«حدیث حضرت معشوق»
آن کس که مرا طلب کند،
مرا می یابد و آن کس که مرا یافت،
من را می شناسد
و آن کس که مرا شناخت،
من را دوست می دارد
و آن کس که مرا دوست داشت،
به من عشق می ورزد ..
و آن کس که به من عشق ورزید،
من نیز به او عشق می ورزم
و آن کس که من به او عشق ورزیدم،
او را می کُشم
و آن کس را که من بکُشم،
خون بهای او بر من واجب است
و آن کس که خون بهایش بر من واجب شد،
پس خود من
خون بهای او هستم.
خوشا ان کس که خونبهایش
حضرت معشوق باشد.
🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنان غزه، این روزها
پا به پای مردان مقاومت دارند میجنگد...
تو میگویی
کجا؟ با کدام اسلحه و از طریق سنگرهای زمینی یا موشک های هوایی؟
من میگویم،
از طریق حفر تونل های عشق و ایمان و صبوری در دل آدم های اطرافشان.
زن اگر تسلیم نشود،
زن اگر ناشکری و کم صبری نکند،
زن اگر در پیچ و تاب ناملایمات های روزگار مدام نشکند و فرونریزد،
زن اگر مونس و لطیف و صاحب یک روح قوی باشد،
مردان آن خاک همیشه سرشان بلند است
وبچه های آن سرزمین
همیشه استوارند...
نه پر از کمبود و ترس و وادادگی و اضطراب و حتی برای یک امتحان و درس ساده...
این مادر فلسطینی را ببینید؛
کارگاه آموزشی عزتنفس، شجاعت، امیدواری، توکل، حقطلبی و آرامش
وسط طوفان را ببینید!
چند نفر از ما اینگونه
وسط طوفان حوادث و سختی ها
وسط رنج ها استواریم؟
و تمثیل روح سرشار از آرامش مؤمنانه، جلوی چشم فرزندان و دوستان و عزیزانمان هستیم؟
دنبال کدام دورهی پرهزینهی آموزش آرامش و صبر هستید؟
آرامش همینجاست...
همین لحن لطیف مادرانه ای که ماهرانه بغض ها و دلتنگی ها را کنار میزند و بی لرزش صدا، موج کلمات آرامش بخش را بر دل فرزندش میریزد...
زن...
زن فلسطینی این روزها
دارد
با سلاح صبر میجنگد؛
صبوری در صف کفن پیچ شدن فرزند...
صبوری کنار شانه های لرزان مردش...
صبوری در زیر آوار خانهای که خشت خشتش را با هزار امید چیده بود...
ما
هرگز هرگز... هرگز... تسلیم نمیشویم!
ما بر یهود پیروزیم و انشاءالله برمیگردیم!...
#سحر_شهریاری
از سرِ تعمیرِ دل بگذر که معمارانِ عشق
روزِ اول رنگِ این ویرانه، ویران ریختند
#بیدل_دهلوی
درعشق زنده باید کز مرده هیچ ناید
دانی که کیست زنده
آن کو ز عشق زاید
#مولانای جان
@TAMASHAGAH
فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و تناول می کرد.
ابلیس نزدیک او آمد و گفت :هیچ کس تواند این خوشه انگور تازه را مروارید سازد؟
فرعون گفت: نه.
ابلیس به لطایف سِحر آن خوشه انگور را خوشه مروارید ساخت.
فرعون تعجب کرد و گفت: عجب استاد مردی هستی!
ابلیس سیلی بر گردن او زد و گفت:
" مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت دعوی خدایی چگونه می کنی؟"
#محمد عوفی
@TAMASHAGAH
17.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ندانی که شوریده حالان مست
چرا بر فشانند در رقص دست؟
گشاید دری بر دل از واردات
فشاند سر دست بر کاینات
کسی که از موسیقی لذت نمیبرد
بهترین آدم است برای انواع خیانت و غارت و جنایت ...
#سعدی
#شکسپیر
#استادالهیقمشهای
@TAMASHAGAH
هدایت شده از فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
اما...
اما عطر #آزادی، فضای جهان را پُر کرده است.
درست ببویید تا حس کنید!
این عطر، از ملکوتِ آسمان میآید یا به ملکوتِ آسمان میرود، نمیدانم
اما این را میدانم که درهای دنیای ما، دیگر، بر همان پاشنه که میگردید، نمیگردد؛
چرا که ایمان به آزادی،
ایمان به نجات انسان،
ایمان به تسلط عشق،
سراسر جهان را خونباران کرده است...
دیگر این آسیا نمیگردد مگر با خونِ من و شما، و خُرد نمیکند مگر استخوانِ ستمکاران را....
✍نادر ابراهیمی
#طوفان_الاقصی
@FORSAT_HOZOR
♥️عشق و لبخند
خشم و ستم
امید و آوارگی
و زندگی و وطن... 🇵🇸
همه ی آنچه در یک عکس می بینید
🍃🍃
#طوفان_الاقصی
تماشاگه راز
ندانی که شوریده حالان مست چرا بر فشانند در رقص دست؟ گشاید دری بر دل از واردات فشاند سر دست بر کاینا
اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
گر ذوق نیست تو را کژ طبع جانوری
#سعدی🍃
چون خیال او زجان مهجور نیست
دور ازو گر زنده باشم دور نیست
از رخ خوبان نبیند نور او
هر که را در دیده ی دل نور نیست
در نظر بازی ارباب نظر
حسن زیبا منظران منظور نیست
ترک سر چون لازم شوریدگی ست
هر که را سر هست در سر شور نیست
چون رخ خوبان و قد دلکشت
آتش موسی و نخل طور نیست
در برش ز اندیشه هجران سحاب
از سرور وصل، دل مسرور نیست
#سحاب اصفهانی
@TAMASHAGAH
🔅
زين زهد و پارسايى، بگرفت خاطرِ من
ساقى! پيالهاى دِهْ تا دل شود گشاده
محبوبا...!
اين منم كه
بىديدار گل جمالت به سر مىبرم
و قدح ديدهی دلم را
براى مشاهدهات آماده ساختهام.
بهرهمندم ساز و از فِراقم خلاصى ده.
معشوقا...!
از بس كه در فراقت
طريق زهّاد و پارسايان را پيمودم
و به عبادات قشرى پرداختم
و از توجّه به فطرتِخويش دور ماندم،
خاطرم بگرفت،
پيالهاى از شراب مشاهدهات عنايتم فرما
و به فطرتم متوجّه ساز،
تا از قشر به لُبّ بازگردم
و دلم گشاده گردد،
و به امرِ «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً،
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»
عمل نمايم.
منبع: #جمال_آفتاب، ج۹، ص۲۴۸
(شرح عرفانی دیوان حافظ)
#علامه_طباطبایی
@TAMASHAGAH
🍃نگاهی به بیت پنجم غزل حافظ🍃
تیری که زدی بردلم از غمزه .خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
تیری که با نازوغمزه(نگاه همراه با دل ربایی )به قصد کشتن من رهاکردی خطا رفت تا باردیگر اندیشه ی درست تو چه تدبیری برای صید دل ما بکند.
ممکن است منظور حافظ این بوده که
تیری که بردل من زدی مرا نکشت که از غم عشق خلاص شوم.
باید ببینم چه تدبیر درستی می اندیشی که باتیرغمزه مرا از غم عشق حلاص کنی
حافظ دربیت دیگری همین مضمون را آورده است.وازمعشوق خواسته است که باغمزه اورا هلاک کند تا از غم عشق رهایی یابد
به دام زلف تودل مبتلای خویشتن است
بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است
حافظ درابیات دیگری به همین موضوع
اشاره دارد.
۱-غمزه شوخ توخونم به خطا می ریزد
فرصتش بادکه خوش رای وصوابی دارد
۲-خونم بریخت وزغم عشقم خلاص داد
منت پذیر غمزه ی خنجرگذارمت
۳-بتا چون غمزه ات ناوک فشاند
دل مجروح من پیشش سپر باد
✨✨✨
@TAMASHAGAH