eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
8.2هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به مادرمان حضرت ام البنین سلام الله علیها چه گذشت 😭 ان شاء الله شهدایمان، امام شهیدانمان، اموات، گذشتگان همه فیض بردند
🌴 #یازینب...
امام زمان حلالم کن...😔 #روضه_مادرم_حضرت_امّ_البنین_علیهاالسلام😭 وقتی قافله اهل بیت علیهم السلا
حضرت ام البنین سلام الله علیها فرمود: اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداء لابی عبدالله الحسین... همه بچه هایم به فدای اباعبدالله. ام البنین روزها به قبرستان بقیع می آمد، صورت چهار قبر یاد چهار بچه اش درست می کرد و گریه می کرد و اشک می ریخت. عثمانم، عبدالله ام، جعفرم، برای شما گریه نمی کنم؛ چون شما مادر داری؛ گریه می کنم برای غریبی که که کربلا مادر نداشت.😭 وای حسینم😭
چند جمله هم برایتان روضه اقام عباس... بخوانم😔
🌴 #یازینب...
چند جمله هم برایتان روضه اقام عباس... بخوانم😔
یا قمر بنی هاشم....😔 به مرحوم علامه قزوینی فرموده بودند: این روضه من را برای مردم زیاد بخوان، اگر انسانی بخواهد از بالای بلندی روی زمین بیافتد، اگر دست داشته باشد، حایل می کند که به بدنش ضربه وارد نشود، اما من دست در بدن نداشتم، وقتی بالای اسب روی زمین افتادم، تمام این تیرها به بدنم فرو رفت. اباعبدالله(علیه‌السلام) وقتی عباسش را از دست داد.😭
🌴 #یازینب...
یا قمر بنی هاشم....😔 به مرحوم علامه قزوینی فرموده بودند: این روضه من را برای مردم زیاد بخوان، اگر
بر او خیلی سخت گذشت، صدا زد... بود امیدم مرا یاری کنی    سال ها بهرم علمداری کنی خدا امید کسی را نا امید نکند. چه شد آن دست بلندی که به آواز بلند   دعوی ات بود که من بازوی حیدر دارم از صدای سم اسبت به حرم می گفتم     خاطر جمع بخوابید برادر دارم همه شب حرف من و زینب و کلثوم این بود    که چو عباس دلیری و دلاور دارم...
🌴 #یازینب...
بر او خیلی سخت گذشت، صدا زد... بود امیدم مرا یاری کنی    سال ها بهرم علمداری کنی خدا امید کسی را ن
یکدفعه دید یکى در علقمه داه مى گه دادش! جگر حسین آتیش گرفت… آخر یک روز صدا زد: عباسم! مگر من برادرت نیستم؟ چرا به من داداش نمى گى؟! سرش پائین است مقابل ابى عبدالله. خداى ادب است عباس. بغض کرد، خجالت کشید عرق شرم به پیشانیش نشست… آقا جان! سیدى و مولاى! من کجا، شما کجا؟! مادر شما فاطمه(سلام الله علیها)… مادر من کنیز فاطمه (سلام الله علیها)! مادرم گفته غلامت باشم… آقا جان! دستور باشه به چشم! اما: مادرم گفته غلامت باشم خودم درگه مامت باشم.😭 حسین...😭
🌴 #یازینب...
یکدفعه دید یکى در علقمه داه مى گه دادش! جگر حسین آتیش گرفت… آخر یک روز صدا زد: عباسم! مگر من برادرت
به احترام مادرش ابى عبدالله چیزى نمى گفت. آخه این مادر، کسى است که وقتى وارد خانه ى حضرت امیر شد – اسمش «فاطمه ى کلابیه» بوده – آقا دید بغض کرده فاطمه ى کلابیه… عرضه داشت: آقا جان یه خواهش ازتون دارم… این خواهش خیلى مهمه! جا داشت امیر المؤمنین یاد حضرت زهرا سلام الله علیها بیفته! چون پیغمبر به فاطمه فرموده بود چیزى از على نخواد مبادا یه وقت على نتونه و خجالت بکشه. فاطمه هم سعى مى کرد چیزى از على نخواد… اما فاطمه کلابیه همون روزاى اول گفت: آقاجان! یه خواهش ازتون دارم… خوب فاطمه ى کلابیه باید سائل درگاه على باشه! همه ى عالم سائل درگاه على اند… امیر المؤمنین فرمود: بگو! عرضه داشت: آقاجان! مى شه خواهش کنم دیگه به من فاطمه نگید...😔
🌴 #یازینب...
به احترام مادرش ابى عبدالله چیزى نمى گفت. آخه این مادر، کسى است که وقتى وارد خانه ى حضرت امیر شد –
امیر المؤمنین بغض کرد 😔 یاد زهراى مرضیه.‌.فرمود: این اسم به این قشنگى! چطور؟! عرضه داشت: افتخارم اینه همنام دختر پیغمبرم اما اینجا خونه ى دختر پیغمبره! شما که به من مى گى فاطمه، من از زینب، خجالت مى کشم! مى ترسم زینب، غصه دار بشه! من کنیز فاطمه ام! امیرالمؤمنین وقتى این اظهار و ابراز همدردى رو که شنید خیلى خوشحال کرد و دعا کرد براى همسرش. فرمود حالا که اینجوره دیگه بهت مى گم «ام البنین»؛ گفت: آقا جان! ام البنین یعنى مادر پسران؛ من که هنوز فرزندى ندارم؟ فرمود: صبر کن! خدا چهار تا پسر بهت مى ده؛ تو این چهار تا پسر، یه گلى سرسبده!… همچین که عباس را داد دست آقا، دید امیرالمؤمنین گریه مى کنه و دستهاى عباس رو مى بوسه…گاهى دست رو مى بوسه گاهى مچ دست شو مى بوسه گاهى چشم ها شو…😭
🌴 #یازینب...
امیر المؤمنین بغض کرد 😔 یاد زهراى مرضیه.‌.فرمود: این اسم به این قشنگى! چطور؟! عرضه داشت: افتخارم
این حالت رو دید غصه دار شد… آقا جان فرزند من مگه عیبى داره؟ فرمود نه! ام البنین این بچه – به قول ما – گله! اگه مى بینى دستا شو مى بوسم سرى داره، این بچه ات فدایى حسینمه! این فرزندت علمدار حسین منه! اینجاها رو که مى بوسیدم جاى شمشیر بود. یه روزى این دستارو مى برن این فرق، شکافته مى شه… اینقدر خوشحال شد که شنید فرزندش فدایى زینب و حسینه. قنداقه شو برداشت دور حسین مى گردونه…😭
زبان ساده بخونم من بلاگردون تو    چون من قربون تو عباس جان! الا مادر به قربون جمالت    رخ چون بدر و ابروى هلالت شنیدم کام عطشان جان سپارى   گل ام البنین! شیرم حلالت
آقا جانم خیلى خودش را نگه داشت؛ در سخت ترین شرایط به حسین نگفت برادر! همش مى گفت مولاى من! آقاى من! آقا خیلى بده آدم فامیل بد داشته باشه! وقتى شمر ملعون امان نامه آورد، همه مى دونن عباس، پارکاب حسینه و جداشدنى نیست اما عباس خجالت کشید… خدا! این دیگه کى بود اومد؟! امام حسین فرمود: عباس دشمنته اومده، مى دونم اما بى جواب نگذارش… رفت و آنچه سزاوارش بود بهش گفت… دست تو نگرفت امان نامه را… حالا شب عاشورا ست داره دور خیمه ها مى گرده یه وقت دید یک سیاهى از دور نمایان مى شه هى مى گه داداش جونم عباسم! دید بى بى زینبه! خانم! شما کجا اینجا کجا؟! فردا خیلى کار دارین امشب نوبت منه – زبان حال مى گم – فردا کسى نیست همه ى کارها دست شماس…😔
فرمود عباس جان! اومدم باهات حرف بزنم. شنیدم برات امان نامه آوردن… حسین غریبه! عباس خجالت زده شده بدنش مثل بید مى لرزه… فرمود عباس جان! مى خوام برات یه خاطره بگم ؛ عباس جان! مادرم از دنیا رفته بود بعد از مدتى بابام به عموم عقیل فرمود علم النساب دارى در عرب بگردى همسرى برام انتخاب کنى از او صاحب نسلى بشم که اونا یاور حسین باشن. فاطمه کلابیه را براى بابام گرفت. اول پسرى که بابام مى گفت یاور حسینه، تویى… گریه اش گرفت عباس… بى بى جان! من نوکر حسینم! غلام شمام! تو که مى دونى دست از حسین بر نمى دارم خیالت راحت باشه تا من هستم نمى ذارم کسى به این خیمه ها تعدى کنه… تا من هستم آقام حسین، غریب نیس… حالا مى بینه تو علقمه، یکى داره مى گه داداش روضه ى ما اینجا بود
حضرت زهراسلام الله علیها قبول کرده به فرزندی ام زاده ى ام البنین شد پسر فاطمه العطش کودکان قلب مرا پاره کرد ورنه ز شمشیرها نیست مرا واهمه کاش همان دم که تیغ آمد و بر مشک خورد تیغ اجل داده بود عمر مرا خاتمه....
🌴 #یازینب...
حضرت زهراسلام الله علیها قبول کرده به فرزندی ام زاده ى ام البنین شد پسر فاطمه العطش کودکان قلب مرا
سقای طفلان منی    آب آور و جان منی        مظلوم اباالفضل...😭 جسممون اینجاست،دلمون کربلاست،ای کاش الان تو بین الحرمین بودیم،حسین جان،به گنبد نگاه کن،از زبان حسین بگو... پشتم شکسته از غمت برادر من     بنگر به بالینت نشسته مادر من    سقای طفلان منی    آب آور و جان منی         مظلوم اباالفضل....😭 التماس دعا...😔 🏴 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
امام زمانم حواسمان باشد؛ او در میان ماست...! ‌ ⇦ بخاطر ظهورَش ⇨ ‌ ..؟ صبحت بخیر آقا ...🌹🏴 ..🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم به همسران مدافع حرم من رفتنی شدم تو زبان باز کرده ای ... آن هم فقط همین که برو ...درپناه حق💐 🏴 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊 🌷🕊 همسر و ۴ فرزند، هدیه یک «مادر» است برای این‌که انقلاب مردم ایران باقی بماند. همسر و مادر شهیدان سجادیان بعد از ۳۰ سال هنوز توقعی ندارد. چیزی نمی‌خواهد جز «سلامتی آقا». 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#مادر_چهار_شهید 🌷🕊 همسر و ۴ فرزند، هدیه یک «مادر» است برای این‌که ا
وقتی بحث نمونه‌ترین الگوهای تربیتی برای مادران امروز مطرح می‌شود، بی‌درنگ یاد مادران شهدا برای همه تداعی می‌شود. اما میان همین مادران شهدا برخی با جلوه‌های مختلف صبر و استقامت خود، گوی سبقت را از دیگران ربوده‌‌اند و در زمره "السابقونَ السابقون" جای گرفته‌اند. مادرانی که با نگاه ساده اما عمیق خود به فرهنگ جهاد و شهادت به‌واقع "اسوه صبر" هستند. "حلیمه خاتون خانیان" همسر شهید سید حمزه سجادیان و مادر شهیدان سید قاسم، سید داود، سید کاظم و سید کریم سجادیان، ۸۵ساله است. او در سن ۱۵سالگی با سید حمزه سجادیان از روستای "جورد" از توابع لواسانات که اکثر اهالی آن از سادات و ذرّیه رسول الله هستند ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۹ فرزند بود. او ۴ تن از بهترین فرزندانش را نثار اسلام و انقلاب کرد. مادر شهیدان سجادیان کنار صبر از دست دادن فرزند، طعم سال‌‌ها انتظار را کنار دیگر مادران مفقود الاثر چشیده است. و حالا بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از شهادت فرزندانش هیچ توقعی از هیچ کسی نداشته و ندارد و می‌گوید: "بچه‌های ما راه خدا را رفته‌اند، من برای چه باید در مقابلش از مردم بخواهم که عزت بگذارند یا توقعی داشته باشم. هرچه بخواهم از خدا است." و جزو شیرین‌ترین خاطراتش روزهای دیدار با امام(ره) و رهبر معظم انقلاب را مرور می‌کند و تنها سلامتی او را می‌خواهد. 🌹هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 .... ...🌷🕊 ..🌷🕊 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#مادر_چهار_شهید 🌷🕊 همسر و ۴ فرزند، هدیه یک «مادر» است برای این‌که ا
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 مرحوم واعظی از مادران بزرگ و فداکار دیار اصفهان بود که سه پسر، یک دختر، یک عروس و یک دامادش به فیض عظیم شهادت نائل آمده بودند. شهیدان ابراهیم، حسن، محمد و فاطمه فرزندان این مادر قهرمان و مرتضی و طیبه واعظی داماد و عروس او بودند. این مادر پرافتخار در سال‌های پس از جنگ و دفاع مقدس زینب‌وار و استوار در مسیر آرمان‌های انقلاب ‌و اسلام مقاومت کرده بود. او سرانجام برای دیدار فرزندانش آغوش گشود و چشم بر این جهان فانی بست. هیات دولت سال ۷۳ نشان دولتی درجه یک ایثار را به پاس فداکاری‌ها و بزرگواری‌ها به مرحوم بانو سکینه واعظی اهدا کرده بود. 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#مرحومه_سکینه_واعظی_مادر_شش_شهید🌷🕊 مرحوم واعظی از مادران بزرگ و فداک
سهمش را بر سفره انقلاب گذاشت! حاجیه‌خانم سکینه واعظی، ستاره‌ای درخشان در آسمان نصف جهان بود که ناگهان در ۸۷ سالگی، شب شهر شهیدان را ترک کرد، مادری که ۶ ستاره شهید بر آسمان ایثار و فداکاری ایران اسلامی آویخته است. مرحوم واعظی، در دوران تاریک ستم‌شاهی، برای مبارزه باظلم و سیاهی، شمع وجود پسر، دختر، داماد و عروس خود را تقدیم کرد اما هنوز سهم خود را از سفره انقلاب کافی نمی‌دانست و در دوران دفاع مقدس، ۲ پسر دیگرش را هم به جبهه فرستاد تا مدال‌های شهادت این خانواده را به عدد ۶ برساند و سهم او از سفره انقلاب شد یک جمله، «مادر شهید». 🌹هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 .... ...🌷🕊 ..🌷🕊 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🏴السلام علیک یا زوجه امیر المومنین (علیه‌السلام) یا ام الشهدا، یا ام البنین(سلام الله علیها)🏴 پخش زنده از بین الحرمین کربلای معلی، حرم مطهر حضرت سید الشهدا(علیه‌السلام) و علمدار کربلا(علیه‌السلام) در سالروز وفات جانسوز حضرت ام البنین(سلام الله علیها) 👇 https://b2n.ir/BeainolHarameain?eitaafly ... 🏴 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
گرچه همه مادران عزیز و گرانقدرند و همچون جان عزیز و کرامند اما مادران شهیدان به واسطه معامله با خدای
🌹🍃 : 🌷🕊 فصل پنجم..( قسمت پنجم )🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊🕊 دومین روز حضور من در جبهه بود تا ظهر در مقر بچه ها در هتل کاروانسرا بودم پسرکی حدود پانزده سال همیشه همراه شاهرخ بود مثل فرزندی که همواره با پدر است تعجب من از رفتار آن ها وقتی بیشتر شد که گفتند: این پسر، رضا فرزند شاهرخ است اما من که برادرش بودم خبر نداشتم عصر بود که دیدم شاهرخ در گوشه ای تنها نشسته رفتم و در کنارش نشستم بی مقدمه و با تعجب گفتم: این آقا رضا پسر شماست خندید و گفت: نه مادرش اون رو به من سپرده گفته مثل پسر خودت مواظب رفتار باش. گفتم: مادرش دیگه کیه؟ گفت: مهین همون خانمی که توی مکان بود آخرین باری که براش خرجی بردم گفت: رضا خیلی دوست داره بره جبهه من هم آو آوردمش اینجا ماجرای مهین را می دانستم برای همین دیگر حرفی نزدم چند نفری از رفقا آمدند و کنار ما نشستند صحبت از گذشته و قبل از انقلاب شد شاهرخ خیلی تو فکر رفته بود بعد هم با آرامی گفت: مهربونی اوستا کریم رو می بینید من یه زمانی آخرای شب با رفقا می رفتیم میدون شوش جلوی کامیون ها رو می گرفتیم اون ها رو تهدید می کردیم ازشون باج سبیل و حق حساب می گرفتیم بعد می رفتیم با اون پول ها زهر ماری می خریدیم و می خوردیم زندگی ما توی لجن بود اما خدا دست ما رو گرفت امام خمینی رو فرستاد تا ما رو آدم کنه البته بعدا هر چی پول در آوردم به جای اون پول ها صدقه دادم. بعد حرف از کمیته و روزهای اول انقلاب شد. شاهرخ گفت: گذشته من این قدر خراب بود که روزهای اول، توی کمیته برای من مامور گذاشته بودند فکر می کردند که من نفوذی ساواکی ها هستم. همه ساکت بودند و به حرف های شاهرخ گوش می کردند بعد با هم حرکت کردیم و رفتیم برای نماز جماعت. شاهرخ به یکی از بچه ها گفت: برو نگهبان سنگر خواهرها رو عوض کن. با تعجب پرسیدم: مگه شما رزمنده زن هم دارید گفت: اره چند تا خانم از اعالی خرمشهر هستند که با ما به آبادان آمدند برای اینکه مشکلی پیش نیاد برای سنگر آن ها نگهبان گذاشتیم. کمی جلوتر یک مخزن بزرگ آب بود بچه ها می گفتند شاهرخ هر دو روز یک بار اینجا می آید و با لباس زیر آب می رود و غسل شهادت می کند. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#مرحومه_سکینه_واعظی_مادر_شش_شهید🌷🕊 مرحوم واعظی از مادران بزرگ و فداک
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 خانم کارکوب‌زاده زنی بود با قدی خمیده اما استوار، زنی که با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، همسر و پنج فرزند برومندش راهی جبهه‌های جنگ و دفاع از میهن می‌شوند و در ۲ سال اول جنگ، دو فرزندش به شهادت می‌رسند و در سال سوم نیز، خبر اسارت دو فرزند دیگرش را می‌شنود. زهرا کارکوب‌زاده متولد سال ۱۳۱۲ در شهر اهواز است، در سال ۱۳۲۳ با پسر عمویش خداداد کارکوب‌زاده ازدواج کرده و به آبادان مهاجرت می‌کند. حاصل این ازدواج هشت فرزند به نا‌م‌های فریدون (عبدالجلیل), جمال (عبدالخلیل), حمید, منصور, محمدرضا, رویا, حمیده, زهره و پروین است. عبدالخلیل که جمال صدایش می‌زدند, اولین فرزند شهید خانواده بود که سال ۱۳۵۹ در سن ۱۶ سالگی در آبادان به شهادت می‌رسد, یکسال پس از شهادت جمال, فریدون در عملیاتی در منطقه تپه‌های مدن در حالی‌که ۱۸ سال بیشتر نداشت به درجه رفیع شهادت نائل می‌شود. پس از آن محمدرضا و منصور فرزندان دیگر خانواده کارکوب‌زاده در عملیاتی اسیر و مفقود می‌شوند که محمدرضا در سال ۱۳۶۹ به میهن باز می‌گردد ولی تا به امروز از منصور هیچ خبری نشد و او به جمع شهدای مفقودالاثر پیوست. 🌹هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 .... ...🌷🕊 ..🌷🕊 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#مادر_سه_شهید🌷🕊 خانم کارکوب‌زاده زنی بود با قدی خمیده اما استوار،
🌷🕊بسم رب الشهداو الصدیقین🕊🌷 🌷🕊 🌷🕊 خواهر شهیدان حسینی مقدم از روستای سربست دشتستان بوشهر می گوید: مادرم در دوران دفاع مقدس هر شهیدی را كه به روستا می آوردند اول كسی بود كه به پدر و مادرش تسلیت می گفت و آنان را به صبر و بردباری دعوت می كرد. 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهداو الصدیقین🕊🌷 🌷🕊#مادر_پنج_شهید 🌷🕊 خواهر شهیدان حسینی مقدم از روستای سربست دشتستان بو
صبر و بردباری مادر بی نظیر بود نه تنها در خانواده و فامیل بلكه اسوه ای برای همه اهالی روستا شده بود چنانكه بعد از شهادت برادرانم، هر خانواده ای از اهالی روستا كه فرزندش شهید می شد از مادرم روحیه می گرفتند و داغ عزیزشان را راحتتر تحمل می كردند.مادرم هیچگاه ذره ای تردید به خود راه نداد و در تمام سالهای تنهایی پس از شهادت فرزندان تنها خدا را شكر می كرد و می گفت من هرچه دارم از آقای خمینی(ره) دارم و حتی با كهولت سن تا پایان عمر بعنوان بزرگ و ستون خانواده راهنما و مشاور همه بود، مدیریت می كرد و همه فرزندان و نوه ها گرد شمع وجودش می گشتند.او همیشه ابراز خوشحالی می كرد و چنین می گفت كه پسران من اگرچه زحمت كشیدم تا آنها را بزرگ كردم اما مایه سربلندی و افتخار من در نزد حضرت زهرا و حضرت زینب شدند و از اینكه خداند بر من منت گذاشته و این قربانی را از من پذیرفته و ذره ای از حال حضرت زینب را شاملم نموده شكرگذار او هستم.مادرم همیشه برای التیام بخشیدن به درد مادر شهدا و حتی خود من كه در فراغ برادرانم بیش از او بیتابی می كردم قصه غم حضرت زینب در همه صحنه های كربلا بویژه اسارت آن بزرگوار را یادآور می شد.مادران امروز كه شهدا زمینه استقلال، امنیت و رفاه آنها را فراهم كرده اند این موقعیت را برای خود قدر بدانند و فرزندانی چون شهدا تربیت كنند و اجازه ندهند فرزندان آنها با تربیت غیردینی آرمان شهدا را فراموش كنند. من همیشه به فرزندان خود سفارش می كنم كه مبادا خود را به دنیا بفروشید و بیش از همه دخترانم را به حجاب و تربیت دینی سفارش می كنم. اولین شهیدش در واقع كوچكترین فرزندش سید ابراهیم بود كه در آغوش سیدعباس به شهادت رسید و پس از آن سیدعباس نیز كه قصد برگرداندن برادر را داشت به شهادت رسید و هردو را با هم تشییع كردند اما مادرم چنان استوار بود كه همه را متعجب كرده بود. 🌹هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 .... ...🌷🕊 ..🌷🕊 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
تو از تبار عَلمْدار اَبَاالْفَضْلِ‌الْعَبّاسَ و‌ مادرت از تبار أمُّ‌عَبّاسٍٔ ؛ أُمَّ‌الْبَنِينَ است و دست بریده‌ات‌برخاک‌‌عراق‌‌گواه است... ..🥀🏴 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 اعلام خبر کشف پیکر مطهر 🌷🕊، توسط سردار باقرزاده؛ پیکر مطهر 🌷🕊 از شهدای دوران دفاع مقدس، پس از ۳۸ سال با تلاش گروه‌های تفحص شهدا کشف و شناسایی گردید. به گزارش پایگاه فرهنگی و اطلاع‌رسانی تفحص شهدا، سرباز شهید "محمدرضا اکبری" فرزند عبدالله، متولد ۲۹/۰۱/۱۷، در سن ۲۳ سالگی در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه در تاریخ ۶۱/۱۱/۲۲ به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در منطقه بر جای ماند. پس از گذشت ۳۸ سال، پیکر مطهر این شهید کشف و از طریق پلاک  هویت شناسایی گردید. صبح امروز، سردار سید محمد باقرزاده، فرمانده کمیته مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، با حضور در منزل این شهید والامقام، خبر کشف و شناسایی شهید را به خانواده اطلاع داده و ایشان را از چشم انتظاری درآوردند. 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---