گویند جمعی از ماهیان با هم نشسته [بودند، گفتند] ما مدتی است حرف آب را میشنویم و
از وجود آب اثری نمیبینیم و نمیدانیم که آب چیست؟
پس نزد ماهیای که بزرگ ایشان بود، آمدند و گفتند: آب را به ما بنما.
او در جواب گفت: شما چیزی به غیر آب به من بنمایید تا من آب را به شما بنمایم.
و شرط است که در حین مشاهده تجلیات نور یقین،
چنان از هستی خویش بگذری که به جز دوست، در میان چیزی نبینی؛ چه، عکس شخص در آینه، خود را نیارد دید. اگر خواهی از راه نمانی، باید که به خود نپردازی.
#سراجالمنیر _کاشف_شیرازی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH