eitaa logo
📌تقویم شیعه📜
355 دنبال‌کننده
8 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🌱 ﷽ 🌱 ✨اینجا سعی داریم وقـايـع تاریخی مرتـبـط با زندگانی معصومین علیهم‌السلام رو کاملاً مستند و معتبر ارائه بدیم. ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia برای بیان نظرات شما 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
۱. 🎈 مرگ حفصه در ماه شعبان سال ۴۵ ه.ق حفصه از دنيا رفت و مروان بر جنازه او نماز خواند. حفصه دختر عمر بن خطاب ابتدا زوجه خنيس بن عبداللَّه بود. بعد از آنكه خنيس وفات كرد عمر او را به عقد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در آورد. او با اخلاق و رفتار خود پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و اهل بيت عليهم السّلام را مى آزرد، به حدى كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله او را طلاق داد و با اصرار بعضى رجوع فرمود. در جنگ جمل خواست با عايشه حركت كند، ولى برادرش عبداللَّه بن عمر مانع گرديد. اما هنگامى كه لشكر اميرالمؤمنين عليه السّلام به منزل ذى قار رسيدند عايشه نامه‌اى به اين مضمون براى حفصه نوشت: «خبر زيادى لشكر ما به على بن ابى طالب عليه السّلام رسيده است و او از ترس در ذى قار اقامت كرده است و از اين جنگ جان سالم به در نخواهد برد...». چون نامه به دست حفصه رسيد كنيزان و مغنيه‌ها را جمع كرد و آنان دايره‌ها مى نواختند و اشعارى مى خواندند كه در آنها أمير المؤمنين عليه السّلام را به بدى ذكر مى كردند و زنهاى بنى اميه جمع شدند و شادى مى كردند. خبر به امّ كلثوم سلام اللَّه عليها كه رسيد با عده‌اى از بانوان به صورت ناشناس وارد مجلس شدند و ناگهان صورتها را باز كردند. حفصه خجالت كشيد. امّ كلثوم سلام اللَّه عليها آيه‌اى كه مربوط به زنهاى حضرت نوح و لوط عليهماالسّلام بود كه نافرمانى آن دو پيامبر را نمودند و در باره حفصه و عايشه نازل شده بود بر حفصه قرائت كرد. سوره تحريم، آيه ۱۰: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ» (خداوند برای کسانی که کافر شده‌اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می‌شوند!) و فرمود: اگر تو و عايشه امروز براى خوارى پدر من أميرالمؤمنين عليه السّلام به يكديگر كمك مى كنيد، اين كار شما تازگى ندارد چرا كه همين معامله را با جدم پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله كرديد. حفصه چون ديد رسوا شده است نامه عايشه را پاره كرد و از امّ كلثوم سلام اللَّه عليها خواست بيشتر از اين او را رسوا نكند. 📚 شرح ابن ابى الحديد: ج۱۴، ص۱۳ و۲۳؛ المستدرك على الصحيحين: ج۴، ص۱۶ 🆔 @TaghvimShia1
۲‌. 💠 شهادت سعيد بن جبير در اين ماه در سال ۹۵ ه.ق جناب سعيد بن جبير كوفى به دست حجاج بن يوسف ثقفى به شهادت رسيد. سعيد مردى فقيه، زاهد و عابد بود كه توفيق كسب علم از محضر مبارك حضرت زين العابدين عليه السّلام را يافته بود. او به خاطر اعتقاد خالص و محبت كاملى كه به اهل بيت معصومين عليهم السّلام داشت، نزد امام زين العابدين عليه السّلام از احترام خاصى برخوردار بود. هنگامى كه حجاج خواست آن بزرگوار را شهيد كند، دعا كرد كه حجاج بعد از شهادت او قادر به قتل هيچكس نشود. خداوند دعاى او را مستجاب كرد و حجاج ۱۵ تا ۲۰ روز بعد از شهادت سعيد زنده بود و كسى را نكشت تا به مرض آكله به درك واصل شد. بعد از آنكه حجاج سر آن بزرگوار را جدا كرد، دو پاى مبارك او را نيز از ساق جدا كردند، در حالى كه از سن مباركش ۵۷ يا ۷۹ سال مى گذشت در شهر الحىّ در واسط عراق مدفون شد. قبر آن بزرگوار يكى از زيارتگاههاى محبين اهل بيت عليهم السّلام است كه داراى گنبد و صحنى بزرگ مشتمل بر چهار در است. 📚 بحار الأنوار: ج۲۰، ص ۳۷۶؛ منتخب التواريخ: ص ۴۲۳ 🆔 @TaghvimShia1
۳. 🎉 مرگ مغيرة بن شعبه در ماه شعبان سال ۵۰ ه.ق مغيرة بن شعبه در حاليكه از طرف معاويه حاكم كوفه بود، در سن ۷۰ سالگى به درك واصل شد و زياد بن ابيه به جاى او منصوب شد. مغيرة بن شعبه در كوفه سبّ به أميرالمؤمنين عليه السّلام مى نمود و خطبا را امر مى كرد كه آن حضرت را لعن كنند و تا زمان فرا رسيدن مرگش اين عمل را ترك نكرد. مغيره از اصحاب صحيفه ملعونه و ليله عقبه بود كه مى خواستند پيامبر را به قتل برسانند، و همچنين از اصحاب سقيفه است. او از كسانى بود كه در آتش زدن در منزل أميرالمؤمنين عليه السّلام، شكستن در، كتك زدن به مادر سادات حضرت صديقه شهيده فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها و سقط جنين شريك بود. مغيره از كسانى بود كه به دستور معاويه همراه با عمروعاص و عروة بن زبير رواياتى دروغين ساختند كه مقتضاى آنها وجوب لعن و برائت از أميرالمؤمنين عليه السّلام بود و براى اين كار معاويه جوايز فوق العاده‌اى براى آنان مقرر كرد. او در محضر امام حسن عليه السّلام جسارتها به پدر بزرگوارش نمود. اما آن حضرت جوابهاى مناسبى به او دادند و در آخر فرمودند: «تو آن كسى هستى كه در شهادت مادرم و برادرم محسن عليهماالسّلام شريك بودى...». 📚 كشف الهاوية: ص ۲۸۸-۲۸۹؛ شرح ابن ابى الحديد: ج ۲، ص ۱۰۲؛ منتخب التواريخ: ص ۳۰۲؛ بيت الاحزان: ص ۱۴۴ 🆔 @TaghvimShia1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱. 💠 ولايتعهدى امام رضا (ع) در ۷ رجب سال ۲۰۰ مأمون عباسى نامه‌اى به امام رضا عليه السّلام نوشت، و آن بزرگوار را براى ولايت عهدى خويش به مرو فرا خواند. در روز اول ماه رمضان سال ۲۰۱ ه.ق مردم با حضرت رضا عليه السّلام به ولايتعهدى بيعت كردند. 📚 قلائد النحور: ج رجب، ص۶۳؛ بحار الأنوار: ج۴۹، ص ۱۱، ۲۲۱، ۳۰۳ 🆔 @TaghvimShia1
۲. 🎊 مرگ مروان در اين روز در سال ۶۵ ه.ق مروان بن حكم در سن ۸۱ سالگى در دمشق به دركات جحيم شتافت، و مدت خلافت او ۹ ماه بود. مروان پسر حكم بن ابى العاص بود و به «وزغ بن وزغ» ملقب گرديده بود. او و پدرش مورد لعن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله واقع شدند. مروان در عداوت با خدا و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و اهل بيت عليهم السّلام خصوصاً أمير المؤمنين عليه السّلام از زمان عثمان تا آخر ايام خود بسيار كوشيد. بعد از آنكه عثمان، او و پدرش حَكم را از طائف بر خلاف امر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به مدينه باز گردانيد، خمس افريقيه را به مروان داد و فدك را هم به او واگذار كرد و او را وزير و كاتب خود قرار داد. او در ايام خلافت عثمان فتنه‌ها بپا كرد. در جنگ جمل تيرى زد و طلحه را كشت و بعد از فتح هنگامى كه اسير شد حسنين عليهماالسّلام را شفيع قرار داد و أمير المؤمنين عليه السّلام او را رها كرد. به حضرت عرض كردند: از او بيعت بگير. فرمود: همانا دست او دست يهودى است، چه اينكه يهود به مكر و حيله معروفند. بعد از آن كه مروان به معاويه پيوست هر گاه حكومت شهرى به او داده مى شد، در ترويج سب أمير المؤمنين عليه السّلام مجّد و مصّر بود. او در مدينه هر جمعه بر منبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بالا مى رفت و در حضور مهاجرين و انصار أمير المؤمنين عليه السّلام را سب مى كرد. مروان بعد از هلاك شدن يزيد به جاى وى نشست، و همسر او را به عقد خود در آورد و نه ماه خلافت كرد. همسر يزيد، زهرى در غذاى او ريخت كه لال شد و آخر الامر متكا بر دهان او گذاشت، و با كنيزان روى آن نشستند تا اينكه در اول ماه رمضان به درك واصل شد. 📚 تتمة المنتهى: ص۸۳؛ بحار الأنوار: ج۴۵، ص۳۸۵ 🆔 @TaghvimShia1
۳. ⚔️ جنگ تبوك در اول ماه رمضان سال ۹ ه.ق جنگ تبوك به وقوع پيوست. اين جنگ را فاضحه نيز مى گويند، زيرا منافقين مدينه و كسانى كه قصد كشتن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را در عقبه داشتند رسوا و مفتضح شدند. به لشكرى كه در اين جنگ شركت كردند «جيش العسرة» مى گويند، زيرا در سختى و زحمت فراوان، با اينكه ايام جمع آورى محصول بود به جنگ رفتند. حركت لشكر در ماه رجب بود كه ۳۰ هزار نفر سواره بودند. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: «كفش فراوان با خود بياوريد»، و در مسير هر دو نفر به يك خرما سد جوع مى كردند و آب هم كمياب بود. از سوى ديگر ۸۲ نفر از منافقين مدينه با عذر تراشى به جنگ نرفتند و در مدينه ماندند تا در غياب آن حضرت خانهٔ آن حضرت را غارت كنند و خانواده ايشان را از مدينه بيرون نمايند. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله أمير المؤمنين عليه السّلام را به جاى خود در مدينه خليفه قرار داد و منافقين كلماتى گفتند كه خاطر مبارك أمير المؤمنين عليه السّلام را آزردند. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به آن حضرت فرمود: «أما ترضى أن تكون منى بمنزلة هارون من موسى الا أنه لا نبى بعدى... »؟ (آيا نمى پسندى كه براى من چنان باشى كه هارون براى موسى بود، جز اين كه بعد از من پيامبرى نيست؟!) در بازگشت از تبوك چهل نفر از منافقين كه همراه حضرت بودند تصميم گرفتند وقتى شتر حضرت بالاى گردنه مى رسد كدوها را پر از ريگ نمايند و به زير دست و پاى شتر حضرت رها كنند تا شتر رم كند و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از شتر افتاده و به قتل برسد. هنگام اجراى اين توطئه شتر حضرت قدم از قدم بر نداشت و مكر منافقين شكست خورد و خداوند وجود مقدس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را حفظ كرد. از سوى ديگر منافقينى كه در مدينه مانده بودند، قصد جان أميرالمؤمنين عليه السّلام را نمودند و حفره‌اى طولانى در مسير راه مدينه حفر كردند و روى آن را با حصير پوشاندند، تا هنگامى كه أميرالمؤمنين عليه السّلام به استقبال پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مى آيد هنگام مراجعت ميان آن حفره بيفتد و آنان بر سرش بريزند و او را به قتل برسانند. ولى هنگام مراجعت اسب آن حضرت از روى حصير و گودال عبور ننمود و بار ديگر حيله منافقين باطل گرديد. در تبوك جنگى صورت نگرفت و آن حضرت با لشكر به مدينه باز گشتند. 📚 منتخب التواريخ: ص ۶۰-۶۱؛ منتهى الامال: ج۱، ص ۹۱-۹۳ 🆔 @TaghvimShia1
۴. 💠 وفات حضرت نفيسه (س) در اين روز در سال ۲۰۸ ه.ق زاهده عابده حضرت نفيسه خاتون سلام اللَّه عليها دختر حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب عليهم السّلام در مصر وفات كرد. شوهر آن حضرت اسحاق مؤتمن پسر حضرت صادق عليه السّلام بوده، و از طرف مادر منتسب به آقا قمر بنى هاشم عليه السّلام است. حضرت نفيسه سلام اللَّه عليها براى خود قبرى كنده بود و پيوسته در آن قبر نماز مى خواند و ختم قرآن مى نمود. آن حضرت در اول ماه رجب بيمار شد، و نامه‌اى به شوهرش كه در مدينه بود نوشت و او را از احوال خود با خبر كرد. در شب اول ماه رمضان بيمارى شدت پيدا كرد و فرداى آن روز در حالتى كه روزه بود طبيب آوردند و او امر به افطار كرد. آن حضرت فرمود: «وا عجبا! سى سال است از خداوند مسئلت دارم با حالت روزه از دنيا بروم، و اكنون كه روزه هستم افطار كنم»؟ پس خواندن سوره انعام را شروع كرد، و چون به آيه مباركه «لهم دار السّلام عند ربهم» رسيد وفات كرد. شوهر آن حضرت زمانى رسيد كه ايشان وفات كرده بود. او مى خواست آن حضرت را به مدينه ببرد و در بقيع نزد اجداد طاهرينش دفن كند، ولى مردم مصر با التماس و درخواست او را نگه داشتند. اسحاق مؤتمن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را در خواب ديد كه فرمودند: «با اهل مصر در اين ماجرا مخالفت نكنى، كه به خاطر نفيسه خداوند رحمت و بركاتش را نازل مى كند». جناب اسحاق بدن آن حضرت را در محل فعلى دفن كردند و معروف است كه دعا كنار قبر آن حضرت مستجاب است. 📚 وقايع المشهور: ص۱۸۷؛ تتمة المنتهى: ص۲۸۹؛ منتخب التواريخ: ص ۱۹۵-۱۹۶ 🆔 @TaghvimShia1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
١. 🔹 آمدن نامه‌هاى اهل كوفه براى امام حسين (ع) در سال ۶۰ ه.ق جمعى از كوفيان نامه‌هاى مردم كوفه را براى امام حسين عليه السّلام آوردند. كه از جمله نام سليمان بن صرد و مسيب بن نجبة و رفاعة بن شداد بجلى و حبيب بن مظاهر و جمعى از شيعيان آن حضرت در آنها بودكه توسط عبداللَّه بن مسمع همدانى و عبداللَّه بن وال خدمت امام عليه السّلام آورده شد. 📚 بحار الأنوار: ج۴۴، ص۳۳۳ 🆔 @TaghvimShia1
٢. 🏴 وفات حضرت خديجه (س) در اين روز حضرت خديجه كبرى سلام اللَّه عليها از دنيا رحلت فرمودند. آن حضرت نخستين همسر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود، و تا خديجه سلام اللَّه عليها زنده بود نبى گرامى اسلام صلّى اللَّه عليه و آله همسرى اختيار نفرمود. سبقت به اسلام و خدمات او به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله زياده از آن است كه ذكر شود. در فضيلت آن حضرت همين بس كه والده مكرمه حضرت صديقه طاهره سلام اللَّه عليها است، و همه ذرارى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به ايشان منتهى مى‌شوند. آن حضرت هنگام رحلت چند وصيت به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نمودند، و با آن همه فداكارى و انفاق مال، به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله عرض كردند: «يارسول اللَّه، مراببخشيد كه در حق شما كوتاهى كردم». پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: «حاشا و كلاّ! من از شما تقصيرى نديدم، بلكه منتهاى سعى و كوشش خود را در حق من نمودى. شما در خانه من زحمات زيادى را متحمل شدى. اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودى». آنگاه خديجه سلام اللَّه عليها عرض كرد: يا رسول اللَّه، شما را وصيت مى‌كنم به اين دختر، و به حضرت فاطمه سلام اللَّه عليها اشاره نمود. اين دختر بعد از من يتيم و غريب است. كسى از زنهاى قريش او را اذيت نكند. كسى به صورت او لطمه‌اى نزند، به روى او داد نزند و مكروهى نبيند. آن حضرت اولين زنى است كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را تصديق نمود، و اول زنى است كه در مكه با رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نماز جماعت خواند، و اول زنى است كه ايمان خود را در مكه در ميان مشركين اظهار نمود، و اول زنى است كه در مقابل دشمن از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله دفاع نمود و تمام اموال خود را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بخشيد، و اول زنى است كه ايمانش با قبول ولايت أميرالمؤمنين عليه السّلام به درجه كمال رسيد. روزى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله خديجه سلام اللَّه عليها را خواست و در كنار خود نشانيد و فرمود: اين جبرئيل است و مى‌گويد: براى اسلام شروطى است كه عبارتند از: اقرار به يگانگى خداوند متعال، اقرار به رسالت رسولان، اقرار به معاد و اصول اين شريعت و احكام آن، اطاعت از اولى الامر و ائمه طاهرين از فرزندان او يكى بعد از ديگرى با برائت از دشمنان ايشان. خديجه سلام اللَّه عليها به همه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرين به خصوص أميرالمؤمنين عليه السّلام را تصديق كرد. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «هو مولاك و مولى المؤمنين و امامهم بعدى». يعنى «على مولاى تو و مولاى مؤمنان بعد از من و امام ايشان است ». آنگاه از خديجه سلام اللَّه عليها در قبول ولايت اميرالمؤمنين عليه السّلام عهد مؤكد گرفت. سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله يك يك از اصول و فروع دين حتى آداب وضو و نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بيان فرمود. سپس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله دست خود را بالاى دست أميرالمؤمنين عليه السّلام نهاد و خديجه سلام اللَّه عليها دست خود را بالاى دست رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نهاد و به اين ترتيب با امير المؤمنين عليه السّلام بيعت نمود. 📚 بحار الأنوار: ج۱۸، ص۲۳۲، ج۶۵، ص۳۹۲؛ فيض العلام: ص۲۷ 🆔 @TaghvimShia1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا