🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه هفتم 🔹1404/6/23 ✍️ تنظیم از: حسین رضایی نجفی ♦️تمدن یونان باستان (2) ۱. توحید از اول خلقت با انسان بوده ۲. ختم نبوت یعنی پیامبر خاتم به بالاترین مقامی که باید می‌رسید، رسید؛به همین دلیل توحید در اسلام بهترین توحید است ۳. نسبی گرایی در مقابل مطلق گرایی است. ۴. سوفیست اشخاصی نسبی گرا بودند(وکیل های نسبی گرایی) ۵. سقراط برای نقد سوفیست ها و نقد نظام آن زمان آتن ها به سبب بحث با جوانان (به سبب عدم پاسخ صریح) کار می‌کرد. او شاگرد زنون بود. نکته: یک. ظهور سقراط ابتدا پیشرفت فلسفه و بعد از ارسطو زمان سقوط فلسفه است. دو. پیش از سقراط بحث همه اش مادی بود و بعد از ارسطو بحث تبدیل به عمل گرایی شد ۶. افلاطون در آغاز جوانی نقاش و شاعر بود و در بیست سالگی شاگرد سقراط شد. او سعی کرد خدایان یونان را در نظریات خود احیا کند. نکته: به خاطر اینکه فلسفه افلاطون را لمس نمی کردند به او انتزاعی گفتند. ۷. سبک بحث های افلاطون دیالیکتی است و قهرمان داستان او همیشه سقراط است ۸. افلاطون دمکراسی را مبدأ استبداد میدید و برای نقد به آن و طرح نظام جدید کتاب جمهور را نوشت. ۹. کتاب جمهور : یک. مهمترین پایه مدینه فاضله حمکران خوب است(فیلسوف) دو. شغل ها در جامعه افلاطونی طبق آزمون بیست ساله مشخص می‌شده است. ارسطو در ۱۸ سالگی شاگرد افلاطون شد و.... 🚦@Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه هشتم 🔹1404/6/25 ✍️ تنظیم از: حسین رضایی نجفی ۱. تدوین علم منطق توسط ارسطو انجام شد. پایه منطق ارسطو قیاس بود ۲. ارسطو همه چیز را با ماده توضیح می‌داد به همین دلیل آفرینش معنا ندارد نکته: به استعداد مطلق هیولا می گویند ۳. او به صورت جدی معتقد نبود زیرا این دنیا را فقط قبول داشت وی سعی کرد مرگ را فقط فنا معنا کند ۴. با ظهور فلسفه دین در بین مردم ضعیف شد ۵. بعد از حمله اسکندر مردم دنبال چیزی بودند که آنها را از پوچی نجات دهد نکته: هر وقت خفگان ایجاد شود انظوا و عمل گرایی ایجاد می‌شود ۶. فلسفه رواق بعد از حمله اسکندر باعث آرامش می شد و این فلسفه مبتنی بر کیهان مداری(هستی دارد واکنش نشان می‌دهد) بود آنها عالم را زنده می دانستند لذا رواقی ها پایبند به اخلاق بودند و اتفاقات را جبر عالم می دانستند. این اعتقاد جوهر تفکر روم شد و روم اخلاق گرا شد به همین دلیل فلاسفه روم فلسفه عمل گرایی است ۷. فلسفه بعدی فلسفه اپیکور بود او جهان را از ترکیب ام های به هم پیوسته اتفاقی می‌دانست وی معتقد بود که انسان باید دنبال لذت(مقابل لذت جنسی)باشد اما به تدریج فلسفه او تحریف شده و معنای مقابل لذت یعنی لذت جنسی را به جای حرف او نشاندند ۸. پیرهون باعث دوره دوم شکاکی است او معتقد بود که عالم در حال حرکت است پس نمی توان به آن شناخت قطعی پیدا کرد ۹. بقراط مادر طب است و او طب عقلانی و مزاج اربعه را مطرح کرد ۱۰. ارشمیدس معروف به هندسه و مکانیک بود. ۱۱. ایتالیا مظهر تمدن روم است ۱۲. طول و عرض جغرافیایی از یونان است ۱۳. مجلس سنا مجلسی بود که پادشاهان و اشراف زاده های روم بود ۱۴. اسکندر به خاطر اینکه جانشین خوبی نداشت بعد از مرگ قلمرو او سریع تجزیه شد و به همین دلیل رومی ها این قلمرو را فتح کردند 🚦@Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه نهم 🔹1404/6/29 ✍️ تنظیم از: حسین رضایی نجفی ۱. در سال ۳۱۱.م کنستانتین قدرت مسیحت و ضعف رومی ها را می دانست پس مسیحیت را قانون داشت و در آخر مسیحی شد ۲. مسیحت معروف به صلح بودند و بعداً این تبدیل به یک ابزار دست امپراتوری روم شد ۳. اصل اختلاف را در مسیحیت آریوس به وجود آورد. او می گفت که حضرت عیسی لوگوس است ۴. یک شوری تشکیل شد و آریوس را محکوم کرد و حاکم به سمت عقاید آریوس مایل شد ۵. طبق تبلیغات مسیحیت بر بر های غیر رومی ها هم مسیحی شدند ۶. به خاطر خشک سالی و کم بود جمیعت و عدم همکاری برده ها و حمله بربر ها روم غربی سقوط کرد ۷. ما همیشه از لوگوس و عالم عقل سخن می گفتیم اما در دسترس ما نبود؛ مسیح همان لوگوس است که مارا به عقل برساند؛ مسیح حلقه گم شده فلسفه یونان است. ۸. بازگشت به خدا در مسیحیت باعث رهبانیت و ریاضت شد. 🚦@Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه دهم 🔹۱۴۰۴/۶/۳۰ ✍️ تنظیم: رضا رجبی 📌 عناوین اصلی (مرور مباحث گذشته) 1️⃣ یونان باستان (قرن ۵ قبل از میلاد تا میلاد مسیح) 2️⃣ دوره گذار (نوافلاطونی و بازگشت به فلسفه یونان) 3️⃣ امپراتوری روم (بیزانس، روم شرقی و مسیحیت ارتودوکس در قرن ۴ و ۵) 📝 تقریر مطالب 1️⃣ یونان باستان 🏛 🎭 میت‌پرستی (خدایان اسطوره‌ای) و میتولوژی 🔍 جریان سوفیست‌ها (سفسطه) → موج اول شک‌گرایی (شک در همه چیز، حتی واقعیت) 🔍 جریان فلسفه: سقراط، افلاطون، ارسطو (کتاب ارغنون و حکمت مشاء) 📖 بحث مادةالمواد: اصل ماده‌ها که هیولا نامیده می‌شود. علامه مصباح آن را "جسم" می‌داند 🔄 حرکت: برخی معتقدند همه چیز در حرکت است، و برخی قائل به ثبات هستند 📚 ارسطو وجود را به ثابت (عالم مجردات و عقول) و متغیر (عالم ماده) تقسیم می‌کند 👳🏼‍♂️ ملاصدرا حرکت را به اعراض و جوهر تقسیم می‌کند: نطفه (حیات نباتی)، نفس حیوانی (متحرک بالاراده)، نفس انسانی (عقل) 📘 منطق ارسطویی (منطق قیاسی) در کتاب ارغنون → قاعده علیت و علت واحد 🎯 رئالیسم خام (واقع‌گرایی از نظر ارسطو): عین تابع ذهن نیست، بلکه ذهن تابع علیت‌های عینی است 🔄 در مقابل: ایده‌آلیسم → واقعیت غیر از آنچه ذهن می‌گوید نیست 2️⃣ دوره گذار 🔄 🌟 جریان زندگی ژوستین شهید (قرن دوم میلادی) 📜 رواقی بودن → ارسطو و مشایی شدن → نوافلاطونی → مسیحی شدن 📖 ژوستین: "ما آموختیم که مسیح فرزند خداست و او کلمه است. آنهایی که مبنای زیستنشان عقل و خرد است، مسیحی هستند اگرچه بی‌خدا می‌نامند" 📖 تأیید قرآن: سوره نساء آیه ۱۷۱ - "إِنَّمَا ٱلْمَسِيحُ عِيسَى ٱبْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ ٱللَّهِ وَكَلِمَتُهُۥٓ أَلْقَىٰهَآ إِلَىٰ مَرْيَمَ وَرُوحࣱ مِّنْهُ" 🎯 خلاصه نظر شهید ژوستین: "اگر کسی حق بگوید ما هم آن حق را قبول داریم" → تابع حق و حقیقت بودن 3️⃣ امپراطوری روم 🏟 ⏰ زمان میلاد مسیح: دو جریان وجود داشت 🏛 جریان اجتماعی: امپراطوری روم 💭 جریان فکری: نوافلاطونیان 📉 امپراطوری روم غربی تضعیف شد و توسط بربرها از بین رفت 🔄 امپراطوری به شرق اروپا تغییر کرد و امپراتوری بیزانس تشکیل شد ⚖️ یکی از مباحث مهم: نظام برده‌داری در امپراتوری روم ✝️ مسیحیت: همه انسان‌ها را بنی آدم می‌دانست ⚔️ در مواجهه مسیحیت با امپراطوری روم و بربرها → قدرت کلیسا به وجود آمد. 🛡کلیسا قدرت نوینی در حکمرانی روم به حساب می‌آمد و از طرف دیگر بربرها مسیحی شده و خود را تابع کلیسا می‌دانستند. ⛪️ کلیسا: قدرت متمرکز مشروعیت‌بخش برای پادشاهان 📖 پولس: یکی از مدافعان مسیحیت که به تبلیغ در میان غیریهودیان پرداخت 🧠 نظریه پولس: "کسانی که عقل دارند نیاز به خدا ندارند" → امکان دارد که یکی از مبانی جدایی دین از حکومت این نظریه باشد 📚 برای شناخت جریان فکری یهودیت: باید فیلون را شناخت 🚦@Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه یازدهم ✍️ تنظیم از: حسین رضایی نجفی ۱. طبق گفتار های قبلی تنها چهار چوب برای همه چیز حتی آموزش کلیسا بود ۲. در سال ۵۰۰ همکاری بین چهار چوب و پادشاهان بربرها توانستند ثبات نسبی در اروپا ایجاد کند ۳. تقسیم دورهای تاریخ با رویکرد ساختار اجتماعی یک. یونان باستان تا قرن پنج: نظام برده داری دو. قرون وسطی تا انقلاب فرانسه: سیستم اجتماعی فئودالیسم(تبدیل برده به دهقانی که با زمین است و با زمین ارزش دارد نکته: یک. به رابطه ارباب و رعیت فئودالیسم می‌گوید نکته دو. در فئودالیسم ملاک قدرت زمین داشتن بود سه. بورژوازی: کسانی که از بین رعیت ها کسانی که سواد داشتند دارای جایگاه ویژه بودند از جمله این جایگاه لیدر بودن، وکیل بودن، دلال بودن و در آخر دارای قدرت عظیم از جهت رعیت ها برای شورش به عبارت دیگر بورژوازی مقابل کلیسا و پادشاهان و ارباب ها بوده (شوراندن رعیت ها توسط بورژوازی ها +تضعیف فئودالیسم+همراهی روشن فکر ها =سقوط فئودالیسم چهار. طبقه متوسطه شهری 🚦@Westernstudies

🔹 #گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه دوازدهم ♦️تصور نظام توحیدی و اسلامی سخت تر مهم تر از تصدیق آن است. توحید با برهان های متعارف اثبات می شود ولی فهم نمی شود. تصورش یک صعود عقلانی نیاز دارد. خدا واقعیت مطلق است یعنی چی؟ ▫️چرا استاد مطهری در جهان بینی توحیدی به #رئالیسم می پردازند؟ ▫️چرا رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن به براهین اثبات وجود خدا نمی پردازند؟ ▫️چرا در قرآن براهین اثبات خدا نیامده؟ ▫️چرا رهبری فرمودند حکمت متعالیه را ترویج کنید تا تقوای انسان زیاد شود؟ ▫️ثمره نظام توحیدی 🚦@Westernstudies