eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
17.5هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای ولایتی بازسازی ایران باید از اولیت ها باشد. پاسخ در👇👇👇 🇮🇷 کانال ویکی شبهه @wiki_shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آقای ولایتی بازسازی ایران باید از اولیت ها باشد. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است مخارج بازسازی سوریه حداقل 250میلیارد دلار تخمین زده می شود ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ❗️همزمان با پیروزی جبهه مقاومت در انواع تحرکات رسانه ای را شاهد هستیم. به عنوان مثال اخیرا ویدوئی تحت عنوان 'چراغی که به خانه رواست" در فضای مجازی منتشر شده که به وضع مدرسه ای در ایران میپردازد. ‼️این مسئله که بسیاری از مشکلاتی دارند درحالیکه سطح آموزشی با کیفیت بهتر، حق کودکان این سرزمین است، بلاشک یک مطالبه جدی است. ⚠️لکن بررسی فیلم مذکور از منظر نکات جدی را دربردارد: 1⃣این پیام را چه کسی فرستاده؟ و چرا الان فرستاده شده است؟ ❌توجه به کیفیت فیلم و مدل گزارش نشان از بودن آن دارد و قدیمی ترین سند،مربوط به سایت ایرانیانِ انگلستان در تاریخ شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۹( ۲۱ آگوست ۲۰۱۰)است؛ یعنی حداقل 7 سال پیش، که احتمالا قدیمی تر از آنهم هست ! 2⃣دقیقا در زمان های ایران در جبهه های چه کسی با موج سواری بر روی این موضوع، پیام مزبور را بعد از 7 سال در ذهن مردم پررنگ میکند؟ 🚫آرشیو سایت های نشان میدهد دو ماه پیش، گزارشی در این رابطه در بالاترین و متنی در سایت سازمان مجاهدین خلق منتشر شده است ! ⭕️به نظر میرسد جبهه ی در حلب البته با حمایت غرب، بمباران رسانه ای خود را به گونه ای هدایت میکند تا با این دست اخبار ، جبهه ای در داخل ایران برای خود دست و پا کند تا شاید پشت جوانانی را که جان خود را برای دفاع از همین مردم و همین کشور به دست گرفته اند خالی کنند!!! 3⃣سوال آخر، چه بین مدیران این گونه رسانه ها، منافقین، گروه های تکفیری، آمریکا و انگلیس وجود دارد که همه با هدف عقب راندن جبهه ی مقاومت وارد صحنه شده اند ؟؟ تا آنجا که برای ایرانی ها را مطرح میکنند و میگویند نگران خودتان باشید ! به غربی ها میگویند نگران مردم سوریه باشید ! ⚠️ 👈 هر انسان عاقلی میداند؛ ایران اگر در سوریه و عراق و لبنان نجنگیده بود امروز باید در با داعش میجنگید ! 💢برای ساختن مدارس کشور هم اگر به جای اختلاس و سازش همچون نیروهای نظامی( اعم از ارتش و سپاه) خود را بکار گیرند، قطعا به فکر کار و خدمت به مردم خواهند بود. 🔴 ایران هنوز در مقابل بودجه ی نظامی خیلی از کشورها بودجه حداقلی به حساب می آید و این پیروزی ها نتیجه ی مردان سپاه و ارتش هست و درحالیکه در کنار آن برای سازندگی و ساخته شدن ایران باید جلوی فساد مالی دولتی ها و اختلاس ها و اشرافیگری ها گرفته شود . باید نمایندگانی که به قانون شفافیت رای منفی می دهند و برداشت ها و حقوقهای نجومی را حق خود و خانواده خود از سفره ی انقلاب میدانند، مواخذه شوند. 📚آشنایی با اندیشه ولی فقیه مهم ترين اولویت ماست. @daghdagheRahbar بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe شریعتی : مذهبی ؛ رژيمی است که در آن به جای سياسی ، رجال مذهبی (روحانی) مقامات و را اشغال میکنند و به عبارت ديگر حکومت مذهبی يعنی حکومت بر ملت.. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️نمیدانیم که جمله از مرحوم شریعتی است و یا باز بنام ایشان صادر شده است ، اما در هر حال فرقی نمیکند . به فرض که تعریف "حکومت مذهبی" چنین باشد که نیست ، اما سؤال این است که حال تعریف حکومت غیر مذهبی چیست؟ 🔸اگر این را پاسخ دهند ، بر خودشان معلوم میشود که تعریفشان از "حکومت مذهبی" غلط است. ♦️مثال : اگر در کشوری یک حقوقدان رییس جمهور شد ، میتوان گفت : حکومت غیر مذهبی ، یعنی یک حقوقدان زمام امور را در دست میگیرد ، بنابراین ، به اعتبار اینکه حقوقدان است ، به رأی مردم اهمیت نمیدهد ، استبداد دارد و ...؟ یا اگر یک اقتصاددان یا یک سرمایه ‌دار یا یک پزشک رییس جمهور شد چه ؟ آیا تعریف ارائه شده ، فقط در خصوص حکومت مذهبی و یک شخص روحانی صدق میکند ؛ چرا؟ این تعریف از کجا آمده و بر کدام اصول عقلی ، منطقی و علمی استوار میباشد؟ ♦️به جای رجال سیاسی : به جای رجال سیاسی ، رجال مذهبی می ‌آیند یعنی چه ؟! آیا شاخصه رجال سیاسی این است که الزاماً کافر و لامذهب باشد ؟! یک دیندار و مذهبی ، نمیتواند سیاسی باشد ؟! آنهم در اسلام ناب که "سیاست را از دیانت جدا نمیداند"؟ پس ببینید ، همه شعار بی منطق است. 1⃣صرف نظر از مذهبی و غیر مذهبی بودن یک حکومت ، باید توجه داشت که هر چند که "حاکم" یک انسان است ، اما چگونگی "حکومت" ، با یک شخص خاص تعریف نمیشود. 2⃣حکومت ، با بافت و ساختار "اعتقادی" تعریف میشود ؛ حال فرقی ندارد که مذهبی باشد یا به اصطلاح غیر مذهبی ؛ کلیسایی باشد یا اسلامی ؛ سرمایه ‌داری باشد یا جمهوری و ... 3⃣وقتی یک بافت و ساختار "اعتقادی" ، به رأی مردم و یا به زور ، حاکمیت را در اختیار گرفت ، و قوانین کشورش را منطبق با آن ساختار تدوین کرد ، و چارچوبها و رفتارهایی را که در راستای آن اعقتاداتِ هدفمند میباشد ، در شئون متفاوت کشورداری حاکم کرد ، میشود "نوع حکومت" . حال خواه مذهبی باشد ، یا غیر مذهبی ؛ سلطنتی باشد یا جمهوری ، مستقل باشد یا وابسته. 4⃣حکومتها ، تا وقتی ساقط نشده ‌اند ، پابرجا هستند ، در صورتی که رهبران آنها یا میمیرند ، یا به دلیل فرسودگی کناره میگیرند ، یا با رأی مردم متغیر میشوند و ... ؛ پس تعریف حکومت به اشخاص نمیباشد ؛ بلکه اشخاصی که به حکومت میرسند نیز با همان "ساختار اعتقادی" تعریف شده و از آن حیث دارای مقبولیت و مشروعیت میگردند. 5⃣حکومت‌ سلطنتی ، از پدری به پسری یا به یکی از اعضای خانواده سلطنتی منتقل میشود (مثل انگلیس یا سعودی) ؛ حکومت دیکتاتوری ، از دیکتاتوری به دیکتاتور دیگر منتقل میشود ، خواه با کودتا باشد یا ... ؛ حکومت فراماسونی ، با اشکال متفاوتش ، بین اعضای قسم خورده و شیطان پرست تقسیم میشود ، حال چه حزبی بر سرکار آیند و چه فردی ؛ حکومت سرمایه‌ داری ، همیشه در اختیار و کنترل و انتخاب سرمایه‌ داران است ، حال چه سلطنتی باشد ، یا جمهوری ؛ مردمی باشند یا حزبی . همه توسط سرمایه‌ داران اصلی ، اداره میشوند. (مثل آمریکا) . حکومت اسلامی (مانند جمهوری اسلامی ایران) نیز از یک فقیهی که در میان فقهای زنده ، دارای شرایط مساعدتر ، مطلوبتر و مقبول‌ تر میباشد ، به فقیه دیگری دارای همین شرایط منتقل میشود. ♦️بحث از انواع حکومتها : دقت کنیم که بحث از انواع حکومتها ، یک بحث علمی است که به صورت عام همگان میدانند و یا با توضیحی مختصر ، درک موضوع و مطلب میکنند ، و به صورت تخصصی ، از مباحث مطروح در "علوم سیاسی" میباشد . در هر حال ، اصلاً و ابداً یک بحث شعاری و ژورنالیستی نمیباشد که هر کس هر طوری که خواست ، به تناسب مواضعش ، از آن تعریف بدهد . این گونه تعاریف سبک ، تبلیغی یا ضد تبلیغی میباشد و هیچ بار علمی ندارد. ♦️حکومت غیر مذهبی نداریم : پیش از این بسیار توضیح داده شد که تقسیم مردمان و حکومتها به «دیندار و بی ‌دین» ، فقط یک حُقه ‌ای برای فریب است ، در این عالم نه بی‌ دینی و بی‌ مذهبی وجود دارد و نه شخص بی ‌دین و بی مذهب ؛ بلکه همگان نوعی دین و مذهب دارند ، فقط ادیان و مذاهبشان متفاوت است . حکومتها نیز چنین هستند . امپریالیسم ، کمونیسم ، صهیونیسم ، ماسونیسم ، فمینیسم ، فاشیسم ، لیبرالیسم و...، همه دین و مذهب هستند ، همه از نوعی جهان ‌بینی و ایدئولوژی (دین) برخوردار میباشند و با آن تعریف میشوند ؛ و همه سعی دارند که به حکومت برسند و هر کدام هم که به حکومت برسند ، افرادی را به قدرت مینشانند که بر همان اعتقاد باشند و سعی کنند تا چارچوب ‌های آن اعتقاد را بر شئون متفاوت جامعه ، قوانین و مدیریت ، حاکم کنند. ♦️حکومت اسلامی :
حال که روشن شد ، هیچ حکومت غیر دینی وجود ندارد ، باید دقت کنیم که مسلمان میداند و یقین دارد که این دموکراسی بازیها [که همه مصنوعی ، نمایشی و ظاهری هستند] ، بازی سران قدرت در این دنیاست و خداوند متعال منفعل رأی و نظر بندگان خودش نمیباشد . لذا فرمود : «دین نزد خدا ، فقط اسلام است» . یعنی مابقی مقبول حق نیست ، پس حق نیست . در یک جامعه اسلامی ، ساختار حکومتی باید مطابق "دین اسلام" باشد و قوانینش نیز باید مطابق "فقه اسلام" باشد . در اسلام ، "حکومت حقِ ولایت حقه" میباشد ، البته سایر حکومتها نیز بدون "ولایت" نیستند ، بلکه "ولایت طاغوت" بر آنها حاکم میباشد. ☑️پس روشن است که به ناچار این "ولایت" باید در اختیار کسی باشد که ضمن برخوداری از شئونی چون "تقوا ، بصیرت ، شجاعت و ..."، به شرع ، فقه و احکامش علم و اشراف کامل داشته باشد . این شخصیت در اصل ، شخص معصوم (ع) است که اشرف مخلوقات میباشد. خداوند متعال حاکم است و حکومت را حق والا ترین ، کامل ‌ترین و بهترین بندگانش قرار داده است . در زمان عدم دسترسی یا عدم امکان حکومت شخص معصوم «ع» (چه غیبت و چه غیر غیبت) ، به نیابت ، شخص فقیهی که واجد آن شرایط باشد ، حاکم میشود ، تا ساختار و چارچوب حکومت ، منطبق با دین اسلام باشد ، نه منطبق با ادیان دیگر ، مثل امپریالیسم یا صهیونیسم. @sh_alaviuon_1 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
❁ـ﷽ـ❁ ◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ چه عیدی بود یلدا ، نه حیوانی گردن زده شد و نه انسانی در آئينی به خاک افتاد و کرنش کرد . همچون نوروزهمتایش فقط مهربانی بود ، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن ، زمستانتان پر مهر.. فصل زمستانتان قرین برکت و سرور باد! ❇️ پاسخ شبهه: ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe 💥چه شب خوبی بود یلدا، شب با هم بودن و صله ارحام ...اما... ✅ کاش در این با هم بودنها یاد یتیمان و فقیران هم بودیم و چون عید فطر مبلغ هر چند کمی را به آنها هم کمک کنیم تا آنها هم مثل ما شاد باشند. ✅ کاش در این کنار هم بودنها کودکانی راکه سقفی برای نشستن و با هم بودن ندارند را هم فراموش نمی کردیم. ✅ کاش یک هزارم خرج جشن و پایکوبی یلدایمان را به فقرا اختصاص می دادیم. ✅ کاش گوشت و خورش شام یلدایمان را چون عید قربان و نذریهای محرم با همسایه ای که فرزندانش چندین ماه است که گوشت و خورش نخورده اند هم تقسیم کنیم. ✅ کاش در این شب بلند، کرنش و سجده در برابر آفریدگار مهربانی که با چرخش بسیار دقیق و منظم روز و ماه و سال، لذت این لحظات را به ما ارزانی داشته را هم فراموش نکنیم. 💥آیا انسانیت فقط به فکر خود بودن است یا به فکر دیگران هم بودن و تقسیم لحظات و مهربانیها و شادیها ... ؟!!! 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51 📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ 🆔 @Wiki_Shobhe لطفا دلائل طرفداران تکامل انواع و نقد انان را به طور خلاصه برایمان بیاورید که آنان به چه دلیل معتقد به تکامل انواع و خلقت انسان از هستند ❇️ پاسخ شبهه ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe ❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است: 🗯به آسانی میتوان استدلالات آنها را در سه قسمت خلاصه کرد: 🔷نخست دلائلی است که از دیرینشناسی و به اصطلاح مطالعه روی فسیلها، یعنی اسکلتهای متحجر شده موجودات زنده گذشته، آورده اند آنها معتقدند مطالعات طبقات مختلف زمین نشان می دهد که موجودات زنده، از صورتهای ساده تر به صورتهای کاملتر و پیچیده تر تغییر شکل داده اند. ❗️تنها راهی که اختلاف و تفاوت فسیلها را می توان با آن تفسیر کرد، همین فرضیه تکامل است. 🔷دلیل دیگر قرائنی است که از تشریح مقایسه ای جمع آوری کرده اند، آنها طی بحثهای مفصل و طولانی می گویند هنگامی که استخوان بندی حیوانات مختلف را تشریح کرده، با هم مقایسه کنیم شباهت زیادی در آنها می بینیم که نشان می دهد همه از یک اصل گرفته شده اند. 🔷بالاخره سومین دلیل آنها قرائتی است که از جنین شناسی بدست آورده اند و معتقدند اگر حیوانات را در حالت جنینی که هنوز تکامل لازم را نیافته اند در کنار هم بگذاریم خواهیم دید که جنینها قبل از تکامل در شکم مادر، یا در درون تخم تا چه اندازه با هم شباهت دارند، این نیز تأیید می کند که همه آنها در آغاز از یک اصل گرفته شده اند. 🗯پاسخهای طرفداران ثبوت انواع ❗️ولی طرفداران فرضیه ثبوت انواع یک پاسخ کلی به تمام این استدلالات دارند و آن اینکه هیچیک از این قرائن قانع کننده نیست، البته نمی توان انکار کرد که هر یک از این قرائن سه گانه احتمال تکامل را در ذهن به عنوان یک احتمال ظنی توجیه می کند، ولی هرگز یقین آور نخواهد بود. ❗️به عبارت روشنتر اثبات فرضیه تکامل، و تبدیل آن از صورت یک فرضیه به یک قانون علمی و قطعی، یا باید از طریق دلیل عقلی بوده باشد، و یا از طریق آزمایش و حس و تجربه، و غیر از این دو راهی نیست. 🗯اما از یکسو می دانیم دلائل عقلی و فلسفی را به این مسائل، راهی نیست، و از سوی دیگر دست تجربه و آزمایش از مسائلی که ریشه های آن در میلیونها سال قبل نهفته است کوتاه است 🗯آنچه ما با حس و تجربه درک می کنیم این است تغییرات سطحی با گذشت زمان به صورت جهش (موتاسیون) در حیوانات و گیاهان رخ میدهد، مثلا از نسل گوسفندان معمولی ناگهان گوسفندی متولد می شود که پشم آن با پشم گوسفندان معمولی متفاوت است، یعنی بسیار لطیفتر و نرمتر میباشد، و همان سرچشمه پیدایش نسلی در گوسفند بنام (گوسفند مرینوس) می شود، با این ویژگی در پشم. 🗯و یا اینکه حیواناتی بر اثر جهش، تغییر رنگ چشم یا ناخن و یا شکل پوست بدن و مانند آن پیدا می کند. ❗️ولی هیچکس تاکنون جهشی ندیده است، که دگرگونی مهمی در اعضای اصلی بدن یک حیوان ایجاد کند و یا نوعی را به نوع دیگر مبدل سازد. 🗯بنابر این ما تنها می توانیم حدس بزنیم که تراکم جهشها ممکن است یک روز سر از تغییر نوع حیوان در بیاورد، و مثلا حیوانات خزنده را تبدیل به پرندگان کند، ولی این حدس هرگز یک حدس قطعی نیست، بلکه تنها یک مساله ظنی است چرا که ما هرگز با جهشهای تغییر دهنده اعضاء اصلی به عنوان یک حس و تجربه روبرو نشده‌ایم. ❗️از مجموع آنچه گفته شد چنین نتیجه می گیریم که دلائل سه گانه طرفداران ترانسفورمیسم نمیتواند این نظریه را از صورت یک فرضیه فراتر برد، و به همین دلیل آنها که دقیقا روی این مسائل بحث می کنند، همواره از آن به عنوان فرضیه تکامل انواع سخن می گویند نه قانون و اصل. 📚تفسیر نمونه ج11 ص83 🆔 @wiki_shobhe ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51 📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⛔️ شبهه: ⛔️ چه مدرک معتبر سنی پسندی برای ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) وجود دارد؟ 💡 هشتگ کلیدی: ❇️ پاسخ شبهه: ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe ✳️ بدون شک ، دغدغه‌‌ی کسانی که در شهادت حضرت فاطمه‌ی زهراء (س) تشکیک می‌کنند ، چگونگی رحلت ایشان نیست و برای آنها فرقی ندارد که وفات ایشان به چه نحوی بوده است . بلکه دغدغه این است که اگر از واژه ‌ی «شهادت» استفاده شود ، اولاً دال بر قرار گرفتن بر موضع حق و کشته شدن در راه‌ خداست و ثانیاً دال بر قرار گرفتن بر موضع باطل و دشمن خدا بودن قاتل یا قاتلین است . لذا اثبات قرار داشتن آن بانوی بزرگوار بر صراط مستقیم و موضع حق ، اهمیت بیشتری نسبت به اثبات چگونگی رحلت یا شهادت دارد . چرا که در این صورت فرقی نمی‌کند که به محقق ثابت شود ایشان به صورت طبیعی رحلت نموده است و یا به شهادت رسیده است ، در هر دو حال دشمن او ، بر مواضع ناحق و دشمن خدا محسوب میگردد . در این خصوص شیعه و سنی روایات بسیار محکمی نقل کرده ‌اند که بیان همه یا اکثر آنها میسور نمی‌باشد ، لذا فقط به ذکر سه نمونه ‌ی گویا به سند اهل سنت بسنده می‌شود: 1⃣ رسول خدا فرمود : «یا فاطمه انّ الله یَغضِبُ لِغَضَبَکِ وَ یَرضیٰ لِرضاک» ؛ ای فاطمه ، همانا خداوند به خاطر خشم تو خشم میگیرد و از خشنودی تو خشنود می‌گردد. 📝مدارک : مستدرک حاکم ، ج 3/154 ، مجمع الزواید ، ج 9/203 2⃣ پاره ی تن من است و هر کس او را به خشم آورد ، مرا خشمگین کرده است. 📝مدرک : فتح الباری فی شرح صحیح البخاری ، ج 7/84 و نیز صحیح بخاری ج4/210 چاپ دارالفکر بیروت. 3⃣ فاطمه دختر رسول خدا (ص) [در ماجرای فدک] خشمگین شد و از ابوبکر کناره ‌گیری کرد و تا هنگام وفات و رحلتش این قهر و کناره ‌گیری ادامه داشت. 📝مدرک : صحیح بخاری ، ج 4 ص 96 و 42 ؛ چاپ دارالفکر بیروت 🔰با توجه به جایگاه و مقام آن حضرت نزد خداوند متعال و رسول او (ص) که شیعه و سنی بر آن معترفتند و مواضع ، خشم و قهر ایشان تا آخر عمر با شیخین ، نفی و تکذیب شهادت ، هیچ مسئله ‌ای را مرتفع نمی‌نماید . 👈 اما در خصوص حمله با خانه ایشان ، ضرب و جرح و آتش زدن درب خانه و باز کردن در با لگد و سقط محسن و وفات بر اثر جراحات وارده (که همان شهادت است) ، مستندات ذیل ایفاد میگردد: ✔️احمد بن جابر بلاذری ، نویسنده‌ ی بزرگ اهل تسنن و صاحب کتاب «التاریخ الکبیر» که علمای اهل تسنن امثال «ذهبی» در کتاب «تذکره الحفاظ» و «ابن کثیر» در کتاب «البدایه و النهایه» به نقل از «ابن عساکر» او را بی‌ بدیل میشمرند ، در شرح ماجرا‌های سقیفه مینویسد: 🔥ابوبکر به دنبال علی فرستاد تا بیعت نماید ، اما او بیعت نکرد . پس عمر در حالی که ابزار آتش افروزی به همراه داشت بدانجا آمد . فاطمه او را در کنار در خانه‌ دید و گفت : پس خطاب ! آیا میخواهی در خانه ‌ام را بر روی من آتش بزنی ؟! عمر گفت : بلی ، و آتش زدن در خانه‌ ی تو برای تقویت رسالت پدرت است. 📝مدرک : انساب الاشراف ، ج 1/586 ؛ چاپ دار المعارف قاهره ✔️صلاح الدین خلیل ایبک صفدی کتابی را به نام «الوافی بالوفیات» که مستدرک «وفیات الاعیان» ابن خلکان است ، تألیف نمود . او در این کتاب مینویسد: 🔥«روز بیعت ، عمر ، ضربتی به شکم فاطمه کوفت ، به گونه ‌ای که محسن (همان جنینی که در شکم داشت) را سقط نمود. 📝مدرک دیگر : نزدیک به همین تعریف در کتاب «اثبات الوصیه» مسعودی ، صحفه 143 آمده است. ✔️سبب و علت درگذشت حضرت آن بود که «قنفذ» غلام آن مرد ، به دستور وی ، با غلاف شمشیر بر آن حضرت کوبید . ایشان بر اثر آن ضربات محسن را سقط کرد و بدین جهت به سختی بیمار شد و به هیچ وجه به کسانی که در آزار وی دسته داشتند ، اجازه‌ ی عیادت نداد. 📝مدرک : طبری ، دلایل الامامه ، ص 45 @Sho1bahat بازنشراز ◀️شبهه ✅ پاسخ دوم👇 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe/3020 ✅ پاسخ سوم👇 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe/3616 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام: https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg‌ 〰 🍁❁🍀❁🌸❁🍀❁🍁 〰
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⛔️ شبهه: ⛔️ چه مدرک معتبر سنی پسندی برای ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) وجود دارد؟ 💡 هشتگ کلیدی: ❇️ پاسخ دوم شبهه: ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe 🔹در شهادت حضرت زهرا طبق کتب وروایات شیعه جای هیچ شکی نیست. علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار که دایره المعارف روایات شیعه است در ابواب مختلف، روایات وارده از کتب معتبر شیعه را ذکر کرده وبر مظلومیت اهل بیت استدلال می کند 📚بحار الانوار،ج28 ص37 باب 2- ج29 ص105 باب 11- ج43 ص155 باب 7 وج97 ص191 باب 5 و... ❗️مرحوم کلینی در کافی شریف روایت می کند که امام کاظم فرمود: "ان فاطمه صدیقه شهیده" "فاطمه صدیقه شهیده است" 📚الکافی،ج1 ص458 ❗️روایات فراوانی نیز در کتب علمای اهل سنت آمده است که دلالت می کند حضرت زهرا را شهید کرده اند. علامه سبحانی در یورش به خانه وحی،علامه مکارم شیرازی در دوکتاب "الغاره علی بیت الوحی"وکتاب "پیام امام"( شرح نهج البلاغه) ذیل خطبه 202 وعلامه سید جعفر عاملی در کتاب "ماساه الزهرا"مفصلا قضیه شهادت حضرت زهرا را از کتب اهل سنت اثبات کرده اند. محقق معاصر جناب عصیری نیز در کتاب "شبهات فاطمیه"مفصلا این قضیه را از کتب اهل سنت اثبات می کنند. ❗️ما به طور اجمالی مقداری دراین مورد بحث می کنیم. ✅:تهدید به هجوم واتش زدن خانه حضرت در کتب اهل سنت: 1⃣ابن ابی شیبه استاد بخاری در کتاب مصنف خود چنین روایت می کند: "هنگامی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، علی وزبیر در خانه فاطمه به گفتگو ومشاوره می پرداختند واین مطلب به عمر رسید. او به خانه فاطمه آمد وگفت :ای دختر پیامبر محبوبترین فرد برای ما پدرت وسپس تو هستی ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند" 📚المصنف،ج8 ص572 2⃣بلاذری در انساب الاشراف خود روایت می کند: "ابوبکر به دنبال علی فرستاد تا بیعت کند.علی از بیعت امتناع کرد، سپس عمر با فتیله ( آتش زا) حرکت کرد وبا فاطمه در مقابل خانه رو به رو شد. فاطمه گفت ای فرزند خطاب می بینم درصدد سوزاندن خانه من هستی؟ عمر گفت بلی این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است" 📚انساب الاشراف،ج1 ص586 ❗️در این باب روایات دیگری نیز است که به کتب آدرس داده شده رجوع فرمائید ✅:عملی شدن تهدیدات 1⃣طبرانی در معجم الکبیر خود روایت می کند که ابوبکر چنین آرزو می کرد وچنین می گفت: "آرزو می کنم ای کاش حرمت خانه فاطمه را هتک نمی کردم وآن را به حال خود رها می کردم" 📚معجم الکبیر،ج1 ص62 ابن عبد ربه آرزوی ابوبکر را چنین نقل می کند: "ای کاش خانه فاطمه را نمی گشودم هرچند آنان برای نبرد در خانه را بسته بودند" 📚عقد الفرید،ج4 ص93- مروج الذهب،ج2 ص301- تاریخ الاسلام،ذهبی،ج3 ص117-118- مجمع الزواید ومنبع الفواید،ج5 ص202-203- لسان المیزان،ج4 ص189- کنزالعمال،ج5 ص631- 2⃣نظام معتزلی که از بزرگان معتزله می باشد وکاملا فرد موجه وموثقی است 📚بحوث فی الملل والنحل،سبحانی،ج3 ص248-255 واقعه را چنین نقل می کند: "عمر در روز بیعت برای ابوبکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندی را که در رحم داشت ونام اورا محسن نهاده بودند سقط کرد" 📚الوافی بالوفیات،ج6 ص17 -ملل والنحل،شهرستانی،ج1 ص57 ❗️دراین باب نیز روایات متعدد دیگری است که جهت آگاهی به کتب آدرس داده شده رجوع فرمائید @Rahnamye_Behesht ✅ پاسخ اول👇 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe/3019 ✅ پاسخ سوم👇 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe/3616 بازنشراز ◀️شبهه 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام: https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg‌ 〰 🍁❁🍀❁🌸❁🍀❁🍁 〰
❁ـ﷽ـ❁ ◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ آيا شب يلدا برگرفته از دين زرتشت است؟ نظر اسلام درباره شب یلدا و شب چله چیست؟ ❇️ پاسخ : ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe ♦️شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. ♦️شرق شناسان و مورخان متفق القولند كه ایرانیان نزدیك به چند هزار سال است كه شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را كه درازترین و تاریك ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند، در كنار یكدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریكی و سردی روحیه آنان را تضعیف نكند. ♦️واژه یلدا، از دوران ساسانیان كه متمایل به به كارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به كار رفته است. 💢یلدا همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است كه از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. ♦️ باید دانست كه هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مركب شب چله استفاده می شود. 💢 نظر اسلام درمورد شب یلدا: ♦️درباره دیدگاه اسلام در مورد سنت پیشینیان باید عرض کنیم: اسلام در مقابل سنتها و آیین های اقوام و مللی که به اسلام گرویده شده و مسلمان می‌شوند واکنشهای مختلفی را دارد: 1. یا آن سنت و آیین مخالف آموزه های شریعت اسلام بوده ، که اسلام با آن گونه سنت ها مقابله کرده و رد می کند(مانند زنده به گور کردن دختران اعراب و ...) 2. یا آن سنت و آیین موافق و مطابق با آموزه های دین اسلام است، که اسلام آنها را قبول کرده و تأیید می کند. مانند سنت پاکیزه گی و رفع کدورت و صله رحم در عید نوروز ایرانیان 3. یا آن سنت؛ سنخیت و یا عدم سنخیتی با آمورزهای دین اسلام ندارد و انجام آن مخالفتی با احکام الهی نمی‌کند و دین اسلام هم آنها را رد نمی کند. ♦️ مانند خیلی از رسوم وآیین های محلی اقالیم مختلف جهان اسلام نظیر؛ «صحبت کردن،مراسم ازدواج، و... 💢 نکته: در مواردی اسلام برخی از رسوم را طبق مبنای فوق اصلاح کرده و قسمت‌هائی را رد و قسمتهایی را تأیی می کند. ♦️حال با توجه به این مقدمه ای که ذکر شد متوجه می‌شویم که سنت باستانی شب یلدا تا جائیکه مستلزم احیای آموزه هایی چون؛ صله رحم، احترام به بزرگان، همدلی و صمیمیت در خانواده، و...شود خوب و پسندیده می باشد. ♦️ اگر در اجرای این سنت‌ها دچار افراط کاری شویم نظیر: اسراف در مخارج، چشم هم چشمی و آوردن فشار مالی نامناسب به خانواده و ... قطعاً مخالف احکام دین اسلام بوده و مردود است. ( الآثار الباقية عن القرون الخالية/ابو ریحان بیرونی/متن، ص: 363) ✅ روش در مواجه با سنتهای بومی هر منطقه در صورتی که مخالفتی با احکام الهی نداشته باشند تایید و تکریم آنهاست. 🔸در همین راستا است که امام علی(ع) هنگام فرستادن مالک اشتر به سوی مردم مصر، که سرزمینی با فرهنگ کهن چندهزار ساله بود، به وی سفارش می‌کند: 🔺سنت‌ها و آیین‌های نیکی را که بخش وسیعی از مردم آن سرزمین انجامش داده (در دل مردم آن سرزمین جا گرفته) و موجب برقراری الفت و دوستی میان آنان بوده؛ و موجب اصلاح رفتاری جامعه می‌شود را از بین مبر. و روش جدیدی را ایجاد مکن که به آیین‌‌هاى نیک کهن آسیبی وارد کند که در این صورت، آنانی که آن آیین نیک را ایجاد کرده بودند، دارای اجر و پاداش بوده و گناه از بین بردن آن آیین‌ها بر گردن تو خواهد بود!‏». 🔸روشن است که منظور امام علی(ع) در این سفارش، آیین و سنت‌های اسلامی نیست؛ زیرا همان‌گونه که گفته شد مردم مصر قبل از اسلام دارای فرهنگ و تمدن دیرین بودند و دین اسلام و سنت‌های این دین سابقه چندانی در آن سرزمین نداشت تا مورد تأکید و سفارش امام علی(ع) به مالک اشتر باشد. شب یلدا یک فرصت مناسب برای و مهمانی است که روایات متعد به اهمیت مهمان و مهمانی اشاره شده است. 📚نهج البلاغه ص 431 ◀️شبهه 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51 📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
❁ـ﷽ـ❁ ◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮐﻪ ﺗﻮﻟﺪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﯿﮕﻨﺎﻩ ﻣﺎﯾﻪ ﻧﻨﮓ ﻋﺮﺏ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ ! ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮﮐﺎﻥ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﻝ ﻧﻤﯽ ﺍﻧﺠﺎﻣﯿﺪ... ﻧﯿﺎﮐﺎﻥ ﭘﺎﮐﻤﺎﻥ ، ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﺷﺐ ﺳﺎﻝ ﺭﺍ ، ﺷﺐ ﺗﻮﻟﺪ ﻣﯿﻨﻮ ( ﺍﻟﻬﻪ ﺯﻥ ) ﻭ ﻣﯿﺘﺮﺍ ( ﺍﻟﻬﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ) ﺭﺍ ﺑﻨﺎﻡ ﯾﻠﺪﺍ ﻧﺎﻡ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ, ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ، ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﻧﺎﻡ ﻭﻃﻦ ﻭ ﻋﺮﻭﺱ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ، ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﻬﺮبانان ... ﯾﻠﺪﺍیتان پيشاپيش ﻣﺒﺎﺭﮎ.... ❇️ پاسخ شبهه: ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe 💠 - اولا اینکه که تمام عرب ها دخترانشان را ننگ میدانستند حرف غلطی است. چرا که اگر اینگونه بود دیگر نسلی نداشتند. ضمن آنکه اسلام با این عقیده جاهلی به شدت مقابله کرد. اما درباره جایگاه زن در ایران باستان، تبلیغات باستان گرایان، همواره با دروغ و اغراق آمیخته است. شواهد تاریخی بیان می کنند که اغلب زنان در ایران باستان، جایگاهی هم تراز بردگان داشته است. در لوحه های گنجینه هخامنشی که به زبان فارسی باستان است (در تخت جمشید)، سخن از تعیین دستمزد کسانی که کار می کنند، به میان می آید: مزد یک پیشه ور مرد، یک کارگر زن و مزد یک کودک. باید اذعان کنیم که در سراسر تاریخ ایران پیش از اسلام، زن همواره به سایه تاریکِ تاریخ رانده شده است. 🌚 در عهد هخامنشی و در عصر پارتیان اشکانی، گاه ما شاه دختی را می بینیم که لَختی سیمای مظلومانه خود را نشان می دهد تنها برای اینکه «وجه المصالحه» دو دشمن قرار بگیرد و به ازدواجی اجباری با دشمن تن در بدهد. (1) 💠 - واژه‌ای به معنای "تولد و زایش" است. یعنی این کلمه از یک زبان سامی (به نام زبان سریانی) و منشأ آن در بین‌النهرین بوده است. [2] و لذا این واژه ابداً ریشه ندارد. 💠 - به عقیده ایرانیان باستان، این شب، شب تولد میترا (مهر) بوده است. اما بنا بر متنِ اَوِستا، «میترا» که نام دیگر آن، مِهر است، [3] اصلاً یک الهه نیست! بلکه (نرینه) است. در اوستا: اَشی یشت (اَرت یشت)، بند ۱۶ آمده است که میترا (مهر) برادر ایزد اَشی است و در نتیجه میترا 👈 پسر اهورامزدا است. [4] همچنین در مهر یَشتِ اَوِستا که در ستایشِ ایزد مهر (میترا) است، دائماً از ضمایر مذکّر برای او استفاده شده است. - يافته‌های باستان‌شناسی نيز گويای اين است كه «ميترا» در باور ايرانيان، مانند باور يونانيان و روميان، جنس مذكر داشت. از جمله در نقش‌برجسته «اردشير دوم» در طاق بستان كرمانشاه، تصوير ميترا (مهر) به صورت مَردی كه هاله‌ی نور (اشعه نور) دور سرش وجود دارد، در «سمت چپ» نگاره ديده می‌شود.[5] https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/8/82/Ardeshir_dovom_sasani.jpg 💠💠 پس اولاً «یلدا» واژه‌ای آریایی نیست و ثانیاً ایزد «میترا» ابداً الهه بانو نبوده، بلکه به صورت مذکر (مرد) است. و الهه و بانو و زن نامیدنش نشانه کم سوادی گوینده است. و ثالثا جایگاه زن در ایران پیش از اسلام، آنی نبوده که به دروغ تبلیغ می‌کنند. التماس مطالعه 😊 📝 پی‌نوشت: [۱]. زن در ایران باستان، هدایت اللّه علوی (تهران، هیرمند، 1377)، ص12 [۲].حسن عمید، فرهنگ فارسی (فرهنگ عمید)،‌ تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۷. برگه ۱۲۲۲-۱۲۲۳ همچنین بنگرید به لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه یلدا، و نیز بنگرید به فرهنگ معین، ذیل واژه یلدا. [۳].جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۹، ص ۴۴۱-۴۴۲. [۴] اوستا، ترجمه دکتر ج. دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۹۱. ج ۱، ص ۴۷۱. Ashi Yasht (Hymn to Ashi), translation by James Darmesteter, Sacred Books of the East, American Edition, 1898, Chapter 16 Avestan text based on edition of Karl F.‎ Geldner, Avesta, the Sacred Books of the Parsis, Stuttgart, 1896 [5]. آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان‏، ترجمه رشيد ياسمى‏، تهران: نشر دنياي كتاب، ۱۳۶۸، برگه ۲۱۱ 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51 📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
❁ـ﷽ـ❁ ◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ چه عیدی بود یلدا، نه حیوانی گردن زده شد و نه انسانی در آئينی به خاک افتاد و کرنش کرد. همچون نوروزهمتایش فقط مهربانی بود، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن، زمستانتان پر مهر... فصل زمستانتان قرین برکت و سرور باد! ❇️ پاسخ دوم شبهه ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe 1⃣ يلدا، نوروز، مراسم ازدواج و … همه و همه اموري است كه به خودي خود نه تنها اشكالي ندارد بلكه مستحب هم هست! 2⃣ قرآن و سنت پیامبر، این گونه گرما بخشیدن به نظام خانواده را تحت عنوان «صله‌ی رَحِم» ستوده است و آن را در برخی موارد ، واجب ، و در مواردی بسیاری مستحب (و موجب برکت) دانسته است. 3⃣ اينكه از هر فرصت و مراسمي استفاده كنند براي تاختن به اسلام تبديل به شگردي قديمي شده است كه همگان بر آن واقفيم! 4⃣بايد بگوييم: عيد قربان و ديگر اعياد اسلامي فرصتي است براي اينكه به ياد نيازمندان باشيم فرصتي براي عبادتي توام با هم نوع دوستي در يلدا هم همين فرصت‌ها نهفته است! 5⃣ يلدا مي تواند؛ – ما را به بوسيدن دست پدران و مادرانمان مفتخر كند! – از يلدا هم مي توان براي خير رساندن به هم نوع استفاده كرد كافي است يك تكه هندوانه را با نيازمندان كوچه و بازار شريك شويم! – يلدا مي تواند صله رحم را بين ما زنده كند – و…. 6⃣ خداوند كريم در عيد قربان براي حاجيان تعيين مي كند كه مقداري بايد از گوشت قرباني به فقرا برسد ما نيز مي توانيم براي خودمان و اطرافيانمان در شب يلدا چنين تصميماتي بگيريم ، ما نيز مي توانيم در اين مراسمات مثبت آئيني كمي از اسراف بكاهيم و خيرات نماييم! 7⃣ تاكيد مي نماييم: اسلام همواره آداب، رسوم و فرهنگ هايي را كه با مباني و اصول تعارض نداشته باشند به رسميت شناخته است و از آنها نهی نمیکند. بلکه در بسیاری از این آداب و رسوم اعمال و آدابی است که آموزه های دینی و فطرت پاک انسانی به آنها دستور داده و این آداب و رسوم آنها را تقویت کرده و باعث زنده نگه داشتن آنها میشود مانند همین صله رحم ها و دید و بازدید ها ، ازدواج جوانان ، سور دادن به فقیرا ن و… توصیه میکند! 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51 📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe در آيه 282 سوره بقره خداوند مي فرمايد 2 مرد شاهد بياوريد و يا 1 مرد و 2 زن چرا 2 زن برابر با يك مرد قرارگرفته؟؟؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣اين آيه يكي از مواردي است كه گاهي برخي براي اشكال به قوانين اسلام به آن استناد و ادعا مي كنند كه اين ‌آيه نقض مساوات و برابري زنان با مردان در اسلام است، در حالي كه اين ادعا به هيچ وجه پذيرفته نيست . بحث از شاهد مربوط به حقوق شاهدان نيست، بلكه مربوط به حقوق افرادي است كه در محكمه به عنوان مدعي حاضر شده اند . آن هم تنها در مواردي خاص شهادت دو زن به مثابه شهادت يك مرد دانسته شده و در موارد ديگري چنين نيست. در آيين دادرسي اسلام، شهادت زن همچون شهادت مرد، به عنوان يك اصل پذيرفته شده ، اگر چه در برخي موارد قدرت اثبات شهادت مرد و زن متفاوت است. گاه فقط گواهي زن پذيرفته است، چه به طور مستقل و چه به طور مركب و آميخته. در اين موارد است كه معمولاً شهادت دو زن، برابر با شهادت يك مرد دانسته شده و همين موجب برخي انتقادها و اعتراض‌ها شده 2⃣ اسلام در زماني كه براي زن ارزشي قائل نبودند، شأن انساني قائل شده و شهادت و گواهي زن عادل را پذيرفته است. بنابراين اختلاف درجه تاثير و قدرت اثبات شهادت مرد و زن، همچون اختلاف ديه و ارث آنان، جنبه ارزشي نداشته، بلكه مبتني بر واقعيات و حكمت هايي ديگر است كه غفلت از آن ها و تساوي گرايي افراطي در زمينه آن ها، عواقبي وخيم را به دنبال خواهد داشت. 3⃣اصولاً شهادت دادن "حق" نيست تا آن جا كه به طور خيلي استثنايي شهادت زن پذيرفته نيست و يا آن جا كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد محسوب شده ، او را محروم از حق تلقي كنيم بلكه شهادت "تكليف" است. بنابراين در مواردي كه شهادت زن مسموع نيست، او "معاف" از تكليف است و در نتيجه وظيفه اش نسبت به مرد سبك‌تر. 4⃣عدم استماع و ارزش شهادت، در موارد بسيار محدود، اختصاص به زنان نداشته، بلكه متقابلاً در مواردي شهادت مردان مسموع نيست. به عنوان مثال، در اثبات زنا، شهادت مستقل زنان به تنهايي كافي نيست (اگر چه شهادت آنان به ضميمه مردان پذيرفته است) و متقابلاً در مورد اثبات زنده متولد شدن طفل، شهادت مرد چيزي از ارث را براي طفل ثابت نمي‌كند ،ولي با شهادت هر زن "يك چهارم" از ارث ثابت مي‌شود و در اين مورد فقط شهادت زنان مسموع است. 5⃣شهادت بر بكارت و يا عيوب جنسي نيز موارد ديگري است كه در آن تنها شهادت زنان پذيرفته است. اما نسبت به مواردي هم كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد اعتبار شده است، بايد دانست كه اصولاً شهادت ابزاري است براي اثبات يك واقعه يا مدعا و از اين جهت هيچ يك از كلام و يا متكلم به تنهايي كافي نيست ; بلكه مجموعه اي از اين دو مي‌تواند براي اثبات مطلوب به كار گرفته شود، كلامي روشن از گوينده اي صادق وعادل. بنابراين نه كلامي مبهم از عادل و نه كلامي روشن از غير عادل، هيچ كدام به كار نمي‌آيد. حال با توجه به اين نكته و نيز با توجه به اين كه اصولاً حكمت آفرينش چنان بوده كه بعد احساسي و عاطفي را در زن شديدتر از مرد قرار داده و در نتيجه او را تاثيرپذير ساخته است، لازم مي‌آيد كه از جهت احتياط در حفظ حقوق مردم، شهادت دو زن مساوي شهادت يك مرد قرار گيرد، زيرا از يك سو چه بسا زن در تحمل شهادت، يعني احساس و ادراك موضوع شهادت، در نتيجه فشار عاطفي و احساسي دچار خطا در حسن و ادراك شده و واقعه را آن گونه كه هست ،احساس و ادراك نكند. 6⃣از سوي ديگر، در اداي شهادت نيز ممكن است تحت تاثير فشار عاطفه مثبت و يا منفي و يا ارعاب خارجي قرار گرفته، آن گونه كه بايد شهادت ندهد و يا شهادت برخلاف دهد. 7⃣درست است كه در عالم فرض و اعتبار حقوقي، وجود ملکه عدالت در شاهد، احتمال خلاف گويي را نفي مي‌كند، اما اولاً اين ملکه، مانع خلاف در تحمل شهادت نمي‌شود . چه بسا ممكن است انسان عادل هم، واقعيت را آن طور كه بايد احساس و ادراك نكند . ثانياً، نسبت به اداي شهادت هم ملكه عدالت آن موقع مانع خلاف گويي است كه شاهد بخواهد طبق هواي نفس خويش عمل كند. در حالي كه در عالم واقعيت ممكن است شاهدي نه به دليل خوف بر دنياي خود، بلكه به دليل خوف بر نفس خويش - كه حفظ آن هم واجب است - از گفتن حقيقت سر باز زند. اسلام به عنوان يك مكتب حقوقي واقع بين به اين حقيقت توجه كرده و از آن جهت كه اين احتمال - احتمال خطاي در تحمل شهادت و خطاي در اداي شهادت - نسبت به زنان بيش از مردان است ،شهادت دو زن را برابر با شهادت يك مرد دانسته است. (نقل از قرارگاه پاسخگویی به شایعات و شبهات) @entezaar بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
⛔️ شبهه: ⛔️ ازدواج ام کلثوم دختر حضرت علی(ع) با عمر صحت دارد؟👇🏿👇 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ❇️ پاسخ دوم شبهه: ❇️ 🆔 @wiki_shobhe ✔️ازدواج ام کلثوم با عمر از دو دیدگاه قابل بحث و بررسی است: الف. از منظر منابع ؛ ب. از منظر منابع 1⃣ منابع اهل سنت: 🔵 در بین اهل سنت، مشهور است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام دختر خود امّ کلثوم را به خلیفه دوم، عمر بن خطاّب، در آوردند. آنها این ازدواج را نشانگر دوستی و روابط حسنه میان علی علیه السلام و خلیفه دوم قلمداد می کنند. در نقد و بررسی این موضوع به چند نکته اشاره می‌شود: 1. مسئله ازدواج امّ کلثوم در هیچ یک از دو کتاب معتبر نزد اهل سنت، یعنی و که در نزد اهل سنت "معتبرترین کتابها" بعد از قرآن شمرده می شوند ذکر نشده است. ♦️هیچ یک از صحاح ششگانه اهل سنّت ازدواج امّ کلثوم را ذکر نکرده اند. 2. برخی از مسانید معتبر نزد اهل سنت، مانند: مُسند احمد بن حنبل نیز این رویداد را بیان ننموده اند. 3. برخی از منابع تاریخی و روایی اهل سنّت، مانند: «طبقات» ابن سعد و «المستدرک» حاکم نیشابوری، ازدواج ام کلثوم با خلیفه دوم را مطرح نموده اند. در این باره، دو نکته شایان ذکر است: الف. براساس مبانی رجالی اهل سنّت، تمام راویان این روایت، متّهم به صفات «کذّاب»، «وضّاع»، و «ضعیف» و «مدلَّس» می باشند؛ لذا براساس منابع اهل سنت، موضوع ازدواج امّ کلثوم با عمر بن خطّاب به لحاظ سندی اعتبار و ارزش می باشد. ب. صرف نظر از ضعف سندی، این روایت به لحاظ دلالت و معنی نیز دچار تعارض، چندگانگی و در نقل می باشد؛ به گونه ای که برخی از نقلها برخی دیگر را تکذیب می نمایند. ⭕️ به عنوان مثال، در برخی نقلها این گونه آمده است که وقتی عمر به خواستگاری امّ کلثوم آمد، علی علیه السلام مسئله کوچکی سنّ ام کلثوم را مطرح نمودند و در برخی نقلها آمده است که حضرت فرمودند: «من او را برای فرزندان برادرم جعفر بن ابی طالب نگه داشته ام.» در نقل دیگری بیان شده است که علی علیه السلام بدون ام کلثوم را نزد عمر فرستاد تا او را نگاه کند. 2⃣ دیدگاه شیعه 🔴 در مورد ازدواج امّ کلثوم با خلیفه دوم، در میان دانشمندان شیعه دیدگاه های متفاوتی مطرح است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود: 1. برخی از دانشمندان شیعه از جمله ، این تزویج را به شدّت انکار نموده و بر این باورند که چنین ازدواجی اساسا رخ نداده است.✔️ 2. دیدگاه دیگر این است که اُمّ کلثوم دختر علی علیه السلام نیست؛ بلکه "ربیبه دختر خوانده علی علیه السلام " بوده است. براساس این دیدگاه، امّ کلثوم دختر واقعی ابوبکر بوده، مادرش أسماء بنت عمیس است. پس از مرگ ابوبکر، اَسماء به همسری علی علیه السلام در آمد و امّ کلثوم همراه مادرش به خانه علی علیه السلام آمدند. ✳️ این دیدگاه متعلّق به آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله است. ایشان در این باره می فرمایند: «امّ کلثوم که با عمر ازدواج کرد، ربیبه علی علیه السلام و دختر اسماء بنت عمیس از ابوبکر بود. او کودک بود و با ازدواج اسماء با علی علیه السلام پس از مرگ ابوبکر به خانه علی علیه السلام آمد و بزرگ شد و با عمر ازدواج کرد. او را همه جا امّ کلثوم بنت علی علیه السلام می گفتند. او با پسرش زید بن عمر در زمان امام مجتبی علیه السلام فوت کردند. امام علیه السلام بر او و پسرش یک نماز میّت خواند و همین دلیل بر جواز نماز بر دو میّت در یک نماز شد. 🔴 امّ کلثوم دختر فاطمه علیهاالسلام در کربلا با خواهرش زینب علیهاالسلام بود و در شب یازدهم تا صبح مواظب اطفال امام حسین علیه السلام بود که خود دلیل دیگری بر نفی ازدواج او با عمر است؛ زیرا اگر زن عمر بود و فرزندی داشت، در جریان کربلا منعکس می شد، در اسارت کوفه و شام مطرح می گشت. اصولاً برای او حرمتی قائل می شدند.» 3. دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولی از روی و اکراه و . 📚 در منابع حدیثی شیعه روایاتی وجود دارد که نشانگر وقوع این ازدواج از روی تهدید و ارعاب می باشد. (رجوع کنید به الکافی ج : 5 ص : 346) ✅ نتیجه گیری: در صورتی که ما بخواهیم ضعیف بودن اهل سنت را در نظر نگیریم و همچنین اقوال دیگر شیعه را همینطور ؛ 🔺باز هم به این مسئله برمی‌خوریم که اساساً این ازدواج از روی اکراه و تهدید بوده است!(دقت کنید) جویندگان حقیقت ✅ پاسخ اول شبهه👇 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe/1159 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe 📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇 https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe برتراند راسل دین را ناشی از ترس میداند به طوری که در کتاب «اجتماع انسانی» خود میگوید : انسان پدیده‌ هایی را میدیده‌ است ... ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️برتراند راسل فیلسوف ماتریالیست انگلیسی میگوید : علت دینداری درانسانها دو عامل ترس و جهالت است . او در توضیح نظریه خود می ‌افزاید : انسان‌ های ابتدایی در زمانی که هنوز علم و تکنولوژی پیشرفت نکرده بود ، عوامل طبیعی حوادث و پدیده ‌ها را نمیدانستند ؛ مثلاً هنگامی که باران میبارید ، یا طوفان و سیل و زلزله ‌ای به وقوع میپیوست ، چون انسانها علت آن را نمیدانستند ، معتقد میشدند که این حوادث نتیجه خشم نیروی ما فوق طبیعی است و نام او را خدا میگذارند ...، همچنین ترس در وجود انسان از حوادث وحشتناکی خود را نیازمند به یک پشتوانه معنوی بداند که به او در برابر این احساس ، آرامش دهد ، از آن روی به موجودی آرامش دهنده بنام خدا معتقد گردید ...، نتیجه آنکه دین معلول ۲ عامل ترس وجهل میباشد. 1⃣اولین سؤال از آقای راسل این است که آیا برای اثبات این نظریه‌ خود ، دلایل متقنی نیز ارائه کرده است ، یا او نظر خودش را بدون هیچ دلیلی گفته ، حالا دیگران باید بدوند اثبات یا نفی کنند ؟! خود و دیگران را عادت ندهیم که هر سخن بی‌ دلیل و منطقی را بگویند ، بعد برای نفی ‌اش ، از ما دلیل و برهان بخواهند . وقتی مدعی خودش دلیلی برای اثبات اقامه نکرده ، ما چه چیزی را نفی کنیم ؟! هر کس ، هر چه گفت ، اول از خودش دلایل ، براهین و اسنادش را بخواهیم. 2⃣سؤال بعدی این است که در این بیان ، آیا «خدا را نفی میکند؟» «یا منشأ دین را واکاوی میکند» ، و یا «علل دینداری مردمان را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد» و برای هر کدام چه دلایلی دارد ؟ یا اصلاً خودش متوجه تفاوت این سه مقوله نشده است ! خیلی فرق است بین موضوع و ادله برای اثبات یا [الیعاذ بالله] نفی و انکار خدا برای منشاء دین و نیز برای منشاء دینداری در مردم . این ، سه مقوله مستقل هستند. 3⃣مبحث توحید ، یک بحث عقلانی و یا حِکمی و یا فلسفی و نیز کلامی است . در عرصه فلسفه ‌، از اصل «وجود» و تقسیم آن به «واجب و ممکن» بحث میشود و ادله عقلی اقامه میشود و اصلاً کاری ندارد که نام آن واجب الوجود را «الله جلّ جلاله» میگذارند یا «خدا» یا «GOD » یا ... و نام انواع ممکن الوجود ، مخلوق است یا بنده یا... ؛ در بحث کلام مطرح میشود که وجودی با این تعاریف که هستی و کمال محض باشد و از هر گونه نقص ، نیستی ، کاستی و ... مبرا و منزه باشد ، خداوند متعال است ؛ در فلسفه بحث میشود که آیا معلول بدون علت ؛ هستی بدون هستی بخش ؛ پدیده بدون پدید آورنده ع حادث بدون محدث ؛ هدایت بدون هادی و ...، میتواند به وجود آید یا خیر ؛ در کلام بحث میشود که آن خالق ، پدید آورنده‌ ای که باید علیم ، حکیم ، قادر و هادی باشد ، خداست. 4⃣در مبحث «منشاء دین» نیز باید به دو نکته ‌ی مهم توجه نمود : منظور از دین چیست ؛ آیا فقط ادیان الهی است ؟ آیا ماتریالیسم و جلوه ‌های آن در ایسم ‌های دیگر دین نیست ؟ آیا جهان ‌بینی و ایدئولوژی برتراند راسل ، فروید ، هگل ، مارکس ، هابر ماس ، ماکیاول ، فوکو و ...، خودش یک نوع دین نیست ؟ و آیا ریشه ‌ی پیدایش همه این ادیان "ترس و جهل" است یا فقط ریشه ادیان الهی ترس و جهل است ؟ چرا ؟ دلیل این فرق چیست ؟! منشاء دین ، با منشاء دینداری مردم بسیار متفاوت است . ممکن است افرادی از روی طمع یا ترس به دینی (اعم از الهی یا مادی) بگروند ؛ ممکن است از روی جهل خود مسلمان ، مسیحی ، یهودی ، مارکسیست ، اگزیستانسیالیست ، ماتریالیست یا ... شوند ، اما این منشاء دینداری آنهاست و دلیل نمیشود که منشاء "پیدایش دین" نیز همین باشد. 5⃣وقتی اظهار میشود که «منشاء پیدایش دین ، ترس و جهل است» ، یعنی ترس و جهل را «علت» و پیدایش دین را «معلول» قلمداد کرده است . حال آیا علت و معلول در پیدایش "دین" خودشان نیز همین «ترس و جهل» بوده است ؟! یا تخیل و تصور و توهم نبوده است ؟! آیا انبیای الهی وقتی مبعوث شدند ، با سران لجوج و جنایتکار کفر و مردمی عوام و نادان مواجه نبوده ‌اند ؟ پس باید از جنایت آنان و جان و مال خود میترسیدند و اصلاً دعوت خود را علنی نمیکردند . چرا امروزه که علم پیشرفت کرده و مردم دلایل ظاهری بارش باران یا زلزله را میدانند و از سوی دیگر به خاطر دینداری تهدید شده و کشته میشوند ، گرایش به دین افزایش و رشد یافته است ؟!
6⃣وقتی اظهار میشود که «منشاء دینداری مردم» ترس و جهل آنهاست ، یعنی ترس و جهل را «علت» و دینداری مردم را «معلول» قلمداد کرده است ؛ پس بر این اساس ، باید هیچ جاهل و ترسویی بی ‌دین نشود و هر آگاه و شجاعی بی‌ دین شود. آیا چنین بوده یا اکنون چنین است؟ آیا جاهل و ترسوی بی ‌دین نداریم ؟ آیا سران مستکبر کفر ، جاهل و نیز هراسناک از دین و دینداری مردمان نیستند ؟! آیا تمامی دانشمندان علوم متفاوت ، از فلسفه و حکمت گرفته تا فیزیک و شیمی و ...، که به خدا و دین اعتقاد داشتند و دارند ، جاهل و ترسو بوده ‌اند ؟! آیا از افلاطون ، سقراط در قرون اولیه گرفته ؛ تا ملاصدرا و بوعلی سینا و فارابی در قرون وسطی گرفته ؛ تا انیشتاین و این همه دانشمند فاضل و شجاع و دیندار دیگر ، کدامیک جاهل و ترسو بوده‌ اند ؟! آیا فقط هر کسی به خدا و دین جاهل شد و کفر خود را شجاعت نامید ، دانشمند و نترس است ؟ به چه دلیل عقلی یا علمی یا تجربی ؟! 7⃣بدیهی است که وقتی انسان (بدون هیچ دلیل عقلی) ، منکر وجود خدا شد ، تمام نگاهش مادی میشود و در عالَم ماده نیز «خودش» را میبیند ، آنهم نه تماماً ، بلکه فقط بخشی از "طبیعت" خودش را میبیند . از این رو ، در جستجوی علل گرایشات ، به جز "روان طبیعی" یا "غریزه جنسی" یا "زندگی اجتماعی" ، عامل دیگری را نمیشناسد و شروع میکند به نظریه پردازی بر این اساس‌ ها ؛ و البته بدون هیچ دلیل عقلی یا علمی برای اثبات . سپس از همگان انتظار دارند که تمامی دلایل عقلی و نقلی خود را کنار بگذارند و آن ظن ّ‌ها و گمان‌ ها و تصورات خیالی و بی دلیل و برهان آنها را تبیعت کنند ؛ 8⃣علت اصلی پیدایش دین ، خداوند علیم و حکیم و قادر و هادی است که عالم آفرینش را خلق کرده و آن را به سوی کمالش هدایت میکند . همه مخلوقاتش ، در هدایت تکوینی قرار دارند و بدیهی است برای موجودی به نام انسان ، که به او "عقل ، فطرت ، اختیار و اراده" نیز داده است و بر همین اساس او را "مکلف" ساخته است ، هدایت "تشریعی = دین" نیز قرار داده است. 9⃣پس ، علت اصلی پیدایش دین ، خداوند علیم ، حکیم و هادی است ، و علت اصلی دینداری مردمان نیز همان "عقل و فطرت" بشری است ، هر چند که ممکن است عده‌ ای به دلایل دیگری به ادیان گرایش یابند . البته چون موضوع بحث نظریه برتراند راسل بود ، فقط به نقد آن پرداخته شد و مباحثی چون توحید ، عقل و فطرت و علت و ضرورت پیدایش دین و علل متفاوت بی‌ دینی و ...، خود مبحثی مستقل و بسیار مفصلی است. @sh_alaviuon_1 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا می‌دانید فقط 6میلیارد دلار برای گنبد و بارگاهش هزینه کردند؟ 6میلیارد دلار یعنی 24 با 12صفر (.۲۴.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.000)، یعنی 24هزار میلیارد یا 24تریلون تومان. 24تریلون یعنی چقدر؟ یعنی حقوق 24میلیون کارگر. با این پول می‌توان تمام کودکان خیابانی، حاشیه نشینان، بی‌پناهان و بیکاران را سامان داد. اگر این عدد را تبدیل به اسکناس یک صدهزار ریالی کنیم، دومیلیارد و چهارصد میلیون قطعه اسکناس ده‌هزار تومانی داریم و فقط برای جابه‌جایی آن به 312 دستگاه کامیون ده تن نیاز داریم. (1) حال اگر فاصله زمین تا ماه را 360هزار کیلومتر در نظر بگیریم، می‌توانیم با چیدن دو میلیارد و دویست میلیون قطعه از آن اسکناسها فاصله زمین تا ماه را طی کنیم. با این پول می‌توان 400بار فاصله تهران تا مشهد را برگهای ده‌هزارتومانی چید و طی کرد. 400بار می‌توان از تهران به مشهد رفت و دید چگونه در شهر امام رضا کودکان در خیابان رها و منجمد می‌شوند. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe امام خمینی (ره) به اذعان دوست و دشمن، رقیب و رفیق، از هر چه تجمل، اشرافی‌گری و تشریفات اجتناب می‌کند تا نشان دهد و اثبات کند چون امام متقین زیستن و زندگی کردن، افسانه نیست؛ حتی در عصر مدرنی که فتنه‌های دنیا از هر سو بر گوهر فطرت و ایمان هجوم می‌آورند. کتاب‌ها، عکس‌ها، خاطرات و حتی فیلم‌هایی که از سیره عملی زندگی او به جای مانده، در اثبات نفرت او از کاخ‌نشینی و تجمل‌گرایی، هزاران هزار نشانه و اماره دارد. همین سیره عملی است که سخنان پیر جماران در مورد دنیاطلبی را باورپذیر می‌کند: «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ ‏نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‌‏خواهد، در جامعۀ ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ ‏نشینی به پایین بکشید، خود کاخ ‏نشینی این خوی را می‌‏آورد... آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ ‏نشینی بیرون برود و به کاخ ‏نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می‌‏شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ‏نشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخ‏نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. (۱/۱/۱۳۶۲)» با این حال، انتشار تصاویری از مراحل تکمیل و بازسازی حرم امام (ره) که پناه و ملجأ مردم دردمند و مستضعف جنوب شهر تهران و عموم شهرستان‌هاست، پرسشی به ذهن متبادر می‌کند که این همه هزینه و خرج‌تراشی و نقش و نگار سازی با چه هدف و انگیزه‌ای صورت می‌گیرد؟ تردیدی نیست که توسعه حرم به دلیل نیاز به فضایی گسترده در مناسبت‌ها به ویژه رحلت امام (ره) کاری معقول است، اما آیا هر توسعه‌ای باید زیباسازی و تشریفات‌زایی همچون فضای عمومی کاخ‌ها و قصرها را در پیوست داشته باشد؟ آیا توسعه کیفی آن چنان که مردم تنها و تنها در فیلم‌های هالیوودی دیده‌اند و در افسانه‌های سلاطین ایرانی خوانده‌اند، ضروری است؟ چنین توسعه‌ای، به ویژه در شرایط کنونی که کشور از مشکلات اقتصادی همچون گرانی و تورم رنج می‌برد، نگاه مستضعفان و پابرهنگان انقلاب که به زعم امام (ره)، صاحبان اصلی انقلابند، به میراث امام به تردید و تحیر و حسرت و بدبینی آلوده نمی‌کند؟ با چنین طراحی و برنامه‌ای، می‌توان خانه محقر امام در جماران را با حرم او در جنوب شهر مقایسه کرد؟ کدام امام را باید به مردم نشان داد و مردم کدام امام را باور خواهند کرد؟ آیا این تلاش و کوششی که در توسعه و تکمیل به کار بسته شده، تقویت‌کننده شبهات ضدانقلاب در طول همه این سال‌ها علیه امام و زندگی و مشی رفتاری او و به ویژه هدف او از برپایی حکومت اسلامی نخواهد بود؟ ... منبع: سایت خبری تحلیلی الف 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا احکامی که خداوند وضع کرده با سیر تکامل بشری منافی نیست ؟ بعضی ‌ها میگویند که مثلا و مال 1400 سال پیش بود . الان عصر است و باید به خاطر پیشرفت جامعه (در حد خوش و بیش که البته من خودم هم نمیدانم چه ربطی به پیشرفت دارد) برقرار شود و از این حرفها ؛ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️مشکل اساسی آن «بعضی ‌ها» ، عدم یا ضعف شناخت و ایمان نسبت به خداوند علیم ، حکیم ، خالق و مالک است ، نه احکام خدا .بالأخره هر کس که اندک شناخت و ایمانی نسبت به خدا و بالتبع اسلام و قرآن داشته باشد ، هیچ گاه گمان نمیکند که لابد فکر و اندیشه و علم بشر امروز از خالقش پیش افتاده است ! یا گمان نمیکند که خدا یک احکامی فرستاده که امروز کارآیی ندارد ! این اتهامات ریشه در اندیشه انحرافی یهودیت دارد که حتی در تورات هم نمونه‌ های بسیاری دارد و میخواهند این تفکرات را که اصطلاحاً به آن «اسرائیلیات» گفته میشود را در اندیشه مسلمین نفوذ دهند. 1⃣موضوع اصلی این مسئله ی شرعی یا آن مسئله شرعی نیست ، چرا که هر کدام را بگویید ، مثال دیگری می‌ آورند ، بلکه میخواهند مثل بعضی ‌های دیگر بگویند : «اسلام به درد امروز نمیخورد» ، منتهی یکجا صریح میگویند و یکجای دیگر نیز از این ابواب گوناگون وارد شده و مثال ‌ها می ‌آورند. 2⃣روابط دختر و پسر ، علاقه روحی و روانی و قلبی آنها و نیز کشش جنسیتی آنها نسبت به یک دیگر و حتی نسبت به همجنس ، از تکثیر بشر بوده ، اکنون هم هست و تا آخر الزّمان نیز خواهد بود و هیچ حادثه‌ ای آن را تغییر نمیدهد ، چرا که خلقت بر اساس حوادث ، رشد علمی یا حتی انحطاط و عقب افتادگی فرهنگی یا صنعتی ، تغییر نمی‌ یابد . «لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» . دقت کنیم که با پیشرفت علمی و رشد و توسعه جوامع ، تکنولوژی و صنعت تغییر یافته است و نه انسان . تکامل ابزار که تکامل انسان نیست. ♦️نگاه غلط به گذشته و گذشتگان : چه کسی گفته (به چه دلیل) هر گونه ساختار شکنی و ناهنجاری رفتاری مصداق و جلوه‌ ی "مدرنیته" است ؟! مگر گذشتگان چنین ناهنجاری‌ هایی در رفتارهای فردی و اجتماعی خود نداشته ‌اند ؟! چطور شد که دین خدا را "ارتجاع" مینامند ، اما بازگشت به فرهنگها ، عادتها و رسوم منحط گذشتگان (حتی بسیار دور را) "مدرنیته" مینامند ؟! برخی گمان میکنند که چون در گذشته تلویزیون ، سینما ، تلفن ، ماهواره ، اینترنت ، شبکه‌ های اجتماعی و هم چنین خودرو و کافی ‌شاپ و ... نبوده است ، لابد انسان ‌ها نیز به لحاظ ماهیتی و خلقتی و بالتبع نیازها و میلها متفاوت بوده ‌اند ! اما این نگاه و تصور بسیار خطایی است. ♦️آرایش : مثلاً گمان میکنند که در گذشته چون کارخانجات لوازم آرایشی فرانسه ، ایتالیا و ... ، نبوده است ، زنان این چنین آرایش و خود نمایی نمیکردند ! در حالی که آرایش ‌های آنچنانی سابقه‌ ی بسیار قدیمی ‌تری دارد ، تا جایی که خداوند متعال در قرآن کریم به زنان مؤمن میفرماید : «و َلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» مانند زنان دوران جاهلیت خود‌آرایی و خودنمایی نکنید. ♦️لباس و حجاب : برخی گمان میکنند که بد حجابی و بدن ‌نمایی ، مقوله‌ ی جدیدی است ، و حال آنکه سابقه در تاریخ بشر دارد ، که اگر نداشت ، دیگر احکام و حدود حجاب در قرآن کریم بیان نمیشد و نمیفرمود به زنان مؤمنه بگو : «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ؛ چادرها (پوشش ‌های بلند) خود را بر خويشتن فرو پوشند». اگر توسط معصومین (ع) توصیه شده که زنان و مردان در لباس ، رفتار ، لحن گفتار و ... ، خود را شبیه یکدیگر نکنند ، لابد چنین مصادیقی وجود داشته است. ♦️هیزی و دید زدن : بدیهی است که اگر خودآرایی ، آرایش و بد حجابی و ... رایج بوده ، بالتبع زمینه هیزی و دید زدن هم هم رایج بوده است ، چنان که شأن نزول آیه فوق همین بوده است و نیز به صراحت میفرماید که مردان چشم فرو اندازند (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ) ، زنان چشم فرو اندازند (و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ). ♦️دوست دختر و دوست پسر : خودنمایی و تحریک از سویی و دید زدن و هیزی از سوی دیگر ، میل و رغبت به ارتباط ایجاد میکند ، پس برقراری روابط به شکل دوست پسر و دوست دختر هم وجود داشته که فرمود ازدواج کنید و دوست نگیرید . (غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَ لاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ) ♦️زنا و همجنس ‌بازی مردان و زنان : زنا و انواع روابط جنسی چون لواط یا همجنس ‌بازی زنان نیز بوده که این همه آیه در خصوص «حفظ فرج» آمده است ، تا آنجا که از صفات و ویژگی‌ های اصلی مؤمن حفظ خود از روابط جنسی نامشروع «وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ / المعارج 29» بیان شده است . قوم لوط بخاطر رواج لواط عذاب شدند و احکام مسافحه (همجنس‌ بازی زنان = لز) بسیار سنگین است. ♦️احکام و موضوعات :
پس انسان ، همان است و به خاطر ازدیاد جمعیت و یا رشد و توسعه صنعت و تکنولوژی ، هیچ تغییر ، تحول و تبدیلی در خلقت او ایجاد نشده است . پس ارتباطات و تعاملات نیز همان است ، هر چند که شکل موضوعی آن فرق کند . مثلاً زن و مرد به جای بیرون از شهر یا زیر فلان درخت در جنگل ، یا علفزار های بلند ، در کافی ‌شاپ با هم قرار میگذارند ؛ یا نگاه به عکس و فیلم نیز به مصدایق نگاه به نامحرم افزوده شده است و یا ربا در سیستمی به نام "بانک" نیز جریان می ‌یابد ؛ یا در جنگها به جای شمشیر از سلاح ‌های خودکار استفاده میکنند و در ترورها به جای شمشیر یا زهر ، از انفجار بهره میبرند ؛ یا به جای زنده به گور کردن فرزندان ، سقط جنین میکنند و ... ؛ فقه (احکام) در اسلام ، حکم را بیان میکند و تشخیص موضوع و مصداق با اشخاص است و گاه با فقها . مثل این که میفرماید در [تعاملات اقتصادی و تجارت ، "ربا" حرام است] ، یا [در روابط پسر و دختر ، هر گونه ارتباطی به جز پس از محرمیت به شکل ازدواج موقت یا دائم حرام است] و ...، حالا یکی بگوید : این وامی که من گرفتم چطور ؟ یا من با فلانی نامزد کردم و قصد ازدواج داریم و خیلی هم عاشق یکدیگر هستیم ، این چطور و ...؟ همه به همان حکم اصلی بر میگردد. ♦️نکته بسیار مهم : در خاتمه به این نکته بسیار مهم دقت شود که «انسان باید در هر زمانی و در هر موضوعی ، بر طبق احکام اسلام عمل کند ، نه اینکه احکام را به میل و شرایط خود تغییر دهد» . احکام الهی ، مانند احکام مکاتب بشری ، "من درآوردی" نیست که بالتبعِ میل نفس ، جوّ حاکم ، نوع حکومت یا اکثریت ، متغیر گردد . مثلاً بگویند : چون امروز بسیاری ربا خوار هستند ، پس باید "ربا" حلال شود و یا چون زناکار بسیار است ، پس حکم زنا ملغی شود ، یا چون کارخانجات شراب‌ سازی ، شبکه‌ های توزیع و مصرف کننده نیز بسیار است ، پس باید "شرب خمر" مجاز و حلال شود . این که دیگر "دین" نیست ، ملعبه و مسخره کردن دین است . قرار است ما خدا را بندگی و اطاعت کنیم ، نه او ما را ؛ ما تابع دستورات او باشیم ، نه او تابع میل ما ؛ که غیر از این همان "إله" قرار دادن "هوای نفس" میشود. (آل‌ عمران ، 132) / (محمد "ص" ، 3۳). @sh_alaviuon_1 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe حمله بسیار وحشیانه ماموران شهرداری و نیروی انتظامی به حسینیه ای درتهران که سند شش دانگ دارد ، برای غصب زمین و ریختن قرآن ها زیر پا اینارو چرا صدا سیما پخش نمیکنه ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe استاندار تهران با تاکید بر اینکه تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز شهرک زیتون واقع در حریم منطقه 13 پایتخت براساس مجوز شورای تامین و حکم مراجع قضایی بود، شایعه بروز درگیری در این ارتباط را قویا تکذیب کرد. «400 ساخت و ساز غیر مجاز در شهرک زیتون واقع در حریم منطقه 13 شهر تهران به دستور شورای تأمین و با حکم مرجع قضایی تخریب شد.» سیدحسین هاشمی افزود: این تخریب صبح امروز براساس حکم قضایی و مصوبه شورای تامین استان تهران در حضور ماموران نیروی انتظامی و توسط عوامل شهرداری پایتخت انجام شد. وی تصریح کرد: امروز، واحدهایی که به صورت غیرمجاز در محدوده حفاظت شده سرخه حصار تهران ساخته شده بودند، تخریب شدند. هاشمی با بیان اینکه اطلاع رسانی و هشدارهای لازم پیش از این به متخلفان داده شده بود، بروز هرگونه درگیری فیزیکی را در این خصوص تکذیب کرد. پیشتر مرتضی تورک معاون دادستان تهران با تاکید بر اینکه با هرگونه ساخت و ساز غیر مجاز در پایتخت برخورد می شود، گفت که مرحله دوم تخریب نیز با رای کمیسیون ماده 100 انجام خواهد شد. ابوالفضل قناعتی عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز در همین ارتباط به خبرنگار ایرنا گفت: شهرداری تهران بنابر دستور دادستانی نسبت به تخریب ساخت و سازهای این شهرک اقدام کرده است. وی افزود: بر اساس قانون، شهرداری تهران در زمین های حریم مسئولیتی نداشته و این اراضی جزو حریم دولت بوده و متولی آن سازمان های منابع طبیعی و محیط زیست هستند. قناعتی با اشاره به فقدان مدیریت یکپارچه شهری در پایتخت تاکید کرد: از نظر قانون در شهر تهران بسیاری از نهادها و سازمان ها دارای مسئولیت هستند. به گفته عضو شورای اسلامی شهر تهران، بخشی از اراضی سرخه حصار در سال 62 از سوی تعاونی مسکن وزارت جهاد کشاورزی به چهارهزار و 217 کارمند اعطا شد که این واگذاری بدون استعلام از محیط زیست و بدون توجه به مقوله زیست محیطی آن منطقه انجام شده است. چندی پیش نیز مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران از ضرورت تحویل زمین معوض به زمین‌داران شهرک زیتون در پارک‌ملی سرخه‌حصار و پیش‌بینی چند نقطه جدید (فاز 8 و 11 پردیس، یک نقطه در پرند و یک نقطه در دماوند) برای مالکان این شهرک خبر داده بود که متاسفانه مورد استقبال قرار نگرفت. http://www8.irna.ir/fa/News/82308147/ 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ◀️شبهه ⛔️ شبهه:⛔️ @Wiki_Shobhe بنا به نظریه پردازان تاریخ ، ریشه انسانها از میمون ‌ها و ریشه میمون ها از باکتری ‌ها (بر اثر انفجارات) است . پس چگونه حضرت آدم (ع) اولین بشر است؟ لطفاً گویش خداوند در این مورد را بیان کنید. ❇️ پاسخ شبهه: ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe ✳️نظریه ‌پردازان تاریخی ، موضوعیت ویژه‌ ای برای این مبحث ندارند ، لذا بیشتر طبیعی ‌دانان ، زیست شناسان ، بیولوژیست‌ ها و نیز زمین ‌شناسان به این بحث توجه دارند . هر چند که فرضیه «تکامل انواع» ، به ویژه در رساندن ریشه‌ی انسان به و ... ، قدمت بسیار دیرینه ‌ای دارد ، اما با انتشار کتاب «اصل انواع» ، این فرضیه به نام طبیعی ‌دان معروف انگلیسی ، چارلز روبرت داروین به ثبت رسید و مکتب داروینیسم نیز پایه‌گزاری شد. 1⃣بدیهی است که در این مختصر ، و نیز با توجه به تخصصی بودن موضوع ، بحث علمی و ارائه یک رساله‌ ی علمی در نقد نظریات داروین میسر نمیباشد ، اما دقت نمایید که همان‌ طور که همگان بیان میکنند ، این یک «فرضیه» است و نه یک قانون علمی . پس چه لزومی دارد که یک «فرضیه» را با کلام وحی قیاس کرده یا تطبیق دهیم ؟ هر گاه به لحاظ علمی به اثبات رسید ، بررسی خواهیم کرد که آیا آموزه ‌های قرآنی با این یافته علمی منافات یا تضادی دارد یا خیر ؛ فرضیه «تکامل انواع» داروین ، همان ‌گونه که موافقانی دارد که ادله ‌ای در اثبات اقامه میکنند ، مخالفانی هم دارد که ادله‌ ای در نفی اقامه میکنند و هر چهار اصل پیش فرض داروین برای این نظریه را رد میکنند . هنری برگسون ، به خاطر نقد علمی فرضیه داروین ، جایزه نوبل گرفت . او پس از اقامه دلایل مینویسد : «تصور حيات بر اين صورت هاى زشتى كه داروين و اسپنسر كشيده ‌اند ممكن نيست» . دانشمندانی چون فون بایر و فیرکو ، میگویند : یک نمونه‌ ی طبیعی هم وجود ندارد ، حتی در اکتشافات به دست آمده از عصر چهارم زمین نیز اسکلت کله‌ ی میمونی شبیه به انسان کشف نشده است . میفرت میگوید : «به هیچ وجه امکان ندارد مذهب داورین را تأیید کنیم ، بلکه آن را همیشه در ردیف افکاری بچه ‌گانه خواهیم داشت» . دانشمند معروف انگلیسی به نام دیویز در باره کتاب اصل انواع داروین که در سال 1859 منتشر شد ، میگوید : «تنها در این کتاب بیش از 800 جمله شرطی از قبیل بیایید فرض کنیم ، ممکن است حدس بزنیم و غیره وجود دارد.» بیولوژیست فرانسوی ژان رستان میگوید : «تئوری تکامل افسانه پریان برای بزرگسالان است». 2⃣هر چند فرضیه‌ ی داروین به هیچ وجه به اثبات نزدیک هم نگردیده است ، اما چنان چه بیان شد ، موضوع بحث در این نوشتار ، رد و اثبات نیست . بلکه چون غرب مکاتب نوین مادی و بالتبع اخلاقیِ فردی و اجتماعی و رفتار سیاسی ‌اش را بر این فرضیه استوار کرده است ، دو موضوع را به اذهان عمومی القا میکند : اول آن که الاّ و لابد ، باید این فرضیه را [حتی بدون دلیل علمی] پذیرفت و اگر کسی نپذیرد ، بایکوت و مطرود میگردد ! و دوم آن که این فرضیه ردّ دین و حقانیت سکولاریسم را به اثبات میرساند (که البته هیچ ربطی ندارد و چنین نیست ؛ حتی اگر اثبات شود). ♦️پس دانش ‌پژوهان دقت نمایند که : 1⃣به فرض که اکتشافاتی نیز صورت پذیرد که این فرضیه‌ را کمی قوت بخشد ، باز به هیچ وجهی اثبات کننده کیفیت خلقت آدم ابوالبشر نمیباشد . علم آمار نفوس و توالید و تاریخ و ... ثابت میکند که از خلقت حضرت آدم (ع) که نسل بشر امروزی به او میرسد ، نمیتواند بیش از 12 هزار سال گذشته باشد (که طبعاً این جهش تدریجی داروینی نمیتواند عمر 12 هزار ساله داشته باشد) ، اما آدم هایی شبیه به این آدم امروزی ، حتی میلیون ها سال پیش نیز وجود داشتند و حضرت آدم (ع) از نسل آنها نبوده است ، چه رسد به میمون تکامل یافته. 2⃣علم تجربی ، زبان اثباتی دارد و زبان نفی ندارد . چرا که مبتنی بر تجربه است . لذا یافته خود را آزموده است ، ولی محال بودن خلاف آن را نیازموده و نمیتواند بیازماید. 3⃣دامنه ‌ی علوم تجربی را نباید به عرصه علوم عقلی کشاند و تعمیم داد . همان ‌طور که مکشوفات تجربی با شواهد یافتی قابل اثبات میباشند ، احکام عقلی نیز با ارائه ادله‌ی عقلی قابل اثبات میباشند. 4⃣پس ، اگر عقل حقانیت وحی را به اثبات رساند و در جایی با «نقل فرضیه علمی» منافات داشت ، معلوم است که به حکم عقل ، بیان وحی به آن نقل علمی رجحان دارد . لذا اگر فرمود که انسان را ابتدا از خاک (گِل) خلق کردیم و سپس نسل او را از نطفه آفریدیم ، و هیچ دلیل علمی (تجربی) نیز خلاف آن را به اثبات نرساند ، حجّت تمام است . و البته هر گاه فرضیه ‌ای به لحاظ علمی ثابت شد ، معلوم میشود که هیچ منافاتی با وحی ندارد. 👇ادامه پاسخ👇
🌼«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى و َمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ» (الحج، 5) ✏️ترجمه : اى مردم (انسانها)! اگر در باره برانگيخته شدن در شك هستید ، پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريده‏ ايم ؛ سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه داراى خلقت كامل و [احيانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم ؛ و آنچه را اراده میكنيم تا مدتى معين در رحم ها قرار می‏دهيم آنگاه شما را [به صورت] كودك برون مى ‏آوريم سپس [حيات شما را ادامه میدهيم] تا به حد رشدتان برسيد و برخى از شما [زودرس] میميرد و برخى از شما به غايت پيرى میرسد به گونه ‏اى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمیداند و زمين را خشكيده میبينى و[لى] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش در مى‏آيد و نمو می‏كند و از هر نوع [رستنی‌ هاى] نيكو میروياند. @sh_alaviuon_1 🆔 @wiki_shobhe ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51 📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا روح بعد از خارج شدن از بدن نیز فکر دارد و غم و غصه ‌ای که در ایندنیا دارد یا هر بلای دیگری که برجسم او آمده ، با روح او نیز همراه است؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️به نکات ذیل توجه نمایید: 1⃣روح جوهری مجرد است ، خواه در طول حیات به بدن تعلق داشته باشد و خواه پس از مرگ از آن فارغ گردد. 2⃣تعلق روح به بدن ، به صورت احاطه کامل است . از این رو بدن تا تحت سیطره ، احاطه و تعلق روح است ، به حیات خود ادامه میدهد و به محض مفارقت روح ، جسدی بی ‌جان شده و میپوسد. 3⃣اما روح نمیمیرد ، بلکه فقط از ابزار لازم برای زندگی در دنیا جدا میشود ، چون دیگر در این دنیای مادی زندگی نمیکند که به این ابزار نیازمند باشد . پس به حیاتش در عالم بعدی (برزخ) با ابزار مناسب آن ادامه میدهد. 4⃣فکر کردن ، به این معنایی که منظور ما در این بحث میباشد ، رسیدن از معلوم به مجهول برای شناخت و چاره‌ جویی (تدبیر) است ، یعنی همان «تعقل» و ابزار این تعقل و تفکر نیز مغز ، ذهن، وهم ، خیال و تصور میباشد. ♦️عقل شناخت : عقل نیروی خداداد برای شناخت است . دارای اصول اولیه است که به آن "بدیهیات عقلی" میگویند . تقسیمات گوناگونی دارد [مثل عقل طبیعی یا اکتسابی] ، یا مانند [عقل نظری و عقل عملی] ، که وارد این بحث نمیشویم . اما ، پس از خروج روح از زندگی در دنیا ، به دنبال کسب دانش حکمت ، فلسفه ، ریاضیات ، یا اخلاقیات و ...نمیباشد که نیازمند به تفکر و تدبیر از این سنخ باشد. ♦️عقل معاش : 🔸به عنوان مثال : آدمی در طول زندگی دنیوی ، با برخورداری از «عقل معاش» ، روی داده‌ ها و داشته‌ ها تفکر میکند ؛ نیازهایش را میشناسد ؛ امکانات جهت رفع آنها را میشناسد ؛ سپس تدبیر میکند که از چه راهی میتواند این امکانات را بکار گرفته و نیاز خود را مرتفع سازد. ♦️برزخ : پس در عالم برزخ ، روح انسان ، نه در این دنیا زندگی میکند ؛ نه این نیازها (مثل معاش) را دارد ؛ نه جسم و اعضایی چون مغز دارد که ذهنیت داشته باشد ؛ نه به دنبال تدبیر و چاره‌ جویی برای کسب معاش میباشد. ♦️همراه ماندن دردِ بدن : وقتی روح از بدن مفارقت کرد ، دیگر بدنی ندارد که درد یا لذت جسمی را درک کند . مثلاً اگر در دنیا مبتلا به سرطان شده بود و یا یک پایش قطع شده بود ، در آن عالم نیز مبتلا به سرطان باشد و یا با یک پا زندگی کند . دقت کنیم که وقتی مصیبی به انسان وارد میشود ، دو گونه "درد ؛ الم" بر او مستولی میگردد ، یکی دردِ بدن است که از طریق سلسله اعصاب به مغز منتقل میشود و دیگری دردِ روحی و روانیِ ناشی از این مصیبت میباشد . مثل مغموم شدن ، غصه خوردن و ... . همانگونه که لذت او نیز دو قسم است ، یکی لذت نفس یا بدن ، دیگری لذت روحی و روانی ، به خاطر آن نعمت. پس وقتی روح از بدن مفارقت کرد ، نه دردِ جسمی باقی میماند و نه لذت جسمی. ♦️آنچه همراه میشود : در یک جمله دقت کنیم که آنچه به روح تعلق گرفته ، به روح چسبیده ، یا اساساً سبب چگونگی و شاکله روح شده (به تعبیری ملکه او شده) ، همراهش باقی میماند. ♦️مثالها : 1⃣شاید کسی صد کتاب توحید خوانده باشد و ده کتاب توحیدی نیز نوشته باشد ، اما خودش موحد نشده باشد ؛ پس به محض مفارقت روح از بدن ، تمامی این علوم را فراموش میکند ، حتی وقتی از او میپرسند : «ربّ تو کیست ؟ کتاب ، پیامبر و امامت کیست؟» چیزی به یاد ندارد که پاسخ دهد . متقابلاً شاید کسی اهل تحقیقات علمی نبوده ، یا اصلاً عوام بوده است ، اما به همان عقل ، علم و قلب خود ، ایمان آورده است . این ایمان ، ملکه‌ روحی او شده ، لذا سریع پاسخ میدهد ، الله ، محمد (ص) ، علی (ع) ، قرآن و ... 2⃣در برزخ ، انسان (روح) ، با روح افکار و اعمالش زندگی میکند . به عنوان مثال ساده" اگر فرمود «نماز نور چشم من است» ، یعنی نماز نور است ، پس اهل نماز در زندگی برزخی ، در نور و روشنایی زندگی میکنند و بی ‌نماز ، در ظلمت و تاریکی راه میرود ، و مبتلا به مصائبش میگردد ؛ اگر فرمود : نیاز گرفتار را تا حد توان مرتفع کن ؛ آنکه چنین کرده ، وقتی در مشقتی می ‌افتد ، کسی (ملکی یا ...) دست او را میگیرد و خارج میکند و آنکه چنین نکرده ، در آن مشقت ، دست و پا میزند و ... 3⃣روح به اذن خدا ، از برخی از امور دنیا آگاه میشود ، اما چگونگی آگاهی یا تأثیر آن نیز متناسب با شرایط روحی اوست . به عنوان مثال : تصریح و تأکید نمود که برای مؤمن «خوف و حزنی» در کار نیست ؛ هم چنین برای کافر ، شادی و سروری در کار نیست . از این رو ، روح مؤمن ، از آنچه که موجب حزن و اندوه و ناراحتی و وحشت میشود ، آگاه نمیگردد و یا نوع نگاه و آگاهی ‌اش ، با اهل دنیا متفاوت است . کافر نیز ، از آنچه موجب شادی و سرور و فرح و نشاط میگردد ، آگاه نمیشود و اگر بشود نیز برای او حزن آور میباشد. ♦️مثال روشن :
در دنیا بیماری مهلک فرزند یا همسر و ...، موجب ناراحتی ، غصه ، غم و نگرانی هر انسانی (اعم از مؤمن و کافر) میگردد ؛ اما روحی که مفارقت کرده ، یا از این مصیبت آگاه نمیشود ، یا نگاهش فرق دارد ، حقیقتی را میبیند که مانع از حزن و وحشت او میشود . در دنیا ، مرگ عزیزان ، مصیبتی دردناک است ؛ اما برای مؤمنی که در برزخ زندگی میکند ، اگر تازه وفات یافته ، مؤمن باشد ، او را میبیند و خوشحال میشود و اگر مؤمن نباشد ، اصلاً به یاد او نیست . بر عکس برای کافر است . اگر او را از اتفاق خوبی برای بازماندگان مطلع کنند ، به نوعی است که موجب حسرت و اندوه او میشود . مثلاً میگویند : ببین این مالی را که در طول عمر تلاش کردی از راه حرام به دست آوری ، و آخرت خود را برای کسب آن به باد دادی ، اکنون به فرزندت رسیده که با آن تحصیل میکند ، بهشت یا جهنم را برای خود مهیا مینماید . بدیهی است که هر دو برای او تأسف ‌بار ، غمناک و وحشت ‌آور است . و یا آنکه ، از هر چه در این دنیا موجب خشنودی ، فرح ، لذت یا نشاط میباشد ، بی‌ خبر میماند. @sh_alaviuon_1 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe چند روایت درباره روحانیون حکومتی یوم الخلاص؛ المحجه البیضاء، ج ۲، ص ۳۹۳؛ از پیامبر. بدترین علما کسانی هستند که به دستگاه حکام وارد شوند المحجه البیضاء ج ۱ ص ۱۴۴؛ فقه الصادق سید محمد صادق الروحانی، ج ۱۶، ص ۱۷۷؛ از پیامبر. هرگاه مشاهده کردید روحانیون به دنیا تمایل پیدا کرده و بر آستان حکام حضوریافتند (وارد بازیهای سیاسی و حکومتی شدند( پس، از علم آنها بهره نگیرید (از آنها راهنمائی نجوئید و تقیلد نکنید) و پشت سر آنها نماز نخوانید و هنگامی که بیمار شوند به عیادتشان نروید و جنازه هایشان را نیز تشیع ننمائید؛ چرا که آنها آفت دین بوده و عامل تباهی و بی اعتباری اسلام هستند، همانگونه که تیزی سرکه باعث فاسد شدن عسل می شود و آنرا بی مصرف می کند. تذکره الموضوعات الفتنی، ص ۲۴؛ کنز العمال، ص ۱۸۳، ج ۱۰، ح ۲۸۹۵۲؛ از پیامبر روحانیون تا وقتی که وارد حکومت و سیاست نشوند امین و جانشین پیامبران هستند، در غیر اینصورت به پیامبران خیانت کرده اند؛ پس از چنین علمائی فاصله بگیرید ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe در این شبهه با برداشت نادرست و مغرضانه از دو روایت، چنین القا شده که روحانیان نباید در تشکیل حکومت (اسلامی) دست داشته باشند. در صورتی که تاکید روایات روی این اصل است که علما و روحانیان با دستگاه جور و حکومت های نامشروع ارتباط نداشته باشند. توضیح کامل تر و خلاصه شده به همراه اصل روایات: در تفکر شیعه، حکومت بر مردم را خداوند، به پیامبر و پس از وی، به امامان معصوم(ع) واگذارده و هر حاکمیتی برون از این دایره، نامشروع و طاغوت است. ولی این سخن، بدان معنی نیست که در زمان غیبت، مردم، به حال خود رها شده اند و یا حکومت تعطیل است. در عصر غیبت، فقهای جامع الشرایط، وظیفه دارند حکومت تشکیل دهند. با این که در گذشته فقها هیچ گاه مجال نیافته اند به تشکیل حکومت، و از این روی، بسیاری ناامید بوده اند از در دست گرفتن زمام امور، امّا بوده اند کسانی که در تاریکیها درخشیده اند و راه گشوده اند و به پیش رفته اند. تاریخ خونبار شیعه و شهادت بسیاری از عالمان راستین و مجتهدان بنام، در راه اعتلای کلمه حق و تأسیس دولت حق، گواهی است روشن بر مدعای ما. در فرهنگ شیعه، حکومت شاهان و حاکمان جائر، محکوم و غیر مشروع است. نه تنها اطاعت از آنها واجب نیست که حرام است، مگر در شرایط و مقاطع خاصّی از زمان و به انگیزه دستیابی به اهداف بلند و مصالح عالیه. گرچه نهی از کمک به پادشاهان جور و نزدیک شدن به آنها همه مسلمانان را در بر می گیرد و مخصوص گروه خاصی نیست، ولی پرواضح است که حوزه های علمیه و عالمان و مجتهدان، به لحاظ موقعیت ممتازی که در جامعه اسلامی دارند و مسؤولیت و تعهدی که در هدایت و راهبری امت، در عصر غیبت بر عهده دارند، وظیفه ویژه ای دارند. هم در نزدیک شدن به پادشاهان خودکامه، گناه بیشتری را مرتکب شده اند و شدیدتر مورد نکوهش قرار می گیرند و هم در مبارزه با حاکمان جور، وظیفه ای بیشتری دارند و کوتاهی آنان گناهی است بزرگ. به فرموده پیامبر اسلام(ص): الفقهاء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا. قیل: یا رسول اللّه فما دخولهم فی الدنیا؟ قال: اتّباع السلطان. فاذا فعلوا ذلک فاحذروهم علی دینکم. فقیهان، امینان پیامبرانند، تا هنگامی که در دنیا داخل نگردند. عرض شد: ای رسول خدا! منظور از داخل شدن آنان در دنیا چیست؟ فرمود: پیروی سلطان. پس هنگامی که چنین کردند، از آنان نسبت به دین خویش برحذر باشید. یا می فرماید: العلماء أحباء اللّه ما أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر ولم یمیلوا فی الدنیا ولم یختلفوا أبواب السلاطین، فاذا رأیتهم مالوا الی الدنیا وأختلفوا أبواب السلاطین، فلاتحملوا عنهم العلم ولاتصلوا خلفهم ولاتعودوا أمراضهم ولاتشیعوا جنائزهم، فانهم آفة الدین وفساد الإسلام یفسدون الدین کما یفسد الخل العسل. عالمان، دوستان خدایند، مادام که: امر به معروف و نهی از منکر کنند و به دنیا دل نبندند و به دربار سلاطین آمد و شد نکنند. پس هرگاه، آنان را دیدید به دنیا روی آورده اند و در دربار پادشاهانند، دیگر، از آنان دانش فرانگیرید و پشت سر آنان نماز نگزارید، به عیادت آنان نروید و جنازه های آنان را تشییع نکنید. زیرا آنان، آفت دین و مایه تباهی اسلامند. و چنانکه سرکه، عسل را فاسد می کند، آنان دین خدا را تباه می سازند. در روایات دیگری، از تقرب علما به پادشاهان، به عنوان: دوری از خدا، دین نداشتن، دزد بودن، عالم سوء و... یاد شده است. به هر اندازه، بنده ای به حاکمان جور نزدیک شود، به همان نسبت، از خدای تعالی دور می شود.
فلسفه دین، نجات انسان از ظلم و جور و استبداد و اسارت و بندگی غیرخداست. اگر عالمی با پادشاهان جور و مراکز قدرت ستمگران، به غیر انگیزه الهی، هماهنگ و هم آوا گردد و صرفا برای تقرب به آنان و دست یافتن به مال و منال و یا پست و مقام، با صدور فتوا و اطلاعیه، بر کارهای خلاف آنان صحه گذارد، در حقیقت اهداف دین را زیرپا گذاشته و برای نابودی و اضمحلال آن برخاسته است. عالم درباری، به جای آن که مردم را از عبودیت غیرخدا برهاند، آنان را به بند طاغوتیان ستمگر می افکند. واژه (اتباع السلطان) که در حدیث نبوی آمده، بیانگر آن است که عالم، توانایی فکری و اندوخته های ع لمی خویش را در اختیار سلطه طاغوتی پادشاهان جور و پیروی از آنان درآورد. عالم درباری، نه تنها امین پیامبر و مرزدار اسلام نیست که عامل نابودی اسلام و خیانت به پیامبران و بلکه بشر است. بنابراین، به موازات تاکید شیعه بر نامشروع بودن حکومتهای جور و ضدبشری، همکاری و همآوایی و هرگونه اقدامی را که به نوعی مساعدت و کمک به آنان به حساب آید، مذمت کرده و عالمان شیعی را از نزدیک شدن به حاکمان جور، برحذر داشته است. منبع: مجله حوزه، مرداد و شهریور - مهر و آبان 1373، شماره 63 و 64 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg