.
🔹 صلح حديبيه
در سال ششم هجرت در ماه ذى القعده پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله براى اعمال عمره قصد مكه فرمودند.
تعداد مسلمانان همراه با آن حضرت ۱۲۲۰ يا ۴۰۰ نفر بودند، و براى قربانى ۷۰ شتر به همراه خود بردند.
آنان از مسجد شجره احرام بستند، و در يك منزلى مكه در محلى به نام حديبيه بر سر چاهى توقف نمودند.
آب چاه به اندك زمانى تمام شد و چون به آن حضرت خبر دادند، به معجزه نبوّت آب چاه آن قدر زياد شد كه مثل چشمه مى جوشيد.
كفار از حركت با خبر گشته مانع ورود حضرت به مكه شدند. آن حضرت بيعتى ديگر به نام «بيعة رضوان» از اصحاب گرفتند.
قرار شد آن حضرت سال بعد حج و عمره را قضا كنند و قراردادى بين مسلمين و كفار منعقد شد، كه طبق شروطى تا ده سال جنگ بين آنان نباشد.
گروهى از صحابه از اين صلح دلتنگ شدند، و عمر بن خطاب گفت: «در نبوّت محمّد شك نكردم مانند روز حديبيه»،
به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مى گفت: ما چگونه به اين خوارى گردن نهيم و به اين مصالحه رضايت دهيم؟!!
حضرت فرمودند: من پيامبر خدايم و كارى جز به حكم خداوند نمى كنم. عمر گفت: تو به ما گفتى به زيارت كعبه مى رويم و عمره انجام مى دهيم، پس چه شد؟
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: آيا گفتم امسال اين كار انجام مى شود؟ عمر گفت: نه! فرمود: پس چرا مجادله مى كنى؟!!
در بازگشت از حديبيه سوره فتح بر آن حضرت نازل شد.
📚 بحار الأنوار: ج۲۰، ص۳۱۷، ۳۱۶، ۳۳۵؛ ج۱۸، ص۳۷؛ ج۸۶، ص۱۱۱
#ذی_القعده #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
١.
♦️ عزل ابوبكر از تبليغ سوره برائت
در اين روز در سال نهم هجرت، ابوبكر از تبليغ سوره برائت عزل شد و سپس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله أمير المؤمنين عليه السّلام را روانه فرمود كه آيات برائت را از ابوبكر بگيرد و خود بر اهل مكه قرائت فرمايد.
آغاز ماجرا اين بود كه در سال ۹ ه.ق پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ابوبكر را به مكه فرستاد تا آيات اوائل سوره برائت را بر كفار بخواند.
پس از رفتن او جبرئيل نازل شد: «يا رسول اللَّه، اداى اين امر بايد به دست شما يا به دست مردى كه از شماست انجام شود». به روايت ديگر: «بايد على عليه السّلام از جانب تو تبليغ كند».
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله أمير المؤمنين عليه السّلام را كه به منزله جانش بود معين كردند و فرمودند: شتاب كن و آيات را از ابوبكر بگير و در موسم حج بر مردمان قرائت كن.
.
🔹 فرستادن امير المؤمنين عليه السّلام و بازگشت ابوبكر
آن حضرت ناقه غضباء را به أميرالمؤمنين عليه السّلام داد و آن حضرت همراه جابر بن عبداللَّه حركت فرمود، و در روز دوم به ابى بكر رسيد و آيات برائت را از وى گرفت و اختيار آمدن يا برگشتن را به خود او واگذار كرد.
ابوبكر به مدينه بازگشت و به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله عرض كرد: «مرا براى كارى لايق دانستى كه ديگران مشتاق آن بودند، ولى مقدارى كه رفتم مرا معزول نمودى؟
حضرت فرمود: «من تو را معزول نساختم بلكه خدا تو را معزول ساخت».
.
🔸 تبليغ سوره برائت توسّط امير المؤمنين عليه السّلام
أمير المؤمنين عليه السّلام آيات را در سه روز در ايام تشريق منى كه مجمع كفار و مشركين بود و از بغض و عداوت على عليه السّلام آكنده بودند، هر صبح و شام همراه با فرمايشات پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بر مردم قرائت مى نمود و سپس به مدينه مراجعت فرمود.
از هنگامى كه على عليه السّلام به مكه رفته بود، از فراق او آثار حزن بر صورت مبارك پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ظاهر گشته بود. صحابه با خود مى گفتند: شايد خبر فوت آن حضرت از آسمان رسيده، يا از ما دلتنگ شده باشد.
ابوذر نزد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله داراى مقام و منزلتى بود و لذا او را نزد آن حضرت فرستادند. ابوذر كلمات اصحاب را عرضه داشت، و آن حضرت فرمود: «حزن و اندوه من براى مفارقت على است».
.
💠 بازگشت امير المؤمنين عليه السّلام از تبليغ برائت
ابوذر براى اطلاع از حال على عليه السّلام از مدينه به استقبال آن حضرت حركت كرد، و در اثناى راه به أمير المؤمنين رسيد و با آن حضرت ديدن كرد و عرض كرد: پدر و مادرم فداى شما باد، آهسته تشريف بياوريد تا من پيشتر بروم و بشارت آمدن شما را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بدهم.
ابوذر به سرعت خود را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رسانيد و آمدن على عليه السّلام را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بشارت داد.
آن حضرت با اصحاب به استقبال على عليه السّلام آمدند و چون به آن جناب رسيدند، پياده شده آن حضرت را در آغوش گرفتند و صورت مبارك خود را بر شانه على عليه السّلام گذاشتند و از شوق ديدار گريستند و أمير المؤمنين عليه السّلام نيز گريستند.
پس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به على عليه السّلام فرمود: «پدر و مادرم به قربانت، در مكه چه كردى؟ أمير المؤمنين عليه السّلام از آنچه انجام داده بود به آن حضرت خبر داد.
📚 فيض العلام: ص ۱۰۶-۱۰۷
#ذی_الحجه #پیامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
.
⚔️ جنگ سويق
در اين ماه در سال ۲ ه.ق غزوه سويق به وقوع پيوست. ابوسفيان بعد از واقعه بدر نذر كرد که انتقام خويش را از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بگيرد.
به اين منظور همراه دويست نفر به عريض از نواحى مدينه رفتند و دو خانه و چندين نخل را آتش زدند و دو نفر از بزرگان انصار را در آنجا كشتند تا او به نذر خود عمل كرده باشد.
چون خبر به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رسيد ابولبابه را در مدينه گذاشته همراه با دويست نفر از مهاجرين و انصار و در رأس آنها أمير المؤمنين عليه السّلام به سوى عريض حركت كردند.
ابوسفيان چون با خبر شد كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله با عجله به آنجا مى آيد، به لشكر خود دستور داد تا انبانهاى سويق را كه براى آذوقه با خود آورده بودند ريخته و سبكبار فرار كنند.
مسلمانان وقتى رسيدند آنان گريخته بودند. لذا انبانهاى سويق را برداشته مراجعت نمودند. به همين دليل اين غزوه را «ذات السويق» گويند.
📚 منتهى الآمال: ج۱، ص۵۸
#ذی_الحجه #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
.
♦️ افشاء سر ولايت توسّط عايشه
در اين روز در سال دهم هجرت در حجة الوداع پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به حفصه سرّى را بيان فرمود و به او تذكر داد كه اگر اين سرّ را با كسى بازگو كنى، لعنت خدا و ملائكه و تمامى مردم بر تو باد.
حفصه بلافاصله آن سِر را به عايشه گفت. عايشه هم آن را به ابوبكر بازگو كرد و ابوبكر هم عمر را در جريان قرار داد. كار به جائى رسيد كه آن چهار زن و مرد تصميم گرفتند پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را مسموم كنند.
جبرئيل پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را با خبر كرد و آن حضرت آنها را از توطئه و افشاء سرّ خبر داد. سپس حفصه را طلاق دادند، ولى بعداً به اصرار بعضى رجوع فرمودند و آيات سوره تحريم نازل شد.
وَ إذْ أسَرَّ النَّبِيُّ إلى بَعْضِ أزْواجِهِ حَديثاً فَلَمّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَليمُ الْخَبيرُ إنْ تَتُوبا إلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ. (سوره تحريم، آيات ۳ - ۴)
اين دو زن چه كرده بودند كه خداوند در سوره تحريم آنها را به زن نوح و لوط عليهما السّلام تشبيه نموده است؟
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأتَ نُوحٍ وَ امْرَأتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قيلَ ادْخُلاَ النّارَ مَعَ الدّاخِلينَ.(تحريم/۱۰)
در آخر آيه ۴ اين سوره آمده است: اگر شما دو زن ياور هم شويد براى قتل آن حضرت، خداوند و جبرئيل و صالح المؤمنين يعنى أمير المؤمنين عليه السّلام و ملائكه ياور پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله هستند.
«تظاهروا» در آيه شريفه خطاب به عايشه و حفصه است، و معنايش اين است كه آنان تعاون بر اذيّت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نموده، سرّ آن حضرت را فاش كردند و زنان آن حضرت را اذيّت نمودند.
عمر مى گويد: مراد از اين دو زن كه در اذيّت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله هم پيمان بودند عايشه و حفصه است.
📚 رياحين الشريعة: ج۲، ص ۳۸۲ - ۳۸۳؛ بحار الأنوار: ج ۲۲، ص ۲۲۸ - ٢٣٣
#ذی_الحجه #پیامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
.
🌙 شق القمر
در شب ۱۴ ذى الحجه واقعه شق القمر به اعجاز پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در مكه رخ داد.
قريش از آن حضرت معجزه طلب كردند، و حضرت با انگشت اشاره به ماه كردند، و به قدرت الهى دو نيم شد و باز به هم پيوست، و آيه نازل شد: اقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ.
(سوره قمر: آيه ۱)
ابوجهل گفت: اين سحر است! بفرستيد از شهرهاى ديگر هم بپرسند كه آيا آنها هم ديدند كه ماه دو نيم شد.
چون از اهل شهرهاى ديگر پرسيدند: آنها نيز خبر دادند كه نيمى از ماه پشت خانه كعبه و نيمى بر كوه ابوقبيس افتاد.
📚 بحار الأنوار: ج۱۷، ص ۳۵۰ - ۳۵۳
#ذی_الحجه #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
.
📜 نامه پيامبر (ص) به پادشاهان بزرگ
در اين ماه در سال ۶ ه.ق پيامبر صلی الله علیه و آله نامه هايى به عنوان دعوت به اسلام و يكتاپرستى به پادشاهان كشورهاى مختلف نوشته، همراه با نمايندگانى براى آنها فرستادند.
📚 بحارالانوار: ج۲۰، ص۳۸۲
#ذی_الحجه #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
٢.
🔶 ماجراى شعب أبیطالب (ع)
در پى بالا گرفتن قدرت اسلام پس از بعثت پيامبر صلىاللهعليهوآله، قريش پيمان نامهاى نوشتند و طى آن قرار گذاشتند با بنى هاشم تكلم نكنند و با آنان هم سفره و همنشين نشوند و معامله ننمايند، و آنان را به گونهاى در فشار قرار دهند كه پيامبر (ص) را به قريش تحويل دهند تا آن حضرت را به قتل برسانند.
حضرت أبوطالب عليه السّلام، بنى هاشم را به درهاى كه منتسب به آن حضرت بود برد، و اطراف آن را محكم كرده و براى حفظ جان پيامبر (ص) شبانه روز كمر همّت بست.
آن حضرت شبها با شمشير پروانه وار گرد شمع وجود پيامبر (ص) مىگرديد و مىفرمود: «تا زندهام دست از يارى او بر نمىدارم. او در هر شب چند بار محل خواب پيامبر (ص) را تغيير مى داد و عزيزترين فرزند خود يعنى أميرالمؤمنين را به جاى آن حضرت مىخوابانيد، و روز، فرزندان خود و فرزندان برادرانش را به حفاظت از آن حضرت مىگماشت.
در مدتى كه در شعب بودند بر آن حضرت و مسلمانان بسيار سخت گذشت، تا آنجا كه شبها صداى گريه اطفال گرسنه بنى هاشم را ساكنين اطراف شعب مىشنيدند.
پس از دو سال و چند ماه خداوند موريانهاى را مأمور كرد، و پيمان نامه آنان را از بين برد بجز اسماء الهى كه در آن بود. حضرت ابوطالب عليهالسّلام اين خبر را به كفار داد، و آنان با ديدن چنين معجزهاى دست از تصميم خود برداشتند و بنى هاشم به خانههاى خود بازگشتند.
📚 الوقايع و الحوادث، ج۲، ص۷
#محرم #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
۴.
🔘 جنگ ذات الرقاع
در سال چهارم هجرت به تحريك كفار قريش بين مسلمانان و قبائلى كه اطراف مدينه زندگى مىكردند و قصد محاصره مدينه را داشتند جنگى در گرفت.
پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله با ۴۰۰ يا ۷۹۰ نفر از مدينه بيرون رفتند. در اين غزوه حضرت نماز خوف خواندند و جنگ تا سه روز طول كشيد تا شر آنان دفع شد.
📚 الوقايع و الحوادث، ج۲، ص۴۵
#محرم #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
١.
◾ وفات حذيفة بن يمان
حذيفه از بزرگان اصحاب پيامبر صلىاللهعليهوآله و از خواص اصحاب امير المؤمنين عليه السّلام بود.
حذيفه يكى از هفت نفرى بود كه بر صديقه طاهره سلام اللَّه عليها نماز خواندند.
او صحابه منافق را مى شناخت. منافقينى كه پس از غدير خم توطئه قتل پيامبر صلىاللهعليهوآله را چيدند و مىخواستند در بازگشت از غدير خم در راهى كه از كوه مىگذشت شتر حضرت را بترسانند تا برمد و حضرت به دره سقوط كند و به قتل برسد. اما جبرئيل اين نقشه را به سمع مبارك نبوى رسانيد.
پيامبر صلىاللهعليهوآله چون به محل مورد نظر رسيدند، منافقين با چهرههاى بسته هر كدام ظرفى كه داخل آن سنگريزه بود از بالا رها نموده و شروع به داد و فرياد و نعره زدن كردند. اما عمار مهار ناقه را گرفته بود و حذيفه هم در كنار آن حضرت بود و سرانجام نقشه آن كوردلان نقش بر آب شد.
پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله آن منافقين را به حذيفه معرفى فرمودند كه عبارت بودند از:
اولى و دومى و سومى و ابوعبيده و معاذ بن جبل و سالم و معاويه و عمروعاص و طلحه و سعد بن ابى وقاص و عبدالرحمن بن عوف و ابوموسى اشعرى و مغيرة بن شعبه و ابو هريره؛
و حذيفه همه را به خاطر سپرد. به همين دليل بود كه غاصبين خلافت بعد از آن واقعه از حذيفه مىترسيدند كه مبادا آنان را به مردم معرفى كند.
لذا حذيفه بر جنازه هركس حاضر نمىشد، ديگران مىفهميدند كه ميّت از منافقين بوده است. نكته جالب آنجا بود كه دومى براى سرپوش گذاشتن بر نفاق خويش و تبرئه خود، از حذيفه مىپرسيد: اگر اين شخص از منافقين است بگو تا من بر او نماز نخوانم.
اين بزرگوار چهل روز پس از خلافت ظاهرى امير المؤمنين عليه السّلام در مدائن از دنيا رحلت فرمود.
او قبل از رحلت به دو فرزندش، صفوان و سعيد وصيت كرد كه هميشه ملازم امير المؤمنين عليه السّلام باشند و ايشان هم به وصيت پدر عمل نمودند تا در جنگ صفين به شهادت رسيدند.
📚 منتهى الامال: ج۱، ص۱۲۰؛
مستدرك سفينة البحار: ج۵، ص۲۱۲
#محرم #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
١.
📜 نوشتن صحيفه ملعونه
در اين ماه در سال ۱۱ ه.ق صحيفه ملعونه دوم نوشته شد و به امضاء منافقين رسيد.
محتواى آن چنين بود كه نگذارد خلافت و امامت مسلمين بعد از پيامبر صلىاللهعليهوآله به على بن أبیطالب عليه السّلام برسد، و بر اساس آن مقدمات و زمينه هاى غصب خلافت و گرفتن بيعت از آن حضرت به هر صورت ممكن را فراهم نمودند.
با نوشتن آن صحيفه اساس ظلم و ستم به اهل بيت عليهم السّلام را بنا نهادند، كه به فرموده امام صادق عليه السّلام:
«اذا كتب الكتاب قتل الحسين عليه السّلام»
«هنگامى كه صحيفه ملعونه نوشته شد امام حسين عليه السّلام به شهادت رسيد».
📚 بحار الأنوار: ج۲۸، ص۱۰۴ و ١٢٣
#محرم #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
٢.
🔘 وفات ماريه قبطيه
در ماه محرم سال ۱۵ ه’ق ماريه قبطيه رحلت فرمود.
ماريه دختر شمعون قبطى بود كه همراه با خواهرش شيرين و يك خواجه كه برادر ماريه به نام ماپور بود و هزار مثقال طلا و بيست جامه حرير و درازگوشى به نام يعفور و قاطرى به نام دلدل، در سال هفتم از سوى پادشاه اسكندريه به رسم هديه خدمت رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرستاده شد.
پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله ماريه را به همسرى خود برگزيد، و در محله «عاليه» كه آن را «مشربه أم ابراهيم» مىگويند منزلى براى آن حضرت تهيه كرد و خداوند جناب ابراهيم عليه السّلام را از اين بانو به آن حضرت عنايت فرمود.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام به خاطر ولادت ابراهيم عليه السّلام بسيار اظهار سرور مىفرمود و به آنان خدمت مینمود، و بدين جهت عايشه از حضرت امير المؤمنين علیه السلام بسيار ناراحت و ملول بود.
از عايشه نقل شده كه مىگفت: من به ماريه حسد مىبردم، چون زنى زيبا بود.
سرانجام اين حسادت باعث شد كه تهمتى به جناب ماريه زد و آيهاى در تقبيح اين كار عايشه نازل شد، كه در تفاسير شيعه و سنّى به تفصيل توضيح داده شده است.
جناب ماريه بعد از پيامبر صلىاللهعليهوآله در مدينه طيّبه رحلت فرمود.
📚 رياحين الشريعين: ج۲، ص٣۴٢
#محرم #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
.
🔹 ابتداى بيمارى پيامبر (ص)
بيمارى پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله كه منجر به رحلت آن حضرت شد از نيمه ماه صفر آغاز شد.
📚 بحار الأنوار: ج۳۱، ص۶۳۳؛ ج۳۷، ص۱۱۶
#صفر #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
.
📝 طلب كتف توسط پيامبر (ص)
در اين روز پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله دوات و كتف طلبيدند تا بنويسند كه خلافت بلافصل براى أميرالمؤمنين علی عليهالسّلام است،
ولى عمر مانع از اين كار شد و به ساحت اقدس نبوى صلىاللهعليهوآله جسارت كرد و گفت: «إن الرَّجُلَ َلَيَهْجُر»: «اين مرد هذيان مى گويد»!
همچنين پيامبر صلىاللهعليهوآله در اين روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پيروى از قرآن و عترت فرا خواندند.
📚 بحار الانوار: ج۲۲، ص۴۷۳
#صفر #پيامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
.
⚔️ تجهيز لشكر اسامه
در اين روز در سال ۱۱ ه.ق پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله به عدهاى خاص از صحابه و به خصوص ابوبكر و عمر و عثمان امر فرمودند براى سفر به روم و جنگ با روميان به اميرى اسامة بن زيد آماده شوند.
آنان از اين امر كراهت داشتند و نسبت به فرماندهى اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبياء صلىاللهعليهوآله اعتراض كردند.
حضرت فرمودند: «خدا لعنت كند كسى را كه از لشكر اسامه تخلف كند»، ولى با اين همه ابوبكر و عمر و عثمان تخلف كردند و بازگشتند!
📚 بحار الانوار: ج٣٠، ص۴٢٨؛ ج٢١، ص۴١٠
#صفر #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
١.
🖤 دفن بدن مطهر پيامبر (ص)
در نيمه شب اول ربيع الاول بدن مطهر خاتم الانبياء و المرسلين صلىاللهعليهوآله را اميرالمؤمنين على بن أبیطالب عليهالسّلام دفن فرمودند.
📚 طبقات ابن سعد: ج۲، ص۷۸
مصيبت و فاجعه رحلت پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله از يك طرف و بىاحترامى به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و كفن و دفن حضرت از طرف ديگر، داغهائى بود كه بر دل مبارك اميرالمؤمنين عليهالسّلام سنگينى مى كرد.
📚خصال: ص۳۷۲
چنانكه با ياد تلخ آن روزها فرموده اند: «آيا بدن شريف پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله را رها مىكردم و او را دفن ننموده براى خلافت و سلطنت بعد از او نزاع مىكردم»؟
📚 احتجاج: ص۷۴
شيخ مفيد مى فرمايد: «اكثر مردم در دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله حاضر نشدند، و نماز بر آن حضرت نخواندند، چه اينكه بين انصار و مهاجرين مشاجره در امر خلافت بود.
📚 ارشاد مفيد: ج۱، ص۱۸۹
اعمش مىگويد: پيامبرشان از دنيا رفت و مردم هم و غمى نداشتند جز آنكه عدهاى بگويند: «امير از ماست» و طايفه ديگرى بگويند: «امير از ماست».
📚 تقريب المعارف: ص۲۵۶
هنگام رحلت پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله مغيره خطاب به ابوبكر و عمر گفت: اگر بعداً با مردم كارى داريد آنها را دريابيد. لذا ابوبكر و عمر هنگام دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله حاضر نبودند، بلكه ميان ديگران بودند كه در سقيفه براى خود امير انتخاب مىكردند، و قبل از آنكه كنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهر دفن شد.
📚 المنصف: ص۱۴ و۵۶۸
عبداللَّه بن حسن مىگويد: به خدا قسم ابوبكر و عمر بر پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله نماز نخواندند، و سه روز بدن مبارك آن حضرت دفن نشد، ولى با اين همه اهل سقيفه مشغول كار خود بودند.
📚 تقريب المعارف: ص۲۵۱
حضرت باقر عليهالسّلام مىفرمايند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز مى خواندند، و عموم مردم حتّى خواص و نزديكان حضرت بر بدن مبارك نماز خواندند، اما هيچيك از اهل سقيفه بر غسل و كفن و دفن حضرت حاضر نشدند. اميرالمؤمنين عليهالسّلام، بريده اسلمى را براى خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولى اعتنائى نكردند و بعد از دفن آن حضرت بيعت آنان هم تمام شد.
📚 مناقب ابن شهر آشوب: ج۱، ص۲۹۷
عايشه در اين باره اقرارى دارد كه جالب توجه است. او گفته است: «بخدا قسم ما از دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله با خبر نشديم تا اينكه صداى بيل و كلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنيديم»، يعنى بعد از دفن متوجه شديم.
📚 تاريخ الاسلام (ذهبى): ج۱، ص۵۸۲
بايد از اينان كه بر سر غصب خلافت همه چيز را فراموش كرده بودند پرسيد: آيا سقيفه در حضور پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله و به سفارش حضرت بود يا غدير؟
آيا براى تشكيل شوراى سقيفه دستورى از طرف خداوند آمده بود يا درباره غدير؟
آيا در سقيفه از اكثر بلاد مسلمين حضور داشتند يا در غدير؟ آيا در سقيفه همه مردم حاضر بودند يا در غدير كه حتّى زنها هم بيعت كردند؟
#ربیع_الاول #پيامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
٢.
🌌 ليلة المبيت
شب اول اين ماه پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله از شر كفار از مكه به مدينه هجرت كردند.
در آن شب آقا و مولايمان اميرالمؤمنين عليهالسّلام جان نثارى فرموده به جاى رسول گرامى اسلام صلیاللهعلیهوآله در بستر ايشان خوابيدند. چه اينكه كفار قريش قصد كشتن حضرتش را داشتند.
به اين مناسبت آيه: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ...»: «از مردم كسى هست كه جان خويش را در راه رضايت خداوند مىفروشد و خدا بر بندگان مهربان است»، در شأن على بن ابى طالب عليه السّلام نازل شد.
(سوره بقره: آيه ۲۰۷)
در شبى كه اميرالمؤمنين عليهالسّلام به جاى پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله خوابيد به جبرئيل و ميكائيل خطاب رسيد كه من بين شما دو نفر برادرى قرار دادم و عمر يكى از شما را بيش از ديگرى قرار دادم. كداميك از شما ايثار مى كند كه عمر طولانى از آن ديگرى باشد؟ هر دو عمر طولانى را اختيار كردند.
خطاب آمد: «به زمين نگاه کنيد و ببينيد كه چگونه على عليهالسّلام حيات خود را به برادرش پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله ايثار نموده و به جاى او خوابيده و جان خود را فداى او نموده است. به زمين برويد و او را از دشمنان حفظ كنيد».
آنان آمدند و جبرئيل بالاى سر اميرالمؤمنين عليهالسّلام و ميكائيل سمت پاهاى آن حضرت نشست و ندا كرد: «بخ بخ من مثلك يابن أبیطالب، خداوند در جمع ملائكه به تو مباهات فرمود». اينجا بود كه آيه شريفه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ...» نازل شد.
📚 بحارالانوار: ج۹۷، ص۱۶٨؛ ج١٩، ص٣٩
#ربیع_الاول #پيامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
٣.
💠 هجرت پيامبر (ص)
پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله ۱۳ سال پس از بعثت به مدينه طيّبه هجرت فرمود.
📚 مصباح كفعمى: ج۲، ص۵۹۶
#ربیع_الاول #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1
۴.
🔥 هجوم به خانه وحى
در اين روز اولين هجوم به خانه اميرالمؤمنين عليهالسّلام صورت گرفت.
هنگامى كه اميرالمؤمنين عليهالسّلام متوجه غسل و كفن و دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله شد و غاصبين خلافت در سقيفه بودند، در شب چهارشنبه كه اول ربيع الاول بود بدن مبارك آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصيت پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله متوجه جمع آورى قرآن شد.
آن حضرت فرموده بودند: «على جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آورى كن...».
📚 تفسير فرات: ص۳۹۸؛ در توحيد صدوق: ص۷۳ ،هفت روز؛ و در أمالى طوسى: ج۱، ص۲۶۳، نه روز آمده است.
در اين ايام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند:
بار اول در روز اول ربيع بود كه براى بيعت آمدند و آن حضرت فرمود كه قسم ياد كردهام كه تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بيرون نيايم و آنان بازگشتند.
پس از آن اميرالمؤمنين شبها صديقه طاهره و حسنين عليهمالسّلام را بر در منازل اصحاب مىبردند و طلب يارى مىنمودند.
📚 كتاب سليم بن قیس: ص۱۲۸
بار دوم هفت روز بعد از دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله بود كه زبير و عدهاى ديگر در منزل اميرالمؤمنين عليهالسّلام جمع شده بودند. آن روز زبير شمشير كشيد تا عمر را بكشد.
📚 توحيد صدوق: ص۷۳
بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن درب منزل و ضرب و جرح صديقه طاهره سلام اللَّه عليها و كشتن حضرت محسن عليهالسّلام، اميرالمؤمنين عليهالسّلام را با دست بسته بيرون بردند.
📚 كتاب سليم بن قیس: ص٨٢ و٢۴٩؛ تاريخ طبرى: ج۳، ص۲۰۳
#ربیع_الاول #پيامبر #امام_علی #حضرت_زهرا
🆔 @TaghvimShia1
.
✨ ازدواج پيامبر (ص) با حضرت خديجه (س)
پيامبر صلىاللهعليهوآله ۱۵ سال قبل از هجرت با حضرت خديجه كبرى سلام اللَّه عليها ازدواج نمودند.
از احاديث شيعه و اخبار عامه معلوم مىشود كه حضرت خديجه بنت خويلد بن اسد، در علم و اطلاع به كتب آن زمان معروف بوده است.
او از زنان قريش، علاوه بر كثرت اموال و املاك و تجارتى كه داشت، به عقل و كياست نيز مزيّت داشت و در آن زمان او را طاهره، مباركه، سيده نسوان و ملكه تطحاء مىگفتند.
او از كسانى بود كه انتظار قدوم پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله را مى كشيد و هميشه از علما علائم نبوّت آن حضرت را جويا مىشد.
هنگامى كه خدمت پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله شرفياب شد، اول از مهر نبوّت سؤال كرد و آن را زيارت كرد و اشعار فصيح او در مدح رسول گرامى اسلام صلیاللهعلیهوآله و كمال محبتش به آل عبدالمطلب مشهور است كه كاشف از علم و ادب و محبّت اوست.
در همان روزى كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد جناب خديجه سلام اللَّه عليها ايمان آورد.
حضرت خديجه سلام اللَّه عليها از مال خويش و ميراثى كه به او رسيده بود به صورت مضاربه تجارت مىنمود.
چندى نگذشت كه از بزرگان تجّار شد به گونهاى كه هشتاد هزار شتر زير بار تجارت او بودند و هر روز اموال او زيادتر مىشد.
بر بام خانه او قبّهاى از حرير سبز با طنابهاى ابريشم با تمثالى چند بود كه اين علامت جلالت آن مخدره بود.
افراد زيادى مانند عقبة بن ابى معيط و ابن ابى شهاب كه هريك چهارصد كنيز و غلام و خدمتكار داشتند، و ابوجهل و ابوسفيان و ديگر بزرگان عرب آن روز به خواستگارى آن حضرت آمدند ولى آن حضرت قبول نفرمودند.
سرانجام خود حضرت خديجه سلام اللَّه عليها، پيشنهاد ازدواج به پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله دادند و اين ازدواج با آداب و مراسم خاصّى انجام شد.
خداوند دو پسر به نامهاى قاسم و عبداللَّه كه به آنها طيّب و طاهر هم مى گفتند، و چهار دختر به نامهاى امّ كلثوم و زينب و رقيه و فاطمه عليهم السّلام به آن دو بزرگوار عنايت فرمود.
در كرامت و بزرگوارى ايشان همين بس كه آن حضرت مادر حضرت صديقه طاهره سلام اللَّه عليها امّ الائمة المعصومين عليهم السّلام و همسر امير المؤمنين عليه السّلام و جدّه حضرات معصومين عليهم السّلام است.
حضرت خديجه سلام اللَّه عليها بيست و چهار سال و يك ماه با پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله زندگى كرد، و تا آن حضرت زنده بود پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله همسر ديگرى اختيار نفرمود.
همچنين حضرت خديجه سلام الله علیها جميع اموال خود را به پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله واگذار كرد.
عايشه مىگويد: كمتر اتفاق مىافتاد كه پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله از خانه بيرون رود و خديجه را به خير ياد نكند، چندانكه يك روز آتش حسد من مشتعل شد و گفتم: يا رسول اللَّه، تا كى خديجه را ياد مىكنى؟ او پيرزنى بيش نبوده! خداوند بهتر از او (منظور خودش بوده) به تو مرحمت كرد.
پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله از سخن من در غضب شد و فرمود: نه به خدا قسم بهتر از خديجه سلام اللَّه عليها نصيب من نشده. به من ايمان آورد هنگامى كه مردم كافر بودند، و تصديق نبوّت من نمود در وقتى كه مردم مرا تكذيب مىكردند، و اموال خود را در اختيار من گذارد در وقتى كه مردم مرا از خود دور مىكردند. خداوند متعال از خديجه به من فرزندانى روزى كرد و رحم تو را عقيم قرار داد.
📚 فيض العلام: ص٢١١؛ رياحين الشريعة: ج۲، ص۲۰۲، ۲۰۷، ۲۱۱
#ربیع_الاول #پيامبر #حضرت_خدیجه
🆔 @TaghvimShia1
٢.
💠 ورود پيامبر (ص) به مدينه
در غروب اين روز پيامبر صلىاللهعليهوآله بعد از هجرت از مكه وارد مدينه طيبه شدند، و در قبا نزول اجلال فرمود و منتظر ماند تا اميرالمؤمنين عليهالسّلام به ايشان ملحق شد، و سپس وارد مدينه شدند.
اين در حالى بود كه در ۴ ربيع الاول پيامبر صلىاللهعليهوآله در مسير هجرت از غار ثور بيرون آمده به طرف مدينه حركت فرمود.
📚 مسار الشيعه: ص٢٨ و٢٩؛
#ربیع_الاول #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
١.
🌸 ولادت پیامبر (ص)
به اتفاق علماى شيعه، در اين روز هنگام فجر روز جمعه در مكه معظمه ولادت با سعادت حضرت سيّد الانبياء محمّد مصطفى صلىاللهعليهوآله واقع شده است.
ولادت آن حضرت با سلطنت انوشيروان عادل مقارن بود و در آن سال اصحاب فيل هلاك شدند.
نام آن حضرت محمّد صلىاللهعليهوآله، و كنيه ايشان ابوالقاسم است. نام پدر آن حضرت عبداللَّه، و نام مادر آن حضرت آمنه بنت وهب است.
هنگام ولادت، نور از پيشانى آن حضرت لامع بود و بوى مشك از ايشان ساطع مىگشت. نورى در آن شب از طرف حجاز ساطع شد و در تمام عالم منتشر گرديد.
تخت پادشاهان سرنگون شد، و همه آنان در آن روز لال بودند و نمىتوانستند سخن بگويند.
ملائكه مقرب و ارواح اصفياى پيامبران در هنگام ولادت آن حضرت حضور يافتند، و رضوان خازن بهشت با حوريان نازل شدند، و ابريقها و تشتها از طلا و نقره و زمرد بهشت حاضر كردند و براى حضرت آمنه شربتها از بهشت آوردند كه او آشاميد.
آن حضرت را بعد از ولادت به آبهاى بهشت غسل دادند و به عطرهاى فردوس معطر كردند.
📚 كشف الغمة: ج۱، ص ١۴-١۵؛ حق اليقين: ص۲۷
#ربیع_الاول #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
٢.
💫 معجزات ولادت حضرت (ص)
در روز ولادت آن حضرت هر بتى كه در هر جاى عالم بود به رو در افتاد و چهارده كنگره از ايوان كسرى فرو ريخت.
درياچه ساوه كه آن را مىپرستيدند خشك و بدل به نمكزار شد. در وادى ساوه كه سالها بود كسى در آن آب نديده بود آب جارى شد.
آتشكده فارس كه هزار سال خاموش نشده بود در شب ولادت آن حضرت خاموش شد.
علم كاهنان و سحر ساحران باطل گرديد، و طاق كسرى از ميان به دو نيم شد كه تا امروز نمايان است.
هنگام ولادت آن حضرت اين ندا از آسمان شنيده شد: «جاء الحق و زهق الباطل، ان الباطل كان زهوقاً». (سوره اسراء: آيه۸۴)
📚 قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ١٠٠-١٠١
#ربیع_الاول #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
٣.
🌻 خصوصيات حضرت (ص)
هرگز مگس بر بدن مبارك آن حضرت نمىنشست و هرگاه چشم مباركش خواب بود دلش بيدار بود، و مىديد و مىشنيد چنانكه در بيدارى مىديد و مىشنيد.
حضرت از قفاى خود چنان مىديد كه از پيش روى مىديد.
بر هر حيوانى كه سوار مىشد هرگز پير و لاغر نمىشد.
آن حضرت حمارى به نام يعفور داشتند. هر زمان كه فرمان مىداد فلان مرد را حاضر كن، به در خانهاش مىرفت و سر بر در مىكوفت و به اشاره او را حاضر مىساخت.
هنگام ولادت رو به كعبه به سجده افتاد، و چون سر از سجده برداشت دست به سوى آسمان بلند كرد و به وحدانيت خدا و رسالت خود اقرار نمود، و سپس نورى از او ساطع گرديد كه مشرق و معرب عالم را روشن نمود.
📚 قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ١١٠-۱۱۲؛ حق اليقين: ص٢۶؛
#ربیع_الاول #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
۴.
⚡ معجزات حضرت (ص)
پيامبر صلىاللهعليهوآله معجزات بسيارى داشت كه از جمله آنها نمونههاى زير است.
۱ - مستجاب شدن دعاى آن حضرت در زنده شدن مردگان و بينا شدن كوران و شفا يافتن بيماران.
۲ - سخن گفتن آن حضرت با حيوانات.
۳ - آگاهى بر همه لغتها و قدرت بر سخن گفتن به همه آنها.
۴ - مهر نبوّت بر پشت مباركش جا گرفته بود و نور آن بر نور آفتاب زيادتى مىكرد.
۵ - آب از ميان انگشتان مباركش جارى شد، به قدرى كه جمع بسيارى سيراب شدند.
۶ - سنگريزه در دست مباركش تسبيح مىگفت و مردم مىشنيدند.
۷ - وجود مقدسش در آفتاب سايهاى نداشت.
۸ - هرگاه آب دهان مبارك به چاهى مىافكند در آن چاه بركت به هم مىرسيد و پر از آب مىشد. آب دهان مبارك را به هر صاحب دردى مىماليد شفا مىيافت.
۹ - دست مبارك آن حضرت به هر طعامى كه مىرسيد با بركت مىشد و از طعام كم جماعت كثير را سير مىكرد.
۱۰ - هرگاه بر زمين نرم راه مىرفت جاى پايش نمىماند، و هنگامى كه بر سنگ سخت راه مىرفت اثر پاى مباركش مىماند.
روز ولادت حضرت روز شريف و با بركتى است كه از قديم الايام صالحين از آل محمد صلیاللهعلیهوآله حرمت آن را نگه داشتهاند و حق اين روز را ادا كرده و روزه گرفتهاند.
كسى كه ۱۷ ربيع الاول را روزه بگيرد خداوند متعال ثواب يك سال روزه را به او مىدهد.
در اين روز صدقه دادن و زيارت مشاهد مشرفه و انجام خيرات و مسرور كردن اهل ايمان مستحب است.
📚 حق اليقين: ص ۲۶-٢٧؛ مسار الشيعه: ص٣٠
#ربیع_الاول #پیامبر
🆔 @TaghvimShia1
.
🏴 وفات جناب عبدالمطلب (ع)
در هشتمين سال ولادت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله، حضرت عبد المطلب عليه السلام از دنيا رفت.
لازم به ذكر است كه بنابر فرمايش علاّمه مجلسى در مرآة العقول، ۸ سال و ۲ ماه و ۱۰ روز از سن مبارك رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله گذشته بود كه عبد المطلب عليه السّلام از دنيا رفت،
اگر سال قمرى باشد روز رحلت ۲۷ جمادى الاولى است و اگر مراد سال شمسى باشد تقريباً ۲۷ شعبان مىشود.
📚 مصباح المتهجد: ص۵
#جمادی_الاولی #پيامبر
🆔 @TaghvimShia1