٢.
🔹 ولادت امام موسى بن جعفر (ع)
بنابرمشهور در اين روز به سال ۱۲۸ ه.ق در «ابواء» بين مكه و مدينه حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام به دنيا آمدند.
پدر والامقام آن حضرت امام صادق عليه السّلام و مادر ايشان حميدة المصفاة مى باشند.
مشهورترين لقبهاى آن حضرت صالح، صابر، امين و كاظم، و مشهورترين كنيه آن حضرت ابوالحسن است.
اگرچه امير المؤمنين عليه السّلام و امام زين العابدين عليه السّلام هم مكنى به اين لقب اند، ولى در كتب اخبار از امام كاظم عليه السّلام به ابوالحسن اول، و از امام رضا عليه السّلام به ابوالحسن ثانى و از حضرت هادى عليه السّلام به ابوالحسن ثالث تعبير مى كنند.
البته گاهى به خاطر تقيّه، از آن حضرت به عنوان عبد صالح، فقيه و عالم نيز تعبير كردهاند.
📚 جلاء العيون: ص۵۲۴؛
بحار الانوار: ج ۴۸، ص٩ و ۶١
#صفر #امام_کاظم
🆔 @TaghvimShia1
.
◾ وفات حضرت سلمان
حضرت سلمان رحمة اللَّه در سال ۳۶ ه.ق در سن ۲۵۰ سالگى و بنابرنقلى ۳۵۰ سالگى در مدائن از دنيا رفت.
او را سلمان بن الإسلام و سلمان پاك و سلمان محمدى لقب دادهاند.
امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: «سلمان از كسانى بود كه بر حضرت زهراء سلام اللَّه عليها نماز خواند.
همچنين امام صادق عليه السّلام فرمودند: «سلمان علم اول و آخر را درك كرد، و او دريائى است كه هر كسى را بهرهاى از آن نيست، و او از ما اهل بيت است».
شرح حال آن بزرگوار در كتابهاى مختلف بيان شده، و در بزرگى مقام و قدر او همين اندازه بس كه مولانا امير المؤمنين عليه السّلام وسائل غسل و كفن او را آوردند و او را غسل داده كفن نمودند و بر او نماز خوانده دفن نمودند.
جبرئيل به پيامبر صلىاللهعليهوآله عرضه داشت: «اشتياق بهشت به سلمان بيشتر از اشتياق او به بهشت است».
📚 الوقايع و الحوادث: ج۵، ص٣٢۵ و ج صفر، ص٢٧٠؛
بحار الأنوار: ج٩٩، ص٢٨٩ و ج١٨، ص١٣۵
#صفر #سلمان
🆔 @TaghvimShia1
١.
🔘 شهادت عمار و خزيمة
در اين روز در سال ۳۷ ه.ق عمار ياسر به سن ۹۳ سالگى و خزيمة بن ثابت در جنگ صفين به شهادت رسيدند.
پدر عمار جناب ياسر بن عامر است، و او اول مردى در اسلام بود كه در مكه به دست مشركين به شهادت رسيد.
مادر عمار جناب سميّه بود كه بر اذيت كفار مكه صبر فراوان كرد، و اولين زن شهيده در اسلام بود كه به دست ابوجهل به شهادت رسيد.
زمانى كه خبر شهادت عمار به أميرالمؤمنين عليه السّلام رسيد بسيار محزون شد و بر بالين عمار آمد و سر او را بر زانو نهاد و با حزن و اندوه فراوان اشعارى در بى وفائى دنيا و دورى از دوستان قرائت فرمود.
سپس فرمود: «انا لله و انا اليه راجعون. هر كس بر قتل عمار غمگين نباشد او را از مسلمانى بهرهاى نيست. بهشت نه يك بار بلكه بارها بر عمار واجب شده است».
📚 تتمة المنتهى: ص ٢۶-٢٧؛
فيض العلام: ص ۱۸۹
#صفر
🆔 @TaghvimShia1
٢.
⚔️ جنگ نهروان
در نهم صفر سال ۳۹ ه.ق فتح نهروان واقع شد، و ذوالثديه رئيس خوارج به جهنّم واصل شد.
📚 بحار الانوار: ج۵۶، ص۱۳۸
#صفر
🆔 @TaghvimShia1
.
🗡️ ليلة الهرير در جنگ صفين
خاتمه جنگ صفين نبرد «ليلة الهرير» در شب جمعه يازدهم ماه صفر سال ۳۸ ه.ق بود. در آن شب سپاه معاويه از شدت سرما مانند سگ صدا مىكردند، چون «هرير» به صداى سگ مىگويند.
امير المؤمنين عليه السّلام ذوالفقار به دست و سوار بر اسب پيامبر صلىاللهعليهوآله شمشير مىزد و به هر شمشيرى كه مىزد تكبير مىگفت و شجاعى را به خاك مىافكند.
مقتولين به دست آن حضرت در آن شب بيش از ۵۰۰ نفر نقل شده است، و تا صبح مشغول جنگ بودند به گونهاى كه ذوالفقار چند مرتبه خميده شد و آن بزرگوار با زانوى مبارك آن را راست نمودند.
در اين جمگ جمعى از لشكر امير المؤمنين عليه السّلام به شهادت رسيدند كه از جمله آنها عمار ياسر، اويس قرنى، هاشم مرقال، پسر هاشم، خزيمة بن ثابت، صفوان بن حذيفة و عبداللَّه بن بديل با برادرش عبدالرحمن بن بديل، عبداللَّه بن حارث برادر مالك اشتر، كه از خواص امير المؤمنين عليه السّلام بودند.
از لشكر معاويه جمع كثيرى به درك واصل شدند، و اين جنگ ۱۴ ماه به طول انجاميد.
سرانجام با حيله عمروعاص و نفاق عده اى مثل اشعث بن قيس كندى كار به حكميت كشيد.
📚 منتخب التواريخ: ص ۱۶۳-١۶۴
#صفر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
.
🔸 حكمين در صفين
صبح دوازدهم يا سيزدهم ماه صفر سال ۳۸ ه.ق، لشكر امير المؤمنين عليه السّلام مهياى جنگ شدند، اما عمروعاص حيله نمود و دستور داد تا قرآنها را بر سر نيزه كنند.
صفوف جلو لشكر كفر ورقهائى از قرآن و در ديگر صفوف هر كس هر چه داشت بر سر نيزه كرد!! و فرياد مىزدند: «لا حكم الا للَّه »!
منافقين مانند اشعث بن قيس، با تضعيف روحيه لشكر حضرت آنان را به اختيار حكمين ترغيب كردند. هرچه اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند كه اين نيرنگ است، و من كلام اللَّه ناطق هستم نتيجه نداد.
سرانجام قرار بر اين شد كه هر لشكر حكمى از جانب خود معين كند تا حكم ايشان را هر دو طرف بپذيرند.
معاويه عمروعاص را معرفى كرد و اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: «اگر ناچار هستيم، عبداللَّه بن عباس، و الاّ مالك اشتر نخعى حكم باشد».
اشعث و جماعت قرّاء و حافظين كه بعداً جزء خوارج شدند راضى به هيچكدام از اين دو نشدند و گفتند: «فقط عبداللَّه بن قيس يعنى ابوموسى اشعرى».
نفاق منافقين نتيجه داد و ابوموسى و عمروعاص در «دومة الجندل» كه قلعهاى است بين مدينه و شام، جمع شدند، و با توجه به عداوتى كه هر دو نسبت به بنى هاشم خصوصاً حضرت امير المؤمنين عليه السّلام داشتند و با مكر و حيله عمروعاص حضرت را به ظاهر عزل نمودند.
ابوموسى از جمله منافقينى بود كه در شب عقبه (بعد از غدير) قصد قتل پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله را داشتند.
بدين ترتيب فرداى آن روز در بين جمعيت ابوموسى به عمرو گفت: تو بايست و معاويه را از امارت خلع كن، تا من هم على بن ابى طالب عليه السّلام را خلع نمايم.
عمروعاص گفت: من هرگز بر تو كه عامل ابوبكر و عمر بودهاى و در ايمان و هجرت بر من تقدم داشتهاى سبقت نمى گيرم!
ابن عباس گفت: ابوموسى! پسر نابغه تو را فريب ندهد، ولى او به گفته ابن عباس گوش نداد و ايستاد و انگشتر از دست بيرون كرد و گفت: من على و معاويه را از خلافت عزل نمودم و ساكت شد.
عمروعاص ملعون ايستاد و گفت: «مردم شنيديد كه ابوموسى، على را از خلافت عزل كرد. من هم او را از خلافت عزل نموده، و آن را براى معاوية بن ابى سفيان ثابت مىنمايم كه او سزاوارتر است، و من بعنوان منصوب كردن معاويه انگشتر به دست مى كنم»!
حكمين براى عوامفريبى فحش و دشنام بسيارى به يكديگر دادند و دست به گريبان يكديگر شدند و شريح قاضى تازيانهاى بر سر عمروعاص زد.
ابوموسى از ترس اصحاب حضرت امير المؤمنين عليه السّلام به مكه پناهنده شد. همه اين مطالب در حالى بود كه پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله در غزوه دومة الجندل ابوموسى را از اينكار خبر دادند و فرمودند: «حكمين در دومة الجندل گمراهند و گمراه مىكنند كسانى را كه از آنها تبعيت كنند».
امير المؤمنين عليه السّلام پس از اين واقعه در قنوت نوافل ابوموسى و سه نفر ديگر را اين گونه لعن مىفرمود:
«اللهم العن معاوية و عمراً و اباالاعور السلمى و ابا موسى الاشعرى».
📚 شرح ابن أبي الحديد: ج۱۳، ص ۳۱۴-٣١۵؛ تتمة المنتهى: ص ۳۰-٣١
#صفر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
.
🔹 ابتداى بيمارى پيامبر (ص)
بيمارى پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله كه منجر به رحلت آن حضرت شد از نيمه ماه صفر آغاز شد.
📚 بحار الأنوار: ج۳۱، ص۶۳۳؛ ج۳۷، ص۱۱۶
#صفر #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
١.
🏴 اربعين سيّدالشّهداء عليهالسّلام
در چنين روزى چهل روز از فاجعه مولمه شهادت امام حسين عليهالسّلام و اهل بيت و اصحاب باوفايش مى گذرد.
بر دوستان و شيعيان اهل بيت عليهم السّلام لازم است كه با پوشيدن لباس مشكى، تعطيل كار و برپائى مجلس عزا و شركت در مجالس سينه زنى و ذكر مصيبت اين روز را تعظيم نمايند.
#صفر #اربعین #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
٢.
🔹 زيارت جابر از كربلا
در اين روز در سال ۶۱ ه.ق جناب جابر بن عبداللَّه انصارى و همراهانش قريب به چهل روز بعد از شهادت امام حسين عليهالسّلام از مدينه به كربلا وارد شدند.
او به همراه عطيه قبر حبيبش سيّدالشّهداء عليهالسّلام را زيارت كرد.
📚 توضيح المقاصد: ص۶-٧
#صفر #اربعین #کربلا
🆔 @TaghvimShia1
٣.
◾ بازگشت اهل بيت به كربلا
بنابر مشهور در چنين روزى اهل بيت عليهم السّلام از شام به كربلا بازگشتند.
📚 بحار الانوار: ج۹۷، ص۳۲۹
#صفر #اربعین #کربلا
🆔 @TaghvimShia1
۴.
🔘 ملحق شدن رأس مطهر امام حسين عليه السّلام به بدن مطهر
در اين روز بنابر قول سيّد مرتضى رأس شريف امام حسين عليه السّلام توسط امام زين العابدين عليه السّلام از شام به كربلا آورده شد و به بدن مطهر آن حضرت ملحق گرديد.
📚 بحار الانوار: ج ۴۴، ص١٩٩
#صفر #اربعین #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
.
📝 طلب كتف توسط پيامبر (ص)
در اين روز پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله دوات و كتف طلبيدند تا بنويسند كه خلافت بلافصل براى أميرالمؤمنين علی عليهالسّلام است،
ولى عمر مانع از اين كار شد و به ساحت اقدس نبوى صلىاللهعليهوآله جسارت كرد و گفت: «إن الرَّجُلَ َلَيَهْجُر»: «اين مرد هذيان مى گويد»!
همچنين پيامبر صلىاللهعليهوآله در اين روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پيروى از قرآن و عترت فرا خواندند.
📚 بحار الانوار: ج۲۲، ص۴۷۳
#صفر #پيامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
.
⚔️ تجهيز لشكر اسامه
در اين روز در سال ۱۱ ه.ق پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله به عدهاى خاص از صحابه و به خصوص ابوبكر و عمر و عثمان امر فرمودند براى سفر به روم و جنگ با روميان به اميرى اسامة بن زيد آماده شوند.
آنان از اين امر كراهت داشتند و نسبت به فرماندهى اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبياء صلىاللهعليهوآله اعتراض كردند.
حضرت فرمودند: «خدا لعنت كند كسى را كه از لشكر اسامه تخلف كند»، ولى با اين همه ابوبكر و عمر و عثمان تخلف كردند و بازگشتند!
📚 بحار الانوار: ج٣٠، ص۴٢٨؛ ج٢١، ص۴١٠
#صفر #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
١.
🏴 شهادت رسول خدا (ص)
شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبياء محمد بن عبداللَّه صلیاللهعلیهوآله در سال ۱۱ ه.ق در سن ۶۳ سالگى به وسيله سم بوده است، و طبق رواياتى عايشه و حفصه آن حضرت را مسموم كردهاند!
📚 بحار الأنوار: ج۱۷، ص۴۰۶؛
تفسير صافى: ج۱، ص۳۸۹
#ماه_صفر #شهادت_پیامبر_اکرم
🆔 @TaghvimShia1
٢.
در ۲۴ صفر بيمارى پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله شدت يافت.
پيامبر صلىاللهعليهوآله هنگام بيمارى فرمودند: حبيبم را نزد من حاضر كنيد. عايشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند.
پيامبر صلىاللهعليهوآله روى مبارك خويش را از آنان برگردانيد و فرمود: «حبيبم را نزد من حاضر كنيد». سپس دنبال على بن أبیطالب عليهالسّلام فرستادند.
چون نظر مبارك به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و كلماتى به حضرت فرمود. هنگامى كه على بن أبیطالب عليهالسّلام از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابوبكر به او گفتند: «خليلت به تو چه گفت»؟
فرمود: «هزار باب علم به من حديث كرد كه از هر باب هزار باب ديگر باز مى شود».
📚 الكافى: ج۲، ص۶۱
#ماه_صفر #شهادت_پیامبر_اکرم
🆔 @TaghvimShia1
٣.
🔹 وصاياى پيامبر (ص)
پيامبر صلىاللهعليهوآله در لحظات آخر عمر خود وصيتهايى به اميرالمؤمنين عليهالسّلام فرمودند و جبرئيل و ميكائيل و ملائكه مقربين را بر آن وصيت شاهد گرفتند.
از جمله آن كلمات كه جبرئيل به پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله مىفرمودند و اميرالمؤمنين عليهالسّلام مىشنيد اين بود: «خمست را غصب مىكنند و پرده احترامت (حرمتت) را مىدرند و محاسنت به خون سرت رنگين مىشود».
اميرالمؤمنين عليهالسّلام مىفرمايند: «هنگامى كه آن كلام را فهميدم، فرياد زدم و بر روى زمين افتادم».
بعد فرمايشاتى به حضرت زهرا سلام اللَّه عليها و حسنين عليهماالسّلام فرمودند.
سپس آن وصيت با چند مهر از طلا كه آتش به آن نرسيده بود (و ساخته دست بشر نبود) مهر شد و به اميرالمؤمنين عليهالسّلام تحويل داده شد.
📚 الكافى: ج۲، ص٣٢-٣٣
#ماه_صفر #شهادت_پیامبر_اکرم
🆔 @TaghvimShia1