کاش...
خنثی کردن نَفْس را هم، یادمان میدادند...
#صلوات_و_سلام🌹🍃
#صبحتون_شهدایی 💐🕊
#خدایا_به_امید_تو🌹🍃
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌴 #یازینب...
#دلنوشته_ماه_مبارک_رمضان...🌹🍃 #سحر_دهم.....🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 #این_بار، تو قلم را در
#درد_دل...
#شب_یازدهم_ماه_مبارک_رمضان..🌹🍃
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃
#زنی_به_روحانی_مسجد_گفت :
من نمیخوام در مسجد حضور داشته باشم!
روحانی گفت : می تونم بپرسم چرا؟
زن جواب داد : چون یک عده را می بینم که دارند با گوشی صحبت میکنند ،
عدهای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند ،
بعضی ها غیبت میکنند و شایعه پراکنی میکنند ،
بعضی فقط جسمشان اینجاست ،
بعضی ها خوابند ،
بعضی ها به من خیره شده اند ...
روحانی ساکت بود ،
بعد گفت :
میتوانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟
زن گفت : حتما چه کاری هست؟
روحانی گفت: میخواهم لیوانی آب را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد.
زن گفت : بله می توانم!
زن لیوان را گرفت و دو بار به دور مسجد گردید ، برگشت و گفت : انجام دادم!
روحانی پرسید : کسی را دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟
کسی را دیدی که غیبت کند؟
کسی را دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟
کسی را دیدی که خوابیده باشد؟
زن گفت : نمی توانستم چیزی ببینم چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از آن بیرون نریزد ...
روحانی گفت:
وقتی به مسجد می آیید باید همه حواس و تمرکزتان به #خدا باشد.
برای همین است که حضرت محمد (ص) فرمود « مرا پیروی کنید » و نگفت که مسلمانان را دنبال کنید!
نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند.
بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکز تان بر خدا مشخص شود.
#نگاهمان_به_خداوند_باشد_نه_زندگی_دیگران_و_قضاوت_کردنشان...😔
#یامهدی...🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb4
🌴 #یازینب...
#دلنوشته_ماه_مبارک_رمضان...🌹🍃 #سحر_دهم.....🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 #این_بار، تو قلم را در
#دلنوشته_ماه_مبارک_رمضان...🌹🍃
#سحر_یازدهم... 🌹🍃
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃
کویری بودم تشنه....
که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد....
جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است ... #یوسف
من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام....
نميدانم میان تو.... و... لیله القدر.. چه سری هست ..؟؟ که هر آنچه را، تو نگاه میکنی.. لیله القدر، بر قيمتش می افزاید...
راز میان شما هر چه هست، باشد!!!
من دلخوشم به تو... که همین حوالی نفس می کشی... و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند...
فقط ط ط....
یک درد می ماند...که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند...
"نداشتنت"... درد بی درمانی است..؛#یوسف
و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مستش کرده باشد....
یقین دارم..؛
بی تو ماندن...محال است...
بی تو رسیدن... محال است...
بی تو نفس کشیدن... محال است...
اما من همچنان بدون تو، زنده ام!!!
تا آمدن تو... فقط یک #قدم راه مانده است..
من...باید... #قدم...بردارم....
تا....تو...را.... #پیدا....کنم....
درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود...
راکد....نباش!!!
بی خیال...نباش!!
ساکن...نباش!!!
برو....می یابی اش.....
و من....باید، این رمضان... بسویت..قدم بردارم....
برای قدم هايم، امن یجیب بخوان..؛
#یوسف
#جامانده...💐
#سید_پیمان_موسوی_طباطبایی 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb4
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۲_۰۴_۱۳_۱۱_۳۸_۰۷_۸۸۹.mp3
13.35M
#مناجات
یا ربنا العفو ...🌹🍃
🎤: حاج محمد رضا طاهری
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
(www.DaneshjooIran.ir)_۲۰۲۲_۰۴_۱۳_۱۲_۴۵_۵۷_۷۰۳.mp3
4.06M
جزیازدهم قرآن کریم ...🌹🍃
التماس دعا
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_راز_درخت_کاج🌹🕊 #خاطرات : #شهیده_زینب_کمایی 🌹🍃 فصل چهارم..( قسمت ششم)🌹🍃 🕊🌷بسم رب ا
🕊🌹🔹
🌹
🔹
#کتاب_راز_درخت_کاج🌹🕊
#خاطرات : #شهیده_زینب_کمایی 🌹🍃
فصل چهارم..( قسمت هفتم)🌹🍃
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین
زینب بیشتر به کلاس های قرآن خانه کریمی می رفت و خیلی تحت تاثیر دخترهای کریمی قرار گرفته بود. زینب کلاس چهارم دبستان بود صبح ها مدرسه می رفت و عصرها کلاس قرآن خانه کریمی یک روز ناراحت به خانه آمد و گفت مامان من سر کلاس خوب قرآن خواندم به نرگس جایزه دادند اما به من جایزه ندادند به زینب گفتم: جایزه ای که داده بودند چه بود جواب داد یک بسته مداد رنگی. گفتم خودم برایت مداد رنگی می خرم جایزه ات را من می دهم روز بعد جایزه را خریدم و به زینب دادم و خیلی تشویقش کردم وقتی زینب می نشست و قرآن می خواند یاد دوران بچگی خودم و رفتن به مکتب خانه می افتادم که به جایی هم نرسید. زینب بعد از شرکت در کلاس های قرآن و ارتباط با دخترهای خانواده کریمی، به حجاب علاقه مند شد من و مادرم حجاب داشتیم ولی دخترها هیچ کدام حجاب نداشتند اما خیلی ساده بودند زینب کوچک ترین دختر من بود اما در همه کارها پیش قدم می شد اگر فکر می کرد کاری درست است انجام می داد و کاری به اطرافش نداشت یک روز کنارم نشست و گفت مامان من دلم می خواهد با حجاب شوم از شنیدن حرفش خیلی خوشحال شدم انگار غیر از این هم انتظار نداشتم زینب نیمه دیگر من بود پس حتما در دلش علاقه به حجاب وجود داشت مادرم هم که شنید خوشحال شد زینب خیلی از روزهای گرم تابستان پیش مادرم می رفت و خانه مادرم می ماند مادرم همیشه مشکل گشا نذر می کرد یک کتاب داستان قدیمی داشت که ماجرای عبدالله خارکن بود مرد فقیری که از راه خارکنی زندگی می کرد عبدالله خواب می بیند که اگر چهل روز در خانه اش را آب و جارو کند و مشکل گشا نذر کند وضع زندگی اش تغییر می کند. عبدالله بعد از چهل روز مقداری سنگ قیمتی پیدا می کند و از آن به بعد ثروتمند می شود مادرم کتاب را دست دخترها می داد و موقع پاک کردن مشکل گشا همه کتاب را می خواندند مادرم داستان خضر نبی و امام علی را هم تعریف می کرد و دخترها مخصوصا زینب با علاقه گوش می کردند و آخر س هم پوست آجیل مشکل گشا را توی رودخانه می ریختند وقتی بچه ها به سن نماز خواندن می رسیدند مادرم آنها را به خانه اش می برد و نماز یادشان می داد وقتی بچه ها نماز خواندن را یاد می گرفتند مادرم به آنها جایزه می داد زینب سئوال های زیادی از مادرم می پرسید او خیلی کتاب می خواند و خیلی هم سئوال می کرد درسش خوب بود ولی در کنار فهم و آگاهی اش دل بزرگی هم داشت وقتی خواهرش شهلا مریض می شد خیلی بی قراری می کرد برخلاف زینب که صبور بود شهلا تحمل درد و مریضی را نداشت زینب به او می گفت چرا بی قراری می کنی از خدا شفا بخواه حتما خوب می شوی شهلا می فهمید که زینب الکی نمی گوید و حرفش را از ته دلش می زند.
#یا_زهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد...
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://eitaa.com/aflakiyanekhaki8899
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خطبه امام جماعت اهل سنت: احسنت باید گفت به عمق بصيرت این خطیب جمعه که از هر سلاح اتمى ، براى دشمنانمان دهشتناكتر است.اختلافات شیعه سنی را چقدر زیبا تبیین میکند.گول تحریکات دشمن را نخوریم....
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا قربون کبوترات...🌹🍃
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅کاشت ناخن✅
با توجه به متداول شدن کاشت ناخن مصنوعی و تحریف سخن مراجع و بطلان غسل و نماز، نشر این ویدئو ضروری بنظر می رسد.
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
دم #افطار که
بی تابتر و تشنه ترم
می شوم غرق علمدار
...عمو...آب...حرم
کربلا شهر شهید خدا
و
رمضان شهر خداست ..
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---