eitaa logo
تماشاگه راز
281 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️عشق و لبخند خشم و ستم امید و آوارگی و زندگی و وطن... 🇵🇸 همه ی آنچه در یک عکس می بینید 🍃🍃
چون خیال او زجان مهجور نیست دور ازو گر زنده باشم دور نیست از رخ خوبان نبیند نور او هر که را در دیده ی دل نور نیست در نظر بازی ارباب نظر حسن زیبا منظران منظور نیست ترک سر چون لازم شوریدگی ست هر که را سر هست در سر شور نیست چون رخ خوبان و قد دلکشت آتش موسی و نخل طور نیست در برش ز اندیشه هجران سحاب از سرور وصل، دل مسرور نیست اصفهانی @TAMASHAGAH
سلااام به آنها که تمام نمی شوند...🌱✋
🔅 زين زهد و پارسايى، بگرفت خاطرِ من ساقى! پياله‌اى دِهْ تا دل شود گشاده محبوبا...! اين منم كه بى‌ديدار گل جمالت به سر مى‌برم و قدح ديده‌ی دلم را براى مشاهده‌ات آماده‌ ساخته‌ام. بهره‌مندم ساز و از فِراقم خلاصى ده. معشوقا...! از بس كه در فراقت طريق زهّاد و پارسايان را پيمودم و به عبادات قشرى پرداختم و از توجّه به فطرتِ‌خويش دور ماندم، خاطرم بگرفت، پياله‌اى از شراب مشاهده‌ات عنايتم فرما و به فطرتم متوجّه ساز، تا از قشر به لُبّ بازگردم و دلم گشاده گردد، و به امرِ «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً، فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» عمل نمايم. منبع: ، ج۹، ص۲۴۸ (شرح عرفانی دیوان حافظ) @TAMASHAGAH
🍃نگاهی به بیت پنجم غزل حافظ🍃 تیری که زدی بردلم از غمزه .خطا رفت تا باز چه اندیشه کند رای صوابت تیری که با نازوغمزه(نگاه همراه با دل ربایی )به قصد کشتن من رهاکردی خطا رفت تا باردیگر اندیشه ی درست تو چه تدبیری برای صید دل ما بکند. ممکن است منظور حافظ این بوده که تیری که بردل من زدی مرا نکشت که از غم عشق خلاص شوم. باید ببینم چه تدبیر درستی می اندیشی که باتیرغمزه مرا از غم عشق حلاص کنی حافظ دربیت دیگری همین مضمون را آورده است.وازمعشوق خواسته است که باغمزه اورا هلاک کند تا از غم عشق رهایی یابد به دام زلف تودل مبتلای خویشتن است بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است حافظ درابیات دیگری به همین موضوع اشاره دارد. ۱-غمزه شوخ توخونم به خطا می ریزد فرصتش بادکه خوش رای وصوابی دارد ۲-خونم بریخت وزغم عشقم خلاص داد منت پذیر غمزه ی خنجرگذارمت ۳-بتا چون غمزه ات ناوک فشاند دل مجروح من پیشش سپر باد ✨✨✨ @TAMASHAGAH
مازنده به آنیم که آرام  نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست اقبال لاهوری 🍃🍃🍃 اقبال درسال ۱۸۷۳ میلادی در سیالکوت پنجاب به دنیا آ مدو در سال ۱۹۳۸از دنیا رفت. اقبال در قالب های  مختلف شعر اعم از غزل  ،مثنوی، دوبیتی ، رباعی، وقطعه آثاری پدید آورده است . در غزل او درد و سوز عرفانی شعرای بزرگ ایران را می توان دید.. در مثنوی از مولوی و شبستری تاثیر گرفته است .درقطعات ومفردات از امیر خسرودهلوی در دو بیتی ها از اندیشه های فلسفی خیام الهام گرفته است. این فیلسوف وشاعر اندیشه های خیام را با سوز وگداز بابا طاهر درهم آمیخته است . اقبال شاعر حرکت ،تلاش ،کوشش از درون وبرون است  . شرایط جامعه ی آن روز حرکت و شورو شوق را ایجاب می کرد. . دربیشتر اشعارش  چون رود حرکت می کند وچون موج پرتلاش است. اقبال حتی به جوانان ایرانی هم نظرمساعدی دارد (ای جوانان عجم جان من وجان شما) می گوید:" هستم اگر می روم گر نروم نیستم" به قول استاد زرین کوب. :(شعر اقبال جوش وخروش عارفانه است، شوق سعدی است که از پرده نی مولوی می تراود .دردحافظ است که رنگ بیان عراقی رادارد.) اقبال درکتاب سیر فلسفه در ایران با روشی علمی تاریخ اندیشه های فلسفی را درایران بررسی می کند. ودرکتاب احیای تفکر اسلامی برای بیداری مسلمانان در عصر حاضر پیشنهادها وآرای ارزنده ای دارد. با دوبیتی ها اقبال همراه شویم دل من روشن از سوز درون است جهان بین چشم من از اشک خون است ررمز زندگی بیگانه تر باد کسی کو عشق را گوید جنون است شنیدم درعدم پروانه می گفت دمی از زندگی تاب وتبم بخش پریشان کن سحر خاکسترم را ولیکن سوز وساز یک شبم بخش بیا ای عشق ای رمز دل ما بیا ای کشت ما ای حاصل ما کهن گشتند این خاکی نهادان دگرآدم بنا کن از دل ما دلا رمز حیات از غنچه دریاب حقیقت درمجازش بی حجاب است زخاک تیره می روید ولیکن نگاهش برشعاع آفتاب است اقبال لا هوری @TAMASHAGAH
📚آشنایی با کتاب درپی آن آشنا مولف سید محمد راستگو ناشر ،نشر نی چاپ،1395 مولف می نویسد ،درپی آن آشنا،نام دفترهایی است درزمینه ی حافظ پژوهی وگزارش برخی ازدیدودریافت ها ،نظرونگرهاوپنداشت وبرداشتهای. ره آوردسروکله زدن چندین ساله با این ابررندروزگاران است. درمقدمه زیبایی شرح دلش را برای حافظ نوشته ای است وفهرستی از اندیشه های حافظ را نگاشته . از قول حافط می نویسد ،ای دل مباش یکدم خالی زعشق ومستی، عاشق شوارنه روزی کارجهان سرآید،و.... مولف دردرامدکتاب به مهندسی سخن حافظ پرداخته است. درادامه کتاب مفاهیمی چون آبروی ،سرمدی،بقا،بار،بام،جانان جوهر،جهان،چوگان،خیر ،دمادم، راحتی. رنگ،سابقه ،حق،شام وصدها لغتی را که حافط به کاربرده است در این کتاب مولف بررسی کرده است وبه معانی مختلف این واژه ها پرداخته است ومهمترین کارمولف این است که کاربردمعنی این لغت را درزمان حافظ بررسی کرده است وکاربردمعنی نادرست ان را در شرح های حافظ از نویسندگان معاصر نشان داده است با مثالها ونمونه ها ومنابع ومآخذ مستند این دوجلد کتاب برداشت مارا از اشعارحافظ به زمان خودش واقعی تر می کندوبه برداشت های حافظ ازاین لغت ها نزدیک تر امروزه هرکسی از ظن خودیارحافط می شود وایرادی بران نیست تمام شاهکارهای ادبی جهان همین خاصیت را دارند ایراددران است که کسی ادعاکندنظرمن بهترین وکامل ترین برداشت است. بایدسخن را با شعری از استادشفیعی به پایان برد آفاق ازچراغ صدای تو روشن است خاموشیت مبادکه فریادمیهنی خاموشیت مبادکه فریاد عالمی خاموشیت مبادکه فریادادمی هزاره ی دوم آهوی کوهی ص 53 @TAMASHAGAH
با هرکه انس گیری از او سوخته شوی! @TAMASHAGAH
تماشاگه راز
‌ داریم تمام می‌شویم!! دیگر اشک هم آراممان نمی‌کند! دست خودمان نیست!! آدمیم...احساس داریم!! عاطفه داریم... پدریم، مادریم... روح داریم، می‌فهمیم!! همین فهمیدن و حس کردن و درد کشیدن است که بیچاره مان کرده!! ما بعد از این روزها دیگر آدمهای سابق نخواهیم شد! حتی اگر خودمان بخواهیم... ما بعد از تماشای این صحنه‌ها هربار بچه هایمان را به آغوش میکشیم جان می‌دهیم... مرده های متحرکی شده‌ایم که حالمان از این دنیای پر از ظلم بهم می‌خورد! آنقدرکه این‌روزها درخود مچاله شدیم انقدرکه مثل‌آدمهای مستاصل‌و بیچاره؛ موقع ورق‌زدن وخواندن اخبار غزه دو دستی توی سرمان؛ کوبیدیم و کاری از دستمان برنیامد؛ جز نشر اخبار فاجعه! شاید اگر همان چهل وپنج سال پیش که جمهوری اسلامی، پرچم مبارزه با اسرائیل را بلندکردوامام خمینی(ره) از نابودی غده سرطانی سخن گفت، جهان،عمق نگاه آن رهبر‌الهی را درک کرده بود وملتها و روحهای سالم‌مثل این‌روزها مصمم‌ویکدست شده بودند درحمایت‌ازحقوق این‌بی‌پناهان تاریخ غده‌نمیتوانست اینقدر ریشه بدواند!! دلمان میسوزد که همیشه و هر جای تاریخ را که نگاه میکنیم؛ اصولامردمان همان‌زمانه نمی‌توانند؛ افق بلند نگاه رهبران الهی را درک کنند و باید روزگارانی بگذرد ؛ تا آن حقایق تلخ تجربه شوند..! 🌱🌱🌱