eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
17.6هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ محبت خواستنی ها(ی مادی) از (جمله) زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره، و اسبهای نشاندار، و چهار پایان و زراعت، برای مردم آراسته شده است، اینها (همه) کالا و متاع(زود گذر) زندگی دنیاست.و (حال آنکه) سر انجام نیک نزد خداست. و همانا زن در اسلام جزو کالاس ✅◀️پاسخ دوم شبهه:▶️✅ @Wiki_Shobhe 🍂در سوال پذيرش مسئوليت، نافي استقلال تلقي شده و اين پذيرفته نيست .. در اسلام زن در انتخاب سرنوشت خود مستقل است ؛یعنی می تواند به اراده خود شوهر انتخاب كند ،نه به اراده پدر يا برادر. در مدتى كه در خانه پدر است، همچنين در مدتى كه به خانه شوهر مىرود، كسى حق ندارد او را به خدمت خود بگمارد و استثمار كند.محصول كار و زحمتش به خودش تعلق دارد . در معاملات حقوقى خود احتياجى به قيمومت مرد ندارد.(1) . پس از نظر اسلام مرد و زن قبل از ازدواج از يه نحوه استقلال برخوردار هستند . هر دو مستقل هستند اما بعد از ازدواج و پیمان زناشویی که بین زن و شوهر برای رفع نیازها و حوائج جسمی و روحی بسته می شود ، تعهدات براى طرفين به وجود مىآید . هر كدام مسئوليت هاي منحصر به فردي را به عهده مي گيرند که در اسلام آن حقوق متفاوت است . ..... در نگاه دقیق و عقلی پذیرش این وظایف هیچ گونه منافاتی با استقلال زن ندارد،چرا که اولا ازدواج کردن و انتخاب شوهر در اختیار خود زن است . کسی حق ندارد برای او شوهر انتخاب کند. زمانی این موارد با استقلال زن منافات داشت که بر زن تحمیل می شد ،در حالی که زن با تمام اختیار خود این قوانین را می پذیرد. ثانیا هيچ وقت مسوليت پذيرفتن در جامعه به معناي از بين بردن استقلال نيست. اگر كسي كارمند دولتي و يا شركتي بشود و شرايط آنان را بپذيرد ،گفته نمي شود كه استقلالش را از بين برده ، بلكه براي رفع نيازهاي خود و رسيدن به هدف هاي بهتري مسئوليتي را به عهده گرفته است . پذیرش این قوانین تنها در صورتی که با وظایف زناشویی منافات داشته باشد، استقلال زن را مقداری محدود می کند، نه اینکه کلا استقلال زن را از بین ببرد . محدویت ها قابل رفع است .زن می تواند با کسب رضایت شوهر محدویت ها را ازبین ببرد. اگر پذیرش قوانین زندگی برای زن، نفی استقلال وی محسوب شود، استقلال مرد با ازدواج بیش تر از زن نفی می شود، چرا که وظایف مرد بی شتر از زن است، در حالي كه كسي پذيرش مسئوليت را نفي استقلال تلقي نمي كند. در نتيجه در اسلام زن از نظر اقتصادي و اجتماعي و سياسي مستقل است و اين منافاتي با پذيرش مسئوليت ندارد🍂🍂🍂 پی نوشتها: 1. شهيدمطهرى،مجموعهآثار، ج19، ص 196. http://www.pasokhgoo.ir/node/51002 https://telegram.me/Suspicion بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
👆👆 ◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe قران را از دسترس اطفال دلبندتان دور نگاه دارید بد اموزی داره ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe خداوند در آیه 33 نبا در وصف نعمت های بهشتی سخن از حوریان به میان می آورد ومی فرماید: "وکواعب اترابا" شما آیه را اشتباه ترجمه کردید. ❗️اتراب جمع ترب است به معنای همسال 📚معجم الوسیط،ماده ترب ❗️ایت الله مکارم آیه را چنین ترجمه میکند: "وحوریانی بسیار جوان وهم سن وسال" ❗️از نظر قرآن معاد هم جسمانی است وهم جنبه روحانی دارد چرا که انسان در آن صحنه با جسم وروح حاضر میشود وطبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب وبرکات الهی گردد. ❗️نعمت های جسمانی بهشت مانند نعمت های معنوی بسیار متنوع وگسترده وجالب ودل انگیز است وقران روی آن بسیار تکیه کرده است تا از این طریق توجه همه انسان ها را به اعمال وصفات وفضایل که سرچشمه این مواهب است جلب کند ومی دانیم نوع بشر بیش از آنچه به نعمت های روحانی می اندیشد توجه به مواهب جسمانی دارد 📚پیام قرآن،ایت الله مکارم،ج6 ص176 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe دکتر م.روشنگر قبل از آغاز این متن میخواهم گفته یکی از فیلسوفان نامی(پیر سنگ) را برایتان بیان کنم که بی ارتباط با متن زیر نیست. ایشان میگوید : اگر یک نفر عمل احمقانه ای انجام دهد او را دیوانه و اگر تعداد زیادی آن عمل احمقانه را انجام دهند آنها را مومن می خوانند. به نظر شما چگونه می شود با مسلمانان در مورد آیات زیر بحث منطقی کرد؟؟ برای اینکه بدانید این آیات در چه موردی است ترجمه فارسی و شاره آیات را خدمت شما ارایه میکنم.(خلاصه شده) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe كار حضرت سليمان به عنوان كار فوق العاده و معجزه اى مطرح بوده و جزو قدرت هاي الهي است که «علمنا منطق الطير». همچنين آشنايى با زبان پرندگان را خداوند به حضرت سليمان ياد داد. در پاسخ به این پرسش که چگونه مورچه ها از آمدن حضرت سليمان و لشكريانش با خبر شد و چگونه مورچه سخن گفت، باید گفت: اولاً با همه مطالعات دانشمندان در زندگى حيوانات و بحث و بررسى و تأليف كتابهاى زياد درباره حيوانات، اطلاعات ما درباره ى آنها بسيار كم مى باشد و هنوز ابهامهاى فراوانى در اين زمينه داريم ولى نمى توانيم اين حقيقت را انكار كنيم كه آثار هوش و ذكاوت و مهارت در كارهای حیوانات، براى دانشمندان موجب شگفتی مى باشد. زندگى اجتماعى بعضى از آنها مثل همين مورچه و زنبورعسل و مسئله خانه سازى، تقسيم كار، توجه خاص براى جمع آورى غذاى ويژه، دقت فوق العاده در مورد بهداشت، توجه و شناخت فوق العاده از جو طبيعت و هواشناسى، جمع آورى نيازمندى های زمستان و طرز ذخيره و انبار آنها، مسئله دفاع كردن حيوانات از خود در برابر دشمن و نيز آگاهى آنها از درمان بسيارى از بيمارى ها و پيدا كردن لانه و خانه خود از فاصله بسيار دور دست و صدها نكات علمى ديگر كه از شگفتيهاى مهم می باشد و اين ادراكات به قدرى بالاست كه ادراكات اكثر افراد انسان به آن نمى رسند. به همين دليل آنها با ادراكاتى كه داشتند از آمدن حضرت سليمان خبر دار شدند و با همان وسايل ارتباطى كه خودشان در زندگى اجتماعى داشتند، همديگر را خبردار كردند و حضرت سليمان هم كه مجهز بود به دستگاه مجهز گيرنده علمى یعنی علم شناخت زبان حيوانات، متوجه آنان شد. نكته اى كه در اينجا قابل بررسى است آن كلام مورچه است كه به عنوان «قالت» مورچه گفت. كلمه قال همه جا به معنى سخن گفتن نيست بلکه می تواند كنايه از وسيله ارتباط بين دو دسته يا دو فرد باشد و لازم نيست حتماً سخن گفتن باشد. ثانياً حكومت سليمان توأم با خارق عادات و كارهاى اعجازآميز بود روى همين اصل بعضى از مفسران اظهار عقيده كرده اند كه دارا بودن اين سطح آگاهى از ناحيه قشرى از حيوانات در عصر سليمان خود يك اعجاز و خارق عادت بوده است و چه مانعى دارد كه علتى بر اساس قانون كنايه و مجاز و مانند آن حمل نمائيم. ثالثاً كسى نمى تواند ادعا كند كه هر نوع نطق و صوت كه در حيوانات وجود داشته باشد قابل درك و فهم براى همه افراد باشد و اين مطلب امروز از ضروريات علوم روز است كه ظرفيت شنوايى گوشهاى ما محدود به حد و ميزان خاصى مى باشد و فقط صداهايى كه امواج و ارتعاش آن از 16 هزار تا 32 هزار باشد و يا بيشتر از 32 هزار باشد گوش ما از شنيدن آن عاجز است و به همين دليل ما معتقديم كه مورچه هاى غير وسايل ديگرى كه عامل ارتباط مقصود ما و مفاهيم بين آنها و نوعى صدا و حرف زدن با همديگر را دارند كه براى انسان هاى عادى به دليلى كه گفته شد قابل درك نمى باشد و اصولاً دليل ندارد كه سخن گفتن و حرف زدن آنها مثل تكلم انسانها باشد. در علم زيست شناسى هم ثابت شده كه مورچگان براى خودشان صداهايى دارند و با هم ديگر حرف مى زنند. بعضى از علماء زيست شناسى گفته اند مورچگان علاوه بر اين كه با شاخك هاى خود با هم حرف مى زنند وسيله اى ديگر هم دارند زيرا وقتى كه لانه ى مورچه ها مورد حمله قرار مى گيرد يا واقعه ى غير منتظره اى روى مى دهد. مورچگان چنان با سرعت از خطر باخبر مى شوند كه بايد قبول كرد اين اعلام خطر به وسيله ى ديگرى غير از تماس شاخكها به عمل آمده و شايد از امواج هاى كه هنوز ما نشناخته ايم استفاده مى كنند. پس مورچه ها صداهايى براى خودشان دارند كه دلالت بر مقصودشان مى كند اما سيستم شنوايى ما طورى است كه قدرت شنيدن آنها را ندارد اما كسى كه خدا آن قدرت را به او عنايت كرده مثل سليمان و ائمه(عليه السلام) مى توانند آن صداها را بشنوند و آن صداها را هم تشخيص بدهند. منبع: کانون گفتگوی قرآنی 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﯾﺎ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ؟ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﻣﻮﺳﯽ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ . ﺍﺯ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻋﺼﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﺭ ﺗﺎ ﺷﮑﺎﻓﺘﻦ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ ! ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ ﻭ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺍﻫﺮﺍﻡ ﺛﻼﺛﻪ ﻣﺼﺮ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ، ﺧﺎﺩﻣﺎﻥ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻬﻢ ﺯﻣﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺍﻫﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﻣﻼﻗﺎﺗﻬﺎﯼ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺗﺎ ﻏﺬﺍﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ .… ﺍﻣﺎ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯼ ﻣﻮﺳﯽ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮐﺘﯿﺒﻪ ﻫﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ! ﺣﺘﯽ ﻓﺮﻋﻮﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺷﮑﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ (!) ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻫﻢ ﻃﺒﻖ ﺁﻥ ﮐﺘﯿﺒﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ..… ﺩﺭ ﮐﻞ ﻫﯿﭻ ﺍﺛﺮﯼ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻮﺳﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮐﺘﯿﺒﻪ ﻫﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻣﻨﺘﻘﺪﯾﻦ ﻭ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﺗﻮﺭﺍﺕ ، ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻮﺳﯽ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ. ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻮﺳﯽ ﻫﻢ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﺪﯾﺖ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺟﺎﻟﺐ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﻮﺳﯽ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻭﯼ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ !!! ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺩ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻮﺳﯽ ﻧﯿﺴﺖ … منابع: ﺩﯾﮑﺴﯿﻮﻧﺮ ﻓﻠﺴﻔﯽ / ﻭﻟﺘﺮ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﺼﺮ / ﮊﺍﻥ ﻟﻮﺋﯽ ﺑﺮﻧﺎﺭ ﻓﻮﻟﺘﺮ / ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺮﺷﻨﺎﺱ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﯾﻬﻮﺩ ﭼﺎﺭﻟﺰ ﺑﻮﮐﻮﺭ / ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮ ﻭ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﺸﻨﺎﺱ ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﻨﺒﻊ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺴﻤﺖ ﺁﺧﺮ ﻣﺘﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺍﺳﺖ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ادعای نوشته های روی اهرام، ❗️ کذب است زیرا دراطلاعاتی که در مورد اهرام مصر منتشر شده، هیچ اشاره ای به نوشته های روی دیوار آن نشده http://yon.ir/6t01 ‼️نوشتن همه ی اتفاقات تاریخ پادشاهان(حداقل 57000 سال) روی اهرام،عقلا محال است. http://yon.ir/y3FW 2⃣تحقیق روی جسد فرعون و اثبات راز مرگ او ( غرق شدن در دریا) توسط موریس بوکای ( دانشمند مسیحی)، موجب مسلمان شدن او شد، زیرا متوجه شد این کشف علمی 14 قرن پیش، توسط قرآن خبر داده شده بود. ⏪( یونس – 92). http://yon.ir/o975 همچنین پیدا شدن، بقایای لشکر فرعون در دریا می تواند دلیل دیگری بر رد این ادعاهای کذب باشد. http://yon.ir/y3FW 3⃣ تورات و انجيل كتاب هايي هستند كه، به مرور زمان شكل گرفته اند و در آنها دخل و تصرف شده است.به عکس قرآن كه در زمان پيامبر اسلام (ص)، شكل گرفته و پس از ايشان، هيچ دخل و تصرفي در محتوا و لفظ آن صورت نپذيرفت.بنابراین از لحاظ محتوا، لفظ و سند احتمال دست بردن بشر در آنها وجود دارد. http://yon.ir/298Z 4⃣ اگر چه اولین منبع موجود، دربارهٔ حضرت موسی در نوشته‌های یونانی، در تاریخ مصری به هکاتئوس از آبدرا (قرن چهارم پیش از میلاد) بازمی‌گردد، yon.ir/6Scs اما نباید توقع داشت، ماجرای موسی و فرعون،در کتب تاریخی ثبت شده باشد، زیرا حضرت موسی مربوط به سده 13 سال پیش از میلاداست در حالیکه ⬇️⬇️⬇️ ❗️اولین کتب تاریخی سده چهارم قبل ازمیلاد نگارش شده است. http://yon.ir/91V9 ‼️از نظر تاریخ‌نگاری و ثبت وقایع، یونانیان تا پیش از سدهٔ پنجم پیش از میلاد، فقط اشعار حماسی و سرودهای اساطیری را می‌شناختند و با نگارش وقایع و رویدادها، سالنامهٔ حوادث و جدول وقایع آشنا نبودند و اساساً در این دوره یونانیان خط نداشتند. http://yon.ir/D5FI 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe یک کتاب مقدس بخرید(قرآن) و هرگز آن را نخوانید ؛ شما غافلید: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَالإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَيَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَ يَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ. و مسلماً بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريده‏ايم [ زيرا ] آنان را دل‏هايى است كه به وسيله آن [ معارف الهى را ] در نمى‏يابند و چشمانى است كه توسط آن [حقايق و نشانه‏هاى حق را ] نمى‏بينند و گوش‏هايى است كه به وسيله آن [ سخن خدا و پيامبران را ]نمى‏شنوند ، آنان مانند چهارپايانند بلكه گمراه‏ترند ؛ اينانند كه بى‏خبر و غافل [ ازمعارف و آيات خداى ] اند .¹ یک کتاب مقدس بخرید و بخشی از آن را بخوانید ؛ شما 👈جاهل مقصرید:(خلاصه شده) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✅❗️یک کتاب مقدس بخرید(قرآن) و هرگز آن را نخوانید ؛ شما 👈غافلید⬇️ ⬅️"وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَالإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَيَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَ يَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغَافِلُون"َ. ◀️و مسلما،ً بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريده‏ايم [ زيرا ] آنان را دل‏هايى است كه، به وسيله آن [ معارف الهى را ] در نمى‏يابند و چشمانى است كه، توسط آن [حقايق و نشانه‏هاى حق را ] نمى ‏بينند و گوش‏هايى است كه، به وسيله آن [ سخن خدا و پيامبران را ]نمى ‏شنوند ، آنان مانند چهارپايانند بلكه گمراه‏ترند ؛ اينانند كه بى ‏خبر و غافل [ ازمعارف و آيات خداى ] اند .¹ ✅🍀 ✅‼️یک کتاب مقدس بخرید، و بخشی از آن را بخوانید ؛ شما 👈جاهل مقصرید⬇️ امام علی علیه‌السلام می فرمایند👇 ⬅️«الجاهل من یعتمد علی أمله و یقصر فی عمله»² «كسی‌ كه اعتماد، بر آرزوهای خود كند، ولی عمل او كم و ناقص باشد به شخصی كه این خصوصیات را داشته باشد، جاهل گفته می‌شود» و این شخص از واقعیت‌های زندگی غافل و بی خبر خواهد ماند. ✅❗️‼️یک کتاب مقدس بخرید، و تمام آن را به دقت بخوانید ؛ 👈شما عالمید روي سخن قرآن، همه جا با انديشمندان و متفکران و صاحبان مغز وعقل است و با توجه با اينکه قرآن از محيطي برخاسته، که در آنجا جز جهل حکومت نمي کرد، عظمت اين تعبير آشکارتر مي شود و هم پاسخي است دندان شکن به آنها که به خاطر بعضي از مذاهب خرافي ،خط قرمز روي همه مذاهب راستين کشيده اند و مي گويند⬇️ «مذهب ،وسيله تخدير و ازکارانداختن انديشه هاست و ايمان به خدا، مولود جهل آدمي است.اينگونه آيات قرآن که تقريباً درهمه سوره ها گسترده است ،به وضوح مي گويد، مذهب راستين زاييده انديشه وتفکر وتعقل است و اسلام در همه جا سرو کار با متفکران و انديشمندان و اولوا الباب دارد،نه با جاهلان و خرافاتيان يا روشنفکرنمايان بي منطق » ³ ✅👈پیوست⬇️⬇️⬇️ البته این جواب،برای کسی است که قرآن را همطراز با کتب دیگر ادیانها کرده ویک نتیجه واحد برای همه آنها گرفته اند، در صورتی که کاملا مشخص و مستند است که دیگر کتب الهی دستخوش تحریف صاحبان همان دینها شده،مطمئنا وقتی که کتاب پر از تحریف و افسانه‌ی عهد عتیق و تلمود یهودیان و کتاب پر از تناقض انجیل مسیحیان و کتاب تقریبا نابود شده ی زرتشتیان که دیگر به جای کلام الهی تبدیل به کلام بشری شده اند،را بخوانیم دچار سردرگمی و کفر میشویم! *⃣⏪منابع⏩*⃣ ⬇️⬇️⬇️⬇️ 1⃣⏪(اعراف/سوره۷، آیه۱۷۹). 2⃣⏪(تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحكم، قم، دفتر تبلیغات، 1366 هـ . ش، ص 73). 3⃣⏪(مکارم شیرازی،۱۳۷۳،ج۱۱،ص ۱۷۸). ✅✅✅ 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آورده اند که روزی علامه امامنا آمد و پرسید : ای امام! اگر آیه ای از قرعآن با علم امروز سازگار نبود، باید چه کنیم؟ امام فرمود : بحمدالله آنقدر ضد و نقیض در این کتاب شریف هست که به احتمال زیاد ضد آن را هم پیدا می کنی. بگو آن آیه منسوخ است و این هم ناسخ آن. علامه پرسید: اگر ناسخ آن پیدا نشد چی؟ امام فرمود : با تفسیر رفع و رجوعش کن! پرسید: اگر آن هم نشد؟ فرمود : الله تبارک و تعالی با مردم هر قومی در حد سوادشان سخن می گوید. پرسید: و اگر آن آیه با علم امروز سازگار بود؟ فرمود : بگو آن آیه معجزه بودن قرعآن را ثابت می‌کند، صبر کن ببینم... یادت نرود این را هم بگویی که اصلا دانشمندان آن را از قرعآن برداشته اند! خداوندگار مغل ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe این شبهه القاء می کند که قرآن ، تفسیر قرآن و علوم قرآنی، بی پایه است و به همین سادگی و با این پنج جمله قرآن تفسیر می شود. 🍂🍃 جدای از اینکه تفسیر به رای،گناه بزرگی است و هیچ مفسر آگاهی به سادگی خود را مصداق تفسیر به رای کنندگان، قرار نخواهد داد. 🍂🍃 خود این شبهه بسیار سست است و در هیچ مجمع علمی، پذیرفته نیست و خلاف مدعای شبهه با یک جستجوی کوتاه ، گستردگی مبانی تفسیری و اتقان علوم قرآنی درک خواهد شد. 🍂🍃 برای درک این مهم، که علوم قرآنی دارای اتقان و متد و روش محکم و علمی و با حساب و کتاب دقیق است،نه به این سادگی توجه کنیم👇👇👇 ✅«علوم القرآن»،هر علمي را كه در خدمت قرآن بوده، يا مستند به آن باشد، دربرمي‌گيرد. بنابراين «علوم قرآن» ⬇️ _علم تفسير، _علم قرائات، _علم رسم‌الخط قرآن، _علم اعجاز قرآن، _علم اسباب نزول، _علم اعراب قرآن، _علم غریب‌القرآن، _علوم دین،لغت و... را شامل مي‌شود. [۱] 🍂🍃 ✅«علوم در خدمت قرآن»، علومي مثل ⬇️ _علم لغت _غریب القرآن _اعراب القرآن است، که در فهم معارف و آموزه‌هاي قرآن، به کار مفسر مي‌آيد. 🍂🍃 تعبير علوم القرآن يا علوم قرآن،در معنای اصطلاحی👈«عنوان و نام براي دانشي است،كه موضوع آن قرآن كريم است»، و آن را از جهات مختلف همچون ⬇️ _کیفیت نزول، _قرائت، _پيوند با حوادث عصر نزول، _احکام و تشابه، _اعجاز، _اصالت، _صیانت،و... مورد بررسي قرار مي‌دهد. 🍂🍃 ✅قرآن داراي جنبه‌هاي متعددي است، كه به اعتبار هر جنبه، موضوعِ بحثي خاص است و مهم‌ترين اين جنبه‌ها عبارت‌انداز⬇️ 1⃣ كلامي دال بر معنا، كه از اين جهت موضوع «علم تفسير» است؛ 2⃣ منبعي از منابع تشریع و قانون‌گذاری، كه به اين لحاظ موضوع « علم آیات احکام » است؛ 3⃣ دليلي بر نبوت پیامبر اسلام (ص)، كه از اين حيث موضوع «علم اعجاز قرآن» است؛ 4⃣متني عربی و مطابق با قواعد دستوري زبان عربی، كه از اين منظر موضوع «علم اعراب قرآن» و « علم بلاغت قرآنی » است؛ 5⃣ در ارتباط با حوادث معيني كه در زمان پیامبر اکرم (ص) اتفاق افتاده‌اند، كه از اين جهت موضوع «علم اسباب نزول» است؛ 6⃣ كلامي مکتوب، كه از اين حيث موضوع «علم رسم‌الخط قرآن» است؛ 7⃣ كلامي خواندني، كه از اين نگاه، موضوع «علم قرائات» است. 🍂🍃 ✅✳️نتیجه✳️✅👇 قرآن کریم،به عنوان یک کتاب مطرح و زنده و محکم از لحاظ متن و محتوا مطرح است و به جرئت ادعا می شود⬇️ هیچ کتاب و سخنی، روی زمین و زیر گنبد فیروزه ای آسمان، پیدا نمی کنید که موضوع علوم مختلف با این وسعت باشد و دانشمندان در طول تاریخ از زمان نزول قرآن تا کنون به این گستردگی به آن پرداخته باشند . و اگر به سستی سخن این شبهه سازان بود اینگونه در مجامع علمی دنیا مطرح نبود. 🔅منبع برای مطالعه بیشتر🔅👇 ✅علوم قرآن - ویکی فقه http://yon.ir/nS5Q 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe تو قران اومده که هر موجودی تسبیح خدا رو میگه ولی ما نمی فهمیم این یعنی چی یعنی اونا جون دادن ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ❗️جمعی معتقدند که همه ذرات موجودات این جهان اعم از آنچه ما آنرا عاقل می شماریم یا بیجان و غیر عاقل همه دارای یکنوع درک و شعورند، و در عالم خود تسبیح و حمد خدا می گویند، هر چند ما قادر نیستیم به نحوه درک و احساس آنها پی بریم و زمزمه حمد و تسبیح آنها را بشنویم . ❗️آیاتی مانند « بعضی از سنگها از ترس خدا از فراز کوهها به پائین می افتند» 📓 بقره آیه 74 ومانند : «خداوند به آسمان و زمین فرمود از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آئید، آنها گفتند ما از در اطاعت می آئیم » 📓 فصلت آیه 11 و مانند آن را می توان گواه بر این عقیده گرفت 🔷2-بسیاری معتقدند که این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آنرا زبان حال می نامیم، حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه قال (دقت کنید). 🔴توضیح اینکه : 🔷بسیار می شود به کسی که آثار ناراحتی و درد و رنج و بی خوابی در چهره و چشم او نمایان است می گوئیم: 🔶 هر چند تو از ناراحتیت سخن نمی گوئی اما چشم تو می گوید که دیشب به خواب نرفتی، و چهره ات گواهی می دهد که از درد و ناراحتی جانکاهی رنج می بری ❗️این زبان حال گاهی آنقدر قوی و نیرومند است که زبان قال را تحت الشعاع خود قرار می دهد و به تکذیب آن برمی خیزد و به گفته شاعر: ❗️گفتم که با مکر و فسون - پنهان کنم راز درون پنهان نمی گردد که خون - از دیدگانم می رود! ❗️این همان چیزی است که علی (علیه السلام ) در گفتار معروفش ‍ می فرماید: «هرگز کسی رازی را در دل نهان نمی کند مگر اینکه در لابلای سخنان ناآگاه و صفحه صورتش آشکار می گردد» 📚نهج البلاغه کلمات قصار شماره 26 ❗️از سوی دیگر آیا می توان انکار کرد که یک تابلو بسیار زیبا که شاهکاری از هنر راستین است گواهی بر ذوق و مهارت نقاش ‍ می دهد و او را مدح و ثنا می گوید؟ ⁉️آیا می توان انکار کرد که دیوان شعر شعرای بزرگ و نامدار از قریحه عالی آنها حکایت می کند؟ و دائما آنها را می ستاید؟ ⁉️آیا می توان منکر شد که ساختمانهای عظیم و کارخانه های بزرگ و مغزهای پیچیده الکترونیک و امثال آنها، با زبان بیزبانی از سازنده و مخترع و مبتکر خود سخن می گویند، و هر یک در حد خود از آنها ستایش می کنند 👌بنابراین باید قبول کرد که عالم شگرف هستی با آن نظام عجیبش، با آنهمه رازها و اسرار، با آن عظمت خیره کننده اش و با آن ریزه کاریهای حیرت زا همگی ((تسبیح و حمد)) خدا می گویند. ⁉️مگر ((تسبیح )) جز به معنی پاک و منزه شمردن از عیوب می باشد؟ ساختمان و نظم این عالم هستی می گوید خالق آن از هر گونه نقص و عیبی مبرا است . ⁉️مگر ((حمد)) چیزی جز بیان صفات کمال می باشد؟ نظام جهان آفرینش از صفات کمال خدا، از علم بی پایان و قدرت بی انتها و حکمت وسیع و فراگیر او سخن می گوید. 🔷مخصوصا با پیشرفت علم و دانش بشر، و پرده برداشتن از گوشه هائی از اسرار و رازهای این عالم پهناور، این حمد و تسبیح عمومی موجودات آشکارتر شده است . ❗️اگر یک روز آن شاعر نکته پرداز هر برگی از برگهای درختان سبز را دفتری از معرفت کردگار می دانست، دانشمندان گیاهشناس امروز درباره این برگها نه یک دفتر بلکه کتابها نوشته اند، و از ساختمان اسرار آمیز کوچکترین اجزای آن یعنی سلولها گرفته تا طبقات هفتگانه برگ، و دستگاه تنفسی آن، و رشته های آبیاری و تغذیه و سایر مشخصات بسیار پیچیده برگها در این کتابها، بحثها کرده اند. 🔷بنابراین هر برگی شب و روز نغمه توحید سر می دهد و آواز رسای تسبیحش را در درون باغ و جنگل، بر فراز کوهها، در خمیدگی درهها پخش می کند، اما بیخبران چیزی از آن نمی فهمند، خاموشش ‍ می شمارند و زبان بسته ! ❗️این معنی برای تسبیح و حمد عمومی موجودات کاملا قابل درک است و نیاز به آن ندارد که ما برای همه ذرات عالم هستی درک و شعور قائل شویم چرا که دلیل قاطعی برای آن در دست نیست و آیات گذشته نیز به احتمال زیاد همان زبان حال را بیان می کند ⁉️پاسخ به یک سؤال ⁉️ولی در اینجا یک سؤال باقی می ماند و آن اینکه اگر منظور از تسبیح و حمد حکایت نظام آفرینش از پاکی و عظمت و قدرت خدا است، و ((صفات سلبیه )) و ((ثبوتیه )) او را شرح می دهد پس چرا قرآن می گوید شما حمد و تسبیح آنها را نمی فهمید؟ اگر بعضی نفهمند حداقل دانشمندان که می فهمند. ❗️ولی این سؤال دو پاسخ دارد: 1⃣نخست اینکه روی سخن با اکثریت مردم نادان و مخصوصا مشرکان است و دانشمندان باایمان که در اقلیت قرار دارند از این عموم، مستثنا هستند که هر عامی استثنائی دارد.
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe چرا نام امامان در قرآن نیامده است؟ شیعیان آیا میدانستید قرآن درباره خیار آیه نازل کرده است ولی حتی یک آیه در باره مهدی و 12 امام شیعه نازل نکرده است. آنگاه را که گفتید: ای موسی , ما بر یک نوع طعام نتوانیم ساخت, از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه از زمین میروید چون سبزی و خیار سیز و عدس و پیاز برویاند(61 بقره) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe اولا: در قرآن کریم به اشارات و توجیهات زیادی به همه جانشینان به حقّ پیامبر اشاره شده است ولی به صراحت نام آن ها برده نشده و علّتش هم پر واضح است چون دشمنان قسم خورده ای که ائمه(ع) داشتند که حتی یک نفر از آن ها را نگذاشتند به مرگ طبیعی از دنیا رحلت کند و همه آن ها را با وضع مصیبت بار و فجیعی به شهادت رساندند. برای چنین دشمنانی هیچ سختی و کاری نداشت که نام امامان را هم از قرآن حذف کنند و چون خداوند خودش فرموده ما قرآن را فرستادیم و ما خود آن را حفظ خواهیم کرد بهترین راه حفظ قرآن از تحریف این قرار داده که نام اهلبیت و امامان را به اشاره برای صاحبان عقل و بصیرت بیان کند. ثانیا: قرآن کریم در سوره حشر می فرماید: «وَما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛ هر چه را پیامبر اکرم برای شما آورد بگیرید و هر چه را از آن نهی کرد ترک کنید و همه مسلمین بالاتفاق نقل کرده اند که پیامبر اکرم روز غدیر خم علی بن ابیطالب را به عنوان جانشین خود برای مردم آورد.» آیاتی که در شان امیرالمومنین و ولایت او بیان فرموده آن هم نه به صورت مبهم بلکه بصورت بسیار روشن بقدری زیاد است که مفسرین اهل سنت بیش از 700 (هفتصد) آیه را در شان و ولایت امیرالمومنین علی(ع) می دانند و برای اثبات سخن می توانید به کتاب (شواهد التنزیل) که از بزرگان اهل سنت است مراجعه کنید و با چشم خودتان این اعتراف و اقرار را مشاهده فرمائید. ثالثاً: چه آیه ای صریحتر و روشنتر از آیه شریفه 55 سوره مائده می خواهید که به اتفاق همه مفسرین تنها در شان امیرالمومنین و ولایت آن حضرت نازل شده است که می فرماید: « انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا ...» آیا کیست به جز علی(ع) آن کس که در حال رکوع انگشتر تصدق دهد؟ پاسخ از استاد شیخ حسین انصاریان http://www.erfan.ir/farsi/1648.html بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe ﺍﻟﻠﻪ ﯾﮏ ﺧﺪﺍﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺳﺎﯾﮑﻮﭘﺎﺕ ﺍﺳﺖ . ﺩﺭ ﺍﯾﺪﺋﻮﻟﻮﮊﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ - ﻗﺮﺁﻧﯽ، ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺩﺳﺖ ﯾﮏ ﺧﺪﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ! ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺍﺯ ﺁﺯﺍﺭ، ﺍﺫﯾﺖ، ﺷﮑﻨﺠﻪ ﻭ ﮐﺸﺘﻦ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﻟﺬﺕ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ! ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻼﺋﻢ ﺷﺪﯾﺪ ﺭﻭﺍﻥ ﭘﺮﯾﺸﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭﯼ ﺑﺰﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺁﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻧﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺳﺮﺍ ﺁﯾﻪ ۱۶ . ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﺑﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻋﻤﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﻘﺼﺮ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺁﻧﻬﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﯾﺰ ﻭ ﺩﺭﺷﺖ، ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮎ ﺗﺎ ﭘﯿﺮ ﻭ ﮐﻬﻨﺴﺎﻝ، ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺣﮑﯿﻢ، ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﻧﺮﻣﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ . ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ ﭘﺮﯾﺸﯽ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺷﺪ . ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺁﯾﻪ ﺯﯾﺮ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﺤﺘﻮﺍﯼ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺻﺤﺖ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻥ " ﺍﻟﻠﻪ " ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺤﻤﺪ ﯾﺎ ﺧﺪﺍﯼ ﻋﺮﺏ ﭘﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﺮﺩ . ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺳﺮﺍ، ﺁﯾﻪ ۱۶: " ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺷﻬﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﻼﮎ ﮐﻨﯿﻢ، ﺧﻮﺷﮕﺬﺭﺍﻧﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻭﺍ ﻣﯿﺪﺍﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ...ﺳﭙﺲ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ . !!!" ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe در فهم آیه شریفه از همان اول اشتباهی صورت گرفته است که به ادامه آن هم سرایت کرده است و سوالات بعدی هم بر این اشتباه پایه‌گذاری شده است. توصیح آنکه: اولاً باید توجه داشت که فضای کلی قرآن کریم در مورد انسان و عقوبت او بر این اساس است، هیچ امتی عذاب و عقاب نمی‌شود، مگر این‌که حجت بر آنها تمام شود؛ مثل: ــ «و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولاً»؛ [۲] و ما کیفرکنندگان نیستیم مادامی که فرستاده‌ای بر نیانگیزیم. ــ «وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولًا»؛ [۳] و پروردگار تو نابودکننده آبادی‌ها نیست تا در مرکز (و اصل آن) آبادی‌ها فرستاده و پیامبری برانگیزد. معنای «اذا اردنا ان نهلک قریة»، [۴] بنا بر آن‌چه مرحوم علامه طباطبایی و بعضی دیگر از مفسران فرموده‌اند، این است که «وقتی هلاک آنها نزدیک می‌شود» نه اینکه ما می‌خواهیم آنها را هلاک کنیم. شبیه این تعبیر در کلمات ما هم وجود دارد؛ مثل اینکه می‌گوییم: «وقتی مریض می‌خواهد بمیرد، مریضی‌اش زیاد می‌شود»، «وقتی که تاجر می‌خواهد فقیر شود، خسارت از هر طرفی بر او می‌بارد»، یا «وقتی آسمان می‌خواهد ببارد، ابر چنان می‌آید». در این موارد منظور این نیست که مریض خودش می‌خواهد بمیرد و یا تاجر خودش می‌خواهد فقیر شود و یا آسمان خودش می‌خواهد ببارد، بلکه منظور این است که وقتی اسباب موت و فقر و باران نزدیک و مهیا می‌شود، این اتفاقات پیش می‌آید. [۵] تفسیر «أَمَرْنا مُتْرَفِیها ...» اما قسمت بعدی آیه شریفه «أَمَرْنا مُتْرَفِیها فَفَسَقُوا فِیها»: [۶] ← امر نکردن خدا به معصیت معلوم است که خداوند امر تشریعی به معصیت نمی‌فرماید؛ چون «ان الله لا یأمر بالفحشاء» [۷] (همانا خدا به زشتی امر نمی‌کند)، و امر تکوینی هم به معصیت نمی‌کند. چون اگر قرار باشد انسان بدون اختیار مأمور به معصیت باشد، دیگر مختار بودن انسان منتفی می‌شود و در نتیجه ثواب و عقاب و بهشت و جهنم بدون معنی می‌شود. بنابراین «امر» در آیه شریفه باید چیز دیگری را قصد کرده باشد. ←← دیدگاه زمخشری زمخشری در کشاف می‌فرماید: «امر» در اینجا باید مجازی باشد، به این معنی که خداوند نعمت‌های خود را سرازیر می‌کند و این باعث نمی‌شود که در معاصی و شهوات غوطه‌ور شوند؛ گویا اینها مأمور می‌شوند که با چنین کارهایی سبب‌سازی و مقدمات عذاب الهی را فراهم سازند، و از طرف وقتی که خداوند نعمت بدهد باید شکرگزاری شود و باید نیکی و احسان انجام داد و مأمور به این وظایف می‌شوند و چون چنین نمی‌کنند و مرتکب فسق می‌شوند مستوجب هلاکت می‌شوند. این تفسیر بنا بر این است که «امرنا» را به معنی «امر کردیم» بدانیم. اما اگر معنی «امرنا» را « غذا و روزی ذخیره دادیم» [۸] بدانیم که از مصدر باب افعال ماده «میره» به معنی «غذای ذخیره» صرف شده باشد ،به این تکلف‌ها هیچ نیازی نیست و شبیه بسیاری از آیات قرآن است که حکایت از یکی بودن خوان نعمت پروردگار بر مؤمن و کافر است، با این تفاوت که مؤمن شکر می‌کند و کافر ناسپاسی و نمک‌نشناسی، و البته در این ناسپاسی خود کافر ضرر می‌کند و بر طبق این آیه شریفه محیطی هم که کافر در آن است و آلوده شده با عذاب الهی نابود خواهد شد.
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe سوره ولايت يكى از سوره هايى كه علماى بزرگ شيعه مدعى هستند از قرآن حذف شده است ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 🔶بخش اول (افسانه اي به نام سوره ولايت) 🔸 ابتدا بايد ببينيم اين به اصطلاح سوره كه حاصل تراوشات ذهني يك انسان مجهول الهويه است از كجا نشات گرفته است!؟ 1⃣ اين مثلا سوره كه در هفت بند نوشته شده موضوع خيلي واحدي ندارد!! و البته بيشتر حول موضىع ولايت مي چرخد و صرفا در پايان آن نامي از امير مومنان امام علي (ع) ذكر شده است. تا پيش از قرن يازدهم هيچ مدرك و منبعى نداشته و اثرى از متن و نام آنها نبوده است. افرادى كه به نقل يا نقد آن پرداخته اند، نيز منبع معتبر يا غيرمعتبرى تا پيش از اين قرن ارائه نكرده اند. 2⃣ برخي معتقدند: نخستين بار اين سوره جعلي در كتاب «دبستان مذاهب» نقل شده كه به عقيده علماي شيعه فاقد وجاهت علمي و حتي نويسنده مشخص است! آقاي رضازاده ملك در نقدي بر كتاب دبستان مذاهب ، انگيزه نويسنده آن را سست كردن اعتقادات مذاهب الهي مي داند! 3⃣ نقل شده كه اين سوره مجعول در كتاب مثالب ابن شهر آشوب آمده ولي پس از جستجو در اين كتاب اين موضوع يافت نشد! 🔶بخش دوم (نظر علماي شيعه در اين باره) 1⃣ در كتب و كلام علماي شيعي همواره امكان تحريف در قرآن رد شده است … 2⃣ براي نمونه ؛ 🔹 مرحوم محدث نوري، بيان كرده اند كه: اثري از اين سوره در منابع شيعي نيست. 🔹 مرحوم محقق آشتياني در كتاب بحرالفوائد آوردع اند: اين عبارات از قرآن نيست و جملات آن بسيار معمولي است!! 🔹و ... 👈 لذا علماي شيعه سخت معتقدند كه رسوخ در آيات قرآن امكان پذير نيست. 🔅نكته: اما بايد دقت كرد كه اگر حتي به فرض اين سوره مجعول در كتب شيعي هم يافت شود دليلي بر قبول مضمون روايت نقل كننده نيست … صرفا مي تواند نوعي نقل باشد. همانگونه كه علماي طراز اول اهل سنت همچون سيوطي در كتب خود نقل كرده اند: «سوره هاي حفد و خلع از قرآن خذف شده است» 📚(سيوطي، الاتقان في علوم القرآن، ج ١، ص ٢٥٩) 🔅اما اين به معناي اعتقاد آن ها به مضمون روايت نيست … بلكه صرفا موضوعي را نقل كرده اند! 🔶بخش سوم (اشكال ادبي و ناسازگاري با ادبيات) 💠 قرآن به عنوان يك معجزه الهي از نظام خاصي برخوردار است … به جاي جاي قرآن كه مي نگريم ، آيات ادبيات خاصي دارد … اما در اين جا … 1⃣ بند اول: كلمه بعثنا براي وليّ در ادبيات قرآني استعمال نشده و البته نامانوس است! 2⃣ بند پنجم: مقاما عظيما نيز در ادبيات قرآن به بهشتيان تعلق دارد نه جهنميان!! 3⃣ بند آخر: اگر بنا بود خداوند به صراحت نامي از اميرالمومنين در قرآن بياورد قطعا در سوره هاي ديگر هم استعمال مي شد! 💠 در پايان متذكر مي شويم: شيعه براي اثبات حقانيت ولايت اميرالمونين امام علي (ع) نيز به تمسك به اينچنين امور بي ارزش و جعلی ندارد … چرا كه گواه تاريخ ، روايات و حتي آيات محكم قرآن برايش كافيست! و چراغ هدايت است براي آنان كه اهل انديشه اند! 📚 منبع : hawzah.net/fa/magazine/view/2691/4608/33607 yon.ir/wikiFQsv @the14ir بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe از معجزات قران همین بس که پیروانش را دچار گمراهی کرده است. امروز الله اکبر رمز کشتار و قتل عام و نفرت و تباهیست. مهم نیست این صدا از کدام طرف جنگ شنیده می شود چون فقط یاد اور تباهی نسل هایست که می توانستند در صلح و ارامش و رفاه زندگی کنند اگر .... ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✅ چرایی تفرقه بین مسلمانان اسلام، مردم را به همبستگی و دوری از جدایی دعوت نموده است. قرآن کریم با بیان رهنمودهای روشن، همه انسان ها را به گردآمدن بر محور توحید سفارش می کند و تفرقه و چند دستکی را عامل دوری از راه مستفیم دین می داند آنجا که می فرماید: {وَلاتَتَّبِعُوا السُبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ}؛ «از راه های گوناگون پیروی نکنید که شما را از طریق حقّ باز می دارد.» رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله نیز که جز به عزّت و شوکت اسلام و مسلمانان و زیستن آنان براساس ارزش های والای دین خدا نمی اندیشید، پیوسته از لزوم پایبندی به اصول و مبانی سخن گفته و امّت خود را از گرفتار شدن در دام دین سازان و بدعت گذاران بیم می داد و نیز راه گریز از زیان های ناشی از تفرقه را گوشزد می کرد. این همه سفارش ها از آن رو بود که پیروان آخرین دین آسمانی، راه گذشتگان خود را نپویند و بسان آنان دچار فرقه های متخاصم نگردند. خداوند متعال می فرماید: {وَلاتَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جآءَهُمُ الْبَیِّناتُ}؛ «مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و بعد از آن که دلایل روشن به آن ها عرضه شد، گرفتار اختلاف گردیدند.» امّا دیری نگذشت که امّت اسلامی گرفتار انشعاب شد و مسلمانان به شاخه های گوناگون تقسیم شدند و برخلاف توصیه های قرآن و رهنمودهای پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله موج فرقه گرایی سراسر جامعه اسلامی را فرا گرفت. رشد و گسترش فرقه گرایی و استمرار آن، شماری از دانشمندان را به چاره اندیشی فراخواند و این حقیقت را برای آنان آشکار کرد که باید از یک سو عوامل بدبینی و جدایی مسلمانان از یکدیگر را نابود سازند و از سوی دیگر با کند و کاو بیشتر در منابع اصیل اسلامی در شناخت ارزش های اصیل دین بکوشند. بدیهی است که این هر دو گام می توانست ثمرات سودمندی را در پی داشته باشد و امت اسلامی رادر صفوف به هم فشرده به مقابله با اسلام ستیزان و بدخواهان فراخواند. امّا افسوس که این تلاش نافرجام ماند و بدخواهان به جای همکاری و همیاری، بانگ تفرقه و جدایی سر دادند و خواسته یا ناخواسته آب به آسیاب دشمن ریختند و همگام و همنوا با بدخواهان به نفی و طرد مسلمانان و گسترش فرقه ها برخاستند. 📗 بخشی از پیشگفتار کتاب "سلفی گری و پاسخ به شبهات" نوشته ی علی اصغر رضوانی 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe در این قسمت میپردازیم به ایاتی از قران که اشاره مستقیم به ساده و قابل فهم بودن قران دارد: در سوره الدخان آیه پنجاد و هشتم میخوانیم در حقيقت [قرآن] را بر زبان تو آسان گردانيديم اميد كه پند پذيرند (۵۸) در آیه 17 و 22و32و40 سوره القمر نیز به همین مورد اشاره شده است . پس دریافتیم که زبان قران زبان عربی فصیح و ساده میباشد که صد البته هم منطقی به نظر میرسد واین خودنشان از دو نکته است. نکته اول اینکه یک دست نوشته ساده چگونه میتواند معجزه باشد. نکته دوم اینکه با استناد به این ایات میتوان دریافت که فهمیدن ایات هیچ نیازی به تفسیر ندارد و تفسیر تنها راهی برای تغییر این نوشته ها و بهره برداری از انها در جهت منافع است. کما اینکه در بسیاری مواقع مسلمانان در هنگام رسیدن به بن بست در مباحثات و کنکاشها در مورد اشکالات قران به تفسیر متوسل میشوند. ❇️ پاسخ ❇️ 🆔 @wiki_shobhe برای رسیدن به پاسخ توجه به چند نکته لازم است 1⃣قران دارای چند دسته از ایات است: دسته ای از ایات محکم دسته ای متشابه دسته ای ناسخ دسته ای منسوخ دسته عام و دسته ای خاص دسته ای مطلق و دسته ای مقید دسته ای ظاهر و دسته ای نص و همچنین قران دارای بطون گسترده و متعددی است بی شک کسی که خواهان فهم صحیح ایات است باید از کلیه این امور اطلاع داشته باشد و روشن است که در آیات قران بیان نشده است کدام ایه محکم و کدام متشابه،کدام ناسخ و کدام منسوخ،کدام عام و کدام خاص و کدام مطلق و کدام مقید ،کدام ظاهر و کدام نص و ... است و این یعنی برای فهم این ایات نیازمند به بیان مفسران حقیقی قران داریم 2⃣با توجه به مطالب بالا قران خطاب به پیامبر گرامی اش می فرماید: « ما بر تو قرآن را نازل کردیم تا تو ایات انان را برای مردم تبیین کنی» 📓نحل 44 ❗️و می فرماید: « ما قرآن را بر ‌تو نازل نکردیم مگر برای اینکه انچه در ان اختلاف دارند برای انها تبیین کنی » 📓نحل 64 ❗️یا امام باقر فرمود: « از جمله علومی که خداوند به ما داده است تفسیر قران است» 📚الکافی ج1 ص229 3⃣این که خداوند در ایات متعددی می فرماید ما قرآن را اسان کردیم مطلبی ثابت و حق است یعنی قرآن از نظر محتوا ومعارف در عین عمیق و پر مغز بودن درک آن ساده و سهل و اسان است ❗️برخی از ایات بدون انکه نیاز به تبیین و تفسیر خاصی باشد فهم آن برای همگان اسان است و برخی آیات پس از تفسیر و تبیین فهم آن برای همگان اسان است و اساسا اسان بودن قرآنی منافاتی با تفسیر و تبیین قرآن ندارد بلکه هر دو در طول یکدیگر هستند 4⃣ این اشکال مطرح شد که چگونه قرانی که اسان است می تواند معجزه باشد پاسخ روشن است .خداوند آن همه معارف و حقایق بزرگ و برجسته را در قالب یک سری از الفاظ محدود با سهولت درک معنا ریخته است و همگان را به مقابله خوانده است که اگر شما هم می توانید چنین کاری را انجام دهید و روشن است که نمی توانید و همین نتوانستن شما دلیل بر معجزه بودن قران است ( دقت کنید) @Rahnamye_Behesht         ☆○═════════┅ 📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇 https://telegram.me/Wiki_Shobhe 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا قرآن نیاز به تفسیر دارد؟ سوره مریم آیه 98 این قرآن را بر زبان تو آسان کردیم تا پرهیزکاران را مژده دهی و ستیزه گران را بترسانی سوره الدخان آیه 58 ما ادای سخن خویش بر زبان تو را آسان کردیم، باشد که پند گیرند. سوره القمر آیه 17 و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟ سوره القمر آیه 22 و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟ (احتمالا خط رو خط افتاده جبرئیل دوبار یک آیه رو برای محمد در یک سوره نازل کرده) سوره القمر آیه 32 و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟ (احتمالا حضرت محمد مشغول عمل خیر نکاح بودند و متوجه پیغام خداوند نمیشده اند و برای همین جبرئیل 3 بار همین آیه رو در یک سوره نازل میکند تا مطمئن شود حضرت متوجه آیه شده) سوره القمر آیه 40 و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟ (پروردگارا، سوزنت گیر کرده؟! فهمیدیم! چرا اینقدر تکرار میکنی؟ آیا فکر میکنی با مشتی بقره طرفی؟) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe در این که قرآن کتابی قابل فهم است و به زبان عربی روشن بیان شده و یادآور به فطریات و عقلیات است و با بیان موعظه گونه و نصیحت وار و با وعده و وعید به هدایت آدمیان همت گمارده، هیچ شکی نیست. قرآن کتاب معما نیست که فقط معما شناسان بتوانند آن را بفهمند و کتاب تخصصی علمی هم نیست که عموم مردم و غیر متخصصان با مراجعه مستقیم به او هیچ بهره ای نگیرند و جز مراجعه به اهل تخصص برای فهم آن راهی نداشته باشند. قرآن برای هدایت عموم مردم نازل شده و عموم مردم می توانند با مراجعه مستقیم به آن ، از سفره گسترده معارفش بهره گیرند و به بسیاری از پیام های هدایتی اش آگاه شوند و این گونه نیست که بهره عموم فقط تلاوت آیات و ثواب بردن باشد بدون این که با آیاتش ارتباط برقرار کرده و چیزی بفهمند. تا اینجا درست ، اما این همه کلام نیست. اما آیا قرآن کتاب معارف نیست، آیا همه آیات قرآن برای همه کس قابل فهم است؟ مگر خدا نفرموده آیات قرآن دو دسته اند: آیات محکم و متشابه، آیا همه افراد توان ارجاع محکمات به متشابهات و درک معنای صحیح متشابهات را دارند؟ مگر قرآن دارای آیات ناسخ و منسوخ نیست؟ آیا همه افراد توان درک و شناخت آیات ناسخ و منسوخ را دارند؟ آیا قرآن دارای مطلق و مقید هست و همه افراد توان شناخت این ها را دارند؟ به این آیه توجه کنید: «انا سنلقى عليك قولا ثقيلا» ؛ (1) اگر قرآن احتیاج به مفسر و معلم و مبین ندارد، پس خدا نعوذ بالله نمی دانسته که قرآن را به تنهایی کافی ندانسته و در جنب قرآن، پیامبر را هم فرستاده تا مبین و معلم قرآن باشد: «كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ اَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللّه‏ِ وَ فيكُمْ رَسُولُهُ ؛ (2) چگونه كفر مى‏ورزيد و حال آن كه آيات خدا بر شما تلاوت مى‏شود و رسول خدا در بين شماست؟». در اين آيه دو عامل براى هدايت مردم و حفظ آنان از گمراهى معرفى شده است: يكى آيات كتاب خدا كه بر مردم تلاوت مى‏شود و دوم رسول خدا كه در بين آن هاست و مضمون وحى را تبيين مى‏كند. از ظهور كلام فهميده مى‏شود كه كتاب خدا بدون ضميمه شدن تفسير پيامبر و به تنهايى براى در امان نگه داشتن آن ها از كفر، كافى نيست؛ زيرا ممكن است مضمون وحى را درست نفهمند و آن را بد تفسير كنند و گمراه شوند. «اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبيِّنَ لِلنّاسِ مُا نُزِّلَ اِلَيْهِمْ »؛ (3) در اين آيه به صراحت وظيفه رسول خدا تبيين و تفسير قرآن معرفى شده است. در آيات متعددى رسول خدا، معلوم كتاب معرفى شده است: «اَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلوْ عَلَيْكُمْ اياتِنا وَ يُزَكّيكُمُ وُ يُعَلِّمُكُمْ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ؛ (4) در ميان شما فرستاده‏اى از خودتان روانه كرديم كه آيات ما را بر شما مى‏خواند و شما را پاك مى‏گرداند». «رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ اياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكّيهِمْ ؛ (5) پروردگارا در ميان آنان فرستاده‏اى از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخواند وكتاب و حكمت بدانان بياموزد و پاكشان گرداند». معلوم است كه منظور از تعليم كتاب، آموزش خواندن آن نبوده است؛ زيرا آنان عرب بودند و هم معانى ظاهرى الفاظ قرآن را مى‏فهميدند و هم باسوادهاى آنان مى‏توانستند نوشته‏هاى قرآن را تلاوت كنند و تعليم خواندن و نوشتن به بى سوادهاى آنان هم، تعليم قرآن نبود؛ بلكه تعليم خواندن و نوشتن بود. پس منظور از تعليم كتاب، يعنى تبيين مضامين و پيام‏هاى قرآن و تفسير آيات آن. و مگر رسول خدا هنگام وفات نفرمود:
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe مقایسه ی بندهایی از منشور کوروش بزرگ با قران منشور كوروش:🔰 اينک که به ياري »مزدا« تاج سلطنت ايران و بابل و کشورهاي چهارگوشه جهانرا به سرگذاشته ام اعلام مي کنم که تا روزي که زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد دين و آئين و رسوم ملت هائي را که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زير دستان من دين و آئين و رسوم ملت هائي که من پادشاه آنها هستم يا ملت هاي ديگر را مورد تحقير قرار بدهند يا به آنها توهين نمايند. قرآن:👇 و با آنان بجنگيد تا فتنه اى بر جاى نماند و دين يكسره از آن خدا گردد پس اگر از كفر بازايستند قطعا خدا به آنچه انجام میدهند بيناست)۳۹(سوره انفال منشور كوروش:🔰 من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام تا روزي که زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد هرگز سلطنت خود را بر هيچ ملتي تحميل نخواهم کرد و هر ملتي آزاد است که مرا به سلطنت خود قبول کند يا نکند و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند من براي سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد. قرآن:👇 با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمیآورند و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام گردانيده اند حرام نمیدارند و متدين به دين حق نمیگردند كارزار كنيد تا با كمال خوارى به دست خود جزيه دهند)۲۹(سوره توبه(خلاصه شده) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️ قبل از هر بحث علمی پیرامون محتوای منشور کوروش باید ثابت کنیم متن زیر که به عنوان ترجمه ی منشور کوروش گاهاً در پوسترهای مختلف و کلیپ های ساخته شده جماعت کوروش دوست و باستان گرا دیده می شود به هیچ وجه ترجمه ی منشور کوروش نیست. و در هیچ منبع معتبری ثبت نشده است بلکه این همان ترجمه ی جعلی است که در زمان پهلوی توسط اشرف و نهادهای فرهنگی آن زمان به چاپ رسید و با هزینه ای هنگفت به زبان های دیگر نیز ترجمه و در سایر کشورها نیز منتشر شد. چگونه کوروش ادعا دارد که من بر آیین و رسوم ملتها احترام گذاشتم و بر ملتها آزادی دادم و حافظ مال و جان ملتها بودم؟ چگونه مدعی ست برده داری را از بین بردم و بر زنان و غلامان و کنیزان ارج نهادم؟! چگونه مدعی ست تصاحب سرزمین ها را به آرامی و با صلح انجام دادم؟! در صورتیکه تاریخ خلاف آن را نشان میدهد!! ✅ به گوشه ای از حقایق تاریخی در خصوص جنایات و افکار کوروش اشاره میکنیم: 🔸گزنفون آورده است که کوروش برای حمله و تسخیر شهر نینوا، روز عید را انتخاب کرد که مردم سرگرم جشن و شادی هستند. او به سپاهیان خود می‌گوید که خانه‌های مردم قابل احتراق است و ما می‌توانیم با پشتیبانی خدا و با مشعل‌های فراوانی که داریم، آنها را به آتش بکشیم تا ساکنان شهر در میان شعله‌های آتش بسوزند. 🔸یکی دیگر از تمدن‌هایی که به دست کوروش بر افتاد و از بین رفت، تمدن کهن و درخشان لیدی بود. با اینکه اهالی لیدی در همان زمان کوشیدند تا از سلطه هخامنشیان رهایی یابند، اما این قیام که به رهبری پاکتیاس بر پا شد، به فرمان کوروش بزرگ و به خشن‌ترین شکل ممکن سرکوب شد. 🔸کوروش همچنین فرمان داد تا خانه‌های بزرگان شهر را مصادره کنند و به سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، واگذار شوند. او به مردان تحت امر خود اختیار داد تا اسیران جنگی را تحت مالکیت خود نگه دارند. 🔸 یکی دیگر از اعمالی که پس از تجاوز کوروش به بابل و تصرف آن کشور متداول شد، موظف کردن معابد و نیایشگاه‌ها به تأمین مخارج دربار از قبل نذورات مردمی بود. معابد موظف بوده‌اند که مرتباً و بنا به نیاز، بخشی از مایحتاج و هزینه‌های کمرشکن خاندان سلطنتی و تشریفات دربار را که همواره بر دوش مردم سنگینی می‌کرده است، تأمین کنند. 🔸 برخی مدعی هستند که در بند بیست و ششم از استوانه‌ی کورش بزرگ، برده‌داری لغو شده است. اما حقیقت این است که در ترجمه ای (که در خاورمیانه‌ی موزه‌ی بریتانیا British Museum موجود هست) در ترجمه‌ی استوانه، بند بیست و ششم را چنین بیان داشتند: «برای مردم بابل ........ که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایسته‌شان نبود، خستگی‌هایشان را تسکین دادم (و) از بندها (؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت.»
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe چرا خداوند در قرآن اجازه می دهد که مردان زنان را بزنند❓آیا این حکم بر اساس فطرت و عقل آدمی است وظلم در حق زنان نمی باشد ✅◀️ پاسخ : ▶️✅ @Wiki_Shobhe ❗️توجه به نکاتی لازم است؛ 1⃣درروایات فراوانی توصیه به اکرام زنان وترک زدن آنهاشده است . 🔶پیامبرگرامی فرمود: «هرکس زنی بگیردلازم است که اورااکرام واحترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶وفرمود: «من تعجب می کنم ازمردی که زنش رامیزنددرحالیکه خودش به زدن سزاوارتراست.زنان خودرانزنیدزیرادرآن قصاص است» 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هرمردی که به زنش لطمه وضربه ای بزندخداونددرروزقیامت ماموران جهنم راامرمیکندهفتادضربه به اوبزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶وفرمود: «هرکس زنش رابزند...خداونددرروزقیامت چنان آبرویش راببردکه تمام خلائق ازاولین تاآخرین آنهابه اونگاه میکنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق فرمود: «ازخدادرموردزنان بترسیدوباآنان بدرفتاری نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 2⃣خداونددرسوره نسائ میفرماید: «آن دسته اززنان راکه ازطغیان ومخالفتشان بیم داریدپندواندرزدهیدو(اگرموثرواقع نشد)دربسترازآنهادوری نماییدو(اگرآنهم موثرواقع نشدوهیچ راهی برای وادارکردن آنهابه انجام وظائفشان جزشدت عمل نبود)آنهاراتنبیه کنیدواگرازشماپیروی کردندبه آنهاتعدی نکنید» 🔷نسائ 34 ❗️این حکم درموردزنان ناشره است .آنهاکسانی هستندکه ازانجام وظایف زناشویی سربازمیزنندوسربه طغیان وسرکشی بلندمیکنند.درآیه فوق سه نوع تعزیربرای چنین زنانی درنظرگرفته شده است: 1- پند و اندرز 2- کناره گیری از آنان 3- تنببه بدنی و هر یک از این مراحل در صورتی است که مرحله قبلی موثر واقع نشود. 3⃣زنان برچهارگونه هستند؛ 🔶1- گروهی زنان مومن و صالح هستند که بر اثر شایستگی ذاتی و تربیت های اکتسابی به مسوولیت های خود در محیط خانواده کاملا آشنا هستند.آنها باید کاملا مورد احترام همسرانشان باشند و دستور« با آنها به طور شایسته رفتار کنید» در مورد آنهاست. 🔶نسائ 19 🔷2- گروه دیگر آنهایی هستند که از وظائف خود در خانواده سر باز می زنند و مایه آزار همسر خود می شوند ولی تخلف های آنها عمیق نیست و با پند و اندرز متوجه اشتباه خود شده و به خاطر خوف از خدا و داشتن تقوی به راه حق باز می گردند. 🔶3- گروه سوم آنانی هستند که نشوزشان عمیق تر است و با بی اعتنایی و قهر کردن متوجه اشتباه خود می شوند و به خاطر لطافت روحی که دارند این واکنش خفیف در روحشان اثر می گذارد و از در صلح و صفا و آشتی در می آیند. 🔷4- تنها گروه چهارمی هستند که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسوولیت های خود را در برابر همسرشان از حد می گذرانند و در طریق قانون شکنی با لجاجت و سرسختی گام بر می دارند.نه تقوای چندانی دارند که آنها را از این کار باز دارد و نه اندرزها در آنها سودی دارد و نه جدا شدن در بستر و کم اعتنایی در روحشان اثر می گذارد و راهی جز شدت عمل در مورد آنها باقی نمی گذارد .تنها این جاست که اسلام به همسر اجازه تنبیه بدنی و تعزیر به وسیله ضرب را داده است واین کاری است که در جوامع شرقی و غربی وجود دارد. 4⃣تنبیه بدنی که اجازه داده شده است چنان که در کتب فقهی آمده است باید ملایم و خفیف باشد که نه موجب شکستگی گردد و نه سبب مجروح شدن و کبودی بدن زن. 🔶امام باقر فرمود: «منظور زدن با چوب مسواک است» 📚مجمع البیان ج3 ص69 📚البرهان ج2 ص75 🔶امام رضا فرمود: «زدن باید با چوب مسواک و شبیه آن باشد و از روی مدارا و ملاطفت صادر شود» 📚بحار الانوار ج101 ص58 👌بی شک زدن با چوب مسواک و یا چیزی مانند سیگار از اساس کتک زدن صدق نمی کند و ممکن است فلسفه حکم اشاره به همان باشد که روانکاوران امروز معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی بنام « مازوشیسم» « آزار طلبی» هستند و گاه این حالت در آنها تشدید می شود وتنها راه آرامش آنها تنبیه مختصر بدنی است .تنبیه خفیف بدنی که در موارد آنان جنبه آرام بخشی دارد و یک نوع درمان روانی است . ❗️اگر این مرحله نیز موثر واقع نشد مرد حق ادامه دادن ندارد و نوبت به مرحله بعد که تعیین حکم است می رسد. 5⃣مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات می گردد حتی مجازات بدنی، منتها چون این کار غالبا از عهده زنان خارج است حاکم شرع موظف است که مردان متخلف را از طرق مختلف وحتی از طریق تعزیر «مجازات بدنی»به وظایف خود آشنا سازد. 🔶«داستان مردی که به همسر خود اجحاف کرده بود وبه هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود وعلی علیه السلام اورا با شدت عمل وحتی با تهدید شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است» 📚تفسیر نمونه،ج3 ص374 ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وارد نمیشود @Rahnamye_Behesht بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 @wiki_shobhe
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe ایا جن حقیقت داره؟ ایا می تونه به انسان اسیب بزنه ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ❗️در تفسیر شریف نمونه چنین امده است: «جن چنانکه از مفهوم لغوی این کلمه به دست می آید موجودی است نا پیدا که مشخصات زیادی در قرآن برای او ذکر شده ، از جمله اینکه : 🔷1 - موجودی است که از شعله آتش آفریده شده ، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است (الرحمن - 15) 🔷2 - دارای علم و ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است (آیات مختلف سوره جن ) 🔷3 - دارای تکلیف و مسؤولیت است (آیات سوره جن و سوره الرحمن ) . 🔷4 - گروهی از آنها مؤمن صالح و گروهی کافرند (و انا منا الصالحون و منا دون ذلک ) (جن 11) . 🔷5 - آنها دارای حشر و نشر و معادند (و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا) (جن 15) . 🔷6 - آنها قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگیری و استراق سمع داشتند ، و بعدا ممنوع شدند (و انا کنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن یستمع الان یجد له شهابا رصدا) (جن 9) . 🔷7 - آنها با بعضی انسانها ارتباط برقرار می کردند و با آگاهی محدودی که نسبت به بعضی از اسرار نهانی داشتند به اغوای انسانها می پرداختند (و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا) (جن 6) . 🔷8 - در میان آنها افرادی یافت می شوند که از قدرت زیادی برخوردارند ، همانگونه که در میان انسانها نیز چنین است ( قال عفریت من الجن انا آتیک به قبل ان تقوم من مقامک ) ((یکی از گردنکشان جن به سلیمان گفت من تخت ملکه سبا را پیش از آنکه از جای برخیزی از سرزمین او به اینجا می آورم )) ! (نمل 39) . 🔷9 - آنها قدرت بر انجام بعضی کارهای مورد نیاز انسان دارند (و من الجن من یعمل بین یدیه باذن ربه . . . یعملون له ما یشاء من محاریب و تماثیل و جفان کالجواب ) : ((گروهی از جن پیش روی سلیمان به اذن پروردگار کار می کردند ، و برای او معبدها ، تمثالها ، و ظروف بزرگ غذا تهیه می کردند)) (سبا 12 - 13) . 🔷10 - خلقت آنها در روی زمین قبل از خلقت انسانها بوده است (و الجان خلقناه من قبل ) (حجر 27) و ویژگیهای دیگر . ❗️بعلاوه از آیات قرآن به خوبی استفاده می شود که بر خلاف آنچه در افواه مردم عوام مشهور است و آنها را از ما بهتران می دانند ، انسان نوعی است برتر از آنها ، به دلیل اینکه تمام پیامبران الهی از انسانها برگزیده شدند ، و آنها به پیامبر اسلام که از نوع بشر بود ایمان آوردند ، و از او تبعیت کردند ، و اصولا واجب شدن سجده در برابر آدم بر شیطان که بنا به تصریح قرآن آن روز از (بزرگان ) طایفه جن بود (کهف - 50) دلیل بر فضیلت نوع انسان بر جن می باشد . 🗯تا اینجا سخن از مطالبی بود که از قرآن مجید درباره این موجود ناپیدا استفاده می شود که خالی از هر گونه خرافه و مسائل غیر علمی است ، ولی می دانیم مردم عوام و نا آگاه خرافات زیادی درباره این موجود ساخته اند که با عقل و منطق جور نمی آید ، و به همین جهت یک چهره خرافی و غیر منطقی به این موجود داده که وقتی کلمه جن گفته می شود مشتی خرافات نیز با آن تداعی می شود از جمله اینکه آنها را با اشکال غریب و عجیب و وحشتناک ، و موجوداتی دم دار و سم دار موذی و پر آزار ، کینه توز و بد رفتار که ممکن است از ریختن یک ظرف آب داغ در یک نقطه خالی ، خانه هائی را به آتش کشند ! و موهومات دیگری از این قبیل . ❗️در حالی که اگر موضوع وجود جن از این خرافات پیراسته شود ، اصل مطلب کاملا قابل قبول است ، چرا که هیچ دلیلی بر انحصار موجودات زنده به آنچه ما می بینیم ، نداریم ، بلکه علماء و دانشمندان علوم طبیعی می گویند : موجوداتی را که انسان با حواس خود می تواند درک کند ، در برابر موجوداتی که با حواس قابل درک نیستند ناچیز است . 📚تفسیر نمونه ج25 ص153 ❗️ در باره آزار و اذیت جنیان و ضرر وارد کردن به انسانها، مرحوم شیخ مفید در کتاب «ارشاد» آورده است ❗️«در آثاری از ابن عباس نقل شده: زمانی که پیامبر اسلام به قصد جنگ با قبیله بنی مصطلق از مدینه خارج شد، هنگام شب به دره وحشتناک و صعب العبوری رسید. اواخر شب جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد که طایفه ای از جن در وسط دره جمع شده و قصمکر و شر و آزار و اذیت شما و اصحابتان را دارند». 📚الارشاد،ج1 ص339 🗯 از این قضیه معلوم می شود که حتی افراد مؤمن و نیکوکار ممکن است مورد آزار و اذیت گروه ها و افرادی از جن قرار گیرند. البته برای انسان این امکان وجود دارد که با اتخاذ شیوه هایی از آزار آنان در امان بماند که در روایات اسلامی به ان اشاره شده است 📚بحار الانوار ج92 ص148 @Rahnamye_Behesht بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⛔️ سوال:⛔️ آیا جایگاه (س) از حضرت فاطمه الزهرا (س) برتر است ؟ چون اسم ایشان به عنوان بانوی برگزیده در قرآن کریم آمده است. 💡 هشتگ کلیدی: ❇️ پاسخ: ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe ✳️این سؤال اخیراً بسیار برای اذهان عمومی [و غالباً به گونه‌ های متفاوت و به شکل شبهه] مطرح میگردد . البته هیچ اشکالی ندارد ، اینهم یک سؤال است و باید مورد تحقیق و تفحص و پاسخگویی قرار گیرد ؛ اما همانطور که مکرر بیان شد ، به ویژه در عصر ما که تهاجمات گسترده است ، مخاطبین باید هنگام شنیدن یک سؤال و یا یک شبهه ، فقط به پاسخ فکر نکنند ، بلکه به «هدف از طرح» نیز توجه داشته باشند. ♦️به عنوان مثال : در همین سؤال هدف چیست ؟ آیا میخواهند مقام حضرت مریم (س) را بالا ببرند و یا به خیال خود مقام حضرت فاطمه زهراء سیدة النساء العالمین را پایین بیاورند ؟! قطعاً هدف دومی است ، چرا که اولاً به قول خودشان قرآن کریم به مقام حضرت مریم (س) تصریح کرده است ، و ثانیاً اصلاً با ایشان کاری ندارند ، با اسلام نیز کاری ندارند، بلکه دغدغه ‌‌ای که آنان بر نمیتابند ، بزرگ شمردن حضرت فاطمه (س) نزد مسلمانان و الگو قرار دادن ایشان است ؛ مضافاً بر اینکه قصد دارند بر اساس همان قاعده «حسبنا کتاب الله ؛ کتاب خدا برای ما کافیست»، اذهان عمومی را نسبت به اهمیت و ارزش حدیث در فهم قرآن کریم و اسلام کمرنگ کنند. 1⃣اگر دقت داشته باشید و در تاریخ نیز مطالعه بفرمایید ، نوع اندیشه ‌ای که امروزه در «وهابیت» بروز و ظهور دارد ، حتی سعی داشتند (و دارند) که به پیامبر اکرم و اهل بیت (ع) نیز درس توحید و قرآن بدهند! 🔰بالاخره این قرآن کریم ، به قلب مبارک شخص حضرت محمد (ص) نازل شده است و نه دیگران ؛ و به لسان ایشان جاری شده و نه دیگران ؛ ایشان ابلاغ وحی نمودند و نه دیگران . بنابر این پیش و بیش از دیگران به قرآن علم دارند . پس اگر آیه‌ ای در شأن و مقام حضرت مریم (س) را تلاوت و ابلاغ نمودند و نیز فرمودند : «فاطمه سیدة النساء العالمین است» ، هر دو مطلب را یک قلب ، یک فکر ، یک زبان ، یک شخصیت و یک مقام بیان نموده است که بیش از همگان به قرآن کریم واقف است . «و َيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ» مقام و تکلیف اوست ، نه دیگران. 2⃣بارها بیان شد که اولاً تکیه کلام الهی ، همیشه بر «رسم» است و نه «اسم» . لذا اگر از حضرات ابراهیم ، صالح ، شعیب ، یوسف ، موسی ، عیسی ، مریم و سایر انبیا و اولیای الهی نیز نام برد ، به رسم آنان تکیه نمود ، که اواب ، تواب ، شاکر ، صالح ، نبی یا رسول بوده‌ اند . ثانیاً : اسم فقط آن نیست که نزد ما جاری است . مثلاً لفظ «محمد (ص) » ؛ بلکه نبی ، رسول ، خاتم الانبیاء و رحمة للعالمین نیز اسم است. 🔸اسم ‌هایی که با رسمشان و مقامشان بیان شده است ؛ چنانچه با تأکید تصریح دارد: 🍀«مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا » (الأحزاب ، 40) ✏️ترجمه : محمد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نيست ، و ليكن فرستاده‏ ى خدا و خاتم پيامبران است ، و خدا به هر چيزى داناست. 🔰و همچنین خداوند متعال در کلام وحی دستور میدهد که ایشان را آنچنان که خود را میخوانید ، نخوانید : «لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاء بَعْضِكُم بَعْضًا ... ؛صدا كردن پيامبر (چه ایشان در حضور یا غیاب مخاطب باشند و چه از ایشان سخن به میان آورده شود) را ميان خود ، مانند صدا كردن [معمولى‏] يكديگر قرار ندهید/ النّور ، 63» ⬅️پس برای شناخت مقامات حضرات معصومین و از جمله حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهم السلام) در قرآن ، نباید به دنبا کلمات «علی و فاطمه» بگردیم . «صراط مستقیم» نیز اسم است. ♦️نتیجه: وقتی شخص پیامبر اکرم (ص) فرمودند که ایشان صدیقه‌ ی کبری ؛ فاطمه‌ ی زهرا ؛ بتول و سیدة النساء العالمین هستند ، یقیناً همینطور است که ایشان میفرمایند و ما که قرآن را نیز از ایشان گرفته‌ ایم ، به ایشان درس قرآن نمیدهیم. ✔️اگر در قرآن کریم راجع به حضرت مریم (س) فرمود: 🍀«وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ» (آل‌عمران ، 42) ✏️ترجمه : و [ياد كن‏] هنگامى را كه فرشتگان گفتند : «اى مريم ، خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است.»
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe ‌ها و در شش روز بوده (السجده ، 4) یا هشت روز (9 تا 12 فصلت) ؟! و پاسخ این چیست؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️ابتدا باید تثبیت گردد که تناقضی وجود دارد و سپس در مورد چرایی یا پاسخ آن بحث شود ، هر چند که تناقض ؛ اگر وجود داشته باشد تناقض است و پاسخی ندارد. 1⃣در تحقیق و بررسی یک موضوع در قرآن کریم و یا هر موضوعی از هر منبع دیگری ، دقت کنیم که گاهی ذهن دچار کلی نگری میشود ، گاهی دچار سطحی نگری میگردد ، گاهی عجله دارد ، گاهی از پیش تصمیمش را گرفته است و به دنبال سند یا بهانه ‌ای برای اثبات نظر و تصمیم خود است ، گاهی ذهن تفکیک موضوع نمیکند و گاهی نیز ترکیب نموده و دچار خلط مبحث میگردد . مقوله‌ ی ایّام (دوره ‌های) خلقت آسمانها و زمین نیز در برخی اذهان دچار همین ابتلائات شده است. 2⃣شاید بهتر باشد که قبل از ذکر آیات کریمه در این خصوص و دقت در آیاتی که مورد مناقشه ذهن قرار گرفته است ، به یک مثال روشن توجه شود ؛ اگر کسی بگوید : «من این ساختمان را ظرف مدت یک سال ساختم . بعد توضیح دهد که زیر سازی دو ماه طول کشید ، اسکلت‌ سازی نیز سه ماه طول کشید ، تأسیسات دو ماه زمان برد ، نازک کاری هم دو ماه زمان برد ، قضای سبز و باغچه و درختکاری نیز در شش ماه انجام شد ، نقاشی و دکوراسیون هم سه ماه و ظرف یک ماه نیز آن را مبله کردم ، یک روز هم وقت گذاشتم و مواد غذایی را خریدم و ...» ، نباید جمع جبری نمود و معترض شد : «اینکه شد 19 ماه و یک روز ، در حالیکه گفته بودی ظرف یک سال ساختم .» مگر حتماً باید هر کاری ، پس از اتمام کار دیگر آغاز شود و مگر همه این موارد جزو ساخت و ساز میباشد ؟! ♦️حال به آیات کریمه توجه کنیم : 1⃣خلقت آسمان ‌ها و زمین : 🌼«إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ و َالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ» (یونس ، 3) ✏️ترجمه : همانا پروردگار شما خداى يكتاست كه آسمانها و زمين را در شش روز ، شش دوره ، بيافريد ، آنگاه بر عرش ؛ مقام فرماندهى بر جهان هستى بر آمد . كار [جهان‏] را تدبير میکند . هيچ ميانجى و شفيعى نيست مگر پس از خواست و فرمان او اين است خداى ، پروردگارتان پس او را بپرستيد ، آيا ياد نمیکنيد و پند نمیگيريد؟ 🔸در سور و آیاتی دیگری (مانند : السجده ، 4 / الاعراف ، 54 / الحدید ، 4 و ...) نیز به خلقت آسمانها و زمین «فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» تصریح شده است. 2⃣خلقت زمین : 🌼«قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ و َتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ» (فصلت ، 9) ✏️ترجمه : بگو : آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و براى او همانندهایى قرار میدهید ؟ او پروردگار جهانیان است! 🔸در این آیه فقط به خلقت زمین اشاره شده که در دو دوره انجام گرفته است. 3⃣قرار دادن کوه ‌ها و برکات زمین : 🌼«وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِن فَوْقِهَا وَ بَارَکَ فِیهَا و َقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِینَ» (فصلت ، 10) ✏️ترجمه : او در زمین کوه ‏هاى استوارى قرار داد و برکاتى در آن آفرید و موادّ غذایى آن را مقدّر فرمود ، درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان! ♦️نکته : چنانچه ملاحظه میشود ، در آیه ‌ی فوق دیگری هیچ بحثی از «خلقت» نیست ، بلکه اشاره دارد که زمین را با قرار دادن «وَ جَعَلَ» کوه‌ های بلند ، و برکت دادن به انواع قوت «أَقْوَاتَهَا» که مواد غذایی برای موجودات زنده است ، و آن هم بر اساس «قَدَّرَ» یعنی اندازه ‌های معین اشاره دارد . این تحولات در زمین ، طی چهار دوره تغییرات از شرایطی به شرایط دیگر انجام شده است ، پس آن را بخشی از شش روز خلقت محاسبه کردن درست نیست. 4⃣دسته‌ بندی آسمانها : 🌼«فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَ زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَ حِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ» (فصلت ، 10) ✏️ترجمه : پس آنها را در دو روز [يا دوره‏] هفت آسمان كرد و در هر آسمانى كار [مربوط به‏] آن را وحى كرد ، و آسمان نزديك ‏تر را به چراغ‏ها آذين كرديم و حفاظت [نموديم‏]. اين تدبير آن نيرومند داناست. ♦️نکته :
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe اشتباه خداي محمد در قرآن قرآن در سوره واقعه مردم را سه دسته فرض كرده در صورتي كه در سوره بلد دو دسته !!! تناقض و اشتباه در قرآن ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ نويسنده شبهه به اين نكته توجه نداشته تقسيمات مختلف مي تواند به اعتبار مقسم متفاوت باشد. براي روشن شدن اين مسئله ابتدا مثالي مي زنيم و سپس به متن شبهه مي پردازيم. فرض كنيد بخواهند دانشجويان دانشگاهي را تقسيم بندي كنند. در يك حالت مي توان گفت: دانشجويان اين دانشگاه به گروه هاي كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا تقسيم مي شوند. و به اعتبار ديگري نيز مي توان چنین تقسیم بندی کرد: دانشجويان اين دانشگاه زن و مرد هستند. 🔶 اين موضوع به اين معنا نيست كه ما حواسمان به تقسيم قبلي نباشد!! تقسيم دوم ( زن و مرد) مورد قبلي را نيز در بر مي گيرد. 2⃣ شبهه فوق به آيات ٧ تا ١١ سوره واقعه و آيه ١٩ سوره بلد مربوط است. در سوره واقعه خداوند مي فرمايد : 💎 «وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً (7) فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ (8) وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ (9) وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (10) أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ (11)» ترجمه: و شما خلایق بر سه دسته مختلف شوید (7) گروهى سعادتمندان، اصحاب یمین باشند که چقدر حالشان (در بهشت ابد) نیکوست! (8) و گروهى شقاوتمندان، اصحاب شومى و شقاوتند که چقدر روزگارشان (در دوزخ) سخت است. (9) و (طایفه سوم) آنان که (مشتاقانه در ایمان) بر همه پیشى گرفتند و (در اطاعت خدا و رسول) مقام تقدم یافتند. (10) آنان به حقیقت مقربان درگاهند (11) 💎 💢 كلمه «ميمنه» از ماده «يمن» است كه در مقابل شوم و شومي به كار مي رود. و معنايي مخالف آن دارد پس اصحاب ميمنه افرادي با سعادت و يمن و بركت هستند و در مقابل اين افراد، اصحاب مشئمه يعني صاحبان شومي و شقاوت قرار مي گيرد. ⚜ دسته سوم كه «السابقون السابقون» مي باشند انسان هاي مومني هستند كه دائما در كار خير از ديگران پيشي مي گيرند و حقيقتا مقربان درگاه الهي اند. البته بايد توجه داشت كه آنان نيز جزىي از اصحاب ميمنه هستند ولي با درجاتي والاتر از سايرين و با فضيلت تر. 3⃣ در آيه 18 و ١٩ سوره بلد خداوند مي فرمايد: 💠 «أُولئِكَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ (18) وَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ (19)» ترجمه: که آنها اهل یمین و سعادتند (و نامه عمل به دست راست گیرند). (18) و آنان که به آیات ما (قرآن و دیگر کتب آسمانى) کافر شدند آنها اهل شومى و شقاوتند (نامه عمل به دست چپ دارند) (19) 💠 🔳 آيه صرفا به بيان دو گروه كلي پرداخته و فارغ از درجاتي كه افراد تحت اين گروه ها دارند آن ها را معرفي نموده است. 💥 در حقيقت همانند همان مثال دانشگاه كه در ابتدا بيان كرديم هيچ تناقض و اشتباهي در اين آيات نيست. 🔰 با توجه به مطالب بالا بدست می آید که «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» در سوره واقعه در واقع جزء دسته اصحاب ميمنه هستند و قسم سومی در مقابل (قسیم) آنها نیست. ⬅️ کافيست كه بدون غرض ورزي و عناد بنگريم و بيانديشيم. @the14ir بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe مطالب شبهه علمى از كجا آمده؟ اين ويديو اثبات ميكند تمام مطالبى كه قرآن درباره مسائل علمى گفته، كپى ناقصى از نظريات دانشمندان بوده است. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✅جواب کلی: الف) در کلیپ تصویری فوق، نویسنده ادعا کرده مطالب علمی قرآن را کسی تا قبل از نزول قرآن خبر نداشته و اولین بار توسط قرآن تحت عنوان "معجزات علمی قرآن" مطرح شده، در حالی که این یک ادعاست که نه از جانب خدا مطرح شده نه از جانب رسولش. و مطرح شدن و یا نشدن این مسائل علمی قبل از نزول قرآن، هیچ ربطی به معجزه بودن قرآن ندارد. ب) دومین مغالطه ی نویسنده در این مجموعه این بوده که با اثبات نادرست بودن ادعای غیر کارشناسی افراد مختلف در مورد تفسیر آیات، قصد زیر سؤال بردن قرآن را دارد. در این کلیپ نویسنده برداشت غلط خود از آیات را مطرح و سپس همان برداشت غلط خود را ابطال می کند و آن را به قرآن نسبت می دهد. ج) نویسنده ی این شبهات فراموش کرده که اگر هم برخی این نظریات علمی در یونان باستان مطرح شده است اما در شبه جزیره عربستان هیچ عالمی نبوده که معتقد به این مسائل علمی بوده باشد، نه تنها در آن دیار بلکه در کل دنیا، نه تنها در آن زمان بلکه تا چند قرن پیش هم کسی معتقد به این مسائل نبوده و طرفداران زیادی نداشته، اگر هم از جانب کسی مطرح می شده؛ به شدت از جانب کلیسا سرکوب می شده و در آتش خشم کلیسا سرب در گلویش ریخته می شده و زنده زنده در آتش جان خود را ازدست می داده است. با این اوصاف، این مسائل علمی در آن سرزمین بی آب و علف و دور افتاده از زبان قرآن مطرح می شود و پس از تحقیقات وسیع علمی دانشمندان اسلامی دیروز و غربی های امروز به یک حقیقت غیر قابل انکار تبدیل می شود. پس طرح این واقعیات علمی در آن شرایط اگر هم معجزه نباشد، کمتر از معجزه هم نیست. د) در برخی موارد با وجودی که پی به حقانیت این موارد علمی برده، اینطور مغالطه می کند که چرا به موارد جزئی تر اشاره نکرده؟ پس نویسنده ی قرآن اطلاع نداشته!!!😏 در جواب باید بگوییم: 👈اولا عاقل را یک اشاره بس است. 👈دوما هدف قرآن طرح نظریات علمی نبوده، بلکه دعوت به تفکر در خلقت آسمان ها و زمین و مبدا و مقصد بوده. 👈سوما اگر هم دقیق تر و ریزتر مطرح می شد، ممکن بود عامه ی مردم و یا دانشمندان به دلیل اطلاعات ناقص خود با آن مقابله کنند و قرآن را از مجامع علمی طرد کنند(همانگونه که در کلیپ فوق چنین سیاستی در پیش گرفته شده است) ذ) یک واژه در زبان عربی گاهی بیش از هفتاد معنا دارد، نویسنده ی شبهه در چند جا با اثبات معانی دیگر یک واژه، قصد نفی دیگر معانی آن کلمه را می کند که این هم یک غلط آشکار و خیانت در حق مخاطب ناآگاه است ✅✅جواب های موردی: 1⃣ خلقت انسان و مراحل چهارگانه ی رشد جنین انسان آیه 2: ما انسان را از مایعی آمیخته و مختلط آفریدیم طارق آیه 2: پس انسان باید با تامل بنگرد که از چه چیز آفریده شده مومنون آیه 14: (مراحل چهارگانه ی رشد جنین) نویسنده ایراد کرده که این مسائل علمی صحیح قبلا توسط دانشمندان یونان هم مطرح شده؛ پس الله اکبر بر این شگفتی قرآن 2⃣ نزول آهن از آسمان (حدید آیه 25) باز هم نویسنده پس از تایید علمی این آیه، ادعا کرده دانشمندان یونان باستان نیز چنین چیزی مطرح کرده اند. در جواب باید بگوییم طرح آنها چه ربطی به قرآن دارد؟ مگر پیامبر اسلام با آنان در ارتباط بوده اند و یا به کتاب های آنان دسترسی داشته اند، در حالی که در آن جامعه آن نظریات طرفداری نداشته؟! در نتیجه باید بپذیریم که یا پیامبر سالها با آنان یا کتاب های آنان حشر و نشر داشته اند و دانشمند و نخبه ای فوق العاده شده بودند یا متصل به علم لایزال الهی بوده اند. اولی که غیر ممکن بوده و تنها دومی باقی می ماند. ضمنا ممکن است چند نفر از راه های متفاوت پی به یک حقیقت ببرند و هیچکدام از ارزش دیگری نمی کاهد.
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe حتی یک جمله هم در قرآن یا انجیل نیست که نتوان آن را به یک نویسنده قرن اول میلادی نسبت داد. صفحه پشت صفحه درباره قربانی کردن حیوانات، برده داری، اینکه چه کسی را بایستی کشت، و چرا بایستی کشت. هیچ حرفی از الکتریسیته نیست. هیچ اثری از DNA نیست. هیچ صحبتی از بیماری های عفونی نیست. هیچ حرف سودمندی در آنها نیست و یک عالمه وحشی گری قرون تاریک و خرافه به جایش هست. و این یک کتاب ساده نیست، من می توانم به یک کتاب فروشی بروم و چشم بسته یک کتاب را از میان قفسه ها بیرون بکشم و مطمئن باشم که در آن خردمندی و ارتباط بیشتری با بشر قرن بیست و یکم نسبت به قرآن یا انجیل وجود داشته باشد. این اصلا اغراق آمیز نیست، هر یک از شاخه های دانش، از حکمت متون مقدس پیشی گرفته اند. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 💌قرآن از نگاه دانشمندان غربی ✍🏻انديشه‌های سازگار و ناسازگار درباره اديان به ويژه اسلام مدت‌ها است كه در حال ايجاد يا شكل‌پذيری‌اند. در اين پست،با جمع‌آوری نظرات بزرگ جهان درباره الهی‌اش، گامی براي شناخت بهتر قرآن برمی‌داريم. 🔳حضور قرآن در غرب قرآنی كه برای اولين بار در جهان غرب عرضه شد، بی شک علاوه بر نسخه اصل عربی، به زبان ديگری نيز بود. تاكنون بيش از دويست و نود و پنج ترجمه كامل و صد و سی و يک ترجمه ناقص يا برگزيده از قرآن به زبان انگليسی نشر يافته شده است. نخستين ترجمه ناقص در سال ۱۵۱۵ م و اولين ترجمه كامل انگليسی توسط الكساندر راس اسكاتلندی از روی ترجمه فرانسوی قرآن، انجام و در سال ۱۶۴۹.م منتشر شد. 📔 اسعدی، مرتضی، كتابشناسی جهانی قرآن مجيد، ۴۰ •بيش از شش‌صد سال است كه قرآن و آموزه‌هاي آن وارد جهان غرب شده و تاكنون بيش از ۶ ترجمه معروف و معتبر انگليسی با نثر روان انگليسی-آمريكايی، در غرب به چاپ رسيده است. 🔶بعد از ورود قرآن به اروپا و جهان غرب، سيلی از نظرات و عقايد پيرامون اسلام به راه افتاد تا جايی كه امروزه عده‌ای با نام اسلام‌شناس يا خاورشناس (Orientalist) شناخته شد‌ه‌اند كه نظرات خود در مورد قرآن و اسلام را از روی بينش و تعصب بيان می‌كنند.قرآن از دوره رنسانس مورد توجه و تحقيق تعدادی از دانشمندان غربی قرار گرفت. 🔵ديدگاه‌ها 1⃣ديدگاه‌های علمی برگرفته شده از علوم طبيعی: انديشمندانی كه نظرات خود را پيرامون قرآن با بيان كرده‌اند. ۱-دكتر جرنيه‌ فرانسوی؛ «من تمام آيه‌های قرآن را كه در زمينه‌ علوم طبيعی، بهداشت و طب بودند مطالعه کردم و آن‌ها را علوم طبيعی و پيچيده‌ ترين اصول ثابت شده‌ علوم عقلي ديدم و يقين كردم كه هزار سال قبل جز خدا، هيچ كسی بر روي زمين، از آن قوانين و اصول آگاه نبود، پس به حقانيت و خدايی بودن چنين كتابی ايمان آوردم. 📙راتلج، اديان جديد در ديدگاه‌های جهانی، ۱۹۳ ۲-ريتو بنورث؛ «علوم طبيعی، فلكي و فلسفه از قرآن اقتباس شده است و علما مديون قرآن هستند» 📙همان، ۲۰۰ ۳- موريس بوكای «بررسی كامل عينی و بی ‌طرفانه‌ قرآن در پرتو دانش نو ما را به درك توافق بين اين دو (قرآن و علم) رهنمون مي‌سازد و اين حقيقت را نيز روشن می‌سازد كه در زمان محمد،👌🏻 نه او و 👌🏻نه هيچ انسان ديگری، چنين مطالب شگفت‌انگيزی را كه °مطابق علم امروز است، به رشته‌ تحرير در آورد» 📙 نظريه دانشمندان جهان درباه قرآن و محمد، ۳۲ 📙 نزبرو، جان، مطالعات قرآنی ۲۵۱ ۴- پروفسور هانری كربن [فيلسوف معاصر فرانسوی] «اگر انديشه‌های محمد خرافی بود يا اگر او پيامبر خدا نبود، هيچ‌گاه جرات نمی ‌كرد حرفي از علم به ميان آورد و بشر را به علم دعوت كند» 📙 همان، ۳۰ ۵-ج . م. رودول اسلام شناس انگليسی «قرآن مقام والايی دارد، زيرا نام خداوند و خالق جهان و ستايش او را در ميان ملل بت‌پرست نشر داد و آن را به همه كس اعلام كرد. كند كه مديون قرآن است؛ همان كتابي كه آفتاب علم را در ميان 👈🏻تاريكی قرون وسطا (Dark Era) در اروپا جلوه‌گر ساخت» 📙همان، ۳۰ @NaghdeAtheist بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe حتی یک جمله هم در قرآن یا انجیل نیست که نتوان آن را به یک نویسنده قرن اول میلادی نسبت داد. صفحه پشت صفحه درباره قربانی کردن حیوانات، برده داری، اینکه چه کسی را بایستی کشت، و چرا بایستی کشت. هیچ حرفی از الکتریسیته نیست. هیچ اثری از DNA نیست. هیچ صحبتی از بیماری های عفونی نیست. هیچ حرف سودمندی در آنها نیست و یک عالمه وحشی گری قرون تاریک و خرافه به جایش هست. و این یک کتاب ساده نیست، من می توانم به یک کتاب فروشی بروم و چشم بسته یک کتاب را از میان قفسه ها بیرون بکشم و مطمئن باشم که در آن خردمندی و ارتباط بیشتری با بشر قرن بیست و یکم نسبت به قرآن یا انجیل وجود داشته باشد. این اصلا اغراق آمیز نیست، هر یک از شاخه های دانش، از حکمت متون مقدس پیشی گرفته اند. ✅◀️پاسخ دوم شبهه:▶️✅ @Wiki_Shobhe 💌قرآن از نگاه دانشمندان غربی ✍🏻ادامه ی پست پیشین 2⃣ ديدگاه‌های ادبی: نظر انديشمندانی كه عقايد خود درباره قرآن را با بيان كرده‌اند. ۱-گوته «اگرچه ما همواره از قرآن روی بر مي‌گردانيم و در همان مرحله‌ اول اظهار تنفر می‌نماييم، اما خيلی زود ما را به سوی خود می‌کند و در نهايت ما را وا می‌‌دارد كه در مقابل آن• سر تعظيم و احترام فرود آوريم. سبك و اسلوب قرآن و هماهنگی و توافق آن بامحتوا و هدفش محكم و استوار، بسيار عالی و باشكوه، با هيبت و زياد و دارای رفعتی حقيقي و ابدی است... ، از اين رو اين كتاب در تمام زمان‌ها تأثيری نيرومند به جای می‌گذارد». ⏺در جايی ديگر ميگويد: «قرآن اثری است كه خواننده در آغاز (احيانا) به واسطه سنگينی عبارتش رميده می‌شود، ولی سپس شيفته جاذبه آن مي‌گردد و سرانجام بی ‌اختيار مجذوب زيبايی ‌های متعددش می شود» 📗اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ۴۴ ۲- ولتر «اگر تمام قرآن را از اوّل تا آخر بخوانيد، يك واژه كودكانه در آن نخواهيد يافت. قرآن در حقيقت مجموعه‌ای است از• پند‌هاي اخلاقی،• دستور‌هاي دينی،• راز و نياز به درگاه خداوند،• هشدار و تشويق جهانيان و• شرح سرگذشت فرستادگان خدا» 📗ونزبرو، جان، همان، ۲۰۲ ۳-جان ديون پورت مؤلف كتاب و قرآن می نويسد: «قرآن به اندازه‌ای از نقائص مبرا و منزه است كه نيازمند كوچك‌ترين تصحيح و اصلاحی نيست و ممكن است از اول تا به آخر آن خوانده شود، بدون آنكه انسان كم‌ترين خستگی از آن احساس كند». «و همه اين معنی را قبول دارند كه قرآن با رساترين و فصيح‌ترين زبان و به لهجه قبيله قريش كه نجيب‌ترين و مؤدب‌ترين عرب‌هايند، نازل شد ... و پر از درخشنده‌ترين شکل‌ها و محكم‌ترين تشبيه‌ها است» 📗همان،‌ ۲۵۲ @NaghdeAtheist بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe لطفا در خصوص حقوق حیوانات در اسلام توضیح بدید افرادی اشکال می کنند که در تعالیم اسلامی مطلبی در مورد حقوق حیوانات وجود ندارد ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 🗯در کتاب شرح نهج البلاغه چنین امده است: ❗️«مردم جهان از قدیم الایام به طور سنتى براى حیواناتى که از آنها استفاده مى کردند، احترام قائل بودند و اصولى را درباره آنها رعایت مى کردند و در بعضى از موارد به صورت افراطى در مى آمد و شکل پرستش به خود مى گرفت همان گونه که امروز در میان جمعى از هندوها نیز دیده مى شود تا اینکه در این اواخر به مدافعان از حیوانات، شکل جمعیّت دادند و اصول و مقرراتى قائل شدند و اگر کسانى از آن تخلف کنند مورد اعتراض قرار مى گیرند، هرچند این موضوع مانند سایر موضوعاتى که مربوط به حقوق بشر یا حمایت زندانیان و کودکان و امثال آنهاست در بسیارى از موارد رنگ سیاسى به خود گرفته و تبدیل به چماقى براى کوبیدن بر سر مخالفان شده است گاه هزاران انسان بى گناه را مى کشند و در سال میلیادرها دلار سلاحهاى کشتار جمعى صادر مى کنند و صداى کسى بلند نمى شود اما یک یا چند حیوان اگر مورد آزار قرار گیرند فریادشان بلند مى شود. 🗯ولى اسلام حد اعتدال را از آغاز در این مسأله رعایت کرده و سفارش های اکید و دقیق و ❗️ظریفى درباره حیوانات نموده که هر انسان منصفى را به تحسین وا مى دارد. 🗯در کتب روایى ما، احادیث فراوانى در این باره وارد شده است از جمله در ابواب مربوط به حج به تناسب استفاده از حیوانات به عنوان مرکب در مسیر حج، ابوابى تحت عنوان ❗️ «اَبْوابُ اَحْکامِ الدَّوابِّ فِى السَّفَرِ وَغَیْرِهِ» دیده مى شود. 🗯مرحوم شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعه در جلد هشتم تحت همین عنوان روایات فراوانى در بیش از پنجاه باب ذکر کرده است که ذیلا بعضى از روایات آن را که در باب اوّل ذکر کرده از نظر مى گذرانیم. 🗯پیامبر گرامی فرمود: ❗️« براى چهارپایان بر صاحبان آنها حقوق (شش گانه) است: 🔶نخست اینکه هنگامى که به منزل رسید و پیاده شد اوّل آذوقه آنها را آماده کند (چرا که این حیوان از صاحبش خسته تر است به علاوه زبان تقاضا ندارد) و هر زمان که از کنار آب بگذرد، آب را بر او عرضه کند (تا اگر تشنه باشد بنوشد) و هرگز به صورتش تازیانه نزند، چرا که او تسبیح و حمد خدا مى گوید و هرگز بر پشت آن هنگام توقف ننشیند مگر در هنگام جنگ (اشاره به اینکه هنگامى که سواران به هم مى رسند، یا از کنار فرد پیاده اى عبور مى کنند و براى احوال پرسى و مطالب دیگر توقف مى نمایند باید از مرکب پیاده شوند، حرفهایشان که تمام شد سوار شوند و به راه خود ادامه دهند،زیرا این زحمت را به حیوان دادن که در حال توقف سوار آن باشند و پیاده نشوند، زحمتى است بدون دلیل ولى در میدان جنگ چنین نیست (زیرا پیاده شدن از مرکب به هر حال خطرناک است) و بیش از طاقتش چیزى بر آن بار نکند و بیش از تواناییش آن را راه نبرد». 📚وسائل الشیعه ج8 ص350 ❗️در حدیث دیگرى از امام صادق شبیه همین معنا تحت عنوان « براى چهارپایان بر صاحبان آنها شش حق است» نقل شده و در روایت دیگرى هفت حق ذکر شده است. 🗯تعبیرات ظریفى در این روایت آمده که اسلام کوچک ترین مسائل را درباره این موضوع از نظر دور نداشته و انسانى ترین دستورات را در این باره داده است. بسیارند کسانى که هنگامى که مرکب آنها کم و زیادى مى کند با شلاق به جان آن مى افتند و گاه عصبانیّت خود را در موضوعات دیگر، بر سر حیوان خالى مى کنند; ولى اسلام تأکید مى کند که بى دلیل مرکب را آزار ندهند. 🗯در حدیث مى خوانیم که امام سجاد زین العابدین چهل بار از مدینه به مکّه براى زیارت خانه خدا از شترى استفاده کرد و در تمام این مدت حتى یک تازیانه به آن شتر نزد» 📚همان مدرک ص353 ❗️در حدیث معروفى که در منابع شیعه و اهل سنّت آمده است مى خوانیم: 🗯«خداوند زنى را به سبب گربه اى وارد دوزخ ساخت چرا که آن را بسته بود نه رهایش مى کرد که خودش غذا پیدا کند و نه غذایى به او مى داد». 📚همان مدرک ص397 📚کنزالعمال،ح43695 ❗️حتى از بعضى روایات استفاده مى شود که نباید فحش و ناسزا به حیوانات داد 📚تهذیب ج4 ص164 ❗️ این تعبیر نشان مى دهد که حیوانات هم براى خود فهم و شعورى دارند و از فحش و ناسزا متأثر مى شوند. به علاوه هنگامى که زبان انسان آلوده شد، تدریجاً براى او عادت مى شود و در مورد انسانها نیز آن را به کار مى برد. 📚شرح نهج البلاغه،ایت الله العظمی مکارم،ج9 ص324 @Rahnamye_Behesht بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe در آيه 282 سوره بقره خداوند مي فرمايد 2 مرد شاهد بياوريد و يا 1 مرد و 2 زن چرا 2 زن برابر با يك مرد قرارگرفته؟؟؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣اين آيه يكي از مواردي است كه گاهي برخي براي اشكال به قوانين اسلام به آن استناد و ادعا مي كنند كه اين ‌آيه نقض مساوات و برابري زنان با مردان در اسلام است، در حالي كه اين ادعا به هيچ وجه پذيرفته نيست . بحث از شاهد مربوط به حقوق شاهدان نيست، بلكه مربوط به حقوق افرادي است كه در محكمه به عنوان مدعي حاضر شده اند . آن هم تنها در مواردي خاص شهادت دو زن به مثابه شهادت يك مرد دانسته شده و در موارد ديگري چنين نيست. در آيين دادرسي اسلام، شهادت زن همچون شهادت مرد، به عنوان يك اصل پذيرفته شده ، اگر چه در برخي موارد قدرت اثبات شهادت مرد و زن متفاوت است. گاه فقط گواهي زن پذيرفته است، چه به طور مستقل و چه به طور مركب و آميخته. در اين موارد است كه معمولاً شهادت دو زن، برابر با شهادت يك مرد دانسته شده و همين موجب برخي انتقادها و اعتراض‌ها شده 2⃣ اسلام در زماني كه براي زن ارزشي قائل نبودند، شأن انساني قائل شده و شهادت و گواهي زن عادل را پذيرفته است. بنابراين اختلاف درجه تاثير و قدرت اثبات شهادت مرد و زن، همچون اختلاف ديه و ارث آنان، جنبه ارزشي نداشته، بلكه مبتني بر واقعيات و حكمت هايي ديگر است كه غفلت از آن ها و تساوي گرايي افراطي در زمينه آن ها، عواقبي وخيم را به دنبال خواهد داشت. 3⃣اصولاً شهادت دادن "حق" نيست تا آن جا كه به طور خيلي استثنايي شهادت زن پذيرفته نيست و يا آن جا كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد محسوب شده ، او را محروم از حق تلقي كنيم بلكه شهادت "تكليف" است. بنابراين در مواردي كه شهادت زن مسموع نيست، او "معاف" از تكليف است و در نتيجه وظيفه اش نسبت به مرد سبك‌تر. 4⃣عدم استماع و ارزش شهادت، در موارد بسيار محدود، اختصاص به زنان نداشته، بلكه متقابلاً در مواردي شهادت مردان مسموع نيست. به عنوان مثال، در اثبات زنا، شهادت مستقل زنان به تنهايي كافي نيست (اگر چه شهادت آنان به ضميمه مردان پذيرفته است) و متقابلاً در مورد اثبات زنده متولد شدن طفل، شهادت مرد چيزي از ارث را براي طفل ثابت نمي‌كند ،ولي با شهادت هر زن "يك چهارم" از ارث ثابت مي‌شود و در اين مورد فقط شهادت زنان مسموع است. 5⃣شهادت بر بكارت و يا عيوب جنسي نيز موارد ديگري است كه در آن تنها شهادت زنان پذيرفته است. اما نسبت به مواردي هم كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد اعتبار شده است، بايد دانست كه اصولاً شهادت ابزاري است براي اثبات يك واقعه يا مدعا و از اين جهت هيچ يك از كلام و يا متكلم به تنهايي كافي نيست ; بلكه مجموعه اي از اين دو مي‌تواند براي اثبات مطلوب به كار گرفته شود، كلامي روشن از گوينده اي صادق وعادل. بنابراين نه كلامي مبهم از عادل و نه كلامي روشن از غير عادل، هيچ كدام به كار نمي‌آيد. حال با توجه به اين نكته و نيز با توجه به اين كه اصولاً حكمت آفرينش چنان بوده كه بعد احساسي و عاطفي را در زن شديدتر از مرد قرار داده و در نتيجه او را تاثيرپذير ساخته است، لازم مي‌آيد كه از جهت احتياط در حفظ حقوق مردم، شهادت دو زن مساوي شهادت يك مرد قرار گيرد، زيرا از يك سو چه بسا زن در تحمل شهادت، يعني احساس و ادراك موضوع شهادت، در نتيجه فشار عاطفي و احساسي دچار خطا در حسن و ادراك شده و واقعه را آن گونه كه هست ،احساس و ادراك نكند. 6⃣از سوي ديگر، در اداي شهادت نيز ممكن است تحت تاثير فشار عاطفه مثبت و يا منفي و يا ارعاب خارجي قرار گرفته، آن گونه كه بايد شهادت ندهد و يا شهادت برخلاف دهد. 7⃣درست است كه در عالم فرض و اعتبار حقوقي، وجود ملکه عدالت در شاهد، احتمال خلاف گويي را نفي مي‌كند، اما اولاً اين ملکه، مانع خلاف در تحمل شهادت نمي‌شود . چه بسا ممكن است انسان عادل هم، واقعيت را آن طور كه بايد احساس و ادراك نكند . ثانياً، نسبت به اداي شهادت هم ملكه عدالت آن موقع مانع خلاف گويي است كه شاهد بخواهد طبق هواي نفس خويش عمل كند. در حالي كه در عالم واقعيت ممكن است شاهدي نه به دليل خوف بر دنياي خود، بلكه به دليل خوف بر نفس خويش - كه حفظ آن هم واجب است - از گفتن حقيقت سر باز زند. اسلام به عنوان يك مكتب حقوقي واقع بين به اين حقيقت توجه كرده و از آن جهت كه اين احتمال - احتمال خطاي در تحمل شهادت و خطاي در اداي شهادت - نسبت به زنان بيش از مردان است ،شهادت دو زن را برابر با شهادت يك مرد دانسته است. (نقل از قرارگاه پاسخگویی به شایعات و شبهات) @entezaar بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe خداناباوران به عمد آیاتی از قرآن که مربوط به صحنه ی جنگ میشه رو میارن و با بی انصافی میگن قرآن گفته کافران رو فقط به خاطر عقیدشون بکشید!!! تک تک آیاتی که خدا ناباوران ادعا ميکنن قرآن گفته کافران رو بکشید رو بررسی میکنیم: ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️آیه ای که خداناباوران میارن: ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. (سوره توبه آیه 123) پاسخ: همونجور که میبینید جناب خداناباور برای گول زدن شما کلمه ی "قَاتِلُوا" رو "بکشید" ترجمه کرده درحالی که معنیش "بجنگید" هست!!! آیه داره ميگه با کافرانی که با شما وارد جنگ شدن بجنگید و در حین جنگ جوری اقتدار داشته باشین که دشمنان در شما سستی و شُل بودن نبینن. همچنین آیه ميگه بین دشمنانی که بهتون اعلام جنگ کردن اولویت با اون هایی هست که بهتون نزدیک تر هستن✅‼️ ✳️آیه ای که خداناباور میاره: چون با کافران روبرو شوید، باید گردنشان را بزنید. تا آنگاه که از خونریزی بسیار دشمن را از پا در آوردید پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند کشید آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. (سوره محمد آيه 4) پاسخ: جالبه که سطر آخر آیه به وضوح نوشته: "تا آنگاه که جنگ پایان یابد" که به طور واضح نشون ميده این آیه مربوط به صحنه ی جنگ هست که کافران به مسلمانان حمله کردن و منظور قرآن هر کافری نیست بلکه کافرانی که برای نابودی مسلمانان حمله کردن. آیه میگه وقتی کافران حمله کردن و جنگ شروع شد در حین جنگ دشمنتون رو بکشین( که الان هم در همه ی کشور ها به سربازانشون ميگن در حین جنگ برا اینکه کشته نشین باید گلوله رو به سر دشمن بزنین که در جا بمیره و در گذشته که شمشیر بوده طبیعی هست که باید به گردن زد) تا زمانی که سپاه دشمن در هم بشکنه! بعد با نرمش بیشتری عمل کنین و بجا کشتن سعی کنین اسیر بگیرین. و در آخر هم ميگه با منت اسیر ها رو آزاد کنین که اوج زیبایی قرآن هست. کدوم کشوری الان(2016) ميگه کسایی که بهتون حمله کردن رو بعد از پایان جنگ آزاد کنین؟؟؟✅‼️ ✳️آیه ای که خداناباوران میارن: و (ای مؤمنان) با کافران نبرد کنيد تا ديگر فتنه ای نباشد و دين همه دين خدا گردد پس اگر باز ايستادند، خدا کردارشان را می بيند. (سوره انفال آیه 39) پاسخ: در ابتدا جناب خدا ناباور به عمد نوشته: "دين همه دين خدا گردد" در حالی که به وضوح آیه داره ميگه تا زمانی نبرد کنین که فتنه ای نباشد( مسلمانان دیگه توسط کافران کشته نشن یا مورد آزار و اذیت قرار نگیرن) و دين خالصانه از آن خدا گردد( مومنان بتونن آزادانه به آئین خودشون زندگی کنن). این آیه مربوط به نبرد با کفاری است که مسلمانان رو میکشتن و مورد اذیت و آزار قرار دادن✅‼️ ✳️آیه ای که خداناباوران میارن: اینان لعنت شدگانند. هرجا یافته شوند باید دستگیر گردند و به سختی کشته شوند. (سوره احزاب آیه 61) پاسخ: در ابتدای آیه نوشته: "اینان لعنت(نفرین) شدگانند". خب کیا؟؟؟؟ چرا جناب خداناباور آیه ی قبل رو نیاورده که بفهمیم منظور قرآن با کیا هست؟؟؟ این آیه مربوط به کسایی میشه که به عمد مسلمان ها رو گول میزدن و شایعاتی مثل قریب الوقوع بودن حمله ی کفار یا شکست خوردن مسلمانان در میدان جنگ رو پخش ميکردن و به هر روشی میخواستن هراس تو دل مسلمانان بندازن و با پخش شایعه باعث اضطراب مسلمانان و تزلزل در دینشون بشن. خدا در آیه ی قبل اشاره ميکنه که این اشخاص باید از این کارشون دست بردارن و در این آیه ميگه اگه دست بر ندارن و خواستن ادامه بدن به شدت باید مجازات بشن✅‼️ ✳️آیه ای که خداناباوران میارن: سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او می‏جنگند و در زمين به فساد میكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند. (سوره مائده آیه 33) پاسخ: این آیه اصلا کاری به کافر بودن یا نبودن نداره! این آیه درباره کسایی هست که دست به فساد میزنن. این آیه برمیگرده به راهزانی که بین راه به مردم حمله ميکردن و مردم بی گناه رو میکشتن و اموالشون رو میدزدیدن. بسته به اینکه فقط مردم رو کشتن یا فقط مالشون رو دزدین یا اینکه هم کشتن هم مالشون رو دزدیدن احکامی براشون تعیین میشه مثل کشته شدن یا تبعید شدن یا قطع دست و... کلا این آیه مربوط به کسایی هست که چنین فساد های وحشتناکی ميکنن و مردم بی گناه رو میکشن و مالشون رو میدزدن✅‼️ 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg