نذر سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه و نائبش امام خامنه ای مدظله العالی تهیه و توضیع غذای گرم بین نیازمندان محل

یا صاحب الزمان ادرکنی: (ای پیامبر) بگو من هیچ پاداشی از شما در برابر رسالتم نمی‌خواهم مگر دوست داشتن نزدیکانم 🖤پهلو وبازوی شکسته زهرا پاداش نبوت💔 📖 قرآن کریم /شوی/23 🛑#فاطمیه_خط_قرمز_ماست🛑

با احترام تقدیم به تمام عاشقان حضرت زهرا {سلام الله علیها} 🛑#کلمینی

ما عشق را، پشت درِ این خانه دیدیم زهرادرآتش بود،حیدرداشت میسوخت

یا صاحب الزمان ادرکنی: ♨️چای روضه 👌 سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام عالی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. #صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا🥀 #شبهای_فاطمی🥀

#امام_زمان_عج #فاطمیه #مناجات #غزل بیا بگو به طبیعت، بهار یعنی چه؟ بیا به کوه بگو اقتدار یعنی چه؟ فدای قامتِ رعنای تو صنوبرها بیا که سَرو بفهمد وقار یعنی چه؟ از اینکه نوکر خوبی نبوده ام، بُگذر ببین به چشم تَرَم جویبار یعنی چه! شبیه حضرت حیدر میان جهلِ عوام چشیده ای که غریبِ دیار یعنی چه! اَنیسِ اشک، تو این هفته بیقرارتری کنار بسترِ مادر قرار یعنی چه؟ غریب مانده علی حال مادرت خوش نیست سکوت بر دولبِ ذوالفقار یعنی چه؟ شکسته قافیه ام را شکستِ بازویی شما بگو: ضَرَبَ بِالغَلاف یعنی چه؟

آجرک الله یا صاحب الزمان

حضرت علی (ع) خطاب به حضرت زهرا(س): بعد از تو خيری در زندگی نيست و من برای اين ميگريم كه ميترسم پس از تو عمرم طولانی باشد

#السلام_علیڪ_یافاطمه_الزهرا سلام ام‌ ابیها، منم، گداے شما تمام بود ونبود جهان فداے شما سلام حامے حیدر،سلام جان علے سلام مادر مظلوم شیعیان علے #یا_صدیقه_الشهیده 🥀 #فاطمیہ_مادرم_زهرا_س 🏴 ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت

الاڪه صاحب عزاے تمام غم‌هایے دوباره #فاطمیه آمده؛نمے‌آیـے⁉️ ڪجاسیاه،به تن ڪرده‌اے غریبانه ڪجابه سینه خود مے‌زنے به تنهایے ڪجاشبیه علی سربه چاه غم بردے ڪجاشبیه علے روضه خوان زهرایـے

روزای آخر تمام تلاشش و میکرد یه دلخوشی برا علی بسازه... آخه بهش گفته بودن دیگه جواب سلام علی روهم نمیدن.. شاید میگفت بزار دل علیم به این خوش باشه ببینه من میتونم هنوز بیام در و بازکنم براش.. همین كه بهتری الحمدالله جدا از بستری الحمدالله همین كه در زدم دیدم دوباره تو در پشت دری الحمدالله   خب فاطمه جان از بچه ها یه چیزایی شنیدم.. انگار من نبودم خبرایی بوده عزیزم.. شنیدم یادی از دُردانه كردی موی دخترت را شانه كردی نگفتم استراحت كن عزیزم شنیدم كارهای خانه كردی تو دیگر با حجابت خو گرفتی به چندین علت از من رو گرفتی گمان كردی ندیم زیر چادر چگونه دست بر پهلو گرفتی حالا صورتت و پوشوندی فاطمه جان.. قد خَمت و که میبینم خانمم..   جواب حرف هایم شد همین نه غریبه بودم اما این چنین نه ببینم قصد رفتن كه نداری نرو ،جان امیرالمؤمنین نه شنیدم بسترت را جمع كردی وبا سختی پرت را جمع كردی شنیدم آب دادی به حُسِینت حواس دخترت را جمع كردی.. بیا دخترم... دخترم بوقچه رو بازکن.. زینبم این کفن برا منه... این برا بابات هست.. این برا داداشت حسن هست.. نمیدونم شاید خانم ته دلش خوشحال شد.. قرار نیست داغ داداش حسینم و ببینم... یوقت دیدن مادر خودش پاشد.. یه پیراهن اوردن.. این هم برا داداشت حسینه.. دل خوشیش چند ثانیه بیستر طول نکشید.... ولی رفقا کاش مادر یه کفن دیگه هم به خانم میداد.. تو شام خیلی به کار خانم می اومد.. کجا؟  اونجایی که سر و برا یه نازدانه اوردن.. سر و بغل کرد.. زبون گرفت.. یا ابتا من الذی قطع وریدیک بابا کی اینجوری رگ های گردنت و بریده.. بابا چقدر صورتت شبیه صورت دخترت شده ببین منو.. لبات از تشنگی ترک داره.. لبای منم ترک داره... صورتت کبوده... صورت منم کبوده.. موهات سوخته...  موهای منم سوخته.. اما یه چیزی یادش اومد شاید... ساید گفت بابا لبای تو خیزران خورده... لبای من سالمه.. دست هارو مشت کرد شروع کرد به صورت و لبها لطمه زدن.. الهی به اضطرار قلب حضرت رقیه تو تاریکی خرابه اضطراب و از قلب بچه های مقاومت تو سوریه و لبنان و فلسطین تواین شبها برطرف کن

بانو سه ماه منتظرِ این دقیقه‌ام مشغول کار خانه شدی خوش سلیقه ام...