#ارجاع جلسه اول ♦️بررسی بانک و امثال آن مستقل از شناخت عمیق از نظام سرمایه داری ممکن نیست 👈متن استاد مطهری در کتاب نظری به نظام اقتصاد اسلامی ص ۱۱۲: ▫️در باب سرمایه‌داری و سوسیالیسم ، از لحاظ انطباق و عدم انطباق آنها با اسلام ، این مطلب به ترتیب ذیل باید بحث شود: ▫️ سرمایه‌داری در دنیای‌ امروز یک پدیده نو و بی سابقه‌ای است که دو سه قرن از عمر آن بیشتر نمی‌گذرد ، و یک پدیده اقتصادی و اجتماعی نوی است که محصول پیشرفت و ترقی تکنیک جدید است، از این رو مستقلا به عنوان یک مسئله مستحدث‌ باید از آن بحث شود. ▫️فقهاء عصر ، از مسائل بانک و بیمه و چک و سفته ، به عنوان مسائل مستحدث ، کم و بیش بحثهایی کرده و می‌کنند ، 👈ولی توجه‌ ندارند که رأس و رئیس مسائل مستحدثه ، خود سرمایه داری است ، زیرا ابتداء چنین تصور می‌رود که سرمایه‌داری ، یک موضوع کهنه و قدیمی است که‌ شارع اسلام برای آن حدود و موازینی مقرر کرده است ، تجارت ، اجاره ، مستغلات ، مزارعه ، مضاربه ، مساقات ، شرکتها ، همه اینها سرمایه‌داری‌ است که در اسلام برای آنها احکام و مقرراتی تعیین شده است ، اما این که مقدار سرمایه ، کمتر یا بیشتر باشد ، ربطی به‌ مطلب ندارد. 💡ولی حقیقت مطلب این طور نیست ، سرمایه‌داری جدید یک‌ پدیده جداگانه و مستقل و بی سابقه‌ای است و جداگانه و مستقلا باید درباره‌ آن اجتهاد کرد ، همچنان که تجارت در دنیای جدید سرمایه داری با تجارت‌ ساده قدیم از لحاظ ماهیت ممکن است متفاوت باشد . ▫️این موضوع از لحاظ اصول علم اقتصاد باید مورد مطالعه قرار گیرد ، زیرا ادعا می‌شود که‌ سرمایه‌داری جدید یک نوع استثمار بین ، واکل مال بباطل مسلمی است ، معامله‌ای است که یک طرف ، محصول زحمت کشیدن دیگری را مفت و مسلم‌ می‌خورد و می‌برد . ▫️در سرمایه‌داری جدید ، بحث در این نیست که اگر سرمایه‌ دار ، با انصاف است یا بی‌انصاف ، بحث در این است که اگر سرمایه دار بخواهد حق واقعی کارگر را بدهد ، باید از سود ، مطلقا صرف نظر کند ، و همچو سرمایه‌داری هرگز در دنیا پیدا نخواهد شد ، و اگر بخواهد سود ببرد ، هر اندازه ببرد ، دزدی و غصب است . مشخص اصلی سرمایه‌داری جدید (کاپیتالیسم) از سرمایه‌داری قدیم و به‌ طریق اولی از سوسیالیسم این است که سرمایه‌دار ، نیروی کار کارگر را برای‌ فروش می‌خرد نه برای آن که شخصا به آن احتیاج دارد ، با این نیروی کار ، اضافه ارزش ایجاد می‌کند . اضافه ارزش که مولود نیروی کار کارگر است و طبعا متعلق به خود او است همان سودی است که کارفرما می‌برد . ▫️این است‌ که می‌گویند سرمایه‌داری جدید عین استثمار کارگر است...» 🚦 @Westernstudies

کتاب نظری به نظام اقتصاد اسلامی از شهید استاد مطهری 🚦 @Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه اول 🔹ضرورت غرب شناسی و داشتن علوم انسانی اسلامی 🔹۱۴۰۴/۶/۸ ✍️ تنظیم از: محمدامین زارع بیدکی کلام جدید چیست؟ به مجموعه شبهات و مسائل روز اعتقادی که توسط علم کلام یا فلسفه جواب داده می‌شوند، کلام جدید می‌گویند. عیب کلام جدید این است که با خواندن آنها چیزی دستگیر انسان نمی‌شود، به این دلیل که چون میان این جواب شبهات جمع آوری شده ارتباطی نیست، هیچ ساختمان و نظامی در ذهن مخاطب از مطالبی که خوانده است بوجود نمی‌آید در حالی که کلام جدید باید بتواند به کمک علوم انسانی اسلامی بیاید و از مهم‌ترین بخش‌های این علم، فقه است. بنابرین کلام جدید باید بتواند توضیح المسائل فقهی را ایجاد کند. در دروس خارج فقه امروزه پراکندگی، ضعف و تحیر موج می‌زند زیرا: اولا، هر فقیهی که به مسئله تازه‌ای از سوی غرب برمی‌خورد، بلافاصله کرسی درسی برپا می‌کند و این امر موجب سردرگمی و انباشته شدن مسائل متفاوت فقهی می‌شود در حالی که هیچ نظمی میان آنها نیست. دوما، نتایج این دروس هیچ کاربردی نیستند چون موضوع مسئله برای استاد و یا شاگرد ریشه‌یابی نشده است. هر آنچه که از غرب می‌آید لایه‌ای درونی از مباحث فلسفی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... دارد که در حال ورود به سبک زندگی ایرانیان می‌شود که کاملا با سبک زندگی اسلامی ایرانی مخالفت دارد؛ برای مثال، مقوله‌‌ی تبلیغ که به منظور فروش رفتن اجناس کارخانه‌ها، به دستان غرب تولید و وارد جهان شده است، این در حالی است که نه تنها در فرهنگ ایرانی تبلیغ وجود ندارد، بلکه بجای رواج محصولات کارخانه‌ای، محصولات سفارش شده از کارگاه‌ها مورد استفاده مردم قرار می‌گرفت. اما حال هم بساط کارخانه‌جات پهن شده وهم تبلیغات و اگر از طرفی کارخانه‌جات طبق فرمان‌های اقتصادی رهبری تولیدات انبوه کنند و و تبلیغات ایجاد نیاز کنند، فرهنگ مصرف‌گرایی راه می‌افتد، اگر هم تولیدی و مصرفی صورت نگیرد، اقتصاد مملکت بالفعل ضربه می‌بیند. از بین بردن بساط کارخانه‌جات هم هزینه‌ی بسیاری دارد و تقریبا ناشدنی است. پس باید یک امر سومی باشد که می‌شود باز تعریف محصولات غربی به فرهنگ ایرانی اسلامی. و این همان نوشتن علوم انسانی اسلامی است به دستان فقها. ضرورت دیگر داشتن این چنین علوم انسانی، به دست آمدن تمدن اسلامی است چرا که برای ایجاد تمدن برای هر جامعه‌ای نیاز به تلاش آن جامعه برای رفع نیازها به وسیله‌ی استفاده صحیح از امکانات بومی جامعه است که این یعنی نباید هیچ نشانه‌ای از اجنبی در این امکانات باشد... . 🚦@Westernstudies

جلسه دوم در این جلسه درباره مفاهیم وارداتی غرب و شکلی گیری سبک زندگی فعلی ما و تأثیر ایده های غربی بحث شد. در ادامه نسبتی میان ایده و عینیت در دوره های مختلف به عنوان نمونه بیان شد. محوریت جلسات آتی غرب شناسی در حوزه ایده «سوبژکتیویسم» و در عینیت تاریخی و اجتماعی «بورژوازی» است. 🚦 @Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه دوم 🔹دو محور اصلی بحث 🔹۱۴۰۴/۶/۹ ✍️ تنظیم از: حسین رضایی نجفی_ محمدامین زارع بیدکی ❓در جواب به سوالی: اگر بخواهیم پدیده‌ای را ریشه‌ یابی کنیم، به رابطه‌اش با پدیده‌ای کلانتر بنگریم. روی هر پدیده‌ای دست بگذاریم مسئله کلانش دولت است که حضرت آقا می‌فرمایند ما حتی جامعه اسلامی هم نداریم. 📚 ارجاع: کتاب مقدمه بر حکومت اسلامی_ شهید مطهری 🔸ما در غرب شناسی خیلی ضعیف هستیم مخصوصا در فضای حوزه علمیه؛ و آنچه را از این موضوع مطالعه می‌کنیم را متوجه نمی‌شویم چرا که زیرساخت تمدنی نظریاتی که دریافت می‌کنیم را نمی‌فهمیم. 🔹محور بحث: یکی در حوزه ایده‌ها و نظریات و اصل‌ها در فلسفه مدرن وشکل‌های ختلفش که بشر امروزه دچارش است (سوبژکتیویسم که ترکیبی از سوژه و اُبژه است) که در فلسفه اسلامی قابل قبول نیست. دیگری در حوزه عمل و کنش وتمدنی محور اول است که می‌شود (بوروژوازی «زی پسوند است») که مرحله‌ای از ساخت و بافت اجتماع غرب و تحولات اصلی مدرنیته از اینجا شروع می‌شود مثلا انقلاب فرانسه را بروژوها علیه فؤدال‌ها کردند و این دو اساس مدرنیته هستند. این دو محور در هر حکومت و نظام وجود دارد و از گفته‌ی میشل فوکو ( تصور آدم‌ها از مرد و زن بودن‌، آنها را به کنش اجتماعی می‌رساند و همین کنش اجتماعی به آن تصور می‌کشاند) فهمیده می‌شود که یک نسبتی میان نظر و خارج است که هرکدام همدیگر را یاری می‌دهند. همین مدل را در جاهای دیگر هم داریم مثل یونان که ایده: فلسفه و سفسته (میتوس و لوگوس) و محور عمل: دموکراسی آنتی. برای جمهوری اسلامی هم ایده: ولایت مطلقه «مثلا» و عمل: جمهوری اسلامی_ در تاریخ اسلام: ایده در بنی امیه جبر گرایی است و در تمدن بنی امیه است. 🔸نکته جالب: برای افرادی که تفکر جبرگرایی دارند، مقوله قیام علیه ظلم اصلا برایشان مطرح نیست زیرا معتقدند این کار، جنگ با قضا و قدر الهی است؛ مثل امروزه که فقهای وهابی علیه آل سعود فتوایی نمی‌دهند. در ادامه بنی عباس که آمدند سرکار نظریه معتزله «قائلین به تفویض» را برای تثبیت خاندانشان مطرح کردند واین طرح اکثرا بخاطر سیاست بیان شد. حضرت آقا برای پیش‌رفت و آینده جمهوری اسلامی، ایده: علوم انسانی اسلامی را مطرح کردند که متاسفانه هنوزی خبری از او نیست. 🔹همانطور که اشاره شد، هر حکومتی که به قدرت می‌رسد باید یک دانشی بعنوان پشتوانه داشته باشد تا آن حکومت را مشروعیت ببخشد زیرا بشر نمی‌تواند در هرج و مرج ذهنی زندگی کند و حتما باید یک نظام‌بندی و ساماندهی باشد تا بتوان حکومت را نگه دارد و مدیریت کرد و نظر فوکو همین است. البته نظر اسلام (سنت سینوی) می‌گوید ایده‌ها علت تعین حکومت هستند بخلاف نظر فوکو. 🚦@Westernstudies

جلسه سوم

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه سوم 🔹۱۴۰۴/۶/۹ ✍️تنظیم: رضا رجبی 📌عناوین اصلی 1⃣ نسبت رساله با کتاب و سنت 2⃣ ادوار تمدن غرب 3⃣ بررسی فهرست کتب روایت تفکر، فرهنگ و تمدن 📝تقریر 1⃣ نسبت رساله با کتاب و سنت 🎙امام خمینی فرمودند: نسبت احکام شرعی که در رساله علمی آمده به آنچه که در کتاب و سنت یعنی قرآن و حدیث وجود دارد یک به ۱۰ است. 🖇کتاب انسان و سرنوشت شهید مطهری، ما در دوره انحطاط مسلمین زندگی می‌کنیم دوره افول مسلمان‌ها (تسلیم تمدنی اسلام) 🔐راه حلی که برای مسائل جدید وجود دارد دو نظریه است ۱. نظریه علامه طباطبایی که احکام متغیر و ثابت را بیان می‌کنند ۲. نظریه امام خمینی ولایت مطلقه 🖇 در کتاب بررسی‌های اسلامی عنوان مقاله (انسان و نیازمندی‌های عصر)، آنجا مسئله‌ای را بررسی می‌کند به نام اختیارات والی ثل جنگ و صلح که احکام ثابت متغیر را بررسی می‌کنند. 🎙 اما آنچه که در ولایت مطلقه امام خمینی است ایده و مسئله اجرایی به صورت کامل طرح‌ریزی شده است. ولایت مطلقه امام که در طرحریزی امام قوات جمهوری اسلامی طرح ریزی کردند و سر این طرح و قوات را ولی فقیه قرار دادند. قوه مجری واسطه و پل اندیشه به تمدن شد و قوه استنباط را قوه مقننه و شورای نگهبان انجام می‌دهند، این قوات بازوان ولایت فقیه هستند. ▫️احکام ثابت و متغیر در حوزه حکمرانی، طرح ولایت فقیه امام خمینی می‌شود. 2⃣ ادوار تمدن غرب 🏛باستان، تمدن یونان (۵ قرن قبل از میلاد الی قرن ۵) 🏰قرون وسطی، رسیدن قدرت به مسیحیت (قرن ۵ الی قرن ۱۴) عصر سیاه؛ به خاطر بیماری زیاد و حکومت دینی مسیحیت. البته یک نگاه دیگر این است که تاریخ را فاتحان می‌نویسند. 🎨 رنسانس (قرن ۱۴ الی ۱۵) قلب تپنده رنسانس، انقلاب در هنر و زیبایی‌شناسی بود که همه جنبه‌های دیگر فرهنگ را تحت تأثیر قرار داد. 💡دوره روشنگری (قرن ۱۵ الی ۱۷) عصر خرد، علم، نقد سنت و تکیه بر عقل فردی بود. ⚙️مدرنیته (قرن ۱۷ الی ۱۹) با مفاهیمی مانند پیشرفت، عقلانیت، صنعت، فردگرایی و گسست از سنت شناخته می‌شود. سر ریز این مفاهیم انقلاب صنعتی شد. 🌀پست مدرنیته (قرن ۱۹ تا به الان) این دوره ذاتاً با مفاهیمی مانند چندپارگی، نسبیت، طنز، تقلید هجوآمیز (پاستیش) و زیر سؤال بردن روایت‌های بزرگ مدرنیسم تعریف می‌شود. 3⃣ بررسی فهرست کتب روایت تفکر، کتب و تمدن 📖کتاب اول، آسمان به زمین الصاق شد 📜بررسی تمدن‌ها و تاریخ 🏛️بررسی تمدن یونان، آیین، فلسفه و تئوری‌های یونان 📋آنچه در جهان مشهور است فلسفه اسلامی را جزئی از فلسفه غرب می‌دانند؛ چون فلسفه‌ای که بوعلی سینا ارائه کرد از ارسطو برداشت شده بود. 👑بررسی روم باستان، میلاد مسیح، فلسفه، علوم و هنر رومی ⛪️بررسی مسیحیت 📖 کتاب دوم، دوباره به آسمان نگاه کن 🕌تمدن مسلمین 🤝آغاز ایران اسلامی 📉زوال تمدن اسلامی 📚جریان فکری جهان اسلام 🌅ظهور دوباره تمدن اسلامی (حکومت صفویه) 📖کتاب سوم؛ من، به قدرت رسید 🎨دوران رنسانس 🌍عصر انقلاب‌ها: 📈اقتصاد ⚙️صنعت ✊سیاست 💡علم و فلسفه ⛪ کلیسا 🎨هنر و فرهنگ 🚦@Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه چهارم 🔹1404/6/16 ✍️ تنظیم از: محمد جواد پیله ور عبادی مرور و توضیحات جلد های کتاب: این عصر قرمز است درباره مدرنیته میباشد بخاطر جنگ هایی که رخ داد سیصد ملیون نقر در کل جهان کشته شدند از قرن 19 تا پایان جنگ جهانی به بررسی: اقتصاد در زمان جنگ و در ذیل ان مکاتب اقتصادی بررسی میشوند چپ گرایی در آن زمان بیشتر میشودو کشور ها احتیاج به هویت ملی پیدا میکنند بعد مرز ها شکل گرفت و فلسطین را به این نحو توضیح میدهند که فلسطین یکی از شهر های عثمانی ها بوده است که با فرو پاشی عثمانی ها اسراییلی ها آن را از فلسطینی ها گرفتند قبلا قلمرو هایی بوده است که اگر کسی آن را فتح میکرد امپراطوری تشکیل میداد ولی خوانش ما از مسیله این چنین میباشد که: از جنگ های صلیبی همیشه نزاع بر سر فلسطین بوده است و هیچ موقع فلسطین به دست یهودیان نیفتاد لذا حق تصرف فلسطین را ندارند ملکه اینگلیس یک جمله معروف دارد که میگوید: خورشید در سرزمین های من غروب نمیکند به این معنا میباشد که سرزمین من آنقدر وسعت دارد که هر وقت به یکی از آنها رجوع کنی خورشید غروب نکرده است که این وسعت استعمار اینگلیس را هم میرساند بخش دوم کتاب درباره قاجاریه توضیح میدهد از فتحعلی شاه، معاهدات و نادر شاه و شکل گیری مشروطه و.... در جلد آخر: دوره پست مدرنیته را توضیح میدهد دوره پست مدرنیته در مقابل مدرنیته میباشد به این بیان که دیگر آقایی انگلستان تمام شده است و آقایی و به قول معروف ابر قدرتی به آمریکا رسیده است و البته الان دوره آقایی آمریکا در حال گذشتن است و دنیا در حال تبدیل شدن به چند قطبی ای است که ابر قدرت های مستقلی در آن وجود دارند در ادامه کتاب درباره رضا خان و جمع شدن بساط مشروطه میباشد پهلوی با تمام حکم رانی ها فرق میکرد پهلوی تنها پادشاه بدون خاندان میباشد چرا که او از سوی سفارت تعیین شده بود کل ساختار حکومت ایران در در پهلوی تغییر میکند و دوره مدرن با رضا خان در ایران شکل گرفت دولت مدرن یعنی چه؟ حکمرانی پادشاهی دیگر معنایی ندارد الان دیگر رابطه رییس مریوس بر مبنای خدمتگذاری باید باشد و چیده شود در دوره رضا خان آزادی حقوق زنان و روابط بین الملل و زبان فارسی اهمیت پیدا کرد چرا که قسمتی از هویت ملی بود ما زبانی داریم که خواندن متن های قدیمی و نوشتن آن تغییر چندانی نکرده و میتوانیم متن های قدیمی را هم بخوانیم رضا شاه بخاطر قانون ملی لباس های ایرانیان را از حالت پیش تغییر داد جریان روشن فکر از خود دربار شکل گرفت لذا نتوانست موفق بشود. امپریالیسم آمریکا بعد جنگ جهانی بوده است که انتقال قدرت از انگلستان به آمریکا صورت گرفت و به طورکلی قصد امپریالیسم تصرف میباشد یا تصرف فیزیکی یا اینکه تسلط سیاسی و اجتماعی و به هر نحو تصرفی امپریالیسم تسلط ظاهری و واقعی است در ادامه به مقدمات ج اول پرداختیم: چرا تاریخ تمدن؟ تا وقتی که ما تاریخ تمدن را نشناسیم بستر افکار آنها و مواجهه ای که ما با غرب در آن داریم را نمیتوانیم درست کنیم و به بهترین نحوه و شکل باشد هر جامعه ای که بخواهد نیاز هایش را خودش تامین کند نیاز به تمدن دارد : تمدن یعنی خود کفایی و تاکنیک بومی ای که آن تمدن به کار میبرد تا خودش بتواند به نیاز هایی که دارد پاسخ بدهد و نیازمند دیگری نباشد امکانات بومی: مانند جمعیت زیاد و هوش و معادن و ظرفیت های کشور گفته میشود جوامع یا تمدن ساز هستند یا فاقد تمدن و در بحران هویتی زندگی میکنند لذا خود ایران هم این چنین بود و انقلاب کرد که تمدن خودش را به دست بیاورد مراحل ساخت تمدن: اولین مرحله آن خودشناسی و البته میهن شناسی منظور است از آن میباشد مثلا درباره ما ما باید بدانیم که کشورما جای مهمی برای اروپاییان است و جاده ابریشم لذا در این جا واقع شده که در صورت رد شدن از آن دسترسی به اروپا که از ترکیه با آن هم مرز هستیم تسریع پیدا میکند بنابر این کشور ما محل تقاطع تمدن ها در جهان هستیم بنابر این تصمیماتی که گرفته میشود هم باید به این مسیله نیم نگاهی داشت که جلوی قیام و چشم داشت دیگر کشور ها را به خود بگیریم و.... که اگر جمهوری اسلامی هم نبود کشور های دیگر به ما چشم طمع داشتند لذا باید حکمرانی هم متناسب با این موقعیت باشد دومین مرحله: شناخت نیاز ها میباشد مرحله سوم: امکانات بومی و مرحله چهارم: نظم و پنجم: شایسته سالاری و شیشم سخت کوشی میباشد 🚦@Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه پنجم 🔹1404/6/17 ✍️ تنظیم از: حیدر کریمی ♦️شکل گیری تمدن ها تمدن‌ها تقریباً در دو قسمت بوده بین النهرین و خاور دور. اما از سرخ پوست‌های آمریکا چیزی به ما نرسیده. شروع تمدن‌ها از مشرق زمین بوده ن‌های مهم مثل مصر و بین النهرین و ایران باستان از تمدن‌های مهم اولیه بوده‌اند بسیاری از وسایل مانند کشاورزی و بازرگانی اهلی کردن حیوانات ساختن ارابه و سکه زدن و سند نوشتن پیشه‌ها و صنایع و قانونگذاری و حکمرانی و ریاضیات و پزشکی و استعمال مسهل و زهکشی زمین و هندسه و نجوم و تقویم و ساعت و منطق البروج و الفبا و خط نویسی و کاغذ و کتاب خانه و کتاب و مدرسه و ادبیات و موسیقی و حجاری و معماری سفال لعاب‌دار و اسباب‌های تجملی و یکتاپرستی و تکانی آرایه‌ها و جواهرات در تمدن‌های مشرق زمین پیدا شده‌اند ممکن است قبل از حضرت آدم نیز موجوداتی روی زمین مانند انسان‌ها بوده باشند سوال آیا هبوط حضرت آدم مادی بوده یعنی با همان بدن مادی هبوط کردند؟ سوال آیا معاد جسمانی همین بدن است یا غیر از این و ارتباطش با آن بدن برزخی چیست؟ پاسخ مانند بدن الان با خاک این ارتباط میان این بدن و بدن برزخی است تمدن بین النهرین حدود ۴۵۰۰ سال قدمت دارد و زندگانی در آن به نحو زندگی مقدس و معنوی بوده نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیت البقا: این نظریه ملاصدرا در بدایت الحکمه آمده آقای مطهری نیز در کتاب انسان و ایمان به گوشه‌ای از بیانات او پرداخته: انسان ابتدا نطفه بوده و زندگی گیاهی نباتی داشته یعنی فقط رشد می‌کرده سپس به زندگی حیوانی جهش یافته یعنی متحرک بالاراده شده و سپس انسان شده یعنی متحرک بالاراده ناطق و عاقل که از این نظریه در کتاب انسان ایمان به عنوان انسانیت روبناست یا حیوانیت یاد شده سپس آقای مطهری ین نظریه را در جامعه پیاده کرده و می‌گوید مردم ابتدا دور هم به خاطر معاش جمع می‌شوند بعد با ساختن زبان و فرهنگ به تمدن و جامعه می‌رسند یعنی به روح جامعه دست پیدا می‌کنند و بعد حتی با از بین رفتن آن رودخانه ا و گیاه‌ها که به سبب آن دور هم جمع شده بودند ز بین نمی‌روند به این حرکت جوهری در جامعه یا همان فرهنگ گفته می‌شود اولین تمدن تمدن سومری‌ها بوده است که چند نکته در مورد آنها عرض می‌کنیم استفاده از گاوآهن هر کشوری در تمدن سومری‌ها کاهن بزرگ داشته که به او پاتسی می‌گفتند که او نه تنها پادشاه بلکه نماینده خدا نیز بوده در تمدن سومری‌ها نها برای خدایان خویش عبادت و قربانی می‌کردند که آنها اول یکتاپرست بودند بعد چندگانه پرست شدند و برای خدا شریک قائل شدند و به اصطلاح رب النوع ها پدید آمد خدای اصلی سومری‌ها خدای نور به نام شمش بوده که انتهای این ه دین زرتشت می‌رسد سومری‌ها هر چیزی در زندگیشان اثر بگذارد پشت آن خدایی را قبول داشتند مثل باران که رب باران دارد پس جامعه با خدا و نبی شکل گرفته سومری‌ها خود را به حضرت نوح منتهی می‌دانستند اسطوره‌هایی را قبول داشتند و حضرت نوح را نیز جمله این اسطوره‌ها می‌دانستند در آخر ایلامیان و اموریان تمدن سومری را گرفته و بعد حمورابی ادشاه بابل به آنها حمله کرده و سومری را از بین می‌برد نظام شمارش ۶۰گانی از جمله ۶۰ دقیقه ۶۰ ثانیه نیز از ابداعات سومری‌ها است و سال سومری‌ها ۱۲ ماه و هر ماه ۳۰ روز داشته است اسطوره یا همان میتوس در مقابل لوگوس یا همان شناخت عقلانی ا کلام یا ناطق یا تفسیر نظاممند از عالم می‌باشد چند نکته در مورد اسطوره: اسطوره‌ها در تمدن سومری‌ها یعنی خدایان که در قرآن کریم خداوند از آنها به اساطیر الاولین یاد می‌کند اسطوره‌ها موجودات قدرتمندی بودند مردمان سومری رابطه عوالم و زندگانی و وقایع عالم را ا همان اسطوره‌ها معنا می‌کردند ه مبلغ این اسطوره‌ها سوفستانیان بودند که از اینجا سفسطه شکل گرفت چند نکته در مورد لوگوس سقراط افلاطون و ارسطو از حکما یونان بوده در مقابل اسطوره‌ها زندگی را لوگوس محور معنا می‌کردند و بعد تفسیر عقلایی از زندگی و وقایع آن می‌کردند که از اینجا فلسفه شروع شده و در مقابل سفسطه قرار گرفته است ارسطو نیز کتابی دارد به نام ارغنون 🚦@Westernstudies