🍀🍀 تو کی بودی و کجا بودی، درآسمان چه کردی که به پاداشت صاحب اینچنین وجودی ؟ *** خود پنهان ننما از پرده برون آیی یا پرده چشمم بگشایی 🍀🍀 https://eitaa.com/TAMASHAGAH

حافظ به شهادت دیوانش ذهن و ذوق عرفانی پیشرفته‌ای دارد. علی‌الخصوص شیفتهٔ اندیشه‌های ملامتی است. ولی به دلیل انتقادهایی که نسبت به صوفیه و خانقاه‌نشینان و ارباب صومعه دارد پیداست که صوفی رسمی حرفه‌ای نیست و با خانقاه و صومعه میانهٔ خوبی ندارد. پشمینه‌پوشی او از ساده‌پوشی و به قصد رها کردن رنگ‌های تعلق است و با خرقهٔ زهد ازرق‌پوشان فرق دارد. قطع نظر از افسانه‌ها، هیچ سند قاطعی که حکایت از سرسپردگی حافظ به یک پیر واقعی یعنی مشایخ طریقت داشته باشد در دست نیست. اما سخن از پیر و ولی و مرشد و خضر و دلیل راه و نظایر آن در دیوان وی بسیار است. در اندیشیدن حافظ به پیر سه مرحلهٔ مشخص مشهود است. الف) سرگشتگی و آرزوی یافتن دلیل راه: گذار بر ظلمات است خضر راهی کو مباد کآتش محرومی آب ما ببرد ب) پی بردن به لزوم پیر و تأیید این ضرورت: به کوی عشق منه بی دلیل راه قدم که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد پ) یافتن و بلکه آفریدن پیری اساطیری به نام پیر مغان پیر دُردی‌کش ما گرچه ندارد زر و زور خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد پیر مغان اگرچه در ادبیات فارسی سابقه دارد ولی با این اوصاف و ابعادی که در دیوان حافظ می‌یابیم از برساخته‌های هنری حافظ است و بیهوده نباید دنبال رد پای تاریخی او بود و با مغان زردشتی مربوطش کرد. بلکه بیشتر با می‌فروشان زردشتی مربوط است. شادروان غنی می‌نویسد: «مسلمین قدیم شراب را از دو جا به دست می‌آورده‌اند. یکی از مسیحیان و دیرها و دیگری از مجوسان...» چیزی که مسلم است پیر مغان، مرشد حافظ است، پیر اوست و حافظ فقط در مقابل او سر فرود می‌آورد. تصویر پیر مغان ترکیبی است از پیر طریقت و پیر می‌فروش و علاوه بر این دو نام، پیر، پیر میکده، پیر میخانه، پیر خرابات و به یک تعبیر پیر گلرنگ، پیر پیمانه‌کش، پیر دردی‌کش و شیخ ما هم نامیده شده است. باری اسطورهٔ پیر مغان ساختهٔ طبع حافظ است همانطور که فی‌المثل رستم به یک معنی پروردهٔ طبع فردوسی است. نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود منبع حافظ‌نامه، بهاءالدین خرمشاهی، چاپ هفدهم، نشر علمی و فرهنگی، زمستان ۱۳۸۵. https://eitaa.com/TAMASHAGAH

ذات آفتاب نوازنده است و شعاعش سوزنده است. این آن مقام دان که عاشق بی معشوق نتواند زیستن و بی جمال او طاقت و حیات ندارد و با وصال و شوق معشوق هم بی‌قرار باشد و بار وصل معشوق کشیدن نتواند. نه طاقت فراق و هجران دارد و نه وصال معشوق تواند کشیدن و نه او را تواند به جمال دیدن که جمال معشوق دیده‌ی عاشق را بسوزاند تا به رنگ جمال معشوق کند غمگین باشم چو روی تو کم بینم چون بینم روی تو به غم بنشینم کس نیست بدین سان که من مسکینم کز دیدن و نادیدن تو غمگینم تمهیدات #عین‌القضات_همدانی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH

انسانیت سخت نیست انسان بودن می طلبد ازخودتان انسانیت به جا بگذارید... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH

نیلوفرانه علیرضا افتخاری تو با منی اما من از خودم دورم چو قطره از دریا من از تو مهجورم 🌼🌼🌼🌼🌼 https://eitaa.com/TAMASHAGAH

شدم از عشق تو شیدا، کجایی؟ به جان می‌جویمت جانا، کجایی؟ همی پویم به سویت گرد عالم همی جویم تو را هر جا، کجایی؟ #عراقی 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 https://eitaa.com/TAMASHAGAH