eitaa logo
تماشاگه راز
275 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
تماشاگه راز
‌ داریم تمام می‌شویم!! دیگر اشک هم آراممان نمی‌کند! دست خودمان نیست!! آدمیم...احساس داریم!! عاطفه داریم... پدریم، مادریم... روح داریم، می‌فهمیم!! همین فهمیدن و حس کردن و درد کشیدن است که بیچاره مان کرده!! ما بعد از این روزها دیگر آدمهای سابق نخواهیم شد! حتی اگر خودمان بخواهیم... ما بعد از تماشای این صحنه‌ها هربار بچه هایمان را به آغوش میکشیم جان می‌دهیم... مرده های متحرکی شده‌ایم که حالمان از این دنیای پر از ظلم بهم می‌خورد! آنقدرکه این‌روزها درخود مچاله شدیم انقدرکه مثل‌آدمهای مستاصل‌و بیچاره؛ موقع ورق‌زدن وخواندن اخبار غزه دو دستی توی سرمان؛ کوبیدیم و کاری از دستمان برنیامد؛ جز نشر اخبار فاجعه! شاید اگر همان چهل وپنج سال پیش که جمهوری اسلامی، پرچم مبارزه با اسرائیل را بلندکردوامام خمینی(ره) از نابودی غده سرطانی سخن گفت، جهان،عمق نگاه آن رهبر‌الهی را درک کرده بود وملتها و روحهای سالم‌مثل این‌روزها مصمم‌ویکدست شده بودند درحمایت‌ازحقوق این‌بی‌پناهان تاریخ غده‌نمیتوانست اینقدر ریشه بدواند!! دلمان میسوزد که همیشه و هر جای تاریخ را که نگاه میکنیم؛ اصولامردمان همان‌زمانه نمی‌توانند؛ افق بلند نگاه رهبران الهی را درک کنند و باید روزگارانی بگذرد ؛ تا آن حقایق تلخ تجربه شوند..! 🌱🌱🌱
هوالمحبوب🌱  سلسلهٔ موی دوست حلقهٔ دام بلاست هر که درین حلقه نیست فارغ ازین ماجراست   گر بزنندم بتیغ در نظرش بیدریغ دیدن او یکنظر صد چو منش خونبهاست   گر برود جان ما در طلب وصل دوست حیف نباشد که دوست دوستر از جان ماست   دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان گونهٔ زردش دلیل نالهٔ زارش گواست   مایهٔ پرهیزگار قوت صبرست و عقل عقل گرفتار عشق صبر زبون هواست   دلشدهٔ پای بند گردن جان در کمند زهرهٔ گفتار نه کین چه سبب وان چراست؟   مالک ملک وجود حاکم ردّ و قبول هر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاست[۱]   تیغ برآر از نیام زهر برافکن بجام کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست   گر بنوازی بلطف ور بگدازی بقهر حکم تو بر من روان زجر تو بر من رواست   هر که بجور رقیب یا بجفای حبیب عهد فرامش کند مدعی بیوفاست   سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست گو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست 
🍃هوالنور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانان من! هستی لبریز از عشق توست . جسم و‌ جان مرا با نیروی لایزال خویش قوت بخش و روح مرا از حضورت لبریز کن! خویش را به تو می سپارم ،بادا که عشق و آگاهی الهی در درونم شعله ور گردد... سپاسگزارم ای عشق سپاسگزارم🙏
«وَ یَجعَل لَکُم نوراً تَمشونَ بِه» و نوری برای شما بوجود آورد که با آن حرکت کنید. حدید / ۲۸ هر انسانی صاحب هاله ای نورانی است که جسم و کالبد فیزیکی را احاطه کرده و در آن نفوذ می کند. این هاله، تجلّی انرژی کیهانی و کالبدی نورانی است. این انرژیِ هالهء نورانی است که قلبِ شما را به تپش در می آورد. و قلب کلید اصلی  رسیدن به خدا است. قلب، کلید گشایش اسرار هستی و تنها کلیدی است که راهنمای شما برای رسیدن به حق است. @TAMASHAGAH
عرفات عشقبازان سر کوی یار باشد به طواف کعبه زین در نروم که عار باشد چو سری بر آستانش ز سر صفا نهادی به صفا و مروه‌ای دل دگرت چه کار باشد قدمی ز خود برون نِه به ریاض عشق، کاینجا نه صداع نفحهٔ گل نه جفای خار باشد به معارج اناالحق نرسی ز پای منبر که سری شناسد این سِرّ که سزای دار باشد ز میِ شبانه ساقی قدحی بیار پیشم نه از آن میی که او را به سحر خمار باشد نکند کمال دیگر طلب حضور باطن که قرارگاه زلفش دل بی‌قرار باشد خجندی @TAMASHAGAH
شمارهٔ ۲۴۳ بر ما رقم خطا پرستی همه هست بدنامی و عشق و شور و مستی همه هست ای دوست چو از میانه مقصود توئی جای گله نیست چون تو هستی همه هست @TAMASHAGAH
جور کنی وفا بود                        درد دهی دوا بود لایق تو کجا بود دیده جان و دید من جان @TAMASHAGAH
ذره ای از نور حق افتاد اندر کائنات عرش مست و          فرش مست و                عرصه ی دوار مست! جان @TAMASHAGAH
خیال؛ جایگاه پیوند جهان‌هاست،جهانی است که الوهیت و انسانیت را با هم در خود دارد... خیالِ رویِ تو چون بُگذَرَد به گلشنِ چَشم دل از پِیِ نظر آید به سویِ روزنِ چَشم سزایِ تکیه گَهَت مَنظَری نمی‌بینم منم ز عالَم و این گوشهٔ مُعَیَّنِ چَشم بیا که لَعل و گَُهَر در نثارِ مَقْدَمِ تو ز گنج‌خانه‌‌ دل می‌کشم به روزنِ چَشم @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی! @TAMASHAGAH
می نویسد : آن‌که عاشق است،معشوق زیبایش را مرکز جهان می‌داند اما آن‌که عشق می‌ورزد،ولی نه تنها به یک شخص خاص،همه مردم را مرکز دنیای خود می‌داند. و در مثنوی از راز عشق چنین با ما صحبت می کند : انسانی که جهان را بدون منیت ، خودخواهی ،خشم و کینه می بیند ،زیبایی  و عشق را در جهان نظاره گر می شود چنین کسی به هیچ گروهی تعلق ندارد ،چرا که ملت او ،عشق می شود . ملت عشق از همه دین ها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست :دفتر دوم زاده عشقم جان @TAMASHAGAH