eitaa logo
تماشاگه راز
281 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر می‌دانستی که درد من برای دوست داشتن تو چه عمقی دارد و اشتیاق من برای امیدوار بودن در آن ساعت پرثمر هنگامی که وارد دنیای تو می‌شوم در خلسه‌ای عمیق همه‌چیز در نظرم فرو می‌ریزد. اگر می‌دانستی اشک‌های تلخ تا چه حد زلال هستند و نیایشی تازه در شب‌های روشن که نبودِ دردناک تو هر آن به یادم می‌آورد عهدی که قلبت بسته است. اگر می‌دانستی این نبودِ وصف‌ناپذیر تا چه حد دردناک است و این حضورِ نامرئی که خود را همچون تیری به سمت آن پرت می‌کنم در جستجوی تو دنیای تو را با تصویری از رویایم باز می‌سازم. کران به کران از دریا با دریا، اشعار / ترجمه‌ی: گلنار گلناریان / نشر / ص ۱۱۷ و ۱۱۸ @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﻫﺎ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺷﺪﻡ، ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﻫﺎ. ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺁﺫﺭﺧﺶ ﻭ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ، ﻭ ﺷﯿﻬﻪ ﯼ ﺷﻬﺎﺑﯽ ﺗﻨﺪﺭ، ﺩﺭ ﻣﻦ، ﺑﻪ ﺭﻧﮓ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ. ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺷﺪﻡ، ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﻫﺎ، ﺁﻧﺠﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ! ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ، ﺩﺭﻋﻄﺮ ﺍﻭﺩﮐﻠﻦ ﺁﺭﯼ ﺷﻨﯿﺪﻧﯽ ﺳﺖ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ. ﺁﻥ ﺳﻮ ﺑﻪ ﺳﻮگ ﺳﺎﮐﺖ ﮔﻠﺒﺮﮒ ﻫﺎ ﻭﺯﺍﻥ ﺧﻨﯿﺎﯼ ﻧﺎﯼ ﺣﻨﺠﺮﻩ ﺧﻮﻧﯽ ﺧﺰﺍﻥ. ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺷﺪﻡ، ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﻫﺎ. شفیعیﮐﺪﮐﻨﯽ @TAMASHAGAH
"دیگران را ببخشید" بی عقلی ها ، تهمت ها، خیانت ها و بی ادبی ها نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست. انسان های نارس این موارد را زیاد دارند؛ شما انسانی رسیده باشید! با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید،و بدون اینکه از این حرف ها ناراحت شوید، از کنار این ها رد شوید. اگر هوای دلتان ابری شد و چشمهایتان باریدند،بگذارید این اشک ها باران رحمت و بخشش باشند برای آنها که نمی دانند و زمین دلشان خشک شده است. اینجاست که دل بخشنده شما چشمه جوشانیست که به منبع عظیم لطف خدا متصل است.. @TAMASHAGAH
آیا من بخیل هستم که بنده ام به من رجوع نمی کند؟ قدسی به شب و قصه های مگوی سر در آغوش حضرت ِدوست سلااام✋
✨🍃بسم الله الرحمن الرحیم✨🍃
الهی ! نزدیک نفس های دوستانی حاضـر دل ذاکرانی! از نزدیک نشانت می دهند و تو برتر از آنی و از دورت می جویند و تو نزدیک تر از جانی ندانم که در جانییا جان را جانی نه اینی و نه آنی جان را زندگی می باید ، تو آنی ! عبدالله انصاری @TAMASHAGAH
خدا بینهایت است و لامکان و بی زمان ، اما به قدر فهم تو کوچک می شود ؛ به قدر نیاز تو فرود می آید ؛ به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کار گشا . @TAMASHAGAH
باران باش و ببـار! مپرس کاسه های خالی از آنِ  کیست؟! سلاااام یاران جان شبتون بخیر چتر رحمت بیکرانش هماره بر سر ِدل و جانتان گسترده باد 💐✋ @TAMASHAGAH
برایت رویاهایی آرزو می‌کنم تمام نشدنی و آرزوهایی پرشور که از میان‌شان چندتایی برآورده شود برایت آرزو می‌کنم که دوست داشته باشی آنچه را که باید دوست بداری و فراموش کنی آنچه را که باید فراموش کنی. برایت شوق آرزو می‌کنم آرزو می‌کنم برایت آرزو می‌کنم که با آواز پرندگان شوی و با آرامش خانواده به خواب روی برایت آرزو می‌کنم دوام بیاوری در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار بخصوص برایت آرزو می‌کنم که باشی"... @TAMASHAGAH
ما ترک سر بگفتیم تا دردسر نباشد غیر از خیال جانان در جان و سر نباشد 🍃 @TAMASHAGAH
 هر که شد محرمِ دل در حرمِ یار بِمانْد وان که این کار ندانست در انکار بِمانْد اگر از پرده برون شد دلِ من عیب مکن شُکر ایزد که نه در پردهٔ پندار بِمانْد صوفیان واسِتَدَنْد از گروِ مِی همه رَخْت دلقِ ما بود که در خانهٔ خَمّار بِمانْد محتسب شیخ شد و فِسقِ خود از یاد بِبُرد قصهٔ ماست که در هر سرِ بازار بِمانْد هر مِیِ لعل کز آن دستِ بلورین سِتَدیم آبِ حسرت شد و در چشمِ گهربار بِمانْد جز دلِ من کز ازل تا به ابد عاشق رفت جاودان کس نشنیدیم که در کار بِمانْد گشت بیمار که چون چشمِ تو گردد نرگس شیوهٔ تو نَشُدَش حاصل و بیمار بِمانْد از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد داشتم دلقی و صد عیبِ مرا می‌پوشید خرقه رهنِ مِی و مطرب شد و زُنّار بِمانْد بر جمالِ تو چنان صورتِ چین حیران شد که حدیثش همه جا در در و دیوار بِمانْد به تماشاگَهِ زلفش دلِ حافظ روزی شد که بازآید و جاوید گرفتار بِمانْد @TAMASHAGAH
به امید نگاهی خاک ره گشتم، ندانستم که زیر پا تو بی پروا نمی‌بینی ز مغروری تویی در دیده‌ام چون نور و محرومم ز دیدارت نمی‌دانم ز نزدیکی کنم فریاد یا دوری 🍃 @TAMASHAGAH
غزل شماره ۳۷۴ سعدی 📕 از در درآمدی و من از خود به در شدم گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم گوشم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم 🍃🍃 @TAMASHAGAH
🍃🌼 ای سلیمان در میان زاغ و باز حلم حق شو با همه مرغان بساز مرغ جبری را زبان جبر گو مرغ پر بشکسته را از صبر گو هر کسی روئی به سوئی برده اند وین عزیزان رو به بی سو کرده اند هر کبوتر می پرد زی جانبی جانب ما جانب بی جانبی هر عقابی می پرد از جا به جا وین عقابان راست بی جائی سرا ما نه مرغان هوا نه خانگی دانه ما دانه بی دانگی زان فراخ آمد چنین روزی ما که دریدن شد قبادوزی ما @TAMASHAGAH
غزل شماره ۱۱۶ حضرت سعدی🍃 گر صبر دل از تو هست و گر نیست هم صبر که چاره دگر نیست ای خواجه به کوی دلستانان زنهار مرو که ره به در نیست دانند جهانیان که در عشق اندیشه عقل معتبر نیست گویند به جانبی دگر رو وز جانب او عزیزتر نیست گرد همه بوستان بگشتیم بر هیچ درخت از این ثمر نیست من درخور تو چه تحفه آرم جانست و بهای یک نظر نیست دانی که خبر ز عشق دارد آن کز همه عالمش خبر نیست سعدی چو امید وصل باقیست اندیشه جان و بیم سر نیست پروانه ز عشق بر خطر بود اکنون که بسوختش خطر نیست @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃هوالطیف روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست کار عاشق جز تماشای وصال یار نیست از سرکویش اگر سوی بهشتم می‌برند پای ننهم که در آنجا وعده دیدار نیست عبدالله انصاری @TAMASHAGAH
جان جانان من ! قطرات سرد باران و بخار روی پنجره های احساس صدای گرم ِدورگرد‌ ِپیر گنجشک های سرمست و مناجات گزهای پیر همه از تو می گویند . مهربانیت را بیکران سپاس🙏 @TAMASHAGAH
سلام به آنها که تمام نمی شوند...💐✋
عشق ؛ واسطه‌ایست میان عاشق و معشوق که موجب "پیوند" می‌شود ، که این پیوند در سایه ی کرشمه ی معشوق نهانست . گاه گاه از کمالی که در کار خود دارد از "غمزه"  معشوق ناوکی بر کمان ابروی او نهد و بر هدف جان عاشق اندازد . القضات همدانی @TAMASHAGAH
معلمی به هر دانش آموز یک بادکنک داد که باید آن را باد کرده، نام خود را روی آن بنویسد و در راهرو پرتاب کند. سپس معلم تمام بادکنک ها را با هم مخلوط کردو به دانش آموزان پنج دقیقه فرصت داده شد تا بادکنک خود را پیدا کنند.  در این جستجوی سخت، هیچ کس بادکنک خود را پیدا نکرد...‌ ‏در این لحظه معلم به دانش آموزان گفت: که اولین بادکنک را که پیدا کردید بردارید و به کسی که نامش روی آن نوشته شده بود بدهید. در عرض پنج دقیقه، هرکس بادکنک مخصوص به خود را داشت. ‏معلم به دانش آموزان گفت: این بادکنک ها مانند شادی هستند. ما هرگز آن را پیدا نخواهیم کرد اگر هرکسی به دنبال خود باشد.  اما اگر به فکر خوشبختی دیگران باشیم، خوشبختی خود را هم پیدا خواهیم . @TAMASHAGAH
ابوسعید ابوالخیر در راه بود، گفت: «هر جا که نظر می‌کنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. . کسی نمی‌بیند و کسی نمی‌چیند.» گفتند: کو، کجاست؟ گفت: «همه‌جاست، هر جا که می‌توان خدمتی کرد؛ یا هر جا که می‌توان به راحتی دلی به‌دست آورد. آن‌جا که غمگینی هست و آن‌جا که مسکینی هست؛ آن‌جا که یاری طالبِ محبت است و آنجا که رفیقی محتاج مروت.» @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا نور تویی سور تویی دولت منصور تویی مرغ که طور تویی خسته به منقار مرا قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی روضهٔ امید تویی راه ده ای یار مرا روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا شمس جان /غزل ۳۷ @TAMASHAGAH
ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ ﺑﺮﻧﺪﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻤﺎﺭ ﻣﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﻧﺸستی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @TAMASHAGAH
مرا جز عشق تو جانی نمی‌بینم نمی‌بینم دلم را جز تو جانانی نمی‌بینم نمی‌بینم ز خود صبری و آرامی نمی‌یابم نمی‌یابم ز تو لطفی و احسانی نمی‌بینم نمی‌بینم ز روی لطف بنما رو، که دردی را که من دارم بجز روی تو درمانی نمی‌بینم نمی‌بینم بیا، گر خواهیم دیدن که دور از روی خوب تو بقای خویش چندانی نمی‌بینم نمی‌بینم بگیر، ای یار، دست من، که در گردابی افتادم که آن را هیچ پایانی نمی‌بینم نمی‌بینم ز راه لطف و دلداری، بیا، سامان کارم کن که خود را بی تو سامانی نمی‌بینم نمی‌بینم را به درگاهت رهی بنما، که در عالم چو او سرگشته حیرانی نمی‌بینم نمی‌بینم @TAMASHAGAH