eitaa logo
تماشاگه راز
282 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
🤍🕊 عشقِ او درآمد و هر چه دونِ او بود، برداشت تا یگانه ماند، چنان که خود یگانه است @TAMASHAGAH
🔅 سحر که به نماز می‌ایستی، گهگاه صدایت گرچه خوش است بیش از اندازه بلند می‌شود! نمازت را اگر برای خدا می‌خوانی بدان که او بی‌صدا نیز می‌شنود و اگر برای همسایگان می‌خوانی بدان که بانگت را هر چه بلندتر کنی کوته‌بین‌تری! عبادت کاری‌ست که انسان در خلوت می‌کند و به زمزمه یا در دل نه به فریاد. 📚 @TAMASHAGAH
🤍 مرا به حال خودم ای غزل! رها مگذار مرا ز لذت شبهای خود جدا مگذار یک امشبی که من از بخت در کنار توام دریچه‌های زمان را ببند، وامگذار ادب به محفل عشاق، دست و پاگیر است به من بگو تو و نام مرا شما مگذار زمین به چشم من ای رهگذار آیینه است به رویِ خویشتن این‌گونه ساده پا مگذار! من و تو نیز به تقصیر مبتلا هستیم همیشه حادثه را گردن خدا مگذار اگر صداست که بعد از من و تو می‌ماند بمیر شاعر و از خود اثر به جا مگذار! 🍃🍃🍃🍃🍃 @TAMASHAGAH
❤️‍🔥🕊 چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما جانِ ما گر درفزاید حُسنِ تو کم کی شود دل ز من بردی و پرسیدی که: دل گم کرده‌ای؟! این چنین طرّاریت با من مسلّم کی شود... @TAMASHAGAH
🔅نشناختنِ خود، بلای عالَم بشری است! در تمثیلی کوتاه و لطیف این مطلب را به خوبی بیان کرده است: گفت با درویش، روزی یک خسی که تو را اینجا نمی‌داند کسی گفت او گر می‌نداند عامی‌ام خویش را من نیک می‌دانم کی‌ام! وای اگر برعکس بودی درد و ریش او بُدی بینایِ من، من کورِ خویش (تفسیر موضوعی مثنوی معنوی) ✍ @TAMASHAGAH
🤍🕊 در روزگار بی‌عشق، من منتهای عشقم بر چهره‌ام نظر کن، درد آشنای عشقم در خود شکسته‌ام من، از خود گسسته‌ام من با قامتی خمیده، با صورتی تکیده، من مبتلای عشقم زنده به یاد عشقم، در غربت غریبم بر جاده‌های متروک، من جای پای عشقم من یادگار عشقم، آیینه دار عشقم در این فنای مطلق، رمز بقای عشقم آه ای عزیز دیرین! ای دور دلپذیرم! در غیبت ترانه؛ آواز عاشقانه؛ نام مرا صدا کن! من خود صدای عشقم ✍ @TAMASHAGAH
بیا که چشم به راهی برید امانم را به لب رساند غم انتظار جانم را بیا و وحشتی از شب مکن که چون دو چراغ دلم به راهِ تو آویخت دیدگانم را @TAMASHAGAH
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست چون من در آن دیار هزاران غریب هست در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست هر جا که هست پرتو روی حبیب هست آن جا که کار صومعه را جلوه می‌دهند ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست 💐 @TAMASHAGAH
عشق صیدی‌ست که در هر صفتی دارد حسن نیم‌وحشی خوش و نارام خوش و رام خوش‌ست 🍃 @TAMASHAGAH
❤️‍🔥🕊 معشوق من...! سودای من آیا به سر داری وز حال و روز من، هنوز آیا خبر داری؟ با من خیالت همره است امشب وز حال و روز من ـ اگر تو نیستی ـ او آگه است امشب امشب شب شوریدگی­‌ها و خرابی­‌ها و مستی‌هاست امشب شب آزادی از قید بلندی­‌ها و پستی­‌هاست... 🌱 @TAMASHAGAH
🍃 خنده‌ی سرخ تو دارد تب حوایی را آدمی نیست که نشناخته رسوایی را یوسف مصر، دلش شور تو را خواهد زد تو اگر کوک کنی ساز زلیخایی را باید از هرچه دوات است، سیامشق کند میرعماد آن خط ابروی چلیپایی را با چه حالی به تماشا بنشینم امشب این به هم ریخته گیسوی تماشایی را تو اگر لطف کنی چند غزل بنشینی مفتخر می‌کنی امشب من و تنهایی را ✍حسین زحمتکش @TAMASHAGAH
💫 شنیدن این کلمات بایزید بسطامی که از تجربه‌‌ای پُرحرارت و رشک‌آور حکایت دارد کافی است تا دل از ما ببَرَد و ما را تا ابد شیفته‌ی زمزمه‌های عارفان کند: «به صحرا شدم. عشق باریده بود و زمین تر شده. چنان‌که پایِ مرد به گِلزار فرو شود پایِ من به عشق فرو شد.» به این کلمات نگاه کنید و روح خود را در تجربه‌ی بی‌مانندی که فراپشت این کلمات است گرم کنید. در ضمیر بایزید چه رخ داده بود؟ چشم او از چه کیفیتی برخوردار شده بود؟ آن کیفیت را طلب کنید. «مرا کیفیت چشم تو کافی است». بیرون می‌رود و همه جا را خیس از بارش عشق می‌یابد. همه جا تَر و مرطوب از عشق. راه می‌رود و احساس می‌کند در گُلزار عشق راه می‌رود. آیا نمی‌ارزد که یک عمر، آستانه‌نشین چنین حال و هوایی باشیم؟ بیایید از خدا چشم طلب کنیم.. همه‌ی دانش‌های ما در قیاس با چشمی که به تعبیر شاعر «از حادثه‌ی عشق، تر است»، بی‌ذوق و کم‌مقدارند. ما برای تماشای عشق، به دو دیده‌ی تَر، به دو چشمِ شسته نیازمندیم. برای شما چشمانی آرزو می‌کنم که زندگی را مقدس ببیند.. و چهره‌ی پنهان عشق را در بارش باران و شکفتن یک گل، تماشا کند.. بیایید موجودات را تکریم کنیم.. انسان را تکریم کنیم.. با تکریم و عشق بی‌دریغ، خدای نهفته در جان‌ها را بیدار می‌کنیم..      ✍ @TAMASHAGAH