#حدیث_روز 🌸🍃 قال علی (علیه السلام): انما یجمع الناس الرضا و السخط و انما عقر نافة ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا. امام علی (علیه السلام): راضی بودن و ناراضی بودن به کاری مردم را در آن کار شریک می گرداند. ناقه ثمود را تنها یک مرد پی کرد اما خداوند همه قوم ثمود را عذاب داد؛ زیرا همه به کار آن مرد راضی بودند. #صبح_بخیر☀️ 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

#فال_روزانه ❤️💜 فروردین : رزق و روزی حلال در زندگی تان به دست می آورید اتفاقات خوشایندی در آینده برای تان به وجود خواهد آمد سعی کنید در زندگی تان خودتان را به فساد آلوده نکنید و در مسیر های موفقیت قدم گذاری کنید. اردیبهشت : به زودی خبرهای خوشحال کننده از طرف شخصی دریافت خواهید کرد که برایتان موفقیت و سربلندی را در زندگی به وجود می آورد و شما را به موفقیت های بالایی خواهد رساند. خرداد : به زودی معاملات پولی و مالی در پیش رو دارید که برایتان موفقیت آمیز خواهد بود سود و درآمد بسیاری نصیبتان خواهد شدکه باعث می‌شود در زندگیتان به آرامش و آسایش دست پیدا کنید. تیر : سعی کنید انرژی های منفی را از وجود خود خارج کنید تا بتوانید خوشبختی را در زمینه زندگی و کاری به دست بیاورید و خودتان را به هدف هایتان در زندگی برسانید. مرداد : برای اینکه زودتر به هدف و خواسته های قلبی تان دست پیدا کنید باید برای خود برنامه ریزی داشته باشید تا بتوانید خیلی زود خودتان را به اهدافتان نزدیک کنید و شادی را در خود ایجاد کنید. شهریور : با افراد مشهور و شهرتمند ملاقات خواهید کرد که برایتان موفقیت های فراوانی را به وجود می‌آورد باعث می‌شود شما در مسیرهای درست زندگی قدم گذاری کنید و راه خوشبختی و آرامش را به دست بیاورید. مهر : از مشکلات زندگی هراسی به دل خود راه ندهید به زودی به آرامش و آسایش دست پیدا می کنید و به تمام مشکلات تان غلبه خواهید کرد شما می توانید خودتان را به هدف هایتان برسانید. آبان : به زودی شخصی از راه دور به دیدارتان می‌آید این باعث خوشحالی و نشاط در شما می شود آن شخص به شما پیشنهاد های فوق العاده عالی را خواهد داد که آینده‌تان را به طور کلی با سازی می کند و شما را به موفقیت میرساند. آذر : به زودی صاحب ملک یا املاکی بزرگ خواهید شد که برایتان در آینده موفقیت آمیز خواهد بود باعث می‌شود شما به مقامات بالا و خوشبختی دست پیدا کنید و خودتان را از حالت نگرانی و استرس خارج کنید. دی : بهتر است در زندگی از شکست نهراسید با شجاعت به تمام مشکلات زندگیتان غلبه کنید تا خیلی زود به موفقیت های بالایی دست پیداکنید و خودتان را به آرامش و آسایش در امورات زندگی برسانید. بهمن : ممکن است تغییر و تحولاتی در شما به وجود بیاید که باعث سربلندی و پیروزی بالایی در شما می شود موفقیت بسیار عالی نصیبتان می شود و شما می توانید خودتان را به مقامات بالا و خوشبختی برسانید. اسفند : بهتر است هر چه زودتر خودتان را از غم و اندوه زندگی نجات دهید و به سربلندی و موفقیت های بالایی قدم گذاری کنید برای خود کاری را فراهم سازید تا از این حس و حال شما را خارج کند. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

سوال ۷۵۲🌸🍃 نمی تونم درست با دیگران ارتباط برقرار کنم فاطمه ( تحصیلات : دبیرستان ، ۱۵ ساله ) با عرض سلام و خسته نباشید.من خجالتی هستم.اصلا نمی تونم با دیگران راحت باشم یا ارتباط برقرار کنم.مثلا وقتی خونه مادربزرگم میرم نمیتونم احوال پرسی کنم و معمولا ساکت یه جا میشینم و این موضوع خود من را هم می رنجاند.اصلا نمی دونم در مورد چه موضوعی حرف بزنم.یا اینکه وقتی با کسی چشم تو چشم میشم خجالت میکشم.از اینکه یه حرفی رو بزنم یه جورایی میترسم یا خجالت میکشم.خیلی سعی کردم خودم رو اصلاح کنم ولی نشده.با دوستام یا پدر و مادر یا خاله و داییم و کسایی که هم سن من هستن راحتم ولی با عمو یا عمه یا پدربزرگ و مادربزرگ و.....خیلی سخت ارتباط برقرار میکنم و اصلی ترین مشکلم اینه که نمی دونم درباره چی حرف بزنم.همیشه در حد سلام و یه حال و احوال ساده حرف میزنم و با صدای مراسم و یواش حرف میزنم که تمامی اینها مرا آزار میدهد.من اعتماد بنفس خیلی کمی هم دارم.خآاهشا به من کمک کنید.ممنون مشاور: خانم مولوی زاده با سلام خدمت شما خواهر گرامی دوست عزیز؛ همانگونه که خود نیز اشاره داشتید کمرویی شما ناشی از عدم اعتماد به نفس کافی در شما بوده و شما دوست عزیز با تقویت و افزایش اعتماد به نفس در خود می توانید به رفع این کمرویی کمک نمایید. شما دوست عزیز با مطالعه کتابهایی که در زمینه تقویت و افزایش اعتماد به نفس وجود دارد می توانید به برطرف نمودن این مسئله اقدام نمایید. البته برخی از این تکنیک ها را به طور خلاصه خدمت شما عرض مینمایم ولی این موارد کفایت نکرده و توصیه می گردد با مطالعه و تحقیق اطلاعات خود را در این زمینه کامل نموده تا در این موضوع به موفقیت کامل دست یابید: 1) با ارزیابی منصفانه از خود و داشتن درک درست از توانایی ها، نسبت به کاهش انتقادات یا بازخوردهای منفی که به خودتان می دهید کوشش کنید تا به تقویت اعتماد به نفس شما کمک نماید. 2) قدرت نه گفتن را تمرین نمایید. تحقیقات نشان داده که هر چقدر نه گفتن برای فرد دشوار شود احتمال ابتلا به اضطراب و افسردگی افزایش یافته و به دنبال آن اعتماد به نفس در اشخاص کاهش می یابد. با تمرین نه گفتن در شرایطی که موافق حال درونی شما نمی باشد به تقویت اعتماد به نفس خود کمک کنید. 3) به دنبال پیروزی ها و موفقیت های کوچک در زندگی خود باشید. پیروزی های کوچک سبب افزایش هورمون تستوسترون در فرد گردیده و باعث روحیه قدردانی و افزایش انگیزه در فرد خواهد گردید. 4) یک راهنما و مشوق برای خود پیدا کنید. با داشتن دوستی که شما را مورد تشویق قرار دهد و راهنمایی های مثبت به شما بدهد اعتماد به نفس شما خودبخود افزایش می یابد. 5) به طور منظم ورزش کنید. 6) لباس شیک بپوشید. پوشیدن لباس شیک علاوه بر اینکه نگرش دیگران را نسبت به شما مثبت می نماید مانند آیینه عمل نموده و با دریافت بازخورد مثبت از اطرافیان ، اعتماد به نفس شما را تقویت می نماید. بکارگیری این موارد از جمله راهکارهایی است که به شما در این راستا کمک نموده و با افزایش اعتماد به نفس شما کمرویی و حالت خجالتی در شما به مروز از بین رفته و به راحتی با اطرافیان خود ارتباط برقرار می نمایید. با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

#همسرداری 🌿 شرط و شروط‌های ازدواج موفق آماده ازدواجید؟ فکر می کنید وقتش رسیده که یک خانواده جدید تشکیل دهید و زندگی تازه ای را بسازید؟ پس قبل از هر چیز باید بدانید که برای داشتن یک ازدواج موفق، مقدماتی لازم است که بدون آنها ممکن است زندگی تان با شکست رو به رو شود. بارها شنیده اید که صرف رسیدن به سن خاص و بلوغ جسمی و جنسی، برای تحقق ازدواجی موفق و مطمئن یافی نیست و علاوه بر آن فرد باید به حدی از رشد و آمادگی روان شناختی رسیده باشد تا بتواند عهده دار مسئولیت ها و نقش های جدیدش شود. برای رسیدن به این حد، شما نیازمند یادگیری مهارت های زندگی هستید. مهارت هایی که در یک زندگی مشترک به کارتان می آیند و گره از مشکلاتتان باز می کنند. هر کدام از ما برای موفقیت در ازدواج نیازمند حد نصابی از رشد شناختی، عاطفی و رفتاری هستیم یه صلاحیت و توانمندی مان برای شروع زندگی مشتری را مشخص می کند؛ حداقل هایی یه به مرور زمان و متناسب با مراحل بعدی زندگی (پذیرش نقش ها و موقعیت های جدید) رشد می ینند و یامل می شوند. شرط اول: سلامت روانی از آنجا یه حالات جسم و روح در ییدیگر اثرگذار هستند، اختلال و ناهنجاری هر یی می تواند در دیگری نیز اثرگذار باشد. فردی یه از اختلالاتی چون افسردگی، اضطراب، استرس، وسواس و ... رنج می برد باید بداند یه این موارد می تواند در زندگی آینده او و نحوه تعامل با همسر و فرزندان آثار نامطلوبی را داشته باشد و ضروری است تا حد امیان در یاهش و درمان این اختلالات بیوشد. شناخت شخصی مهمترین مقدمه لازم برای انجام ازدواجی سعادتمندانه را، می توان یسب شناخت و آگاهی عنوان کرد که این شناخت شامل شناخت شخصی، غریزه جنسی و شناخت نقش ها و مسئولیت هاست. فردی یه می خواهد ازدواج یند باید تعریفی از خود داشته و هویت یافته باشد. جوانی یه هنوز به روشنی نمی داند ییست؟ از چه ظرفیت ها و توانمندی هایی برخوردار است و چه علایقی دارد؟، آیا می تواند با ازدواج و ورود به مرحله جدید زندگی، از عهده مسئولیت ها و نقش های خود به خوبی برآید؟ از آنجا یه انگیزه جنسی مهم ترین عامل در سوق دادن انسان به سمت ازدواج است، شناخت دقیق این غریزه و آگاهی از نحوه عمل و یاریرد آن، جوان را در مدیریت و ینترل این غریزه یمی خواهد یرد. آگاهی از تفاوت های زن و مرد شناخت خصوصیات جنس مخالف بسیار حائز اهمیت است؛ شناختی یه به منظور انتخاب او برای زندگی مشتری صورت می پذیرد و آگاهی از این ویژگی ها و تفاوت ها برای یسی یه در صدد ازدواج برآمده لازم است تا بتواند در مواجهه و تعامل با همسر خود رفتار مناسب داشته باشد. مثلاً از جمله تفاوت های عمده بین زن و مرد، عاطفی تر بودن زنان نسبت به مردان است یه عدم آگاهی و مدیریت صحیح آن می تواند دردسر ساز باشد، همچنین دیدگاه زنان و مردان نسبت به ارتباط و مسائل جنسی نیز تفاوت هایی با ییدیگر دارد. شناخت نقش ها و مسئولیت ها شناخت نقش ها و مسئولیت ها چیزی است که اغلب جوان ها آن را نادیده می گیرند. برخی از مردها و یا زن ها هستند یه آگاهی بسیار یم و ناچیزی نسبت به وظایف و مسئولیت های خویش دارند. در واقع از مهم ترین آمادگی های لازم برای آغاز زندگی مشتری، مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری است. با شروع زندگی مشتری زن و مرد عنوان و جایگاه جدیدی پیدا می ینند و باید نسبت به ییدیگر حقوق و تیالیفی را پذیرا باشند و بهترین زمان آموختن این حقوق و تیالیف همان سنین آستانه ازدواج است. بلوغ عاطفی، قابلیت درک احساس دیگران یا همدلی است و در این بین به جهت نیاز عاطفی بیشتری یه در جنس زن نهفته است، مسئولیت مرد در برآورده ساختن این نیاز به مراتب بیشتر خواهد بود آمادگی عاطفی– هیجانی عواطف و هیجانات، بخش مهمی از شخصیت انسان را شیل می دهند و در تصمیم گیری ها و رفتارهای انسان به ویژه در ارتباط با زندگی مشتری نقش مهمی دارند. از جمله این آمادگی ها تحقق بلوغ عاطفی در زوجین است. بلوغ عاطفی، قابلیت درک احساس دیگران یا همدلی است و در این بین به جهت نیاز عاطفی بیشتری یه در جنس زن نهفته است، مسئولیت مرد در برآورده ساختن این نیاز به مراتب بیشتر خواهد بود. مهارت ابراز صمیمیت توانایی ابراز محبت و صمیمی بودن یه از نشانه های رشد و بلوغ عاطفی جوان است، باید قبل از ازدواج حاصل شده باشد و جوان آماده ازدواج، باید به اهمیت این موضوع واقف باشد یه ییی از مهمترین سرمایه های او برای زندگی موفق، رسیدن به همین رشد و توانمندی است. #ادامه_دارد 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

#داستان_زندگی 🌸🍃 گفت:داره به ترانه تو درساش کمک میکنه گفتم:اوکی پاشو برو پایین منم بیام -آها برم مزاحم نباشم؟ -دقیقا...میخوام لباسمو عوض کنم خنده ای کرد و رفت بیرون و درم بست با خودم گفتم..خب این ترلان هم عاشق شوهرشه.متین دانشور یه پسر 30 ساله که پول پدرش از پارو بالا میرفت و تو شرکت خودشو پدرش کار میکرد و دوتا برادر داشت که یکیشون آلمان درس میخوند و اون یکی هم دانشجو بود البته برادر متین که دانشجو بود توعروسی ترلان و متین منو دیده بود عاشق شده بود.. یهو ترانه مثل چی درو باز کرد پرید تو همونجوری که سیب تو دستشو گاز میزد گفت کی عاشقت شده؟ دهنم باز موند..فهمیدم داشتم این آخریا فکرامو بلند بلند میگفتم اونم که همش تو هال طبقه دوم مثلا درس میخوند با گیجی گفتم:مبین برادر متین نیشش باز شد:آخ جون توام میری از شرت راحت میشم چشم غره ای بهش رفتم ولی افاقه نکرد..با خودم گفتم چرا من برای این توضیح دادم کی عاشقم شده؟ که ترانه نذاشت به افکارم برسم:آخ نه حواسم نبود شوهر شما آقا شهابه اینو که گفت جوش آوردم گذاشتم دنبالش که از اتاق رفت بیرون و درو بهم کوبید حوصله لوس بازی ست کردن لباسام رو تا با رنگ چشمام نداشتم به تفکر خودم خندیدم و رفتم سر کمدم یه تونیک آبی آسمانی و شلوار دمپا گشاد همون رنگی پوشیدم..موهامم شونه زدم و رفتم پایین پیش بقیه مامان تو آشپزخونه بود..بابا و متین هم شطرنج بازی میکردن..ترانه هم باز سیب دستش بود و تی وی میدید ترلان هم داشت بین آشپزخونه و میز شطرنج چرخ میخورد نمیدونست کدوم ور بمونه.نمیدونم چرا باز خندم گرفته بود که این با خودش درگیره که کجا بره.. تلفن زنگ خورد..رفتم برش داشتم..پریسا بود:الوووووو ترنم خدا خفت کنه -وا عوض سلام کردنته؟ -خب بابا سلام -علیک سلام.چی شده؟! -انقد فکر کردم مخم ترکید -مخ داشتی مگه؟ -خفه عزیز دلم -بیتربیت..دوروزه مودب شدم نمیزاریدااا.حالا به نتیجه ای هم رسیدی؟ -آخ آره با ذوق گفتم:چی؟؟؟؟ گفت:همونی که مانیا گفت..بری بمیری دوست داشتم بغل دستم بود تا میخورد میزدمش خیلی سردگفتم:کاری نداری؟ و بدون این که منتظر جوابش بشم گوشی رو قطع کردم و بلند جوری که همه بشنون گفتم:هر کی با من کار داشت بگید ترنم گفته بره بمیره همه چشاشون گرد شده بود..خب میخواستم حرف خود پریسا بهش برگرده تلفن زنگ خورد خودم بهش نزدیکتر بودم..برداشتم گفتم برو بمیر و باز قطع کردم دوباره زنگ خورد برداشتم و عصبی گفتم:هااااان؟چه مرگته؟ یهو صدای دوست مامان از اون طرف باعث شد هفت رنگ عوض کنم و با گفتن یه ببخشید گوشی رو بندازم تو بغل ترلان که بغل دستم ایستاده بود و میخواست ببینه چه خبره..و خیلی عادی و آروم رفتم نشستم کنار ترانه تی وی ببینم برای اینکه ذهنمو منحرف کنم از گند بزرگی که زده بودم گفتم:ترانه تو درس نداری؟ -فک کنم تابستونه -پس چرا هر روز کتاب دستته؟ -رمان میخونم خب توام رمان خون شدی برای من؟بشین درس بخون پایه ات قوی شه فرصت جواب دادن بهش ندادم و رفتم تو آشپزخونه کمک مامان که تازه تلفنش تموم شده بود .ترلان هم نتونست از شطرنج که خیلی دوست داشت ولی خب اصلا توش استعداد نداشت بگذره مامانو تنها گذاشته بود .پامو که گذاشتم تو آشپزخونه یادم افتاد با مامان قهرم ولی خب دیگه رفته بودم تو آشپزخونه.یکم کمکش کردم ولی همش تو فکر بودم چه غلطی کنم با شهاب شهاب بد نبود.قیافه اش خوب بود تیپش خوب بود اصلا همه چی تموم بود ولی خب من نمیخواستمش..ملاک من این چیزا نبود یه آدم دروغگوی بیشعور بی فرهنگ بشه شوهرم..زوریــه؟..بمیری شهاب بمیری تو همین فکرا بودم که ترلان اومد تو آشپزخونه و گفت:مامان تلفن کارت داره.با خودم گفتم وا تلفن کی زنگ خورد ما نفهمیدیم؟!!کلی هم به این موضوع زنگ خوردن تلفن فکر کردم که با دست ترلان که کوبید تو بازوم به خودم اومدم: مگه مرض داری؟ -نه ذوق دارم -واسه؟؟؟ -عروس شدن خواهرم -بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ -مرگ..زن عمو بود زنگ زده بود بگه به جای پس فردا شب فردا شب میان برای خواستگاری -ظاهرا زن عمو همه چی رو به خودت گفت مامان رو چیکار داشت دیگه؟ -گفت بده یه حالی هم از مامانت بپرسم زیر لب گفتم:و یه حالی هم از ترنم بگیرم ترلان گفت:چیزی گفتی؟ من:نه.. -الان خوشحالی تو؟ فقط بر و بر نگاش کردم که شونه ای بالا انداخت و رفت از آشپزخونه بیرون تو دلم گفتم: بیا اینم از خواهر ما..همون برم به دوستام بگم بهتره.انگار این خودش مشتاقه بدتر عوض کمک کردن میزنه کاسه کوزمو میریزه بهم.ایشش شوهر ندیده خودم به جمله آخر خودم خندیدم و ظرف میوه رو برداشتم رفتم تو هال نشستم و میوه هارو گذاشتم همونجا و بلند داد زدم: بیاید میوه بخوریم دور هم..که ترانه مثل میوه ندیده ها نفر اول با سر اومد تو هال و باز سیب برداشت

موندم علاقه اش به سیب چرا انقدر عجیب بود..سیرمونی نداشت..یه خیار برداشتم و همینجوری گاز میزدم و باز رفتم تو فکر.تو فکرم همش شهابو فحش میدادم:ای الهی بمیری که زبون آدم سرت نمیشه میگم نمیخوام جمعش کن این مسخره بازی رو گوش نمیدی.دیوونه،خودخواه، روانی، بیمار... #ادامه_دارد

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 ماجراى گرايش سلمان به اسلام من دهقان زاده بودم ، از روستاى ((جى )) اصفهان .(87) پدرم كشاورز بود و به من خيلى علاقه داشت ، نمى گذاشت با كسى تماس داشته باشم ، در آيين مجوس بودم و از آيين ديگر مردم خبر نداشتم . پدرم مزرعه اى داشت روزى دستور داد كه به مزرعه بروم و سركشى كنم . در راه به كليساى مسيحيان رسيدم . كه گروهى در آنجا به نماز و نيايش مشغول بودند. براى آگاهى بيشتر درون كليسا رفتم . راز و نياز آنها مرا به خود جذب كرد. تا غروب در همانجا ماندم و به مزرعه پدرم نرفتم . در آنجا پى بردم دين آنها بهتر از دين پدران ماست . غروب شده بود به خانه برگشتم . پدرم پرسيد: كجا بودى ؟ چرا دير كردى ؟ گفتم : به كليساى مسيحيان رفته بودم ، مراسم دينى و نماز و نيايش آنها برايم شگفت انگيز بود. با فكر و انديشه دريافتم آيين آنها بهتر از آيين پدران ماست . پدرم گفت : آيين پدرانتان بهتر است . گفتم : نه ! دين آنها بهتر است . آنها پرستش خدا را مى كنند و در درگاهش عبادت و بندگى انجام مى دهند. ولى شما به آتش پرستش مى كنيد كه با دست خودتان آن را روشن ساختيد. هرگاه دست برداريد خاموش مى گردد. پدرم ناراحت شد و مرا زندانى كرد و به پايم زنجير بست . به مسيحيان پيغام دادم من دين آنها را پذيرفته ام ، مركز اين دين كجا است ؟ گفتند: در شام است . گفتم : هرگاه كاروانى از شام آمد هنگام برگشت به من اطلاع دهيد همراهشان به شام بروم . كاروان تجارتى از شام آمد من از بند پدر گريخته ، همراهشان به شام رفتم . سلمان در مكتب اسقفهاى مسيحى پرسيدم : بزرگترين عالم دين مسيح كيست ؟ گفتند: اسقف رئيس كليسا. به حضورش رسيدم و گفتم : مى خواهم در خدمت شما باشم و مرا تعليم و تربيت كنى . او هم پذيرفت . مدتى در محضر وى به كسب و دانش پرداختم . او آدمى دنيادوست بود. چندان مورد رضايتم نبود... چشم از جهان فرو بست . جانشين او آدمى زاهد و باتقوا بود، مدتى با ميل و رغبت نزدش ماندم ، ولى طولى نكشيد او هم دنيا را وداع گفت . پيش از وفاتش از راهنمايى خواستم كه بعد از فوت او نزد چه كسى بروم و به چه كسى مرا سفارش مى كنى ؟ گفت : فرزندم من دانشمندى را در موصل سراغ دارم كه مردى وارسته است پس از فوت من نزد ايشان برو! من به موصل رفتم محضر آن دانشمند رسيدم و گفتم : فلانى مرا به شما توصيه كرده است . مدتى نزد ايشان بودم ، مرگ او نيز فرا رسيد. گفتم : شما دنيا را وداع مى كنيد، مرا به چه شخصى توصيه مى كنيد؟ گفت : فرزندم ! شخص شايسته اى را سراغ ندارم جز آنكه مردى در نصيبين است او انسانى لايق مى باشد پيش او برو! پس از فوت او به نصيبين رفتم و خدمت آن عالم رسيدم او را مرد شايسته ديدم مدتى در نزدشان ماندم تا اينكه وفات نمود هنگام مرگ مرا سفارش ‍ كرد پيش دانشمندى در عموريه (يكى از شهرهاى شام ) بروم من به عموريه رفتم و خدمت آن دانشمند مسيحى رسيدم . او هم مرد لايقى بود. مدتى در نزد او به كسب و دانش پرداختم ... هنگام مرگ او نيز رسيد. از او درخواست كردم مرا به كسى سفارش كند؟ وى گفت : كسى را مثل خودم باشد سراغ ندارم ولى در آينده اى بسيار نزديك پيامبرى در سرزمين عرب برانگيخته خواهد شد كه از زادگاه خود (مكه ) به جايى كه از درختان نخل پوشيده و بين دو بيابان سنگلاخ قرار دارد (مدينه ) هجرت خواهد كرد و از نشانه هاى آن پيامبران اين است : 1 - در ميان دو شانه او مهر نبوت نقش بسته است . 2 - هديه را مى پذيرد و از آن مى خورد. 3 - اما از صدقه نمى خورد. با اين نشانه ها او را به خوبى مى شناسى شما بايد خود را به او برسانى ! سلمان عازم مدينه شد پس از دفن آن دانشمند به كاروانى كه براى تجارت عازم عربستان بود پيشنهاد كردم تمام سرمايه ام را در اختيار شما مى گذارم مرا همراه خود ببريد! آنها قبول كردند. ولى در بين راه به من خيانت كرده به عنوان برده به يك نفر از يهوديان فروختند. او امر به محل خود كه پر از درختان خرما بود برد. من به طمع اينكه آنجا همان سرزمين موعود است ، به سر بردم . ولى آنجا نبود. تا اينكه يكى از يهوديان (بنى قريظه ) مرا از آن يهودى خريد همراه خود به مدينه برد. #ادامه_دارد 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

سوال ۷۵۳🌸🍃 همسرم خیلی لجباز هست ه ( تحصیلات : فوق لیسانس ، ۳۳ ساله ) باسلام همسرم خیلی لجباز هستند برای حرفم ارزش قائل نیست تا شروع به صحبت می کنم پرخاشگری می کند حتی گاهی دست درازی می کند چه کنم به من توجه کند به حرفم بها بدهد بداند برای بهبود زندگیمان نظر میدهم به خودش گفته ام اما باز کار خودش را میکند مثل بچه ها میماند تورو به خدا کمکم کنید زندگی بافرد لجباز خیلی سخته مشاور: خانم مولوی زاده با سلام خددمت شما خواهر گرامی دوست عزیز؛ مسئله شما بسیار کلی مطرح گردیده است. البته رفتار پرخاشگرانه از جانب همسر شما و خشونت فیزیکی وی می تواند دلایل ریشه ای در روابط شما داشته باشد و حاکی این پیام است که ایشان نیز در روابط همسری با شما دچار مشکل گردیده و این رابطه نیاز به مراقبت بیشتری دارد. حتی وی با لجاجت های خود این پیام را به شما می دهد که نیازهای وی (اعم از جنسی و یا روحی – روانی یا هردو) بطور کامل مرتفع نگردیده و از جانب شما انتظار بیشتری در این رابطه دارد. در اینجا توصیه می شود شما با مراقبت بیشتر نسبت به برآوردن نیازهای همسرتان دقت توجه بیشتری اعمال نموده و به بهبود و ارتقاء رابطه همسری خود بیش از پیش بپردازید. شما به عنوان همسر به هیچ عنوان نباید اقتدار همسر خود را دچار ضعف نمایید چرا که اگر مرد لطمه ای به اقتدارش وارد گردد این صدمه رابطه را دچار آسیب می کند و تبعات منفی در پی خواهد داشت. شما با ارزش نهادن به وی، احترام گذاشتن و محبت کردن به او سعی نمایید که این اقتدار را روزبروز تقویت نموده تا رابطه زناشویی شما بهتر و بهتر گردد. شبیه دانستن رفتارهای همسرتان به رفتارهای کودکانه و اذعان آن بشدت اقتدار وی را دچار آسیب رسانده و عواقب آن نیز بیش از هر کس متوجه خود شما می گردد. هر چقدر مرد شما احساس مردانگی بیشتری کند و شما نیز با ایفای درست نقش زنانه و لطافت ها و دلبری های زنانه در خانه ظاهر گردید رابطه شما روز بروز بهتر و بهتر گردیده و دیگر شاهد این گونه آسیب ها در رابطه زناشویی خود نمی گردید. دقت در اجرای رفتارهای زنانه و ناز و کرشمه های زنانه و بدور بودن از رفتارهای مردانه در زن جذابیت بیشتری ایجاد نموده و باعث جذب همسر می گردد. مردان اصولا از ایفای نقش مردانه و تحکم و ریاست در زمینه های مختلف در زن احساس بیزاری داشته و این رفتارها را در وجود همسر خود پذیرا نبوده و در آنها احساس لجاجت و سرسختی ایجاد می نماید. بالعکس رفتارهایی که حاکی از ارزش قائل شدن برای نقش مرد در خانواده می باشد و بوی اطاعت و فرمانبری می دهد در آنها احساس خوب اقتدار پررنگ می گردد. مثلا گفتن عباراتی نظیر «چشم» ، «هر چه همسرم بگه» و اینگونه رفتارها و گفتارها در آن باعث می گردد که عشق و علاقه بیشتری نسبت به همسر خود داشته و رابطه برای آنها لذت بخش خواهد بود. زنان تنها با تقویت اقتدار مردان خود به زیبایی و هنرمندی می توانند رابطه را به سمت یک رابطه مطلوب زناشویی سوق داده و با هنرمندی تمام با جلب عشق و محبت همسر خود سکان دار زندگی زناشویی گردند. در اینجاست که مرد سر به زیر خواسته ها و نظرات همسر خود نهاده و زندگی زناشویی به کام هر دوی آنها چرخیده و با لذت در کنار یکدیگر زندگی شاد و شیرین خواهند داشت. با آرزوی خوشبختی برای شما دوست عزیز 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

#نکات_سلامتی 🍏 وقتی لوله های رحمی به هم می چسبند ******************** لوله‌های رحمی یکی از مهم‌ترین اعضای داخلی لگن به حساب می‌آید که سلامتی آنها هم تاثیر بسزایی در باروری خانم‌ها دارد. بنابراین وجود هر گونه مشکلی در این لوله‌ها یا بروز هر نوع اختلالی در این بخش از بدن می‌تواند مسائل متعددی را برای خانم‌ها ایجاد کند و به همین دلیل باید مراقبت‌های لازم در این زمینه صورت بگیرد. از طرف دیگر، با توجه به این‌که برخی از اختلالاتی که در لوله‌های رحمی ایجاد می‌شود، ممکن است به نازایی منجر شود، اهمیت رسیدگی به سلامت آنها نیز بیشتر خواهد شد. در این میان، یکی از مشکلاتی که خیلی‌ها نگران روبه‌رو شدن با آن هستند، چسبندگی لوله‌های رحمی است. افراد زیادی هم فکر می‌کنند انجام هر نوع عمل جراحی می‌تواند آنها را در معرض خطر این مشکل قرار دهد یا بر این باورند که به تاخیر انداختن بارداری در ایجاد چسبندگی موثر است. برای همین هم چنین افرادی، از راه‌حل‌های متفاوتی برای پیشگیری از بروز چسبندگی کمک می‌گیرند؛ در صورتی که با این روش‌ها نمی‌توان با تمام عوامل موثر در بروز چسبندگی مقابله کرد. چسبندگی چطور اتفاق می‌افتد؟ وقتی درباره چسبندگی لوله‌های رحمی صحبت می‌شود، این سوال به ذهن خیلی‌ها می‌رسد که لوله‌های رحمی چیست و چه وظیفه‌ای دارد؟ دکتر فرناز مشیری، جراح و متخصص زنان، زایمان و نازایی در پاسخ به این پرسش چنین توضیح می‌دهد: در بدن خانم‌ها ابتدا دهانه رحم و پس از آن رحم قرار دارد و بعد از آن نیز لوله‌های رحمی (لوله های فالوپ) که لوله‌های باریکی هستند، قرار گرفته، این لوله‌ها در انتها پهن و کمی بازتر می‌شوند و شاخه‌های انتهایی آن مانند بادکش کنار تخمدان قرار می‌گیرد. بنابراین همین که تخمک در هر سیکل قاعدگی آزاد شود، حالت مکشی که لوله‌ها کنار تخمدان دارد باعث می‌شود تخمک به داخل لوله کشیده شود. داخل لوله‌ها هم مژک‌هایی وجود دارد که وقتی تخمک وارد لوله شد، آرام آرام شرایط حرکت تخمک را به داخل رحم فراهم می‌کند. اگر به هر دلیلی این مژک‌ها که داخل لوله‌های رحمی قرار دارد، آسیب ببینند یا مشکلی در شکم ایجاد شود که تحرک لوله‌ها را از بین ببرد، ممکن است مشکلی که میان عموم افراد به عنوان چسبندگی لوله‌های رحمی شناخته شده، فرد را درگیر کند. چسبندگی لوله های رحمی علامت خاصی ندارد و بیماران اغلب به صورت ثانویه به پزشک مراجعه می‌کنند؛ ثانویه با دردهای شدید یا ثانویه با نازایی و... که در این مواقع، پزشک باید شرح حالی از بیمار بگیرد و مشکل را تشخیص دهد از عفونت تا جراحی چسبندگی لوله‌های رحمی می‌تواند علل مختلفی داشته باشد و عوامل متعددی در بروز این مشکل نقش ایفا می‌کند. دکتر مشیری با بیان این مطلب، به عفونت‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: این التهاب‌ها می‌تواند ناشی از عفونت‌های مکرری باشد که خانمی به آن مبتلا شده و پس از این‌که وارد لگن شده، لوله‌ها را درگیر کرده است. در صورتی که درمان بدرستی انجام نشود، این مشکلات گریبانگیر لوله‌های رحمی نیز خواهد شد. در کسانی که از IUD استفاده می‌کنند نیز احتمال التهاب‌های لگنی و لوله‌های رحمی بیشتر است. بنابراین میان این افراد هم بیشتر شاهد بروز چسبندگی خواهیم بود و به همین علت در خانم‌هایی که هنوز زایمان نکرده‌اند، IUD را به عنوان روش جلوگیری پیشنهاد نمی‌کنیم. البته باید به این موضوع هم توجه داشته باشیم که همه افراد هم این مشکلات را پیدا نخواهند کرد، ولی توجه به این نکته ضروری است. علاوه بر این موارد، اگر خانمی به دلیل پارگی کیست تخمدان جراحی شود یا آپاندیسیت داشته باشد و دیر به فکر بیفتد، مواد داخل شکم پراکنده شده و با وجود جراحی باز هم به دلیل این‌که مواد داخل شکم رها شده، می‌تواند باعث چسبندگی رحم و لوله‌های رحم به روده‌ها شود و همین موضوع به کم شدن میزان تحرک لوله‌ها منجر خواهد شد. در مورد اندومتریوز باید گفت در هر سیکل قاعدگی خونی است که به داخل شکم برگشت پیدا می‌کند؛ بنابراین می‌توان گفت برگشت خون قاعدگی تقریبا برای تمام خانم‌ها اتفاق می‌افتد، اما این‌که چرا بعضی از افراد در اثر این برگشت خون دچار اندومتریوز می‌شوند و دیگران نمی‌شوند هنوز مشخص نیست. طی این بیماری، بافت رحم در جای دیگری غیر از رحم از جمله داخل شکم جایگزین خواهد شد و با وجود این‌که اندومتریوز هیچ وقت سرطانی نمی‌شود، اما عواقب بدی برای بیمار به دنبال خواهد داشت. چون در هر جایی که داخل شکم جایگزین شود، همان‌جا می‌چسبد، عمیق و بزرگ می‌شود و چسبندگی‌های بسیار بدی برای بیمار ایجاد می‌کند. #ادامه_دارد 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

#داستان_یک_اشتباه ❌🌸 ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻡ. ﻧﯿﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﺐ ﻫﻢ ﺟﺴﺪ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺧﻮﺩﺭﻭﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺯﺍﺑﻞ ﺁﺗﺶ ﺯﺩﻡ. ﺑﻘﺎﯾﺎﯼ ﺟﺴﺪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﯿﺴﻪ ﻧﺎﯾﻠﻮﻧﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺩﻓﻨﺶ ﮐﺮﺩﻡ. ﺑﺎ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ «ﺣﺴﯿﻦ» ﻭ «ﻣﻮﻧﺎ» ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﺑﻘﺎﯾﺎﯼ ﭘﯿﮑﺮ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺭﺍ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺟﻨﺎﯾﺘﮑﺎﺭ ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺟﻨﺎﯾﺖ، ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﺟﻨﺎﯾﯽ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﺩ، ﻣﺎﺩﺭﺯﻧﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ، ﺷﺸﻢ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﭘﻠﯿﺲ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺯﺍﻫﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﺮﻣﻮﺯ ﺯﻧﯽ، ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﺎﺧﺒﺮ ﺷﺪﻧﺪ. ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﭘﺮﺱ ﺟﻨﺎﯾﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻨﺪ «ﺳﮑﯿﻨﻪ» - ﭼﻬﻞ ﻭ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻟﻪ - ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺑﺎ ﭘﯿﮑﺮ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﻭ ﻧﯿﻤﻪ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺗﻼﺵ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﻣﻮﺛﺮ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺯﻥ ﻧﮕﻮﻥ ﺑﺨﺖ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺷﺪﺕ ﺟﺮﺍﺣﺖ ﻫﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺎﺧﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺑﻪ ﺗﯿﻢ ﺟﻨﺎﯾﯽ ﮔﻔﺖ: «ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ «ﻣﺤﻤﻮﺩ» ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ. ﺭﻭﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻢ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﺎ ﭘﯿﮑﺮ ﻧﯿﻤﻪ ﺟﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭ ﺷﺪﻡ ﺣﺎﻻﻫﻢ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ.» ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺑﺎ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ، ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ «ﻣﺤﻤﻮﺩ» ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﮐﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﻣﺘﻬﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﻠﯽ ﻧﺎﻣﻌﻠﻮﻡ ﮔﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺗﻌﻘﯿﺐ ﻭ ﮔﺮﯾﺰ، ﻣﺨﻔﯿﮕﺎﻩ «ﻣﺤﻤﻮﺩ» ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﺿﺮﺑﺘﯽ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﺪ ﻣﺘﻬﻢ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻣﻨﮑﺮ ﻗﺘﻞ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺭﻭﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺷﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﺯﻧﻢ ﺭﻓﺘﻢ، ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻢ. ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﻣﺎﺩﺭﺯﻧﻢ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ، ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ.» ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺟﻮﺩ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺗﻨﺎﻗﺾ ﮔﻮﯾﯽ ﻫﺎﯼ «ﻣﺤﻤﻮﺩ» ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﻫﺎ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﻬﻢ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﻣﺪﺍﺭﮎ ﻭ ﻣﺴﺘﻨﺪﺍﺕ ﭘﻠﯿﺲ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﺟﺮﻩ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺯﻧﻢ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻨﺘﺮﻟﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺯﺩﻡ ﺿﻤﻦ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ «ﺳﮑﯿﻨﻪ» ﺭﺍ ﺑﮑﺸﻢ، ﺍﻣﺎ ﯾﮏ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﺮﺩ ﻗﺘﻞ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺷﯿﻄﺎﻧﯽ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﺵ ﺭﺥ ﺩﺍﺩ. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎﺕ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﻫﺸﺘﻢ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺍﻣﺴﺎﻝ، ﺯﻧﯽ ﺳﺮﺍﺳﯿﻤﻪ ﺑﺎ ﭘﻠﯿﺲ ﺗﻤﺎﺱ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﻧﻘﺎﺑﺪﺍﺭ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ. ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺑﺎ ﺟﺴﺪ «ﻣﺴﻠﻢ» - ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻟﻪ - ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭ ﺷﺪﻧﺪ. ﻫﻤﺴﺮ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺩﺭ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﮔﻔﺖ: «ﺳﺎﻋﺘﯽ ﻗﺒﻞ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﻧﻘﺎﺑﺪﺍﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﺩ ﮐﺸﺘﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪﻡ، ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ.» ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻨﺪ «ﻟﯿﻼ» ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩ. «ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺪﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﻫﺎﯾﺶ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ «ﺳﯿﺎﻭﺵ» ﺁﺷﻨﺎ ﺷﻮﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ «ﻣﺴﻠﻢ» ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﺷﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺷﺐ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﻭﻗﺘﯽ «ﻣﺴﻠﻢ» ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩ، ﺳﯿﺎﻭﺵ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﮐﺸﺖ ﻭ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ. ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻫﺎ، «ﺳﯿﺎﻭﺵ» ﻫﻢ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﺍﺗﻬﺎﻣﺶ ﮔﻔﺖ: ﻋﻼﻗﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻪ «ﻟﯿﻼ» ﺩﺍﺷﺘﻢ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻗﺘﻞ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﺍ ﺷﺮﻁ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻡ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻﺍﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﻢ، ﻭﻟﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﺳﻮﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﻨﺎﺑﻊ: ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ- ﻣﺤﻤﺪ ﻏﻤﺨﻮﺍﺭ 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

#نکات_سلامتی🍎 حتما #بخوانید✅✅✅ ♻️#لبنیات ⚠️ از مصرف ماست و دوغ همراه با #غذا پرهیز کنید. ✅از باورهای غلط طبی که درجامعه رواج زیادی دارد و حتی به صورت عادت هم درآمده است مصرف همزمان لبنیاتی نظیر #دوغ و #ماست با غذا برای بهره مندی از خواص خوب آنهاست، در صورتی که این گونه نیست. 🔹باید توجه داشت که جذب #آهن موجود در گوشتها در هر شرایطی خوب و بالاست، ولی علت ایجاد اختلال در جذب آهن، مصرف لبنیات نظیر ماست و دوغ همراه با خوراکی های حاوی آهن است. ❌پس "کباب ایرانی، دوغ ایرانی" شعار غلطی است! 🔴مصرف هم‌زمان ماست و #گوشت در کنار هم منجر به تولید مواد #هضم‌نشده می‌شود که بیشترین ضرر را به #مفاصل وارد می‌کند، پس به نوعی مصرف ماست یا دوغ با #کباب نامناسب است، برخلاف اینکه این مسئله رایج بوده و عوارضی را برای فرد مصرف‌کننده به همراه دارد. 🔸بهتر است افراد مبتلا به مشکلات گوارشی نظیر #ضعف_هضم ، #نفخ و #ترش_کردن و همچنین مبتلایان به #درد_مفاصل برای مدتی ازمصرف ماست پرهیز نموده، یا ماست را همراه غذا میل نکنند و همچنین آن را همراه با مصلحات گرم (نظیر #نعناع ، #پونه ، #زیره ، #گلسرخ، آویشن و کشمش) میل کنند. ⚠️این افراد از مصرف ماست همراه با غذاهای گوشتی مخصوصا گوشت #ماهی به شدت پرهیز کنند. زیرا با همه خواص خوبی که ماست دارد هضم ماست کمی سخت است و ماده خام در بدن ایجاد نموده ‌و با رسوب این مواد در مفاصل موجب تشدید درد مفاصل می‌گردد. 🔺همچنین مصرف ماست همراه با غذاهایی که حاوی #تخم_مرغ هستند نیز توصیه نمی شود. مصرف ماست با #پنیر یا #ترشی مضر بوده و مصرف همزمان ماست و #ترب می تواند باعث ایجاد درد معده گردد. ______ ✅#لبنیات 🔹طبع لبنیات سرد و تر می باشد و خوردن آن برای افراد سرد و تر و یا به اصطلاح #بلغمي خوب نيست و بهتر است همراه مصلحات آن يعني گرمیجات مصرف شود . 🔴خوردن لبنیات برای #زنان که اکثرا مزاج سردی دارند اصولا موجب #چاقی و ابتلا به بیماری های #مفصلی می شود و بخصوص اگر در شب مصرف شود به علت اینکه طبع شب نیز سرد هست موجب #درد بدن ، #ورم و التهاب می شود. ✅ افرادی که از بیماریها و ناراحتی های زیرنیز رنج می برند باید تا حد امکان از مصرف لبنیات پرهیز نموده و در صورت مصرف همراه با گردو، خرما، زنیان ،پونه کوهی یا گلسرخ استفاده نمایند: 🔸درد مفاصل 🔸یبوست 🔸 سنگ کلیه، مثانه و مشکل کیسه صفرا 🔸 نفخ معده،باد روده و میکروب معده. 🔸 لک سفید ( برص یا پیسی) 🔸 عفونت و ترشح زنانگی 🔸 کیست تخمدان 🔸 درد قاعدگی و شکم درد 🔸 اختلالات قاعده گی 🔸 سزارین 🔸 شب ادراری کودکان 🔸 صرع و تشنج 🔸 افسردگی و ناراحتی اعصاب 🔸 پر خوابی 🔸 آلزایمر یا فراموشکاری 🔸 پارکینسون یا رعشه و لرزش بدن ( سر، دست، پا، گردن ) 🔸 نفس تنگی،آسم وسینوزیت 🔸 کم کاری تیروئید 🟢 #شیرطبیعی‌گاو نسبت به سایر اقلام لبنیات مفید می باشد که می توان با عسل یا خرما میل کرد. ⚠️#لبنیات_پاستوریزه توصیه نمی شود.  🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛

#دل_نوشت ❣ چند سال پیش، وقتی دخترم ۳-۴ ساله بود برایش یک شنل بافتم. یک شنل سبز که دور تا دور نیمدایره پایینش دالبر داشت. وسط بافت یقه، نخ کم آوردم. ناچار باقی یقه را با نخ سفید بافتم و برای اینکه یکدست شود از تکه های نخ سه گل ریز سبز درست کردم و چسباندم به یقه. دخترم یک زمستان شنل را پوشید و سال بعد برایش کوچک شد. چندان اهل یادگاری نگه داشتن نیستم. شنل را همراه چند تکه لباسی که سالم و تقریبا نو مانده بود گذاشتم توی کیسه و فرستادم خیریه. یکی دو سال بعد، تلویزیون داشت برنامه ی خاله نرگس را نشان میداد. مهمانان برنامه، بچه های یکی از شهرهای محروم یکی از استان های حاشیه ای بودند. شنل تن یکی از این بچه ها بود... همان شنل سبز، با دالبرهای پایینش و یقه ی نیمه سبز، نیمه سفیدش و سه گل سبز کنج يقه. رسم این است که پدر و مادرهایی که بچه هایشان را به این جور برنامه ها می فرستند، آخر زورشان را می زنند تا بچه شان آخر تیپ باشد! آن لحظه به این فکر کردم که آخر زور مادر این بچه، پوشاندن این شنل بوده. واقعا هم بچه در بین بقیه ی بچه های با لباسهای اغلب خاکستری، آخر تیپ بود. طوری که وقتی دهانش را چسباند به میکروفن و خودش را معرفی کرد، خاله نرگس گفت: چه شنل خوشگلی! و بچه با لبی که از ذوق به خنده باز شده بود، بلند گفت: بابام برام خریده. "بابا" را با افتخار گفت، "خریده" را هم. چشمهام خیس شدن..‌. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛