eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
591 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
خراب شود دنیـایم اگر قرار باشد، دمی بی یادِ شما باشم کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خار و میخك - قسمت ۲۸.mp3
7.51M
📚 کتاب صوتی "خار و میخک" 📎 نوشته شهید یحیی سنوار 📌 قسمت بیست و هشتم کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
014-H-Gharib-www.ziaossalehin.ir-Munajat-Shabaniyah.mp3
18.39M
مناجات شعبانیه 🎧 با صدای حاج حسین غریب🎤 التماس دعا 🤲🌿 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
طیبه واعظی دهنوی در سال 1337 در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. خاطرات شهیده واعظی بر روی لینک بزنید و مطالعه نمایید 👇👇 https://portal.anhar.ir/node/18663#gsc.tab=0 شهيده : طيبه واعظي دهنوي نام پدر : محمدصادق ولادت : 24 تير 1337 محل تولد : اصفهان شهادت : 03 خرداد 1356 محل شهادت : شكنجه ساواك در زندان اوين تهران نحوه شهادت: شكنجه ساواك در زندان اوين تهران آرامگاه: تهران ؛ بهشت زهرا (علیهاالسلام)؛ قطعه ۳۹ ؛ ردیف ۴۶ ؛ شماره ۴۶ (شهيد شاخص بسيج در سال ۱۳۹۴) کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
طیبه واعظی دهنوی در سال 1337 در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن 7 سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال 1350 طیبه با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود، و این نقطه عطفی در زندگی او بود و همین ازدواج بود که مسیر زندگی او را به طور کلی دگرگون ساخت و او را وارد مرحله ای نوین نمود. طیبه با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و تفسیر قرآن پرداخت و چون ابراهیم همان صداقت و ایمانی را که لازمه یک فرد مبارز است در وجود طیبه یافت او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و طیبه به عضویت گروه مهدیون در آمد. به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودن شوهرش از سال 1354 به زندگی مخفی روی آورد، ولی در نهایت در 30 فرودین 1356 پس از دستگیری شوهرش، دستگیر شد و خواهر شوهرش، فاطمه جعفریان که او هم مبارز بود در این روز کشته شد. در سال 1354 به علت تعقیب ساواک با اتفاق همسر و کودک شیرخواره اش زندگی مخفی را انتخاب نمودند. روز سی ام فروردین 56، در پی دستگیری یکی از اعضای گروه در تبریز، یکی از گشت های بازرسی به ابراهیم مشکوک شد و او را دستگیر کرد. در بازرسی بدنی او اجاره خانه ی منزل تبریز را پیدا نمودند و خانه تحت‌نظر قرار می‌گیرد. طبق قرار قبلی که ابراهیم و طیبه داشتند اگر ابراهیم دیر به خانه می آمد، طیبه می بایست اسناد و مدارک را می سوزاند و خانه را ترک می کرد. طیبه همین کار را انجام داد، غافل از آنکه خانه زیر نظر است. صبح بر سر قرار با برادرش مرتضی می رود، غافل از آنکه مأموران در پی او هستند. در قرار با مرتضی ماجرای نیامدن ابراهیم را می گوید و بدین ترتیب، مرتضی هم شناسایی می‌شود. سپس به خانه باز می گردد تا خانه را از نارنجک و اسلحه پاکسازی کند غافل از اینکه ساواک منتظر اوست. طیبه پس از اتمام فشنگ هایش به همراه فرزند چهار ماهه اش مهدی دستگیر می شود و با دستگیری طیبه، مرتضی که از دور شاهد ماجرا بود در دفاع از طیبه به مأموران شلیک می کند و در درگیری به شهادت می رسد. از خانه طیبه برگه اجاره خانه مرتضی را پیدا می کنند و به خانه آنها می روند. فاطمه جعفریان همسر مرتضی حدود سه ساعت مقاومت کرد اما او نیز به شهادت رسید. وقتی ساواک طیبه را دستگیر و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود: مرا بکشید ولی چادرم را برندارید. طیبه، ابراهیم و پسرشان محمدمهدی را پس از دو سه روز شکنجه از تبریز به کمیته تهران منتقل می کنند و یک ماه تمام آنها را زیر سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند و سرانجام در سوم خرداد 56 زیر شکنجه به شهادت می رسند. روز سوم خرداد روزنامه ها خبر شهادت فاطمه و مرتضی را نوشتند ولی دیگر از ابراهیم خبری نشد و بعد از پیروزی انقلاب خانواده از عروج او و طیبه با خبر شدند. محمدمهدی فرزند خردسال آنها توسط ساواک به پرورشگاهی سپرده شد و گفته بودند که پدر و مادر این کودک بر اثر اعتیاد فراوان از دنیا رفته اند و برای اینکه کسی او را نشناسد، نام او را شهرام گذاشته بودند. دو سال بعد فرزند آنها با پیگیری های فراوان در پرورشگاه پیدا شده و به آغوش خانواده باز می گردد.این فرزند شهیدبه نام محمدمهدی جعفریان الان یک پزشک متخصص هستند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 فضای دل من حرم بـا صفاته چشمای تر من مثل رودفراته نمازمو وقتی میخونم توقنوتم دعـای دل مـن دیـدن کـربلاته اللهم رزقنا زیارت الحسین فی دنیا و شفاعت الحسین فی الاخره 🤲 هدیه تولد امام حسین علیه السلام ۱۴ گل 🌷🌿 و به یاد شهدا که رفتند تا راه کربلا باز شود و به یاد آنانکه آرزوی رفتن به کربلا را داشتند اما قسمتشان نشد که بروند پنج گل صلوات هدیه نمائید🌷🌿 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
6_144206449025890588.mp3
5.73M
تو آقای منی دین و دنیای منی آقا جان آقا جان آقا جان تو ارباب منی مهر و مهتاب منی آقا جان آقا جان آقا جان 🎙 #️⃣ #️⃣ 🪷🪴🪷🪴🪷🪴🪷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
احمدی درباره وضعیت مناطق عملیاتی دفاع‌مقدس در شروع جنگ می‌گوید: «وقتی به کرخه رسیدیم، پاسگاهی که سرپل کرخه بود، آنقدر گلوله خورده بود که مثل آبکش شده بود. پلیس راه را گرفته بود. تانک‌های‌مان را زده بودند و به رودخانه سقوط کرده بود و آب از روی آنها عبور می‌کرد. عراقی‌ها تا پشت رودخانه آمده بودند. از بغل پاسگاه دور زدیم. سایت موشکی که نیرو‌های دشمن روی آن مستقر شده بودند، در دشت عباس بود؛ اگر می‌رفتیم در دید دشمن قرار می‌گرفتیم. رفتن‌مان با خودمان و برگشتن‌مان با خدا بود برای همین کمی منتظر ماندیم تا آتش گلوله و تانک‌های‌شان فروکش کند و بعد از پل عبور کردیم. عراقی‌ها از پل کرخه رد شده و تا پلیس‌راه اندیمشک آمده بودند، ولی ترسیده بودند از خود رودخانه عبور کنند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398