eitaa logo
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
فکر کن‌بری گـلزار شهــدا . .! روی قبرا‌رو‌بخونی و‌برسی به یه شهید‌هم‌سنت..(: اونوقته که میخوای سربه تنت‌نباشه.! آره رفیق هم‌سن و سالای ما شهید شدن بعد ما هنوز تو فکر ترک گناهیم!( : ^شرایطمون ' @tablighat1a -
مشاهده در ایتا
دانلود
خـودمـانـیم..
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
شکسته تر از این اربابم؟💔 ' @YekAsheghaneAheste "
امروز میخوام براتون یکم حرف بزنم . . یجورایی همون که بقیه میگن فقط خوب به حرفام فکر کنین(:
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
بچہ‌ها؎فاطمه... بچھـٰاۍمادرهستید؟!
قصه‌یہ‌جوون‌یادتونه؟! اگہ‌قبلاگوش‌داد؎که‌دمت‌حیدری اگہ‌نه...کہ‌گوش‌کن(:
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
این‌بخش‌ حرفم واونایۍکه میگن‌مادرمارونمیخره... ماروسیاهیم‌حتماگوش بدن...
یہ‌عالمۍبودتوایران بہ‌اسم‌آقا؎راشد...قبل‌ازانقلاب.. ایشون‌خیلۍبزرگواربودن اهل‌دین و ... هیچ‌وقت‌سرمنبرحرف‌ناحق‌نمیزدن همیشہ‌وقتۍسخنرانۍ‌میکردن تایہ‌مطلبۍقطعۍنبودنمۍاومدن‌ راجع بهش‌حرف بزنن شب‌ها؎جمعه این‌آقا؎راشدتورادیو؎تھران‌سخنرانۍ میکرد ایشون یہ‌شب‌تورادیو یہ‌داستانیوتعریف‌میکنه میگفت‌یکۍازرفقا؎من تودادگستر‌؎مشھدکارمیکرده یکۍازقاضۍها؎بزرگ‌مشھدبود
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
یہ‌عالمۍبودتوایران بہ‌اسم‌آقا؎راشد...قبل‌ازانقلاب.. ایشون‌خیلۍبزرگواربودن اهل‌دین و ... هیچ‌وقت‌سرمن
یہ‌شب‌توعالم‌رویا خواب‌حضرت‌مادࢪوایشون‌میبینه...! میگہ‌حضرت‌زهراتوعالم‌خواب‌نگاه‌کرد بہ‌من بااون‌شکوه‌وعظمت‌باصلابت‌گفت‌قاتل‌ وآزادکن!
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
یہ‌شب‌توعالم‌رویا خواب‌حضرت‌مادࢪوایشون‌میبینه...! میگہ‌حضرت‌زهراتوعالم‌خواب‌نگاه‌کرد بہ‌من بااون‌شکو
مادࢪبہ‌ایشون‌اسم‌وشماره‌پرونده‌اون‌ قاتل‌وداد وباتحکم‌بازتکرارکردن‌که‌این قاتل‌ورهاش‌کن اززندان...آزادش‌کن ازخواب‌میپره‌تموم‌تنش‌مۍلرزه صدا؎محکم‌حضرت‌هنوزتو گوشش‌بوده ایشون‌میره‌زندان واسم‌و شماره‌پرونده‌ا؎که‌حضرت مادربهشون داده‌بودومیگرده‌دنبالش
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
مادࢪبہ‌ایشون‌اسم‌وشماره‌پرونده‌اون‌ قاتل‌وداد وباتحکم‌بازتکرارکردن‌که‌این قاتل‌ورهاش‌کن اززندان...آز
مۍبینہ به‌‌به‌چہ‌پرونده‌؎قَطور؎... هرنوع‌جرم‌بگۍاین‌آقاکرده‌بود کوچیکترین‌جرمش قتل‌بود ازدزد؎گرفتع‌تاقتل‌وشربودن‌و.. هرخلافۍکه‌بگۍ!
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
مۍبینہ به‌‌به‌چہ‌پرونده‌؎قَطور؎... هرنوع‌جرم‌بگۍاین‌آقاکرده‌بود کوچیکترین‌جرمش قتل‌بود ازدزد؎گرفتع‌ت
اینارومیبینہ‌ باخودش‌میگہ‌من‌چجور‌؎این‌ونجات‌بدم این‌همه‌خطاوجرم‌کرده! صدامیزنہ‌میگہ‌بیارینش‌اینجا اون‌قاتل‌ومیارن‌پیشش بھش‌میگہ توقتل‌کرد؎؟! قاتل‌میگه‌بله میگه‌تودزد؎کرد؎؟قاتل‌میگہ‌بله هرجرمۍکہ‌نام‌میبره‌رو قاتل‌تاییدمیکنه‌ومیگہ‌بله‌من‌ این‌کاروکردم بھش‌میگہ جریان‌قتل‌وتعریف‌کن‌بگوچیشده قاتل‌تعریف‌میکنه‌میگه آقامن‌ازبچہ‌گۍدزد؎میکردم
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
اینارومیبینہ‌ باخودش‌میگہ‌من‌چجور‌؎این‌ونجات‌بدم این‌همه‌خطاوجرم‌کرده! صدامیزنہ‌میگہ‌بیارینش‌اینجا ا
سہ‌تارفیق‌بودیم‌یکۍازیکۍبدتر کارمون‌دزد؎ومزاحمت‌ براناموس‌مردم‌بود کارمون‌دخترباز؎بود یہ‌روز‌میریم‌جلو؎یہ‌مدرسه‌دخترونه یہ‌دختریوبہ‌زورسوارماشین‌میکنیم... دوتادوستم‌چاقومیزارن‌گردنش‌وتھدیدش‌میکنن کہ‌اگہ‌دادبزنۍمیکشیمت... دخترپونزده‌شونزده‌سال‌داشت نزدیک‌غروب‌بودهواتاریک‌تاریک بردنش‌خارج‌ازشهربرا؎گناه! پیاده‌ش‌‌کردیم