eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
آن وقت سخن مرا دریابید که نیک‌نیک خود را حاضر کنید به نیاز و خود را از خود و خیال خود خالی کنید. 🍃
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش          باز جوید روزگار وصل خویش مسائل این جهان به این خاطر وجود دارندکه ما از سرچشمه فاصله گرفتیم "دست در کُل زن! تا همه جزء ها آنِ تو باشد " هم به اصل خود رود این خد و خال دائماً در آب کی ماند خیال؟ جمله تصویرات، عکسِ آبِ جوست چون بمالی چشمِ خود،خود جمله اوست جان/ دفتر ششم @TAMASHAGAH
باز را به آن سبب باز گویند, که از نزدِ شاه رفت سویِ مردار, بر مردار قرار نگیرد, به سوی شاه باز آید. چون بازنیامد هم, بر آن مردار قرار گرفت,باز نباشد. @TAMASHAGAH
ورقی فرض کن یک روی در تو یک روی در یار یا در هرکه هست آن روی که سوی تو بود خواندی آن روی که سوی یار است هم بباید خواندن. 🍃 @TAMASHAGAH
چون از خود پُر است معدۀ پر را که از آب پر باشد کی اشتهای آب خنک باشد؟ از آن هستی صدهزار حجاب در چشم و روی خود کشیده کی این سخن به او رسد؟ کی ببیند مرا؟! 🍃 @TAMASHAGAH
این همه عالَمِ پرده‌ها و حجاب‌هاست گِرد آدمی درآمده، عرش غلاف او، کرسی غلاف او، هفت آسمان غلاف او، کُرۀ زمین غلاف او، قالب او غلاف او، روح حیوانی غلاف، روح قدسی همچنین، غلاف در غلاف و حجاب در حجاب، تا آنجا که معرفت است. و این عارف نسبت به محبوب هم غلاف است، هیچ نیست، چون محبوب است، عارف نزد او حقیر است. 🍃 @TAMASHAGAH
🍃 اگر چه دلتنگی حقیقت نباشد، اما باشد. برگرفته از کتابِ 🍃 @TAMASHAGAH
مرد آن باشده در ناخوشی خوش باشد در غم شاد باشد زیرا داند که آن مراد در میان بی‌مرادی همچنین درپیچیده است. و در آن بی‌مرادی امید مراد است، و در آن مراد، غصه رسیدن بی‌مرادی. @TAMASHAGAH
ما آنیم که زندان را بر خود بوستان گردانیم. چون زندان ما بوستان گردد بنگر که بوستان ما خود چه باشد! 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@TAMASHAGAH
فرش هایی درون یک فرش☝️ بافته‌شده در قرن ۱۹ که در کلیسای ارمنیان جلفای اصفهان نگهداری می‌شود. گفت : ﺳﺨﻦ ﻣﻦ ﻓﻬﻢ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ. ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺧﻄﺎﻁ ﺳﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺧﻂ ﻧﻮﺷﺘﯽ : ﻳﮑﯽ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ، ﻻ ﻏﻴﺮ ﻳﮑﯽ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ ﻫﻢ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ ﻳﮑﯽ ﻧﻪ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ ﻧﻪ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ ... ﺁﻥ ﺧﻂ ﺳﻮﻡ ، ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻢ... ﻧﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﻧﻢ، ﻧﻪ ﻏﻴﺮ ﻣﻦ ! @TAMASHAGAH
هر انسان پنجره ای است گشوده به زندگی . با لبخندی ، گاهی گله و شکایتی ... می گفت :"از من گله می کنی ، بیا نزدیک تا گله نکنی !" گاهی نیاز است از فاصله نزدیک تر به غم ها و شادی های دیگران نگاه کنیم. آنچنانکه می گفت : "از ظاهر من خبر نتوانی داد از باطن من چگونه خبر دهی؟" 📚 درون
کسی می‌خواستم از جنس خودم که او را قبله سازم، و روی بدو آرم که از خود ملول شده بودم ــ تا تو چه فهم کنی از این سخن که می‌گویم از خود ملول شده بودم؟ ــ اکنون چون قبله ساختم، آن‌چه من می‌گویم فهم کند و دریابد. (محمد . خُمی از شراب ربّانی: گزیده‌ی مقالات شمس. انتخاب و توضیح . تهران: ماهی، ١٣٩٧، چ ١، ص ۲۰۵) @TAMASHAGAH
💫       تو را می‌بایست     آمدن به زیارت؛ بی‌آن‌که بفرستند          این باشد! 🔅 @TAMASHAGAH
می نویسد : آن‌که عاشق است،معشوق زیبایش را مرکز جهان می‌داند اما آن‌که عشق می‌ورزد،ولی نه تنها به یک شخص خاص،همه مردم را مرکز دنیای خود می‌داند. و در مثنوی از راز عشق چنین با ما صحبت می کند : انسانی که جهان را بدون منیت ، خودخواهی ،خشم و کینه می بیند ،زیبایی  و عشق را در جهان نظاره گر می شود چنین کسی به هیچ گروهی تعلق ندارد ،چرا که ملت او ،عشق می شود . ملت عشق از همه دین ها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست :دفتر دوم زاده عشقم جان @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تو می گویم: ذره‌ای از چرک اندرون آن کند که صد هزار چرک بیرون نکند. آن چرک اندرون را کدام آب پاک کند؟! سه چهار مَشک از آب دیده ، نه هر آب دیده ای، الّا آب دیده‌ای که از آن خیزد. @TAMASHAGAH
«خلایق همچو اعداد انگورند،عدد از روی صورت است... چون بیفشاری در کاسه آنجا هیچ عدد هست؟» این سخن هر که را معامله شود، کار او تمام است. @TAMASHAGAH
تفاوت مرشد حقیقی و مرشد نما در چیست؟! قاعده ۱۳ از در این دنیا بیش از ستاره‌های آسمان، مرشدنما و شیخ‌نما هست. مرشد حقیقی آن است که تو را به دیدن درون خودت و کشف کردن زیبایی‌های باطنت رهنمون می‌شود. نه آن که به مریدپروری مشغول شود. @TAMASHAGAH
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش @TAMASHAGAH
همه عالم در توست؛ چون خود را دانستی همه را دانستی! 🍃 @TAMASHAGAH
گر به عرش رَوى هیچ سود نباشد، و اگر بالای عرش رَوى و اگر زیرِ هفت طبقهء زمین، هیچ سود نباشد. درِ دل می باید که باز شود. جان كندن همه انبیا و اولیا و اصفیا برای این بود این می جُستند. همه عالم در یک کس است چون را دانست، را دانست. @TAMASHAGAH
همه‌‌ی عالَم در یک کس است؛ چون خود را دانست همه را دانست! @TAMASHAGAH
در صدایی است باید تا دریابد. 🥰 @TAMASHAGAH
  شعر مولانا همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر بیشه ای آمد وجود آدمی بر حذر شو زین وجود ار زان دمی در وجود ما هزاران گرگ و خوک صالح و ناصالح و خوب و خشوک ساعتی گرگی در آید در بشر ساعتی یوسف‌رخی همچون قمر 🍁🍁 مولانا در مثنوی وجود انسان را مانند بیشه ای پر از جانوران تصویر می کشد . در این بیشه ،هم گرگ ،هم خوک ، هم زشت و هم زیبا وجود دارد . درست شبیه بیشه که اگر همه جور جانوران در آن زندگی نکنند نمی تواند به بقای خود ادامه دهد . در این بیشه جنگ ، درندگی و تنازع بقا هم وجود دارد اما درست مانند جنگل که در آن اگر درندگان همه حیوانات را پاره کننند دیگر جنگلی وجود نخواهد داشت پس برای تکامل روان نیز انسان باید آگاهانه اجازه ندهد ،گرگ های وجودش تمام هستی او را بدرند و محیط امن وجودش را نا آرام کنند . راه شناخت گرگ ها وظیفه هر انسانی است. /مثنوی @TAMASHAGAH
چون چنين بارگاهي است، اكنون او «بي نياز» است ، تو نياز ببر كه بي نياز، «نياز» دوست دارد . به واسطه ى آن نياز از ميان اين حوادث، ناگاه بجهى !.... @TAMASHAGAH
4_5989971848694076596.mp3
9.58M
مثنوی مولانا فقط یک کتاب ادبی و عرفانی نیست . ما با خواندن مثنوی می توانیم به شناخت خودمان هم برسیم . به طور مثال ،مولانا بعضی از رفتار و اعمال ما را موجب رنج های ما در زندگی می داند . هر غمی کز وی تو دل آزرده‌ای از خمار مَی بود کان خورده‌ای لیک کی دانی که آن رنج خمار از کدامین مَی بر آمد آشکار ما در بسیاری از موارد مسئولیت خطاهای خود را نمی پذیریم و چون مولانا قبول نمی کنیم که :."فعل توست این غصه های دم به دم ! اما اگر مسئولیت اشتباه و خطاهای خود را بپذیریم آن زمان است که به درمان بیماری خود می کوشیم . چه بسا این  اندوه ها ی  واپس زده ما در ضمیر ناخودآگاه ما انباشته می شود و  خود را در خواب های مشوش  ما نشان دهد . از نظر مولانا ریشه بعضی از اضطراب ها و حتی مشکلاتی که در زندگی ایجاد می شود بر عهده خود ما هست اما جنس خطاهای ما، با پاسخی که در جهان دریافت می کنیم از یک گونه و شبیه نیست .   @TAMASHAGAH