eitaa logo
تنبیه الأمة
2.4هزار دنبال‌کننده
170 عکس
72 ویدیو
19 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @MohamadMahdi63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازنشر دیدگاه شهید آیت الله سید محمدباقر صدر ره به انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی توسط امام خمینی ره (تحت عنوان حقیقت اجتماعی سیاسی غدیر از دیدگاه شهید صدر) ♨️ اینکه من بقالی باشم در شیراز زیر سایه حکومت امام خمینی؛ برایم دوست‌داشتنی‌تر است از [اینکه مثل] مرجعیت سید ابوالحسن اصفهانی ره [را داشته باشم] زیر سایه حکومت صدام. 📌 متن کامل: https://eitaa.com/Tanbiholomah/69 @Tanbiholomah
❇️ مخالفت رهبر معظم انقلاب با اظهارات آقای ضرغامی(۱) 📝 آقای ضرغامی! این اگر از اگرهایی است که تقریبا هیچ وقت محقق نمی‌شود 🖋 جلال‌الدین احمدی «و من الناس من یشترى لهو الحدیث لیضلّ عن سبیل اللّه بغیر علم و یتخذها هزواً اولئک لهم عذاب مُهین» (سوره لقمان؛ آیه ۶) 🔸 آقای ضرغامی اخیرا در چند جلسه بحث ترویج موسیقی و همچنین آوازخوانی زنان را مطرح کرده اند و با استناد به نظر مقام معظم رهبری، حکم به جواز آن داده اند و بعضا کلمات خود را به درس خارج غنای رهبر معظم انقلاب نسبت می دهند؛ 🔻 اما حقیقت ماجرا: 1⃣ ترویج امری که ملازم دائمی با حرام است جائز نیست؛ از نظر فقهی، عنوان ملازم حرام، می تواند حرمت نداشته باشد اما این عنوان ملازم را نمی توان ترویج نمود زیرا ترویج آن یعنی ترویج حرام، به عنوان مثال، اگر در در دوران کرونا شرکت در مهمانی ها و جشنها غالبا همراه با سرایت ویروس و مرگ انسانهای زیادی بود همین علت کافی بود که مسئولین بهداشت کشور از برگزاری این تجمعات نهی کنند. خود رهبر عزیز انقلاب به خوبی این مسأله را بیان کرده اند: متن درس خارج رهبری در کتاب غنا و موسیقی جلسه ۳۲۱ ص۴۹۵: « ... سؤال شده است که اگر زنی بدون عشوه گری در میان مردان غنا بخواند و از نظر عرف مفسده ای نداشته باشد حکمش چیست؟ جواب: بحث عشوه‌گری نیست اگر غناء زن در جمع مردان که طبعا مرد بیگانه است و موجب اثاره شهوت و ریبه بشود می شود لهوی محرم است، سؤال کنند فرض می کند اگر موجب اثاره شهوت نشود، این «اگر» از آن اگرهایی است که تقریبا تحقق ناپذیر است، چه طور ممکن است زنی آنجا بایستد با صدای خوشی یک آوازی را مثلا بخواند، مردها هم بنشینند و تماشا کنند، در عین حال دل هایشان متوجه پروردگار باشد و ذکر الهی بگویند و اصلا هم تکان نخورند؟ این، خیلی مستبعَد به نظر می آید یعنی عادتا ما باورمان نمی آید که چنین چیزی تحقق پیدا کند. بله، اگر چنین چیزی تحقق پیدا کرد، حرام نیست. اما چرا انسان به عدم حرمت چیزی حکم بدهد که صدی نود، صدی نود و پنج می داند که چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد.» ( 27/10/88) 2⃣ اضلال فقط به محتوای شعر نیست؛ مقام معظم رهبری در جلسه ۲۵۶ درس خود، اضلال را که عنوان حرام است سه قسم کرده اند: یکی اضلال در محتوا و دیگری اضلال در آهنگ و سومی اضلال در نحوه اجرا که یک زن وقتی در برابر مردان نامحرم اجرا میکند همین اجرای او می تواند سبب اضلال مردان و برانگیخته شدن شهوت شود که در نتیجه این آواز حرام است. 3⃣ بسیاری از فقها آواز زن را مطلقا حرام می دانند؛ خیلی از مردم ما مقلد سایر مراجع تقلید هستند و رهبر عزیز انقلاب هیچ گاه این رویه را نپسندیده اند که امری که از نظر سایر مراجع حرام است و سبب ارتکاب معصیت برای مقلدین آنها می شود ترویج شود، در بحث آواز زن، مرحوم امام خمینی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله وحید خراسانی، مرحوم آیه الله بهجت، مرحوم آیت الله فاضل و مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی، از مراجعی هستند که آواز زن را مطلقا حرام می دانند. (ر.ک: استفتا از دفتر آیات عظام امام خمینی و وحید خراسانی توسط نرم افزار پرسمان، مکارم شیرازی، ناصر، استفتاءات جدید، ج 1، ص 153، س 526، صافی گلپایگانی، لطف الله، جامع الاحکام، ج2، ص 161، س 1671، فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج 1، ص 454، س 1725، بهجت، محمد تقی، استفتاءات، ج 4، ص 530، س 6352،.) 4⃣ سکان‌دار انقلاب، حتی نشان دادن آلات موسیقی را در صدا و سیما جائز نمی دانند؛ حکومت اسلامی وظیفه دارد که نگهبان احکام اسلام و حافظ دینداری مردم باشد، بنا بر این، اموری که فی نفسه و با قیودی بسیار نادر، به عنوان حکمی فردی می توانند جائز باشند ترویج آنها به سبب عناوین ثانوی و مفاسد اجتماعی، برای حاکم اسلامی جائز نیست، رهبر معظم انقلاب در این زمینه در درس خود، بیانات روشنی دارند: در درس خارج فقه (جلسه ۳۲۰) در مبحث غنا و کتاب غنا و موسیقی انتشارات انقلاب اسلامی صفحه ۴۸۹ بیان شده است: «.... یک سؤال دیگری از ما پرسیدند که: چرا شما اجازه نمی‌دهید که در تلویزیون ابزارهای موسیقی نشان داده بشود؟ ... این را ما از سالها پیش ممنوع کردیم. چرا؟ علتش همین است. این تهتّک است نفس نشان‌ دادن این آلات در سیمای عمومی کشور که همه می‌بینند، خود این، نزدیک کردن مردم به این فضای رواج و غلبۀ این اشیاء در جامعه است. این را ما از مذاق شرع به کلّی دور می‌بینیم. لذاست که آن را اجازه ندادیم...» 📌 ادامه در فرسته بعد👇🏻 @Tanbiholomah
❇️ مخالفت رهبر معظم انقلاب با اظهارات آقای ضرغامی(۲) 📝 آقای ضرغامی! این اگر از اگرهایی است که تقریبا هیچ وقت محقق نمی‌شود 🖋 جلال‌الدین احمدی 5⃣ ملاک، اضلال شأنی است نه اضلال فعلی؛ نکته مهمی که گویا متأسفانه مورد توجه افرادی مانند ایشان که بدون تخصص در این زمینه ها نظر می دهند واقع نشده است این است که هر چند ملاک تشخیص اضلال، عرف است اما آنچه از نظر شارع موضوعیت دارد، اضلال شأنی است نه اضلال فعلی، یعنی صرف اینکه کسی بگوید این خواندن و این موسیقی برای من گمراه کننده نیست کافی نیست بلکه باید به نحوی باشد که این آواز یا موسیقی برای نوع مردم جامعه مضل نباشد که رهبری انقلاب به این نکته نیز در جلسه ۲۹۶ درس خود تاکید نموده اند. 6⃣ یک بزرگ در طرز تفکر ایشان دیده می شود؛ ایشان گفته اند بعضی احکام اسلام سخت است که با احکام ثانویه برداشته می شود، بله؛ در اسلام اگر حکمی حرجی باشد به این معنا که سبب ایجاد مشقت شدیده ای شود که عرفا قابل تحمل نیست، طبق نظر مشهور فقها، این حکم به عنوان ثانوی برداشته می شود، یا اگر حکمی ضرری باشد همینطور، اما آیا این عناوین قابل تطبیق در بحث آواز زن هستند؟ آیا اگر در صدا و سیما و در محیط عمومی جامعه از آواز خواندن زنها برای مردان نامحرم ممانعت شود یا از انتشار و ترویج موسیقی، منع شود حرج پیش می آید؟ یا ضرری بر کسی وارد می شود؟ آیا دراین سالها که این ممانعتها بوده است مشقت شدیده ای بوجود آمده است؟ این اشتباهات فاحش و کج فهمی ها ناشی از دوری از علماء دین و استبداد به رأی در مسائلی است که انسان تخصصی در آن ندارد. 7⃣ نکته آخر: جناب آقای ضرغامی! دین آن‌قدر جاذبه های بزرگ و زیبا و معارف عمیق دارد که نیازی نیست برای جذب چند جوان، به موسیقی و ترویج آواز زنان و امثال آن تمسک کنید، آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن محیط منحط جزیرة العرب، برای جذب کردن قلوب انسانها از این امور استفاده می کردند؟ حال آنکه در آن دوران این مسائل بسیار رواج داشت. آیا در این دوران، اینکه بسیاری از جوانان، عاشق شهید سلیمانی و سید مقاومت سید حسن نصر الله و ... هستند به خاطر این جذابیتهای کاذب است؟ مشکل ما این است که از حقیقت دین و جذابیتها و زیبایی های آن فاصله گرفته ایم و حال برای پر کردن فاصله مان با مردم و جوانان به این امور تمسک می کنیم. امام رضا علیه السلام فرمودند: «خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را احیاء کند، پرسیده شده چگونه؟ فرمودند: علوم ما را بیاموزد و به مردم یاد دهد، به درستی اگر مردم زیبایی های کلمات ما را بدانند از ما تبعیت می کنند. (عيون أخبار الإمام الرضا (عليه السلام) 1- 307- 69) @Tanbiholomah
🔷 برگزاری پیش نشست همایش علمی نظریه نظام انقلابی 🔸این مراسم با حضور نخبگان و فعالان عرصه های بیانیه گام دوم انقلاب وارائه نظرات کارشناسی اساتید گفتمان انقلاب اسلامی برگزار میگردد. 🕣 زمان: ۹ آذر ماه ۱۴۰۲ ساعت ۹ الی ۱۲ 📌مکان:سالن همایش دارالقرآن علامه طباطبایی رحمه‌الله 💠 نشانی؛ قم خیابان شهدا(صفائیه) کوچه ۲۱ ✔️دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزه‌های علمیه @ejtemaievasiasi
❇️ بلندشدن صدای موزیک برای کمترشدن صدای شکست 📝 حاشیه‌های جدید و ضرورت دوراندیشی 🖋 حسین محمودزاده 🔸 برای کسانی که کمترین آگاهی از فضای مجازی و رسانه دارند، این پدیده مشهود بود که در مدت درگیری هیستریک رژیم صهیونیستی با عملیات حماسه‌ساز طوفان الاقصی، حجم و تنوع حاشیه‌‌سازی‌های رسانه‌ای و عملیات‌های روانی توسط پیمانکاران فارسی زبان آن‌ها افت محسوسی داشت. 🔺 دور از توقع نیست که همین پیمانکاران و صاحب‌کار اصلی، پس از تبدیل درگیری نظامی به حالت عادی و جاری در اخبار، و همچنین توجه به خلأ مزبور، دست به کار شوند و مسیر گذشته در ایجاد حاشیه‌های پی‌درپی و موج‌سواری بر بحران‌های ساختگی مجازی برای مخاطب فارسی‌زبان را پیگیر شوند. 🔻 از طرف دیگر، این مار زخم‌خورده که از جهات مختلف امنیتی، نظامی و خصوصا خنثی‌شدن تبلیغات قبلی و آگاهی عمومی مردم دنیا، ضربه‌های مهلک و غیرقابل ترمیمی خورده است، این بار حتما با شدت و فشار بیشتری کارزارهای رسانه‌ای و مجازی را برای مخاطب فارسی‌زبان ادامه خواهد داد. ⛔️ از جمله این کارزارها، برکشیدن -و به اصطلاح ترندکردن- ترانه‌های خاص با قالب و محتوای فوق‌العاده سخیف، مستهجن و هتاکانه نسبت به نمادهای فرهنگی و دینی خواهد بود. ♨️ آن‌چه انگیزه‌ی این عناصر در انجام چنین کارزاری در خصوص محتوای صوتی و ترانه‌ی مستهجن را مضاعف می‌کند، ترمیم عقده و زخمی است که از پدیده‌ی جهانی «سلام فرمانده»‌ به دل دارند. با توجه به ناآگاهی بخشی از جامعه نسبت به ماهیت این کارزارها در هنگام شروع آن‌ها، از جمله اقدامات و دوراندیشی‌های لازم، به خانواده‌ها در مورد ابعاد مخرب چنین پدیده‌هایی‌ست. این‌که علاوه بر آثار تربیتی زیان‌بار و غیرقابل جبران، این کارزارها ابعاد سیاسی و ایدئولوژیکی دارند و بسیاری از خانواده‌ها اگر نسبت به خط و ربط چنین پدیده‌هایی آگاه شده باشند، مطمئنا اجازه نمی‌دهند فطرت کودکان معصوم‌شان به همین زودی و از اوایل زندگی با ندا و صدای دجال‌های شیطانی تغییر ذائقه پیدا کند. ✅ و از جمله دوراندیشی‌های لازم که به مسئولین ارتباط پیدا می‌کند، آمادگی کامل و جدی برای جلوگیری از انعقاد نطفه‌ی این کارزار شیطانی در فضاهای عمومی خصوصا دانشگاه‌ها و مدارس است. این عناصر قطعا در فضای مجازی با ربات و الگوریتم و ... به این موج جدید خود -مانند امواج قبلی- ضریب خواهند داد، اما باید نسبت به شروع و سلسله‌جنبانی موج در میدان واقعیت هشیار و دست به مهره بود. همان طور که با اولین اجرای سرود سلام فرمانده در یکی از مراکز آموزشی هیوستون امریکا، با واکنش سریع در رده‌های مختلف جلوی یک سرود ساده در آن کشور گرفته شد، توقع می‌رود آموزش و پروش و وزرات علوم و دیگر نهادهای وابسته نسبت به انعقاد نطفه‌ی این مولود خبیث رسانه‌ای در فضاهای آموزشی و عمومی کشور حساس باشند و اطمینان از برخورد جدی با مدیران و مسئولین اهمال‌کار، باعث دقت و تمرکز بیشتر مدیران و مسئولین بر فضاهای تحت مدیریت خود باشد. @Tanbiholomah
❇️ حاشیه‌ای بر قاعده کرامت (۱) 📝 توضیح اجمالی قاعده ادعایی کرامت 🖋 محمد متقیان تبریزی 🔸 برخی از اساتید و پژوهشگران معاصر، قاعده‌ای با عنوان «کرامت» را طرح می‌کنند که به نظر ایشان می‌تواند مقیَّد اطلاقات و مخصَّص عمومات باشد. 🔺 هرکدام از ایشان، در استدلال بر این ادعا، راهی را رفته و تقریبی را بیان داشته‌اند. در این میان، برخی بر این باورند که می‌توانند با استفاده از کبرای «ملازمه تکوین و تشریع» این قاعده را اثبات نمایند. 🔻 یکی از اساتید در جلسه‌ای که اخیراً در یکی از مؤسسات تشکیل شد، با استفاده از کبرای ملازمه، این ادعا را طرح نمود: «با نظر به آیه شریفه ۷۰ سوره مبارکه اسراء "وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا" می‌توان از تعبیر «كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» تکریم تکوینی انسان توسط خداوند متعال را فهمید. تکریمی که از آن به "اعطاء کرامت تکوینی" یاد می‌شود. از آنجا که معتقد به "ملازمه میان تکوین و تشریع" هستیم، نمی‌شود شارع مقدس، در مقام تشریع، احکام و تکالیفی را جعل نماید که برخلاف تکریم تکوینی انسان باشد». 🔹 پیرامون این دیدگاه، نکاتی به ذهن می‌رسد که به عنوان حاشیه‌ای بر آن طرح می‌شود: 📌 ادامه در فرسته بعدی👇🏻 ! @Tanbiholomah
❇️ حاشیه‌ای بر قاعده کرامت (۲) 📝 بخش اول: مقصود از تکریمِ تکوینی چیست؟ 🖋 محمد متقیان تبریزی 1⃣ با نظر به کتب لغت، اینگونه به دست می‌آید که، ماده «کرم» را می‌توان به «شرافت» و «بزرگداشت نفس» معنا کرد. (العین، ج5 ص 368/ معجم مقائیس اللغة، ج5 ص 172) مرحوم علامه طباطبائی نیز در تفسیر المیزان، در معنای فقره «كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» چنین می‌فرمایند: «المراد بالتکریم تخصیص الشیء بالعنایة و تشریفه بمایختص به و لایوجد فی غیره، و بذلک یفترق عن التفضیل فإن التکریم معنی نفسی و هو جعله شریفاً ذا کرامة فی نفسه». (المیزان، ج 15 ص 152) همانطور که پیداست، علامه نیز در تحلیل معنای فقره مذکور، در بیان تفاوت میان «تکریم» و «تفضیل»، تکریم را به «شرافت» معنا می‌نماید. 2⃣ اگر معنای تکریم، همانا شرافت‌بخشیدن به انسان و بزرگداشت او باشد، این پرسش مطرح می‌شود که چه عاملی در انسان وجود دارد که منشأ چنین تکریم و تشریفی می‌باشد؟ پرواضح است تکریم و بزرگداشت انسان در آینه قرآن، به خاطر ویژگی‌های جسمانی او نیست، چرا که اگر کسی «گونه خلقت» را مبنای تمایز و تکریم انسان قرار دهد، ناخودآگاه بر مبنای راه رفته است که وجه برتری خود بر آدم را در گونه خلقت خویش می‌دانست: قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون‏ (الحجر : 33) قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طين‏ (ص : 76) ♨️ بنابراین، تعبیر «لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ» باید به یک ویژگی دیگری نظر داشته باشد و آن، توجه به بُعد غیرجسمانی و روحانی انسان است. حال، مقصود از آن امر روحانی چیست، می‌تواند گزینه‌های متعددی مدنظر قرار بگیرد که مهمترین آنها همانا اعطاء «عقل» به آدمی است. با این وصف، گویا متکلم حکیم در این آیه، اینگونه فرض گرفته است که مخاطب، وجه امتیاز بنی آدم از سایر موجودات را می‌داند، اما نمی‌داند این وجه امتیاز، تکریمی از ناحیه خداوند متعال درباره انسان‌هاست. پس، با این بیان به او «تذکر» و «تنبه» داده و او را روشن می‌نماید که ما انسان را تکریم کردیم. به این معنا که به او عقل دادیم. طبق این سخن، آنچه که اساساً در تکوین واقع شده است، اعطاء «عقل» به آدمی است، هرچند با لسان «تکریم» از آن تعبیر شده است. 3⃣ با این وجود، ممکن است ادعا شود: علاوه بر اعطاء عقل به آدمی و یا سایر مواردی که گفته شد، نفس «تکریم» و «اعطاء کرامت» در مرحله تکوین، برای انسان ایجاد شده است. به این معنا که، یکی از تکوینیاتی که در بُعد روحانی به انسان داده شده، «کرامت» است. به نظر می‌رسد، این ادعا نیز صحیح نباشد؛ زیرا ➖ اولاً: با اینکه، هر انسانی می‌تواند بالوجدان نعمت «عقل» را در خود بیابد و به این مطلب برسد که چنین نعمتی در سایر مخلوقات نیست، اما هیچ کس، اثری از کرامتِ تکوینی در وجود خود نمی‌یابد. در همه فرهنگ‌ها و ادیان و در تمام طول تاریخ، از قوه ممیز عقل، سخن رفته است اما سخن از «کرامتِ» بشر، به عنوان یک «واقعِ تکوینی»، امری مستحدثه و مرتبط با است. روشن است سخن از تکریم انسان به سبب وجود عقل در او، غیر از وجود «کرامت» در انسان است. ➖ ثانیاً: با وجود اینکه به امکانات وجودی انسان مانند «سمع» و «عقل» در آیات اشاره شده و در روایات به تفصیل درباره آنها سخن رفته است، اما هیچ اثری از اینکه، یک امکان وجودی دیگری مانند «کرامتِ» نفسانی برای انسان ثابت است، در آیات و روایات وجود ندارد. هرچند آیات و روایات متعددی بر «کرامتِ حاصل از تعبّد» دلالت دارند که البته ربطی به مدعا ندارد. ➖ ثالثاً: در صورتی که از ناحیه خداوند متعال، اعطاء تکوینی به نام «کرامت» به انسان شده است، اثر تکوینی آن چیست؟ عقل، که اعطاء تکوینی خالق متعال به انسان است، این اثر را دارد که قدرت تمییز برای او فراهم می‌سازد، حال این پرسش مطرح می‌شود که اثر تکوینی کرامتِ نفسانی انسان در چیست؟ و چه کارکردی در وجود انسان دارد؟ چه امکان وجودی برای انسان فراهم می‌شود وقتی که مورد تکریم الهی قرار می‌گیرد؟ آیا قرار است او با این امکان وجودی کاری بکند، از آن استفاده کند یا اینکه، صرفاً مورد تکریم قرار گرفته و بنا نیست که از آن اعطاء تکوینی بهره‌ای ببرد؟ ✅ در نهایت، به نظر می‌رسد، برداشت صحیح از آیه شریفه چنین باشد: تعبیر «لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ» تذکر و تنبهی است از ناحیه خداوند متعال به لسان اِخبار و حکایت، به اینکه بنی آدم به دلیل امکانهای وجودی که دارند؛ مانند عقل و سمع، کرامت و شرافت یافته‌اند و به سبب همین قدرت و امکانی که دارند، مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. در حقیقت، این آیه، تذکر به همین اعطاء عقل و سایر امتیازات وجودی اوست، نه آنکه، نفسِ «کرامت» به عنوان یک اعطاء تکوینی، موضوعیت داشته باشد. 📌 ادامه در فرسته بعدی👇🏻 ! @Tanbiholomah
❇️ حاشیه‌ای بر قاعده کرامت (۳) 📝 بخش دوم: مقصود از تکریم تشریعی چیست؟ 🖋 محمد متقیان تبریزی 🔸 مدافعین قاعده کرامت می‌گویند؛ اگر خداوند متعال به عنوان خالقیت، اعطائی تکوینی داشت، نمی‌تواند به عنوان شارعیت در مرحله تشریع، برخلاف آن اعطاء تکوینی جعل و تشریع داشته باشد. درباره این ملازمه، مناقشاتی وجود دارد که به دلیل عدم اطاله در کلام از آن صرف نظر کرده و فقط به بحث از تطبیق آن در موضوع «کرامت» بسنده می‌کنیم. 🔻 و اما اشکالاتی که بر این ادعا وارد می‌شود: بنابر آنچه که گفته شد؛ مقصود از تکریمِ تکوینی، همانا «اعطاء عقل» است نه «اعطاء کرامت»، اما اگر به صورت سلّمنایی بپذیریم مقصود از تکریم تشریعی آن است که شارع نمی‌تواند در مقام تشریع، برخلاف «اعطاء تکوینی کرامت» عمل کرده و احکامی را جعل نماید تا کرامت اعطائی انسان را مخدوش کند، این سخن از چند جهت محل اشکال است: ➖ اولاً: اگر مقصود این باشد که شارع در مرحله جعل و تشریع، هم با نظر به ملاکات واقعیه (مصالح و مفاسد) و هم با نظر به اهداف و مقاصدی مانند «کرامت»، تشریع خود را انجام می‌دهد، این سخن، نه تنها خلاف نظر مشهور اصولیین (چه آنهایی که مرحله انشاء را از مراحل حکم می‌دانند و چه آنهایی که نمی‌دانند) است که عملِ جعل و تشریع را با نظر به ملاکات واقعیه در متعلقات اوامر و نواهی تحلیل می‌کنند. بلکه به معنای «تبعیت احکام از اهداف شارع» است نه «تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعیه». زیرا، بنابراین دیدگاه، هدف از جعل، تحصیل سه هدف است؛ عبادت، عدالت و کرامت. فلذا در مقام جعل، باید هر جعلی در نسبت با این سه هدف سنجیده شود که اگر به تحصیل آنها می‌انجامد جعل می‌شود و اگر نیانجامد جعل نمی‌گردد. ➖ ثانیاً: اگر پذیرفته شود غرض از جعل، تحصیل همان سه هدف است؛ این اشکال مطرح می‌شود که در خصوص دو غرض «عبادت» و «عدالت» نصوصی وجود دارد تا بتواند اثبات نماید شارع به این دو هدف توجه داشته است، اما در خصوص «کرامت» چنین نصی وجود ندارد. نصی که مُثبت این معنا باشد که هدف از تشریع، تکریم بشر است. و اگر به همان آیه ۷۰ سوره مبارکه اسراء اصرار ورزند، پاسخ این است که آن - لو سلمنا که کرامت تکوینی را می‌گوید- هیچ نظری به هدف از تشریع ندارد. علاوه بر اینکه، اگر این نکته اثبات گردد، لازمه آن «عدم تفکیک میان عبادیات و معاملات» است؛ زیرا به نظر صاحب دیدگاه، غرض از جعل، تکریم بشر است و این اطلاق، شامل هم حوزه عبادیات و هم حوزه معاملات می‌گردد. و لازمه باطل این نظر هم آن است که، اگر کسی به نظر خویش، عبادت مجعوله شرعی را خلاف کرامت بشر دید، آن را کنار بگذارد و یا خودش گونه‌ای عبادت را اختراع نماید که غرض «کرامت» را تحصیل کند. اگر هم گفته شود غرض از جعل، تکریم بشر فقط در حوزه معاملات و توصلیات است، چنین تقییدی بلاوجه و ترجیح بلامرجح بوده و خلاف اطلاق است. ➖ ثالثاً: اگر تنزل کنیم و بپذیریم چنین تشریعی با نظر به غرضِ «کرامت» وجود دارد - حتی اگر با عقلِ مستقل آن را کشف نماییم- غایت و قصوای این سخن آن است که همه تشریعیات شارع، متضمن کرامت بشر است. حال، این پرسش مطرح می‌شود که آیا مقصود از این سخن آن است که فقیه در مقام کشف و استنباط احکام شرعی، علاوه بر فحص از دلالت ادله و ظهور آنها، باید به این نکته هم توجه نماید که در فتوای منکشف، کرامت بشر محفوظ باشد؟ تا اگر فتوایی مراعات کرامت بشر را نداشت، آن را کنار بگذارد!؟ اگر چنین باشد، این پرسش مطرح است که فقیه با چه ارتکازی از معنای «کرامت»، فتاوای خود را تنظیم می‌کند؟ با ارتکاز تخصصی شکل‌گرفته ذیل ادبیات «حقوق بشر»؟ اگر این معنای کرامت، ذهن فقیه را به قاعده‌ای برساند که آن قاعده مُقیِّد اطلاقات و مُخصِّص عمومات باشد، آیا بدین معنا نیست که، ارتکاز تخصصی _ با مبانی الحادی_ حاکم بر دین و شریعت شده است؟ آیا به معنای تبعیت دین و شریعت و وحی، از ارتکازات تخصصی حقوق بشری نیست؟ اگر هم گفته شود، یک ارتکاز عمومی است که از فطرت عمومی نشأت می‌گیرد، چگونه است که فقها تاکنون به چنین ارتکازی متفطن نشده اند، هرچند درباره «عدالت» و «ظلم» بسیار سخن گفته‌اند؟! و در نهایت اینکه چنین ارتکازی که قرار است، احکام شرع را تقیید بزند با آیاتی که اختلاف در گونه خلقت را مایه امتیاز ندانسته و کرامت بشر را در «تقوا» می‌داند و برای عنوان «انسان» موضوعیت قائل نیست، چگونه سازگاری می‌یابد؟ ✅ «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير». ! @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تفاوت خیره کننده حضرت زهرا (س) با حضرت مریم (س) از بیان رهبری به نقل از کانال شکوه زنانگی @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خانه داری را تحقیر نکنید... حضرت زهرا سلام الله علیها @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بریده باد زبانی که شأن زهرا را از خــــطبه‌خوانی به نوحــه‌سرایی تبدیل می‌کند‼️ ⚫️ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) از زبان @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ سکوت و اعتراض در ترازوی تاریخ؛ 📝 ایفای نقش راهبردی در سیره‌ی فاطمی 🖋 حسین محمودزاده ✅ سیره حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها در برابر غاصبان خلافت، ابعاد مختلفی دارد که در این نوشته به یک جنبه از آنها پرداخته می‌شود: ✊🏻 اعتراض به ستم در جایی که غلبه‌ی ظالم قطعی و یقینی است و مقابله‌ی عملی با آن به خاطر نامتوازن‌بودن قوا سودی ندارد، به دیدگاه برخی افراد - در بهترین حالت- بیهوده و حتی منافی با عزت و اعتبار به شمار می‌رود. 🔺 منطق چنین افرادی این است که «اگر می‌توانی اقدام عملی داشته باشی بسم‌الله؛ و اگر نه، با تکرار اعتراض و اصرار، خود را سبک نکن و ضعف عملی خودت را آشکار نساز.» 🔻 یکی از نتایج چنین منطقی، در مقابل جرائم و ظلم‌هایی است که گسترده و سنگین هستند؛ چون ظلم سنگین، قدرت بیشتری می‌طلبد و هر چه قدرت بیشتر، امکان مقابله‌ی عملی با آن کمتر، و سکوت و سبک‌نکردن خودمان در مقابل آن، منطقی‌تر و موجه‌تر. ♨️ در روابط بین‌الملل، گاهی کشورها و نهادها به دلایل مختلف به محکوم‌کردن برخی امور بسنده می‌کنند. به تصور برخی افراد و در نگاه ابتدایی، چنین اعتراض‌هایی بیشتر نمایشی و شعاری یا در بهترین حالت احساسی و برای تخلیه‌ی هیجان‌ عاطفی است. اما آن‌چه در حقوق بین‌الملل ثابت شده این است که از فواید مهم و سرنوشت‌ساز این محکومیت‌های لفظی و اعلامیه‌ای، ثبت اعتراض در تاریخ و ایجاد ظرفیت برای اقدام‌های عملی در آینده و هنگام توفر شرایط و امکانات برای تأمین منافع از دست رفته است. ✅ خلاصه آن‌که محکومیت لفظی و اعلامیه‌ای، صرفا یک واکنش شعاری و تخلیه‌ی عاطفی نیست، بلکه اقدامی راهبردی است که منافع آن در درازمدت روشن می‌شود. 🔺 پس از کودتای و إعمال بزرگترین ستم ممکن علیه تاریخ و بشریت، شاید کسانی بودند که نسبت به وضعیت ناراضی بودند، اما با توجه به اقبال دولت کودتاچیان و کمبود تعداد یاوران حق، با خود می‌گفتند «خداوند که می‌داند ما در دل راضی نیستیم، اقدام و مخالفت عملی هم در جایی که دولت ستم رو به اقبال گذاشته، بیهوده است، حال در این شرایط اعتراض‌کردن زبانی و محکوم‌کردن صرف، چه سودی دارد؟» 🔻 این‌طور نبود که تمام اهل مدینه از منافقان و اشرار باشند که بغض و کینه‌ی اهل‌بیت پیامبر صلوات الله علیه و آله را به دل داشته باشند؛ به عکس، از برخی گزارش‌ها استفاده می‌شود که لااقل برخی مردم از اقدامات و سخنان صدیقه‌ی طاهره (س) متأثر می‌شده و به فکر می‌رفتند، اما می‌توان گفت دست کم بخشی از سکوت‌ها به خاطر ذهنیت‌هایی از سنخ منطق پیش‌گفته بوده است. ◼️ در این شرایط بود که صدیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) به تنهایی بار کم‌کاری‌ همه‌ی ناظران ساکت را به دوش کشید؛ و البته در انجام این مأموریت راهبردی تاریخی از تهمت «واکنش احساسی بیهوده» نیز هراسی نداشت. ◼️ صدیقه‌ی کبری (سلام‌الله علیها) با اقدام سرنوشت‌ساز خود به همگان آموخت که اعتراض ظاهری و اصرار بر آن، (حتی پس از روشن شدن خذلان مردمان زمان) ثمرات و آثار راهبردی تاریخی دارد و ترک آن به بهانه‌ی نداشتن ثمرات ملموس در کوتاه مدت، موجه و عقلانی نیست. ◼️ تاریخ از ثبت مستقیم حال و هوای ناگفته و ارتکازات پنهان اجتماعی ناتوان است و برای ثبت آن‌ها به علائم ظاهری و دلایل خارجی احتیاج دارد. امور و ارتکازاتی که در حال حاضر بسیار بدیهی به نظر می‌رسند، ممکن است برای نسل بعد کاملا پنهان و بلکه به شکل معکوس باشند. ♨️ اکنون برای ما و اکثریت مردم جهان، ظلم و ستم و نارضایتی نسبت به توحش صهیونیست‌ها در فلسطین بدیهی است. اما برخی با احاله به: بدیهی بودن مسأله، علم خداوند به مضمرات قلبی و ناممکن بودن اقدام عملی، اعتراض ظاهری را بی‌فایده می‌شمرند و حتی به کسانی که صدای اعتراض‌شان قطع نمی‌شود کنایه می‌زنند که «وقتی ضعیف هستید چرا صبح و شب صرفا اعتراض می‌کنید؟» غافل از آن‌که استمرار همین اعتراض ظاهری و لفظی علیه ظلم و ظالم در صبح و شب -نه به عنوان یک حرکت احساسی، بلکه به عنوان یک تکلیف راهبردی- درسی است که بانوی بزرگ اسلام برای تاریخ به یادگار گذاشته است. @Tanbiholomah
بسم الله الرحمن الرحیم * و لا تلبسوا الحق بالباطل و تکتموا الحق وانتم تعلمون *(سوره بقره؛ 42) (حق را با باطل نیامیزید و حق را با این که میدانید، کتمان نکنید). ضرورت تعظیم شعائر فاطمی چند سالی است در ایام فاطمیه، تلاشهایی در راستای به زیر سوال بردن بزرگداشت این ایام، در قالب تشکیل هیئات عزاداری، مجالس عزا، بیان تاریخ و حوادث مرتبط با این ایام در صدر اسلام، از سوی برخی نهادهای مرتبط با اهل سنت و دیگران صورت می‌پذیرد؛ نمونه اخیر آن را میتوان مصاحبه آقای سید عقیل هاشمی از شبکه کلمه (مقیم لندن!) با آقای شیخ احمد عابدینی از ایران دانست. در این مصاحبه «شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها یک افسانه انگاشته می‌شود. بزرگداشت فاطمیه، یک انحراف تلقی می‌گردد که در زمان ائمه - علیهم السلام – سابقه ندارد. و گفته شد: در این باره امکاناتی صرف می‌شود که باید در مسیر تبیین معارف به کار گرفته شود، نه در راستای عزاداری و درگیری افراد با یکدیگر».  در همین راستا، چند سال قبل هم امام جمعه شهر خاش با انکار هرگونه ایراد حادثه تلخ بر حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – مرگ حضرت را شش ماه بعد از رحلت پیامبر – صلی الله علیه و آله – بر اثر تب دانست؟! و به دلالت التزام و اشاره، کل عالمان شیعه را در طول تاریخ، بدهکار و متهم به تحریف تاریخ کرد. طبیعی است که در آینده نیز با این سخنان و مصاحبه‌ها مواجه خواهیم بود، به ویژه اگر پاسخی درخور به این بیانات طلبکارانه داده نشود.  گفتنی است رفتار مزبور، از اصل  و قاعده‌ای سرچشمه می‌گیرد که اهل سنت به آن پایبند بوده‌اند؛ قاعده‌ای که می‌گوید: تاریخ صدر اسلام نباید بررسی شود، مطالعه و تحلیل آن حرام است، حتی در اطراف آن، نباید فکر شود. (عدم الخوض لا بالفکر و لا بالبحث و الطلب). باید از آن چه بین اصحاب گذشته، چشم پوشید(الامساک عما شجر بین الاصحاب)ر.ک: ابن تیمیه، مجموع الفتاوی ، ج4، ص 332؛ ابن حجر ، الصواعق المحرقة، ج2، ص 621، محمد صالح العثیمین. شرح العقیدة الواسطیة، ج26، ص 2، محمد بن عبدالله الوهیبی؛ دیدگاه اهل سنت در مورد اصحاب (ترجمه اسحاق بن عبدالله دبیری عوضی)، ص 44-45و ص 59-61؛و... صفحه یکم ادامه در پیام بعدی https://eitaa.com/salsabeal
اهل سنت در ترکیز بر این قاعده، تا به آن حد اصرار ورزیده‌اند که عالمانی چون ابن عبدالبر صاحب الاستیعاب و ابن قتیبه دینوری صاحب الامامة و السیاسة به دلیل نقل بخشی از تاریخ اصحاب مورد بی‌مهری دیگران قرار گرفتند.(ر.ک: قاضی ابوبکر بن العربی العواصم من القواصم، ج1، ص 261). اهل تسنن با همین ابزار به ویژه با توسعه قاعده نسبت به تابعین و دیگران بسیاری از اصحاب، تابعان و عالمان نامی آن روزگار را سر پا نگه داشتند. و اگر نبود این تمسک، وجود احادیثی چون حدیث «کلاب حوأب و جمل ادبب»، حدیث «فئه باغیه» و «معیار بودن رضایت و غضب حضرت فاطمه سلام الله علیها و حرمت آزار ایشان» بسیاری از کنشگران صدر اسلام را زمین گیر می‌کرد. در کنار این قاعده، اضافه کنید منع ناموجه کتابت احادیث نبوی و اجازه ندادن به ثبت تاریخ تا اواخر قرن اول! که هرکدام اثر خود را در جهت دادن به افکار مسلمانان گذاشت.  واضح است که ما - به هیچ وجه - مدافع ایجاد اختلاف، هتک حرمت‌ها و به زیر سوال بردن معتقدات هیچ مذهب و گروهی از مسلمانان نیستیم. ما معتقدیم قرآن، پیامبر عظیم الشأن، امامان معصوم، عقل و عقلا بر پرهیز از آنچه گفته شد، بلکه بر تقریب و همگرایی در عمل دلالت و هدایت دارند. پدیده‌ای که جهان اسلام به ویژه در دوران معاصر به آن نیازمند است. لکن: صفحه دوم ادامه در پیام بعد https://eitaa.com/salsabeal
لکن: 1. به حکم آیه‌ای که در صدر نوشته، آمد، کتمان حقیقت و آمیخت ناموجه حق و باطل جایز نیست. به راستی با چه منطقی تفکر و گفتگو نسبت به مقطعی از تاریخ (تاریخ صدر اسلام به ویژه بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله) که باورهای یک مسلمان را شکل می‌دهد، می‌تواند حرام باشد چون عمل کرد برخی زیر سوال می‌رود؟! تاریخ آن مقطع مثل تاریخ حمله نادرشاه به هندوستان یا پادشاهی فلان پادشاه در آفریقا نیست که دانستن و ندانستن آن برای ایمان و هدایت انسان تفاوتی نداشته باشد! 2. اگر برفرض غیر واقع مطالعه و تحلیل تاریخ صدر اسلام را حرام بدانیم، آیا افسانه‌انگاشتن شهادت حضرت زهرا - سلام الله علیها – و انکار هرگونه حرکت ناروا نسبت به ایشان، بیت فاطمه - سلام الله علیها - و حوادث دیگر در درون خود گزارش تاریخی با تحلیل ندارد؟ این که هجوم به بیت فاطمه (س) نانجیبانه به این گونه توجیه شود که خلیفه و نیروهایش می‌خواستند ببینند اگر داخل خانه از «مال الله» چیزی هست بردارند و بین مسلمین پخش کنند، (انه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه و ان یعطیه لمستحقه. ابن تیمیه، منهاج السنة، ج8، ص 291) گزارش و تحلیل حرام تاریخی نیست؟! گویا حرمت نقل تاریخ و تحلیل آن یک طرفه است! توصیه صاحب این قلم این است که نابخردانه وقایع تاریخ را افسانه پنداری نکنیم.  صفحه سوم ادامه در پیام بعد https://eitaa.com/salsabeal
3. تعجب از کسانی است که نبود عزاداری به سبک امروزین در ایام فاطمیه را در زمان امام علی و حسنین (علیهم السلام) نشان از بی‌اعتباری، غیر ضرور – بلکه انحراف آن – می دانند؟ در حالی که کمتر آشنایی به تاریخ حکایت از این دارد که هیچ زمینه‌ای در آن زمان برای این حرکت‌ها جز به ندرت و در مواقعی خاص نبوده است. البته منکرانی هم نبوده‌اند که تشیع و امامت و عالمان امامیه را بدهکار کنند و لذا تا زمینه و دریچه‌ای باز می‌شد حضرات معصوم علیهم السلام مصیبت‌های وارده را متذکر می‌شدند، چراکه اذا زال المانع جاز و عاد الممنوع.  فضای نامناسب در آن زمان تا جایی بود که حتی در زمان امام صادق (علیه السلام) وقتی تعدادی محدود در خانه امام جمع می‌شوند و به عزاداری می‌پردازند امام اشاره به بستن درب خانه می‌کنند و دستور گریه آرام می‌دهند (کافی، ج8، ص 216).  4. البته هیچ عالم دینی و متفکر اسلامی  موافق عزاداری به هر سبک و سیاق نیست؛ عزاداری را باید هدایت کرد و عامل ترویج و تبلیغ معارف دین قرار داد. تاریخ را روشن کرد و نسل مخاطب را هدایت نمود. کسانی که دغدغه صرف مال و وقت را برای بیان معارف دارند، آیا نمیدانند که یکی از بهترین راه‌های نشر مذهب و اسلام اقامه مجالسی مثل فاطمیه و عاشورا است؟! هدایت میلیون‌ها انسان و دانشمندان و نویسندگانی توانمند چون سید ادریس الحسینی از مراکش نویسنده «لقد شیعنی الحسین – علیه السلام – و احمد حسین یعقوب از اردن نویسنده «این سنة الرسول و ماذا فعلوا بها» و... جز از برکات و آثار همین جلسات است؟!  5. در پایان باید از بزرگانی چون سید شرف الدین صاحب «المراجعات» و سید محسن امین صاحب «الشیعة بین الحقائق و الاوهام» یاد کرد که چگونه در روش خالد و محمود خویش، بنیان گفتگوی روشنگر و فارغ از ایجاد شقاق، اختلاف و نفاق را گذاشتند. روشی که همیشه تاریخ درمان دردها است و متضادنمای «یا بیان حقیقت با اختلاف و یا کتمان حقیقت بدون اختلاف» را حل کرده و مرتفع ساختند. إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ. الحمد لله رب العالمین قم – حوزه علمیه – ابوالقاسم علیدوست 1 / 10 / 1402 8 / ج2 / 1445  صفحه آخر پایان بیانیه https://eitaa.com/salsabeal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ آیا علما و حوزه‌های علمیه با امام خمینی و انقلاب اسلامی مخالف بودند؟ 🎥 تیزر 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی ابوطالبی؛ معاون پژوهش و مدیر گروه و اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی ⁉️ آیا امام یک استثناء بود و فقهای دیگر وارد سیاست نمی‌شدند؟! ⁉️ آیا امام در نهضت انقلابی خود، فقها و علما و بدنه حوزه را همراه نکردند؟! ⁉️ فقط حضرت امام اعلامیه‌های سیاسی می‌دادند؟! ⁉️ فقها و علما پس از پیروزی انقلاب چه برخوردی با حکومت اسلامی داشتند؟! 🎞 فیلم کامل:👇🏻 Aparat.com/v/tzqKi @Tanbiholomah
صوت استاد ابوطالبی.mp3
45.44M
❇️ آیا علما و حوزه‌های علمیه با امام خمینی ره و انقلاب اسلامی مخالف بودند؟ 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی ابوطالبی؛ معاون پژوهش و مدیر گروه و اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی ره ♨️ آنچه خواهید شنید (روی زمان‌ها کلیک کنید همان بخش از صوت پخش خواهد شد)👇🏻 🔺 مواضع سیاسی علما در طول تاریخ 01:45 🔺 قیام ها زمان پهلوی 10:35 🔺 سکولاریسم در حوزه 12:07 🔺 آیا امام تنها بود؟ 13:15 🔺 شاگردان امام 19:57 🔺 موافقت یا مخالفت علما با تشکیل حکومت؟! 14:44 🔺 سکوت مقطعی برخی از علما 32:24 🔺 بیانیه آیت الله العظمی خویی 37:52 🔺 همراهی و موافقت علما تا به امروز 41:34 🎞 فیلم کامل:👇🏻 Aparat.com/v/tzqKi @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا