چرخ را در زیرِ پا آر ای شُجاع!
بِشنو از فوق فَلک بانگِ سَماع!
پنبه وسواس بیرون کن زِ گوش!
تا به گوشَت آید از گردون، خروش
پاک کن دو چشم را از مویِ عیب!
تا ببینی باغ و سروستانِ غیب
دفع کن از مغز و از بینی، زُکام
تا که ریحُ الله درآید، در مشام
هیچ مَگذار از تب و صفرا اثر!
تا بیابی از جهان، طعمِ شَکر
#مثنوی_معنوی
#دفتر_دوم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹🌹
روستايى به شهر آمد و مهمان شهرى شد.
شهرى او را حلوا آورد و روستايى با اشتها بخورد آن را، گفت:
اى شهرى، من روز و شب به گَزَر خوردن آموخته بودم،
اين ساعت طعم حلوا چشيدم، لذت گَزَر از چشمم افتاد.
اكنون هر بارى حلوا نخواهم يافتن،
و آنچه داشتم بر دلم سرد شد. چه چاره كنم؟
چون روستايى حلوا چشيد، بعد از اين ميل شهر كند؛
زيرا شهرى دلش را برد، ناچار در پى دل بيايد.
#فیه_ما_فیه
🟢 در قرآن از اهل دنيا به
" اصحاب قريه" و اهل روستا تعبير شده است
و عارفان هر هفت اقليم زمين را دِهى ويران خوانده اند:
در هوس اين دو سه ويرانه ده
كار فلك بود گره در گره
#نظامى
🟢حال اگر روستاييان عالم، كه اينجا به ريشه علفى خو گرفته اند،
لقمهای از حلوای معرفت بچشند و جرعهای از شراب عشق بنوشند،
آن علف بر دل ایشان سرد شود و سالک شهر عشق گردند،
چنانکه #مولانا در نیایشی اشاره کرده است:
ای خدای بی نظیر، ایثار کن،
گوش را چون بهره دادی زین سخن.
چون به ما بویی رسانیدی از این،
در مبند این مشک را ای ربّ دین
#مثنوی_معنوی
🟢برگرفته از کتاب " گزیده فیه ما فیه "
شرح و توضیح دکتر الهی قمشه ای
🌹🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیر کن با خلق، بهر ایزدت
یا برای راحت جان خودت
#مثنوی_معنوی
♥️🌹♥️
اگر به خدا و بازتاب عمل اعتقاد داری, به مردم نیکی بکن و اگر معتقد نیستی, حداقل برای اینکه خودت احساس خوبی داشته باشی و میان مردم به راحتی زندگی کنی, به مردم خوبی کن.
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹
صد دل و جان عاشق صانع شده
چشم بد یا گوش بد مانع شده
#مثنوی_معنوی
#دفتر_ششم
حجاب بین ما و خداوند خود ما هستیم.
اگر عشق الهی را در این عالم نمیبینیم،
علت جسم ما است که هزار مانع در او
ایجاد شده و به تعبیر مولانا بد شده است.
گوش ما درست نمیشنود،
چشم ما درست نمیبیند
و کلا وجود ما حقیقت را
آنطور که هست درک نمیکند.
اگرچه روح آدمی یا همان جان در پی
درک حقیقت عالم و خداوند است
و در جستوجوی عشقی است
که در عالم سریان دارد، موانع و
آلودگیهای جسم و فکر حجابی سخت
و ضخیم ایجاد کرده است.
کاستن و یا در حد امکان زدودن این
موانع و آلودگیهای ذهنی و فکری،
تنها راه قرب به خداوند
و درک حقیقت عالم هستی است.
#علی_منهاج
🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹
چونک عاشق اوست تو خاموش باش
او چو گوشَت می کشد تو گوش باش
#مثنوی_معنوی
#دفتر_اول
جریان لطیف عشق فرآیندی دوطرفه است
که با کشف از جانب عاشق آغاز می شود
و پس از آن تماشاها و
کشف های مکرر رخ می دهد.
چون دو آینه که وقتی مقابل هم قرار می گیرند
تصاویر متعددی تا بی نهایت خلق می کنند.
کشف و تماشایی چنین شورانگیز
به نقطه اتحاد عاشق و معشوق و عشق
منجر می شود. در این نقطه هر یک
هم عاشق هستند و هم معشوق و
این لحظه های مکرر عاشقی و معشوقی
گویی عشق محض است.
در عشق الهی نیز سالک در جریان
کشف و تماشاهای مکرر اندک اندک
خود به عشق بدل می گردد و هر لحظه
طعم عاشق بودن حق را می چشد.
مولانا به چنین سالکی می گوید که
چون به لحظه ای رسیدی که
دریافتی او عاشق است از هر
کوشش و تقلایی دست بردار این نقطه،
نقطه خاموشی است.
اینجا لحظه ای است که او گوشتَ را کشیده
و به سوی خود می برد.
لحظه ای است که او تو را
به سوی خود می خواند.
حالا باید تمام وجودت گوش باشد
تا کلمات متبرک او را جرعه جرعه بنوشی.
#علی_منهاج
🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گفت ما اول فرشته بودهایم
راه طاعت را بجان پیمودهایم
سالکان راه را محرم بدیم
ساکنان عرش را همدم بدیم
پیشهٔ اول کجا از دل رود
مهر اول کی ز دل بیرون شود
در سفر گر روم بینی یا ختن
از دل تو کی رود حب الوطن
ما هم از مستان این می بودهایم
عاشقان درگه وی بودهایم
ناف ما بر مهر او ببریدهاند
عشق او در جان ما کاریدهاند
روز نیکو دیدهایم از روزگار
آب رحمت خوردهایم اندر بهار
نی که ما را دست فضلش کاشتست؟
از عدم ما را نه او برداشتست؟
ای بسا کز وی نوازش دیدهایم
در گلستان رضا گردیدهایم
بر سر ما دست رحمت مینهاد
چشمههای لطف از ما میگشاد
وقت طفلیام که بودم شیرجو
گاهوارم را کی جنبانید؟ او
گر عتابی کرد دریای کرم
بسته کی گردند درهای کرم
از برای لطف عالم را بساخت
ذرهها را آفتاب او نواخت
تا دهد جان را فراقش گوشمال
جان بداند قدر ایام وصال
گفت پیغامبر که حق فرموده است
قصد من از خلق احسان بوده است
آن یکی بازی که بد من باختم
خویشتن را در بلا انداختم
در بلا هم میچشم لذات او
مات اویم مات اویم مات او
#مثنوی_معنوی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
آه کردم
چون رسن شد آه من
گشت آویزان رسن در چاه من
آن رسن بگرفتم و بیرون شدم
شاد و زفت و فربه و گلگون شدم
در بن چاهی همیبودم زبون
در همه عالم نمیگنجم کنون
#مثنوی_معنوی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دکتر_الهی_قمشه_ای:
سخن را از نِی باید شنید
از آن کس که نیست.
آن کس که هست از هواهای خود میگوید
و حدیث نفس میکند
اما آن کس که بند بندِ وجودش را
از هواهای خویش خالی کرده
و چون نی، لب خود بر لب معشوق نهاده،
و دل به هوای او سپرده است،
حکایتی دیگر دارد.
در قرآن در صفت رسول اکرم آمده است:
و ما ینطِقُ عنِ الهَویٰ
إن هُوَ الّا وحیٌ یوحیٰ
او از هوای دل خویش سخن نمیگوید
و این (قرآن) نیست مگر آنچه به او
وحی شده است.
بدین بیان، نی مقام انسان کامل
یا کمال مرتبهٔ انسانی است
که در آن مرتبه، شخص هرچه گوید
همان است که معشوق در او دمیده
و هرچه کند همان است
که فرمانش از معشوق رسیده است و در
#مثنوی_معنوی به زیبایی تمام بیان شده:
از وجود خود چو نِی گشتم تهی
نیست از غیرِ خدایم آگهی
🎥#هوشنگ_ابتهاج:
ای نی محزون کجایی سوختیم...
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
" قصۀ نی "
غزلم به هوشیاری نمکی ندارد ای جان
قدحی دو موهبت کن چو ز من غزل ستانی
#دیوان_شمس
این تمثیل نی شدن برای رسیدن به درک حقایق اشیاء در همه فرهنگهای باستانی با تصویرهای گوناگون به چشم می خورد. چینیان معتقدند که تا کسی نی نشود نمی تواند نی را بکشد.
قصه نی در اساطیر یونان نیز قصه شیرین و عبرت آموزی است و ماجرای او با قصه نی مولانا هم آهنگ است.
داستان نی به روایت یونانیان چنین است که:
نی در آغاز دختر زیبایی بود. در بیشۀ سبز و خرمی زندگی می کرد و همه جوانان آن ناحیت بر او عاشق بودند. روزی یکی از عاشقان او که مجنون تر از دیگران بود او را دنبال کرد تا دامنش را بگیرد و با او معاشقه کند، اما او گریخت و در نیزاری انبوه خود را پنهان کرد و برای آنکه راه را بر آن جوان ببندد خود را به صورت یک نی درآورد تا در میانِ نی ها بکلی گم شود اما جوان آن نیِ خاص را شناخت و چید و بندهای آن را تهی کرد و سوراخهایی به آتش در آن پدید آورد و آنگاه آتشِ عشق خویش را در او دمید...
آتش است این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد
#مثنوی_معنوی
#الهی_قمشه_ای
@TAMASHAGAH
16.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دکتر_الهی_قمشه_ای:
سخن را از نِی باید شنید
از آن کس که نیست.
آن کس که هست از هواهای خود میگوید
و حدیث نفس میکند
اما آن کس که بند بندِ وجودش را
از هواهای خویش خالی کرده
و چون نی، لب خود بر لب معشوق نهاده،
و دل به هوای او سپرده است،
حکایتی دیگر دارد.
در قرآن در صفت رسول اکرم آمده است:
و ما ینطِقُ عنِ الهَویٰ
إن هُوَ الّا وحیٌ یوحیٰ
او از هوای دل خویش سخن نمیگوید
و این (قرآن) نیست مگر آنچه به او
وحی شده است.
بدین بیان، نی مقام انسان کامل
یا کمال مرتبهٔ انسانی است
که در آن مرتبه، شخص هرچه گوید
همان است که معشوق در او دمیده
و هرچه کند همان است
که فرمانش از معشوق رسیده است و در
#مثنوی_معنوی به زیبایی تمام بیان شده:
از وجود خود چو نِی گشتم تهی
نیست از غیرِ خدایم آگهی
🎥#هوشنگ_ابتهاج:
ای نی محزون کجایی سوختیم...
@TAMASHAGAH