دل به یادِ پرتوِ حسنت سراپا آتش است
از حضورِ آفتاب آیینهی ما آتش است
پیکرِ ما همچو شمع از گریهی شادی گداخت
اشک هر جا بنگری آب است و اینجا آتش است
تا نفس باقیست عمر از پیچ و تاب آسوده نیست
میتپد بر خویشتن تا خار و خس با آتش است
گرمیِ هنگامهی آفاق موقوفِ تبیست
روز اگر خورشید باشد، شمع شبها آتش است
عشق میآید برون گر واشکافی سینهام
چون طلسمِ سنگ، نامِ این معما آتش است
شمعِ تصویریم، از سوز و گدازِ ما مپرس
پرتوی از رنگ تا باقیست در ما آتش است
غرقِ وحدت باش اگر آسوده خواهی زیستن
ماهیان را هرچه باشد غیرِ دریا، آتش است
جز به گمنامی سراغِ امن نتوان یافتن
ورنه از پروازِ ما تا بالِ عنقا آتش است
نیست بیدل بیقراریهای آهم بیسبب
کز دلِ گرمم نفس را در تهِ پا آتش است
#بیدل_دهلوی
@TAMASHAGAH
🔅🕊
گفتم: ای پیر!
چشمهٔ زندگانی کجاست؟
گفت: در ظلمات؛
اگر آن میطلبی،
خضروار، پای افراز در پای کن
و راه #توکل پیش گیر تا به ظلمات رسی.
گفتم: راه از کدام جانب است؟
گفت: از هر طرف که روی!
اگر راهرُوی، راه بَری.
گفتم: نشان ظلمات چیست؟
گفت: سیاهی، و تو خود در ظلماتی،
اما تو نمیدانی.
آن کس که این راه رود،
چون خود را در تاریکی بیند،
بداند کهپیشاز آنهم در تاریکی بودهاست
و هرگز روشنایی به چشم ندیده.
پس اولین قدمِ راهرُوان، این است
و از اینجا ممکن بود که ترقی کند.
اکنون اگر کسی بدین مقام برسد،
از اینجا تواند بُوَد که پیش رود.
مدّعی چشمهٔ زندگانی
در تاریکی بسیار سرگردانی بکشد.
اگر اهلِ آن چشمه بُود
به عاقبت بعد از تاریکی، روشنایی بیند.
پس او را پی آن روشنایی نباید گرفتن
که آن روشنایی نوری است از آسمان
بر سرچشمهٔ زندگانی
اگر راه بُرد و بدان چشمه غسل برآورد
از زخم تیغ ایمن گشت...
به تیغ عشق شو کُشته
که تا عمر ابد یابی
#عقل_سرخ
#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی
@TAMASHAGAH
... همهٔ تپشهایم از آن تو باد،
چهرهٔ به شب پیوسته! همهٔ تپشهایم.
من از برگریز سرد ستارهها گذشتهام
تا در خط های عصیانی پیکرت
شعلهٔ گمشده را بربایم.
دستم را به سراسر شب کشیدم،
زمزمهٔ نیایش در بیداری انگشتانم تراوید.
خوشه فضا را فشردم،
قطرههای ستاره در تاریکی درونم درخشید...
#سهراب_سپهری
@TAMASHAGAH
غنچه با دلِ گرفته گفت :
زندگی لب زِ خنده بستن است
گوشهای درونِ خود نشستن است...!
گل به خنده گفت:زندگی شکفتن است!
با زبانِ سبز، راز گفتن است...!
گفت و گوی غنچه و گل
از درون باغچه باز هم به گوش میرسد.
تو چه فکر میکنی؟
راستی کدام یک درست گفتهاند؟
من که فکر میکنم،
گل به رازِ زندگی اشاره کرده است...
هر چه باشد او گل است...
گل، یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است...!
#قیصر_امین_پور
@TAMASHAGAH
هدایت شده از فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
دلمان برای آن وقت هایی که "تا می گفتیم #مادر میگفتی جانم" تنگ شده... #فصل_دلتنگی
࿙↳ @FORSAT_HOZOR
حِلْمِ حَقْ گَرچه مُواساها کُند
لیکْ چون از حَد بِشُد، پیدا کُند
هر چند حلم و صبر خداوند با بدکاران خیلی مدارا میکند، ولی هرگاه تباهکاریِ آنان از حدش تجاوز کند، خداوند آنان را رسوا میکند.
چنانکه امام المتقین میفرماید: وَلَئن أَمْهَلَ اللهُ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ اَخْذُهُ.
(و اگر خداوند به ستمکار مهلت دهد هرگز از مؤاخذهی او در نمیگذرد.)
#شرح_مثنوی_مولانا
#کریم_زمانی
@TAMASHAGAH
⭕️ منفعتطلبی در جامه دوستی و عشق
افسوس!
از دوران کودکی در این فکر بودهایم که چه کسی، چه منفعتی میتواند برایمان داشته باشد تا بنای دوستی با او بگذاریم و در لوای آن از او سود ببریم:
کارَت این بودهست از وقتِ وِلاد
صید مردم کردن از دام ِ وِداد
#مولانای جان
در این دنیای پرفریب حتی دیگر به کلمات هم اطمینان و اعتمادی نیست.
دوستی و عشق بدون چشمداشت!
و مصیبت از همینجا آغاز میشود...!
لاف عشق و گله از یار، زهی لاف دروغ
عشقبازانِ چنین، مستحق هجرانند
#حافظ
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍🕊
... و رنگِ دوستی
رنگِ بیرنگی است
رنگی که نگرندگان را شاد کند،
رنگ آشنایی و دوستی است
#کشف_الاسرار_میبدی
@TAMASHAGAH
🔅
حافظ وظیفهی تو دعا گفتن است و بس
در بَندِ آن مباش که نشنید یا شنید
💫یکی در بنیاسرائیل سالهای بسیار عبادت میکرد؛ باری تعالی خواست که خلوت او را بر ملائک جلوه دهد. مَلَکی به وی فرستاد که آن عابد را بگوی که تا کی این همه مجاهده کشی و ریاضت بری که شایسته نیستی. آن مَلَک بیامد و آن پیغام بگذارد. عابد جواب داد که: مرا از بهر بندگی آفریدهاند، مرا با بندگی کار است، خداوندی او داند. آن فرشته باز حضرت رفت و گفت: «الهی عالمالسّرّی و دانایی که آن عابد چه گفت». از حضرت خطاب آمد: «چون او از بندگی برنمیگردد ما با کریمی هم از او بر نمینگردیم.» اُشهِدوا یا ملائکتی إنّی غفرتُ لَهُ: فرشتگان من، گواه باشید که او را آمرزیدم.
📚 ایّهاالولد #امام_محمد_غزالی
@TAMASHAGAH
سهل ترین راه رسیدن به خدا
از شیخ ما -ابوسعید ابوالخیر- سؤال کردند که از خلق به حق چند راه است؟
گفت: "هزار راه بیش است و به عدد هر ذره از موجودات راه هست به حق؛ اما هیچ راه به حق نزدیکتر و بهتر و سبک تر از آن نیست که راحتی به دل انسانی رسانی و ما بِدین راه رفتیم و این اختیار کردیم و همه را به این راه وصیت می کنیم.
(اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید ابی الخیر)
@TAMASHAGAH
هوالعزیز💐
آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار
از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار
ای ساربان، ! خدا را پیوسته متصل ساز
ایوار را به شبگیر، شبگیر را به ایوار
در کیش عشقبازان، راحت روا نباشد
ای دیده! اشک می ریز، ای سینه! باش افگار
هر سنگ و خار این راه، سنجاب دان و قاقم
راه زیارت است این، نه راه گشت بازار
با زائران محرم، شرط است آنکه باشد
غسل زیارت ما، از اشک چشم خونبار
ما عاشقان مستیم، سر را ز پا ندانیم
این نکته ها بگیرید، بر مردمان هشیار
در راه عشق اگر سر، بر جای پا نهادیم
بر ما مگیر نکته، ما را ز دست مگذار
در فال ما نیاید جز عاشقی و مستی
در کار ما بهائی کرد استخاره صد بار
#شیخ بهایی