#چادر_گلدار🌹
من بچه که بودم دوره ی شاه همه چادر گلدار سر
می کردند. مادرمم یبار رفته بود برا من چادر گلدار خریده بود. از اونطرف محمدتقی اومد. یه نگاه به چادرم انداخت و به مادرم گفت: این چیه؟ مادرمم گفت: این چادره برا خواهرت خریدم. محمدتقی به من گفت: آبجی برو بیرون ؛ منم حرف گوش کردم و از اتاق بیرون اومدم. صدا محمدتقی میومد داشت به مادرم می گفت: مادرجون این چادر گلدار معنیش بده چرا شما این چادر گلدار و برا خواهرم خریدی. نباید آبجیم این چادر و سر کنه فقط باید چادرش مشکی؛ مشکی؛ مشکی باشه. چادر باید سر کنه که جلب توجه نکنه و زینت نباشه.
#تنفر_از_دروغ🌹
محمدتقی فوق العاده از دروغ گفتن بدش میومد حتی اگر به شوخی هم گفته میشد. زن داداشم بچه اولش دختر بود و برای به دنیا آوردن بچه دومش رفتیم بیمارستان. من رفتم یه سر به زن داداشم زدم و برگشتم پیش محمدتقی ؛ اونجا طبع شوخیم گل کرد و گفتم: محمدتقی زن داداش فارق شد؛ گفت: راست میگی؟ گفتم: بله ؛ گفت: بچه سالمه چی جیه؟ گفتم: دختره ؛ باز گفت: راست میگی؟ گفتم: نه بابا شوخی کردم. گفت: آبجی هیچ وقت دروغ نگو ؛ حتی به شوخی هم دروغ نگو خوب نیست. گفتم: چشم.
#علاقمتدیها
محمدتقی پا منبری حاج آقا راشدی بود و هرجا ایشون سخنرانی داشت می رفت. سخنرانیهای حاج آقا راشدی شبها ساعت ۱۱ پخش می شد ایشون می نوشتند. علاقه ی خاصی به رساله ی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه هم داشت. استعداد دلنوشتن و نویسندگیشم خوب بود که تو ستاد تبلیغات سپاه هم بیشتر می نوشت. ورزش دوچرخه سواری و فوتبال رو هم دوست داشت گاهی با برادرای دیگه باهم
می نشستند فوتبال تماشا می کردند و با دوچرخه به محل کارش می رفت و بعدها یه ماشین خرید
#رساله_امام🌹
محمدتقی رساله امام تهیه کرده بو و هر
وقت می خواست که قایم کنه می آورد من و
خانمش که قالی می بافتیم لابه لای رنگای قالی
قایم می کرد.
#لیست_ساواک🌹
محمدتقی همیشه به کاشان دوره ی قبل از پیروزی انقلاب رفت و آمد می کرد وفکر می کنم با خودش اعلامیه و نوار و رساله امام و این طور چیزا رو میبرد. و یه جورایی رابط بین اصفهان و کاشان بود و می رفت مردم و ارشاد می کرد و می گفت: کی خوبه کی بده ؛ حرف کی رو گوش کنید حرف کی رو گوش نکنید و این راه درسته و اون راه غلطه و هر جور که می تونست مردم آگاه و بیدار می کرد تا انقلاب به ثمر بنشینه. و به همین دلایل یبار تو کاشان همسایه ی عمه ام تو اداره ی امنیت کار می کرد اومده بود در خونه ی عمه ام گفته بود حاج خانم حواستون باشه به دامادد بگو مراقب باشه اسمت رفته تو لیست ساواک و کمین نشستند و جاهایی که رفت و آمد می کنه اسمشو دادند. ولی خدا را شکر هیچ وقت ساواک موفقم نشد که دستگیرش کنند.
#صدای_الله_اکبر🌹
اولین خونه ایم که قبل از انقلاب تو پشت بومش الله اکبر گفته شد خونه ی ما بود. محمدتقی رفت تو پشت بوم و با صدای بلند الله اکبر گفت. زمانی بود
که اعلام کردند هر کس انقلاب و می خواد وشاه رو نمی خواد الله اکبر بگه؛ فردای اونشب همسایه ها می گفتند: یعنی چی که میرید تو پشت بوم الله اکبر میگید. یکی دوتا از همسایه هامونم خیلی شاه دوست بودند و از اونائیم بودند که بزن بهادر بودند. ولی کار خدا جرات نمی کردند به ما حرفیم بزنند چون دیگه مردم اکثرا تو خط انقلاب بودند و حنای شاه دوستا دیگه رنگی نداشت. ما برادرام همیشه با دوستاشون تو زیر زمین خونه می رفتند اعلامیه و نوار امام و تکثیر می کردند. و یکجا هم نمی موندند هر شبی خونه ی یک کدوماشون قرار میزاشتند که یه وقت ساواک نفهمه و جاسوسای محلی نفهمند اینا باهم کارای انقلابی می کنند.
🌷🌷🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#رساله_امام
#راوی_خواهرزاده_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#حسن_احمدی
در سال ۵۷ هر روزی که می گذشت انقلاب به پیروزی بیشتر نزدیک می شد و در مدت این زمان دایی شهیدم حسن احمدی همچنان در راه انقلاب با اعتقاد و یقینی که در دل داشت به فعالیتهای انقلابی خود ادامه می داد و همراه پدرم در تظاهراتها و پخش اعلامیه همکاری می کرد. در همین راه هم یک روز پدرم بدست ساواک افتاد اما چون مدرکی از ایشان نداشتند آزادش کردند ولی ساواک با پرس و جو آدرس منزل را پیدا کردند. پدرم وقتی به منزل باز گشت گفت: ماموران شاه آدرس منزلمان را پیدا کردند و هر لحظه ممکن است به اینجا بیایند و این کتابها را پیدا کنند، آن زمان داشتن یک سری کتابها الخصوص کتاب رساله امام جرم محسوب می شد و هر کس را با این کتابها می گرفتند سخت شکنجه می کردند و یا اعدامش می کردند. دایی حسن که یک موتور داشت آمد و به پدرم کمک کرد و کم کم آن کتابها را از منزل ما به منزل خودشان منتقل کرد و بعد کف یکی از اتاقهایشان را کندند و کتابها را داخل پلاستیک گذاشتند و در آن گودال مخفی کردند و روی آن را با خاک و سیمان پر کردند و این کتابها همانجا بود تا بعد از پیروزی انقلاب رفتند و کتابها را از زیر خاک بیرون آوردند و به کتابخانه منزلمان برگرداندد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398