eitaa logo
تنها مسیری های ایلام
251 دنبال‌کننده
4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
31 فایل
💫ما بدنبال گذر از علاقه های سطحی و رسیدن به علاقه های بزرگ و عمیق خود هستیم . پیشنهادات و انتقادات @Montaghemzeynab 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
21.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ ﴾﷽﴿ 🔳درصبحگاه روزعاشورا،واولین روز از شروع چله همراه با زیارت عاشورا رازمزمه می کنیم.... 📖 قرائت 🌷«روز اول» 🗓 شروع چله ؛ 1402/05/06 🏴 محرم 1402 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 تا حالا عاشورا را از این زاویه دیدی؟ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 مثل یک لشکر زرهی، دسته راه بیاندازید! 🙏 من به فدای آن دسته‌هایی که وقتی از دور میان، آدم احساس میکنه یَک لشکر زرهی شجاع داره میاد! 👈مثل دستۀ ابرکوه و عزاداران تبریزی ✋🏻یا اباعبدالله! اینها برای کمک آمدند! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
※مجموعه داستان ۱۰ (آخر) روز دهم  | حرّ بن یزید ریاحی | ماجرای مردی که رسید | ※ امام حسین علیه‌السلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد. به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای انتقال امام نزد ابن‌زیاد اعزام شده بود و از این‌رو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صف‌آرایی کرد. • حرّ گرچه اقدامی سخت‌گیرانه کرد، اما رفتارش با امام ✘ محترمانه ✘ بود؛ حتی یک بار به حرمت خاص حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها نیز اشاره کرد. • در روز عاشورا، عمر بن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و حرّ را فرمانده بنی‌تمیم و بنی هَمْدان کرد. با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید. • حرّ چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو می‌خواهی با این مرد (امام) بجنگی؟» • گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسان‌ترین آن افتادن سرها و بریدن دست‌ها باشد.» حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود می‌پذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیدالله) نپذیرفت.» ✘ پس حر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشه‌ای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد. مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا می‌خواهی حمله کنی؟» حر در حالی که می‌لرزید پاسخی نداد. مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من می‌پرسیدند: شجاع‌ترین مردم کوفه کیست تو را نام می‌بردم، پس این چه حالی است که در تو می‌بینم؟» ✘ حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم می‌بینم و به خدا سوگند اگر تکه‌تکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»✘ • حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمه‌گاه امام(ع) حرکت کرد. • گفته‌اند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمی‌کرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
تنها مسیری های ایلام
※مجموعه داستان #همه_نمی‌رسند ۱۰ (آخر) روز دهم  | حرّ بن یزید ریاحی | ماجرای مردی که رسید | ※ امام
🔺ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن : ※ بعضی پُل ها خراب کردنی نیستند! که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو می‌ریزد! یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب می‌کند آدم را : است! حتی اگر وسط سپاه حق باشی، بی‌ادب که باشی یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماّ در فتنه‌ای همه‌ی سعادت را می‌گذاری و میروی! ولی اگر این پُل فرو نریزد، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزش‌ها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت می‌کشاند. • آری ؛ امّـــــا چشمان حرّ کور نشده بود، و دوراهیِ انتخاب را دید! حر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید! نه به سپاه امام ... که به معیّت امام در دنیا و آخرت رسید. | الحمدالله ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
MaqtalKhani-18k.mp3
3.81M
🔴 مقتل‌خوانی ظهر عاشورا توسط علیرضا پناهیان ⭕️ گفتگوی جانگداز امام حسین و حضرت زینب(س) 🔹عاشورای ۱۳۹۰، مهدیه تهران
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ تو را به نامردی کشتند حسین(ع) ... ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦