eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.5هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
35 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شہید هادے باغبانے (به نقل از مادر): رعایت حجاب، تشویق به دینداری و تقویت ایمان یکی از سفارش‌های فرزندم بوده است Martyr Hade Baghbaneh (quoted by his mother): Observing hijab, encouraging religiosity and strengthening faith has been one of my son's recommendations 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ ولادت ... @yazinb3
رضوانه کودکی سه ساله بود. عکس‌های پدر را که در کوی‌ و برزن می‌دید، وی را نشان می‌داد و می‌گفت «مامان! بابا قهرمان شده! نگاه کن! حتما به او قرآن هدیه می‌دهند!» دخترک سه ساله من آن روز‌ها مفهوم شهادت را متوجه نمی‌شد. رضوانه وابستگی بسیاری به هادی داشت، به همین دلیل خیلی بهانه پدر را می‌گرفت. دائم تلفن را برمی‌داشت و اصرار می‌کرد با پدرش تماس بگیرم؛ چراکه پدر و دختر هیچ‌گاه حرف‌هایشان تمامی نداشت، حتی در ماموریت‌ها هرگاه تماس می‌گرفت، ابتدا ۱۰ دقیقه با رضوانه صحبت می‌کرد، سپس دخترک تلفن را به من می‌داد. هیچ‌گاه آخرین ماموریتی که هادی برگشت را، فراموش نمی‌کنم. رضوانه تا نیمه‌های شب در انتظار بازگشت پدر بیدار ماند. صبح زود روز بعد، با کو‌چک‌ترین صدا بیدار شد و اجازه نداد هادی تنها به سرکار برود. دختر کوچولوی ما اصرار می‌کرد، «بابا! دیگر نباید از من دور شوی! هرجا بروی باید من را هم ببری!» و او مجبور شد با رضوانه به محل کار برود. سه ماه پس از شهادت پدر، تصمیم گرفتم با رضوانه صحبت کنم. به او توضیح دادم که «پدرش برای چه و کجا رفته است.» به او گفتم «بابایی دیگر نمی‌تواند پیش ما بیاید و اگر بخواهی او را ببینی، فقط در خواب و رویا می‌توانی.» یقین دارم خداوند پس از شهادت به فرزندان شهدا، شعور و فهم خاصی عطا می‌کند که بچه‌ها راحت چنین شرایط دشواری را بپذیرند؛ اما با تمام این پذیرش‌ها گاهی هم بی‌قراری می‌کنند.  رضوانه کودکی درون‌گراست. وی در مقطع کوتاهی اصلا علاقه‌ای نداشت، حتی تصاویر پدر را ببیند و یا از او بشنود. او با بغض می‌گفت «اگر من را دوست داشت، هیچگاه تنهایم نمی‌گذاشت و نمی‌رفت!» گاهی عکس بابا را به همراه دستمال کاغذی برمی‌دارد و به اتاق می‌رود و می‌گوید «کسی وارد نشود!» و پس از گذشت دقایقی با صورتی خیس و عکسی درآغوش گرفته، از اتاق خارج می‌شود. گاهی در مدرسه دوستانش او را اذیت می‌کنند و از بابا و نبودن‌هایش می‌پرسند. رضوانه نیز همچون ابر بهاری، گریان به خانه برمی‌گردد. بهانه‌گیری‌هایش سبب می‌شود بتوانم با او حرف بزنم تا بغضش باز شود و واقعیت را برای من توضیح دهد. defapress.ir 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
بسم رب الحسین « علیه السلام» هادی در تاریخ ۱۳۶۲/۶/۱۵ در روستای داربدین شهرستان بابلسر به دنیا آمد... علاقه به خصوصی به مستند سازی داشت و در حوزه هنری روایت فتح سابقه فعالیت داشت... نبرد داعش علیه اسلام که آغاز شد ؛ هادی باغبانی و گروهی از دوستانش عزمشان را بر این جزم کرده اند، که دَرَّندگی حیوان هایی انسان نما را، به تصویر بکشند... در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۸ در شهر دمشق توسط نیروهای تکفیری جبهه النـصره مقام والای شهادت را از آن خود کرد... هنگامی که به شهادت رسید ؛ دختری سه ساله داشت به نام رضوانه خانم.... دختری که مرا به روضه شب سوم محــرم برد: روی قبرم بِنویسید عمّه با خطِّ درشت غصّه ی یتیمی و دوری بابا من و کشت شادی روح شهید بزرگوار هادی باغبانی صَــلَـوٰاتـــ به قلم 🖋:sh.g 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3
شهید هادی باغبانی، خبرنگار و مستندسازی بود که از ابتدای نبرد سوریه به همراه یک گروه از مستندسازان ایرانی برای ثبت دقیق جنایات سلفی‌ها و تکفیری‌ها در این کشور حضور پیدا کرده بود، در تاریخ ۲۸ مرداد ۹۲، در آخرین جنایت گروه‌های تروریستی مخالفان حکومت بشار در درگیری‌های مناطق حاشیه‌ای دمشق توسط تروریست‌های تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید هادی باغبانی ابتدا در تاریخ ۳۰ مرداد ۹۲، در محل سکونت سابق وی در محله حکیمیه تهران و سپس در تاریخ ۳۱ مرداد سال ۹۲، در زادگاه وی، شهرستان بابلسر و با حضور گسترده و حماسی امت حزب‌الله تشییع و در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم (ع) این شهرستان به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع پیکر این شهید فرهنگی، تعدادی از مسئولان ارشد استانی، نظامی، خانواده‌های شهدا و ایثارگران و اقشار مختلف مردم حضور داشتند.   Martyr Hadi Baghbani Hadi Baghbani was born in ۱۹۸۳ in Darbedin Village in Bahnamir County in Babolsar city, Mazandaran province, North of Iran. He was the third child of the family. His father worked for raol road. So, he lived in different cities such as Bandar Turkmen and Firozkuh, He entered the technical university of Karaj city, but changed his course and went to Avicenna University in Tehran. He was fund of artistic works and making documentary films. He used to cooperate with TV on producing documentary films about Iraqi imposed war against Iran. He went to Syria to make a documentary film about the war-torn situation of the people in that country. But he was martyred by the rebel fighters of Jahad el-Nosrah around Damascus, the capital city of Syria. mazandaran.irib.ir 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ تولد ... @yazinb3