eitaa logo
• تَــــࢪنّـمـــــــات • 🌿|•°
4هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
566 ویدیو
15 فایل
حرفٌ في گلبٍ "ھ.." 🌿 "جَهادٌ حتی الشَّهادة" جنگلِ‌حالِ احوالاتِ‌ فکرِشیخِ‌ترنّمات لي مع أللهِ حالةٌ .. هامَ قَلبي إلى سيّد الشُهداء.. کلبه‌مون؛ @taranom_pm کپی: آزاد. آقایِ‌تنها.. @Tarannomat_admin کتابخوان‌مون؛ @book_eat
مشاهده در ایتا
دانلود
تلاقی لبخند‌‌ها در میان آن‌ چشم‌ها، خبر از راز‌های عمیقِ پنهانی در فرآیند متن حضور زندگی‌شان را می‌دهد که باید آن را کشف کرد .. ! برخی‌ها چه قدر خواندنی و نوشیدنی هستند، همین اندازه لطیف و ملیح،مثل یک نفس عمیق..
و امّا شانه‌های لرزان در گریه‌های سجده‌های بی‌صدا، گویی روحِ موجی شده از انفجار ترکش‌های روزمرگیِ دنیای متکثر را با تأمّل و طمأنيه‌‌ای عمیق بر مدارِ تنظیم می‌کند ..
حس‌ها و باور‌های من، نه نامه‌ایست که نوشته می‌شود ، نه کلماتی که کنار هم قرار می‌گیرد .. نه وصفِ زیبایی که خلق می‌شود، نه زمانی‌ست که مرا فتح کرده، بلکه شرطی‌ست در این عالم که به شما گره خورده و دلیلی‌ست برای بودنِ اشک و لبخند و دویدن و تلاش و جهاد ، تا در سرزمین نگاه‌ت به آغوشِ همان ملاقاتی از جنس‌ میقاتِ موسی برسم ..
•• زیبایی من ، به خودم نیست، به همان حضورِ بخشِ کوچکی از تو میانِ قلب‌م من عطر نفس‌هایت را گرفته‌ام ••
شانه‌های محکم‌ش بهترین تکیه‌گاه برای سایه‌ی خسته‌‌ام بود .. ! سایه‌ای که اعتبار وجودش را نگاهِ او داشت .. چه قدر طعمِ راحتیِ میانِ سختی‌ها مزه‌ی رایحه‌ی عشق را استمرار می‌دهد ..
چای خوردن ، نوشیدنِ شیرِ داغ ، خندیدن ، گریه کردن ، داشتنِ غم و نگرانی ، نگاه به چهره‌اش کردن ، قدم زدن ، نفس کشیدن ، وضو گرفتن ، تسبیح یادهای او ، صبر ، آرامِ‌ش قلب ، منبر رفتن ، تلاش کردن ، مطالعه کردن ، کمک کردن ، درد‌مند بودن، زیر باران رفتن ، آسمان را تماشا کردن ، بخاطر دغدغه‌های او نخوابیدن وووو همه و همه مسیرِ زیبای اجزاء یک زندگی بی‌نهایت است که در تمام لحظه‌های‌ش نفس عمیق عشق را باغبانی می‌کنیم ..
در مسیر او شبیه شدن شاید آسان باشد ، اما ماندنِ در مسیر شباهت ، همان استقامت و استمرار‌ش سخت است .. راز عینی‌ت ، در میانِ، ماندنِ در مسیر شبیه شدن است .. این جاست که اهل بقاء نام گذاری می‌شود ، بخشی از دریای شهر صاد ..
اعتبار و کیفیت صداقت‌ من در میان محبت‌های‌م به تو ، به تواناییِ من در حفظ و نگه‌داری از آن عشق و شوق و محبت و استمرارش وابسته است .. ‌
هر شهری نیاز به ستون‌ها و چراغ‌های قوی‌ای دارد .. ! سرزمین روح ، شهری عمیق از لایه‌های مختلف مرتبط باهم است که هم زایشگاهِ حس‌ها را دارد و هم مدرسه‌ای تربیتی دارد .. ! هم کوچه و شبستان و دیوار کاهگلی و باغ دارد و هم عطر نفس‌هایی از قدم های یک حضور دارد .. ! فصل پاییز و طلوعِ ماه دارد .. ! انسان عجیب سرزمینی‌ست که گاهی اشتراک روحی و ملاقات با شبیهِ هم شده ها دارد .. ! درد‌ها و نیت‌ها و تلاش‌ها و حرکت‌ها بهترین نقاش این شهرند .. ! هر شهری رایحه‌ای مختص به خود دارد .. !
گاهی باید برسید به جایی که زمانی را برای این لحظه‌ی مستمر کنار بگذارید تا با چشم‌های بسته، و نفس عمیق ، هم ببینید و بشنوید و‌ هم رایحه‌ها را لمس کنید تا آهسته در رنج مسیر به سایر زمان‌های‌تان شوق وصال را بچشید .. ! و تمام قلب به روح برسد ! و شما تماما همه می‌شوید ! بر زمان مسلط می‌شوید ! پیچ‌ش موهای نخل را می‌بینی .. ! فصل‌های صفحاتِ خود را می‌بینید .. ! آهسته خویش را ورق می‌زنید .. ! چه قدر تماشایی می‌شوید وقتی از تمنای خود ، فقط او شده اید .. این ها مدار مسیرِ یکی شدن است ..
2.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با معشوق‌تان¹ بنشینید و صحبت کنید ، تا جام وجودتان سرشار از آرزو‌های او شود .. ! حتی اگر مرا نخواهی من با آن مِهر تو میان قلب‌م ساعت‌ها خلوت می‌کنم حتی اگر جایگاه‌م را در جهنم بگذاری ، و خدا می‌داند چه زیبا شکایت کنم .. ¹؛
خوش‌بحال آنان که شهر‌شان غار حرا دارد .. ! تا خدیجه‌ای دوست داشته باشد برای سحر‌های رمضان‌ش سلانه سلانه با شوق سحری درست کند به غار حرای‌ش ببرد .. ! طوبی لکم و طوبی به آن کوه که خدیجه هر سحر با ملاحت و‌ طراوت جان قدم در آن می‌گذاشت تا به بهانه‌ها باز به ملاقات حبیبه‌َش برود .. ! از این آتشِ عشق بود که عرش به زمین آمد و‌ آیه آیه صفحات قرآن شد .. ! و بی‌چاره آنکه غار درون‌ش سیاه‌چاله است .. !