پایانِ تراژدی‌ِ حضورش را بگونه‌ای با شهادت‌‌ش نوشته بود که روضه‌های آن غروب خونین، از ابتدای خلق‌ت تا انتهای آن برای تمام آغازها و شروع‌ها و ادامه‌ی تمام حرکت‌های مستمر ، آیاتِ طلوع فجر بود ، تا ادبیاتِ حضور‌ها را در مسیر #نگاهِ_ابی_عبدلله تربیت کند .. #ای‌رویای‌ِجمیل

جمعه‌ها بیشتر حس می‌کنیم یتیم شده‌ایم ، قلب به وقت غروب، معطر به غم می‌شود .. ! _پیام‌پنهان‌کلیپ؛کاپشن‌های‌صورتی

•أنا أحب الشخص الذي بكى قبل كل دموعي• •من همان کسی را دوست دارم که قبل از تمام اشک هایم او گریه کرده است•

‌#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿 اشتیاق‌ی که روزی قوی بود ! خورشیدی بود که غروب نداشت ! امروز میان اشتیاق‌های اشتباه فراموش شده ، با اینکه لذتِ آن شوق را چشیده‌ام اما او به وادی طولانی و کربِ غیبتِ سپرده شد تا به حس‌های اشتباه‌م آسیب نزند و چه قدر این روضه‌ی غم‌انگیزی است که شوق‌های‌ اصیل را به دست خودت دفن کنی .. ! و اما آن شوق زیبا هنوز منتظر است .. ! او یک پدر است و آفریده شده برای بخشیدن .. !

با وجود گرمای لباس‌ها و شعله‌های بخاری و چای گرم در میان زمستان سرد و شب‌های آن ، باز قلب‌‌مان می‌لرزد و گویا هنوز گرم نشده است .. ! دیگر یقین دارم چشمه‌های گرما بخش قلب فقط در کنار با تو بودن و تعاملاتی که به شما ختم می‌شود ، است .. ! #ای‌رویای‌ِجمیل ‌

ما تازه شنبه‌های‌مان ، شروعِ واقعی جمعه‌هاست .. ! چه قدر جفا کرده‌ایم به روزی که باید از تلاش‌ها پر شویم ، به نام تعطیلی مزین کرده‌ایم .. !

زبانِ چشم‌هایی که قصه‌ها برای گفتن دارد را شاید هر کسی نتواند ترجمه کند .. #لحنِ‌عیونك

روح‌ها تشنه‌ی مطالعه شدن بودند لذا چشم‌ها را آفرید تا با خواندن‌ِ لحن‌ِنگاه‌ش سیراب کنند جان را .. ! ‌ #لحنِ‌عیونك

تشخیص حق از حق‌نما را بصیرت می‌نامند و آنجایی که می‌دانی واقعا حق چیست ولی دلت‌ باحق‌نماست و برای دفاع از مظلوم‌یت حق ، به‌ بهانه‌‌های اشتباه یا برداشت غلط از آموزه‌های دین، متوسل می‌شوی به سکوت و حق لِه می‌شود ، آن‌جا تو را چه می‌شود نامید .. ! #بصیرت #نهم_دی #فلسطین