eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
محبوب را نهایت نیست... @TAMASHAGAH
...در خویش می‌گردانمت امشب آواز من امشب، شگفتا، خود ز نایِ توست پنداری اصلاً در گلویِ من، صدای توست وقتی دهانم باز و بسته می‌شود، گویی تو خوانایی وز نیک و بد، پیش آنچه می‌آید، تو بینایی افلاکی‌ام یا خاکی‌ام امشب؟ من خود نمی‌دانم کی‌ام امشب! هی‌هاکنان نام تو با فریاد می‌گویم... دستم تبرزین و دلم کشکول یاهو کشان هر سو به دنبال تو می‌پویم تو در منی، پس من که را در شهر می‌جویم؟! ، مجموعه اشعار به کوشش محمد فتحی، تهران: نگاه/آفرینش، ۱۳۹۵، ص ۷۲۵ @TAMASHAGAH
بعد عمری مات بودن در زمين فهمیده‌ام...♟ @TAMASHAGAH
خرّم آنکس که دراین محنت گاه خاطری را سببِ تسکین است @TAMASHAGAH
میوه پخته محال است نیفتد برخاک... @TAMASHAGAH
بی‌گناهی کم گناهی نیست در دیوانِ عشق یوسف از دامان پاکِ خود به زندان می‌رود @TAMASHAGAH
من کیستم که بهر تو جان را فدا کنم؟ ای صد هزار جانِ مقدس فدای تو... @TAMASHAGAH
بی رحم ترین قطعه‌ی پاییز چنین است..‌🍂 @TAMASHAGAH
بی‌حسرت از جهان نرود هیچ‌کس به در إِلّا شهیدِ عشق به تیر از کمانِ دوست ... @TAMASHAGAH
آنقدر جای تو خالی‌ست خدا می‌داند... @TAMASHAGAH
هوالعزیز🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانان من ! حواسم هست که من اینجا فقط یک مسافرم ؛ مسافر خاک. پس اگر مهربانی ام دیده نشد با کسی نجنگم ؛ اگر کسی بَدم را گفت با او گلاویز نشوم ، اگر آن دیگری به چشمانم نگریست و بی صداقتی کرد، به رویش نیاورم؛ فقط سفرم را پیش ببرم و کوله ام را از پر کنم نه از کینه ها و نامهربانی های روزگار . سپاسگزارم ای عشق!که در محضر تو مسافر بودنم تا همیشه فراموشم نگردد. سپاسگزارم🙏 ‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌ @TAMASHAGAH
شمس/غزل شماره ۶۹ چه باشد گَر نگارینَم بگیرد دستِ من فردا ز روزَن سَر دَرآویزَد چو قُرصِ ماهِ خوش سیما دَرآیَد جانْ فَزایِ من گُشایَد دست و پایِ من که دستَم بَست و پایَم هَم کَفِ هِجْرانِ پابَرجا بِدو گویم به جانِ تو که بی‌تو ای حَیاتِ جان نه شادم می‌کُند عِشرَت نه مَستم می‌کُند صَهْبا وَگَر از نازْ او گوید بُرو از من چه می‌خواهی؟ زِ سودایِ تو می‌تَرسَم که پیوندد به من سودا بَرَم تیغ و کَفَنْ پیشَش چو قُربانی نَهَم گَردن که از من دَردِسَر داری مرا گَردن بِزَن عَمْدا تو می‌دانی که من بی‌تو نخواهم زندگانی را مرا مُردن بِهْ از هِجْران به یَزدان کَاخْرَجَ اَلْمَوْتی مرا باور نمی‌آمد که از بَنده تو بَرگردی همی گفتم اَراجیف است و بُهتانْ گُفته‌ی اَعْدا تویی جانِ من و بی‌جانْ ندانم زیستْ من باری تویی چَشمِ من و بی‌تو ندارم دیده‌ی بینا رَها کُن این سُخن‌ها را بِزَن مُطرب یکی پَرده رَباب و دَف به پیش آور اگر نَبْوَد تو را سُرنا @TAMASHAGAH
علیه‌السلام فرمودند: إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّهَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ. از هر کاری که ترسیدی خود را در آن بینداز، زیرا رنجی که در اثر نگاهداشتن خود از آن چیز به تو می‌رسد بزرگتر از چیزی است که تو از آن می‌ترسی. ، حکمت 166 @TAMASHAGAH
سلام به آنها که تمام نمی شوند...🌱✋
دی شیخ باچراغ همی گشت گردشهر کزدیو و دد ملولم وانسانم آرزوست گفتند یافت می نشود؛جسته ایم ما گفت آن که یافت می نشود؛آنم آرزوست 🕊 @TAMASHAGAH
🍂🍂🍂 ناخدا در کشتی ما گر نباشد گو مباش ما خدا داریم، ما را ناخدا در کار نیست @TAMASHAGAH