همیشه در یک مقام است اما انسان مقام معلوم ندارد مقامش نامعلوم است و همیشه در حال تعالی است و انسان کاملی که عاشق حق است دردمند است تمام اولیا تمام عرفا. سُلاک راه حق دردمندند فراق دارند اصلاً گاهی چنان ناله می‌زند که اون ناله عالم را می‌سوزاند. ناله‌ی هجران، عطار از هجران ابدی صحبت می‌کند این درد غم است درد فراق است البته وصال هم هست اما هم هست. یک لحظه وصال است یک لحظه فراق است اینکه می‌گوید فرشته عشق ندارد، عشق بدون درد را می‌گوید می‌خواهد بگوید دردمندانه از آن انسان است و عاشق هم همیشه دردمند است حتی عشق مجاز هم توأم با درد است و اگر عاشقی درد نداشت او شیاد و دروغگوست. انسان سلوکش و عشق الهی‌اش توأم با دردمندی و هجران است همان است که موجب تعالی می‌شود و الا اگر یک مقام و معین داشت و راحت بود در یک مقامی تا ابد می‌ماند مثل فرشته که تعالی نداشت، تمام این مسأله تعالی انسان است تعالی هی بالا و بالا و بالاتر تا چه حد؟ تا بی‌پایان. رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت همچنان می‌رو .... به پایانش مَرَس✋❤️ دینانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH