🍃💐
«ماذا أكتُب لكِ؟
وَ أنا كَلَما حاوَلَت أن أكتُب؛ شِعرت بِأن قَلبي سَيَقلَع مَن مَكانَه ليَسكَنَ صَدرُكَ...
چه برایت بنویسم؟!
که هرگاه خواستم برایت بنویسم، احساس کردم که قلبم از جایش کنده خواهد شد تا در سینه تو بنشیند...»
از نامههای #غسان_کنفانی
به #غادة_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
«حنجرتي محشوة برمال عصور
من صحاري الصمت
لكنني أصرخ رعدا:
أحبك!»
گلویم پر شده است
با شنهای اعصار مختلف
از صحراهای سکوت
من اما رعدآسا فریاد میزنم:
"دوستت دارم"!
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
برایم بنویس ..!!
زیرا همهی گلهای سرخی
که
به من هدیه کردی..!!
در گلدان بلورین خود پژمردهاند ..
و تنها گلهای سرخ اشعارت!
که برایم سرودی..!!
هنوز سر زندهاند..
از همهی گلهای جهان
و همهی زمانها
تنها بوی عطر ،
در اشعار باقی میماند
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
شهادت میدهم به مرغان سپید بال
هنگامی که تو را به یاد میآورم
و از تو مینویسم
قلم در دستم شاخه گلی سرخ میشود
نامت را که مینویسم
ورق های زیر دستم غافلگیرم میکنند
آب دریا از آن میجوشد
و مرغان سپید بال بر فراز آن پرواز میکنند
هنگامی که از تو مینویسم مداد پاک کنام آتش میگیرد
پیاپی باران بر میزم میبارد
و بر سبدِ کاغذهای دور ریختهام
گلهای بهاری میرویند
و از آن پروانههای رنگارنگ و گنجشگکان پر میگیرند
وقتی آنچه نوشتهام را پاره میکنم ،
کاغذ پاره هایم
قطعه هایی از آینهی نقره میشوند
مانند ماهی که روی میزم بشکند .
بیاموز مرا چگونه بنویسم از تو
یا
چگونه فراموشت کنم .
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
«ماذا أكتُب لكِ؟
وَ أنا كَلَما حاوَلَت أن أكتُب؛ شِعرت بِأن قَلبي سَيَقلَع مَن مَكانَه ليَسكَنَ صَدرُكَ...
چه برایت بنویسم؟!
که هرگاه خواستم برایت بنویسم، احساس کردم که قلبم از جایش کنده خواهد شد تا در سینه تو بنشیند...»
#غسان_کنفانی
#غادة_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃🌹
«حنجرتي محشوة برمال عصور
من صحاري الصمت
لكنني أصرخ رعدا:
أحبك!»
گلویم پر شده است
با شنهای اعصار مختلف
از صحراهای سکوت
من اما رعدآسا فریاد میزنم:
دوستت دارم!
#غاده_السمان
🍀🍀🍀
🍃💐
دستانت را
اندکی به من امانت بده؛
میخواهم با آنها، گره از بافتههای اندوهم بگشایم.
#غادة_السمان
🍀🍀🍀
🍃💐
دستانت را
اندکی به من امانت بده؛
میخواهم با آنها، گره از بافتههای اندوهم بگشایم.
#غادة_السمان
☘☘☘☘
🍃💐
لو كنت تدري كمْ أحبكَ..
لصارتْ شفتاكَ الإبتسامة..
وعيناك الفجر..!!
اگر میدانستی چقدر دوستت دارم...
لبانت به تبسم بدل میشدند...
و چشمانت به سپیدهدم...!!
#غادة_السمان
#برگردان_محمد_حمادی
🍀🍀🍀🍀
🍃💐
منذ اليوم الذي عرفتك فيه
وأنا أضحك وأبكي في آن
فنصف حبك ضوء والباقي ظلام
صيف و شتاء على سطح واحد
وربما لذلك ما زلت أحبك..
از روزی که شناختمت
همزمان میخندم و
میگریم
نیمی از عشقت روشنایی و
نیم دیگرش تاریکیست.
یک بام و دو هواست
شاید برای همین است که
همچنان
دوستت دارم..
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
همچنان خیره شدن به چشمانت
شبیه لذتِ شمارش ستارگان
در شبی کویری است
و همچنان نامت
در زندگیام تنها نامی است که
«ممنوع از تجزیه» و بحث و گفتوگوست
در یادِ منی همچنان
رود رود
و غار غار
و زخم زخم
و خوب به یاد میآورم
عطر دستانت را
چوبهای آبنوس
و ادویه های عربی مبهم
پراکنده در شبِ کشتیهای سفر کرده
به نامعلومها
اگر نبود حنجرهام غاری کولاک شده،
به تو میگفتم سخنی شیرین و گوارا
شبیه به جمله «دوستت دارم»
#غادة_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
میخواهی راز قدرت مرا بدانی؟
هیچکس ، هیچوقت
واقعاً مرا دوست نداشت... !
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
برایم بنویس
زیرا همه ی گلهای سرخی
که به من هدیه کردی
در گلدان بلورین خود پژمرده اند
و تنها گلهای سرخ اشعارت،
که برایم سرودی
هنوز سر زنده اند
از همه ی گلهای جهان و همه ی زمان ها
تنها بوی عطر،
در اشعار باقی می ماند...!
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
منذ اليوم الذي عرفتك فيه
و أنا أضحك و أبكي في آن
فنصف حبك ضوء و الباقي ظلام
صيف و شتاء على سطح واحد
و ربما لذلك ما زلت أحبك..
از روزی که شناختمت
همزمان میخندم و میگریم
نیمی از عشقت روشنایی و نیم دیگرش تاریکیست
یک بام و دو هواست
شاید برای همین است که همچنان دوستت دارم..
#غادة_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
من زخمهای بینظیری به تن دارم، اما
تو مهربانترین شان بودی
عمیقترین شان؛ عزیزترین شان
بعد از تو آدم ها؛ تنها خراش های کوچکی بودند بر پوستم که
هیچ کدامشان به پای تو نرسیدند؛ به قلبم نرسیدند ...
بعد از تو آدم ها، تنها خراشهای کوچکی بودند که تو را از یادم ببرند،
اما نبردند
تو بعد از هر زخم تازهای دوباره باز میگردی و هر بار، عزیزتر از پیش،
هر بار عمیق تر ...
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
لأني أحبك
عادت الألوان إلى الدنيا...
..
چون تو را دوست دارم
رنگها به دنیا بازگشتهاند..
٭٭٭
به خاطر تو
گیاهان در کوهها میرویند،
به خاطر تو
موجها متولد میشوند،
به خاطر تو
کودکان در روستاهای دورافتاده میخندند،
به خاطر تو
زنان خود را میآرایند،
به خاطر تو
بوسه اختراع شد!...
٭٭٭
از خاکستر خود برمیخیزم تا دوستت داشته باشم
هر روز صبح از خاکسترم برمیخیزم
تا دوستت داشته باشم، دوستت داشته باشم، دوستت داشته باشم...
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در سرزمین من خار نکار !
شاید فردا
پابرهنه به دیدارم بیایی !
#غادة_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چونان صاعقهای بر من فرود آمدی
و دو نیمم کردی
نیمی که دوستت میدارد و نیمی دیگر
که رنج میبرد
به خاطر نیمی که دوستت دارد.
#غادة_السمان
"و اشتهی اَن اقطف لک کلمات
و کلمات من اشجار البلاغه
ولکن
کل الکلمات رثه
وحبک جدید جدید"
و میل دارم برای تو کلمه بچینم
و کلمههایی از درختان فصاحت
امّا همهی کلمات کهنهاند
و عشقات جدید است جدید...
#غادة_السمان
@TAMASHAGAH