eitaa logo
باشگاه نویسندگی.
1.4هزار دنبال‌کننده
271 عکس
54 ویدیو
10 فایل
'به نام خدا' . اینجا هستم تا بهت کمک کنم که همیشه بنویسی. پا به پای هم‌ باشیم، اینجا باهام حرف بزن: https://daigo.ir/secret/920567090
مشاهده در ایتا
دانلود
جوکر: دیوانگی، همون‌طور که می‌دونی، مثل... جاذبه‌ست‌. کل چیزی که لازمه یه هُل کوچولوئه! ~ آهسته دیوانه شدن شخصیت، این یکی از تروپ‌ها/قوس‌های شخصیتی محبوب خواننده‌هاست.🥴☝️ ~ نوشتنش می‌تونه سخت باشه، پس می‌تونید از این پیشنهادها بهره ببرید! 🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
جوکر: دیوانگی، همون‌طور که می‌دونی، مثل... جاذبه‌ست‌. کل چیزی که لازمه یه هُل کوچولوئه! ~ آهسته دیو
1️⃣ بذارید شخصیت هدفی داشته باشه. 🌥🥀هدفی که حداقل از نظر اون، رسیدن بهش نیازمندِ قدرت و نیروی فاسدکننده‌ی داستانه. این هدف رو می‌شه به سادگی این‌طور تعریف کرد: «می‌خوام حاکم دنیا بشم» یا یه خرده پیچیده‌تر: «نیاز دارم که از شخص خاصی به شیوه خاصی انتقام بگیرم وگرنه راضی نخواهم بود». مطمئن بشید که کارهای شخصیت برای رسیدن به هدفش‌اند. 2️⃣به نوشتن کشمکش‌های درونی عادت کنید. 🌥🥀کشمکش درونی راه خوبیه که نشون بدید شخصیت به دو مسیر متفاوت کشیده می‌شه. 3️⃣ بذارید شخصیت فکر کنه داره کار خوبی انجام می‌ده. 🌥🥀حتی اگه این‌طور نیست. مخصوصاً اگه این‌طور نیست. 4️⃣ بذارید قدرت فاسدکننده چنان جذاب باشه که شخصیت نتونه در برابر استفاده ازش مقاومت کنه. 🌥🥀این قدرتِ فاسدکننده می‌تونه قدرتی فراطبیعی باشه، یا قدرت سیاسی باشه، یا جادوی سیاه، یا چیزی مثل حلقه‌ای که «گالوم» در سری «ارباب حلقه‌ها» اون‌قدر آرزوش رو داشت. قدرتِ فاسدکننده لازم‌ نیست به معنای واقعی کلمه نوعی نیروی والاتر باشه؛ می‌تونه به سادگی مواد مخدر باشه که شخصیت بیشتر و بیشتر وسواسش رو پیدا می‌کنه. شاید صرفاً گذر زمان در شرایط سخت شخصیت رو به دیوانگی بکشونه. 5️⃣از این‌که آروم آروم پیش برید، نترسید. 🌥🥀شخصیت‌ها آروم‌آروم به سمت دیوانگی می‌رن، با کله سمتش نمی‌جهن. بذارید خرامان‌خرامان در این مسیر پیش برن. دیوانگیِ ناگهانی می‌تونه نتیجه‌ی رخداد فاجعه‌بار باشه و در مدت زمان کوتاه‌تری رخ می‌ده. 6️⃣معمولاً سرنوشت این شخصیت‌ها اگه رستگاری نباشه، مرگه. 🌥🥀شخصیتِ دیوانه‌شده معمولاً متزلزله و خودش رو نابود می‌کنه. می‌تونه در نهایت قوس رستگاری داشته باشه، اما خیلی وقت‌ها هم سرنوشت غم‌انگیزتری داره. البته به ژانر داستانتون و پیرنگش بستگی داره، می‌تونید به‌جای این‌قدر جدی بودن حتی دیوانگی رو مایه‌ی خنده بکنید‌. 🏠‧₊˚@WriteClub
آسمان در غمِ از دست دادنِ خورشید، غم آن هجر را با رویاندنِ ماه بر اهل خود به نسیان میسپارد. باد آوازِ ناله را به سر داد و به سویِ ناکجا آباد نوید می‌دهد که شاید روشناییِ روز نزدیك است. میشنوی؟ صدایِ شیون و زاریِ مرغانِ تاریك‌مغز را؟ آنانی که سر در برف دارند و روشنایی برایشان افسانه است و چون موریانه‌هایی که بر دست‌رنج دیگران حمله‌ور شدند و آوایی مسحور روح‌شان را خریده است و بی توجه به هیچ‌چیز تنها به فرورفتن ادامه میدهند تا زمانِ مرگ! غریقِ سیه‌بختیِ مه‌آلودِ خود شدند و فروغ را نمی‌شناسند. در این دریایِ خاکستریِ گرگ‌و‌میش، ما از کدامین صداییم؟ صدایِ نور و آفتابی دمِ غروب یا که سیاهیِ آن شبی که بشارتِ روشنایی‌ای بی انتها را میدهد؟ نویسنده‌؛ پارادوکس‌🎭 🏠‧₊˚@WriteClub
Jungle.🍃
باشگاه نویسندگی.
1️⃣ بذارید شخصیت هدفی داشته باشه. 🌥🥀هدفی که حداقل از نظر اون، رسیدن بهش نیازمندِ قدرت و نیروی فاسدکن
💬☝🏻راه‌هایی که نشون بدید چطور شخصیت آهسته دیوانه می‌شه: ۱- پیش‌آگاهی دادن. ۲- رفتارهاش. ۳- حرف‌هاش. ۴- رویاهاش. ۵- توهم و گیجی. نکته❗️ «دیوانگی» هرکس می‌تونه از دیگری متفاوت باشه و باعث رفتارهای گوناگونی بشه. نکته❗️ برای نشون دادن بیماری‌ها و اختلال‌های روانی، مثل پی‌تی‌اس‌دی و... تحقیق کنید. 🗯👥️نمونه‌هایی از شخصیت‌های آرام‌آرام دیوانه‌شده در آثار داستانی: - در کتاب «و دیگر هیچ‌کس نماند» اثر «آگاتا کریستی»، کم‌کم ویرا کلیثورن پر از شرم و پارانویا و از لحاظ روانی شکسته می‌شه. - در «هری پاتر و یادگاران مرگ» اثر «جی. کی. رولینگ»، به گردن انداختن جان‌پیچ باعث تغییر رفتار و پرخاش می‌شه و زیاد نگه داشتنش می‌تونه منجر به دیوانگی بشه. - در کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»، جک تورنس در ابتدا آدمی عادیه که کم‌کم دیوانه می‌شه. - جوکر در ابتدای فیلم «جوکر ۲۰۱۹» به کارگردانی «تاد فیلیپس» به نظر آدمی عادی می‌رسه و در طول داستان کم‌کم به سوی دیوانگی سُر می‌خوره. - ذهن سارا در فیلم «مرثیه‌ای برای یک رویا» به کارگردانی «دارن ارنوفسکی» تحت تاثیر مواد مخدر آشفته‌تر و آشفته‌تر می‌شه. 🏠‧₊˚@WriteClub
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و آنها نویسنده‌ می‌شوند..✍️🏼 🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
سه مرحله‌ی اصلیِ قوس شخصیتی🤍 🪧هدف: هر شخصیتی باید هدفی داشته باشه، مثل عاشق شدن یا کسب درآمد. به‌هر
چهار نوع مهم قوس شخصیتی🤍:دگردیسی: در این قوس، شخصیت عادی به موانع بیرونی و عیب‌های درونیش غلبه می‌کنه تا فرد بهتری بشه، در انتهای داستان هم به قهرمان تبدیل می‌شه. بیشتر برای داستان‌های حماسی استفاده می‌شه و ساختار سفر قهرمان رو داره. ~ مثال: هری پاتر در آغاز پسر یتیمیه که با فامیل‌های بدجنسش با بیچارگی زندگی می‌کنه. تا انتها قدرت درونیش رو کشف می‌کنه، چیزهای زیادی یاد می‌گیره و ناجی دنیای جادوگری می‌شه. 🍙قوس شخصیتی مثبت: مشابه دگردیسیه اما اون‌قدر دراماتیک نیست. در این تغییر، شخصیت طی داستان تغییرهای مثبتی می‌کنه. معمولا در ابتدا دیدگاه منفی داره اما به مرور زاویه‌دیدش تغییر می‌کنه و مثبت می‌شه. ~ مثال: در کتاب سرود کریسمس، ابنزر اسکروج آدم پولدار و خسیسیه که به مرور دیدگاهش تغییر می‌کنه و به شخص بخشنده‌ای تبدیل می‌شه. 🫐قوس شخصیتی منفی: این دفعه شخصیت به مرور زمان تغییرهای منفی می‌کنه. معمولا در ابتدا خوب و خیرخواهه اما به مرور بدبین و شیطانی می‌شه. ~ مثال: والتر وایت در سریال «Breaking Bad»، معلم شیمی بدشانسیه که نمی‌تونه پول کافی برای خانواده‌ش بیاره. تا انتها به اصول اخلاقی خودش خیانت می‌کنه و سازنده مواد مخدر می‌شه. 🇬🇷مسطح یا ثابت (Flat/Static): شخصیت از اول حقیقتی رو می‌دونه. داستان ممکنه این‌طور باشه که شخصیت پس از گذر از موانعی، اون حقیقت رو به بقیه نشون بده، دنیا رو بهتر کنه و مسئله حل بشه. یا این‌که اون حقیقت رو زیر سوال ببره و بهش شک کنه. ~ مثال: در انیمه‌ی «نیوشیکا از دره‌ی باد»، نیوشیکا بر خلاف بقیه به حشرات و جنگل مسموم احترام قائله. می‌خواد دیگران با دنیاشون همزیستی کنن و کشمکش دنیاش [خشونت و فساد] رو حل می‌کنه. ❗️ نکته: شخصیت شرلوک هولمز هم مسطحه. اون ویژگی‌های شخصیتی خاصی داره و پا ازشون فراتر نمی‌ذاره و طی ماجراهاش تغییر کمی در وجودش می‌بینیم. اما این ویژگیش نقطه ضعف نیست، بلکه نقطه قوته، چون ثباتش عامل اصلی محبوبیت و نمادین بودنشه. ❗️نکته: گاهی نوع اول و دوم یکی حساب می‌شن. 🏠‧₊˚@WriteClub
روح نواز است.. نه؟ سالگرد ازدواجِ حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها مبارک باد🤍 🏠‧₊˚@WriteClub
👥️💌صحنه‌های عاشقانه یا پر سوز و گداز باید کوتاه باشند، البته نه صرفا به دلیل عفت قلم و چیزهای دیگر، بلکه به این سبب که صحنه‌های طولانی از این دست ممکن است ناگهان خنده‌دار یا احمقانه جلوه کنند. 🏠‧₊˚@WriteClub
امشب می‌خوایم راجع به این صحبت کنیم که چطور یه داستان عاشقانه‌ بنویسیم؛💗🦊 WhereToRead ~ به دلایل زیادی باید یاد بگیرید چطور رمان عاشقانه بنویسید. یکیش این‌که ژانر عاشقانه به شدت محبوب و سودآوره. طبق آمار سال ۲۰۱۵، کتاب‌های عاشقانه در آمریکا برای ناشران و نویسندگان مستقل، سالیانه بیش از ۱.۰۸ میلیارد دلار درآورده. 🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
امشب می‌خوایم راجع به این صحبت کنیم که چطور یه داستان عاشقانه‌ بنویسیم؛💗🦊 WhereToRead ~ به دلایل
🌸🍒تفاوت رمنس و رمانتیک ~ اول باید تفاوت بین «رمنس» که ژانره و زیرژانر داره، و «کتاب رمانتیک» رو یاد بگیرید. (توی فارسی به هردو می‌گیم عاشقانه در حالی که نویسنده از هم تفکیکشون داده.) 🍒ژانر رمنس، ویژگی‌های مشخص و ویژه‌ی خودش رو داره. ناشران مخصوص رمان عاشقانه، مثل هارلی کویین (ناشر کتاب آمریکایی) کتاب‌ها رو دسته‌بندی می‌کنن و راهنمای محتوای داستان‌های هر دسته رو می‌نویسن. - مثلا نشر هارلی کویین، دسته‌بندی‌ای با عنوان «هارلی کویین آتشین» داره و این طوری توصیفش می‌کنه: «داغشو دوست داری! کتاب‌های آتشین هارلی کویین، با قهرمانان قوی و وسوسه‌انگیز پر از تب و تاب‌اند و عشق مدرن و پرشوری دارند. کتاب‌ها بامزه، جذاب و همیشه شهوت‌انگیزند.» - از اون طرف دسته‌بندی «دلگرم‌کننده‌های هارلی کویین» رو داریم؛ کتاب‌های این دسته کمتر به رابطه جنسی گرایش دارن: «باید قلبی داشته باشی... کتاب‌های دلگرم‌کننده‌ی هارلی کویین رابطه‌های سالم و صمیمانه رو نشون می‌دن که از ارزش‌های سنتی و مهم آکنده شدن؛ خونه، خانواده، جامعه و عشق.» 🌸اما در کتاب رمانتیک، لازم نیست به تک‌تک ویژگی‌های ژانر بچسبید. مثلا «گرگ و میش» کتابی یانگ‌ادالت[بزرگسالان]¹ شد که سودی حیرت‌انگیز برای ناشر داشت، چون مخاطبان گسترده‌تری داشت: هم طرفداران کتاب‌های فانتزی رو جذب می‌کرد، هم یانگ‌ادالت‌های عاشقانه. - کتاب رمانتیک می‌تونه ژانرهای مختلفی داشته باشه؛ و لزوما ابزار پیرنگ مشخصی نداره. مطمئن بشید کتابتون طیف گسترده‌ای از مخاطبین رو جذب می‌کنه. برای این کار باید داستانی قوی و باورپذیر بنویسید. ¹. کتاب‌های مناسب جوانان، مثلاً ۱۸ تا ۲۵ ساله، یانگ‌ادالت یا «بزرگسال جوان» نامیده می‌شوند. 🏠‧₊˚@WriteClub