18.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️
🎥 #مستند_شهیدانه
🎞 #مسافران_بهشت (۷)
💠 #مدافع_اسلام (#شهید_ترور #خاش_زاهدان)
🌷 #شهید_حسن_مجیدی
🇮🇷 از #اصفهان
•┈•••✾🌷🕊🌷✾•••┈•
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#دیدار_آخر
#ازلسان_مادر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسینعلی_فصیحی
حسینعلی از سال ۱۳۶۳ تا پایان سال ۱۳۶۵ چهار بار دیگر راهی شد و گاهی مرخصی آمدنش خیلی طول میکشید. یکبار پدرش بیمار شده بود برای همین با او تماس گرفتم و خواستم به دیدن پدرش بیاید. وقتی آمد چند روزی ماند، منتظر بودم دوباره به جبهه برگردد. نگران بودم نکند در مدت مرخصیاش اتفاقی برایش بیفتد که توفیق شهادتش از او سلب شود! بعد از اینکه پدرش را ملاقات کرد، ناگهان گفت میخواهد به جبهه برود که دلم آرام شد. ۳۰ بهمن ۱۳۶۵ بود که ساکش را برداشت و با هم وداع کردیم و راهی جبهه شد. ساعتی بعد برگشت و گفت که به قطار نرسیده است. روز بعد یعنی اول اسفندماه، ناهار خانه برادرم میهمان بودیم. حسینعلی هم ساکش را برداشت تا بعد از ناهار راهی جبهه شود. هنگام ظهر مدام این پا و آن پا میکرد و برای رفتن آرام و قرار نداشت. در همان وضعیت گفت میخواهد سری به محلمان در خیابان خاوران بزند. بعدها مادر شهید مسعود فراهانی برایمان تعریف کرد که حسینعلی به در خانهمان آمد و وصیتنامه خودش و یک نوار کاست به دست من داد و گفت که به خانه رفتم و وصیتنامهام را نوشتهام و صدایم را هم ضبط کردهام و داخل نوار برای خانوادهام سفارشهایی مطرح کردهام. مادر شهید فراهانی میگفت: حسینعلی وصیتنامه را به دست من داد و تاریخی اعلام کرد، گفت که در آن روز شهید میشود و خواست بعد از شهادتش وصیتنامه را به دست خانوادهاش برسانم. حسینعلی همینطور گفت من دارم میروم و اگر سفارشی به مسعود دارید، بگویید. شهید مسعود فراهانی از دوستان نزدیک حسینعلی بود و قرابت خیلی زیادی با هم داشتند. مسعود قبل از حسینعلی به شهادت رسیده بود. مادر شهید فراهانی به حسینعلی گفته بود سلام من را به فرزند شهیدم برسان و سفارش دیگری ندارم. بعد حسینعلی به خانه برادرم برگشت و بعد از صرف ناهار پدرش او را به ایستگاه راهآهن برد و راهی جبهه شد. پسرم ۱۹ روز بعد یعنی ۱۹ اسفند سال ۱۳۶۵ در شلمچه با اصابت ترکش به شهادت رسید.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
روضه خانگی - حضرت علی اکبر(ع) - 1764.mp3
12.3M
🎙شرافت مات تشریفات والای علی اکبر...
🔻روضه #حضرت_علی_اکبر
(علیه السلام)
⏱#بیش_از_ده_دقیقه | 13:25
👤حاج علی #کرمی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
روضه خانگی - حضرت علی اصغر(ع) - 1185.mp3
12.42M
🎙گریه نکن جون رباب...
🔻روضه #حضرت_علی_اصغر
(علیه السلام)
⏱#بیش_از_ده_دقیقه | 15:49
👤کربلایی سید #مهدی_حسینی
#هفتم_محرم
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
17.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت علی اصغر(علیهالسلام)
☝ هر روز یک ماجرا از کربلا در بیانات رهبر انقلاب
🏴 #بعثت_خون
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
25.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما راه تو انتخاب کردیم حسین🕊
و زغیر تو اجتناب کردیم حسین 🕊
ما را اگر از حساب پروایی نیست🕊
روی کرمت حساب کردیم حسین 🕊
📹 عزاء بنی اسد در کربلا 🏴
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ #خاطره_ای_از_شهید_مدافع_حرم_محمد_حمیدی
#یه_گونی_پر_از_کادو
در شب یکی از عملیات های علیه تروریست های تکفیی داعش در شهر درعای سوریه ، ماموریت جهت جمع آوری #اطلاعات از تعداد نفرات و ادوات داعش را به شهید محمد حمیدی سپرده و وی را برای این کار اعزام کردم.
چند ساعت بعد که محمد از ماموریت شناسایی برگشت دیدم یک گونی بر پشتش انداخته و آرام و خرامان به سمت ما می آید. گفتم محمد این گونی چیست؟ با لبخند و خنده گفت ، رفتم براتون #کادو آوردم سردار. درب گونی را که باز کردم دیدم تعداد ۵ سر داعشی درون گونی است. گفتم اینها چیه دیگه تو مثلا برای شناسایی رفتی آخه!!! بازم خندید و گفت ، دیدم برای عملیات فردا هرچی تعداد این ها کمتر باشه راحت تر عمل میکنیم برای همین اینا رو برات کادو آوردم. ماشالله چه کادویی هم آورده بود!!!!
شهید حمیدی انقدر #نترس و #با_جسارت بود که در چهار سالی که در سوریه بود در عملیات های کمین متعدد توانسته بود بسیاری از اعضا و فرماندهان داعش را به #درک واصل کند . تمام نیروهای داعش و موساد اسراییل و نیروهای معارض نیز از نام ایشان که ملقب به #ابوزینب شده بود در سوریه وحشت داشتند. و نیروهای سپاه قدس و فاتحین و زینبیون و نیروهای دیگر به بودن کنار ایشان #افتخار می کردند.
✍ #راوی:سردار امامقلی فرمانده شهید مدافع حرم محمد حمیدی در سوریه
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ #خاطرات_افلاکیان
دايي مصطفي خيلي ما را دوست داشت ما #پدرمان را از دست داده بوديم . يك روز آمد به من گفت مي خواهم امتحان شهري گواهينامه بدهم اگر قبول شدم #هديه خيلي خوبي برايت مي آورم . اتفاقا قبول شد و هديه بسيار خوبي براي من آورد .
✍ #راوی:خواهر زاده شهید
🌷 #شهید_مصطفی_صادقی🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398