eitaa logo
تماشاگه راز
293 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
به اقبالِ حضورت صد گلستان عیش در چنگم مشو غایب ‌که چون آیینه از رُخ می‌پَرد رنگم شدم پیر و نی‌ام مَحرم نوای ناله‌یِ دردی محبت ‌، کاش بنوازد طفیلِ پیکرِ چنگم به رنگِ سایه از خود غافلم لیک اینقدر دانم که‌ گر پنهان شوم نورم و گر پیدا همین رنگم ز خاکِ آستانت چشم بی‌نم می‌روم امّا دلی دارم که خواهد آب گردید آخر از ننگم به بیکاری نفسها سوختم با دل سیه کردم ز دودِ شمع آخر سُرمه‌دان شد کلبه‌یِ تنگم حَیا را کرده‌ام قُفلِ در دُکانِ رُسوایی به رنگِ غنچه پنهانست جیبِ پاره در چنگم جنونِ نازنینی دارم از لیلای بیرنگی که تا گل می‌کند یادش پری هم می‌زند سنگم ز قانونِ نَفس جستم رموزِ پرده‌ی هستی همین آواز می‌آید که بسیار است آهنگم خوشا روزی‌ که نقاشِ نگارستانِ اِستغنا کشد تصویرِ من چندانکه بیرون آرَد از رنگم به صرصر داده‌اند آیینه‌ی نازِ غبارِ من شهِ فرمانرو آزادی‌ام اینست اورنگم به ناهنجاری از خود رفتنم صورت نمی‌بندد پَرِ طاووسم و پرگار دارد گردشِ رنگم ببینم تا کجا منزل‌ کند سعیِ ضعیفِ من به این یک آبله دل چون نفس عمریست می‌لنگم دهد منشورِ شهرت نام را نقشِ نگین پر پرواز گردد گر در آید پای در سنگم
نه به خاک دربسودم نه به سنگش آزمودم به‌کجا برم سری را که نکرده‌ام فدایت ز وصال بی‌حضورم به پیام ناصبورم چقدر ز خویش دورم ‌که به من رسد صدایت دهلوی @TAMASHAGAH
بیابانی‌ست عشق ای دل ! که پیدا نیست پایانش به منزل کی رسی تا گم نگردی در بیابانش ؟! دهلوی
برتن ما هیچ نتوان دوخت جزآزادگی گرهمه سوزن دمد چون سرو از اعضای ما @TAMASHAGAH
ما را نتوان پخت که ما سوخته ايم آتش نتوان زد که برافروخته ايم ما را نتوان شکست آسان اى دوست هرجا که دلى شکست، ما دوخته ايم ما خسرو و شيرين نشناسيم به عشق از عشق نکات ديگر آموخته ايم از عشق همين نکته کفايت ما را وجدان و شرف به عهد نفروخته ایم دهلوی  ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ گفت سه است یکی سوزنده، یکی افروزنده، و یکی سازنده. خرقانی      
‌ قاصدِ مُلکِ فراموشی کسی چون من مباد نامه‌ای دارم که هرجا می‌بَرم، گم می‌کنم. دهلوی @TAMASHAGAH
گویند طرب به سازِ تجدید آمد شب رفت و سحر دمید و خورشید آمد ما را به فضولی خیالات چه‌کار؟ هرجا که به جلوه آمدی، عید آمد دهلوی /رباعیات @TAMASHAGAH
مردمان در من و حیرانی من حیرانند من در آنکس که تو را بیند و حیران نشود،حيرانم... دهلوی @TAMASHAGAH
گل نگاهی اگر چیده‌ای ز باغ وصال به روز هجر ز مژگان تر گلابْ طلب @TAMASHAGAH
تا کی پرسی : مقام دلدار کجاست؟ وان شاهد نانموده‌ رخسار کجاست؟ مژگان تو گر حجاب بینش نشود در خانه آفتاب دیوار کجاست؟ دهلوی @TAMASHAGAH
درون توست اگر خلوتی و انجمنی ست برون ز خویش کجا میروی؟جهان خالی ست دهلوی👌 @TAMASHAGAH
تا نسوزی ، عشق را هرگز نمیفهمی که چیست گاه بخشیدن ، گهی آغوش و گه درد و غم است دهلوی @TAMASHAGAH