آنچه مشخص است، این است که دیگر اوضاع، هیچگاه به قبل از ۷ اکتبر، برنخواهد گشت و صلح، بیمعنیترین مفهوم برای هر دو طرف خواهد بود.
این نبرد، نبرد مرگ و زندگیست.
یا جبههی مقاومت باید نابود شود، یا اسرائیل...
و این، عجیبترين نبرد تاریخ است که ما در دل آن تنفس میکنیم.
بوی باروت، از کوچه پسکوچههای طهران تا بیروت، تا رفح به مشام میرسد...
#تاریخ
#مرگ
#زندگی
#شهادت
اما اسرائیل.
با توجه به شرایط به وجود آمده در این یک سال:
۱_ از این جنگ، پا پس نخواهد کشید؛ همانطور که جبههی مقاومت این کار را نخواهد کرد.
۲_ ضربه زدن به هستههای مقاومت را گسترش خواهد داد؛ سوریه، یمن، عراق، لبنان.
۳_ نه تنها حملات ایذایی، بلکه حملات مداوم به زیرساختها را برنامهریزی خواهد کرد.
۴_ ایران، مورد حملهی قطعی قرار خواهد گرفت.
اما مساله، از همینجا شروع میشود. از افکار مردم نسبت به جنگ. در حال حاضر، مردم نسبت به رژیم منحوس، احساس استعلا و برتری دارند. باتوجه به حملاتی که صورت گرفته و دفاعی که چند پیش انجام شده؛ اما، اما، اما، قضیه را کوچک نکنیم. یک لحظه، فقط یک لحظه به این فکر کنید که اگر بر اثر حملات هوایی، [مثلا] دو روز برق کل کشور قطع بشود، واکنش جامعه چه خواهد بود؟؟
میترسم از بیانِ عبارتِ "جهاد تبیین" چون به قول جناب راجی، مساله فراتر از جهاد تبیین رفته و حالا تک تک ما باید چندین نفر را برای مبارزه در این جبهه، آماده کنیم.
خدای من... خدای من...
عجب دوران سختیست و عجب هنوز خوابیدهام...
#تاریخ
#جنگ
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز صفر (بخش دوم)
سیدحـسن نـصـرالله - ۱۷ تیر ۱۳۷۹
سخنرانی پیش از نماز جمعه تهران
آن زمان هنوز پیروزیهای جنـ.ـگ ۳۳ روزه را نچشیده بود و این چنین امیدوار بود. سال ۱۹۸۲ اسرائیل به تمام لبنان هجوم برد و بدون هیچ مقاومتی به بیروت رسید. تازه سه سال از پیروزی انقلاب ایران میگذشت اما عدهای در لبنان پیدا شده بودند که تنها امیدشان امام بود. از سوی دیگر ایران وسط جنـ.ـگ طولانیش با عراق بود و حالا لبنانیها باید با دست خالی مقابل اسرائیل میایستادند. نه خبری از موشکهای نقطهزن بود و نه پهپادهای انتحاری پیشرفته در اختیار داشتند. از همه اینها گذشته خود رزمندهها یا داوطلبان جـهـاد هم تعداد زیادی نداشتند و اصلاً تشکیلات خاصی وجود نداشت.
سید حسن نصرالله در سخنرانی خود در نماز جمعه تهران در سال ۱۳۷۹ ماجرای آن روزها را تعریف میکند و میگوید که چگونه ملاقات سید عباس موسوی و همراهان با امام، آغاز جهاد و مقاومت لبنان را رقم زد. عدهی قلیل لبنانی مقابل ارتشی ایستادند که در ۵۰ سال گذشته از ارتش های بزرگ عربی، یک شکست هم نخورده بود؛ اما چندین سال مقاومت طاقت فرسا در لبنان، اسرائیل را برای اولین بار به عقب نشینی بدون مذاکره و توافق کشاند.
یادآوری این روز صفر مقاومت میتواند تمام امید این روزهای ما را بسازد.
#سید_العشق
#شهید_سید_حسن_نصر_الله
#تاریخ
#سیما_فکر
اما اینکه چرا ایران کاری نکرد، حکایتیست که باید از خودِ بشار اسد پرسید..
کسی به زور نمیتواند کشوری را نجات دهد؛ باید آن کشور هم درخواست کند...
دل سپردن به وعدههای امارات؟
ای بابا... ای بابا...
#تاریخ
1.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمهای ورودِ شامیان را به حرم خانم رقیه(س) میبینم و فقط میخواهم از روی زمین، محو شوم...
خدایا ما به آنچه که میخواهی رقم بزنی، راضی هستیم اما خودمان را نخواهیم بخشید اگر این جبهه به خاطر اشتباهات ما، به خطر افتاده...
#تاریخ
پ.ن: اشهد انّ علیاً ولی الله از موذنههای حرم خانم زینب(س)...
شهادت میدهم که دنیا جمع شده است تا همین یک فراز را از صفحهی هستی پاک کند؛ اما حرامیان، کور خواندهاند...
جنگ، عذاب است. جنگ، انسان ها را به بادِ نیستی میگیرد. جنگ، زن و بچهی بیگناه نمیشناسد. خلاصه بگویم: جنگ، خوب نیست.
اما همین جنگ، نعمت است...
نمیدانم چرا اما، انسانهایی که با جنگ ارتباط دارند، و در جنگ زندگی میکنند، و از جنگ بیرون میآیند، انسانهای عمیق و عجیبی میشوند که تا یک مدت، نسلی فرا واقعی را شکل میدهند... داستانهایی که میگویند، متنهایی که مینویسند، عکسهایی که میگیرند، گریهها و خندههایی که میکنند، همه و همه، در پیرنگِ سیالی از جنگ، جریان دارد که سیلی محکمی بر گوش من و شمایی که اینجا، آسوده، راحت و به دور از جنگ خوابیدهایم و لم دادهایم، میخواباند...
جنگ، خوب نیست اما نعمت است...
و از این است که این روزها، غبطهی عجیبی به حال اهالی غزه میخورم، چرا که حقیقتا زندهاند و گردنشان در برابر ظالم، خم نشده است...
اهل غزه، اهلِ همهی تاریخ خواهند بود. تاریخِ غلبهی حق بر باطل.
انشاءالله.
#جنگ
#تاریخ
هدایت شده از 🇮🇷تَنْهٰاتَرینْهٰا🇵🇸
15.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاد این پیام افتادم...
پیام رادیویی سی و یک شهریور ۱۳۵۹ آیتالله خامنهای به مردم...
در روزی که صدام بی عقلی کرد؛ و با محاسبه غلط، تصور میکرد ظرف یک هفته به تهران خواهد رسید...
آن روزها، انقلابِ نوپا، با مشکلات فراوان داخلی روبرو بود؛ بی تجربه بود؛ نیروی ن.ظ.ا.م.ی منسجمی نداشت، حتی برای تامین سیم خاردار هم دچار مشکل بود؛ و هزار و یک جور مشکل دیگر پیش رویش بود... همین هم باعث آن حساب و کتاب اشتباه شده بود...
نهایتا آن یک هفته، هشت سال طول کشید و صدام حتی نتوانست یک وجب از خاک ایران را اشغال کند...
ایران اما قویتر شد... با تجربهتر شد... و نیروهایی از آن روزها باقی ماندند که تا سالها از امنیت این خاک حفاظت کردند... از سردار دلها... تا ب.ا.ق.ر.ی ؛ ر.ش.ی.د ؛ س.ل.ا.م.ی و... ؛ آن تجربه آنها را مرد روزهای سخت کرد...
.
این بار چهل و پنج سال از آن روزها گذشته...
باز هم دیوانهای شبیه صدام به خاکمان دستدرازی کرده است.
دست این دیوانه باید قطع شود.
#تاریخ
#جنگ