جشن میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
میدان آستانه قم با میزبانی برنامه قرآنی محفل
سلام و عرض ادب🌹✋
امیدوارم که هفته خوبی را آغاز
کرده باشین و زندگیتون سرشار از
امید و نشاط باشه🍀
ترنم عشق | عرفان و حافظ
🌱 بریم برا ادامه شرح غزل ۳۱۸
گاهی انسان رفاقتی و انسی با خدای خودش پیدا
میکنه و این انس براش لذت بخشه، جمال الهی
به انسان رو میکنه و گرمای محبت حضرت
دوست فرد رو به سمت خودش میکشه، انس با
خدا ممکنه با اتفاقاتی که به ظاهر شاید برای ما
ساده به نظر برسه ایجاد بشه. مثل خوندن یک
مناجات یا رفتن به مجالس اهل بیت علیهم
السلام یا حتی با نگاه کردن از روی محبت به یک
گل ...
ترنم عشق | عرفان و حافظ
گاهی انسان رفاقتی و انسی با خدای خودش پیدا میکنه و این انس براش لذت بخشه، جمال الهی به انسان رو
این یعنی او تو را رها نکرده و همیشه به دنبال
رهایی تو از قفس نفس هست حتی اگر غفلت
به سراغت بیاد و محبتش را فراموش کنی.
ترنم عشق | عرفان و حافظ
این یعنی او تو را رها نکرده و همیشه به دنبال رهایی تو از قفس نفس هست حتی اگر غفلت به سراغت بیاد و
گاهی هم خداوند به خاطر غرور و غفلت انسان،
او را مبتلا میکنه، جلال الهی به او رو میکنه و
گرد غم هجران بر دلش میشینه😔
ترنم عشق | عرفان و حافظ
گاهی هم خداوند به خاطر غرور و غفلت انسان، او را مبتلا میکنه، جلال الهی به او رو میکنه و گرد غم ه
🌱از این رو یاد لــــذت ایام انــــس با حضـــرت
دوست را میکند و با گلهای عاشقانه میگوید:
بر ساغر عيشــم زده اى سنــــگ، و ليكـــن
با تو چه توان گفت؟ كه ساغر زده اى باز
🌱با درود و سلام خدمت عزیزان✋
بریم سراغ ادامــــه شـــرح غزل ۳۱۸
#بیت_چهارم👇
غزل ۳۱۸ #بیت_چهارم:
از دود دلِ خستهام اى دوست حذر كــن
كآتش به من سوخته دل، در زده اى باز
ترنم عشق | عرفان و حافظ
غزل ۳۱۸ #بیت_چهارم: از دود دلِ خستهام اى دوست حذر كــن كآتش به من سوخته دل، در زده اى باز
اين بيت هم سخنى است عاشقانه به طريقِ
گفتارِ عشّاقِ مجازى که مىگويد؛
محبوبا!❤️🔥
از دود آه دل خستۀ من برحذر باش.
مبادا از آتشى كه پس از آتشى در من
افكندى و پس از هجران و وصال باز به
هجرم مبتلا ساختى؛ داد خود را از تو بستانم
ترنم عشق | عرفان و حافظ
اين بيت هم سخنى است عاشقانه به طريقِ گفتارِ عشّاقِ مجازى که مىگويد؛ محبوبا!❤️🔥 از دود آه دل خس
🌱به گفته خواجه در جايى:
مست است يار و يادِ حريفان نمیكند
يادش به خير ساقىِ مسكين نواز من
بر خود چو شمع، خنده زنان گريه میكنـم
تا با تو سنگدل، چه كند ســـوز و ساز مـــن
ياران به ناز و نعمت و، ما غرق محنتيـــم
يا رب! بســـاز كار مــــن اى كارســـاز مـــــن