eitaa logo
📌تقویم شیعه📜
363 دنبال‌کننده
8 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🌱 ﷽ 🌱 ✨اینجا سعی داریم وقـايـع تاریخی مرتـبـط با زندگانی معصومین علیهم‌السلام رو کاملاً مستند و معتبر ارائه بدیم. ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia برای بیان نظرات شما 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
۱. ✨ ولادت امير المؤمنين (ع) اولين امام مؤمنين و خليفة اللَّه بلافصل بعد از رسول اللَّه خاتم النبيبن صلّى اللَّه عليه و آله، برادر، پسر عمو، وزير و داماد او سيّد الوصيين أمير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام، در روز جمعه ۱۳ رجب، ۳۰ سال بعد از عام الفيل، در بيت اللَّه الحرام، داخل كعبه معظمه به دنيا آمد، كه قبل از او و بعد از او مولودى در آنجا بدنيا نيامده و نخواهد آمد. اخبار متواتر است در اينكه فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها حضرت امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام را در داخل كعبه به دنيا آورده است و كسى قبل از آن حضرت و بعد از آن حضرت در آن مكان به دنيا نيامده است. اسم شريفش على عليه السّلام است. على بن ابى طالب عليه السّلام در كتاب خدا ۳۰۰ اسم دارد. مشهورترين القاب آن حضرت أمير المؤمنين است و ابن شهر آشوب بيش از ۸۵۰ لقب براى آن حضرت ذكر نموده است. 📚 مناقب ابن شهر آشوب: ج۳، ص٣١٩، ٣٢١، ۳۵٣؛ ارشاد مفيد: ج۱، ص۵؛ بحار الانوار: ج۹۷، ص۳۸۳ 🆔 @TaghvimShia1
٢. 💠 القاب امير المؤمنين (ع) مشهورترين كنيه‌هاى آن حضرت ابوالحسن عليه السّلام است، اضافه بر اسامى و القابى كه آن حضرت در كتابهاى مختلف آسمانى به زبانهاى مختلف دارند. آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به شمساطيل است. در زمين جمحائيل، در لوح قنسوم، در قلم منصوم، در عرش معين، نزد رضوان امين است، در صحف ابراهيم عليه السّلام حزبيل است، در عبرانيه بلقياطيس، در سريانيه شروحيل، در تورات ايليا، در زبور اريا، در صحف حجر عين، در قرآن على است. 📚 مناقب ابن شهر آشوب: ج۳، ص۳۱۹ 🆔 @TaghvimShia1
٣. ⚡ زلزله در مکه هنگامى حضرت فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها، حضرت علی علیه السلام را باردار شد، در مكه زلزله شد، و قريش بتها را به كوه ابوقبيس آوردند، ولى زلزله بيشتر شد و بتها به رو افتادند. آنان به ابوطالب عليه السّلام پناه بردند، و آن حضرت بالاى كوه آمد و فرمود: «مردم در اين شب اتفاق مهمى افتاده است. خداوند خلقى را آفريده كه اگر از او اطاعت نكنيد و اقرار به ولايت او ننمائيد و شهادت به امامت او ندهيد اين زلزله ساكن نمى شود. پس به اطاعت و ولايت و امامت او اقرار كنيد». سپس در حالى كه اشك مى ريخت دستان مبارك را بلند نمود و فرمود: «پروردگار و آقاى من، تو را مى خوانم به محمديت پسنديده و علويت بلند مرتبه و به فاطميت درخشنده و نورانى كه بر سرزمين تهامه به رحمت و مهربانى خويش لطف بفرمائى». ديگران آمين گفتند. دعا كه تمام شد زلزله پايان يافت. عربها در زمان جاهليت تا گرفتار مى شدند اين دعا را مى خواندند و گرفتارى برطرف مى شد. 📚 مناقب ابن شهر آشوب: ج٢، ص۱۹۶-۱۹۷؛ بحار الأنوار: ج۳۵، ص١١ 🆔 @TaghvimShia1
۴. 🔹 والدين امير المؤمنين (ع) پدر والامقام آن حضرت، سيّد بطحاء حضرت ابوطالب عليه السّلام و مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد هاشم بن عبد مناف، بانوى حرم حضرت ابوطالب عليه السّلام است كه انوار امامت و ولايت اولاً از آن خزانه عصمت و حياء و عفت به ظهور آمده و اولين هاشميه اى است كه چنين اختر فروزنده اى آورد. آن حضرت نه تنها مادر أمير المؤمنين عليه السّلام بود، بلكه بعد از وفات عبدالمطلب عليه السّلام كه شش يا هشت سال از سن مبارك پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گذشته بود و آن حضرت به ابوطالب عليه السّلام سپرده شده بود، فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها در حق پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مادرى مى كرد و هميشه او را بر فرزندان خود مقدم مى داشت و همه روزه از آن حضرت علامات نبوت را مشاهده مى نمود و پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله آن حضرت را مادر خطاب مى كرد. همچنين بعد از رحلت حضرت خديجه كبرى سلام اللَّه عليها، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها را به فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها سپردند. ايشان براى آن حضرت مادرى مى كرد و در دامان عزت خود آن مستوره دو جهان را با جان و دل سرپرستى مى كرد تا زمانى كه از دنيا رفت. آن حضرت در سال چهارم هجرى در مدينه طيبه از دنيا رفت، و در بقيع مدفون شد. هنگامى كه أمير المؤمنين عليه السّلام خبر فوت والده اش را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله دادند آن حضرت فرمودند: «او مادر من بود». بعد عمامه و لباسش را داد كه فاطمه سلام اللَّه عليها را به آنها كفن كنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تكبير بر جنازه گفت و فرمود: «چون چهل صف از ملائكه به جنازه اش نماز خواندند چهل تكبير گفتم». بعد در قبر خوابيد و هنگام دفن او را تلقين فرمود و در باره او دعا كرد. 📚 منتخب التواريخ: ص۱۱۳؛ اعلام الورى: ج۱، ص۳۰۶ 🆔 @TaghvimShia1
۵. 🌸 مادر امير المؤمنين (ع) در كعبه در شب جمعه سيزدهم رجب، هنگامى كه جناب ابوطالب عليه السّلام خواست زنانى از قريش را براى كمك فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بياورد، از گوشه خانه ندائى رسيد: «اى ابوطالب، صبر كن چرا كه دست نجس نبايد ولى خدا را لمس كند». صبح هنگام فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها ندائى شنيد: «اى فاطمه به خانه ما بيا». ابوطالب عليه السّلام و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عباس بن عبدالمطلب كه به همراه جماعتى در مسجد نشسته بودند، ديدند كه فاطمه سلام اللَّه عليها وارد مسجد الحرام شد و در مقابل كعبه ايستاد و نگاهى به سوى آسمان نمود و چنين فرمود: «پروردگارا، من به تو و به پيامبران و كتابهائى كه از جانب تو آمده اند ايمان دارم. من كلام جدم ابراهيم خليل را تصديق مى كنم و او بوده كه اين خانه را بنا كرده است. تو را قسم مى دهم و از تو مى خواهم به حق كسى كه اين خانه را بنا كرد، و به حق فرزندى كه در شكم من است و با من سخن مى گويد و با گفتارش با من انس مى گيرد، و من يقين دارم كه يكى از آيات و نشانه هاى توست، كه اين ولادت را بر من آسان فرمائى». ناگهان حاضرين در مسجد الحرام ديدند كه ديوار پشت آن سمتى كه در كعبه است شكافته شد و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها داخل شد. هر چه كردند قفل در را باز كنند ممكن نشد، و دانستند كه حكمت خداوند در كار است. فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مى فرمايد: هنگامى كه داخل كعبه شدم ديدم حوا، ساره، آسيه، مادر موسى بن عمران و مريم مادر عيسى آمدند. آنان به من سلام كردند: «السّلام عليكِ يا ولية اللَّه» و در مقابلم نشستند. آنچه در ولادت خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله انجام دادند در ولادت على بن ابى طالب عليه السّلام نيز انجام دادند، چه اينكه فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها در هنگام ولادت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله حضور داشت و به ابوطالب عليه السّلام ماجرا را خبر داد. حضرت ابوطالب عليه السّلام قبلاً به او فرموده بود: «۳۰ سال صبر كن تا خدا مولودى به تو عنايت كند مثل خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله مگر در نبوّت كه وصى و وزير او خواهد شد». 📚 بحار الأنوار: ج۳۵، ص۶، ٨-٣۶؛ ارشاد مفید: ج۱، ص۵ 🆔 @TaghvimShia1
۶. 🦋 روز ولادت امير المؤمنين (ع) روز جمعه على بن ابى طالب عليه السّلام مانند خورشيد در كعبه طلوع فرمود. همين كه قدم بر زمين نهاد، به سجده افتاد و دستها را به سوى آسمان بلند نمود و فرمود: «اشهد ان لا اله الا اللَّه، و أن محمداً رسول اللَّه و اشهد ان علياً ولى محمد رسول اللَّه، بمحمد يختم اللَّه النبوة و بى يختم الوصية و انا أمير المؤمنين» «شهادت مى دهم كه خدائى جز اللَّه نيست و محمّد صلّى اللَّه عليه و آله پيامبر خداوند است و على وصى محمّد رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله است. به محمّد نبوّت ختم مى شود و به من وصايت كامل و تمام مى شود و منم أميرالمؤمنين عليه السّلام» سپس فرمود: «جاء الحق و زهق الباطل» «حق آمد و باطل رفت». در اين هنگام كه وجود سراپا جودش پاى بر اين عرصه خاكى نهاده بود، بتهائى كه در كعبه بود به صورت به زمين افتادند و آسمانها نورانى شد. شيطان فرياد برآورد: «واى بر بتها و بت پرستان از اين فرزند»! 📚 مناقب: ج۲، ص۱۹۸ 🆔 @TaghvimShia1
٧. ♦️ سخنان امير المؤمنين (ع) پس از ولادت آنگاه سلام بر زنان بهشتى نمود و حال آنان را پرسيد. بانوان بهشتى او را در آغوش گرفتند و حضرت با آنان تكلّم فرمودند. هنگامى كه حضرت حوا سلام اللَّه عليها او را در آغوش گرفت، آن حضرت فرمود: «سلام بر تو اى مادر، حوا»! حوا سلام اللَّه عليها پاسخ داد: سلام بر تو پسرم! على بن ابى طالب عليه السّلام از حال حضرت آدم پرسيد. حوا سلام اللَّه عليها پاسخ داد: غرق در نعمتهاى خداوند است و در جوار پروردگار متنعم است. در اين هنگام كه آن حضرت داخل كعبه بود ابوطالب عليه السّلام در كوچه و بازار صدا مى زد: بشارت باد شما را كه ولى خدا ظاهر شده است، همان كسى كه وصايت به او تمام و كامل مى شود. بعد از رفتن زنان بهشتى، پيامبران الهى حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت موسى، حضرت عیسی عليهم السّلام آمدند. أمير المؤمنين عليه السّلام با ديدن آنان حركتى نمود و تبسّم فرمود و آن بزرگواران بر حضرتش سلام كردند: «سلام بر تو اى ولى خدا و خليفه پيامبر خدا». حضرت در جواب فرمود: «عليكم السّلام و رحمة اللَّه و بركاته». و جداگانه بر هر يك سلام نمودند. آن بزرگواران يكى بعد از ديگرى او را در آغوش گرفتند و بوسيدند و زبان به مدح او گشودند و رفتند. سپس ملائكه آمدند و او را به آسمانها بردند، و باز آوردند و بردند و هر بار كلماتى مخصوص در فضائل و مناقب حضرت مى فرمودند. فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مى فرمايد: بار دوم در حالتى آن حضرت را آوردند كه او را در حرير سفيد بهشتى پيچيده بودند و به من گفتند: «او را از چشم بينندگان حفظ كن كه ولى رب العالمين است. بدانكه وارد بهشت نمى شود مگر كسى كه ولايت او را بپذيرد و امامت و ولايت او را تصديق كند، خوشا به حال آن كه تابع اوست و واى بر كسى كه از او رويگردان شود. مثَل او چون كشتى نوح است. هر كه به آن پيوست نجات مى يابد و هر كه از آن باز ماند غرق مى شود و سقوط مى كند». سپس در گوش او مطلبى گفتند كه من نفهميدم. بعد او را بوسيدند و برخاستند و بيرون رفتند و من ندانستم از كجا خارج شدند. 📚 روضة الواعظين: ج۱، ص۷۹؛ بحار الأنوار: ج۳۵، ص۱۳؛ على (ع) وليد الكعبة: ص۳۲ 🆔 @TaghvimShia1
٨. 🔸 سه روز در كعبه فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بعد از سه روز كه مهمان الهى بود فرزند مبارك و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از كعبه شد كه هاتفى غيبى چنين ندا داد: «اى فاطمه، نام اين مولود را على بگذار، چرا كه من خداى على اعلى هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را ادب آموخته‌ام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهى داده ام. او در خانه من بدنيا آمده است، او اول كسى است كه بر فراز خانه من اذان مى گويد، و بتها را مى شكند، و آنها را از بالاى كعبه به صورت مى اندازد. خوشا بحال كسى كه او را دوست مى دارد و از او اطاعت مى كند و او را يارى مى نمايد. واى بر كسى كه بغض او را دارد و از او سرپيچى مى كند و او را خوار مى نمايد و حق او را انكار مى نمايد». در اين سه روز در هر محفلى سخن از ولادت اين مولود مبارك و استثنائى بود، بخصوص باز نشدن قفل در كعبه، شكافته شدن ديوار كعبه در روز و ديدن آن توسّط كفار، اين مطلب را به صورت يك مسأله عمومى در آورده بود. 📚 بحار الأنوار: ج۳۵، ص۹-۳۷ 🆔 @TaghvimShia1
٩. 💫 طلوع نور على (ع) در آغوش پيامبر (ص) صبح روز چهارم در مقابل ديدگان به انتظار نشسته، ناگهان ديوار كعبه از مكان قبلى شكاف برداشت به حدى كه فاطمه بنت اسد عليه السّلام با فرزند عزيزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه مى كردند و قبل از سؤال كسى، فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها از بعضى وقايع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهاى بهشتى و اينكه نام اين حضرت به نداى آسمانى على عليه السّلام است. ابوطالب عليه السّلام و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله پيش آمدند، و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها با مولود پيش آمد. حضرت مولى الموالى على عليه السّلام فرمودند: «السّلام عليك يا اَبَه و رحمة اللَّه و بركاته». ابوطالب عليه السّلام فرمود: «و عليك السّلام يا بُنَىّ و رحمة اللَّه و بركاته»، و آن حضرت را در آغوش گرفت. أمير المؤمنين عليه السّلام چشمان مبارك به صورت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله باز كرد و تبسّم فرمود و خود را حركتى داد و فرمود: «السّلام عليك و رحمة اللَّه و بركاته، مرا در آغوش بگير». پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله پاسخ سلامش را داد و آن حضرت را در آغوش گرفت، و بوسيد و دست در دست او گذاشت. آنگاه أمير المؤمنين عليه السّلام دست راست بر گوش نهاد و اذان و اقامه فرمود و به يگانگى خداوند عزّوجل و نبوّت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله شهادت داد. سپس از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله براى قرائت كتب آسمانى اجازه خواست. بعد از آنكه پيامبر صلی الله علیه و آله اجازه فرمود، آنچه در صحف حضرت آدم و نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السّلام بود قرائت فرمود. سپس شروع به قرائت قرآن نمود كه هنوز نازل نشده بود. آن حضرت سوره مباركه مؤمنون را آغاز كرد: «قد افلح المؤمنون...». سپس در حالتى كه آن حضرت در آغوش رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله بود به خانه ابوطالب عليه السّلام باز گشتند. فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مى فرمايد: هنگامى كه از كعبه خارج شدم و فرزند را نزد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گذاشتم، آن حضرت با زبان مبارك دهان على عليه السّلام را باز كرد و او را با آب دهان مبارك تحنيك كرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود: «اين مولودى است كه بر فطرت بدنيا آمده است». در روز سوم ولادت حضرت يا روز سوم خروج از كعبه و در بعضى اقوال دهم ذى الحجه، حضرت ابوطالب عليه السّلام وليمه مفصّلى داد و فرمود: «بيائيد براى وليمه على بن ابى طالب و قبلاً هفت بار كعبه را طواف كنيد و بعد بر فرزندم على عليه السّلام سلام كنيد». 📚 مناقب ابن شهر آشوب: ج۲، ص۱۹۸-١٩٩؛ بحار الأنوار: ج ۳۵، ص ۱۸، ٢٢ 🆔 @TaghvimShia1
١٠. 💎 كودكى على (ع) با پيامبر (ص) أمير المؤمنين عليه السّلام درباره دوران كودكى خود و همراه بودن با پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله چنين مى فرمايند: به هنگام كودكى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مرا به دامان مى گرفت، به سينه خود مى چسباند. غذا را مى جويد و به دهانم مى گذارد و از بوى خوش خويش به مشام جانم مى بويانيد. او در گفتارم دروغ و در كردارم اشتباه و نادانى نيافت. خداوند پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را از هنگام شيرخوارگى با بزرگترين فرشتگان همراه كرد، تا شبانه روز او را در راه بزرگواريها و نيكيهاى جهان رهنمون باشد. من نيز از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله پيروى مى كردم، چنانكه كودك شيرخوارى از مادر فرمان مى برد و از كردارهاى او پيروى مى كند. هر سال به كوه حرا مى رفت، و در اين هنگام هيچ كس جز من او را نمى ديد. 📚 نهج البلاغة، خطبه ٢٣۴ 🆔 @TaghvimShia1