eitaa logo
تبیان
281 دنبال‌کننده
16 عکس
4 ویدیو
6 فایل
دروس و مکتوبات عبدالله زاده مدرس، نویسنده و پژوهشگر مذاهب اسلامی و نقد وهابیت 🌹ارتباط با ما🌹 @Seyedabdollah11
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیان
کیفیت صلوات بر رسول الله (صلی الله علیه وآله) چگونه بوده است؟ آیا صلوات با آل باید باشد یا بدون آل؟
🔰 اما کیفیت صلوات بر رسول الله (صلی الله علیه وآله): ✍️ از نگاه اهل سنت: در منابع حدیثی اهل سنت، روایات فراوانی وارد شده است که صلوات بر رسول الله (صلی الله علیه وآله) همراه با آلش باید باشد و از باب نمونه به دو تا از این روایات اشاره می شود: 1️⃣ بخاری از رسول الله (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که صحابه بعد از آیه 56 سوره احزاب از رسول الله (صلی الله علیه وآله) کیفیت صلوات را سوال کردند: «قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، 👈أمَّا السَّلاَمُ عَلَيْكَ فَقَدْ عَرَفْنَاهُ، فَكَيْفَ الصَّلاَةُ عَلَيْكَ؟ قَالَ: " قُولُوا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ [ص:121]، اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»؛ گفته شده یا رسول الله (صلی الله علیه وآله) سلام دادن به شما را می دانیم ولی چگونه بر شما صلوات (درود) بفرستیم؟ رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند: بگویید:‌ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ». بخارى، محمّد، صحيح البخاري، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق. ج6، ص 120. بخاری در جای دیگر هم این روایات را از رسول الله (صلی الله علیه وآله) نقل کرده است. 2️⃣ مسلم از رسول الله (صلی الله علیه وآله) نقل کرده است: أَمَرَنَا اللهُ تَعَالَى أَنْ نُصَلِّيَ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللهِ، 👈فكَيْفَ نُصَلِّي عَلَيْكَ؟ قَالَ: فَسَكَتَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، حَتَّى تَمَنَّيْنَا أَنَّهُ لَمْ يَسْأَلْهُ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «قُولُوا اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ فِي الْعَالَمِينَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَالسَّلَامُ كَمَا قَدْ عَلِمْتُمْ»؛ ای رسول خدا، خداوند به ما امر کرده که بر شما صلوات بفرستیم پس چگونه بر شما صلوات بفرستیم؟ رسول الله (صلی الله علیه وآله) سکوت کرد تا جایی که آرزو کردیم بشیر بن سعد چنین سوالی نکرده بود. سپس رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند، بگویید: «اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ فِي الْعَالَمِينَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ» نيشابورى، مسلم، صحيح مسلم، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقى، دار إحياء التراث العربى، بيروت، بى تا. ج 1 ص 305. 👌بنابراین طبق این روایات صلوات بر رسول الله (صلی الله علیه وآله) همراه با آل ثابت و واجب است چنانچه رسول الله (صلی الله علیه وآله) با فعل امر «قولوا» چنین دستوری داده است. @Tebyan110110
⚡️نکته اول: با این وجود، طبق روایات رسول الله (صلی الله علیه وآله) مشاهده می شود برخی از علمای اهل سنت صلوات را بدون آل می آورند در حالی که خلاف دستور رسول الله (صلی الله علیه وآله) است. حالا سوالی که پیش می آید آل را چه کسانی حذف کردند؟ و صلوات را ابتر نقل می کنند؟ با رجوع به کتاب برخی از علما دانسته می شود که صلوات بدن آل را بنی امیه نشر و دستور دادند و اهل حدیث از روی تقیه و ترس دست به چنین کاری زدند: 🔺امیر صنعانی در این رابطه می نویسد: «وَمِنْ هُنَا نَعْلَمُ أَنَّ حَذْفَ لَفْظِ الْآلِ مِنْ الصَّلَاةِ كَمَا يَقَعُ فِي كُتُبِ الْحَدِيثِ لَيْسَ عَلَى مَا يَنْبَغِي؛ وَكُنْت سَأَلْت عَنْهُ قَدِيمًا، فَأُجِبْت أَنَّهُ قَدْ صَحَّ عِنْدَ أَهْلِ الْحَدِيثِ بِلَا رِيبَ: كَيْفِيَّةُ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - وَهُمْ رُوَاتُهَا، وَ👈كَأَنَّهُمْ حَذَفُوهَا خَطَأً تَقِيَّةً لَمَّا كَانَ فِي الدَّوْلَةِ الْأُمَوِيَّةِ مَنْ يَكْرَهُ ذِكْرَهُمْ، ثُمَّ اسْتَمَرَّ عَلَيْهِ عَمَلُ النَّاسِ مُتَابَعَةً مِنْ الْآخِرِ لِلْأَوَّلِ،👉 فَلَا وَجْهَ لَهُ، وَبَسَطْت هَذَا الْجَوَابَ فِي حَوَاشِي شَرْحِ الْعُمْدَةِ بَسْطًا شَافِيًا» بنی امیه از ذکر آل کراهت داشتند و اهل حدیث از روی تقیه دست به چنین کاری زدند و حذف آل از صلوات هیچ وجهی ندارد!! سبل السلام، المؤلف: محمد بن إسماعيل بن صلاح بن محمد الحسني، الكحلاني ثم الصنعاني، أبو إبراهيم، عز الدين، المعروف كأسلافه بالأمير (المتوفى: 1182هـ)، ناشر: دار الحديث، ج 1 ص .287 از این عبارت دو مطلب بدست می آید: یک: بنی امیه دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) بودند و حتی از ذکر آل در صلوات خود داری می کردند!! لذا اهل سنی که مدعی پیرو سنت رسول الله (صلی الله علیه وآله) است، تامل و درنگ بکند که چرا در صلوات های خودشان آل معمولا آل او را نمی آورند. بخاطر همین نکته که شیعه پیرو سنت رسول الله (صلی الله علیه وآله) است محدث عبدالله بن صدیق غماری می نویسد: «وهي أنه إذا صلى شخص على النبي صلى الله عليه وآله وسلم، صلى على آله معه، دخل علي دخولا أوليا. وننبه هنا 👈على خطأ وقع من جماهير المسلمين، قلد فيه بعضهم بعضا ولم يتفطن له إلا الشيعة👉»؛ جمهور مسلمانان از روی تقلید هم در فرستادن صلوات خطا و اشتباه کردند چون صلوات را بدون آل می آورند و تنها گروهی از مسلمانان توجه به این نکته دارد شیعیان هستند که صلوات را با آل می آورند. القول المقنع في الرد على الالباني المبتدع، المؤلف: أبي الفضل الشيخ عبد الله بن الصديق، ص 10. دو: وهابی های تکفیری و برخی از اهل سنت گمان می کنند تقیه مخصوص شیعه است در حالی که تقیه دستور قرانی و روایی است. در اینجا اهل حدیث از روی تقیه و حفظ جان خودشان از بنی امیه دست به چنین کاری زدند!! 🔺صدیق حسن خان قنوجی وهابی در مقدمه عون الباری ص 26 هم به این نکته اشاره دارد: که اهل حدیث از روی تقیه آل را حذف کردند و تقیه چنین محذوری را مباح می کند و اهل حدیث بخاطر اهل جفاء و ضلال دولت های بنی امیه و بنی عباس دست به چنین کاری زدند. و بعد از انقراض این دولت ها اهل حدیث از روی جهل چنین کاری کردند و استمرار بر این اشتباه و خطا داشتند. (البته صدیق حسن خان در ادامه می گوید امیدوارم چنین عذری برای آنها حق باشد!!) 💥بنابراین یکی از بدعت های بنی امیه و بنی عباس حذف آل بوده است و متاسفانه در بسیاری از اهل سنت صلوات بدون آل مرسوم شده است و خلاف دستور و سنت رسول الله (صلی الله علیه وآله) بوده است. @Tebyan110110
⚡️نکته دوم: صلوات بر صحابه از نظر اهل سنت از نظر روایات اهل سنت صلوات بر صحابه بدعت است چون در منابع روایی اهل سنت روایتی نیامده که صلوات بر صحابه بفرستید چنانچه برخی از علمای اهل سنت و حتی برخی از وهابیت تکفیری به این نکته اشاره کردند: 🔺محدث عبدالله بن صدیق غماری می نویسد: «وننبه 👈هنا على خطأ وقع من جماهير المسلمين، قلد فيه بعضهم بعضا ولم يتفطن له إلا الشيعة. ذلك أن الناس حين يصلون على النبي صلى الله عليه وآله وسلم يذكرون معه أصحابه، 👉مع أن النبي صلى الله عليه وآله وسلم حين سأله الصحابة فقالوا: كيف نصلي عليك؟ أجابهم بقوله: قولوا اللهم صل على محمد وآل محمد وفي رواية اللهم صل على محمد وأزواجه وذريته ولم يأت في شيء من طرق الحديث 👈ذكر أصحابه، مع كثرة الطرق وبلوغها حد التواتر، فذكر الصحابة في الصلاة على النبي صلى الله عليه وآله وسلم، زيادة على ما علمه الشارع، واستدرك عليه، وهو لا يجوز. وأيضا فإن الصلاة حق للنبي صلى الله عليه وآله وسلم، ولآله، لا دخل للصحابة فيها👉»؛ اشتباهی از جمهور مسلمانان واقع شده و فقط شیعه به این نکته توجه دارد و آن این است اهل سنت وقتی صلوات می فرستنند صحابه را با آل می آورند در حالی که در هیچ یک از طرق احادیث صلوات بر صحابه وارد نشده است با این که این احادیث صلوات به حد تواتر رسیده است. پس ذکر صحابه در صلوات بر نبی (صلی الله علیه وآله) زیادی بر آن چیزی است که شارع تعلیم داده است و جایز نیست. و صلوات حق برای رسول الله (صلی الله علیه وآله) و آلش است و صحابه حقی در این حق ندارند. القول المقنع في الرد على الالباني المبتدع، أبي الفضل الشيخ عبد الله بن الصديق ، ص 10. پس طبق روایات اهل سنت، یکی از بدعت های برخی از علمای اهل سنت این است که همراه صلوات بر رسول الله (صلی الله علیه وآله) و آلش بر صحابه هم صلوات می فرستند. 🔺صالح بن عبدالعزیز آل شیخ وهابی تکفیری هم می نویسد: «کذلک في مسألة الصلاة علي النبي، الأصل فيها أن الصلاة عليه و على آله – كما جاء في ذلك مبينا في حديث أبي حميد و غيره في الصحيحين و غيرهما؛ فإن النبي علمهم أن تكون الصلاة عليه و على آله، فإن أهل السنة إذا ذكروا الصلاة عليه و أرادوا أن يذكرو الآل، أدخلوا معهم الصحابة، فقالوا: صلي الله عليه و على آله و صحبه و لم يقتصروا على الآل، و هذا عند اكثر اهل السنة لأجل ألا يشابهوا الرافضة و الشيعة في توليهم للآل دون الصحب»؛ اصل در صلوات این است که بر نبی (صلی الله علیه وآله) و آلش فرستاده شود چنانچه در احادیث وارد شده است و نبی (صلی الله علیه وآله) چنین تعلیم داده است. ولی اهل سنت صحابه را همراه با آل وارد صلوات کردند و اکتفا فقط بر آل نکردند چون نزد بسیاری از اهل سنت شبیه به رافضه و شیعه در دوست داشتن آل بدون صحابه نشوند. بنابراین این وهابی تکفیری اقرار می کند که صلوات بر صحابه اصلی ندارد و (در واقع بدعت است) اما چون شبیه شیعه نشوند صلوات بر صحابه را وارد کردند. آل الشیخ، صادق بن عبدالعزیز، اللئالی البهیة فی شرح عقیدة الواسطیة،دارعاصمة،ریاض،چاپ اوّل، 1413 هـ ،ج 2، ص 411. 🔥در کلام این وهابی تکفیری چند مطلب است: یک: خودش را اهل سنت معرفی کرد در حالی که علمای اهل سنت و شیعه با آنها معامله خوارج کردند. دو: چه اهل سنتی؟؟ اهل سنتی که چنین بدعتی را در دین اضافه کردند و خلاف دستور رسول الله (صلی الله علیه وآله) بر صحابه صلوات می فرستند (البته بیان می شود که شیعه در صلوات بر صحابه منتجبین روایت دارد). سه: بهتان و کذب آشکاری گفته که شیعه محب آل هستند ولی محب صحابه نیستند در حالی که شیعه محب صحابه منتجبین هستند. 💥بنابراین صلوات بر صحابه از نگاه روایات اهل سنت بدعت است و علمای اهل سنت که مدعی پیروی از سنت رسول الله (صلی الله علیه وآله) هستند باید از این بدعت فاصله بگیرند و کنار صلوات بر آل صحابه را ذکر نکنند. 🔻شاید کسی اشکال کند که در قران کریم «همچون آیه 103 توبه: وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ» به پیامبر (صلی الله علیه وآله) دستور داده شده بر مومنین صلوات فرستاده شود لذا از این باب بر صحابه صلوات فرستاده می شود!؟ ✅پاسخ: صلاة در معنای لغوی یعنی دعا. در این آیه و آیات دیگر این صلاة به معنای لغوی است و این معنای لغوی در لسان شرع (یعنی رسول الله (صلی الله علیه وآله) برای نبی به حقیقت شرعیه تبدیل شده است یعنی صلوات از معنای لغوی به معنای اصطلاحی تبدیل شده است. چون خود صحابه این معنای لغوی را می دانستند ولی بعد از نزول آیه 56 احزاب حقیقت شرعیه کیفیت این صلوات را نمی دانستند و لذا رسول الله (صلی الله علیه وآله) کیفیت آن را به آنها یاد دادند. بنابراین با استعمال و وضع کیفیت صلوات در لسان شرع از معنای لغوی به معنای شرعی منتقل شده است که در شرع هم صلوات با آل است و صلوات بر صحابه وارد نشده است. @Tebyan110110
⚡️نکته سوم: صلوات و ترضی بر صحابه از نظر شیعه شیعیان به پیروی از اهل بیت (علیهم السلام) بر صحابه و تابعینی که تابع اهل بیت (علیهم السلام) هستند صلوات و ترضی می فرستند: 🌸امام سجاد (علیه السلام) در دعای روز سه شنبه می فرماید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ 👈أصْحَابِهِ‏ الْمُنْتَجَبِينَ👉 كفعمى، ابراهيم بن على عاملى، البلد الأمين و الدرع الحصين، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت، چاپ: اول، 1418 ق. ص123 🔺محدث فقیه شیخ طوسی (اعلی الله مقامه الشریف) هم در دعایی آورده است: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ وَ 👈علَى أَصْحَابِهِ‏ الْمُنْتَجَبِينَ‏👉 مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ؛ ج‏1 ؛ ص222 🌺امام سجاد (علیه السلام) در دعای چهارم خودش بر تابعین صلوات فرستاده است: و كان من دعائه (عليه السلام) في الصلاة على 👈أتباع الرّسُلِ و مصدّقيهم 👉... ألَّلهُمَّ وَ👈صلِّ عَلَى التّابِعِيْنَ مِنْ يَوْمِنَا👉 هذا إلى يَوْم الدِّينِ الصحيفة السجادية، دعای چهارم، ص 44. 🌸امام رضا (علیه السلام) بر صحابه ای که ولایت امیر مومنان امام علی (علیه السلام) را پذیرفتند ترضی می فرستد: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِنَيْسَابُورَ فِي شَعْبَانَ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا (علیه السلام) ... وَ مِمَّنْ يَتَوَلَّاهُمْ وَ الْوَلَايَةُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ الَّذِينَ مَضَوْا عَلَى مِنْهَاجِ نَبِيِّهِمْ ع وَ لَمْ يُغَيِّرُوا وَ لَمْ يُبَدِّلُوا مِثْلِ 👈سلْمَانَ الْفَارِسِيِّ وَ أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ وَ الْمِقْدَادِ بْنِ الْأَسْوَدِ وَ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَ حُذَيْفَةَ الْيَمَانِيِّ وَ أَبِي الْهَيْثَمِ بْنِ التَّيِّهَانِ وَ سَهْلِ بْنِ حُنَيْفٍ وَ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ وَ أَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ وَ خُزَيْمَةَ بْنِ ثَابِتٍ ذِي الشَّهَادَتَيْنِ وَ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ وَ أَمْثَالِهِمْ 👈رضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ👉و رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ الْوَلَايَةُ لِأَتْبَاعِهِمْ وَ أَشْيَاعِهِمْ وَ الْمُهْتَدِينَ بِهُدَاهُمْ وَ السَّالِكِينَ مِنْهَاجَهُمْ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ👉؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص.121 بنابراین صلوات بر صحابه منتجبین و تابعین و ترضی بر آنها طبق روایات و ادعیه شیعه از اهل بیت (علیهم السلام) ثابت و سنت است. لذا علمای شیعه (مخصوصا قدما همچون شیخ صدوق اعلی الله مقامه الشریف) سعی می کردند بر اصحاب ما امامیه ترضی بفرستند: «وَ سَمِعْتُ مَشَايِخَنَا رَضِيَ‏ اللَّهُ‏ عَنْهُمْ» من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏1 ؛ ص265 «فَأَخْبَرَ بِهِ فَقَامَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ وَ الْبَرَاءُ بْنُ عَازِبٍ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ رَضِيَ‏ اللَّهُ‏ عَنْهُمْ‏ » كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص277 ⭐️متاسفانه این ترضی و صلوات بر صحابه منتجبین (رضی الله تعالی عنهم) در بین ما شیعیان (طلاب، علما، سخنرانان و ...) کم رنگ شده است لذا اهل سنت و وهابی های تکفیری خیال می کنند ما صحابه را قبول نداریم!! در حالی که اهل بیت (علیهم السلام) بر صحابه منتجبین صلوات و ترضی فرستادند. بنابراین خوب است ما بعد از اسامی صحابه کرام این واژه «رضی الله تعالی یا رحمه الله تعالی» استعمال کنیم چنانچه امام رضا (علیه السلام) استعمال کرده است. 🔵مطلب پایانی برای شناخت برخی از این صحابه منتجبین به کتاب «الدرجات الرفيعة فى طبقات الشيعة؛ سید علی خان شیرازی رحمه الله تعالی» و «رجال البرقى رحمه الله تعالی» و «رجال كشى رحمه الله تعالی» رجوع شود که تعدادشان بیشتر از این است!! @Tebyan110110
⭐️شهادت رسول الله (صلی الله علیه واله) نماد وحدت مسلمانان اخیرا متنی از آقای مسائلی «طرح عنوان شهادت پیامبر(ص) با هدف گسترش تقابل مذهبی» پخش شده که این متن دارای ایراداتی است و از باب «وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ» داده می شود: 🔺اول: بهتر و زیباتر بود نویسنده محترم به جای این عنوان: «طرح عنوان شهادت پیامبر(ص) با هدف گسترش تقابل مذهبی» عنوان می زد «شهادت رسول الله (صلی الله علیه واله) نماد وحدت مسلمانان» چون شهادت رسول الله (صلی الله علیه وآله) را هم شیعه و هم اهل سنت در طول تاریخ قبول دارند و در کتاب های حدیثی و ... خودشان ذکر کردند. همانطوری که اسلام یجمعنا و حب الحسین یجمعنا، شهادت رسول الله (صلی الله علیه وآله) یجمعنا. 💥متاسفانه آقای مسائلی بیشتر مطالب این متن را قبلا تحت عنوان «اثبات شهادت پیامبر(ص) یا رحلت ایشان؟» در سال 1395 ش پخش کرده است. https://mobahesat.ir/9412 🔺دوم: آقای مسائلی نوشتند: «در سال‌های اخیر افرادی تلاش می‌کنند تا هرمناسبت اسلامی را به سمت تقابل مذهبی سوق دهند. با این رویکرد چندسالی است عده‌ای موضوع مسموم و شهید شدن پیامبر اکرم(ص) به دست بعضی از زنان‌شان را مطرح کرده و مطالبی را دراین باره منتشر می‌کنند». ⚡️متاسفانه نویسنده به صرف ادعا بسنده کرد و سندی ارائه نداده است. همچنین ذکر موضوع مسمومیت و شهادت رسول الله (صلی الله علیه وآله) «جدای از کیفیت شهادت» ربطی به تقابل مذهبی ندارد!! لذا خوب بود نویسنده محترم به مشترکات این شهادت، و اصل شهادت اشاره می کرد که یکی از بهترین نماد وحدت اسلامی است. نویسنده می توانست با ذکر شهادت رسول الله (صلی الله علیه وآله) یهود ستیزی را به جامعه اسلامی القاء کند. 🔺سوم: آقای مسائلی مدعی است: «عده‌ای با گزیده‌برداری از داستان «لُدود»(یعنی داستان دارو دادن به پیامبر)، آن را به مسموم کردن پیامبر(ص) ارتباط داده‌اند. اما این داستان موهن را شیعه قبول ندارد و بسیاری از علمای شیعه دلیل جعل آن را توجیه نسبت هذیان به رسول‌خدا(ص) دانسته‌اند» ⚡️اولا: خوب بود نویسنده محترم برای این ادعای خودش «شیعه این روایت را قبول ندارد و بسیاری از علمای شیعه چنین فرمودند» دلیل ارائه می داد و چند نفر از این علمای شیعه را نام می برده است. ⚡️ثانیا: بله شیعه اگر استناد به روایات اهل سنت می کند از باب قاعده الزام است که چرا برخی از همسران رسول الله (صلی الله علیه وآله) دست به چنین کاری زدند؟؟ و به زور دارو به رسول الله (صلی الله علیه وآله) دادند مگر این آیه «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى - إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى» را نخواندند و نشنیدند؟! وقتی رسول الله (صلی الله علیه وآله) نسبت به آن دارو حساسیت و کراهت داشته چرا به زور به او دارو دادند؟ مگر این آیه قران «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» را نخواندند؟!! ⚡️ثالثا: نویسنده ادعا می کنند این داستان جعلی است و به کلام ابن ابی الحدید استناد می کند در حالی که محدثین بزرگ اهل سنت همچون بخاری و دیگران این داستان را در منابع حدیثی خودشان ذکر کردند و اهل سنت در دواران امر، بین بخاری و ابن ابی الحدید قول بخاری و روایات خودشان را مقدم می دارند . این استناد به قول ابن ابی الحدید نشان از این است که نویسنده منهج اهل سنت را نمی شناسد. @Tebyan110110
☀️امام رضا (علیه السلام) نزد اهل سنت جایگاه ویژه ای داشته است و محدثین بزرگ اهل سنت از او نقل روایت کردند و به زیارت او می رفتند. همچنین به حدیث سلسله الذهب امام (علیه السلام) تبرک می کردند. ✍️ابن حجر عسقلانی شافعی اشعری می نویسد: «وكان يفتي في مسجد رسول الله صلى الله عليه وسلم وهو بن نيف وعشرين سنة»؛ در مسجد النبی (صلی الله علیه وآله) تقریبا در سن بیست سالگی فتوا می داده است. در ادامه می نویسد: «سمعت أبا بكر محمد بن المؤمل بن الحسن بن عيسى يقول خرجنا مع إمام أهل الحديث أبي بكر بن خزيمة وعديله أبي علي الثقفي مع جماعة من مشائخنا وهم إذ ذاك متوافرون إلى زيارة قبر علي بن موسى الرضي بطوس قال فرأيت من تعظيمه يعني بن خزيمة لتلك البقعة وتواضعه لها وتضرعه عندها ما تحيرنا»؛ محمد بن مؤمل شاگرد ابن خزيمه، مي‌گويد به همراه امام اهل حدیث ابن خزيمه و ابوعلی و جمعي از اساتيدمان خارج شدیم، همه‌ آنها به زيارت قبر علي بن موسي الرضا (علیه السلام) در طوس رفتند، از تعظیم و تواضع ابن خزیمه و تضرع او نزد آن قبر چیزهایی دیدیم که در شگفت ماندیم. ابن حجر عسقلانى، احمد، تهذيب التهذيب، ج 7، ص 387 و 388 ✍️ذهبی درباره امام (علیه السلام) می نویسد: «يُقَالُ: أَفْتَى وَهُوَ شَابٌّ فِي أَيَّامِ مَالِكٍ»؛ گفته شده در جوانی در ایام مالک (امام مالکی ها) فتوا می داده است. ذهبي، محمّد بن احمد، سير أعلام النبلاء، تحقيق: شيخ شعيب الأرناؤوط، ج 9، ص 387. ✍️مناوی شافعی اشعری از تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری نقل می کند وقتی امام رضا (علیه السلام) وارد نیشابور شده است ابو زرعه رازی و ابو اسلم طوسی و بسیاری از اهل علم و حدیث که قابل شمارش نبودند بر امام (علیه السلام) وارد شدند و از او تقاضای حدیث کردند: «فعرض له الإمامان الحافظان أبو زرعة الرازي وابن أسلم الطوسي ومعهما من أهل العلم والحديث من لا يحصى فقالا أيها السيد الجليل ابن السادة الأئمة بحق آبائك الأطهرين وأسلافك الأكرمين إلا ما أريتنا وجهك الميمون ورويت لنا حديثا عن آبائك عن جدك نذكرك به؟ ... فصاحت الأئمة الأعلام: معاشر الناس انصتوا واسمعوا ما ينفعكم ...». جالب این که این ائمه حدیث اهل سنت فریاد زدند که ای مردم ساکت باشید بشنوید چیزی را که به شما نفع می دهد و بیست هزار نفر این حدیث را نوشتند. ⭐️امام (علیه السلام) همان حدیث سلسله الذهب را برای مردم خواندند: «كلمة لا إله إلا الله حصني فمن قالها دخل حصني ومن دخل حصني أمن من عذابي ثم أرخى الستر على القبة وسار فعد أهل المحابر والدواين الذين كانوا يكتبون فأنافوا على عشرين ألفا» مناوی، محمد المدعو بعبد الرؤوف، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج 4، ص 489. البته در منابع روایی شیعه در ادامه آمده: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». ⭐️علمای بزرگ اهل سنت به حدیث «سلسله الذهب» تبرک و طلب شفا می کردند: 🔺رافعی قزوینی از ابن ابی حاتم رازی نقل می کند: «وعن عَبْد الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِي حَاتِمٍ الرَّازِيُّ قَالَ كنت مع أبي بالشام فرأيت رجلا مصروعا فذكرت هذا الاسناد فقلت أجرب بهذا فقرأت عليه هذا الإسناد فقام الرجل فنفض ثيابه ومر»؛ و از عبد الرحمن بن ابی حاتم رازی (از ائمه جرح وتعدیل اهل سنت) که گفت: با پدرم در شام بودم و مردي را ديدم که بيماري صرع داشت اين سند را به ياد آوردم و گفتم اين را تجربه مي كنم، این سند را بر آن فرد قرائت کردم، مرد از جا بر خاست و لباسش را تکان داد و رفت (شفا گرفت). أبو القاسم عبد الكريم بن محمد الرافعي القزويني (م 623)، التدوين في أخبار قزوين، ج 3، ص 281 و 282. 🔺ابو نعیم اصفهانی درباره این حدیث می نویسد: «هَذَا حَدِيثٌ ثَابِتٌ مَشْهُورٌ بِهَذَا الْإِسْنَادِ مِنْ رِوَايَةِ الطَّاهِرِينَ عَنْ آبَائِهِمُ الطَّيِّبِينَ، وَكَانَ بَعْضُ سَلَفِنَا مِنَ الْمُحَدِّثِينَ إِذَا رَوَى هَذَا الْإِسْنَادَ، قَالَ: لَوْ قُرِئَ هَذَا الْإِسْنَادُ عَلَى مَجْنُونٍ لَأَفْاقَ»؛ اين حدیث با اين اسناد، كه از انسانهاي پاك [ائمه اهل بیت علیهم السلام] به نقل از پدران پاکشان نقل شده است، ثابت و مشهور است؛ بعضی از علماي گذشته ما از محدثین، زمانی که این اسناد را روایت می کرد می گفت: اگر اين اسناد بر ديوانه قرائت شود عاقل می شود. أبو نعيم أحمد بن عبد الله الأصبهاني (م 430)، حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، ج 3، ص 192. 🔺یحیی بن حسین شجری از علمای زیدی از احمد بن حنبل نقل می کند: «قَالَ أَحْمَدُ بْنُ حَنْبَلٍ: لَوْ قُرِئَ هَذَا الْإِسْنَادُ عَلَى مَجْنُونٍ لَبَرِئَ مِنْ جُنُونِهِ»؛ اگر این اسناد بر مجنون (دیوانه) قرائت شود هر آینه از دیوانگی اش سالم می شود. شجری جرجانی، يحيى (المرشد بالله) بن الحسين (الموفق) (المتوفى 499 هـ)، ترتيب الأمالي الخميسية للشجري، ج 1، ص 12. @Tebyan110110
☀️القاب و ویژگی های امام حسن عسکری (علیه السلام) در شیعه ✍️ به برخی از ویژگی ها و القاب امام (علیه السلام) نزد اصحاب ما (رحمهم الله تعالی اجمعین) به صورت اختصار اشاره می شود چناچه محدثین و علمای شیعه (رحمهم الله تعالی اجمعین) ذکر کردند: «الْهَادِي، وَالْمُهْتَدِي، وَالنَّقِيُّ، وَالزَّكِيُّ» - «وَأَلْقَابُهُ الصَّامِتُ الْهَادِي الرَّفِيقُ الزَّكِيُّ السِّرَاجُ الْمُضِي‏ءُ الشَّافِي الْمَرْضِيُّ الْحَسَنُ الْعَسْكَرِيُّ وَكَانَ هُوَ وَأَبُوهُ وَجَدُّهُ يُعْرَفُ كُلٌّ مِنْهُمْ فِي زَمَانِهِ بِابْنِ الرِّضَا» - «ولقبه: الهاديّ، و السراج، والعسكري، وكان هو وأبوه وجدّه يعرف كل منهم في زمانه بابن الرضا» طبرى آملى صغير، محمد بن جرير بن رستم، دلائل الإمامة، ص424- ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام) ج4، ص421- طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ج2، ص131. ✨اما ویژگی های ظاهری و باطنی امام (علیه السلام): محدث فقیه شیخ صدوق (اعلی الله مقامه الشریف) از شیخ الشیعه سعد بن عبدالله اشعری (رحمه الله تعالی) از أحمد بن عبید اللّه بن يحيى بن خاقان نقل می کند: «... مَا رَأَيْتُ وَ لَا عَرَفْتُ 👈بسُرَّ مَنْ رَأَى رَجُلًا مِنَ الْعَلَوِيَّةِ مِثْلَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع وَ لَا سَمِعْتُ بِهِ فِي هَدْيِهِ وَ سُكُونِهِ وَ عَفَافِهِ وَ نُبْلِهِ وَ كَرَمِهِ عِنْدَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ السُّلْطَانِ وَ جَمِيعِ بَنِي هَاشِمٍ وَ تَقْدِيمِهِمْ إِيَّاهُ عَلَى ذَوِي السِّنِّ مِنْهُمْ وَ الْخَطَرِ وَ كَذَلِكَ الْقُوَّادُ وَ الْوُزَرَاءُ وَ الْكُتَّابُ وَ عَوَامُّ النَّاسِ👉 فإِنِّي كُنْتُ قَائِماً ذَاتَ يَوْمٍ عَلَى رَأْسِ أَبِي وَ هُوَ يَوْمُ مَجْلِسِهِ لِلنَّاسِ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ حُجَّابُهُ فَقَالُوا لَهُ إِنَّ ابْنَ الرِّضَا عَلَى الْبَابِ فَقَالَ بِصَوْتٍ عَالٍ ائْذَنُوا لَهُ‏ فَدَخَلَ 👈رجُلٌ أَسْمَرُ أَعْيَنُ حَسَنُ الْقَامَةِ جَمِيلُ الْوَجْهِ جَيِّدُ الْبَدَن حَدَثُ السِّنِّ لَهُ جَلَالَةٌ وَ هَيْبَةٌ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ أَبِي قَامَ فَمَشَى إِلَيْهِ خُطًى وَ لَا أَعْلَمُهُ فَعَلَ هَذَا بِأَحَدٍ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ لَا بِالْقُوَّادِ وَ لَا بِأَوْلِيَاءِ الْعَهْدِ👉 ... فَمَا سَأَلْتُ عَنْهُ 👈أحَداً مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ مِنَ الْقُوَّادِ وَ الْكُتَّابِ وَ الْقُضَاةِ وَ الْفُقَهَاءِ وَ سَائِرِ النَّاسِ إِلَّا وَجَدْتُهُ عِنْدَهُمْ فِي غَايَةِ الْإِجْلَالِ وَ الْإِعْظَامِ وَ الْمَحَلِّ الرَّفِيعِ وَ الْقَوْلِ الْجَمِيلِ وَ التَّقْدِيمِ لَهُ عَلَى جَمِيعِ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ مَشَايِخِهِ وَ غَيْرِهِمْ وَ كُلٌّ يَقُولُ هُوَ إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَعَظُمَ قَدْرُهُ عِنْدِي إِذْ لَمْ أَرَ لَهُ وَلِيّاً وَ لَا عَدُوّاً إِلَّا وَ هُوَ يُحْسِنُ الْقَوْلَ فِيهِ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْهِ»؛ من در «سرّ من رأى» (سامراء) هيچ كس از علويان را به مانند حسن بن علىّ بن محمّد بن علىّ الرّضا نديدم و نشناختم، و در هدايت و وقار و عفاف و بزرگوارى و كرم نزد اهل بيت خود و سلطان و همه بنى هاشم، نشنيدم كسى همتاى او باشد، همه او را بر شيوخ و بزرگان و افسران و وزراء و نويسندگان و عامّه مردم مقدّم مى ‏داشتند. من خود يك روز در مجلس عمومى پدرم پشت سر او ايستاده بودم كه دربانان او دويدند و گفتند ابن الرّضا بر در خانه است و او به صداى بلند گفت او را وارد كنيد. مردى گندمگون، گشاده چشم، خوش قامت، زيباروى، خوش تركيب، جوان، با جلال و هيبت وارد شد، چون چشم پدرم بدو افتاد برخاست و چند گام به استقبال او رفت و به ياد ندارم كه به احدى از بنى هاشم و يا افسران و يا ولي عهدها چنين كرده باشد... و احوال او را از بنى هاشم، افسران، نويسندگان، قضات و فقهاء و ساير مردم مى‏پرسيدم و همگى او را بزرگوار، عالى مقدار و صاحب مقام رفيع و گفتار جميل مى ‏دانستند و بر همه خاندانش از پير و جوان مقدّم مى ‏شمردند و همه مى ‏گفتند او امام رافضيان است و بزرگوارى او نزد من محقّق شد، زيرا از دوست و دشمن در باره او خوب مى ‏گفتند و او را مى ‏ستودند... . 👌این روایت طولانی و بسیار زیباست برای مطالعه دوستان اهل علم رجوع کنند. قابل ذکر است این روایت را شیخ سعد بن عبدالله اشعری قمی (رحمه الله تعالی) از جمع کثیری ذکر کرده که تبانی بر کذب آنها وجود ندارد چنانچه در ابتدای نقلش می فرماید: «حَدَّثَنَا مَنْ حَضَرَ مَوْتَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ ع وَ دَفْنَهُ مِمَّنْ لَا يُوقَفُ عَلَى إِحْصَاءِ عَدَدِهِمْ وَ لَا يَجُوزُ عَلَى مِثْلِهِمُ التَّوَاطُؤُ بِالْكَذِبِ»؛
🔺همچنین این ذکر ویژگی های ظاهری و باطنی امام (علیه السلام) از أحمد بن عبید اللّه بن يحيى بن خاقان (عمال در قم) از دشمن ترین دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و جزو نواصب بوده، نقل شده است: «أَحْمَدَ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى بْنِ خَاقَانَ‏ وَ هُوَ عَامِلُ السُّلْطَانِ يَوْمَئِذٍ عَلَى الْخَرَاجِ وَ الضِّيَاعِ بِكُورَةِ قُمَّ وَ كَانَ مِنْ أَنْصَبِ خَلْقِ اللَّهِ وَ أَشَدِّهِمْ عَدَاوَةً لَهُمْ». ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص41 تا 44. 🍀علاوه بر این، ثقه الاسلام کلینی (اعلی الله مقامه الشریف) از شیخ حسین بن محمد اشعری و دیگران (رحمهم الله تعالی اجمعین) این روایت را نقل کرده است. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص503 تا 506. @Tebyan110110
☀️جایگاه امام حسن عسکری (علیه السلام) در بین اهل سنت ⚡️یک: جاحظ از بزرگان علمای اهل سنت در باب «رد هاشم على مفاخرة امية بالنساء» درباره فضیلت هاشم و زنان بنی هاشم (مخصوصا حضرت فاطمه علیها السلام) قسمتی به ائمه (علیهم السلام) می پردازد: «ومن الذي يعد من قريش أو من غيرهم ما يعده الطالبيون عشرة في نسق كل واحد منهم 👈عالم زاهد ناسك شجاع جواد طاهر زاك؟ فمنهم خلفاء، ومنهم مرشحون، ابن ابن ابن ابن هكذا إلى عشرة👉. وهم: 👈الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسى بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي. وهذا لم يتفق لبيت من بيوت العرب ولا من بيوت العجم👉»؛ ... هرکدام از آنان عالم، زاهد، عبادت‌پیشه، شجاع، بخشنده، پاک و پاک‌نهاد بوده که برخی خلیفه و برخی دیگر شایستگی خلافت را دارا بودند که این‌ها به ترتیب پدر و فرزند بودند و این‌گونه ده تن شدند که آنان عبارتند از: حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی (علیهم السلام. و برای هیچ‌یک از خانه‌های عرب و عجم چنین اتفاقی نیفتاده است. ☘️نکته قابل توجه این است جاحظ متوفای 255 ق هم عصر امام حسن عسکری (علیه السلام) 260ق است. الكتاب: الرسائل السياسية، عمرو بن بحر بن محبوب الكناني بالولاء، الليثي، أبو عثمان، الشهير بالجاحظ (المتوفى: 255هـ)، ناشر: دار ومكتبة الهلال، بيروت. ص453. ⚡️دو: محمد بن طلحه شافعی می نویسد: «وأما مناقبه: فاعلم أن المنقبة العليا والمزية الكبرى التي خصه الله عز وجل بها، وقلده فريدها، ومنحه تقليدها، وجعلها صفة دائمة لا يبلى الدهر جديدها، ولا تنسى الألسن تلاوتها وترديدها، أن المهدي محمد نسله، المخلوق منه، وولده المنتسب إليه، وبضعته المنفصلة عنه»؛ اما مناقبش: بدان که خداوند مایه‌ی فخر و مباهات بلند و وسیله‌ی بزرگ برتری را به او اختصاص داده است و او را به تمام زیبایی‌ها آراسته و تمام اوصاف پسندیده را به او ارزانی داشته است و این مناقب و فضائل را صفت دائمی او قرار داده به‌طوری که روزگار حدود آن را کهنه نمی‌کند و زبان‌ها تلاوت آن را از یاد نمی‌برد. به‌خصوص این که محمد مهدی از نسل او؛ و از او خلق شده، فرزندی که به او منتسب و پاره‌ی تن اوست. ابن طلحه شافعي، محمّد، مطالب السؤول في مناقب آل الرسول، تحقيق: ماجد بن أحمد العطية، بى جا، بى تا. ص 476. ⚡️سه: علمای دیگر همچون سبط بن جوزی او را عالم و ثقه می داند: «وكان عالماً ثقة». سبط ابن الجوزي، يوسف، تذكرة الخواص المعروف بتذكرة خواص الأمة في خصائص الأئمة، ص661. 🔺علامه نبهانی او تجلیل کرده و از او کرامت دیده: «الحسن العسكري أحد أئمة ساداتنا آل البيت العظام و ساداتهم الكرام رضي الله عنهم أجمعين ... و قد رأيت له كرامة بنفسی». در ادامه کرامت امام (علیه السلام) را نقل می کند. نبهاني، يوسف بن اسماعيل، (1350ق)، جامع کرامات الأولياء، ج 2، ص21 و 22. 🔺تا جایی که زرکلی وهابی می نویسد: «وكان على سنن سلفه الصالح تقى ونسكا وعبادة. وتوفي بسامراء. قال صاحب الفصول المهمة: لما ذاع خبر وفاة الحسن ارتجت سر من رأى (سامراء) وقامت صيحة واحدة وعُطلت الأسواق وغلقت الدكاكين» و بر روش سلف صالحش بود. مردى باتقوا و اهل عمل و عبادت بود. و از صاحب فصول المهمه (ابن صباغ مالکی) نقل می کند: وقتی خبر وفات امام حسن (علیه السلام) پخش شده، سامراء تکان خورد و فریادی بلند شده (یعنی همه یک صدا فریاد می زدند) و بازار تعطیل شده و دکان ها (مغازه ها) بسته شده بود. خير الدين زركلي، الأعلام، دار العلم للملايين، چاپ پانزدهم، بي جا، 2002 م. ج2، ص 200. 👌این تعطیلی بازار و فریاد و ناراحتی مردم و این که سامرا در روز دفن امام (علیه السلام) غوغایی شده و شبیه قیامت شده بود، در منابع شیعه هم آمده است: «فَصَارَتْ سُرَّ مَنْ رَأَى ضَجَّةً وَاحِدَةً ... ثُمَّ أَخَذُوا بَعْدَ ذَلِكَ فِي تَهْيِئَتِهِ وَ عُطِّلَتِ الْأَسْوَاقُ وَ رَكِبَ أَبِي وَ بَنُو هَاشِمٍ وَ الْقُوَّادُ وَ الْكُتَّابُ وَ سَائِرُ النَّاسِ إِلَى جَنَازَتِهِ ع فَكَانَتْ سُرَّ مَنْ رَأَى يَوْمَئِذٍ شَبِيهاً بِالْقِيَامَةِ» الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص505- كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص43. انا لله وانا الیه راجعون @Tebyan110110
🔥پاسخ جرح ابن جوزی بر امام حسن عسکری (علیه السلام) 💥با این که امام حسن عسکری (علیه السلام) جایگاه ویژه ای بین شیعه و اهل سنت حتی برخی از وهابی ها دارد ولی مشاهده می شود برخی از علمای اهل سنت همچون ابن جوزی جرح و قدحی بر امام (علیه السلام) وارد کردند. ابن جوزی روایتی را در فضائل حضرت فاطمه (علیها السلام) در «الموضوعات» آورده است و می گوید علت وضع این روایت امام حسن عسکری (علیه السلام) است: «الحَدِيث الثَّانِي فِي ذكر حسن فَاطِمَة عَلَيْهَا السَّلَام: أَنْبَأَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي طَاهِرٍ الْبَزَّازُ أَنْبَأَنَا الْقَاضِي أَبُو الْحُسَيْنِ بْنُ الْمُهْتَدِي حَدَّثَنَا أَبُو الْفَرَجِ الْحَسَنُ ابْن أَحْمد حَدثنَا عبد الله بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ شَاذَانَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مِهْرَانَ الْحَمَّالُ حَدَّثَنِي 👈الْحَسَنُ بْنُ صَاحِبِ الْعَسْكَرِ👉 حدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدِ بن على حَدَّثَنى بى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ جَابر بن عبد الله قَالَ قَالَ رَسُول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلامُ وَحَوَّاءَ تَبَخْتَرَا فِي الْجَنَّةِ وَقَالا مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقًا أَحْسَنُ مِنَّا، فَبَيْنَمَا هُمَا كَذَلِكَ إِذَا هُمَا بِصَورَةِ جَارِيَةٍ لَمْ يَرَ الرَّاءُونَ أَحْسَنَ مِنْهَا، لَهَا نُورٌ شَعْشَعَانِيُّ يَكَادُ يُطْفِئُ الأَبْصَارَ، عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ وَفِي أُذُنَيْهَا قِرْطَانِ، فَقَالا يَا رَبِّ مَا هَذِهِ الْجَارِيَةُ؟ قَالَ صُورَةُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ سَيِّدَةِ وَلَدِكَ، فَقَالَ مَا هَذَا التَّاجُ عَلَى رَأْسِهَا؟ قَالَ هَذَا بَعْلُهَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ. قَالَ: فَمَا هَذَا الْقِرْطَانِ؟ قَالَ ابْنَاهَا الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وُجِدَ ذَلِكَ فِي غَامِضِ عَلِمْيِ قَبْلَ أَنْ أخلفك [أَخْلُقَكَ] بِأَلْفَيْ عَامٍ ". هَذَا 👈حدِيث مَوْضُوع وَالْحسن بن عَليّ صَاحب الْعَسْكَر هُوَ الْحسن بن عَليّ بن مُحَمَّدِ بن مُوسَى بن جَعْفَر أَبُو مُحَمَّد العسكري آخر من تعتقد فِيهِ الشِّيعَة الْإِمَامَة. روى هَذَا الحَدِيث عَن آبَائِهِ وَلَيْسَ بشئ👉. امام حسن عسکری از آبائش (علیهم السلام) از جابر بن عبدالله انصاری (رضی الله تعالی عنه) از رسول الله (صلی الله علیه وآله) نقل می کند: که حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) بعد از خلق در بهشت به الله تعالی می فرمایند نیکو تر از ما خلق نشده و الله تعالی صورت حضرت فاطمه (علیها السلام) را به آنان نشان می دهد که کسی زیبا تر از او ندیده است و چشم تاب دیدن تابش نور صورتش را نداشته است. بر سرش تاجی بوده و در گوشش دو تا گشواره بود. حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) پرسیدند: این خانم چه کسی است؟ الله تعالی فرمود این صورت فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه وآله) سیده فرزندت است. حضرت آدم (علیه السلام) فرمود: این تاجی که بر سرش است چیست؟ الله تعالی پاسخ داد: همسر او علی بن ابی طالب (علیه السلام) و حضرت آدم (علیه السلام) فرمود آن دو گوشواره چیست؟ الله تعالی فرمود دو تا پسرش حسن و حسین (علیهما السلام) .. 🔥ابن جوزی وقتی طاقت چنین فضیلت سیدتنا فاطمه (علیها السلام) را ندارد می نویسد این حدیث موضوع و علت وضع امام حسن عسکری (علیه السلام) است: «لَيْسَ بشئ». 👌انصافا روایت زیبایی است. همین روایت را ابو الحسین المهتدی بالله از علمای زیدی در فوائش از ابوالفرج همدانی با این سند، نقل کرده است. ☘️سند روایت چون صحیح یا حسن است و از فضائل زیبای حضرت زهرا (علیها السلام) نه دیگران، شمرده می شود لذا برای ابن جوزی سخته و آن را موضوع می داند و علت وضع را امام حسن عسکری (علیه السلام) می داند (نعوذ بالله تعالی من الجهل). 🟢اما پاسخ ابن جوزی: اولا: ابن جوزی حاطب اللیل است و به جرح و تعدیل او اعتنا نمی شود و در کتاب «موضوعات» خودش احادیث صحیح و حسن را آورده و آنها را موضوع می داند حتی احادیث صحیح مسلم را در این کتاب، موضوع می داند چنانچه ائمه جرح و تعدیل اهل سنت به این نکته تذکر دادند. سیوطی شافعی اشعری می نویسد: «(وَقَدْ أَكْثَرَ جَامِعُ الْمَوْضُوعَاتِ فِي نَحْوِ مُجَلَّدَيْنِ، أَعْنِي أَبَا الْفَرَجِ بْنَ الْجَوْزِيِّ، فَذَكَرَ) فِي كِتَابِهِ (كَثِيرًا مِمَّا لَا دَلِيلَ عَلَى وَضْعِهِ، بَلْ هُوَ ضَعِيفٌ) ، بَلْ 👈وفِيهِ الْحَسَنُ، بَلْ وَالصَّحِيحُ، وَأَغْرَبُ مِنْ ذَلِكَ أَنَّ فِيهَا حَدِيثًا مِنْ " صَحِيحِ مُسْلِمٍ "👉 كمَا سَأُبَيِّنُه».
تدريب الراوي في شرح تقريب النواوي، عبد الرحمن بن أبي بكر، جلال الدين السيوطي (المتوفى: 911هـ)، حققه: أبو قتيبة نظر محمد الفاريابي، ناشر: دار طيبة. ج 1 ص 199. ⚡️ذهبی نقل می گوید: «وربما ذكر في الموضوعات أحاديث حسانا قوية»؛ چه بسا احادیث نیکو قوی را در موضوعات ذکر کرده است. ذهبى، محمد بن احمد، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، تحقيق: بشار عوّاد معروف، دار الغرب الإسلامى، چاپ اوّل، 2003م. ج12 ص 1100. ⚡️حافظ ابن حجر عسقلانی شافعی اشعری می نویسد: «ودلت هذه القصة على أن ابن الجوزي حاطب ليل». حاطب اللیل یعنی کسی که شبانه و در تاریکی خس و خاشاک را جمع می کند و نمی داند چه چیزی جمع می کند. ابن جوزی هم در جمع آوری روایات چنین است (صحیح و حسن و ضعیف و موضوع را نمی تواند تشخیص بدهد). ابن حجر عسقلاني، احمد بن علي (م 852)، لسان الميزان، تحقيق: دائرة المعرف النظامية للهند، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات بيروت، چاپ دوّم، 1390هـ. ق. ج 2 ص 84 🍀نکته جالب این که اکثر کتاب های موضوعات اهل سنت کپی برداری «الموضوعات» ابن جوزی است. پس محققین شیعه و اهل سنت که در فضائل اهل بیت (علیهم السلام) تحقیق می کنید، این کتب موضوعات شما را در علم حدیث نترساند چون اکثرا کپی برداری الموضوعات ابن جوزی است. حتی ابن تیمیه هم از کتب ابن جوزی در تضعیف فضائل اهل بیت (علیهم السلام) استفاده کرده است. البته قابل ذکر است ابن جوزی دفاع جانانه از لعن یزید (لعنه الله تعالی) کرده و حتی کتابی در اینباره نوشته است. همچنین ابن جوزی ردیه خوبی بر حنابله مجسمه زده است. ثانیا: ابن جوزی از متعنتین و متشددین در جرح راویان است لذا به جرحش اگر مناصر نداشته باشد اعتنائی نمی شود. علامه لکنوی می نویسد: «وَاعْلَم ان هُنَاكَ جمعا من الْمُحدثين لَهُم تعنت فِي جرح الاحاديث بِجرح رواتها فيبادرون الى الحكم بِوَضْع الحَدِيث اَوْ ضعفه بِوُجُود قدح وَلَو يَسِيرا فِي رِوَايَة اَوْ لمُخَالفَته لحَدِيث اخر - مِنْهُم ابْن الْجَوْزِيّ مؤلف كتاب الموضعات والعلل المتناهية فِي الاحاديث الْوَاهِيَة» الرفع والتكميل في الجرح والتعديل، محمد عبد الحي بن محمد عبد الحليم الأنصاري اللكنوي الهندي، أبو الحسنات (المتوفى: 1304هـ)، محقق: عبد الفتاح أبو غدة، ناشر: مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب، الطبعة: الثالثة، 1407ق. ص 320. ثالثا: ذهبی و برخی از وهابی های تکفیری، امام حسن عسکری (علیه السلام) را توثیق و مدح کردند و علت ضعف این حدیث را بخاطر امام حسن عسکری (علیه السلام) نمی دانند. ذهبی درباره ائمه اهل بیت (علیهم السلام) می نویسد: «وَكَذَلِكَ وَلَدُهُ المُلَقَّبُ بِالهَادِي: شَرِيْفٌ جَلِيْلٌ. وَكَذَلِكَ ابْنُهُ الحَسَنُ بنُ عَلِيٍّ العَسْكَرِيُّ رَحِمَهُمُ اللهُ تَعَالَى». ذهبي، محمّد بن احمد (748)، سير أعلام النبلاء، تحقيق: مجموعة من المحققين بإشراف الشيخ شعيب الأرناؤوط، مؤسسة الرسالة، بيروت، چاپ سوّم، 1405 هـ.ق. ج 13 ص 120 و 121 ⚡️بخاطر همین ذهبی حتی اسم امام حسن عسکری (علیه السلام) را در میزان الاعتدال نمی آورد چون کسی او را جرح نکرده و به جرح ابن جوزی هم اعتنا نمی کند و در تلخیص موضوعات ابن جوزی می نویسد: «قَالَ ابْن الْجَوْزِيّ: هَذَا مَوْضُوع، وَالْحسن بن عَليّ هُوَ العسكري. قلت: لَعَلَّه من وضع ابْن شَاذان أَو صَاحبه»؛ من می گویم شاید از وضع ابن شاذان یا صاحبش یعنی شاگردش باشد. تلخيص كتاب الموضوعات لابن الجوزي، شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي (المتوفى: 748هـ)، ص 46. ذهبی در «میزان الاعتدال» می نویسد: «قال ابن الجوزي: هذا موضوع، لعله من وضع ابن شاذان أو صاحبه الحسن ابن أحمد الهمانى الذي رواه عنه»؛ ذهبى، محمّد، ميزان الاعتدال فى نقد الرجال، ج2 ص 495. بنابراین ذهبی امام حسن عسکری (علیه السلام) را مدح می کند و وضع را بر گردن راویان دیگر می اندازد. البته اون راویان هم ثقه هستند. ⚡️معلمی وهابی در ذیل الموضوعات شوکانی (امام غیر مقلدین) می نویسد امام حسن عسکری (علیه السلام) از وضع حدیث مبرا است: «أقول: العسكري برئ منه» بعد می نویسد: ابن شاذان ثقه و از ائمه حدیث و استاد دارقطنی است بلکه بلائ و وضع این حدیث بخاطر ابن همانی است. «فالنظر في الهماني وله ترجمة في تاريخ بغداد 7/277 تدل أنه غير مشهور، ولم يذكر فيه الخطيب مدحاً ولا قدحاً وأرى البلاء منه» شوكاني، محمد، الفوائد المجموعة في الأحاديث الموضوعة، تحقيق: عبد الرحمن بن يحي المعلمي اليماني، دار الكتب العلمية، بيروت. پاورقی ص 390.
👌البته معلمی نمی داند که یکی از قواعد علوم حدیث اهل سنت این است که اگر ائمه جرح و تعدیل، اسم کسی را در کتابشان بیاورند و درباره آن سکوت کنند یعنی آن راوی نزد آنها ثقه است. لذا سکوت خطیب یعنی راوی ثقه است. بنابراین حدیث صحیح یا حسن و راویانش ثقه هستند. رابعا: جارح باید در حد راوی مجروح باشد. یعنی نه تنها ابن جوزی بلکه دیگر ائمه حدیث اهل سنت هم، در حد امام حسن عسکری (علیه السلام) نیستند تا او را جرح کنند!! 🍀بنابراین به جرح ابن جوزی بر امام حسن عسکری (علیه السلام) اعتنا نمی شود. متاسفانه اهل سنت از علوم این امام (علیه السلام) بخاطر این که در عسکر بوده استفاده نکردند و کم بهره بردند. تا جایی که دکتر ذهبی امام حسن عسکری (علیه السلام) را متاثر از افکارو آراء شیعه می داند. ولی دکتر ذهبی (بخاطر اندک تحقیقش) نمی داند شیعه آراء و افکارش را از امام حسن عسکری (علیه السلام) می گیرد نه این که امام (علیه السلام) متاثر از شیعه باشد. چون اهل سنت، علوم را از اهل بیت (علیهم السلام) اخذ نکردند و به ائمه ما همچون امام حسن عسکری (علیه السلام) طریق ندارند لذا باید چنین حرفای باطلی را بزنند. التفسير والمفسرون، الدكتور محمد السيد حسين الذهبي (المتوفى: 1398هـ)، ناشر: مكتبة وهبة، القاهرة، ج 2 ص 73. @Tebyan110110