eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
8.7هزار ویدیو
29 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 #یازینب...
سلام...🌹🍃 بنام آفریدگار مهربانی 🌹🍃 امروز : چهارشنبه ۱۳۹۹/۰۸/۲۱ " آرزوهای خوب " پیش از رسیدن
می خواهم بگويم قدر داشته هايتان را بدانيد.... مدام ننشينيد و غصه ی نداشته هايتان را نخوريد .... گاهي هم وقت بگذاريد براي شمارش داشته ها.... خدا را شکر کنيد که بدني سالم داريد .... شاد باشيد که هنوز زير سايه ي پدر و مادرتان نفس ميکشيد ، که هنوز لبخندهای زيبايشان را ميبينيد .... خوشحال باشيد ازين که ميتوانيد با چشمهايتان زيبايی های دنيا را ببينيد .... ميتوانيد بوی گلها را استشمام کنيد .... ميتوانيد بهترين غذاها را بي فکر به هزينه اش بخوريد .... زندگي همين است که ميبينيد پر است از پستی و بلندي ... خوب‌ است برای رسيدن به بلندي ها از پستی ها ساده بگذريد .... پس گاهی غم ها را پس بزنيد و فقط به نقطه ی مثبت تمرکز کنيد .... 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊 :بانو بهناز ضرابی.. فصل یازدهم..( قسمت دوم)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 آن شب به جای اینکه با خیال راحت و آسوده بخوابم، بر عکس خواب های بد و ناجور می دیدم. خواب دیدم صمد معصومه و خدیجه را بغل کرده و توی بیابانی برهوت می دود. چند نفر اسلحه به دست هم دنبالش بودند و می خواستند بچه ها را به زور از بغلش بگیرند یک دفعه از خواب پریدم. دیدم قلبم تند تند می زند و عرق سردی روی پیشانی ام نشسته. بلند شدم یک لیوان آب خوردم و دوباره خوابیدم. عجیب بود که دوباره همان خواب را دیدم. از ترس از خواب پریدم اما دوباره که خوابم برد همان خواب را دیدم. بارآخری که با هول از خواب بیدار شدم تصمیم گرفتم دیگر نخوابم. با خودم گفتم: نخوابیدن بهتر از خوابیدن و دویدن خواب های وحشتناک است. این بار سرو صداهای بیرون از خانه مرا ترساند. صدایی از توی راه پله می آمد. انگار کسی روی پله ها بود و داشت از طبقه پایین می آمد بالا اما هیچ وقت به طبقه دوم نمی رسید. در را قفل کرده بودم. از پشت پنجره سایه های مبهمی را می دیدم، آدم هایی با صورت های بزرگ با دست هایی سیاه. معصومه و خدیجه آرام و بی صدا دو طرفم خوابیده بودند انگشت ها را توی گوش هایم فرو کردم و زیر پتو خزیدم هر کاری می کردم، خوابم نمی برد نمی دانم چقدر گذشت که یک دفعه یک نفر پتو را آرام از رویم کشید سایه ای بالای سرم ایستاده بود با ریش و سبیل سیاه چراغ که روشن شد دیدم صمد است. دستم را روی قلبم گذاشتم و گفتم: ترسیدم چرا در نزدی؟! خندید و گفت: چشمم روشن، حالا از ما می ترسی؟! گفتم: یک اهمی، یک اوهومی چیزی زهره ترک شدم. گفت: خانم به در زدم نشنیدی. قفل در را باز کردم نشنیدی آمدم تو صدایت کردم جواب ندادی. چه کار کنم. خوب برای خودت راحت گرفته ای خوابیده ای. رفت سراغ بچه ها خم شد و تا می توانست بوسشان کرد. نگفتم از سر شب خواب های بدی دیدم نگفتم ترس برم داشته بود و از ترس گوش هایم را گرفته بودم و صدایش را نشنیدم. پرسید: آبگرم کن روشن است؟! بلند شدم و گفتم: این وقت شب ؟! گفت: خیلی خاکی و کثیفم. یک ماه می شود حمام نکرده ام. رفتم آشپزخانه، آبگرم کن را روشن کردم. دنبالم آمد و شروع کرد به تعریف کردن که عراقی ها وارد خرمشهر شده اند خرمشهر سقوط کرده خیلی شهید داده ایم. آبادان در محاصره عراقی هاست و هر روز زیر توپ و خمپاره است. از بی لیاقتی بنی صدر گفت و نداشتن اسلحه و مهمات. پرسیدم: شام خورده ای؟! گفت: نه، ولی اشتها ندارم. کمی از غذای ظهر مانده بود برایش گرم کردم سفره را انداختم یک پیاله ماست و ترشی و یک بشقاب سبزی که عصر صاحب خانه آورده بود گذاشتم توی سره و غذایش را کشیدم. کمی اشکنه بود یکی دو قاشق که خورد چشم هایش قرمز شد گفتم: داغ است؟! با سر اشاره کرد که نه و دست از غذا کشید قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم: چی شده؟! اتفاقی افتاده؟! باورم نمی شد صمد این طور گریه کند. صورتش را گرفته بود توی دست هایش و هق هق گریه می کرد. گفتم: نصف جان شدم. بگو چی شده؟! گفت: چطور این غذا از گلویم پایین برود بچه ها توی مرز گرسنه اند. زیر آتش توپ و تانک این بعثی ها از خدا بی خبر گیر کرده اند. حتی اسلحه برای جنگیدن ندارند نه چیزی برای خوردن نه جایی برای خوابیدن بد وضعی دارند طفلی ها. دستش را گرفتم و کشیدمش جلو گفتم: خودت می گویی جنگ است دیگر چاره ای نیست. با گریه کردن تو و غذا نخوردنت آن ها سیر می شود یا که درست می شود؟! بیا جلو غذایت را بخور خیلی که اصرار کردم دوباره دست به غذا برد سعی کردم چیزهایی برایش تعریف کنم تا حواسش از جنگ و منطقه پرت شود. از شیرین کاری های خدیجه می گفتم از دندان در آوردن معصومه. از اتفاق هایی که این چند وقت برای ما افتاده بود کم کم اشتهایش سر جایش آمد هر چه بود خورد از ترشی و ماست گرفته تا همان اشکنه و نان و سبزی توی سفره . به خنده گفتم: واقعا که از جنگ بر گشته ای. از ته دل خندید گفت: اگر بگویم یک ماه است غذای درست و حسابی نخورده ام باورت نمی شود؟! به جان خودت این چند روز آخر را فقط با یک تکه نان و چند تا بیسکویت سر کردم خم شدم سفره را جمع کنم، پیشانی ام را بوسید سرم را پایین انداختم. گفت:خیلی خوشمزه دست و پنجه ات درد نکند. خندیدم و گفتم: نوش جانت خیلی هم تعریفی نبود تو خیلی گرسنه بودی. وقتی بلند شد به حمام برود تازه دست و حسابی دیدمش خیلی لاغر شده بود. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالگرد 🌷🕊 حضور در منزل شهید و اشاره مادر شهید به ویژگی‌هایی که باعث شهادت وی شد. 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 #یازینب...
گر طالب شهادتی بدان: نماز خوبه اول وقت باشه وگرنه همه بلدن.. اول غذا بخورن.. اول یه دل سیر چت کنند... اول بخوابند.. خلاصه اول همه کاراشون رو انجام میدن بعد نماز بخونن... کسی که دنباله شهادته باید از تموم تعلقات دنیا دست بکشه! 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🕊🌷#زندگینامه_سردار_شهید_حاج_حسن_تهرانی_مقدم🌷🕊 حاج حسن تهرانی مقدم متو
هنوز شهیدمون رو تو قبر نگذاشته بودیم که شهید احمداعطایی اومد ورفت توقبر حمید خیلی حالش بد بود التماس میکرد حاج اقا این خاک رو برسر من بریزید که از بچه ها جاموندم .حاج اقا ما شرمنده این بچه هاییم و زار زار گریه میکرد. خیلی براش سخت بود .معلوم بود عاشق شهادته... کی باورش میشه احمددقیقا چند ماه بعد زیر پای شهید حمیدی دفن بشه .همونجایی که ارزو کرده بود... هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ....🌹🍃 ...🌷🕊 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🌴 #یازینب...
#خاطره #خاطره_ای_از_پدر_شهید_مدافع_حرم_حمیدی_از_شهید_احمد_اعطایی هنوز شهیدمون رو تو قبر نگذاشته بو
عظم_رهبری ولایت مدار بود و به آیت الله خامنه ای علاقه زیادی داشت . اگر کسی قصد توهین داشت سریع برخورد می کرد و نمی گذاشت بی احترامی شود می گفت : به سید اولاد پیغمبر توهین نکن . ما پسرعموهای همدیگر هستیم هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ....🌹🍃 ...🌷🕊 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
به مناسبت *سومین سالگرد شهادت* شهید *مرتضی عبدالهی* 🌹 یادواره مجازی شهید🌹 سخنران: *حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن علوی* با نوای : *حاج امیر کاتوزیان* : *پنج شنبه، ۲۲ آبان ماه ۱۳۹۹* : *۲۰:۳۰* : پخش زنده از طریق کانال آپارات مسجد جامع صفا به آدرس : https://www.aparat.com/masjedsafa/live و صفحه اینستاگرام شهید به آدرس : 🔮https://instagram.co/shaheidabdolahi.ir *( با توجه به تاکید بر رعایت نکات بهداشتی مراسم امسال به صورت مجازی برگزار می گردد و هزینه مراسم صرف و گردیده است.)* ✨ ✨ 🌹 *منتظرحضورگرمتان در این محفل معنوی هستیم* 🌹 بسیج مسجد جامع صفا ...🌹🍃 🌷 https://eitaa.com/sh_hadi_jafari/128
🍃طی یک عملیات شهر الحاضر توسط رزمندگان گردان خط شکن حیدرکرار فتح شد و مدافعان مشغول تثبیت مواضع و گشت زنی داخل شهر بودند که خبر رسید باید به شهر العیس بروند. 🍃وقتی به شهر العیس رسیدند نزدیک غروب آفتاب بود، بعد از هماهنگی و طبق دستورات ابلاغ شده وارد شهر العیس شدند. در ورودی شهر وقتی ستون وارد شهر شد در یک درگیری نزدیک و نابرابر چهار نفر از آنها به ترتیب: 🌷🕊🌷🕊 🕊🌷🌷🕊 🕊🌷🌷🕊 🕊🌷🌷🕊 🍃با اصابت مستقیم توپ ۲۳ در اولین شب ماه صفر۱۴۳۷ قمری به هنگام نماز مغرب با خون خود وضو گرفتند و به دیدار اربابشان حضرت ابا عبدالله الحسین شتافتند. آسمان‌ فرصت‌ پرواز بلندیست‌ ولی قصه‌ این‌ است‌ چه‌ اندازه‌ کبوتر باشی هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ....🌹🍃 ...🌷🕊 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
!! ...🌹🍃 مامذهبه‌ها😊 جنس‌پشت ویترین‌دین‌اسلام‌هستیم جنس‌های خوب‌ پشت‌ویترین‌گذاشته میشه تامردم‌براساس‌اون‌وارد‌مغازه‌بشن [ببین‌رفیق‌! جوری باش‌که ‌بادیدنت‌ نسبت‌به اسلام‌راغب‌بشن نه اینکه‌ازدین‌زده‌بشن... ...! 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---