eitaa logo
طـاووس بهشتی
97 دنبال‌کننده
160 عکس
134 ویدیو
2 فایل
لرزد از،اعجاز نامش آسماݩ‌ها تا زمیݩ کوه‌ایمان‌است‌و بحر علم‌و ارکان‌یقیݩ نام اورا اینچنین بگذاشت‌آن پرودگار: "عٰالےِ اَعلاٰ عَلےٖ، مَـوْلاٰ اَمـیرَ الْمُومِنیݩ" @TavouseBeheshti @Ehsan_100
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی ها و قطعه ها: *کس بجز -ی-دنیا به لبش ذکر نکرد* 🍂 *ترک این پیر دنی بر صنمی بکر نکرد* 🍃 *زیر این چرخ فلک روز دگر نیز گذشت* 🍁 *و کسی ای هم به فکر نکرد...* 🌿 ** 💕
💫🌹💫🌹💫 ترا ای چه انگارند چرا چشمان کفرآلود بر این جسمت دارند بکش شمشیر را تلافی کن ز نامردان جفا بر زخمت را تو زین چشمان جدا هستی تکبر کن تو ای بانو که نقشی از هستی... ✍ 💫🌹💫🌹💫
═══┅┄‌●➼🌹 کس‌بجز سورهٔ دنیا به لبش ذکر نکرد ترک این پیر دنی بر صنمی بکر نکرد زیر این چرخ‌فلک روز دگر نیزگذشت وکسی ثانیه‌ای هم‌به فکر نکرد ═══┅┄‌●➼🌹
بر جان و به نان ای دل، هر آنچه که بادا باد؛ در هجمه ی طوفان ها، #ایمان نرود بر باد؛ کس غیر #خدا مگزین، ای عاشقِ جانْ شیرین دریای ابد تلخ است، از حسرت صد فرهاد... ✍ #احسان_قنبرے
. ¨˜ˆ”°¹~•-.„¸🌷¸„.-•~¹°”ˆ˜¨ دراین دنیا کسی بهر خودم من را نمی‌خواند؛ کسی غیر از ؛ یکی تا سکه ای زرین، یکی تا بوسه ای شیرین،به امّیدی که بستاند؛ من از این خودپرستان، نیک فهمیدم؛ به فردایی که من بی حُسن گردیدم؛ کسی غیر از خدا بهرم نمی ماند... ✍ . ¨˜ˆ”°¹~•-.„¸🌷¸„.-•~¹°”ˆ˜¨
🌿🌿🌿 بسم الله الرحمن الرحیم إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها1وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها2وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها3یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها4بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحى لَها5یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ6فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ7وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ8   (١) هنگامی که زمین با زلزله مخصوص خود لرزانده شود ، (٢) و زمین بارهایش را بیرون افکند ، (٣) و آدمی گوید ، آن را چه شده است ، (۴) در آن روز زمین خبرهایش را باز گوید. (۵) مسلما از آن روست که پروردگارت به آن الهام کرده است. (۶) آن روز مردم دسته دسته بازگردند تا کارهایشان به آنها نشان داده شود. (٧) پس هر که به اندازه ی ذره ای نیکی کند آن را ببیند. (٨) و هر که به اندازه ی ذره ای بدی کند آن را ببیند. ___________________________________ آن زمان لرزان زمین لرزید؛ سرنگون شد کاخ؛ واژگون شد تخت؛ دادخواهان‌قفل‌حبس‌سینه را بشکست‌سخت؛ پس برون انداخت ناگه بار خویش/ آن‌مصیبت‌های‌سنگین در دل‌اسرار خویش/ آدمی گفتا چه بر سر آمدست او را؟ کآسمان برخاک از این ماتم نشست او را؟ بی شکیب آمد دگر! گرچه‌ابر ازچشم اومیکرد،صبر ازچشم‌او؛ وز میان آن نیام کام تلخ؛ شعله ور کرد آتشی غرّان و سرخ! پس چنان‌شیری بغریدو زمین لرزاندو عالم را؛ با خبر کرد آندم از اخبار خویش/ بارالها با دو سر شمشیر غرانش چه کرد! گرچه‌خود ویران‌ولی آن‌کاخ را درهم شکست؛ در اسارت،پادشه را کرد همچون برده،پست؛ / با یکی هُرّا زمین لرزاند؛ وز یکی افغان زمان ترساند؛ از چه بود...؟؟ چون اینگونه اش الهام کرد؛ نعره ها از دل کشید؛ هرکه دیدم ناله آن هنگام کرد! وآن چنان وحشت زده، بی صبر میشد، گوئیا کان دم ، برون از قبر می شد! تا نمایانش شود فرجام کُنه ِ کار خویش/ پس‌هرآنکس‌لحظه‌ای باشبنم مهر نگاهی‌سبز بنواخت، جان آن نوغنچه ی خشکیده ی باغ خدا؛ سرفرازش‌کرد وعزت‌دادش از دادار خویش/ لیک هرکس کمترین اخمی برآن دردانه کرد، سوختش‌در دوزخ‌رسوایی ِکردار خویش... صلی الله علیک یا بنت أمیرالمومنین 🙏 ✍احسان قنبرے 🌿🌿🌿
بر جان و به نان اے دل، هر آݩ چــه ڪه بادا باد؛ در هجــمه ی طوفان ها، #ایمان نـــــــرود بر باد؛ کس غیر #خدا مگزین، اے عاشقِ جانْ شیرین؛ دریاے ابــــد تلخ است، از حسـرت صد فرهاد... ✍ #احسان_قنبرے
بر جان و به نان اے دل، هر آݩ چــه ڪه بادا باد؛ در هجــمه ی طوفان ها، #ایمان نـــــــرود بر باد؛ کس غیر #خدا مگزین، اے عاشقِ جانْ شیرین؛ دریاے ابــــد تلخ است، از حسـرت صد فرهاد... ✍ #احسان_قنبرے
❥❥❥◈‌┅═❧═┅┅───┄ هیچ ڪس زین خاکیان درکم نکرد دست و پا چــون مے زدم در باتلاق این میان تنها #خـــــدا ترڪم نکرد اوکه اشڪم‌ دید و دستم‌را گرفت... #احسان_قنبرے ❥❥❥◈‌┅═❧═┅┅───┄
... الا دلخوش به دنیا کرده‌ي فانی! خِرد افتاده‌است از پا، دلت را داده‌ای از دست! به‌شوق یک لبِ سرخ و به اندوهِ دو چشمِ مست... بیا این خَلق را بنگر که هرکس یک بتی دارد، تو اما بگذر و بگذار تا بعد از صباحی‌چند که ده‌روزي دگر سرخابِ لب‌ها پاک می‌گردد, و آن چشمان خوراکِ کرم‌ها در خاک می‌گردد! گر این مشاطه‌چهرْ عفریتِ افسونگر به صدها ناز ترا بر حجله می‌خواند هلاکت را به سر دارد, که یک جام شرابت نوشد و بر سجده‌ات آرد! و بعد از آن چو خوار از التماسش اشک می‌ریزی؛ به قعر دوزخِ خواری به خذلان تو می‌خندد الا انسان نشو مطرود آن مطرود! توئی را که سروشِ آسمان با اشک می‌خواند... الا ای خاکیِ از خاک و بر خاک و بسوی خاک! تمام دین و دنیایت چرا گشت این تنِ خاکی... چرا در دل نمی‌دانی که قدرت چیست؟ چه می‌دانی که گنج خاک صَدرت چیست... به زندانِ جهان روحی تو از جسمت جدا داری، بدان در پیکری خاکی، الا انسان داری.... به مکتب خانه ی تاریخ، الا انسان تو قدر خویش را نشناختی افسوس، به شوق یار گندم‌گون بهشتت باختی افسوس... تو بودی آن کسی کآن روز، ملائک را خدا با کبر فرمان داد؛ به خواری پیش پایت سر فرود آرند، خدا گفت عرشیان را بر تو ای انسان سجود آرند! و چون آنگاه زٰآن درگاه تنها یک نفر کافر، نکرد آن‌دم ز کبرش سجده‌ات، آنهم فقط یک‌دم، خدایت تا ابد با خشم لعنش کرد... و شد با شش‌هزاران سال عبادت طرد! الا انسان ترا گفتم که قدر خویش بشناسی... تو دیگر بعد از این اندرز خود دانی؛ اگر خواهی از این‌پس باز هم رو سجده کن،اما دگر من سجده بر شیطان نخواهم کرد دگر بر سیبِ گونه‌سرخ، چشمم دوختن هرگز، به قعر دوزخ خشم خدایم سوختن هرگز، ز اوجِ آسمان بر روی خاک افتادنم دیگر نمی‌خواهم دلم مشتاقِ وصل آسمان گشته؛ به سر دارم در این پیکار سخت دین، که آتش را کنم مغلوب ازین خاک وجود خویش، کنم طی آسمان را در بلندای سجود خویش... ✍🏻 @TavouseBeheshti📄 ▬▭▬▭▬▭▬▭▬
طـاووس بهشتی
﷽ 📑أَفَمَنْ‌أَسَّسَ‌بُنْيَانَهُ‌عَلَي‌تَقْوَي‌مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْ
﷽ چِه تٰاریٖك‌و عَمیٖق‌است ایٖݩ‌ سِیه‌ْدَریٰاي دُنیانام و در غَرقٰابِ غَدّارش، یڪيٖ با آرزو مُرد و یڪيٖ نٰاکٰام‌‌... اُمیديٖ نیٖست اِي دِݪ، تخته‌هایي را که این مَردم سَوٰارند و کُنوݩ‌ دِݪخُوش وليٖ رٰاهيٖ به سوئيٖ نٰاگوٰارند و ڪميٖ دیگر به دَست‌وپٰازدݩ‌ درْ آب مي‌ٖاُفتند هميٖ‌دٰانم ڪه نٰاگه در دلِ غَرقٰاب مي‌ٖاُفتند مَگرڪَم‌دیٖده‌چَشمَت‌تَخته‌ي‌بِشْڪستهْ سَرگرداݩ‌؟ دِݪٰا تنهٰا اُمیدت آݩ‌ طنٰاب آسِماݩ‌ باشد نجٰاتي را ڪه پنهٰاݩ‌ از نِگٰاه مَردمٰاݩ‌ باشد طنٰابي ڪآݩ‌ سَرش را آݩ‌ بِگْرفته در دَست ✍🏻 @TavouseBeheshti ▀▀▀▀▀▀▀▀▀