💰💰 ۱۶ مـــــیلیــــارد تـــــومان جریمـــــــه برای اشتراک گذاری تصاویر راست (نه شایعه و دروغ) در کشور امــــــــــــــارات
دولت #امارات انتشار فیلمها و تصاویر مربوط به سیل اخیر در این کشور را ممنوع اعلام کرد!
به گفته مقامات امارات آسیب رساندن به شهرت این کشور به صورت آنلاین مجازات زندان
و
جریمهای تا یک میلیون درهم
( معادل ۱۶ مـــــیلیــــــارد تـــــــومان)
را در پی دارد!!
حالا ببینیم ما با وطن خود و اعتبار ایران چه کرده ایم...
👇👇👇👇👇
[ این کشور که تو همسایگی امارات
قرار داره
نه تنها اخبار راست
که
راست و دروغ‼️
نه تنها اخبار راست و دروغ
که،
اخبار شخصیت ها و رده های بالای ملی ، سیاسی و حتی دینی کشور را مورد توهین ، تحقیر ، تمسخر و حتی حمله قرار میدهند
و
تازه افتخار هم می کنند‼️❓😳]
✍ مرتضی غرقی
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🎥 حجم کلیپ ؛ ۲۷ ثانیه
👩👧👧👨👧👨👦عـــــــروسک هایی عیــــــــن نـــــــــوزاد آدم از جنــــس سلیکـــــــــون👆
این نوازادان 👆 که تقریباً ۱۰۰ در ۱۰۰ شبیه نوزادا چند ماهه
و.در عین خال زیبا هستند
توسط کشور چین با مواد سلیکونی ساخته میشوند
هدف؟؟؟👇
تشفی بخش تنهایی بشر امروز
و
رهایی اش از نگرانی ‼️
❓‼️پ ن:
جالبه نه !
پس میشه توش بمب هم گذاشت مراقب گیتها باشید!!!!
دوستان بازرسی حرم ها چه مشهد یا شهر و کشورهای دیگه لطفا توجه کنید داخل این عروسکها میشود مواد منفجره و مواد مخدر و غیره جاسازی کرد لطفا همه نوزادان را خوب تجسس کنید!
ساده نباشیم تا گول بخوریم👌
#لطفا_منتشر_کنید
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
🗨️ اقدام جالب توجه شهرداری کرمانشاه
نصب جمله ای از ویل دورانت؛ مورخ شهیر در کتاب معروفش؛ "تاریخ تمدن"
"در ایران باستان، بی حجابی و برهنگی، علامت کنیزان و بردگان جامعه بوده است،"
@khategherrmez
تصویری از جوانی امام خمینی👆
❤️ پنـــــج داستـــان نـــاب از زندگی امــــــام خمینی
(بمناسبت ارتحال آن یگانه دوران🙏)
👌برای همه خصوصا جوانان بفرستید.
🔷در تابستان گرم نجف کولر روشن نمیکرد‼️
آن تابستان گرم نجف، اصرار ميكردند كه تابستانها برود كوفه كه خنكتر است، قبول نميكرد.
می گفت: من چطور بروم كوفه خوش بگذرانم وقتي بچههاي مسلمان توي ايران گرفتار سياهچالها و شكنجهها هستند؟
🔷سیب زمینــی غذای اصلی امام❗️
خبرنگاران خارجي ميپرسيدند:
سيبزميني و تخم مرغ براي شما غذاي مقدسي است؟
شما تخم مرغ را سمبل چيزي ميدانيد😁
از بس كه غذاي بيت امام تكراري بود؛
تخم مرغ پخته با سيبزميني يا اشكنه‼️
☎️اجازه حتی یک تلفن به ایران را نمیداد❗️
مصطفي را كه كشتند، خانوادهي آقا ميخواستند از بيت آقا تماس بگيرند تهران.
آقا نگذاشت.
تلفن اينجا از بيتالمال است و كار شما شخصي است.
🔷رساله بیرون نمیداد❗️
آقای بروجردی كه فوت كرد،
همهي علما و مراجع برايش مجلس فاتحه گرفتند جز آقا روحالله
آخر، فاتحه گرفتن هم مثل پیشنمازی در جاهاي مهم، مقدمهي مرجعيت حساب ميشد. ميگفت:
نه فاتحه ميگیرم
نه در فاتحهشان شركت ميكنم.
با اين كه خيلي رساله شان را مجاني پخش میكردند، هركس رسالهي آقا را چاپ ميكرد بايد تا تومان آخرش را از جيب خودش ميداد. آقا روحالله نه رساله میداد،
نه عكس چاپ ميكرد،
نه...👍
چون دنبال مقام دنیایی و عناوین القاب نبود.
🔷و سخن آخر
خود را خدمتگزار مردم می دانست میگفت:
اگر به من خدمتگزار بگویید بهتر است تا رهبر بگویید👍
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یـه جو انصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درس_اخلاق ؛شیطان ۶۰ سال از ما میوه گرفته خبردار نشدیم...
🔸مرحوم استاد فاطمی نیا(ره)
برای پیگیری اخبار عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
جرعه ای از دریای معارف «معراج السعاده»👇
🔷داستــــــانی از معــــــراج السعــــــــــاده علامه نـــــراقی‼️
منقول است که «شخصی که در ظاهر به آثار فطانت و فضیلت آراسته بود به مجلس یکی از اعاظم علما وارد شد آن عالم در احترام او کوشیده و از بیم نکته گیری و احتیاط برتری، سخن و درسی و بحث خود را قطع نموده مدتی به سکوت گذرانیده و آن شخص نیز ساکت بود و از سکوت او هیبت و وقع او در دل آن عالم می افزود آخر خواست تا او را امتحان نماید در نهایت ادب به او گفت: چرا سخنی نمی فرمائید؟ گفت: چه گویم؟ گفت: از مسأله ای سخن گوی گفت: هرگاه کسی روزه باشد چه وقت می تواند افطار نمود؟ گفت: چون آفتاب غروب کند آن شخص گفت: هرگاه تا نصف شب غروب نکند چه باید کرد؟ گفت: باید افطار نکرد و به خاطر جمع، مشغول درس و بحث خود شد».
پس عاقل را لازم است که مراقب زبان خود باشد و از فتنه آن غافل نگردد.
زبان بریده، به کنجی نشسته صم بکم
به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
👈 علامه نراقی در ادامه مطلب در خصوص آفات زبان میفرماید:
زبان بسیار سر بر باد داده است
زبان، سر را عدوی خانه زاد است👌[زبان سرخ سر سبز را میدهد بر باد‼️]
بسا پرده ها که به واسطه زبان دریده شده و چه آبروها که به سبب یک سخن بی جا بر خاک ریخته شده چه اشخاص که در دلها با وقع و وقار، و به یک کلام ناهنجار از درجه اعتبار ساقط گردیده اند.
📚 منبع
ملا احمد نراقی ، معراج السعادة ، باب چهارم مفاسد و آفات زبان
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
✅ نماز یکشنبه های ذیقعده با فضیلت بسیار و آمرزش گناهان
✅ نحوه بجا آوردن نماز یکشنبه ذی قعده ( آخرین فرصت 👌)
پیامبر اسلام فرموده اند : کدام یک از شما......
نمازی با امتیازات استثنایی
و
شاید بی نظیر
در
حدوداً ۵ دقیقه 👌
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دفاع جانانه ملیحه محمدی از سپاه پاسداران در تلویزیون وزارت خارجه آمریکا؛ سپاه حافظ امنیت ایران است
ملیحه محمدی، تحلیلگر سیاسی: طی جنگ هشت ساله که آمریکا و همه متحدانش عراق را تجهیز میکردند و ایران سلاح هم به اندازه کافی نداشت، سپاه در کنار ارتش، ایران را نگه داشت و یک سانتیمتر را هم نذاشت -برخلاف دوران پادشاهان- از دست برود.
➺ @Twitter_eita [عضویت]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اعتراف سلطنتطلبان به کودنی و کندذهنی محمدرضا شاه پهلوی!
🔹وضعیت نمرات محمدرضا شاه به روایت عباس میلانی، فعال سیاسی اپوزیسیون:
من خودم ریز نمرات شاه را دیدم؛ او در هیچ درسی نمرات درخشانی نداشت؛ ریاضیاتش ضعیف بود و از مسئولین وقت درخواست میکرد به خاطر پدر تاجدارش کمکش کنند (و با او پارتی بازی کنند)!
🔻 خاطره هم کلاسی محمد رضا پهلوی از وی:
محمدرضا در تاریخ و ادبیات، مسائلی که احتیاج به تفکر عمیق نداشت و حفظ کردنی بود نمرات خوبی میآورد، ولی، چ در تهران یا سوئیس، وقتی میخواستم برایش شرح دهم که این مسئله ریاضی را به این دلیل و به این ترتیب باید حل کرد، گوش کنید که یاد بگیرید
مسئله سادهایست که میتوانید حل کنید، گوش نمیکرد. میگفت: نه، همین را که نوشتی به من بده! این برای من از عجایب بود که چگونه ممکنه فردی نفهمیده موضوعی را قبول کند، حتی براش مهم نبود که ممکن است معلم او را پای تخته بخواهد، البته در تهران مسئلهای نبود، میگفتند ولیعهده و نمیشه ناراحتش کرد، ولی در سوئیس که توجهی نداشتند که ولیعهد کیست و به او به عنوان یک شاگرد نگاه میکردند، کرارا اتفاق افتاد که معلم ریاضی از او بپرسد این مسئله را چگونه حل کردهای؟ برو پای تخته و همین مسئله را از آغاز حل کن و شرح بده که از کجا شروع کردی که به اینجا رسیدی؟ در اینجا بود که محمدرضا درمیماند و معلم میپرسید: حل مسئله را چه کسی به تو داده است؟ او نمیگفت و من دست بلند میکردم و میگفتم: من!
📚 منبع
فردوست، حسین، ظهور وسقوط سلطنت پهلوی، ص۳۲ انتشارات اطلاعات،
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یه جو انصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
✅ استعداد تحصیلی محمد رضا پهلوی به نقل از همکلاسی وی حسین فردوست
حسین فردوست همکلاسی دوره ابتدایی محمدرضا شاه بود.
حسین از کلاس دوم همکلاس محمد رضا شده بود
و
به همراه او برای تحصیل به سوئیس هم رفت. او در خاطراتش درباره استعداد شاه در تحصیل مینویسد:
محمدرضا در ریاضیات بسیار ضعیف بود و اصولا حوصله فکر کردن نداشت. او از همان کودکی اهل تفکر عمیق و همهجانبه نبود، زود خسته میشد و بیشتر علاقه داشت پیشنهادات را بپذیرد، چون قبول پیشنهاد زحمتی نداشت، آنهم بدون مطالعه که این پیشنهاد چیست! نمیگویم بدون هیچ مطالعهای، ولی اگر پیرامون پیشنهاد مطالعهای هم میکرد، سطحی و بدون در نظر گرفتن دورنما و نتیجه آن بود. این از مسائل بسیار مهمی است که در زندگی آیندهاش بسیار مؤثر بود و در شیوه کشورداریاش تأثیر عمیقی گذارد. این خصوصیت را همیشه داشت.
در زمینه تاریخ و ادربیات، مسائلی که احتیاج به تفکر عمیق نداشت و حفظ کردنی بود نمرات خوبی میآورد، ولی، چه در تهران و چه در سوئیس، وقتی میخواستم برایش شرح دهم که این مسئله ریاضی را به این دلیل و به این ترتیب باید حل کرد، گوش کنید که یاد بگیرید، مسئله سادهای است که میتوانید حل کنید، گوش نمیکرد. میگفت: نه، همین را که نوشتی به من بده! این برای من از عجایب بود که چگونه ممکن است فردی ندانسته و نفهمیده موضوعی را قبول کند، حتی برایش مهم نبود که ممکن است معلم او را پای تخته بخواهد، البته در تهران مسئلهای نبود، میگفتند ولیعهد است و نمیشود او را ناراحت کرد، ولی در سوئیس که توجهی نداشتند که ولیعهد کیست و به او به عنوان یک شاگرد نگاه میکردند، کرارا اتفاق افتاد که معلم ریاضی از او بپرسد این مسئله را چگونه حل کردهای؟ برو پای تخته و همین مسئله را از آغاز حل کن و شرح بده که از کجا شروع کردی که به اینجا رسیدی؟ در اینجا بود که محمدرضا درمیماند و معلم میپرسید: حل مسئله را چه کسی به تو داده است؟ او نمیگفت و من دست بلند میکردم و میگفتم: من!
محمدرضا در علوم طبیعی نیز همین ضعف را داشت، ولی نه به شدت ریاضی، زیرا ریاضی به علت مشکلاتی که دارد، تماما ذهنی است، ولی در شیمی و فیزیک میشود چیزهایی را نشان داد و محمدرضا هم نمره متوسطی بدست میآورد. خلاصه، طی مدت تحصیل، چه در دبستان و چه در سوئیس، تمام مسائل ریاضی را من برای خودم حل میکردم و محمدرضا آن را کپی میکرد. بسیاری از شاگردان بودند که نزد من میآمدند و برای حل مسئله کمک و توضیح میخواستند، اما آنها به چگونگی حل مسئله علاقه نشان میدادند و میپرسیدند که چگونه از «الف» شروع کردی و به «ی» رسیدی؟ ولی محمدرضا نه! در شیمی و فیزیک هم به همین ترتیب بود. آنچه را که دیدنی بود و در آزمایشگاه نشان میدادند، میدید، ولی آنچه را که به درک مطلب مربوط بود، چرا ترکیبات شیمیایی به این شکل است، این فرمول از کجا آمده، در اینجا درمیماند.
محمدرضا در درس ریاضیات بسیار ضعیف بود و اصولا" حوصله فکر کردن نداشت و از همان کودکی اهل تفکر عمیق و همه جانبه نبود و پیشنهادات را بدون بررسی و در نظر داشتن دور نمای آن میپذیرفت. این ویژگی در زندگی آینده و شیوه کشورداریاش تاثیر عمیق گذارد. در زمینه تاریخ و ادبیات و مسائلی که نیاز به فکر کردن نداشت، نمرات خوبی میآورد. در تهران معلمان مراعات او را میکردند؛ اما در سوییس بدون در نظر گرفتن موقعیتش با او برخورد میشد، به همین دلیل در حل مسائل ریاضی در میماند، با این وجود هیچ تلاشی برای یادگیری آن نمیکرد. در علوم طبیعی همچون فیزیک و شیمی، آن چه را در آزمایشگاه میدید، فرا میگرفت و آن بخش را که مربوط به درک مطلب میشد؛ مثل چگونگی ترکیبات و فرمولهای شیمیایی، کاملا"در میماند.
📚منبع
فردوست، حسین، ظهور وسقوط سلطنت پهلوی، ص
۳۲۳۲، تهران، انتشارات، اطلاعات، چاپ دوم،
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
⚠️❌ تلخــــــترین صحنـــــــــه تاریــــــــــخ معاصــــــــــــــر ایران👇
❌جاییکه فرد اول ایران یعنی محمدرضا پهلوی ، اذن شاه شدنش را از یک خارجی میگیرد ،
آن خارجی کیست؟!
نفر دوم سفارت انگلیس در ایران 😱
بخوانید 👇
حقارت شاه در مقابل سفارت انگلیس
حقارت و سرسپردگی محمدرضا پهلوی به سفارت انگلیس در آغاز سلطنت یکی از موضوعاتی است که حسین فردوست در خاطرات خود به آن اشاره میکند. فردوست میگوید:
«در آخرین روزهای سلطنت رضاخان، به دستور محمدرضا به سفارت انگلیس رفتم و در آنجا با فردی به نام ترات که رئیس اطلاعات انگلیس در ایران بود، ملاقات کردم. ترات مقداری صحبت و خاطرنشان کرد:
ما از درون کاخ محمدرضا اطلاعات دقیق و مستندی داریم که او دائماً به رادیو آلمان گوش میدهد و اوضاع جنگ دوم جهانی را روی نقشهها دنبال میکند.
او از طرفداری محمدرضا از آلمانیها اظهار ناراحتی کرد. پس از بازگشت، جریان را به محمدرضا گفتم.
او شدیداً جاخورد و پرسید:
انگلیسیها از کجا میدانند که من به رادیو گوش میدهم یا نقشه دارم؟ و ادامه داد: فردا اول وقت با ترات تماس بگیر و بگو محمدرضا نقشهها را پاره کرده و به هیچ رادیویی هم گوش نخواهد داد مگر رادیوهایی که ترات اجازه دهد»😱
فردوست در ادامه با اشاره به این حرفشنوی محمدرضا پهلوی از سفارت انگلیس میگوید:
«پس از انتقال این پیام به ترات، او جواب داد باید ببینیم آیا محمدرضا در بیانش صداقت دارد یا نه، چند روز بعد پس از ملاقات مجدد با ترات، به من گفت: محمدرضا پیشنهادات ما را انجام داده و این خوب است».
قابل ذکر است محمدرضا در این تاریخ به ۲۲ سال هم نرسیده بود.
https://irdc.ir/fa/news/5806/%D8%AD%D9%82%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D8%B3%D9%BE%D8%B1%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعترافی با چاشنی ناراحتی شبکه اسکای نیوز درباره نامه رهبر انقلاب اسلامی به دانشجویان آمریکایی!
⭕️ به نظر میرسد آیتالله، دانشجویان ما را بهتر از خود ما میشناسد.
صدها دانشجو در دانشگاههای ما شهادتین گفته و مسلمانان شدهاند.
👈محل اظهارنظر(کامنت)
🌏 #تخریبچی👇
🆔 @takhribchi110
تصویری از جوانی امام خمینی👆
❤️ پنـــــج داستـــان نـــاب از زندگی امــــــام خمینی
(بمناسبت ارتحال آن یگانه دوران🙏)
👌برای همه خصوصا جوانان بفرستید.
🔷در تابستان گرم نجف کولر روشن نمیکرد‼️
آن تابستان گرم نجف، اصرار ميكردند كه تابستانها برود كوفه كه خنكتر است، قبول نميكرد.
می گفت: من چطور بروم كوفه خوش بگذرانم وقتي بچههاي مسلمان توي ايران گرفتار سياهچالها و شكنجهها هستند؟
🔷سیب زمینــی غذای اصلی امام❗️
خبرنگاران خارجي ميپرسيدند:
سيبزميني و تخم مرغ براي شما غذاي مقدسي است؟
شما تخم مرغ را سمبل چيزي ميدانيد😁
از بس كه غذاي بيت امام تكراري بود؛
تخم مرغ پخته با سيبزميني يا اشكنه‼️
☎️اجازه حتی یک تلفن به ایران را نمیداد❗️
مصطفي را كه كشتند، خانوادهي آقا ميخواستند از بيت آقا تماس بگيرند تهران.
آقا نگذاشت.
تلفن اينجا از بيتالمال است و كار شما شخصي است.
🔷رساله بیرون نمیداد❗️
آقای بروجردی كه فوت كرد،
همهي علما و مراجع برايش مجلس فاتحه گرفتند جز آقا روحالله
آخر، فاتحه گرفتن هم مثل پیشنمازی در جاهاي مهم، مقدمهي مرجعيت حساب ميشد. ميگفت:
نه فاتحه ميگیرم
نه در فاتحهشان شركت ميكنم.
با اين كه خيلي رساله شان را مجاني پخش میكردند، هركس رسالهي آقا را چاپ ميكرد بايد تا تومان آخرش را از جيب خودش ميداد. آقا روحالله نه رساله میداد،
نه عكس چاپ ميكرد،
نه...👍
چون دنبال مقام دنیایی و عناوین القاب نبود.
🔷و سخن آخر
خود را خدمتگزار مردم می دانست میگفت:
اگر به من خدمتگزار بگویید بهتر است تا رهبر بگویید👍
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یـه جو انصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
آیا امام با شاه ملاقات داشت؟
پاسخ آری است. ولی فقط یک بار، آن هم در سال 1329 به درخواست مرحوم آیت الله بروجردی. علت این ملاقات این بود که یکی از مبلغین بهایی در سیزدهم اسفند 1328 در محل رباط، نزدیک روستای ابرقوی یزد یک زن مسلمان متقی و پنج فرزند او را با تبر و چاقو تکه تکه کرد.
وقتی قاتل و هم دستان بهائی دیگرش دستگیر شدند، رژیم شاه تلاش کرد یا جریان را به گردن غیر بهایی ها بیندازد و یا پرونده را بدون مجازات قاتل و پشتیبانان او مختومه نماید. آیت الله بروجردی متوجه شدند که اگر در این مورد کوتاه بیایند، رژیم شاه در سرپوش گذاردن بر جنایات بهایی ها جری خواهد شد و بهایی ها در کشور آزادانه دست به چنین جنایات فجیعی خواهند زد.
لذا تصمیم گرفت در این مورد قاطع و بدون مسامحه با شاه برخورد نماید. چنین شد که امام خمینی(س) را برای این منظور در نظر گرفت. ایشان می دانست که آداب تشریفات و ابهت دربار نه تنها هیچ تاثیری روی امام(س) نخواهد داشت، بلکه این حاج آقا روح الله است که می تواند با نوع رفتار و گفتار کوتاه و قاطع خود روحیه شاه را خرد کرده و او را وادار به تسلیم نماید.
داستان این ملاقات بسیار مفصل می باشد و چند نفر آن را با تفاوت هایی در موضوعات رد و بدل شده نقل کرده اند. از جمله آیت الله حائری یزدی یکی از ناقلین آن است و البته حجت الاسلام مسعودی خمنیی با جزئیات بیشتر به آن پرداخته که در این مجمل جای بازگویی آن نیست. به هر حال در این ملاقات گفتار قاطع امام(س)، شاه را مجبور به تسلیم ساخت و دستور داد قاتل آن شش نفر محاکمه شود.
در خاطرات آقای خلخالی چنین آمده است: (امام) در زمان آقای بروجردی، قیل از سال 1328، دو مرتبه با شاه ملاقات کرده بود و در واقع پیام آقای بروجردی را به شاه منعکس کرده بودند. امام می فرمودند شاه از دیدن من یکه خورد و او در حین صحبت بر گفته هایش مسلط نبود.
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
✅ـ واکنـــــــــــش امــــــام خمینی به خبر مــــــــــــرگ محـــــمد رضا شــــاه پهلوی 👌
خانم دکتر زهرا مصطفوی دختر امام در خاطراتش اینچنین آورده که وقتی با خوشحالی خبر فوت محمدرضا پهلوی را به امام داده است. ایشان توجهی نکرده و فرمودند: "هیچگاه از مرگ کسی خوشحال نشو!"
زهرا مصطفوی دختر امام در خاطراتش از واکنش امام خمینی پس از شنیدن خبر مرگ محمد رضا پهلوی اینطور نوشته است: " هیچگاه از خبر مرگ کسی خوشحال نشو👌👌👌
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
🆚 مقایــــســـــــــه دو دیدگاه امام خمینی
و
محمدرضا پهلوی
در باره
خانم ها👌
دیدگاه محمدرضا پهلوی نسبت به زنان و جایگاه زنان در اجتماع:
«غیر از زنان زیبا بقیه به حـــــــــــساب نمی آیند »
و
دیدگاه امام خمینی نسبت به زنان
؛
« اگر زن برتــــــــــــــر از مرد نباشد کمتـــــــــــــر نیست» »👍👍👍
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
🆚 مقایــــســـــــــه
یک کاربر فضای مجازی با انتشار تصویری از مراسم تشییع امام خمینی و رضا شاه در توییتر نوشت:
تشییع مردی که برای ایران عزت آورد که تشییع جنازه ای با ۱۰ میلیون جمعیت و رکورددار تشییع جنازه های تاریخ است.👌👌👌
و
تشییع مردی که برای ایران ذلت آورد (رضاپالان).
تصاویر خود گویای همه چیز است...
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
📚 معرفی کتابی استثنایی و خواندنی در باره وضعیت خانوادگی (اندرونی) امام خمینی
از زبان
عروس حضرت امام 👇
کتاب اقلیم خاطرات به خاطرات عروس امامخمینی (س)، خانم دکترفاطمه طباطبایی، همسر سید احمد خمینی اختصاص دارد در ۸ فصل تدوین
و خاطرات مستند ۱۰ سال (از۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷) از زندگی خانم طباطبایی را دربر دارد و برخی خاطرات آن نیز برای اولین بار به چاپ رسیده است.
🔻 مقدمه خانم طباطبایی:
افرادی چون امام خمینی که با خدا زیستن و جز او ندیدن را تجربه کرده بودند و به همگان آموختند که در دوره غفلت زدگی و کم رنگ شدن معنویت و حاکمیت بحران هویت و اخلاق، میتوان بگونه ای دیگر اندیشید و خدا را همواره در رأس حقیقت که نه در عین حقیقت دید و از بار مسئولیت و کمک به خلق شانه خالی نکرد.
🔻خانم طباطبایی در این اثر کوشیده است تا حد امکان از ضعفهای تاریخ شفاهی پرهیز و در شرح خاطرات تنها به حافظه خود اکتفا نکند و از نظر دیگران که در آن ماجرا حضور داشته اند بهره ببرد.
🔻فصل اول:
خاطرات سالهای ۱۳۴۷ و دوران نوجوانی و جوانی خانم دکتر طباطبایی که مقدمات آشنایی و وصلت ایشان با خانواده امام خمینی(س) می پردازد و عناوینی نظیر اتفاقی ساده و سرنوشت ساز (تحصیل در قم)، سفر به عراق، یار دیرینه ( دیدار با آیت الله سید اسماعیل صدر)، دیدار اتفاقی (در آرامگاه بنی یوسف با همسر امام خانم خدیجه ثقفی) و صحنه ای دلپذیر( نخستین دیدار با آیت الله خمینی در حرم امیرالمؤمنین(ع)) می پردازد.
📚 منبع
نشر معاونت پژوهشی ، پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
یه جو انصاف
📚 معرفی کتابی استثنایی و خواندنی در باره وضعیت خانوادگی (اندرونی) امام خمینی از زبان عروس حضرت امام
📚 معرفی تفصیلی کتابی استثنایی و خواندنی در باره وضعیت خانوادگی (اندرونی) امام خمینی
از زبان
عروس حضرت امام 👇
نویسنده این کتاب همسر سید احمد خمینی فرزند حضرت امام خمینی (ره) می باشد. این کتاب توسط نگارنده به بانو خدیجه ثقفی، همسر امام خمینی (ره) تقدیم شده است. اقلیم خاطرات در هشت فصل نگارش شده که هر یک در پایان پی نوشت هایی برای توضیح و تفسیر بیشتر پیرامون اشخاص، اماکن و ابنیه، آثار و تالیفات، نامه ها و پیام ها، تبارنامه ها و وقایع تاریخی ذکرشده در آن فصل دارد و این علاوه بر پاورقی هاست که توضیحات محدود تر برای وضوح و شفافیت مطلب، در آن ها آمده است. در پایان کتاب نیز خواننده می تواند در صورت نیاز از نمایه اشخاص، مکان ها، کتاب ها و نشریات و نمایه نهاد ها، حزب ها و گروه ها استفاده کند. فصل اول کتاب به دوران نوجوانی نگارنده و نحوه آشنایی با خانواده همسرآینده اش و مراسم خواستگاری اختصاص دارد و در فصل دوم، خانواده نگارنده توسط او معرفی می شوند. فصل سوم به شرح روزهای زیبای عمر عروس امام اختصاص دارد که از هنگام پذیرش خواستگاری تا مراسم ازدواج و شروع زندگی مشترک و پس از آن تا آغاز مادری او و دوران کودکی نخستین نوه پسری مرجع تقلید تبعیدی ادامه می یابد. چهارمین فصل کتاب شامل شرح سفر به نجف و نخستین دیدار عروس و پدرشوهر است که علاوه بر نکات تاریخی دقیق و شرح خاطراتی از همسر امام و نیز خود ایشان، در عین حال گزارش های ارزشمندی از ویژگی های رفتاری امام راحل و نیز همسر ایشان دارد. فصل پنجم که مربوط به دوران بازگشت به ایران است، علاوه بر معرفی گروهی از نام آوران و همرزمان سیداحمد خمینی، حاوی اطلاعات جالبی درباره خانواده همسرامام و نحوه آشنایی ایشان با همسرشان و مراسم ازدواج و نحوه زیست آنان است که از قول بانو خدیجه ثقفی همسر مکرم امام بیان شده است. از وقایع مهم ذکر شده در فصل ششم «شهادت حاج آقا مصطفی» است و تحولاتی که در ایران رخ می دهد و نیز مشکلاتی که برای ادامه اقامت امام در نجف توسط دولت بعث عراق پیش می آید و بالاخره سفر پرماجرای ایشان به پاریس
و
در فصل هفتم شرح روزهای انقلاب در قم و تهران است و احساس خطر جدی رژیم پهلوی و متعاقب آن تغییر دولت و شرح تولد فرزند دوم نگارنده در غیبت پدر و دلتنگی های این خانواده کوچک نیز در همین فصل آمده است
و
بالاخره فصل هشتم به وقایع دوران اقامت امام در نوفل لوشاتو اختصاص دارد و مجموعه دیدار ها و ملاقات ها و پیام های ایشان و تشکیل شورای انقلاب و بالاخره فرار شاه از ایران و بازگشت امام خمینی (ره) به وطن با استقبال شکوه مند مردم ایران. همچنین لازم به یادآوری است که نگارنده موقعیت خود را در مقام ثبت کننده وقایع زمانش، در پیش گفتار اینگونه شرح می دهد: «... در دورانی زندگی کردم که توانستم شاهد رویدادهای بزرگ و اشخاص سترگی باشم که نام و یاد آن ها هرگز از حافظه تاریخ محو نمی شود. افرادی که با خدا زیستن و جز او ندیدن را تجربه کردند و به همگان آموختند که در دوره کثرت زدگی و کمرنگ شدن معنویت می توان به گونه دیگر اندیشید و خدا را همواره در راس حقیقت که نه، در عین حقیقت دید و همچنان از بار مسوولیت و کمک به خلق شانه خالی نکرد. کسانی که طعم تلخ ملامت در راه معشوق را چشیدند و دم از «اللهم ارزقنی حلاوه محبتک» فرو نبستند. لحظات سخت ملامت و شکنجه از خدا بی خبران و دل به دنیا سپردگان را تحمل کردند و کمتر از آنی دل از معبود و راه وصال او باز نگرفتند. من نیز اعتراف می کنم که اگر حقیقت را نچشیدم، شاهد لذت ها و شرب مدام برخی از نام آوران سرزمینم بودم و توانستم هرچند با ضعف و نقصان، آینه وار پنجره برابر دیدگان شما بگشایم و ...» و در اهمیت تاریخ شفاهی که سرچشمه تمام تاریخ نگاری هاست و قدمتی دیرینه دارد سخن می راند و برای تبری جستن از تعصبات و کاستی ها و ضعف های ویژه تاریخ شفاهی، تاکید می دارد که از تحلیل خودداری کرده و با توجه به الزاماتی که در ذیل خواهد آمد، صرفا به ذکر وقایع پرداخته است. نگارنده معرفی خاندان خود را به دلیل اثربخشی آنان در روند اصلاح جریان اجتماعی ایران می داند و علت استفاده از اسناد و تصاویر و پی نوشت ها را نیز برای سهولت کار تاریخ نگاران، پژوهشگران و مستند سازان بیان می کند. الزاماتی که در خلق این اثر به آن ها توجه شده است، عبارتند از: - تطبیق نقل ها با اسناد مرتبط و اقوال دیگران برای مصون ماندن از خطا. - خودداری از ارایه تحلیل و نقل آنچه نسبت به آن اطمینان وجود نداشته است. - دوری از حب و بغض ها در نقل روایات تاریخی و رعایت رسالت خاطره نویسی با وجود عشق عمیق به برخی شخصیت های مورد اشاره. - نقل حوادث و وقایع با توجه به شرایط همان زمان بدون در نظر گرفتن شرایط و ارزش های امروز👇👇👇
یه جو انصاف
📚 معرفی کتابی استثنایی و خواندنی در باره وضعیت خانوادگی (اندرونی) امام خمینی از زبان عروس حضرت امام
آنچه این اثر را بدیع و خواندنی کرده، عبارت است از نوع نگاه زنانه به بزرگ ترین رویدادهای کشور در دوره مورد نظر که در عین حال نگاهی از درون است و نگارشی که متاثر از تیزبینی ها و دقت نظر زنانه است و چه بسا اگر مشاهده گر یک مرد بود، به دلیل نداشتن حساسیت های زنانه به ثبت و درج این وقایع همت نمی گماشت. همچنین اطلاعات منحصر به فردی که تنها از اندرونی بیت امام و نزدیکان او قابل دریافت است و می تواند در یک مطالعه همه جانبه نقاط ابهام را برطرف کند و نیز دریافت اطلاعات ضمنی و فرعی در ارتباط با کشورهای دیگری چون عراق و لبنان و نیز شخصیت شناسی و علم رجال افزون بر صداقت کلام و روانی قلم نگارنده بخشی از ویژگی هایی است که اقلیم خاطرات را کتابی خواندنی و قابل استفاده کرده است و در این ارتباط نمی توان از موقعیت و وزن و اهمیت ناشر کتاب که واجد جایگاهی پژوهشی است، در قابل استناد کردن اثر چشم پوشی کرد.
📚ناشر
معاونت پژوهشی ، پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🆚 مقایــــســـــــــه رییس جمهور آمریکا
و
رییس جمهور ایران
در برخورد با یک بانـــــــــو
دو زن بر سر راه دو رییسجمهور
🔸یکی در لسآنجلس در مسیر عبور خودروی جوبایدن !
🔸دیگری در چهارمحال و بختیاری در مسیر عبور خودروی شهید سیدابراهیم رئیسی،شهید تاکید میکنه نامَشو بده به من...
‼️برسد به دست مدعیان حقوق بشر و زن در غرب
#شهید_جمهور
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
📚۱۸ خـــــــــاطره از مطالعـــــه کتاب و آثار علــــــــــمی توسط امام خمینـــــــی (از « نگاهی به تاریخ جهان » نوشته جواهر لعل نهرو گرفته تا «شوهر آهو خانم » تا روزنامه های آن روز تـــــــــا.....👇👇👇👇
مطالعه امام، خیلی زیاد بود. من واقعاً وقتی وارد اتاق میشدم، میدیدم توی کتاب گم هستند. ایشان نشسته بودند و یک میز جلویشان بود. به بلندی یک متر دورشان کتاب بود که ایشان اصلاً گم بودند توی این کتابها. شاید مثلاً بعضیها شوخی میکردند، میگفتند: هنوز آقا بلند نشدند از جایشان، دوستان که میآمدند آقا را ببینند همیشه توی آن اتاق بودند. فقط وقتی چای میخواستند با قاشق میزدند توی نعلبکی یا به استکان چایی...‼️
صفحه اصلی
دینواندیشه
دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۷
کتابهایی که امام خمینی(ره) میخواندند: از «نگاهی به تاریخ جهان» تا «شوهر آهو خانم»
عادتهای کتابخوانی بنیانگذار انقلاب اسلامی به روایت خاطرات اعضای خانواده و نزدیکان
کتابهایی که امام خمینی(ره) میخواندند: از «نگاهی به تاریخ جهان» تا «شوهر آهو خانم»
مطالعه امام، خیلی زیاد بود. من واقعاً وقتی وارد اتاق میشدم، میدیدم توی کتاب گم هستند. ایشان نشسته بودند و یک میز جلویشان بود. به بلندی یک متر دورشان کتاب بود که ایشان اصلاً گم بودند توی این کتابها. شاید مثلاً بعضیها شوخی میکردند، میگفتند: هنوز آقا بلند نشدند از جایشان، دوستان که میآمدند آقا را ببینند همیشه توی آن اتاق بودند. فقط وقتی چای میخواستند با قاشق میزدند توی نعلبکی یا به استکان چایی.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، 14 خرداد سالروز رحلت امامخمینی(ره)، بنیانگذار انقلاب اسلامی است به همین مناسبت به مرور برخی از خاطرات مطالعه و کتابخوانی امام خمینی(ره) پرداختهایم. بنیانگذار جمهوری اسلامی هر چند اوقات زیادی را پیش و پس از انقلاب اسلامی به تدریس و امر خطیر رهبری جمهوری اسلامی میگذرانیدند اما این مساله هیچ گاه مانع از این نشد که خللی در برنامه روزانه مطالعه ایشان ایجاد شود. تقید حضرت امام به مطالعه فراگیر و مدام، نکتهای است که در خاطرات بسیاری از اعضای خانواده و نزدیکان ایشان به چشم میخورد.
دایم مشغول مطالعه بودند
تا آنجا که من به یاد دارم امام همیشه مشغول مطالعه بودند و از منزل بیرون رفتنشان برای تدریس در مسجد سلماسی قم بود. عصرها یک ساعت و نیم به غروب مانده میرفتند برای درس و برمیگشتند و صبحها برای درس پیش از ظهر میرفتند و باز برمیگشتند. شب بعد از شام میخوابیدند؛ اما بعد از نماز صبح برای مطالعه بیدار بودند. [1]
تا ظهر یک کلمه حرف نمیزدند
مکرر میشد که صبح تا ظهر خدمت امام در اتاق مینشستیم و امام تا سر ظهر مطالعه میکردند و یک کلمه حرف نمیزدند مگر اینکه از ایشان سؤالی میشد که به اندازه سؤال جواب میدادند و جز اذان ظهر هیچ چیز مانع مطالعه ایشان نمیشد. اللهاکبر اذان که شنیده میشد امام قلم را زمین میگذاشتند و آماده نماز میشدند. [2]
به درسشان خیلی مقیّد بودند
خانم مصطفوی: مادرجان شنیدم عروسی شما در ماه مبارک رمضان بود، در حالی که رسم نیست در ماه رمضان ازدواج کنند. چرا؟
همسر امام: چون درسها تعطیل بود.
خانم مصطفوی: یعنی حضرت امام تا این حد به درس مقید بودند که حتی برای ازدواجشان حاضر به تعطیل کردن درس نبودند؟
همسر امام: بله آقا به درسشان مقید بودند. میگفتند چون درسها تعطیل است. (وقت برای ازدواج مناسب است.)[3]
نظم مطالعاتی امام تغییرناپذیر بود
جریان شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی نه تنها در حالات روحی و فکری، بلکه در نظم برنامه روزمره امام اثر نگذاشت. ایشان ساعتی از روز را برای مطالعه کتابهای جدیدی که به دستشان میرسید اختصاص داده بودند و به عنوان مثال تمامی کتابهای مرحوم دکتر شریعتی را مطالعه میکردند و بهخصوص به آثار آقای مطهری بسیار علاقه داشتند و آثار ایشان و آقای طالقانی را قبول داشتند. در مورد کتابهای دکتر شریعتی نیز معتقد بودند آنقدرها که به این آثار اعتراض و حمله میشود، بی مورد است و تا این حد انحراف در میان آنها وجود ندارد. خاطرم هست که در آن ایام کتاب «طلوع انفجار» حاج سید جوادی را مطالعه میکردند. حاج احمد آقا میگفت: وقتی امام از تشییع جنازه فرزندشان بازگشتند، ساعت مطالعه کتابهای روزمره شان بود. کتاب «طلوع انفجار» را باز کردند و به مطالعه آن پرداختند. [4]
یک بار ندیدیم مهمانی بروند
امام کلاً برنامه زندگیشان وفق نمیداد با آقایانی که در زمان ایشان زندگی میکردند، یعنی احیاناً تمام آقایان در آن زمان مسجد میرفتند، پیش نماز بودند، محرم و صفر میرفتند، روضهخوانی میکردند، ماه رمضان میرفتند روضهخوانی بالاخره از این جور برنامهها داشتند؛ اما امام این طور نبودند، فقط خودشان بودند و خودشان، تنها کاری هم که میکردند، مطالعه بود و اهمیّت این کار را در عمل به ما نشان
میدادند. ما هیچ وقت ندیدیم که ایشان پیشنماز باشند، البته اگر وقت نماز کسی میرفت و پشت سر ایشان میایستاد که میایستاد، حالا چرا این جور نبود؟ برای اینکه بیشتر وقتشان را گذاشته بودند روی مطالعه.
یادم هست ما شاید ده پانزده سال تمام تابستانها که تعطیل می شدیم – به جهت آنکه کوچک بودیم و هوای قم هم گرم بود – برای اینکه گرما ما را اذیت نکند و در ضمن خودشان هم آسایشی داشته باشند برای کار و مطالعه – تمام تابستانها، ایام سه ماهه تعطیلی – ما را یا به «درکه» و یا به «محلات» و از این جور جاها میبردند. در این مدت یک بار نشد که ما ببینیم ایشان یک جا بروند میهمانی و یا یک روز بروند خیابان. در گاراژ به اصطلاح پیاده که میشدند و به منزلی وارد میشدند، صبح این طرف حیاط فرش میانداختند و مشغول کار بودند تا آفتاب میآمد جلویشان و دیگر موقعی میرسید که با آمدن آفتاب وقت وضو و نماز و ناهار و استراحت بود. عصر دوباره آن طرف حیاط باز همان فرش را میانداختند و مشغول کار بودند. و بدین گونه عملاً به ما نشان میدادند که تا چه حد باید کار و کوشش کنیم. [5]
گاهی پشت کتابها دیده نمیشدند
امام را از موقعی که به یاد دارم میان کتابهایشان میدیدم. گاهی اوقات میشد وقتی برای چای بردن به اتاق ایشان میرفتیم، میدیدیم کتابهای زیادی را نیمه باز در اطرافشان چیده و مشغول مطالعه هستند. کتابها به قدری زیاد بود که خودشان پشت کتابها دیده نمیشدند. امام اکثر اوقات در خانه بودند و همیشه مشغول مطالعه و تنها یک ساعت و نیم به غروب مانده برای تدریس از منزل بیرون میرفتند. [6]
اکثر داستانهای معروف را خواندهاند
این روزها امام نمیرسند که کتابهای داستانی و این طور چیزها را بخوانند. آن چیزی که من گفتهام این است که امام در زمان قدیم مثلاً نجف که بودند واقعاً شاید در روز صدها صفحه کتاب میخواندند، کتاب قصه یا مسایل اجتماعی، چندتا کتاب میآوردند بیست صفحه از این، ده صفحه از آن، پانزده صفحه از آن، ایشان اکثر داستانهای معروف را خواندهاند؛ حالا چه کتابهایی که جنبه سیاسی یا اجتماعی داشت، مثل «نگاهی به تاریخ جهان» نهرو، چه کتابهای تاریخی، کتابهایی مثل «شوهر آهو خانم» را از اول تا آخر خواندهاند! میخواهم بگویم امام از این سبک چیزها میخواندند. [7]
خیلی مطالعه می کردند
امام خیلی مطالعه میکردند. شاید بتوانم بگویم که همه کتابهای کسروی را مطالعه کرده بودند. همه کتابهای عرفانی را خوانده بودند. آن موقع که مطالعه مجلات و مقالات روزنامهها معمول نبود، اهل مطالعه این گونه مطالب بودند. [8]
مطالعه را دوست دارند
امام مطالعه را دوست دارند و هنوز که هنوز است به قدری مطالعه میکنند که چشمشان خسته میشود. یادم هست در ایام تعطیلی که تابستانها به یکی از شهرها و یا تهران میآمدیم به قدری کتابهای متنوع مطالعه میکردند که صدای کسانی که برای ایشان کتاب تهیه میکردند درمیآمد. اکثر نوشتههای نویسندگان بزرگ جهان را خواندهاند. چه در زمینههای اجتماعی و چه سیاسی، پر مطالعهترین روحانی بودند. تاریخ ایران را بارها مطالعه کردهاند و تاریخ مشروطه را خوب میدانند. [9]
روزنامه چه شد؟
امام برای اینکه بیشتر با جریانات داخلی و خارجی سر و کار داشته باشند بیشتر ساعتهای خود را به مطالعه میگذرانند؛ یعنی شاید حداقل روزانه هشت ساعت مطالعه میکنند که ابتداییترین آنها خواندن تمام روزنامههای صبح و عصر است و جالب است که اگر پنج دقیقه از وقت آمدن روزنامهها بگذرد پشت در میآیند و میفرمایند: «روزنامهها چه شد؟» [10]
تنوع در مطالعه
مطالعات تاریخ یا تفسیر و کتابهای اخلاق و روایات نیز در برنامه کار امام است و گاهی امام مطالبه این نوع کتابها را مینمایند و در فرصتهای لازم از آنها استفاده میکنند. [11]
گاهی ده دقیقه امام را میدیدم
در زمان مرجعیت آقای بروجردی که امام مسؤولیت رهبری مبارزه را نداشتند، آن قدر مشغول مطالعه و درس بودند که ما فقط سر ناهار یا گاهی ده دقیقه سرشب، ایشان را میدیدیم. [12]
بعد از نماز دیگر نمیخوابند
من تا یادم هست زمان مطالعه امام از زمان تفریح و کار ایشان جدا بود. چون اصلاً امام آدم منظمی هستند و در تمام کارها نظم دارند، طبیعتاً در مطالعه هم نظم دارند. من از دوران بچگی یادم است که ایشان مطالعه میکردند. از صبح که ما بیدار میشدیم ایشان را بیدار میدیدیم مادرمان میگفتند ایشان نماز که میخوانند دیگر نمیخوابند. [13]
توی کتابها دیده نمیشدند
مطالعه امام، خیلی زیاد بود. من واقعاً وقتی وارد اتاق میشدم، میدیدم توی کتاب گم هستند. ایشان نشسته بودند و یک میز جلویشان بود. به بلندی یک متر دورشان کتاب بود که ایشان اصلاً گم بودند توی این کتابها.
شاید مثلاً بعضیها شوخی می کردند، می گفتند: هنوز آقا بلند نشدند از جایشان، دوستان که می آمدند آقا را ببینند همیشه توی آن اتاق بودند. فقط وقتی چای میخواستند با قاشق میزدند توی نعلبکی یا به استکان چایی. موقع غذا بلند میشدند میآمدند.[14]
یا در حال عبادت بودند یا مطالعه
بعد از آمدن امام به نجف، مدتی طول کشید که خانوادهشان آمدند. امام در خانهای محقر و اجارهای سکونت داشتند که در یک قسمت خودشان مینشستند و قسمت دیگر هم حکم بیرونی را داشت. در مدت شبانه روز واقعاً امام یا در حال عبادت و یا در حال مطالعه بودند. این کار منظم ایشان، درس بزرگی برای آنهایی بود که به بیرونی امام رفت و آمد داشتند و وضع امام را از نزدیک میدیدند. [15]
یکسره مشغول مطالعه بودند
زمانی که سن امام از پنجاه سال تجاوز میکرد گاهی شش ساعت پی در پی مطالعه میکردند. در سال 1370 ه-ق برابر با 1330 ه.ش. سه ماه تابستان را در محلات گذراندند. در این مدت پس از صرف صبحانه از ساعت شش تا دوازده مشغول مطالعه میشدند. و هرگاه نوعی خستگی و یکنواختی در کار خود احساس میکردند، خود را به نگارش اندیشههاشان سرگرم میکردند. [16]
سفارش به مطالعه پرتوی از قرآن
امام خواندن کتاب «تفسیر پرتوی از قرآن» مرحوم آیتالله طالقانی را به اینجانب توصیه فرمودند. روزی دیدم مرحوم حجتالاسلام حاج آقا سید مصطفی خمینی هم «پرتوی از قرآن» میخوانند. ایشان هم گفتند امام خواندن این کتاب را به من سفارش فرمودهاند. [17]
نیمه شب صدای قلم و کاغذ میآمد
امام در 24 ساعت چهار ساعت بیشتر نمیخوابیدند. ساعت یازده برای استراحت به رختخواب میرفتند، ولی ساعت سه بعد از نیمه شب متوجه میشدیم که صدای قلم و کاغذ از اتاقشان میآید. روزنامههایی را که ترجمه کرده بودند و به علت کثرت کار در روز وقت نمیکردند مطالعه کنند، آخر شب باید آماده میبود تا در ساعاتی که خودشان تنظیم کرده بودند، به مطالعه و رسیدگی به آنها بپردازند. [18]
📚 منابع
[1] زهرا مصطفوی، مصاحبه مؤلف.
[2] . آیتالله مسعودی خمینی – سخنرانی در جبهه جنوب، آرشیو مؤلف.
[3] فصلنامه ندا – ش 12، ص 17.
[4] حجةالاسلام والمسلمین دعایی – روزنامه اطلاعات – 3 / 8 / 59. مرحوم جلال آل احمد در یکی از خاطرات دیدارش با امام می نویسد که با کمال تعجب مشاهده کردم کتاب غربزدگی ام که تازه چاپ شده بود نزد ایشان است که آن را مطالعه می کردند به آقا عرض کردم این چرت و پرتها اینجا چکار میکنند!
[5] زهرا مصطفوی – پا به پای آفتاب (جدید)، ج 1، ص 195.
[6] فریده مصطفوی – روزنامه اطلاعات – 11 / 12 / 60.
[7] حجةالاسلام والمسلمین احمد خمینی – پیام انقلاب – ش 60، ص 24.
[8] آیت الله صادق خلخالی.
[9] حجةالاسلام والمسلمین سید احمد خمینی – دلیل آفتاب، ص 163.
[10] حجةالاسلام والمسلمین انصاری کرمانی – پیام انقلاب – ش 50، ص 27.
[12] فریده مصطفوی، پا به پای آفتاب (جدید)، ج 1، ص 164.
[13] زهرا مصطفوی، همان، ص 196.
[14] صدیقه مصطفوی – سروش – ش 476، ص 11. [15] حجةالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی – پا به پای آفتاب – ج 4، ص 38.
[16] آیتالله جعفر سبحانی.
[17] . حجةالاسلام والمسلمین دعایی – روزنامه کیهان – 18 / 11 / 59.
[18] مرضیه حدیده چی – پا به پای آفتاب (جدید)، ج 2، ص 141.
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 1، به کوشش غلامعلی رجایی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 328-342
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 شَیَّعَتْنیٖ غَزَه/ غزه مرا شیعه کرد
سخن جالب شیخ دکتر محمد تیجانی
نویسنده کتاب بسیار بسیار پرتیراژ ؛
« آنگاه هدایت شدم»
در مورد سنیان متعصبی که بخاطر ماجرای غزه شیعه شده اند..
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف»
به جمع ما بپیوندید👇
@Yejoensaf
📚 صفحاتی از کتابی بی نظیر از امام خمینی در باره
«آداب نماز» (آداب الصلاة)
👇👇👇👇👇